نویسنده: آیدا امیراصلانی



 

مروری بر فیلم هایی که با موضوعات ماموران مخفی ساخته شده اند

فیلم هایی که در آنها ماموران مخفی نقش آفرینی کرده اند، ژانرهای کمدی تا تراژدی و فیلم های ترسناک و جنایی تا رمانتیک را دربر می گیرد. تمامی این فیلم ها یک وجه تشابه دارند و آن حضور یک مامور مخفی در فیلم است که معمولا به یک قهرمان تبدیل می شود. برخی از این فیلم ها قهرمانانی خلق کرده اند که نام آنها در فرهنگ عامه، از نسلی به نسل دیگر بر سر زبان ها چرخیده است.در این مقاله به معرفی این دسته از فیلم ها می پردازیم.

* دکتر نو

این فیلم نخستین فیلم جیمز باند بوده و در سال 1962 میلادی ساخته شده است. جالب توجه این است که این فیلم با بودجه اندکی ساخته شد اما توانست سود فراوانی کسب کند و به این امر منتهی شد که فیلم های دیگری از این مجموعه با عنوان «مامور مخفی» در دهه 60 ساخته شود.
در این فیلم جیمز باند برای بررسی پرونده قتل مامور بریتانیایی، به جامائیکا فرستاده می شود. تعقیب قاتل پرونده او را به محل زیرزمینی و مخفی دکتر ژولیس نو می کشاند. در این فیلم جان استرانگ وی، رئیس ایستگاه اطلاعات بریتانیا در جامائیکا توسط سه نفر که به سه موش کور شهرت یافته اند، به دام افتاده و به قتل می رسد. در نتیجه جیمز باند مامور مخفی شماره 007 به دفتر مرکزی اطلاعات بریتانیا اعزام می شود تا موضوع ناپدید شدن جان استرانگ وی را و اینکه آیا این موضوع با همکاری او با سازمان اطلاعات و جاسوسی مرتبط است یا خیر، مورد بررسی قرار دهد. در فرودگاه کینگ استون، جیمز باند توسط مرد مشکوکی که با عینک آفتابی چهره خود را پوشانده و یک عکاس که سعی دارد از او عکس بگیرد، تحت تعقیب قرار می گیرد. باند به همراه یک راننده تاکسی که جونز نام دارد، سعی می کند از دست آنها فرار کند، اما راننده مامور مخفی دشمنان جیمز باند از کار درمی آید. ماجرا داستان ادامه می یابد تا اینکه باند دکتر نو را پیدا می کند و او اسراری را برای وی در مورد پروژه پرتاب موشک فضایی فاش می کند.

* مردان سیاهپوش

«مردان سیاهپوش» فیلم علمی، تخیلی و کمدی ای است که در سال 1997 میلادی ساخته شده است. در این فیلم تامی لی جونز و ویل اسمیت حضور دارند. لازم به ذکر است که در سال 2002 مردان سیاهپوش 2 ساخته شد و قرار است قسمت سوم این فیلم در سال 2012 اکران شود.
ام ای بی سازمان اطلاعات و جاسوسی بزرگی است که فعالیت بیگانگان را روی کره زمین کنترل و هدایت می کند و منطقه بی طرفی برای پناهندگان بیگانه ایجاد کرده است. این سازمان به هیچ دولتی پاسخگو نیست. وقتی که هر مامور مخفی جدیدی به ام ای بی ملحق می شود، هر سابقه ای که از وی موجود باشد، حذف و تمام مشخصات قابل تشخیص از جمله اثر انگشت از لحاظ فیزیکی در بدن آنها از بین می رود.
ماموران این سازمان لباس سیاه به تن می کنند و در محل فرود سفینه فضایی حاضر می شوند. از آنجا که ام ای بی سازمانی مخفی است، هیچ مدرکی مبنی بر وجود آنها نباید باقی بماند. به جای ترساندن و تهدید شاهدان عینی، ماموران مخفی این سازمان از ابزار جیبی ای به نام خنثی کننده استفاده می کنند تا حافظه شاهدان را از آنچه مشاهده کرده اند، پاک کنند و محتوای حافظه آنها را با چیزهای دیگری جایگزین می کنند. تمام ماموران مخفی با خود عینک آفتابی به همراه دارند تا خود را در برابر اثرات این خنثی کننده محفوظ نگه دارند. همچنین این ابزار برای ماموران مخفی ای که به هر دلیلی سازمان را ترک می کنند یا ظرفیت احساسی یا ذهنی برای ادامه همکاری ندارند، مورد استفاده قرار می گیرد.
موضوع اصلی داستان بر حول محور حشرات و کلمه رمزی برای عضوی از انواع بیگانگان که تا اندازه ای به سوسک های بسیار بزرگ شباهت دارند و به دنبال کوچک سازی کهکشان هستند، می چرخد. این گروه هنگام فرود روی کره زمین، مردی را کشته و از پوست بدن او به عنوان لباس مبدل برای تغییر چهره استفاده می کنند تا بتوانند خود را مخفی کنند. در این هنگام است که ماموران سازمان وارد عمل می شوند تا کهکشان را نجات دهند.

* جاسوسان مثل ما

در این فیلم کمدی که در سال 1985 میلادی در آمریکا ساخته شده، استیو فورست و دونا دیکسون نقش آفرینی کرده اند. داستان فیلم در مورد ماجراجویی های دو مامور اطلاعات تازه کار است که به اتحاد جماهیر شوروی فرستاده شده اند. آستین میل بارگ، فردی است که در پنتاگون کار می کند و از دانش فنی مطلوبی برخوردار است ولی از آنجا که اشتیاق دارد از شغل خود که از احترام چندانی برخوردار نیست، فرار کند و به یک مامور مخفی مبدل شود، به این حرفه رو می آورد. ایمت فیتز هیوم هم تحت فشار دوستان خود در امتحان امور خارجه شرکت می کند. این دو نفر در جلسه امتحان، پس از اینکه فیتز به راحتی اقدام به تقلب می کند، با یکدیگر آشنا می شوند. در ادامه فیلم، این دو نفر پس از گذراندن آموزش های کوتاه مدت به همراه یک گروه حرفه ای به اتحاد شوروی فرستاده می شوند. گروه اصلی با شکست روبه رو می شوند، این در حالی است که میل بارگ و فیتز به طور شگفت انگیزی از تله های دشمنان و خطرات بزرگ دیگری که در مسیرشان وجود دارد، فرار می کنند. سپس در اتحاد شوروی پرتاب شونده فضایی را فعال می کنند و پس از اجرای دستورالعمل ها، وسیله پرتاب شونده فضایبی به قمست نامشخصی از ایالت متحده فرستاده می شود. با وقوع چنین اتفاقی، آنها فکر می کنند که جنگ هسته ای آغاز شده است و از اینجا به بعد ماجراهای خنده داری در این فیلم روی می دهد، چراکه ماموران آمریکایی و شوروی تصمیم می گیرند پیش از آنکه جهان نابود شود، دست به کارهای احمقانه ای بزنند.

* دروغ های واقعی

ژانر این فیلم آمریکایی که در سال 1994 میلادی ساخته شده، کمدی- اکشن است و کارگردانی آن بر عهده جیمز کامرون بوده است. آرنولد، تام آرنولد و بیل پاکتون در این فیلم شرکت دارند. این فیلم یکی از پرهزینه ترین فیلم هایی است که تاکنون در تاریخ سینمای جهان ساخته شده اند. هری تاسکر (آرنولد) در حال انجام مامورتی در خصوص نیروهای ضد تروریسم برای دولت ایالت متحده است که آلبرت گیبسن و فیسیل هم در این ماموریت او را همراهی می کنند. هری در حین انجام آخرین ماموریت خود، به تاجر عتیقه فروشی به نام اسکینر مشکوک می شود و جشن تولدی را که همسر و فرزندش برای او ترتیب داده اند، از دست می دهد. در نتیجه همسر و دختر هری که فکر می کنند او فروشنده کامپیوتر است و مجبور است به سفرهای کاری متعددی اعزام شود، پی به واقعیت ماجرا می برند؛ چرا که هری به دلیل داشتن هویت مخفی قادر نیست زمان زیادی را با خانواده خود سپری کند و به همین دلیل وقتی که همسرش هویت واقعی او را شناسایی می کند، مشکلات خانوادگی آنها بروز می کند.

* پلنگ صورتی

در این فیلم که درسال 2006 میلادی ساخته شده، استیو مارتین، کوین کلاین و ژان رنو حضور دارند. در یان فیلم کارآگاهی مامور می شود تا پرده از ماجرای قتل یک مربی فوتبال بردارد و الماس پلنگ صورتی را پیدا کند.
فیلم در حالی شروع می شود که رئیس پلیس پاریس، ماجرای سرقت الماس پلنگ صورتی را بازگو می کند. در حالی که او داستان را نقل می کند، داستان به عقب باز می گردد و مسابقه فوتبال بین دو تیم فرانسه و چین به تصویر کشیده می شود. مربی تیم فرانسه که در استادیوم بوده و حلقه الماس پلنگ صورتی را به دست داشته، پس از بازی به وسیله دارت سمی به قتل می رسد و حلقه پلنگ صورتی ناپدید می شود. رئیس پلیس که تمایل دارد مدال افتخار را به دست بیاورد، استیو مارتین را که دراین فیلم نقش کارآگاهی دست و پا چلفتی را ایفا می کند، به طور رسمی مامور بررسی این پرونده می کند. این در حالی است که رئیس پلیس به طور مخفیانه تیمی را مامور بررسی همین پرونده می کند. ابتدا در روند کار او پیشرفت های اندکی رخ می دهد و موقعیت ها را یکی پس از دیگری خراب می کند.
در ادامه این فیلم نخستین فرد مظنون با شلیکی در ناحیه سر به قتل می رسد. شاهدی با نام شری پیش از اینکه قاتل گلوله را شلیک کند، این جمله را می شنود:«اوه تویی!» بنابراین تصمیم می گیرد تمام افرادی را که در پاریس نامشان تو است، جمع آوری کند! کارآگاه در تعقیب یک فرد مظنون به نیویورک سفر می کند؛ اما مشخص می شود که فرد مظنون بی گناه است.
در این هنگام، بر پایه این حقیقت که سمی که مربی فوتبال را به قتل رسانده، از گیاهان چینی گرفته شده، رئیس پلیس نتیجه می گیرد که نماینده سیاسی چین متهم به قتل است. سپس رئیس پلیس اقدام به توطئه چینی برای کارآگاه می کند و در حالی که کارآگاه در فرودگاه منتظر است تا به پاریس برگردد، دستگیر شده و در روزنامه ها، اخباری در خصوص دستگیری او منتشر می شود. اما سرانجام کارآگاه بر رئیس پلیس چیره می شود و قاتل اصلی را به طور تصادفی شناسایی می کند و موفق به دریافت مدال افتخار می شود.

* هویت بورن

این فیلم آمریکایی در سال 2002 ساخته شده است. شخصیت اصلی این داستان درصدد است تا هویت اصلی خود را در خلال یک نقشه مخفیانه در آژانس اطلاعات و جاسوسی مرکزی کشف کند. فیلم در حالی شروع می شود که ملوانان یک قایق ماهیگیری ایتالیایی در نزدیکی سواحل فرانسه، مرد بیهوشی را در دریای مدیترانه با دو زخم بر پشت بدن او که بر اثر شلیک گلوله بر جای مانده، پیدا می کنند. وقتی که این مرد به هوش می آید، درمی یابد که او از نوعی فراموشی در رنج و عذاب است و تنها یک سرنخ برای شناسایی هویت واقعی خود دارد که آن، شماره حساب یک صندوق امانات است. او به چند کشور سفر می کند تا این مساله مبهم را برای خود روشن سازد. او در این سفر هنگامی که با دو پلیس مبارزه می کند، متوجه می شود که در جنگ تن به تن بسیار ماهر بوده و از توانایی های خاصی برخوردار است. پس از اینکه به بانک مورد نظر می رسد، در صندوق امانات تعداد زیادی گذرنامه با عکس خودش؛ اما با چندین اسم مستعار و مقدار هنگفتی پول پیدا می کند که روی یکی از گذرنامه ها نام جیسون بورن ثبت شده بود. وقتی که به آپارتمانی در پاریس می رود، متوجه می شود که یکی از افراد با اسم مستعار به نام جان مایکل کین از قرار معلوم دو هفته پیش به قتل رسیده است. در مسیر کسب اطلاعات بیشتر برای تشخیص هویت خود، ماجراهای پلیسی دیگری رخ می دهد و تعدادی از شخصیت های داستانی فیلم به قتل می رسند. تا اینکه سرانجام هویت اصلی خود را به خاطر می آورد.شخصیت اصلی در طول داستان درگیر ماموریت هایی می شود و در حال انجام آخرین ماموریت خود نمی تواند خود را راضی کند تا در برابر کودکی اقدام به آدم کشی کند و به همین دلیل ماموریت خود را در نیمه راه رها می کند و در نتیجه توسط ماموران سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا با شلیک دو گلوله زخمی می شود و داستان به عقب باز می گردد که ملوانان در حال نجات او در دریای مدیترانه هستند.
منبع:نشریه ی همشهری سرنخ، شماره ی 89