بررسی اندیشه های نظامی آیت الله سید عبدالله مجتهد بلادی بوشهری*(2)
الف: فرمانفرما
دارای دفتردار مخصوص [ماده 15] و صندوق دار [16 ] است تا نام خوانین در آن ثبت شود و مسئول مواجب صندوق بعد از گرفتن حقوق قبوض دریافتی را به او و دفتر کل تحویل دهد. [8 و 43 ] فرمانده، دو نایب و معاون دارد [4] که به لشکر معرفی می کند. [5] وظایف فرمانده در تشکیلات ستادی عبارتند از: تعیین محل تخلیه مجروحان [17]، گماردن مسئول حمل مجروحان و زیردستان او [18]، انتخاب تعدادی پزشک و پرستار [20] عده ای به ریاست یک نفر برای حفر خندق و تعیین سنگر [26]، جمعی به ریاست یک نفر برای تدارک جنگ افزار و مهمات [27]، انتخاب مسئول رساندن آب [28] و غذا [29]، به کار گماردن گروه ها برای جلوگیری از فرار افراد. [51] فرمانده باید برای حفظ جان خود گارد شخصی داشته باشد. [50] از جمله وظایف فرمانده، توجه به مسئله ثبت وقایع است، بنابراین باید کسی را برای مسئولیت چاپ و نشر اخبار در نظر بگیرد، [22] وقایع نگار و خفیه نویس و دیده بان به کار گمارد، [24] حتی دوربین عکاسی شخصی برای ضبط مواقع مهم داشته باشد. [23] اختیارات فرمانده عبارت است از: تقسیم اردو [13] تعیین جانشین [7] تقسیم غنایم [38] البته با نظارت روحانیین، دادن مواجب رؤسا و تابعین [40] ارائه قبض اعانه [42] دستور تشکیل جلسه با روحانیون و فرماندهان زیردست [107] گرفتن اعانه اختیاری و اجباری با نظارت روحانیین [105]. اختیارات و وظایف فرمانده در امور نظامی و جنگ بسیار گسترده در نظر گرفته شده است و او می تواند در طراحی عملیات و فتح قلاع از حیله استفاده کند [59] از اسرار دشمن خبرگیری نماید [104] تاکتیک های رزمی برای چیرگی بر دشمن را باید بداند و بیابد[54] در وقت هجوم باید ملاحظه اراضی جلو را داشته باشد [63] ضمنا، از دسیسه دشمن مطلع باشد [49] برای همه حرکات رزمی و نیز خود اردو علامت تعیین کند [88-45] حتی علامات امان خواستن دشمن را به رؤسای لشکر ابلاغ نماید [30] در جاهایی که احتمال هجوم دشمن بیشتر وجود دارد دقت افزون تر داشته باشد [14] از طول جنگ و پیروز نشدن ملول و مأیوس نشود [60] و به وقت شکست پی در پی و عقب نشینی نباید از جنگ دست بکشد. [68] صدور فرمان عقب نشینی هم در اختیار شخص فرمانفرمای کل است. بخش دیگری از مسئولیت فرمانده معطوف به ملاحظات نظم ظاهری انضباطی، مسائل بهداشتی، توجه به حال اردو و احراز اطمینان از رعایت اصول اخلاقی است. فرمانده باید در رفع نیازمندی ها و تدارکات مهمات سپاه کوشا باشد [53] همچنین عزل نصب و تنبیه افراد خطا کار، با نظارت روحانیین [41] پوشش یک دست و اجرای قانون واحد در سپاه [101] بازدید از اردو [58] مراقبت بر حفظ اصول بهداشتی سپاه [83] و سلامتی اردو در سختی ها [25] از وظایف فرماندهی است. افزون بر این، فرمانده باید ملاحظه خستگان را بکند و به تناسب به آنها استراحت بدهد [48-46] و بیش از 48 ساعت آنان را از خواب منع نکند [47] و سرانجام این که فرمانده باید از استعمال مسکرات پرهیز کرده و دیگران را نیز پرهیز دهد. با نظر داشت این وظایف، طیف وسیعی از کارهای مالی، اداری، تدارکاتی، اطلاعاتی و نظامی، ستادی، عملیاتی، فرهنگی، نظامی و هدایتی و طرح ریزی به عهده فرمانفرما گذاشته شده یا به او ارتباط مستقیم پیدا می کند. انجام این مسئولیت ها، عمدتا با نقش محوری فرمانده و کمک مستقیم مسئولان زیردست ستادی او به سامان می رسد.ب: روحانیان/ روحانیین
در این نظام نامه 11 ماده اختصاص به حیطه اختیارات و مسئولیت های روحانیین دارد. در بند اول (که می توان آن را از مواد اساسی این نظام نامه محسوب کرد) روحانیین یک نفر را به ریاست خودشان باید برگزینند (برای پرهیز از تشتت رأی و تصمیم گیری نهایی). در این ماده اشاره صریح دارد که کار روحانیین ناظر بودن بر افعال و اقوام فرمانفرماست تا بر خلاف قوانین شرع اسلام کاری انجام ندهد. ماده دوم را نیز می توان از مواد اساسی و بسیار مهم این نظام نامه دانست، و آن این که نظر روحانیین و امرا و افراد جُند باید به اصول مدافعه باشد نه به مهاجمه. نظارت بر تقسیم غنایم، تعیین خزانه دار و عزل و نصب و تنبیه و مجازات خطاکاران، گردآوری اعانه اجباری یا اختیاری، که تماما از وظایف و اختیارات فرمانفرماست [105،41،39،38] بر عهده روحانیین است. مجازات خائنین و سوگند یاد کردن داوطلبان و خوانین در عدم خیانت [11،93،44] با حضور روحانیین انجام می گیرد. در ضمن فرمانفرمای کل می تواند مجلسی مرکب از کارشناسان و از جمله روحانیین برای کسب عمل (= اجرای وظایف محوله و هدایت کلی کارها ) ایجاد کند. [107] روحانیین در صورتی که فرمانفرما اسیر یا کشته شده یا فرار کند بر انتخاب فرمانده نظارت دارند. [6] بنابراین عمده فعالیت و وظیفه روحانیین در سازمان رزم جنبه نظارتی دارد، و مراقبت بر رعایت احکام شرعی و پرهیز دادن و مانع شدن از امور ناروا. کلمه نظارت در این اساسنامه، بیشتر به معنی انطباق و تأیید و تصحیح رفتار فرمانفرما و تمامی افراد سپاه با اصول و احکام شرعی به کار رفته است. جالب است که کار و منصب اجرایی به روحانیین واگذار نشده است. این وجه از نقش روحانیون، یادآور شرح وظایفی است که برای روحانیون مجلس شورای ملی- پس از مشروطه – در نظر گرفته شده بود.ج: اردوی اسلام / اردو / لشکر اسلام / تابعین
در مواد متنوع این بخش بر امور جنگی، اخلاقی، شرعی، و رعایت اصول بهداشتی تأکید شده است: پرهیز از مخالفت با فرمانده [56] نترسیدن [67] یاری کردن یکدیگر [70] از طول جنگ خسته نشدن [69] به کار مشق و جست و خیز مشغول بودن و آمادگی جسمانی داشتن [76] همیشه مقداری آب و غذا و آلات حرب به همراه داشتن [75] پرهیز از تعریض به نوامیس و انجام منکرات [71] و معاصی [78] داشتن توکل بر خدا [79] ترک نکردن واجبات دینی- نماز و روزه [76] نسبت به دوستان مهربانی و دشمنان شدت داشتن [72] پرهیز از مثله کردن دشمن – و حرام بودن آن [34] ضرورت دفن کشته شدگان دشمن [30] پرهیز اکید از کشتن اطفال و زنان دشمن [37] خود را نزد دشمن عاجز نشان ندادن [72] و توجه به امور مهمتر و موانع آسیب پذیر دشمن [80] استفاده نکردن از آب و غذای دشمن قبل از امتحان [62] استفاده از غذای سالم [84] و آب لیمو هفته ای دو بار [85] و سبزی های خوردنی [86] نظافت کردن و حمام رفتن و تعویض لباس [87].د: داوطلب / داوطلبان
داوطلبان، علی الظاهر در عوض دریافت مستمری به اردو می پیوسته اند و در سازمان رزم حضورشان همیشگی نبوده است. در مواد مربوط به داوطلبان بر نوع گزینش آنان تأکید شده است که پس از حصول اطمینان مقبولند، [89] سن آنها باید کمتر از 8 سال و بیشتر از 60 نباشد؛ در صف اول نباشند و سلاح نگیرند مگر با اطمینان؛ [91-90] سوگند بخورند خیانت نمی کنند[93] تعهد شش ماهه بدهند [92] (تعهدات امضا شده خود را به فرمانده کل بدهند و او به دفتردار کل) [95-94] مرخصی آنها منوط به نظر فرمانده است [97] و پس از انقضای مدت تعهد اختیار دارند بروند یا بمانند. [96] داوطلبان به قدر علمشان به کار گرفته می شوند [100] و در صورت داشتن سلاح و آذوقه از سایرین ممتاز هستند [99].ه: خوانین
گویا خوانین که سرکردگان محلی مجاهدان بوده اند، عمده تأکیدات در موارد مربوط به آنان متکی بر رعایت اصول اخلاقی است. خوانین اسم و رسم خود و اتباعشان را برای ثبت در دفاتر با عدد اردوی خود باید به فرماندهی کل بدهد [9-8] برای خود معاون داشته باشند و اسم آنها را نیز به فرمانده کل بدهند [103] زیردستان خود را خوار و کوچک نکنند [10] در محضر روحانیین سوگند بخورند که خیانت نکنند[12-11].و: رؤسا
منظور از رؤسا احتمالاً فرماندهان جزء سپاه باشند که عمده وظایف محوله به آنان جنبه نظامی دارد. رؤسا باید مواظب حیله دشمن باشند [31] قبل از اختلاط با اسرا آنها را خلع سلاح کنند (یا دستور خلع سلاح بدهند) [32] اسامی مقتولان و مجروحان خود را به فرمانده کل گزارش بدهند [57] زیردستان خود را در جنگ با دشمن تشجیع کرده و از تحقیر آنها خودداری کنند. [66] رؤسا باید پاسخگوی وظایف محوله خود باشند. [19]ز: رؤسا و تابعین
رؤسا و تابعین بدنه عملیاتی سپاه هستند که می شود وظایف آنها را در بخش لشکر اسلام هم ملاحظه و منظور کرد. اما مستقلاً با عنوان رؤسا و تابعین در سه ماده بر انجام سه عمل مورد خطاب قرار گرفته اند. رأفت با اسیران [33] پرهیز از آزار و غارت و اسارت مسلمانان [36] اطاعت از فرماندهی کل. [55]ح: اسیران
درباره ی اسیران علاوه بر مواد یاد شده [32-33-35] دو ماده دیگر در این نظام نامه گنجانده شده است. بعد از خلع سلاح مقبول [= در امان ] هستند و اگر بنای همکاری داشته باشند می توانند در میان لشکر – به شکل متفرق، نه مجتمع – به کار گرفته شوند. [82-81]ط: مقتولان (مسلمانان) باید با کمال تجلیل به رسوم شرع دفن شوند.
ی: موضوعات یک ماده ای
«زنان مسلمان» از اشتراک با مردان در جنگ ممنوعند [74] «ارباب مواجب و صندوق» باید قبوض حقوقی را به فرمانفرمای کل بدهند[43] «دفتردار کل» نگه دار تعهدنامه افراد است [95]، در هنگام استراحت اردو «پاسبان» باید مشغول دیده بانی و بیدار باشند [64] «اردوی سواره» باید دائماً مهیای سبقت بر دشمن در تصرف مواضع مهم باشند [61] «خفیه پلیس» باید در میان اردو گردش داشته و اطلاعات خود را به فرمانفرمای کل بدهند. [106]در چند ماده این نظام نامه مسائل اساسی تری (اصول موضوعه) نیز مطرح شده است. آن مواد عبارتند از: ماده 1 در باره چگونگی انتخاب و وظایف روحانیین، و مواد 107 الی 110. در ماده 107 درباره ایجاد مجلس مشورتی (مرکب از روحانیین، خوانین، رؤسای معرکه) به تشخیص و نظر فرمانفرمای کل و در ماده 108، راجع به اهمیت اکثریت آرای این مجلس – به نحوی که می توانند مواد این نظام نامه را نیز موقتا تغییر دهند – سخن گفته شده است. حتی در ماده 109، تأکید شده است که در رأی گیری کتبی ضرری نیست که رأی دهندگان مجلس نام خود را بنویسند و می توانند رأی خود را مخفی بدهند.
در آخرین ماده (110) مسئله بسیار با اهمیتی مطرح شده که ارزش و اعتبار این نظام نامه را فراتر از سبب نگارش و مخاطبان اصلی آن، آشکار می سازد. در این ماده آمده است: «هر قطعه ارضی یا شهری را که فتح نمایند رسما ملحق به ننلکت ایران خواهد بود و هکذا بعد از اخذ لوازم حرب و فراغ، تمام آلات حرب و ذخایر و غنایم باید تسلیم دولت ایران شود و به خزانه بسپارند».
3-2- به عنوان ختم مقال طرح چند نکته در باب نظامنامه حرب ضروری به نظر می رسد:
- معمترین بخش کتاب لوایح و سوانح، نظامنامه حرب است؛ پی بردن به اهمیت این نظامنامه در مقایسه با مکتوبات سیاسی، اجتماعی مؤلف مستلزم دسترسی به تمامی آثار اوست.
- نظامنامه حرب بدان جهت که برای عمل کردن نوشته شده و رد واقع فراتر از جنبه های نظری، اخلاقی، شرعی، طراحی سازمان رزم را مطمح نظر قرار داده، به لحاظ مطالعات تاریخ نظامی و نظامی گری سده اخیر – به ویژه از نظر روحانیون – اثر درخور توجهی است. روح غالب بر محتوا و مضمون این نظامنامه جنگ طلبانه و تهاجمی نیست، بلکه دفاعی و انسانی است.
- شیوه تألیف و نگارش مواد 110 گانه که مبتنی است بر سادگی عبارت، صراحت معنی، رعایت ایجاز و پزهیز از حشو و زوائد مؤید اندیشه منظم مؤلف خصوصا جهت گیری ورود به عرصه امور اجرایی – سیاسی روحانیت در این هنگام می تواند محسوب شود.
- در این اثر مختصر، - با تأکید بر اصل مقام فرماندهی – تمامی جنبه های اخلاقی، شرعی، نظامی، تبلیغاتی، ستادی و... لحاظ شده و به رغم آن که نویسنده خود روحانی متنفذ و صاحب مقامی بوده، شأن زیاده خواهانه ای برای خود و دیگر روحانیین نخواسته و در نظر نگرفته است.
- در بندهای مطرح شده این نظامنامه اصول تأکیدی و امری (خصوصا در احکام شرعی)، تفویضی، اختیاری، پیشنهادی و مشورتی وجود دارد که این نیز سعه صدر و لزوم انعطاف پذیری مواد قانونی برای اجرا، و بالتبع ذهن و منش سازوار نویسنده را، در امور سیاسی و اجتماعی و حکومتی نشان می دهد.
- سادگی ارکان و اجزای سازمان رزم، و سعی مؤلف در یک دست کردن و نظم بخشیدن به تیپ های متفاوت (خوانین، رؤسا، داوطلبان، اتباع و...) چگونگی تشکل رزمی و دفاعی طبقات و توده مردم را معلوم می کند. زیرا همین ها بودند که جلوی تعرضات و تجاوزات ارتش مجهز و قوای نیرومند دریایی و زمینی انگلیسی را می گرفتند یا لااقل در برابر آنها تاب پایداری داشتند.
- دو ماده از مواد صد و ده گانه این نظام نامه، نه تنها از اصول موضوعه بشمارند، که می توان این دو را زیباترین بیناد فکری مؤلف و اصل هر گونه نظامنامه جنگ و دفاع مبتنی بر حفظ شرف و عزت انسانی شمرد؛ آنچه که هر ایرانی، مسلمان و آزاده ای بدان می تواند ببالد و افتخار کند.
ماده 2 که تصریح دارد به اصل دفاع و نه هجوم و ماده 110 که در آن تأکید کرده اند بر پرهیز از خودسری و تجزیه طلبی و ضرورت وحدت سرزمین و بقای مملکت و حفظ قدرت و تمرکز دولت ایران. حال آنکه می دانیم در بعضی خیزش های پس آن دوران، بودند کسانی که دانسته و ندانسته، خواسته و ناخواسته، عمل آنان به نوعی گریز از مرکز و شبه استقلال خواهی تجزیه طلبانه به نظر می آمد یا وانمود می گشت و مرحوم بلادی نه تنها از این شمار نبود، که با هوشمندی تمام، نظامنامه دفاعیه حربیه خود را با توجه به حفظ وحدت ملی و لزوم یکپارچگی ایران به پایان برده اند؛ پایانی در خور ستایش و فراوان درود.
پینوشتها:
*این مقاله به خواستاری تاریخ پژوه جنوب ایران، جناب آقای سید قاسم یاحسینی در زمستان سال 1381 به قلم آمد و در «کنگره پنجاهمین سالگرد ارتحال آیت الله العظمی سید عبدالله مجتهد بلادی بوشهری» به تاریخ 1382/2/25 حسب حسن نظر و اقبال برگزارکنندگان خوانده شد. مع الوصف مجموعه مقالات این کنگره تا این زمان به چاپ و انتشار نرسیده است. گفتنی است در سنوات گذشته، برخی از رساله های مرحوم آیت الله بلادی به طبع رسیده و در اختیار همگان قرار گرفته است، اما مفاد و مندرجات این مقاله محدود به اطلاعات موجود قابل دسترس در زمان نگارش آن بوده است.
منبع: فصلنامه مطالعات تاریخی شماره 26/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}