تولید شیر خام

نتایج مربوط به تولید شیر خام در جدول سه تنظیم شده است. همان طور که در جدول مشاهده می شود، مصرف کنجاله کلزا در جیره گاوهای شیرده، اثر معنی داری بر تولید شیر خام در مقایسه با شاهد نداشته است به جز اینکه در جیره حاوی کمترین میزان کنجاله کلزا، مقدار شیر کاهش نشان داد (0/05«p)
در آزمایشی که برروی گاوهای شیرده صورت گرفت، آن دسته از گاوها که کنجاله کلزا «دوصفر» دریافت کرده بودند، تولید شیر بالاتری (26/38کیلوگرم) نسبت به گروه شاهد که کنجاله سویا (24/92 کیلوگرم) دریافت کرده بودند، داشتند (15). همچنین در آزمایش دیگری، دو گروه از گاوها که کنجاله کلزا دریافت کرده بودند، در مقابل دو گروه دیگر که به عنوان شاهد در نظر گرفته شده بود، تولید شیر بالاتری را (به ترتیب 24/7 و 25/1 کیلوگرم در مقابل بیست و سه و بیست و چهار کیلوگرم) نشان دادند(14). اما در آزمایشی که در آن چندین رقم کنجاله کلزا و همچنین کنجاله سویا (به عنوان خوراک شاهد) در جیره گاوهای شیرده به کار گرفته شد، تفاوت معنی داری در بین تیمارهای آزمایشی از لحاظ تولید شیر دیده نشد (12) که با نتایج آزمایش حاضر همخوانی دارد.

تولید شیر تصحیح شده براساس چهار درصد چربی (1)

همانند تولید شیر خام، همان طور که در جدول سه مشاهده می شود تولید شیر تصحیح شده نیز روند مشابهی را نشان داد.
در پژوهشی های اندک انجام شده که در آنها جایگزینی کنجاله کلزا با کنجاله تخم پنبه در جیره گاوهای شیرده مقایسه شده است، افزایش تولید شیر تصحیح شده براساس چهاردرصد چربی در جیره حاوی کنجاله کلزا در مقایسه با جیره حاوی کنجاله تخم پنبه گزارش گردیده است (3 و 18). همچنین در آزمایشی دیگر، تولید شیر تصحیح شده گاوهایی که کنجاله کلزا دریافت کرده بودند، نسبت به گاوهایی که در جیره آنها از کنجاله کلزا استفاده نشده بود، به طور معنی داری بالاتر بود (14). اما در آزمایشی که در آن از کنجاله کلزای تجاری در جیره گاوهای شیرده استفاده شده بود، هیچ تفاوت معنی داری در بین تیمارهای آزمایشی از لحاظ تولید شیر تصحیح شده براساس چهار درصد چربی دیده نشده (5) که با نتایج آزمایش حاضر همخوانی دارد.

ترکیبات شیر

در میزان درصد چربی شیر بین تیمارهای مختلف، تفاوت هایی مشاهده شد. تیمار بیست و پنج درصد با درصد چربی 3/83 بیشترین میزان درصد چربی را به خود اختصاص داد (p«0/05) . تیمار هفتاد و پنج درصد میزان درصد چربی شیر کمتری به نسبت به سایر تیمارها نشان داد ولی این موضوع با توجه به میزان تولید شیر آن که کمتر ازسایر تیمارها بود قابل توجیه است.
در یک تحقیق هیچ گونه افزایشی در مقدار چربی شیر گزارش نشد (18)، اما آزمایشی دیگر، افزایش غیر معنی داری در مقدار چربی شیر در مقایسه کنجاله تخم پنبه با کنجاله کلزا گزارش گردید.(3).
تأثیر جیره های آزمایشی بر پروتین شیر در تمامی تیمارها به طور معنی داری مشاهده گردید. تیمار پنجاه درصد با میزان درصد پروتئین 3/11 توانست بهترین عملکرد درصد پروتئین را داشته باشد، تیمار بیست و پنج درصد نیز با درصد پروتئین شیر 2/98کمترین مقدار را به خود اختصاص داد ( p«0/05).

مقدار چربی شیر(کیلوگرم در روز)

افزایش سطوح کنجاله کلزا در جیره های غذایی، اثر معنی داری را بر میزان چربی تولیدی برحسب کیلوگرم در روز نشان نداد(p»0/05).
در یک آزمایش، گروهی از گاوها که به میزان 1/28 کیلوگرم درروز کنجاله کلزا دریافت کرده بودند، به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد دارای چربی تولیدی بیشتری (1/074 در مقابل 1/007 و 1/059 در مقابل 0/978 کیلوگرم) بودند (14) . در آزمایشی دیگر گزارش گردید که مکمل سازی جیره غذایی گاوهای شیرده با کنجاله کلزا دارای افزایش معنی داری بر میزان تولید چربی شیر روزانه بوده است(13). همچنین در آزمایشی که در آن به مقایسه اثرات استفاده از کنجاله کلزا در مقابل کنجاله تخم پنبه پرداخته بودند، هیچ گونه اختلاف معنی داری در میزان چربی تولیدی روزانه گزارش نشد(16).
با توجه به میزان درصد پروتیئن شیر در تیمارهای مختلف می توان گفت با افزایش سطح کنجاله کلزا، میزان پروتئین شیر نیز افزایش معنی داری را نشان داد (p«0/05) که به نظر می رسد این امر بیشتر به لحاظ افزایش سهم پروتئین قابل تجزیه یا سهم میتونین بیشتر بوده است.
در پژوهشی که مکمل های پروتئینی کنجاله سویا، کنجاله تخم پنبه و کنجاله کلزا را در گاوهای پر تولید با هم مقایسه نمودند که با نتایج این پژوهش همخوانی ندارد، تقریباً عکس این حالت دیده شده بود البته جیره مورد استفاده آنها فقط دارای پانزده درصد پروتئین خام بود (18) در یک پژوهش که مقادیر مختلف کنجاله کلزا "دوصفر" را با مقادیر مختلف دانه کلزای روغن گیری نشده مقایسه گردید و گاوها به میزان صفر، 1/2 و 2/5 کیلوگرم در روز کنجاله کلزا مصرف می کردند، مقدار پروتئین شیر به صورت غیر معنی داری افزایش یافت (6) که البته کیفیت پروتئین کنجاله کلزای مورد استفاده که خود ناشی از شرایط محیطی، واریته، فصل رویش و غیره می باشد، می تواند در این تفاوت مشاهده شده، دخالت نماید. ضمناً در پژوهش قبلی یاد شده (18) از ذرات به عنوان پنجاه درصد منبع کربوهیدارات قابل تخمیر در جیره حاوی کنجاله کلزا استفاده شده بود که ممکن است با توجه به سرعت بالای تخمیر پروتئین و کربوهیدارت ایجاد نشده باشد و کاهش پروتئین مشاهده شده مربوط به کاهش پروتئین میکروبی باشد. از طرف دیگر مقایسه شاخص کیفی پروتئین شیر چندین ماده خوراکی توسط شینگوئت و همکاران (1974) نشان داد که کنجاله کلزای تجاری بالاترین امتیاز پروتیئین شیر را در بین مکلمل های پروتئینی موجود (به جز پودر ماهی) دارد.

مقدار پروتئین شیر (کیلوگرم در روز)

از نظر میزان تولید پروتئین شیر براساس کیلوگرم در روز، تیمار هفتادو پنج درصد تولید بیشتری داشت (0/98 کیلوگرم در روز) و تیمار 0/25 کمترین میزان را (0/89 کیلوگرم در روز) دارا بود (p«0/05). هاتانن(2) (1998) نیز با مطالعه ای که برروی سیزده پژوهشی انجام داد اعلام کرد که پاسخ هر کیلوگرم افزایش در کنجاله کلزای جیره به میزان 39/4 گرم افزایش در پروتئین شیر می باشد. این نتایج با داده های حاصل از آزمایشی که در آن، به ازای هر کیلوگرم مصرف کنجاله کلزا 32/2 گرم افزایش در میزان پروتئین شیر را گزارش کرده بودند (14)، تا حدی منطبق است . البته همانطور که در جدول سه آمده است، درپژوهش حاضر مقدار سی گرم در روز به سهم پروتئین شیر (تیمار 75% در مقابل شاهد) افزوده شده است (p«0/05) که با نتایج دو پژوهش مذکور همخوانی دارد.

لاکتوز شیر

جیره های آزمایشی اثر معنی دار را بر درصد لاکتوز شیر نشان دادند. تیمار پنجاه درصد که بهترین عملکرد پروتئین شیر را داشت، توانست بالاترین میزان لاکتوز شیر را نیز از آن خود کند (4/65%) ، در مقابل تیمار 75 درصد پس از تیمارهای صفر و بیست پنج درصد، کمترین مقدار لاکتوز شیر را نشان داد (p«0/05).
همانند پارامترهای پروتئین و لاکتوز شیر، در مورد کل مواد جامد شیر باز تیمار پنجاه درصد بیشترین عملکرد را از خود بروز داد (12/43%) و باز هم تیمار هفتاد درصد کمترین میزان را دارا بود ( p«0/05).
با توجه به نتایج حاصله در مورد پروتیئن و لاکتوز شیر، انتظار می رفت که نتایج حاصله در مورد مواد جامد بدون چربی شیر نیز صدق کند، زیرا تغییرات درصد مواد جامد بدون چربی شیر به طور اساسی تابعی از تغییرات پروتئینی و لاکتوز نیز می باشد. براین اساس پنجاه درصد بالاترین و تیمار هفتاد و پنج درصد کمترین میزان را نشان دادند (p«0/05). نتایج حاصله را می توان با نتایج آزمایشی را که در آن که کنجاله های کلزا، تخم پنبه و سویا را با یکدیگر مقایسه کردند (18)، تا حدودی هماهنگ دانست.
میزان ازت اوره شیر بین تیمارها، اختلاف معنی داری نشان نداد ( p»0/05). در یک آزمایش ازت اوره شیر تولیدی در گاوهایی که کنجاله کلزا دریافت کرده بودند بالاتر از گروهی بود که جیره شاهد را دریافت داشتند (14). ولی این تفاوت در میزان ازت اوره شیر با توجه با این که در جیره شاهد هیچ گونه خوراک پروتئینی به کار نرفته، می تواند قابل توجیه باشد.

متابولیت های خونی

بین هیچ یک از تیمارهای آزمایشی که با سطوح مختلف کنجاله کلزا تغذیه شدند، تفاوت معنی داری در مورد میزان هورمون t3 مشاهده نگردیده (p»0/05). در یک آزمایش، با افزایش استفاده از کنجاله کلزا در جیره گاوهای شیرده نیز هیچ گونه اثر معنی داری با افزایش سطوح مصرف کنجاله کلزا مشاهده نشد(16). در آزمایشی که تأثیر سه واریته مختلف کنجاله کلزا با میزان گلوکوزینولات متفاوت (کم - متوسط_ زیاد) برروی عملکرد رشد و غده تیروئید بره های پرواری بررسی شد، در پایان مشخص گردید که کنجاله کلزا با مقادیر گلوکوزینولات، کم، تأثیری برعملکرد غده تیروئید و هورمون های مترشحه آن ندارد(4).
با توجه به نتایج اعلام شده توسط برخی محققین (4 و 9) و نتایج حاصل از این تحقیق، می توان دریافت که کنجاله کلزا (واریته های اصلاح شده) در سطوح بکار رفته در تحقیق حاضر، هیچ گونه اثر منفی برروی کارکرد غده تیروئید ندارد.
در مورد هورمون t4، نیز اختلاف معنی داری در بین تیمارهای مختلف مشاهده نشده ( p»0/05 ). این امر نتایج حاصله گواترزا بودن کنجاله کلزا را، در صورت مصرف زیاد زیر سؤال می برد که البته با توجه به میزان کاسته شده از تراکم گلوکوزینولات ها در کنجاله کلزا، قابل توجیه می تواند باشد. در یک آزمایش، با افزایش استفاده از کنجاله کلزا در جیره گاوهای شیرده، هیچ گونه اثر معنی داری را بر هورمون t4نمایان نساخت، ولی یک کاهش غیر معنی داری در میزان هورمون t4 با افزایش سطوح مصرف کنجاله کلزا پدیدار گشت که این امر می تواند احتمال گواترزایی را در دراز مدت در اثر مصرف کنجاله کلزا افزایش دهد(16).
در آزمایش دیگر، با استفاده از کنجاله کلزا در جیره گاوهای شیرده، کاهش معنی داری در هورمون t4 گزارش شده است (17) که دلیل این امر احتمالاً به حضور فرآورده های حاصل از هیدرولیز گلوکوزینولات ها از جمله گواترین (گواترزای اصلی کلزا) و تیوسیانات ها که ید را از دسترس تیروئید خارج می سازند، بر می گردد که منجر به بروز چنین اثری گردیده است. به احتمال زیاد سطح گلوکوزینولات موجود در کنجاله کلزای مورد استفاده در آزمایش آنها بیشتر از کنجاله کلزا مورد استفاده در تحقیق حاضر بوده است.
به طور کلی تیمارهای آزمایشی اثر معنی داری بر سطح آلبومین سرم خون نداشتند (p«0/05). اگر سطح آلبومین سرم به نوان شاخصی از فعالیت سنتتیک پروتئین در کبد در نظر گرفته شود (4)، مشاهده می شود که هیچ گونه کاهشی در مقدار آلبومین که از اثر سمی گلوکوزینولات ها برروی فععالیت کبد احتمال می رفت، اتفاق نیفتاده است.
با توجه به نتایج به دست آمده در آزمایش حاضر، می توان چنین نتیجه گرفت که کنجاله کلزای تولید شده در ایران میتواند تا هفتادو پنج درصد سهم کنجاله های پروتئینی در جیره جایگزین گردد با این حال پیشنهاد می گردد تأثیر طولانی مدت استفاده از کنجاله کلزا برروی صفات تولید مثلی و سایر پارامترهای سلامتی در گاو شیری و تلیسه ها مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.

پی نوشت ها :

1. FCM (fat corrected Milk)
2. Huhtanen

منبع: فصلنامه پژوهش در علوم کشاورزی شماره 5.