نویسنده : مهران ابراهیمی



 

چکیده

کار و همّت، نقشی حیاتی در زندگی فردی و اجتماعی انسان ایفا می‌نماید. این دو، عمری به بلندای حیات انسانی داشته و در تمام ادیان، ملل و جوامع، به عنوان یک ارزش و امتیاز مطرح است؛ چرا که در صورت بروز روح سستی، استقلال اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، در معرض سقوط و انحطاط قرار خواهد گرفت. در سیره پیشوایان دین علیهم السلام به این صفت انسانی توجّه ویژه‌ای شده است. این توجّهات را می‌توان در «فرهنگ اسلامی کار» یا به دیگر سخن «آداب اسلامی کار و همّت» جستجو نمود. بر همین مبنا، نگارنده کوشیده است تا فلسفه و لزوم کار، مقدّمات، آفات و جنبه‌های ارزشی کار و همّت را بر مبنای آموزه‌های اسلامی ارائه نموده و سپس به تبیین و تحلیل یکی از بنیادی‌ترین بخش‌های اقتصادی، یعنی کشاورزی، از منظر سیره معصومان علیهم السلام بپردازد. کلید واژه‌ها: کار مضاعف، همّت مضاعف، تلاش، کشاورزی.

مقدّمه

کار و همّت مضاعف، بدون شک یکی از عوامل موفقیت در ابعاد فردی و اجتماعی انسان است. نقش کار و تلاش در جهت ارتقا وضع موجود و بهره‌برداری بهینه از منابع طبیعی، بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست. کار و همّت مضاعف، آن گاه می‌تواند نقش خود را به خوبی در پیشبرد جامعه و چشم‌اندازهای مورد نظرش ایفا نماید که به شکل یک فرهنگ مطلوب، مفید و سازنده معرّفی و به عنوان یک هدف مقدّس و انسانی، بر تک تک اذهان اعضای یک جامعه تثبیت شود.
با توجّه به آن که رهبر معظّم انقلاب اسلامی، سال 1389 را سال «همّت مضاعف، کار مضاعف» نام‌گذاری فرمود و این که کار و خدمت‌رسانی به دیگران، در حدّ وسع و توان، لازم است، تا آن جا که پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله می‌فرماید: «هر که صبح کند و به امور مسلمانان اهتمام ننماید، مسلمان نیست»، نگارنده بر آن شد تا در حدّ بضاعت علمی خویش، این موضوع را از منظر احادیث بررسی نماید.

اهمّیت کار و تلاش

بی شک آفریدگار هستی، جهان مادّ‌ی را برای بهره‌وری و استفاده خلیفه خویش، مسخّر وی گردانیده است. زمین، با طبیعت و منابع بی نظیرش، در همین راستا مهیا گشته است. امّا این ها نباید سبب غرور، سستی و کاهلی او در کار و همّت گردد بلکه برای گذران زندگی و رزق خود، نیاز به کار و تلاش در این کره خاکی دارد. پیشرفت علوم تجربی، این حقیقت را نشان داده است که اجزای جهان چنان هماهنگ شده‌اند که امکان زندگی و کسب روزی را برای انسان، ممکن ساخته‌اند. امیر المؤمنین علی علیه السلام در این زمینه می‌فرمایند: أنشأ الخلق إنشاء... و لام بین مختلفاتها؛ خداوند آفرینش را از هیچ آغاز کرد... و بین اجزای مختلف آن کشش و هم‌خوانی ایجاد کرد ( نهج البلاغه، خطبه 1). انسان به عنوان جانشین و خلیفه پروردگار در زمین، بر تمام منابع و استعدادهای طبیعی زمین، تسلّط دارد و این مطلب، نیاز انسان به کار و تلاش در عرصه بهره‌برداری و استخراج منابع طبیعی زمین را می‌رساند. حضرت علی علیه السلام در باره خواست و حکمت پروردگار متعال در چگونگی آفرینش جهان، مبنی بر ارضای نیازهای طبیعی انسان می‌فرماید: و جعل ذلک بلاغاً للانام و رزقاً للانعام... فاهبطه بعد التوبة لیعمر ارضه بنسله؛ خداوند سبحان با این خلقت‌ عظیم، توشه مادی و معنوی ‌برای مردم‌، و روزی برای جانوران عنایت‌ فرمود... او حضرت‌ آدم‌ را پس‌ از توبه بر زمین فرود آورد تا با نسل‌ خود زمین را آباد نماید (همان، خطبه 91). علاوه بر فایده تأمین نیازهای انسان، از جنبه‌های گوناگون دیگری نیز لزوم و ضروت کار و همّت اثبات می‌گردد. آیات قرآن کریم و سیره ائمّه معصوم علیهم السلام یکی از آن‌هاست. معصومان علیهم السلام در احادیث گوهربار و همچنین در سیره عملی زندگی پر ت?لؤ خویش، بر وجوب، اهمیت و نقش حیاتی کار و همّت، و عواقب تنبلی و بیکاری و سربار دیگران شدن، تذکّر و هشدار می‌دادند. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در باره وجوب عینی کار و کسب رزق حلال می‌فرماید: طلب الحلال، فریضه علی کلّ مسلم و مسلمة؛
به دست آوردن درآمد حلال، وظیفه واجب هر مرد و زن مسلمان است (بحار الأنوار، ج 23، ص 6). از منظر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله کسی که سربار دیگران شود و از دست رنج آن‌ها ارتزاق نماید، از رحمت خدا به دور و مطرود درگاه الهی است: ملعون من القی کله علی الناس؛ کسی که بار زندگی خود را بر دوش دیگران بیفکند (و از دست‌رنج مردم امرار معاش نماید)، از رحمت خدا به دور است. ( تحف العقول عن آل الرسول، ص 37؛ وسائل الشیعة، ج 5، ص 133) رسم و سیره ایشان در مواجهه با کسانی که شرایط لازم برای انجام کار داشتند، امّا بیکار و بدون شغل زندگی را می‌گذراندند نیز نشان‌دهنده و گویای اهمیت کار و تلاش است: کان رسول الله صلی الله علیه و آله اذا نظر الی الرجل فاعجبه، قال: هل له حرفة؟ فان قالوا لا، قال: سقط من عینی؛ رسم پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله این بود که وقتی با مردی برخورد می‌کرد که نیرو و قوّتش مایه شگفتی آن حضرت می‌شد سؤال می‌کرد: آیا حرفه ای دارد و به کاری مشغول است؟ اگر جواب منفی بود، می‌فرمود: از چشم من افتاد. (بحار الأنوار، ج 23، ص 6) در همین زمینه، امام محمد باقر علیه السلام نیز در حدیثی تربیتی و هشداردهنده می‌فرماید: قال موسی: یا ربّ، أی عبادک ابغض الیک؟ قال: جیفة باللیل بطال بالنهار؛ حضرت موسی بن عمران در پیشگاه الهی عرض کرد: پروردگارا، کدام یک از بندگانت نزد تو بیشتر مورد بغض و بدبینی است؟ فرمود: آن که شب ها چون مرداری در بستر خفته و روزها را به بطالت و تنبلی می‌گذراند. (همان، ج 73، ص 180) در فرهنگ و منش اسلامی، کار و همّت، ارزش و هنجار و در مقابل، بیکاری، مسامحه و سستی، یک ضد ارزش و ناهنجاری تلقّی می‌شود. مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در این باره می‌فرماید: التوانی، مفتاح البؤس؛ مسامحه و سستی، کلید سختی‌ها و مصائب است. ( المستطرف، ج 2، ص 56) هم ایشان در حدیث پر معنای دیگری در باره فساد بیکاری دائم می‌فرماید: ان یکن الشغل مجهدة، فاتصال الفراغ مفسدة؛ اگر تن دادن به شغل، مایه زحمت و تعب است، بیکاری دائم نیز باعث نادرستی و فساد است. ( الإرشاد، ص 141) بنا بر این، این دیدگاه که فقط شکل کار و نه اصل کار، اهمیت دارد و کارهای طبقه پایین جامعه، مایه عار و ننگ است، باطل و فاقد دلیل عقلی و نقلی است؛ بلکه آن چه از مجموع
احادیث ائمّه معصومین علیهم السلام استنتاج می‌گردد، درجه بالای شرافت، قدر و منزلت، کار و همّت مناسب و مفید است. در این زمینه حضرت علی علیه السلام در جواب کسانی که اجداد و گذشتگان خویش را سبب شرافت و فضیلت خویش می‌دانند، می‌فرماید: الشرف بالهمم العالیه لا بالرمم البالیه؛ شرف و فضیلت آدمی، به همّت‌های بلند و و اراده‌های نیرومند است، نه به استخوان‌های پوسیده و اجساد متلاشی شده درگذشتگان. (غرر الحکم، ص 448، ح 10273) ایشان بردباری و شکیبایی در عمل را از همّت عالی می‌داند و می‌فرماید: الحلم و الاناة، توأمان، ینتجهما علوّ الهمّة؛ بردباری و شکیبایی، هم‌زادند و زاییده همّت عالی. (نهج البلاغه، حکمت 460) یعنی در اثر همّت بلند، دو خوی پسندیده در آدمی آشکار می‌شود: بردباری و خودداری از شتابزدگی. در حقیقت، از منظر امام علی علیه السلام میزان همّت انسان، نمودار و تابلوی ارزش اوست. چرا که ارج و منزلت افراد را باید در میزان علوّ آنان جستجو نمود: قدر الرجل علی قدر همّته؛ ارزش هر انسانی، به قدر همّت اوست. (همان، حکمت 47) در نتیجه، هر چه این فضیلت در انسان بیشتر باشد، ارزش انسانی او قطعاً بالاتر خواهد بود و این خود، نشان و گواه دیگری بر لزوم و ضرورت کار و همّت در جهت رشد و کمال برای انسان است.

تشویق به کار

با توجّه به این که کار و تلاش سبب پیدایش آثار و برکات گوناگونی می‌شود، پیشوایان دین علاوه بر این که سختی و رنج کار را بر خویش هموار می‌نمودند، به عنوان یک اصل ارزشی و برای فراگیر کردن فرهنگ کار در جامعه اسلامی، به تشویق و ترغیب مسلمانان می‌پرداختند. امام صادق علیه السلام با این سخن گران‌مایه، شوری مضاعف در کسب روزی حلال برای خانواده ایجاد می‌نماید: الکادّ علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله؛ کسی که در طلب روزی خانواده خود کار می‌کند و به سعی و کوشش تن می‌دهد، مانند مجاهدی است که در میدان کارزار برای خدا جهاد می‌نماید. ( الکافی، ج 5، ص 88) سیره امام رئوف، حضرت رضا علیه السلام، نیز مانند اجداد بزرگوار خویش است. حضرت در حدیثی می‌فرماید: انّ الذی یطلب من فضل یکفّ به عیاله، اعظم اجراً من المجاهد فی سبیل الله؛ آن کس که برای معاش خانواده خود فعالیت می‌کند و از پی روزی می‌رود، اجرش از مجاهد راه خدا، بزرگ‌تر است. ( تحف العقول عن آل الرسول، ص 445)شرافت کار و بی نیازی، به اندازه‌ای اهمیت دارد که رسول اکرم صلی الله علیه و آله کار سنگین و مشقت زا را، برتر و والاتر از درخواست کمک از ثروت‌مند می‌داند: ?ن یحتطب الرجل علی ظهره فیبیعه و یستغنی به و یتصدّق بفضله، خیر من أن یسال رجلاً آتاه الله من فضله، فیعطیه أو یمنعه؛ اگر مردی برای خارکنی به بیابان برود و هیزم‌ها را با دوش خود حمل نماید و آن را بفروشد، خویشتن را بی نیاز کند و اضافه‌اش را صدقه بدهد، بهتر از آن است که از ثروت‌مندی که خدا به او داده است، درخواست کمک نماید؛ خواه مرد متمکّن به او چیزی بدهد یا محرومش سازد. ( تنبیه الخواطر، ج 2، ص 229) کار برای کسب روزی حلال و تأمین زندگی، در منظر معصومان علیهم السلام به قدری مورد توجّه و سرنوشت‌ساز است که عدم کسب معاش و ترک کار، از عوامل عدم استجابت دعا خوانده شده است. علی بن عبد العزیز از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند: قال لی: ما فعل عمر بن مسلم؟ قلت: جعلت فداک، اقبل علی العبادة و ترک التجارة. فقال: ویحه، امّا علم أنّ تارک الطلب لا یستجاب له دعوات؟؛ امام صادق علیه السلام به من فرمود؟ عمر بن مسلم چه کرد؟ عرض کردم: او به عبادت خدا روی آورده و تجارت را ترک گفته است. حضرت از عمل او اظهار تأسّف کرد و فرمود: مگر نمی‌داند که هر کس طلب معاش را ترک نماید، دعایش مستجاب نخواهد شد؟ ( لئالی الأخبار، ص 133)سیره عملی پیشوایان دین نیز مصداق روشنی از تشویق به کار و تلاش مضاعف است. در این جا به سه روایت اشاره می‌کنیم. ابو عمرو شیبانی می‌گوید: امام صادق علیه السلام را دیدم که بیلی در دست و جامه خشنی در بر داشت. در محوطه شخصی خود کار می‌کرد و عرق از پشتش می‌ریخت. عرض کردم: بیل را به من بدهید تا کار شما را انجام دهم. حضرت فرمود: دوست دارم که مرد در به دست آوردن معاش، آزار حرارت آفتاب را ببیند و رنج آن را تحمل نماید ( الکافی، ج 5، ص 76). علی بن حمزه می‌گوید: حضرت ابی الحسن علیه السلام را دیدم که در زمین خود کار می‌کند و قدم‌های مبارکش غرق عرق شده است. عرض کردم: مردان کار کجا هستند که شما شخصاً زحمت می‌کشید؟ حضرت جواب فرمود: کسانی که از من و پدرم بهتر بودند، کار می‌کردند. پرسیدم آن‌ها کیستند؟ حضرت فرمود: رسول خدا و امیر المؤمنین و تمام پدرانم با دست خود کار
می‌کردند. کار کردن، عمل انبیا، رسولان، مردان صالح و شایسته است (محجّة البیضاء، ج 3، ص 147). زراره نقل می‌کند: مردی به حضور امام صادق علیه السلام آمد عرض کرد دست سالمی ندارم که با آن کار کنم، سرمایه ندارم تا با آن تجارت کنم، مرد محروم و مستمندی هستم، چه کنم؟ امام صادق علیه السلام (که می‌دید سر آن مرد سائل، سالم است و می‌تواند طبق رسوم محلی با آن کار کند، راضی نشد عزّت و شرفش را با گدایی از مردم درهم بشکند) به وی فرمود: با سرت باربری کن و خود را از مردم بی نیاز بدار (همان، ص 143).
منبع:دوفصلنامه حدیث اندیشه شماره 8و9..