نویسنده : محمد نورى



 

منابع و مصادر اندیشه‏هاى سیاسى ماوردى

تبحر ماوردى در علوم مختلف اسلامى و بهره وى از تجارب، امکان ارائه نوشته‏هایى در مقوله‏هاى مختلف سیاست را به او مى‏داد. فقه را نزد استادان بزرگى هم چون ابوالقاسم الصیمرى (درگذشت 386ق) [17] و شیخ ابوحامد الاسفراینى (درگذشت 406ق) آموخت. مهارت وى در این دانش به اندازه‏اى رسید که او را از امامان مذهب شافعى نامیده‏اند.[18] ابن صلاح و ابن‏خلکان وى را از وجوه فقیهان شافعى مى‏دانند.[19] آثار فقهى او مانند «الحاوى الکبیر» گواه این امر است.
ماوردى حدیث را از استادان مبرزى هم چون حسن بن على بن محمد الجبلى، محمدبن على‏بن زجر المنقارى و محمدبن المعلى الازدى فراگرفت.[20] دانش وى از تفسیر قرآن به گونه‏اى است که کتاب تفسیرى وى «النکت والعیون»[21] مورد توجه عالمان بوده است.
در حالى که اکثر اندیشمندان تفسیر وى را ستوده‏اند، برخى بر مواضع اعتزالى آن خرده گرفته‏اند.[22]
با این که در عصرى مى‏زیست که دانش‏هاى فلسفى رونق داشت و متفکرانى با اتکا بر میراث فلسفه یونان در متافیزیک، طبیعیات، ریاضیات، اخلاق فلسفى و سیاست مدن آثارى مى‏آفریدند ولى مشى ماوردى شباهتى به آنان نداشت و در دانش‏هاى عقلى متکلم بود. البته آگاهى به آراء فلسفى داشته است. کتاب اعلام‏النبوة گواه کلام اعتدالى اوست. در مورد گرایش وى به اشعریت یا اعتزال بین صاحب نظران، آراى متهافتى وجوددارد.[23]
هر چهار اثر سیاسى ماوردى مشحون از دانش‏هاى فقهى، کلامى، تفسیرى و حدیثى، اما نه به یک اندازه است. آقاى رضوان السید مصادر گفته‏هاى ماوردى را در «تسهیل‏النظر»، در پاورقى‏ها و نیز در فهارس پایانى آورده است. غیر از استفاده از قرآن، احادیث نبوى و نهج‏البلاغه، جملات و عبارت‏هاى فراوانى از آثار یونانى، ایرانى و عربى قبل از اسلام آورده است. نقل قول‏هاى فراوان از اسکندر، اردشیر، انوشیروان کسرى سابور، بزرگمهر، سقراط، لقمان حکیم، متنبى، جالینوس هم‏چنین از خلیفه‏ها و سردمداران اسلامى به عنوان تجربه‏هاى زمامدارى مانند مأمون و هارون‏الرشید آورده است. تعبیر «قال بعض الخلفاء» زیاد دارد. در باب اول نظامى که از فضایل و رذایل ارائه کرده شبیه اخلاق نیکو ماخوس ارسطو است. در باب دوم از واژه‏هاى الحزم، الحذر، تدبیر و... که گویاى اهمیت عقل و تجربه در کشوردارى است بهره گرفته است. مبحث اقسام الملوک مأخوذ از الادب‏الکبیر ابن مقفع است.[24]
از نظر بهره‏ورى از منابع و مصادر دینى و غیردینى، کتاب «نصیحةالملوک» همانند «تسهیل النظر» است. با این که حدود سیصد شاهد قرآنى و صدوپنجاه روایت نبوى در کل کتاب آورده ولى فقط پنجاه مورد از ارسطو نقل قول‏هایى دارد و فراوان از انوشیروان، بزرگمهر، بهرام گور، اسکندر مقدونى، افلاطون، اردشیر و دیگر متفکران ایران و یونان مضراب‏هایى نقل کرده است:
«لاننفرد فى کتابنا بآرائنا ولانعتمد فى شى‏ء نقوله على هوانا دون ان نحتج لما نقوله فیه ونذکره بقول الله المنزل فى‏کتابه واقاویل رسول(ص) المرویة وآثاره ثم سیدالملوک الاولین والائمه الماضین والخلفاء الراشدین والحکماء المتقدمین فى‏الامم الخالیة والایام الماضیة.
[25]
مطاوى کتاب «قوانین الوزارة» بیش‏تر به نصوص روایى و قرآنى و متون دینى متکى است. وزارت به صورت یک نهاد در فرهنگ‏هاى سیاسى ایران و یونان معلول و معمول بوده است. به شهادت آیه قرآن که از قول موسى مى‏فرماید: «واجعل لى وزیراً من اهلى، هارون اخى» [26] وزارت در مصر باستان هم وجود داشته است. به هر رو، پس از گذشت سالیانى از ظهور اسلام، وزارت از فرهنگ ایرانى و یونانى به سیاست اسلامى راه یافت و ماوردى از اولین نظریه‏پردازانى بود که از منظر حقوقى آن را بحث کرد و ابعاد مختلف آن را تحلیل و قواعد و شروطى براى آن درنظر گرفت و بالاخره ساختار آن را تکامل و لباس شریعت بر آن پوشاند.[27] البته قبل از ماوردى کتاب‏هایى در زمینه تاریخ وزارت نوشته‏اند مانند: «کتاب‏الوزراء» از جهش‏یارى و «کتاب‏الوزراء» از ابوبکر محمدبن یحیى الصولى. با توجه به پیشینه وزارت در غیر فرهنگ اسلامى، لاجرم ماوردى بایست از تحقیقات دیگران استفاده کرده باشد. محققان این اثر در مقدمه مى‏نویسند:
«ان الماوردى قد حصل کتابه من مصادر سیاسیة و تاریخیة وادبیة متفرقه الف بینها بالضافة الى ما اضافه الى هذا الکتاب من خبرة واقع عاش حیاته السیاسیة بین الخلفاء والسلاطین والوزراء. وقراءاته فى‏الکتب الفارسیة ومعرفته بحکم الهند والروم والفرس والحکماء و شعراء العرب.»[28]
آنان الادب‏الکبیر و الادب‏الصغیر از ابن‏مقفع، کلیله و دمنه، اخلاق‏الملوک و البیان و التبیین از جاحظ و عیون الاخبار از ابن‏قتیبه را از منابع ماوردى در قوانین الوزارة نامیده‏اند.
ماوردى در «الاحکام السلطانیة» با شیوه‏هاى فقهى و در چهارچوب فقه شافعى و با عصاى منابع فقه (قرآن، سنت، عقل، اجماع و قیاس) به تحلیل و تبیین مسائل سیاسى پرداخته است. در عین حال مصلحت عمومى، عرف، رویه ادارى و عملى و شرایط زمان و مقتضیات آن براى وى اهمیت داشته است[29] چرا که ماوردى از یک‏سو در صدد نظریه پردازى و تأسیس نظام حقوقى خلافت و زمامدارى است و از سوى دیگر، واقع‏گرا و واقع‏بین مى‏باشد.[30] برخلاف برخى از محققان که «الاحکام السلطانیه» را آرمانى محض و تئورى پردازى به دور از واقعیت‏ها مى‏دانند [31] ، ماوردى در مقدمه خلافت را تمهیدى براى مصالح امت و تدبیر امور که برنامه‏هاى عملى فرمانروایى مى‏باشند، معرفى کرده است.

روى‏کردها و مشرب‏هاى سیاسى ماوردى

دانش سیاست منقسم به فلسفه سیاست، علم سیاست، تاریخ سیاسى، اخلاق سیاسى و حقوق سیاسى است. فلسفه و علم سیاست توصیفى، تاریخ سیاسى، گزارشى، و اخلاق و حقوق سیاسى دستورى و توصیه‏اى است.
سیاست نگارى در فرهنگ اسلامى، محصول تعامل و تعاطى اندیشه‏هاى درونى و بیرونى است. سیاست نگاران مسلمان با پیرایش و پالایش فرهنگ‏هاى سیاسى ایران و یونان و روم [32] و عرب جاهلى، تطبیق آن‏ها با شریعت، تفسیر نصوص سیاسى دین به نظریه پردازى پرداخته‏اند. همین ارتباط با فرهنگ‏هاى سیاسى بیرونى و تفسیرهاى مختلف دینى، به تدریج مشرب‏هاى مختلف سیاسى در جهان اسلام را پدید آورد. کتاب‏هایى که ذیل سیاست توسط متفکران مسلمان نوشته شده از نظر کمیت فراوان و از نظر اختلاف مشارب ، هرکدام به گونه‏اى ویژه مباحث سیاسى را تحلیل کرده‏اند. این کتاب‏ها را مى‏توان ذیل پنج عنوان طبقه بندى کرد:
فلسفه سیاست: متونى که به بررسى سیاست پرداخته یا تأملات عقلى و استدلالى درباره مقوله‏هاى سیاسى‏اند. مقدمه ابن‏خلدون و بدائع‏السلک ابن‏ازرق در بین متفکران گذشته و کتاب‏هایى مانند الاسلام و فلسفةالحکم از محمد عماره و تطور الفکر السیاسى فى‏الاسلام از دکتر فتحیة النبراوى و دکتر محمد نصر مهنا از متفکرین جدید در این طبقه قرار دارند.
شریعت نامه‏ها: خلافت نامه‏ها (کتاب‏هایى که در اهل سنت براى اثبات یا تثبیت نظریه خلافت و نهادهاى آن نوشته شده است)، ولایت فقیه نامه‏ها، شرح نصوص سیاسى مانند شرح‏هایى که بر نامه مالک اشتر نوشته‏اند.
سیاست نامه‏ها: این‏گونه منابع خود چند گونه‏اند، برخى به باید و نبایدهاى اخلاقى و توصیه‏اى براى فرمانروایان پرداخته‏اند، کتاب‏هایى هم وجود دارد که به بیان نظام ادارى و تشکیلات حکومتى مى‏پردازد. مهم‏ترین خصیصه این منابع تکیه آن‏ها بر تجارت بشرى است.

سیاست مدن‏ها: آثارى مقتبس از تفکرات یونانى و رومى و جزئى از حکمت عملى است.

تاریخ‏هاى سیاسى: آثارى که با روش گزارشى به نقل و روایت و گاهى تحلیل حوادث تاریخى مى‏پردازند. تاریخ وزراء، تاریخ خلفاء، تاریخ ملوک و سلاطین، تاریخ‏هاى خاندان‏هاى حکومت گذار از این زمره‏اند.
اهمیت ماوردى اهتمام به مشرب‏هاى مختلف سیاسى است. در بین فقیهان از نوادر کسانى است که غیر از فقه و فقه سیاسى از زوایاى دیگر به مسائل سیاست پرداخته است. همه سویه نگرى و جامعیت وى در خور توجه است.
«فى تسهیل النظر قد خصصه للبحث فى ماهیة السلطة وبنیتها وفلسفتها وقوانین صیرورتها لا لاشکال السلطة .... اما کتابه الاحکام السلطانیة فقد خصصه لدراسة الشکل الاسلامى للسلطة او الدولة الاسلامیة.»
[33]
عمده آراى ماوردى در الاحکام السلطانیة وجوب رهبرى[34] ، شرایط انتخاب کنندگان، شرایط انتخاب شوندگان، روش‏هاى انعقاد زمامدارى، بیعت[35] و دیگر مسائل حقوق اساسى و حقوق عمومى است ولى در تسهیل‏النظر (بخش دوم) تأسیس دولت و مؤلفه‏هاى مؤثر در آن[36] ، انحطاط دولت و عوامل آن[37] ، کار کرد دین در کشوردارى [38] و مشابه این گونه مسائل مطرح است. فقیهان دیگرى بوده‏اند که به سیاست روى آورده‏اند ولى چون از آگاهى‏هاى غیر فقه سیاسى، تهى بوده‏اند، ناکام و ناموفق مانده‏اند. بنابراین چهار عنصر فلسفه سیاست، فقه سیاسى، اخلاق سیاسى و علم سیاست (مدیریت و چگونگى تهشیت امور) از ماوردى شخصیتى کامل و موفق ساخته است.
این داورى نقدى است بر کسانى همچون گیب Hamilton Alexander Gibb که ماوردى را فقط فقیه مى‏دانند.[39]

پی‌نوشت‌ها:

[17]. ابن‏الصلاح، طبقات الفقهاء الشافعیة، ص‏636.
[18]. الموسوعة الفقهیة (الکویتیة). ج‏1، ص‏369.
[19]. ابن‏الصلاح، طبقات الفقهاء الشافعیة، ج‏2، ص‏636 وفیات الاعیان، ج‏2، ص‏444. براى داورى‏هاى دیگران نک: الحاوى الکبیر (المقدمة). ص‏77.
[20]. نک: طبقات الفقهاء الشافعیة، ج‏2، ص‏640-641. کتاب الاقرار بالحقوق والمواهب والمواریث من‏الحاوى، تحقیق طاهر اسماعیل محمد البرزنجى، ص‏102-105، الحاوى الکبیر (المقدمه)، ص‏57.
[21]. کشف الظنون، ج‏1، ص‏458.
[22]. نک: السبکى، طبقات الشافعیة الکبرى، ج‏3، ص‏303-314 ابن‏الصلاح، طبقات الفقهاء الشافعیة، ج‏2، ص‏628-642.
[23]. نک: زرکلى، الاعلام، ج‏4، ص‏327 کتاب الاقرار بالحقوق والمواهب والمواریث من الحاوى. ص‏109-110 طبقات الشافعیة الکبرى، ج‏3، ص‏303-314 ابن عباد، شذرات الذهب، ج‏3.
[24]. تسهیل النظر وتعجیل الظفر، تصحیح رضوان السید، ص‏91.
[25]. نصیحةالملوک، ص‏46.
[26]. طه (20) آیه‏هاى 29-30.
[27]. آن لمبتون معتقد است نهادهاى دیگر هم‏چون دیوان مظالم از تشکیلات دیوانى شاهان ساسانى به ارث رسیده است. نک: تداوم و تحول در تاریخ میانه ایران، ترجمه یعقوب آژند، ص‏81.
[28]. قوانین الوزارة، تحقیق فواد عبدالمنقم احمد و محمد سلیمان داود، ص‏21.
[29]. هانرى لائوست، سیاست و غزالى، ترجمه مهدى مظفرى، ج‏1، ص‏18.
[30]. براى آگاهى از پیشینه نظریه‏هاى سیاسى در اسلام و فرایند تکاملى آن تا دوره ماوردى و ابتناى دیدگاه‏هاى ماوردى بر تئورى‏هاى پیشین نگاه کنید به : مقاله «احکام السلطانیه». دائرة المعارف بزرگ اسلامى، ج‏6، ص‏674-678. هم‏چنین مقاله «ماوردى» از محمد قمرالدین مغان در تاریخ فلسفه در اسلام، میان محمد شریف ، ج‏2، ص‏185.
[31]. دو داورى یکى از سوى بروکلمان و سواژه که ماوردى را سیاست مدار غیر رئالیست و دیگر از سوى گیب و روزنتال که وى را واقع‏گرا مى‏دانند ابراز شده است. نک: حسن حبیبى، آیینه حقوق، مقاله «اندیشه و عمل سیاسى ماوردى» ص‏350 و 351 و 397.
[32]. در سه قرن اول هجرى بسیارى از کتاب‏هاى مشهور پهلوى که حاوى مطالب تاریخى، ادبى، حکم، فلسفه، سیاست و علم بود به عربى درآمد و از جمله مهم‏ترین آن‏هاست: خداى‏نامه ، داستان اسکندر، صورت پادشاهان، گام‏نامه در آداب و رسوم دولتى، کتاب‏التاج در سیرت انوشیروان، کتاب سیرت اردشیر، نامه تنسر ابن‏مقفع.
از سوى دیگر اندیشه‏هاى افلاطون، ارسطو، تامسطیوس، فرفوریوس و ینقولاوش توسط مترجمانى مانند حنین‏بن‏اسحاق به عربى درآمد.
[33]. مقدمه تسهیل‏النظر از دکتر رضوان السید. ص‏7-8.
[34]. الاحکام السلطانیة، ص‏5.
[35]. همان، ص‏6-9.
[36]. تسهیل‏النظر و تعجیل‏الظفر. ص‏202-207.
[37]. همان، ص‏264.
[38]. همان، ص‏201.
[39]. نک:

منبع: فصلنامه حکومت اسلامی شماره 2