نویسنده: محمود اصغری*



 

بخش دوم: مؤلفه های اساسی این خیزش و بیداری

تکیه و بازگشت به ارزش های اسلامی

تاریخ نشان از آن دارد که مسلمانان عصر رسالت با فقدان ساز و برگ نظامی و با دستی تهی از مال و منال دنیایی، ولی در اثر پای بندی به ارزش های الهی بهترین امت شدند، و به سبب آن دارای تفوق فرهنگی گشتند، و در نتیجه مورد احترام و بزرگداشت دیگران قرار گرفتند، و مهابت شان بر دل ها نشست. از این رو، اولین و آخرین حرف را مسلمانان می زدند. به تعبیر زیبای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در نهج البلاغه: «... و کانت امور الله علیکم ترد و عنکم تصدر و الیکم ترجع» (شهیدی، 1369، 99)؛ امور خدا بر شما وارد و از شما صادر می شد و به شما برمی گشت.
اما این عزت و عظمت به تدریج در اثر فقدان غیرت نسبت به نقض پیمان های الهی و فاصله گرفتن از آموزه های وحی آسمانی و غلطیدن به سوی ارزش های صرفاً مادی، و طرح قومیت ها حزب گرایی و گرایش های ناصحیح سیاسی، آن شخصیت معنوی انسانی را از دست دادند و راه را برای سلطه ی بیگانگان باز کردند و تا آن جا پیش رفتند که بیگانگان در بلاد اسلامی استقرار یافتند و فعال ما یشاء گشتند. سرزمین های اسلامی را متصرف و در خانه و کاشانه ی مسلمین اقامت گزیدند و به اسلام زدایی درونی پرداختند. باز به تعبیر امام علی (علیه السلام) «فمکنتم الظلمه من منزلتکم و القیتم الیهم ازمتکم و اسلمتهم امورالله فی ایدیهم»(همان)؛ ستمگران را در خانه هایتان تمکین داده و مستقر نمودید و افسارتان را به آنان دادید و امور الهی را در دستان آنان گذاشتید.
بنابراین، آن چه در این خیزش و بیداری از اهمیت اساسی برخوردار است و در نتیجه می توان زمینه ی رهایی کشورهای اسلامی را فراهم سازد، بازگشت به تعالیم نورانی و رهایی بخش اسلام است. امام خمینی ((قدس سره)) در اهمیت این مساله چنین می فرماید:
اگر دول اسلامی و ملل مسلمان به جای تکیه به بلوک شرق و غرب، به اسلام تکیه می کردند و تعالیم نورانی و رهایی بخش قرآن کریم را نصب العین خود قرار داده و به کار می بستند، امروز اسیر تجاوزگران صهیونیسم و مرعوب فانتوم آمریکا و مقهور اراده ی سازشکارانه و نیرنگ بازی های شیطانی واقع نمی شدند (شیرودی، 1381، 24).

نترسیدن از مرگ

بی تردید تمام توطئه هایی که برای سازش کشاندن ملت ها طرح ریزی و به مرحله ی اجرا در می آید، با شهادت طلبی خنثی و بی اثر می گردد. امروزه این رمز پیروزی را مردم مسلمان به خوبی شناخته و از آن در برابر دسیسه های دشمن بهره گیری می کنند.
هرش، تحلیل گر مسائل جنگ اسرائیل با لبنان در این باره می گوید:
در سال های گذشته، آنها (اسرائیلی ها) بر این باور بودند که می توانند تمام مسائل خود را با خشونت حل کنند، اما اکنون با شهادت طلبی مسلمانان، همه چیز عوض شده است و آنها به پاسخ های تازه ای نیاز دارند. چگونه می توان کسانی را که عاشق شهادت هستند ترساند؟ (هرش، 1385، 17).

وحدت امت اسلامی

نگاهی هر چند گذرا به تاریخ اسلام، به ویژه در دوران معاصر، نشان دهنده ی آن است که دشمنان اسلام همیشه از اتحاد و اتفاق مسلمانان ناخرسند و در نتیجه سعی در تفرقه و ایجاد اختلاف بین آنها را داشته و دارند.
زیرا در صورت تحقق اتحاد، هیچ قدرتی یارای برابری با مسلمانان را نخواهد داشت. در آن صورت است که سرزمین های اسلامی مصون از یورش قدرت های سلطه گر خواهد بود. به تعبیر امام خمینی (قدس سره):
اگر مسلمین و دولت های اسلامی با هم آن پیوند اخوتی که خدای تبارک و تعالی در قرآن فرموده است حفظ کنند، نه افغانستان مورد هجوم واقع می شود و نه فلسطین مورد حمله واقع می شود و نه سایر کشورها ... (صحیفه ی نور، 1361، ج15، 271).
و بر این اساس امام (قدس سره) امیدوار بود که اتحاد و انفاق مسلمین بتواند مقدمه ای باشد برای تشکیل یک حزب گسترده و جهانی به نام حزب مستضعفین:
... امیدوارم که یک حزب به اسم حزب مستضعفین در تمام دنیا به وجود بیاید و همه ی مستضعفین با هم در این حزب شرکت کنند و مشکلاتی که سر راه مستضعفین است از میان بردارند و قیام در مقابل مستکبرین و چپاولگران شرق و غرب کنند و دیگر اجازه ندهند که مستکبرین بر مستضعفین عالم ظلم کنند و ندای اسلام را و وعده ی اسلام را، که حکومت مستضعفین بر مستکبرین است، و وراثت ارض برای مستضعفین است متحقق کنند (همان، ج8، 250).

بخش سوم: تقیه راهبرد عملیاتی وحدت و همبستگی امت اسلامی

مبنای اصلی و حقیقی تقیه در دیدگاه رهبری حفظ وحدت امت اسلامی، بر محور دین مبین اسلام است. بنابراین، تقیه منشأ اولیه ی خود را از فطرت سلیم انسانی می گیرد، که خدای سبحان آن را در نهاد همه ی انسان ها قرار داده است. البته این خود در گستره ای وسیع تر می تواند مبنای وحدت ادیان الهی نیز باشد، که تمامی پیامبران الهی (علیهم السلام) آن را به بشریت تفهیم و تعلیم و تبلیغ نموده اند. بنابراین، ارکان و مؤلفه های اصلی تقیه حول محور تلاش برای یکی شدن نیروها و گسترش توانمندی های آنها، نه تنها از برترین آرمان های دینی و عمل به فرامین الهی است، بلکه عقل پیوند عمیقی را میان آن و کرامت و عظمت امت اسلامی می بیند. بر مبنای همین ملازمه ی عقلی بین وحدت و عزت امت اسلامی است که بخش عظیمی از سرزمین های اسلامی، مانند عراق و افغانستان زیر چکمه های اشغالگران غربی قرار گرفته است؛ و دشمن در تلاش است تا با مصادره نمودن قیام های مردمی در کشورهای اسلامی، به هر شکل ممکن، آنها را از مسیر اصلی خود منحرف نمایند؛ عقل فرمان می دهد که بیش از هر زمان دیگر ضرورت ایجاب می کند که وحدتی فراگیر و عمیق صفوف از هم جدا افتاده ی امت اسلامی را گرد هم آورد و اختلاف نظر نباید روی محبت و دوستی تأثیر منفی به جای بگذارد و روابط میان گروه ها و تشکل های اسلامی را به هم بزند.

جایگاه وحدت و همبستگی در قرآن کریم

قرآن بر مبنای شعار محوری توحید، بعد از نفی و نهی از علل و عوامل تفرقه افکن و دورساز از مسیر فطرت الهی، مؤمنین و مسلمین بلکه «ناس» را دعوت به وحدت می کند.
قرآن، در تأیید و نیز تأکید بر این وحدت است که به صورت ایجابی و اثباتی و امری، در تعابیر گوناگون بر آن صحه گذاشته و حول محور توحید، به تحلیل و تبیین آن می پردازد. تعابیری که قرآن نوعاً برای وحدت به کار می برد عبارتند از: «اعتصموا»، «رابطوا»، «السلم»، «امه واحده»، «اصلحوا»، «الف بین قلوبکم»، «اصلاح بین الناس»، «حزب الله»، «امه وسط» و ... .
این در حالی است که قرآن کریم از پیروان خود تعبیر به امت واحده می کند، آن جا که می فرماید:
«اِنَّ هَذِهِ امَّتُکُم امة واحِدَهً وَ اَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ» (انبیاء، 92).
و نیز خطاب به مؤمنین می فرماید:
«یا ایُّهَا الَّذینَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِی السِّلْمِ کَافَّهً» (بقره، 208).
و در جهت حفظ این سلم و برادری است که پیروان خود را از نسبت غیرمسلمانی دادن به کسانی که اظهار ایمان می کنند برحذر می دارد؛
«وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ اَلْقی اِلَیْکُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُوْمِنَاً» (نساء، 94).
در راستای تقویت وحدت بین پیروان خود است که قرآن کریم در آیات متعددی به پیامدهای اختلاف و تفرقه پرداخته و پیروان خود را سخت از آنان برحذر داشته است.
«وَ اَطِِیعُوا اللهَ وَ رَسُولَهُ وَ لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا» (انفال، 46)؛
«وَ لاتَکُونوُا کَالَّذینَ تَفَرَّقُوا وَ اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ ما جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اُولئِکَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِیمٌ» (آل عمران، 105).
به هر تقدیر این آن چیزی است که امت اسلامی امروز در برابر آن قرار گرفته است، و چاره ای جز تن دادن به یکی از دو گزینه ی پیش روی خود را ندارد؛ یا به آن چه استکبار جهانی در پی تحمیل آن است تن در دهد و در پی آن همه ی زبونی ها را پذیرا شود، یا به آغوش قرآن و دین حنیف اسلام برگردد و دست از تفرقه و جدایی بردارد و در پی آن عزت و آقایی خود را کسب کند و خود را به این باور برساند. همان گونه که رهبری انقلاب در اجتماع باشکوه میلیونی زائران مرقد امام خمینی (قدس سره) فرمودند:
باید در مقابل این اختلاف افکنی ها هوشیار بود (khamenei.ir)
ایشان با حتمی دانستن پیروزی ملت های بیدار شده در کشورهای اسلامی این هشدار را هم دادند که:
باید مراقب حرکات تفرقه افکنانه ی دشمنان باشند. امروز هم در مصر، هم در تونس، در شمال آفریقا و در سایر کشورهای اسلامی، دشمنان در پی تفرقه اند. به خصوص چون ایران اسلامی کانون حرکت در مقابل استکبار است، می خواهند بین ایران اسلامی و کشورها فاصله بیندازند، فاصله های قومی، فاصله های دینی، حتی در داخل خود این کشورها می خواهند تفرقه ایجاد کنند. امروز در مصر کسانی از این گروه های تکفیری ... تلاش می کنند به بهانه های مختلف بین مردم مصر با یکدیگر اختلاف بیندازند (همان).
امروز لبه ی تیز حملات دشمن متوجه نظام جمهوری اسلامی ایران است. برخی از نظریه پردازان صهیونیستی مانند «ابا ابان» اظهار می دارد:
انقلاب اسلامی فصل جدیدی در تاریخ ایده هاست، که این ایده ها به ویژه در خاورمیانه شیوع یافته است و پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیان گر پیروزی این ایده ی شایع و رایج است که برای مسلمانان تحقیر شده ی تحت ستم به صورت یک الگو درآمد است (بی تا، 1382، 20).
بنابراین، تمامی مسلمانان باید افتخار کنند که نظام اسلامی در ایران توانسته، هم از جهت نظری و هم از جهت عملی، با فراخوانی امت اسلامی زیر یک پرچم، آن هم پرچم اسلام، گامی بلند در جهت وحدت امت اسلامی بردارد.

نتیجه گیری

بر اساس آن چه گذشت، می توان چنین نتیجه گرفت که:
- با از بین رفتن نظم دو قطبی در اوایل دهه ی 90 میلادی، به سبب فروپاشی شوروی و بلوک شرق، تلاش برای ایجاد نظم و ترتیباتی جدید در سطح جهان و همچنین مناطق مختلف، از جمله خاورمیانه، در دستور کار آمریکا قرار گرفت. در واقع آمریکا، که سال ها در رقابت با شوروی به سر می برد، با از بین رفتن این رقیب فرصت را برای تعقیب اهداف و منافع خود در خاورمیانه مناسب یافت. بنابراین، آمریکا، استراتژی همه جانبه ای را حول عناصر زیر که همگی در راستای منافع آمریکا و متحدانش قرار داشت، تدارک دیده بود:
1) تأمین جریان انرژی و نفت منطقه؛
2) پیشبرد فرایند صلح خاورمیانه؛
3) تأمین و تضمین منافع اسرائیل؛
4) مقابله با اسلام سیاسی، تحت عنوان مبارزه با بنیادگرایی و تروریسم؛
5) مهار نیروی نفوذ جمهوری اسلامی ایران؛
6) گسترش فرهنگ آمریکایی.
از این رو، استراتژی کلان آمریکا در دوران جدید بر پایه ی ایجاد نظام تک قطبی، که سلطه ی همه جانبه بر خاورمیانه کلید آن به شمار می رفت، بر سه پایه استوار گردیده بود: نفت، تضمین امنیت و ایجاد مشروعیت برای اسرائیل، و مهار حرکت ها و جنبش های اسلامی (ر.ک. به: قاسمی، 1380، 65 و رحمانی و نائب، 1375، 7).
- علی رغم این که آمریکا و صهیونیست ها و حامیان آنها با تمام توان و با صرف هزینه های کلان و استفاده از همه ی توان های بالفعل و بالقوه ی خود در عرصه ی بین المللی پا به میدان گذاشتند، نه تنها نتوانستند جریان مبارزه علیه موجودیت غاصبانه ی صهیونیسم را خاموش کنند و انتفاضه ی ملت فلسطین در سرزمین های اشغالی را تحت کنترل خود در بیاورند؛ بلکه به عکس بیداری و خیزش اسلامی آن چنان سراسر منطقه ی خاورمیانه را فرا گرفت که نظام سلطه را به استیصال واداشته است.
- عاملی که به بافت این نهضت و قیام در کشورهای اسلامی انسجام بخشیده و آن را بیمه کرده حضور عنصر اسلامی، بازگشت مردم به دین اسلام، باور به وعده های الهی و وجود رهبرانی مسلمان و ازخودگذشته می باشد.
محافل سیاسی اعتراف دارند که این خیزش و جوشش از مسجد و نمازهای جمعه شروع شده و هر خانه را تبدیل به یک مسجد نموده است.
- بی تردید آن چه می تواند عامل دوام و ثبات این حرکت و قیام مردمی در کشورهای اسلامی باشد، وحدت و همبستگی آنها و پرهیز از تفرقه و جدایی و درگیری بین گروه ها و تشکل های اسلامی است که فرض ما در این نوشتار بر این بود که تقیه می تواند با توجه به رهنمودهای رهبری به عنوان یک ضرورت عقلی و شرعی پاسخ گوی این نیاز باشد.

پی‌نوشت‌ها:

* پژوهشگر و رئیس گروه اقتصاد در ماهنامه ی اندیشه ی حوزه

منابع و مآخذ
1) قرآن کریم.
2) بوازار، مارسل (1361)، اسلام درجهان امروز، ترجمه ی د.م.ی. تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
3) بشیر، حسین (1382)، جهان پس از یازدهم سپتامبر: وضع مسلمان در غرب، ماهنامه اطلاعات سیاسی - اقتصادی، شماره ی 190-189.
4) شهیدی، سید جعفر(1379)، نهج البلاغه، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفدهم.
5) پرز، شیمون (1376)، خاورمیانه جدید، ترجمه ی عدنان قارونی، تهران، پژمان.
6) دوری، گلد (بی تا)، راه حل نهایی قدس، گزارشی از مرکز «یافی» وابسته به دانشگاه تل آویو، ترجمه ی از عبری به عربی: مرکز تحقیقات فلسطینی اسراء، بیروت، مرکز اسراء.
7) دفتر مقام معظم رهبری(1376)، حدیث ولایت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
8) روزنامه ی اطلاعات، 1372/11/19.
9) شیرودی، مرتضی (1381)، فلسطین و صهیونیسم در کلام امام، تهران، مرکز تحقیقات اسلامی.
10) بی نا (1372) بازتاب توافق ساف و رژیم صهیونیستی در مطبوعات جهان، اداره کل مطبوعات و رسانه های خارجی وزارت ارشاد، بولتن شماره ی 5.
11) مجلسی، محمد باقر (1364)، بحارالانوار، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
12) صحیفه ی نور (1369)، مجموعه ی رهنمودهای امام خمینی (قدس سره)، تهران، انتشارات سازمان مدارک فرهنگی.
13) قاسمی، حاکم (1380)، تاثیر حمله ی آمریکا بر خاورمیانه، فصلنامه ی مطالعات دفاعی و امنیتی،شماره ی 28.
14) رحمانی، علی و نائب، سعید (1375)، گفتگوهای ایران و اروپا، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل.
15) هرش، سیمورام (1385)، منافع واشنگتن در جنگ اسرائیل، ترجمه ی لطف الله میثمی، ماهنامه ی چشم انداز، شماره 39.
16) احمد، اکبر (1380)، پست مدرنیسم و اسلام، ترجمه ی فرهاد فرهمند، نشر ثالث.
17) مطهری، مرتضی (1368)، سیری در زندگی ائمه اطهار (علیه السلام)، تهران، صدرا.
18) خمینی، الامام السید روح الله الموسوی (1385)، الرسائل، قم، مؤسسه ی اسماعیلیان.
19) سایت (khamenei.ir).
نشریه امامت شناسی 88-87.