نمونه هایی از نهان کاری مطلوب در زندگی انسان

•حفظ اسرار مردم در سلوک اجتماعی: در سخنان بزرگان دین، از اسرار مؤمن به عورت تعبیر شده است. یعنی همان طور که حفظ عورت از دیگران واجب است، حفظ اسرار مؤمن نیز واجب می باشد.
امام صادق (علیه السلام) از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که فرمود:
جبرئیل هیچ گاه برای موعظه ی من نیامد، مگر این که آخرین سخن اش این بود که: از درگیری با مردم بپرهیز که باعث کشف عورت و از بین رفتن حرمت آدمی می شود (حر عاملی، 1409ه، 239/12، ح 136).
همچنین امام صادق (علیه السلام) حدیثی را از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل می کند که فرمود:
ای جماعتی که به زبان ایمان آورده اید و هنوز در قلب تان رسوخ نکرده است! دنبال عورات مردم نباشید و لغزش های شان را پیگیری نکنید و آن کس در صدد این کار باشد، خدا لغزش های او را پیگیری خواهد کرد و آن کس که خدا در پی لغزش های او باشد، رسوایش می کند، هرچند در اندرونی خانه اش باشد (محدث نوری، 1408ه، 109/9، ح 130).
مثل معروفی است که می گوید: دروغ نباید گفت، اما هر راستی هم گفتنی نیست، کتمان یا اظهار، هر کدام در جای خود پسندیده است. حتی گاهی نیز دروغ امر پسندیده ای است و آن در جایی است که راست موجب مفسده باشد و کارایی این ها به خاطر هنری است که در نگه داشتن تعادل زندگی دارند. ما می توانیم نمونه های بسیاری را در زندگی خود شاهد بیاوریم که یک امر ذاتاً خیر در جای بخصوصی سبب وقوع شر می گردد. مثلاً در امور خانواده، برای آن که کانون خانواده از هم نپاشد انسان عاقل از کمک به آن کسی که می خواهد جدا شود امتناع می کند و این در حالی است که رفع حوایج برادر یا خواهر مسلمان از جمله اموری است که در اسلام بر آن تأکید شده است. چرا در این مورد به خصوص به او کمک نمی کنیم؟ زیرا از پیامد منفی آن برای او می ترسیم.
فرقی نمی کند که اقدام ما در جهت مصلحت دیگری گفتن یا نگفتن؛ کردن یا نکردن و یا اصلاً کناره گیری باشد. ما به نوعی از خطر و شری پرهیز می کنیم و پرهیز ما ناشی از ترس عقلانی ای است که روی آور شده است. با این توصیف آیا اکنون عنوان تقیه بر این اقدام، واژه ی مناسبی نیست؟
همچنین در یک کارگاه، دستگاه اداری، مؤسسه، و یا سازمان برای آن که اعضا و نیروها روحیه ی خود را از دست ندهند، سرپرست یا مدیر با تجربه و هوشمند، افراد و نیروها را در جریان واقعیت تلخ امور نمی گذارد. یا به دلیل ترس از اعتصاب و اعتراض جمعی منجر به تعطیلی کارگاه، مؤسسه، و یا دستگاه مدیر یا سرپرست و رئیس نمی تواند پاره ای از مقررات مالی یا انضباطی یا غیره را اعمال کند، زیرا با اقدام به آن متحمل زیان می گردد.
در این رابطه نمونه هایی نیز از عکس قضیه وجود دارند. مثلاً در امور خانواده، سرپرست آن نمی تواند کنترل کاملی نسبت به زن و فرزندان خود داشته باشد، چون که می ترسد به نشوز زن یا عصیان فرزندان منتهی شود و کانون خانواده به کلی از هم بپاشد. همچنان که عکس قضیه نسبت به زن و فرزندان یا نیروهای کار نیز صادق است و آنان نمی توانند از حقوق مسلم خود دفاع کنند، چون از اخراج و تنبیه های غیر مستقیم واهمه دارند، زیرا در آن صورت متحمل زیان های سختی خواهند شد. البته این ها بستگی به شرایط خاص دارند.
• تبلیغات تجارت، اقتصاد و کار، برای آن که موقعیت شرکت در جامع از دست نرود مدیرعامل باهوش ورشکستگی را ابراز نمی کند و خلاف آن را تبلیغ می کند (فعلاً به مشروعیت عمل یا این که آیا این موارد داخل در تقیه ی مکتبی هست یا نه کاری نداریم. غرض بیان واقعیت های کارکردی در هیأت تقیه است، لذا از این مسأله می گذریم).
• رهبری و مدیریت سیاسی، به خاطر این است که رشته ی امور از هم گسسته نشود عجله ای در برخورد قضایی با متخلفان نمی شود.
نمونه ای از این گونه تدابیر، خودداری از تعرض به جریان سیاسی گمراهی است که دارای بنه ی ایدئولوژیکی می باشد. زیرا تعرض موجب تحریک قوای دفاعی، و سپس تقویت رشد آن می شود؛ به خصوص اگر موقعیت مظلوم نمایی هم به خود بگیرد. در حالی که بی اعتنایی بدان از دو منظر به اضمحلال تدریجی آن می انجامد.
1) به ایستایی می رسد، زیرا احساس رقیب و معارض نمی کند تا قوای درونی آن فعال شود؛
2) از سوی جامعه فراموش می شود (این امر نیز بستگی به شرایط خاص دارد و قابل تعمیم نیست).
برداشت عمومی در چنین مواردی همانند سازی آن با توده ی نجاستی است که تعرض به آن موجب نشر عفونت می گردد. در این حالت روشن است که دفن شدن آن زیر خاک فراموشی شایسته ترین راه کار برخورد با آن است.
پروای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از افکار عمومی در ارتباط با مماشات با عبدالله ابی (منافق)، همچنین تحاشی از قوم عرب در جریان تجدید بنای کعبه، برای این که هنوز امت به انسجام و تشکل محکمی نرسیده بود و خطر اضمحلال کلیت دین می رفت، درس آموز رهبران دینی در مدیریت جوامع نوپای اسلامی است.
همچنین در مدیریت بحران اجتماعی برای این که از شدت وخامت اوضاع کاسته شود و موجب ایجاد تنش یا عکس العمل روانی در جریان خاصی نشود، رهبری موضع دقیق خود را در ارتباط با جریان های موجود درگیر اعلام نمی کند.
•امور عقلی: فلاسفه و حکما در قدیم مطالب عمیق را به صورت رمز بیان می کردند یا می نوشتند تا برای هر کس مفهوم نباشد و دلیل آنان این بوده است که به تشخیص و اراده ی خودشان به افرادی صالح سپرده شود تا به دست نااهلان نیفتد. سهروردی در حکمه الاشراق می گوید: «کلمات الاولین مرموزه» وی سپس می گوید: «و علی هذا تبتنی قاعده الشرق فی النور و الظلمة التی کانت طریقة حکماء الفرس» و شهرزوری در بیان آن می گوید: «یعنی ان الفارسیین کانوا یرمزون فی کلامهم، من ذلک انهم یقولون بأصلین: احدهما النور و الاخر الظلمة، و انهما رمز علی الوجوب و الامکان»؛ نور و ظلمت در بیان حکیمان نخستین، رمز «وجوب» و «امکان» بوده است (شهرزوری، 1372، 22).
• امور کشفی و شهودی، عرفا نیز نکات حساس در سیر و سلوک را راز می نامند که به تشخیص پیر و مرشد به افراد صالح و مستعد تعلیم داده می شود.
خویشتنداری از بروز مسائل و کتمان سر (در واقع تقیه از نااهلان یا کم ظرفیتان) فشار مصایب و شداید را به مقدار معتنابهی کم می کند؛ چنان که ترک تقیه موجب کثرت فتن و بلایا و مصایبی است که بر سالک روی آور می شود. منظور از روی آور شدن بلا و مصیبت در اثر ترک تقیه مصدوم شدن از ناحیه ی جبهه ی عوام نیست؛ بسا آنان در اثر ضعف نیروی تحلیل مسائل نتوانند به عمق ارزش یا رازمندی آن امر پی ببرند و حس مقاومتی را در آنان تحریک نگرداند؛ بیشتر منظور ما در این رابطه مصیبت از ناحیه ی خواص است.
در روایات اهل بیت (علیهم السلام) نیز به مواردی از این دست اشاره شده است. چنان که امام صادق (علیه السلام) در رابطه با حکمت سلمان می گوید: اگر ابوذر -حتی - از آن آگاه بود دستور قتلش را داده بود، با این که پیامبر آن دو را برای یکدیگر قرار داده بود (کلینی، 1365، 401/1). آن گاه امام (علیه السلام) برای توجیه این مطلب می گوید علتش این است که سلمان فردی از ما اهل بیت است، از این رو عنوان عالم بر او صدق می کند. چرا سلمان وقتی عالم است نباید علم خود را به برادرش یعنی ابوذر منتقل می کند، زیرا چنان که در همین حدیث امام (علیه السلام) می گوید، آن علوم از زمره مسائلی هستند که هر کسی بار آن را نتواند کشید و یارای شنودش را ندارد؛ جز این که پیامبری تأیید شده باشد یا فرشته ای از محرمان حظیره ی قدس ربانی یا بنده ی مؤمن الهی که خدا دلش را برای ایمان بازپرورده باشد و سلمان همو است.
این ها از زمره ی اسرار الهی است و کتمان سر الهی از بارزترین مصداق تقیه است.
• زمینه ی اعتقادی نیز از جمله مواردی است که هم در داخل مرزهای دینی و هم در خارج آن دارای کارکرد می باشد.
• در زمینه ی اجتماعی، روشنفکر رشید کسی است که در تعارض میان مصلحت شخصی خود را کنترل نماید. این مورد که در بهترین حالت تقیه از خویشتن خویش است، عالی ترین مرحله ی تکامل وجودی شخص است تا با واپس گرفتن نیروی عملگر و کنترل آن موجب وارد آمدن اخلال در نظم عمومی جامعه نگردد. چنین افرادی در نقطه مقابل نیروهای سرطانی جامعه قرار می گیرند. به راستی اگر در این خصوص خوب تأمل کنیم، در می یابیم که قدرتی که برای خودداری از گفتن و یا انجام دادن لازم است به مراتب بیشتر از قدرتی خواهد بود که در انشا و ایجاد چیزی مورد نیاز واقع می شود.
$ در زمینه ی مسائل امنیتی، که به عنوان دومین مؤلفه ی سعادت در اندیشه و نگرش اندیشمندان علوم سیاسی مطرح است و از ارزش و جایگاه بلندی برخوردار است. اگر سعادت و خوشبختی در دنیا هدف هر اجتماع و دولت و ملتی باشد، امنیت در کنار آسایش دو مؤلفه و عنصر اساسی آن را شکل می دهند. از این رو، تأمین امنیت به عنوان دغدغه ی هر اجتماع و دولتی مطرح است. مردمان در سایه ی امنیت می توانند به آسایش و رفاه دولت دست یابند و نیروها و ظرفیت های خویش را آشکار کرده، به بالندگی و شکوفایی برسانند. از ین رو هر چیزی که امنیت ملی جامعه ای را به خطر اندازد، از سوی مردم و مسؤولان با حساسیت ویژه ای رو به رو می شود و همه ی اقشار مردم در جهت حفظ آن تلاش می کنند و کسانی که به حریم امنیتی آن تجاوز کنند و یا آن را مخدوش سازند به شدت مجازات می شوند. بنابراین به منظور پیشگیری از ورود هرگونه خللی به نظم عمومی و تهدید امنیت ملی باید از لو رفتن اطلاعات حساس امنیتی جلوگیری شود؛ زیرا این گونه امور جزء اسرار هر کشور و نظامی محسوب می شوند.
اسراری که در شرع مقدس اسلام از افشای آنها نزد نامحرمان منع شده است عبارتند از: اسرار خانوادگی، اسرار نظامی، اسرار اقتصادی، اسرار علمی، اسرار سیاسی، اسرار مذهبی و دینی و اسرار فرهنگی که در این میانه اسرار نظامی و سیاسی از بقیه مهم تر می باشد چنان که ممکن است گاهی افشای آن باعث شکست ملی و از بین رفتن جان هزاران نفر گردد.
جز این مورد درزگاه های کاربردی دیگری نیز وجود دارد که ایمنی و امنیت از ناخوشایندی های پنهان کاری را می طلبد، همچون:
• امنیت سیستم: پنهان کاری در نگهداری نرم افزارهای سیستم عامل به صورت های مختلفی انجام می گیرد تا با حذف یا دستکاری آنها آسیبی به دستگاه وارد نیاید.
• امنیت تشکیلات، سازمان و گروه یا مؤسسه: همواره یک واحد کنترلی در مدخل آن قرار می گیرد تا از ورود عناصر انسانی یا اشیای مشکوک و مظنون جلوگیری نماید.
• امور کاملاً شخصی: هر فرد انسانی در زندگی خود مسائلی دارد که دوست ندارد حتی نزدیک ترین فرد به او از آنها آگاه باشد. این مسائل از امور اعتقادی تا روزمره را در بر می گیرند.
• بهداشت و درمان: یک پزشک فرهیخته پس از معاینه ی کامل بیمار وقتی به لاعلاج بودن بیماری او پی ببرد نتیجه را بلافاصله به او نمی گوید، زیرا ممکن است از نظر روانی آسیب ببیند و در مهلت بیماری تعجیلی رخ بدهد.

نتیجه

بسا انسان ناچار می شود قول یا عملی را از دیگران پوشیده نگه دارد. این اقدام اگر در عرصه ی اعتقاد دینی و مذهبی باشد مورد تقیه است؛ لیکن بسیاری از این گونه اقدام ها در سایر عرصه های زندگی انسان هستند و در صورتی مشابه همان تقیه را دارند. عنوان اینها از نظر نویسنده چیزی جز همان تقیه نیست، لیکن به دلیل این که در حوزه ی عرف عمومی واقع اند از آنها به تقیه ی عرفی یاد می کنیم.
توجیه مدعا از نظر ما این است که آن چه در تقیه موجب قوام یافتگی آن می شود، در این جا نیز به تمام و کمال حضور دارد و آن بیم ارادی است. بیم - با التفات به درجات آن - نسبت به ایراد ضرر مهم و خسارت معتنابه از نظر عقلی قابل اعتناست و لذا عقل حکم به پروا و پرهیز از واقع شدن در خطر می نماید.
از نظر صوری نیز آن چه شکل عمل به تقیه می دهد اختفا و رازمند بودن عمل انسان است.
با این حال نمی توان مطلقاً حکم به مطلوب بودن یا مردود بودن کار و چیزی نمود و در فرض نمونه گفت که پنهان کاری و رمزگذاری بد یا خوب است. بدین منظور و برای این که سایه ی شخصی ارائه شده باشد تا وسیله ی تمیزی بین بد و خوب این عمل باشد در دو بخش به ارائه ی چند نمونه بسنده شده است.
در مجموع آن گاه که به زندگی با نگاهی جامع بنگریم، به خوبی در می یابیم که سراسر حیات ما را لایه ی پنهانی از تقیه ی عرفی پوشانده است، هر چند که نام و عنوان دیگری نیز بر آن می توان نهاد.
نتیجه ی دیگری که از این بحث به دست می آید، بصیرتی است که نسبت به معقول بودن تقیه در مذهب و دین وجود دارد. از این منظور در می یابیم که گستردگی دامنه ی رویکرد به این عمل اضطراری در زندگی انسان ارتکاب آن را در حساس ترین امر زندگی، یعنی اعتقاداتی دینی و مذهبی، توجیه بیشتری می نماید.
به هر روی، نمونه هایی از رویه ی مثبت و منفی پنهان کاری در اثر روی کرد به تقیه ی ناشی از نوعی ترس را برشمرده ایم و دانسته شد که هرچند رخ نمودهایی منفی در زندگی ما از تقیه وجود دارند، لیکن در موارد بسیاری روی کرد به آن عقلانی و مشروع است. با این حال، سؤال اصلی همچنان پا برجاست که حتی در موارد مشروع نیز «چرا باید ضرورتی نسبت به آن باشد مگر جز این است که آن تنها یک تکلیف ثانوی است؟»
ما، به عنوان امت وسط، هم اکنون وظیفه داریم که از گستره ی دایره ی آن بکاهیم و آن را در همان منطقه ی مشروع محدود نماییم و این هدف جز با رویکرد به حقیقت اسلام و ایمان ممکن نیست. چیزی که امام باقر (علیه السلام) به ما توصیه می کرد.
منابع و مآخذ

1) قرآن کریم.
2) امام علی (علیه السلام) (1395ه)، نهج البلاغه، بتصحیح الدکتور صبحی صالح، الشریف ابوالحسن محمد الرضی، افست ایران، قم، انتشارات هجرت.
3) ابن بطریق یحیی بن حسن حلی (1407ه)، العمده، یک جلد، قم، انتشارات جامعه مدرسین.
4) ابن شعبه، علی بن الحسین الحرانی (1361)، تحف العقول عن آل الرسول، بتصحیح و تعلیق علی اکبر غفاری، قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین، ط 2.
5) شهرزوری (1372)، شرح حکمه الاشراق، بتصحیح حسین ضیایی تربتی، تهران، نشر پژوهشگاه.
6) حر عاملی (1409ه)، وسائل الشیعه لتحصیل الشریعه، 29 جلد، قم، مؤسسه آل البیت (علیهم السلام).
7) خداپناهی، محمد کریم (1376)، انگیزش و هیجان، تهران، سمت.
8) کلینی، محمد بن یعقوب (1365)، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
9) متقی الهندی (1409ه)، کنز العمال، لبنان، بتحقیق الشیخ صفوه السقا، ج6، بیروت، مؤسسه الرساله.
10) مجلسی، محمد باقر (1404ه)، بحارالانوار، 110 جلد، بیروت، مؤسسه الوفاء.
11) محدث نوری، میرزا حسین (1408ه)، مستدرک الوسائل، 18 جلد، قم، مؤسسه آل البیت (علیه السلام).
12) یانگ، جفری، کلوسکو، ژانت و ویشار، مارجوری، طرحواره ای درمانی: راهنمای کاربردی برای متخصصان بالینی، ترجمه ی حمیدپور، حسن و اندوز، زهرا (1386)، تهران، انتشارات ارجمند.
13) یونسی، سید جلال (1384)، درمان ناهنجاری های روانی در کودکان، نوجوانان و خانواده ها، تهران، نشر دانشگاه علوم بهزیستی و توان بخشی.
14. Beek,A.T. (1976), cognitive theraph and the emotional disorders, New York:New American Library.
15. Beek, A.T. (1996), Beyond belief A theory of modes, personality, and psychopathology, In.P.M. salkovaskis (ED). Frontiers of cognetive theraphy (pp.1-25), New York: Guilford press.
16. Beek. A.T. (1997). Depression: clinical, experimental, and theroretical aspects, New york: Harper & Row.
17. Ellis, A. (1996), Reason and emotion in psychotherapy, Revised Edition, secaucus, NJ: Lyle stuart and citadel press.

www.shaparakdaily.ir
خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا)، 1389/11/25.
روزنامه ایران، شماره 4584، به تاریخ 1389/6/1.
http://www.seraj.ir
www.khabargostar.com
http://parset.com
http://forum.parsiking.com
http://www.maslehat.ir
نشریه امامت شناسی، شماره 88-87.