سرامیکهای مورد استفاده در الکترونیک
در مواد کریستالی، الکترونها و یونها حاملهای بار هستند. به هر حال رسانایی الکتریکی ایجاد تمرکز باری و قابلیت تحرک بار است. الکترونها به دلیل جرم اندکشان،
ترجمه حبیب الله علیخانی
منبع: راسخون
منبع: راسخون
رساناها و عایقها
در مواد کریستالی، الکترونها و یونها حاملهای بار هستند. به هر حال رسانایی الکتریکی ایجاد تمرکز باری و قابلیت تحرک بار است. الکترونها به دلیل جرم اندکشان، تحرک بیشتری دارند و مواد رسانا غالباً هادی الکترون هستند. بخش اعظم این مقاله به بررسی خواص الکتریکی جامدات میپردازد در حالی که رسانایی یونی نیز به طور مختصر مورد بررسی قرار میگیرد.وجه تمایز میان مواد عایق و رسانا را میتوان به وسیلهی چهارچوب تئوری نواری که توسط بلاخ و ویلسون (Bloch and Wilson) در سال 1929 ارائه شده است، توضیح داد.
یک جامد مجموعه ای از ذرات باردار (الکترونها و هستهها) است. به دلیل تفاوت میان جرم، حرکت هستهی اتم نسبت به الکترونها بسیار کمتر است و موقعیتشان صرفا به عنوان پارامترهایی در نظر گرفته میشود و تابع معینی از زمان نیست (حل معادلهی شرودینگر). علاوه بر این دافعهی کلمبی یک الکترون با سایر الکترونها در سراسر جمعیت الکترونها، میانگین گرفته میشود. دو فرض اساسی در نظریهی نواری وجود دارد. فرضهایی که اغلبا برای مواد سرامیکی به طور کامل ارضا نمیشوند (این مسئله بعدا به طور مفصل بحث میشود). بنابراین این کافی است که حرکت یک الکترونی را در نظر بگیریم که در داخل یک پتانسیل مؤثر قرار داده شده است و سطوح و حالتهای انرژی آن را با اعمال معادلات مکانیک کوانتوم برای آن، تعیین کنیم. با اینکه تخمینهایی را در نظر میگیریم، این مسئله همچنان یک مسئلهی پیچیده است. در مورد جامد های پیچیده مانند اکسیدها، سیلیکاتها و غیره، تابع موج
از یک سو جمع بندی مربوط به موقعیتهای هسته های
این حلات بعدا بوسیلهی الکترونهای موجود پر میشوند. پر شدن الکترونها بر اساس قانون پائولی انجام میشود. این قانونی میگوید: تنها دو الکترون، با اسپین های مخالف
عایقها
برخی از سرامیکها اکسید هستند. نوار والانس این مواد ضرورتا از اربیتال های اتمی 2p اکسیژن ساخته شده است وتمام اکسیدها مواد ساده ای نیستند. برای مثال کوارتز
در این دو مثال، یک نوار ممنوعهی با پهنای زیاد (به ترتیب حدود 7.6 و 8.4 الکترون ولت) بوجود میآید و بدین صورت نوار والانس از نوار انرژی که قرار گرفته در سطح بالاتر، جدا میشود (این نوار که بلافاصله در بالاتر از نوار انرژی قرار دارد، نوار رسانش نامیده میشود). رسانایی در برخی از سرامیکها مانند اکسیدها (مانند اکسید منیزیم، اکسید به رلیم، اکسید آلومینیوم و...) ، سیلیکاتها (مانند اکسید سیلیسیم، سیلیکات منیزیم و...) و نیتریدها (مانند نیترید آلومینیوم، نیترید سیلیسیم و...) وجود دارد (هم رسانایی یونی و هم الکترونی). اغلبا نوع رسانایی را ناخالصیها تعیین میکنند. این رسانایی به طور نمونه وار کمتر از
نیمه رساناها
در بیان بالا که در مورد تئوری نواری بود، دما برای ساده سازی صفر در نظر گرفته شد. در مورد مواد عایق، اثر دما، انتقال الکترونها از نوار والانس به نوار رسانش است. در این حالت نوار رسانش به طور کامل خالی نیست و همچنین نوار والانس نیز به طور کامل پر نیست و از این رو هر دو نوار در رسانش شرکت میکنند. اگر رسانایی به طور قابل توجه بالا رود (حدودالکترونهای نوار والانس یعنی الکترونهای قرار گرفته در یک سطح انرژی KT نزدیک به سطح فرمی، سبب میشوند تا چندین ویژگی فیزیکی مانند رسانایی الکتریکی، گرمای ویژه، قابلیت مغناطیسی شدن (پارامغناطیس پائولی) و غیره در ماده ایجاد شود. این مشارکتهای الکترونی را میتوان به طور تجربی محاسبه کرد.
تخمینهای مختلف بدست آمده در مورد دانسیتهی حالت در سطح فرمی
قانون ترد پائولی یک ارتباط میان متغیرهای اسپینی و مختصات فضایی معرفی میکند. در حقیقت، دو الکترون با اسپین غیر موازی میتواند حالت یکسانی را به خود اختصاص دهد (تابع موج یکسان، دانسیتهی الکترونی یکسان، دافعهی ماکزیمم) ؛ که این مسئله در موقعی که اسپین های آنها موازی باشد، رخ نمیدهد. تفاوت در انرژیهای دافعه برای این آرایش فضایی (K) ، انرژی تبادلی (exchange energy) نامیده میشود. این باعث میشود تا جفتهای الکترونی با اسپین یکسان پایدار باشند. مغناطش پذیری افزایش مییابد و با توجه به کار انجام شده توسط Stoner:
اثری است که در برخی از اجزای رسانا مانند
بنابراین، این میانکنش های به منظور بررسی تئوری نواری مورد استفاده قرار میگیرد. به هر حال این منطبق کردن، ممکن است که با در نظر گرفتن مجزای جمعیتهای الکترونی با اسپین
مشارکت یونها در رسانایی
در مباحث قبلی سهم یونها در رسانایی در نظر گرفته نمیشد. به هر حال رسانایی یونی را باید در دو حالت در نظر گرفت، یکی در موقعی که ماده عایق (در موقعی که سهم الکترون در رسانایی بسیار کم است) و موقعی که ما با الکترولیت جامد سروکار داریم.انتقال یونها از طریق عیوب نقطه ای انجام میشود. عیوب نقطه ای همواره در جامدهای کریستالی وجود دارند. این عیوب عمدتا جاهای خالی کاتدی یا آندی یا فضاهای بین نشینی هستند (شکل 3).
مکانیزم انتقال یک فرایند نفوذ است که به طور خلاصه توصیف میشود. در حالت جامد، یونها بر روی سایتهای با انرژی آزاد مینیمم، تمرکز پیدا میکنند. حضور این تمرکز با استفاده از موانع پتانسیل که یک سایت را از سایتهای همسایه جدا میکند، قابل تشخیص است (شکل 4).
به طور دقیقتر باید گفت که یونی در حول این وضعیتهای تعادلی نوسان میکنند (به صورت نوسانگر هارمونیک با فرکانس که به طور نمونه وار در جابجاییهای با دامنهی پایین برابر است).
احتمال وقوع جابجاییهای با دامنهی بالا نیز وجود دارد اما این نوع از جابجایی نادر است زیرا احتمال وقوع آن متناسب است با:
S و U به ترتیب آنتروپی و آنتالپی بوجود آورندهی انرژی آزاد هستند. عبور از سد پتانسیل و بنابراین جابجایی یونی از یک مکان به مکان کناری آن، وقتی رخ میدهد که انرژی آزاد کمینهی
بنابراین موبیلیته یک تابع بسیار حساس از سد پتانسیل
در اغلب موارد،
1. ویژگیهای محیطی: هندسهی یون باید کوچک باشد (تتراهدرال به جای اکتاهدرال) ؛ آرایش چندوجهی ها (ترکیب تتراهدرال ها از طریق وجهها به جای رئوس) ؛ تراکم شبکه های داخل کریستالی (مهاجرت اکسیژن در یک اکسید با ساختار متراکم سخت است. در واقع باز بودن ساختارهایی مانند پروسکایت و فلورین، موجب سهولت این مهاجرت میشود). در یک ترکیب با فرمول
غلظت عیوب با یک گروه از معادلات مزدوج، قوانین جمع بندی و قوانین مربوط به مقاء کنترل میشود و
توجه کنید که برخی اوقات دانستن این مسئله مشکل است که آیا یک تغییر شیب یا تغییر مستمر در انرژی اکتیواسیون (نسبت به دما) وجود دارد یا نه! در مورد آخر،
معادلهی دیفرانسیلی است که به ما کمک میکند تا
این ممکن است که غلظت عیوب را با استفاده از فرایند دوپ کردن ثابت کرد. بنابراین زیرکونیا استعداد تشکیل یک محلول جامد با آهک را دارد به نحوی که این محلول کاملا تعمیم یافته باشد و در این حالت کلسیم با زیرکونیوم جایگزین میشود:
بنابراین غلظت جای خالی اکسیژن بوجود آمده زیاد است (حدود
رسانایی همین طور که از اندازه گیری مقاومت بدست میآید، شامل توزیع تمام حاملهای بار است. این ضروری است که از تکنیکهای تجربی اضافی استفاده کنیم تا بدین وسیله توزیع نسبی یونها (
جمع این مقدار با
در داخل این قلمرو، ماده به عنوان یک الکترولیت جامد در نظر گرفته میشود. در گسترهی
جدول2 نشان میدهد که برای برخی از مواد،
1. نقره یدید (AgI) با ساختار هگزاگونال در دمای معمولی دارای خاصیت ابر رسانایی یونی است. این ماده دارای یک ساختار مکعبی در دمای بالاتر از 147 درجهی سانتیگراد است که این ساختار فاز α نامیده میشود. تغییر آنتروپی در طی استحاله به آنتروپی ذوب یک رسانای یونی معمولی، نزدیک است. این مسئله مشابه ایجاد یک بی نظمی بزرگ در مقیاس کوچکتر از شبکه است که در طی استحاله رخ میدهد. فضاهای بین نشینی، فضاهای عادی است که دارای انرژی آزاد نزدیک به انرژی آزاد فضاهای عادی است و غلظت فضاهای موجود برای اینکه رسانایی رخ دهد، باید زیاد باشد. این ممکن است که دمای استحاله با استفاده از جایگزینی آنیونی یا کاتیونی (مانند
2. وجود بی نظمیهای فراوان در زیرساختار شبکهی کاتیونی یونهای سدیم نیز باعث ایجاد ویژگیهای خاص در آلومینیوم
3. ساختار بازتر باعث افزایش رسانایی یونی میشود. جایگزینی یونی در کانالهای داخلی رخ میدهد. این جایگزینی در خانوادهی Nasicon (و مثال شاخص آن یعنی
برای اینکه قادر باشیم در مورد ابر رسانایی یونی صحبت کنیم و بتوانیم ابهامات موجود در این زمینه را برطرف کنیم، نیاز داریم که در زمان یکسانی، غلظت بالایی از بارهای متحرک
دی الکتریکها
دی الکتریک چیست؟ این مواد در ابتدا همگی عایق هستند؛ اما این معنای کاملی برای این مواد محسوب نمیشود: قطبی شدن این مواد در حضور یک میدان الکتریکی باید از جمله ویژگی الکتریکی اصلی این مواد باشد. از این رو کووردیریت (cordierite) اگر برای ساخت زیرلایه مورد استفاده قرار گیرد، به عنوان عایق در نظر گرفته میشود و اگر برای ساخت خازن مورد استفاده قرار گیرد، به عنوان دی الکتریک در نظر گرفته میشود.مواد فروالکتریک
استحالهی پارا-فروالکتریکبرای برخی از مواد پارا الکتریک، کاهش دما باعث پدید آمدن یک قطبش خود به خود در یک دمای معین
انرژی آزاد حالت پارا الکتریک است. برای تغییر شکلهای کوچک
که در این حالت دوقطبی شدن با تغییر شکل قابل قیاس است. بنابراین هر دو عبارت نسبت به p درجه دو هستند. با فرض کردن یک وابستگی دمایی خطی از سفتی (k) ، انرژی آزاد (G) به صورت زیر بازنویسی میشود:
بنابراین حالت فروالکتریک برای دماهای کمتر از
این مقدار در دمای استحاله حذف میشود. یک تغییر شکل دائمی، مشابه چیزی که در حالت فروالکتریک رخ میدهد، میتواند به عنوان یک حالت لرزش تکی از فرکانس صفر در نظر گرفته شود.
قطبی شدن خود به خودی، قطبی شدنی است که در آن انرژی آزاد مینیمم است. برای
با مینیمم کردن G، ما داریم:
که در فاز پارا الکتریک، در حضور میدان خارجی زیر:
قابلیت مغناطش با دما و با توجه به قانون کوری- ویس (Curie-Weiss law) تغییر میکند:
این مسئله همچنین اثبات شده است که استحاله از درجهی دو است. برای توصیف استحالهی دوجهی اول (مطابق با مشاهدات انجام شده بر روی تیتانات باریوم و چندین اکسید دیگر) ، انرژی آزاد به عبارتی با درجهی بالا (تا درجهی 6) بسط داده میشود. روابط قبلی هنوز هم به خوبی برقرارند و تنها کافی است
مواد آنتی فروالکتریک
در موارد خاصی، جابجاییهای یونی انرژی آزاد را در دمای زیرمواد مغناطیسی
تمام موادی که در داخل یک میدان مغناطیسیانرژی دافعهی کلمبی دو الکترون بسته به اینکه اسپین آنها مشابه یا غیر مشابه باشد، متفاوت است. تفاوت در این انرژی، انرژی تبادلی (exchange energy) نامیده میشود. در مورد مواد عایق، تمام الکترونها را میتوان به صورت متمرکز شده بر روی هسته در نظر گرفت. انرژی تبادلی ابر الکترونی دو یون با اسپین
که در اینجا
انرژی آزاد F (کمینهی حالت تعادلی) ، تفاوت در توزیع انرژی U و توزیع آنتروپی TS است. بنابراین یک رقابت میان فرایند منظم شدن اسپینی (که تمایل دارد U را کاهش دهد) و تمایل به بی نظمی (افزایش آنتروپی) وجود دارد. در دمای بالا، توزیع آنتروپی برتری دارد و ماده پارامغناطیس است. در طی سرمایش، ظاهر شدن یک نظم مغناطیسی برای دمای بحرانی
پارامغناطیس
در حالت پارامغناطیس، استفاده از میدان مغناطیسی
بنابراین با تعریف قابلیت مغناطیسی شدن
پارامتر میتوان مثبت یا منفی باشد. این مقدار وقتی منفی است که ماده در دمای پایین، فرو یا فری مغناطیس شود و وقتی مثبت است که ماده آنتی فری مغناطیس شود یا نظم مغناطیسی در دمای پایین وجود ندارد.
آنتی فری مغناطیس
در اکسیدها، هر کاتیون بوسیلهی یونهای اکسیژنی احاطه شدهاند که اسپین صفر دارند و میان کنش تبادلی میان کاتیونها غیر مستقیم است. اگر این میان کنش منفی باشد، هم ترازی غیر موازی اسپین ها را در زمانی که تنها یک نوع از کاتیونها مکانهای یکسان را اشغال کردهاند، بیشتر میشود. این مواد در زیر یک دمای بحرانی، آنتی فری مغناطیس است. این دمای بحرانی دمای نیل (Neel temperature) نامیده میشود و بافری مغناطیس
اشغال مکانهای مختلف با کاتیونهای مختلف باعث ایجاد رفتار پیچیده ای میشود. یک مثال خوب در فریت ها،وقتی جانشینی کامل شود، یونهای
ویژگیهای مغناطیسی گارنت های آهنی میتواند به همیم منوال تفسیر شود. آنها اکسیدهایی با فرمول عمومی
در تمام ترکیبات، کنترل توزیع کاتیونها در مکانهای مختلف مشکل است. این مسئله به دما و فشار جزئی اکسیژن بستگی دارد که میزان اکسیداسیون را کنترل میکند و اگر حالت تعادل قابل دستیابی نباشد، حتی شرایط سرد کردن را نیز کنترل میکند. ما وقتی که تصحیحهای جزئی در زیر ساختارهای مختلف وجود داشته باشد، از واژهی فری مغناطیس استفاده میکنیم.
جهت متداول اسپین قراردادی نیست اما آن را میتوان بوسیلهی یک میان کنش اسپین- شبکه (از طریق حرکت اربیتالی الکترونها) تعیین نمود. در مورد تقارن مکعبی، انرژی میان کنش به عنوان تقریب اول به صورت زیر محاسبه میشود:
این میانکنش هنوز در منبع الاستیسیتهی مغناطیسی قرار دارد یعنی یک تغییر شکل ماده تحت اثر میدان مغناطیسی. در مقابل، یک تنش باعث القای مغناطش میشود. در مورد یک سرامیک، تنشهای داخلی که در طی زینترینگ بوجود میآیند، به احتمال زیاد تراوایی مؤثر ماده را کاهش میدهد.
در سرد کردن، ماده به دمین های مغناطیسی یکنواخت تقسیم میشود، که دمین های ویس (weiss domains) نامیده میشوند. جهت گیری مجدد دمین ها تحت اثر میدان مغناطیسی منشأ حلقهی پسماند
منبع: Philippe Boch and Jean-Claude Niepce/ ceramic materials (processing, properties and applications).
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}