مبارزات مردم جنوب با استعمارگران انگلیس به روایت اسناد مجلس (1)
خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران به دلیل موقعیت سوق الجیشی و اقتصادی خود ، همواره مورد توجه کشورهای قدرتمند بوده است. به ویژه با ظهور پدیده استعمار این منطقه
نویسنده : مهدی احمدی
چکیده:
خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران به دلیل موقعیت سوق الجیشی و اقتصادی خود ، همواره مورد توجه کشورهای قدرتمند بوده است. به ویژه با ظهور پدیده استعمار این منطقه دستخوش تجاوزات عدیده ای گردید .یکی از این استعمار گران که همواره چشم طمع به این منطقه دوخته ، انگلستان است . مقدمه نفوذ سیاسی و استعماری انگلیس در خلیج فارس به دوره سلطنت شاه عباس اول باز می گردد که ناوگان جنگی کمپانی آنها موفق به طرد پرتغالی ها از بندر عباس و جزیره هرمز شد و به دنبال آن اجازه تآسیس تجارتخانه در کرانه های خلیج فارس را به دست آوردند . بعد از آن در دوره افشاریه کشته شدن زود هنگام نادر شاه مجالی نداد تا به نیات وی در این منطقه حساس جامه عمل پوشانده شود . هرچند در دوره کریم خان عمال انگلیسی حاکمیت ایران بر آبهای خلیج فارس را به رسمیت شناختند ولی در دوره هرج و مرج سیاسی بعد از آن توانستند نفوذ خود را در این منطقه گسترش دهند .
در دوره قاجاریه دولت انگلستان توانست نیروهای خود را وارد منطقه خلیج فارس کند و با ایجاد کنسول خانه ، استحکامات نظامی ، بیمارستان و . . . در بوشهر این شهر را به عنوان پایگاه خود در منطقه جنوب قرار دهد . اگرچه حکومت مرکزی به دلیل ضعف خود نتوانست موضع مستحکمی در مقابل استعمار انگلیس در جنوب از خود نشان دهد ولی مردم ، علما و روحانیون بودند که خشمگین شده و به مبارزه با آنها پرداختند و در این راه از بذل هیچ کوششی دریغ نکردند .
نگارنده در مقاله حاضر با نگرشی توصیفی تحلیلی و با تکیه بر اسناد و منابع موجود در مجلس شورای اسلامی در پی آن است تا به بررسی واکنش های مردمی جنوب کشور در مقابله با استعمار انگلیس پرداخته، و نشان دهد که انزجار از کشور های بیگانه امری است که همواره از سوی مردم مورد توجه قرار گرفته است .
کلید واژه: خلیج فارس ، بوشهر، استعمار انگلیس ، انگلیس، مردم و علما و روحانیون
پیشینه تاریخی حضور انگلیس در جنوب ایران
اولین نماینده سیاسی و تجاری دولت انگلیس که از طرف شرکت تجاری مسکوی در زمان شاه طهماسب اول در نوامبر 1562 م / 970 ه ق وارد ایران شد آنتونی جنکینسون بود ولی وی به دلایلی مورد توجه چندانی قرار نگرفت و پس از آن بود که جان نیوبری به عنوان اولین فرد انگلیس نام گرفت که از راه زمینی به خلیج فارس سفر کرد . وی در بازگشت به لندن با دیگر بازرگانان تماس گرفت که از جمله آنان ادوارد ازبورن اولین مدیر کمپانی لوانت در 1581 م / 989 ه ق بود . بازرگانان کمپانی لوانت با شنیدن خبرهای نیوبری تصمیم گرفتند تجارت خود را به ایران و هند توسعه بخشند. در 1583 م / 1-990ه ق نیوبری به اتفاق گروهی از بازرگانان دیگر عازم هرمز شد تا تجارتخانه ای در آنجا دایر کنند ولی این گروه به جاسوسی و انحراف مذهبی متهم ، و از سوی پرتغالی ها دستگیر و زندانی شدند. تلاش انگلیسی ها در این دوره برای ایجاد یک راه زمینی به خلیج فارس با اقبال چندانی روبه رو نشده و آنان به این نتیجه رسیدند که برای پایان دادن به سلطه پرتغال به نیروی بحریه ای قوی احتیاج است که در مدت کوتاهی این نیرو به وسیله کمپانی هند شرقی انگلیس و کمپانی هند شرقی هلند تآمین شد اگر چه در ابتدا برای شکست پرتغالی ها با هم همکاری می کردند ولی بعدا این دو نیرو به صورت رقبای سرسخت در آمدند.دکتر امین محقق عرب در خصوص چگونگی حضور نخستین انگلیسی ها در شرق می نویسد : "در سال 1601 م / 1010 ه ق چهار کشتی از لندن بادبان برافراشتند و تحت فرماندهی لانکاستر به اقیانوس هند آمدند و برای اولین بار دفتر تجاری انگلستان را تأسیس کردند . این کشتی ها همگی در سال 1603 م / 1012 ه ق مملو از کالاهای گران قیمت و نادر شرق به لندن بازگشتند . به این ترتیب بود که انگلستان به شرق پا نهاد ."
در سال 1615 م / 1024 ه ق بود که ریچار استیل از طرف کمپانی هند شرقی توانست فرمان تجارت با ایران را از شاه عباس اول دریافت کند و اولین کشتی پارچه از انگلیس وارد بندر جاسک و از آنجا به شیراز رسید . کمپانی انگلیسی تجارتخانه هایی در آن شهر و اصفهان دایر کرد . شاه عباس انتظار داشت که در مقابل امتیازی که به انگلیسی ها می دهد او را در اخراج پرتغالی ها از هرمز یاری کنند . در 3 مه 1622م/3 رجب 1031 ه ق بود که قوای انگلیسی به کمک امامقلی خان حکمران فارس آمده و توانستند پرتغالی ها را شکست دهند . بعد از آن بود که سر داد مور کاتن به عنوان اولین سفیر رسمی انگلیس از سوی چالز اول در 1627 م/1036 ه ق به دربار ایران فرستاده شد ولی در مدت کوتاهی که در ایران به سر برد درگذشت .
در ادامه ، کمپانی هند شرقی انگلیس در ایران رقابت هایی با هلند و فرانسه داشت ولی توانست تا پایان دوره صفویه موقعیت دلخواه خود را در ایران حفظ کند و در قرن نوزدهم میلادی / سیزدهم سلطه خود را بر آبهای خلیج فارس برقرار کند . سلطه ای که لرد کرزن با فضاحت تمام به ستایش آن برخاسته است " در میان همه گروهها ؛ سیمای قدرتمند بریتانیا که قانون را با قدرت و عدالت برقرار می سازد ؛ حضور دارد ."
در دوره افشاریه فعالیت های تجاری انگلیس در ایران دارای نوسانات متعددی بود بیشتر از طریق نمایندگان شرکت مسکوی صورت می پذیرفت ولی هرچند فعالیت آنان در شمال ایران چشمگیر بود ، در نواحی جنوبی با موفقیت کمتری روبه رو بود . در این زمان نادر روی خوشی به انگلیسی ها نشان نمی داد و در پی آن بود که از تماس فرمانداران جنوب با انگلیسی ها ممانعت به عمل آورد . رایین در کتاب خود نامه ای آورده که نادر شاه به شیخ نصر حاکم وقت بوشهر درباره تماس وی با یک نفر انگلیسی نگاشته و در آن نادر هشدار می دهد که از تماس با انگلیسی ها پرهیز شود و درباره مسائل خلیج فارس و جزایر آن مذاکره نشود .
با قتل نادر هرج و مرج و آشفتگی سراسر ایران خاصه نواحی ساحلی خلیج فارس را در بر گرفت و به دلیل نابسامانی داخلی و تأثیرات آن بر تجارت دیگر کشورهای خارجی ، فعالیت انگلیسی ها گسترش یافت . در این دوره ابراهیم میرزا که بعد از قتل برادر خود عادل شاه ، در اصفهان اقامت یافته بود ، رفتار خوبی با اروپاییان نداشت و نماینده انگلیس که در اصفهان مستقر بود ، چندین بار آماج ضرب و شتم مآموران حکومتی قرار گرفت . همچنین به علت تعدیات نصیر خان لاری، حاکم لارستان ، که حوزه قدرت وی به بندر عباس هم می رسید ، نسبت به مآموران مرکزی تجاری شرکت انگلیسی هند شرقی در بندر عباس ، روسای شرکت در سال های 1174 ه ق تا 1175 مقر خود را از بند عباس به بصره انتقال دادند و در سال 1763 م / 1177 ه ق بود که آنها تصمیم گرفتند فعالیت تجاری خود را در ایران از سر گیرند.
دوگلاس نماینده کمپانی در بندر عباس بعد از بررسی موقعیت بنادر مختلف ایران بوشهر را برای تآسیس نمایندگی کمپانی هند شرقی پیشنهاد نمود وی در گزارش خود بوشهر را شهری معرفی کرده که از سه جهت به دریا محدود می شود و در صورت نیاز نمایندگی می تواند از موقعیت و منافع خود دفاع نماید . مخارج مناسب اقامت در این شهر بندری و نزدیک بودن آن به شیراز که در ان روزگار پایتخت دولت زندیه بود از دلایل دیگری بود که بوشهر را از اهمیت ویژه ای برخوردار ساخت.
حضور انگلیس در جنوب ایران در دوره قاجاریه
سیاست استعماری انگلیس در هند و آسیای جنوبی چنان اقتضاء می کرد که با دول مجاور هندوستان مخصوصاً ایران ، که از لحاظ موقعیت جغرافیایی و دست داشتن به معابر هندوستان و عظمت و قدرتی که در خاورمیانه داشت و همچنین بیش از سایر کشورها مورد توجه انگلستان بود، روابط دوستی برقرار سازد و از طریق روابط دوستانه مقاصد استعماری خود را پیش ببرد. در همین زمان بود که به علت فتوحات ناپلئون اعتبار انگلستان دچار خطر گردید ، همین امر سبب شد که مدیران کمپانی هند شرقی درصدد برآیند تا موقعیت استعماری خود را با توجه به ضعف سلاطین قاجار و بی خبری دستگاه حکومتی هر چه بیشتر تثبیت نمایند. به همین دلیل بود که سر جان ملکم از طرف فرمانفرمای هندوستان و پادشاه انگلستان به سفارت ایران مآمور شد وی در اوایل ربیع الثانی 1215 ه ق به بندر بوشهر رسید . ملکم در این مآموریت موفق شد که قراردادی را با فتحعلی شاه به امضاء برساند که بر اساس آن بازرگانان انگلیس و هندی حق داشتند در خلیج فارس بدون پرداخت مالیات به کسب و تجارت بپردازند و کالاهای انگلیس مانند قماش ، فولاد ، آهن ، سرب و امثال آنها را بدون پرداخت عوارض گمرکی وارد ایران کنند . در این دوره ملکم سه بار به ایران آمد که نتیجه انعقاد چنین امتیازاتی گسترش نفوذ استعماری انگلیس در ایران به ویژه جنوب بود .در2 مارس 1839 /9 محرم 1233 ه ق بود که دولت انگلستان به بهانه محاصره هرات توسط محمد شاه قاجار وارد آب های سواحل بوشهر شد و شهر به تصرف نیروهای انگلیسی درآمد. لردپالمرستون به شاه ایران پیام داد : هر گونه تجاوز به هرات از نظر انگلستان به منزله عملیات خصمانه علیه کشور مزبور تلقی خواهد شد محمد شاه به ناچار به محاصره هرات پایان داد .
یک نمونه از واکنش های مردمی اهالی جنوب در مقابله با توسعه طلبی نیروهای انگلیسی و مبارزه با استعمار در همین سال ها اتفاق افتاد . هنگامی که توماس میتلند خواست در کنار ساحل وارد بوشهر شود یک سرباز ایرانی به طرف او نشانه رفت و خواست که از ورود او به سکو جلوگیری کند. در همین حال انگلیسی دیگری جلو رفته و محکم به تفنگ فیتیله ای سرباز مشت کوبید همین امر سبب شد که مردمی که آنجا جمع شده بودند خشمگین شده و با تکه های چوب و پاره سنگ ، به انگلیس ها حمله کنند و تنها اقدام ملوانان قایق حامل فرمانده ناو بود که سبب شد اهالی بوشهر عقب نشینی کنند ولی درگیری که بین آنها پیش آمد منجر به کشته شدن یک سرباز ایرانی و زخمی شدن چند تن دیگر شد . در همین زمان بود که شیخ حسن ، مجتهد بوشهر علیه متجاوزان حکم جهاد صادر کرد و مردم آنجا با رهبری باقر خان تنگستانی به سربازان انگلیسی مستقر در دفتر نمایندگی انگلیس حمله بردند که توانستند نیروهای انگلیسی را از شهر بیرون کرده و بار دیگر بوشهر به تصرف مردم درآمد . از آن تاریخ تا سال 1841 م کنسولگری انگلیس در بوشهر به حالت تعطیل درآمد. این اتفاق نشان دهنده این بود که هرچند دولت مرکزی به دلیل ضعف توانایی مبارزه با نیروهای خارجی را نداشت ولی این مردم بودند که همواره مخالفت خود را نسبت به استعمار به هر طریق نشان می دادند .
یک بار دیگر که جنوب کشور به خصوص بوشهر عرصه تاخت و تاز سربازان انگلیسی درآمد در دوره ناصرالدین شاه (1856 م / 1273 ه ق ) بود که بار دیگر این امر به بهانه تسخیر هرات صورت گرفت که وقایع نگار خورموجی در ذکر این واقعه چنین آورده است : " در سنه 1273 به دستاویز امورات افغانستان که در حقیقت جزو رعیت قدیمه دولت ایرانند و به بهانه چند بادبان جهازات به مخاصمه و مجادله افراشتند . قریب پنجاه و چهار فروند جهاز که مشحون به ده دوازده فوج سواره و پیاده نظام و توپخانه و استعداد مالا کلام بود ، غفلتآ بندر بوشهر را در ششدر مخاطره و محاصره انداختند . " پس از چند روز کشتی های جنگی و کشتی های سرباز بر انگلیسی لشکر دوم انگلیس را نیز به آب های بوشهر رساندند . این بار نیز مردم جنوب منتظر کمک از طرف حکومت مرکزی نشده و خود وارد میدان شدند و با نیرو های انگلیسی به نبرد پرداختند . در این زمان باقر خان تنگستانی و پسران خود و برادرزاده اش احمد شاه خان دوم بودند که شبانه وارد بوشهر شده و به کمک دریابیگی حاکم بنادر ، شتافتند . ولی با وجود کمک های مردم تنگستان و چاه کوتاه که داوطلبانه به نبرد با نیروهای بیگانه پرداختند و همچنین کمکی که از پایتخت رسیده بود به دلیل تفوق سربازان انگلیسی از لحاظ اسلحه بوشهر بار دیگر به تصرف آنها درآمد و کسانی که در مقابل نیروی انگلیسی مقاومت نمودند ، همان تنگستانی ها بودند که تفنگ های فیتیله ای داشتند و باقر خان تنگستانی و شیخ حسین چاه کوتاهی و مخصوصاً پسران باقر خان یعنی احمد خان [و حسن خان ] در این جنگ رشادت فوق العاده ای ابراز نمودند و 740 تن از سپاه انگلیس را هلاک ساختند . در این جنگ حسینعلی خان دریابیگی حاکم بنادر ، جریان واقعه را به شاهزاده طهماسب میرزا موید الدوله ، والی فارس و بنادر جنوب ، گزارش داد و او بلافاصله واحدهایی از سربازان زیر فرمان خود را به دشتی و برازجان فرستاد و به دریابیگی نوشت که: " به سران لشکر انگلیسی ابلاغ کن که دولت های بزرگ را هرگز بر قانون نبود که بی موجبی نقض عهد کنند و از شرایط چندین عهدنامه چشم بپوشند و بعد از نقض عهد آهنگ جنگ کنند ، این روش ترکمانان است که ناگاه بستیزند و بی آنکه خبر کنند با دوست و دشمن درآویزند . "
رشادت و دلیری سربازان تنگستانی و فرمانده وطن دوست آنان باقرخان ، را از شرحی که در ناسخ التواریخ آمده می توان دریافت :" لشکر انگلیس روز دوشنبه نهم ربیع الثانی در حلیله دو فرسخی بندر بوشهر از مراکب بحریه پیاده شدند . . . روز چهارشنبه با شش فوج سرباز و هزار سوار و سی عراده توپ به جانب قلعه بهمنی که یک فرسخی بوشهر است ، رهسپار شدند و وقت سر زدن آفتاب به کنار قلعه آمدند و این همان روز بود که هنگام سپیده دم باقر خان از بوشهر برسید و هنوز از رنج راه نیاسوده بود که جنگ پیوسته گشت و باقر خان و احمد خان ، پسرش ، و شیخ حسین چاه کوتاهی با چهار صد تفنگچی به قوت عدد و کثرت عدو نگران نشدند و چون شیران جنگی آهنگ رزم کردند . از دو رویه گلوله توپ و تفنگ باریدن گرفت و کشتی های بزرگ انگلیسی نیز از دریا عبور کرده در برابر قلعه بهمنی ایستاده شد و توپ های شصت و شش پوند به سوی قلعه گشاده گشت بالجمله از بحر و بر جنگ درانداختند باقر خان و مردم او استوار بایستادند و از هنگام سربرزدن آفتاب تا نیمه روز نیران حرب مشتعل بود و زمین جنگ چنان تنگ افتاد که ایرانیان با شمشیر به روی انگریزان درآمدند و جمعی را با تیغ بگذرانیدند . . . هفتصد و چهل تن از لشکر انگلیس را به خاک درافکندند و پنج عراده توپ مآخوذ داشتند و بر زیادت از این پنجاه تن از مردم مهندس و حکیم و سردار تباه شدند و مردم جراحت یافته نیز بسیار داشتند . هفتاد و دو تن از خویشاوندان باقر خان و شصت کس از سپاه او مقتول گشت. "
ولی بالاخره تنگستانی ها شکست خوردند باقر خان به نزد شجاع الملک می رود و احمد خان فرزند وی در جنگ کشته می شود تا این ترانه بر سر زبان های زن و مرد دشتی و تنگستانی بیافتد :
پس از تسلط نیروهای بریتانیا بر بندر بوشهر به دستور مقامات بریتانیایی حکمران ایرانی و هفت تن از همراهان او را به عنوان اسیر جنگی به بمبئی فرستادند و در بوشهر حکومت نظامی بر قرار شد و انگلیسی ها چنان بر شهر مسلط شدند که حتی مقررات حکومتی نیز برای آنجا تعیین نمودند .
نفوذ دولت استعماری انگلستان در ایران از این زمان به بعد چنان گسترش یافت که آنان موفق شدند امتیازات عدیده ای از جمله فروش دخانیات در ایران ، امتیاز بانک شاهنشاهی و . . . را از دولت قاجاریه دریافت کنند و هر چه بیشتر بر این آب و خاک دست اندازی کنند.
منبع : ماهنامه الکترونیکی دوران
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}