نویسنده: عبدالحسین طالعی



 
قضاوت دانشوران درباره یکی از شخصیت‌های پیشین، از مهم‌ترین ادلّه ارج علمی و عملی آن شخصیت توانا می‌باشد. بدین جهت، در این فصل، با کمال اختصار، برخی از این گزارش‌ها را به ترتیب زمان مرور می‌کنیم.

محمّد بن عمر کشّی (متوفی حدود 340)

وی در کتاب خود- که نخستین کتاب رجالی موجود شیعه است- فصلی مستقل به فضل اختصاص داده و در آن، هفت گزارش درباره او آورده که اکثراً به خود او می‌رسد. از آنجا که کشّی، شاگرد ابن قتیبه نیشابوری،‌ و او شاگرد فضل بوده، مطالب او در این زمینه، ارزش خاصّی دارد. بیشتر آن‌ها را در فصل‌های گذشته مرور کردیم.
از جمله گزارش‌های کشّی، گزارشی است از کیاستی که فضل در برابر عبدالله بن طاهر- حاکم خراسان در زمان بنی عباس- از خود نشان می‌دهد، و در نتیجه، دستور قتل فضل به دستور تبعید از نیشابور- برای مدت زمانی- تبدیل شد. (رجال کشّی، ش 1024).
نکته مهم این است که عبدالله بن طاهر، نخستین کسی است که نیشابور را به عنوان پایتخت اعلام کرد. وی، هفده سال (213-230) حاکم خراسان بود و خصومت شدیدی با شیعیان داشت. با توجّه به سال وفات فضل (260)، زمان احضار او توسط حاکم خراسان، حدود چهل سال قبل از درگذشت فضل بوده،‌ که به دلیل آثار مکتوب و شهرت علمی فضل، روی داده است. پس ابن شاذان، در آن زمان (حدود چهل سالگی) شخصیتی نام آور، از رهبران شیعه بوده است.

ابوالعباس نجاشی (متوفی 450)

نجاشی، ضمن شرح حال کوتاه، فضل را «دارای مقامی والا در شیعه امامیه» و صاحب 180 تألیف می‌داند که از آن میان، چهل و هشت کتاب به دستش رسیده است. نجاشی طریق روایتی خود به آثار فضل را بیان می‌دارد. (رجال نجاشی، ش 840).

شیخ ابوجعفر طوسی (متوفی 460)

شیخ طوسی در چند کتاب مهم خود، درباره فضل سخن می‌گوید:
الف- در کتاب رجال، به اختصار، ‌فضل را از اصحاب امام هادی و امام عسکری (ع) بر می شمارد (رجال طوسی، ش 5742 و 5883).
ب- در کتاب فهرست، او را فقیه و متکلّم بزرگ می‌داند، و 33 تألیف او را برمی شمارد. همچنین تذکر می‌دهد که شخصیتی به نام فضل بن شاذان که ابن ندیم- فهرست نگار نامور قرن چهارم- از او به عنوان دانشمند اهل تسنن نام برده، فضل بن شاذان رازی است نه شخصیت مورد نظر ما. (فهرست طوسی، 564).
ج- در کتابه های تهذیب و استبصار نیز طریق روایتی خود به آثار فضل را بیان می‌دارد.

ابن شهر آشوب مازندرانی (متوفی 588)

این عالم بزرگ، در کتاب کوچک و ارزشمند خود معالم العلماء، علاوه بر ارتباط علمی فضل با امام هادی و امام عسکری (ع)، 32 جلد از آثار او را نام می‌برد. (معالم العلماء، 90، ش 627).

علّامه حلّی (متوفی 726)

علّامه، ضمن بیان ارتباط علمی فضل با امام رضا، امام جواد و امام عسکری (ع)، اشاره می‌کند: «روایتی در باب نکوهش فضل رسیده است که ما، در کتاب بزرگ رجالی خود بدان پاسخ داده‌ایم و او بالاتر و والاتر از آن است که مورد مذمّت قرار گیرد، چرا که از پیشوایان و بزرگان شیعه امامیه است» (رجال علّامه حلّی، 132، فصل 19)
باید توضیح داد که کتاب رجال موجود از علّامه حلّی، خلاصة الاقوال نام دارد، در حالی که آن دانشمند بزرگ، کتاب دیگری به نام کشف المقال فی معرفة الرجال نیز داشته که متأسفانه به دست ما نرسیده و در این جا ارجاع به آن کتاب داده شده است.

ابن داوود حلّی (قرن 8)

ابن داوود حلّی از علمای بزرگ شیعه که از شهر حلّه برآمد، در کتاب رجال خود، جایگاه بلند فضل در نزد امام عسکری (ع) را بیان می‌دارد و می‌افزاید که مطالبی که برخلاف این نقل شده، به دور از واقع است. (رجال ابن داوود، 292، ش 1179).

شهید قاضی نورالله شوشتری

این عالم بزرگ و مدافع شهید مرزهای تشیع، در کتاب «مجالس المؤمنین» متن مناظره ای از فضل در باب اثبات امامت امیرالمؤمنین (ع) به نقل از کتاب مشفی آورده است. همچنین کلامی از او در باب جانشینی پیامبر (ص) را با تعلیقه شیخ مفید بر آن نقل کرده است. (مجالس المؤمنین، 1: 400).

صاحب معالم (متوفی 1021)

حسن بن زید الدین، فرزند شهید ثانی- که به دلیل نگارش کتاب «معالم الاصول» به «صاحب معالم» شهرت دارد- در کتاب رجالی خود، سخنان دانشمندان پیشین رجالی را گزارش کرده و می‌افزاید که نامه منسوب به امام عسکری (ع) درنکوهش فضل، قطعی نیست. (التحریر الطاووسی، 453، ش 334)

شیخ عبدالنبی جزائری (متوفی 1021)

جزائری، علاوه بر اشاره به فضل و پدرش شاذان و گزارش سخنان دانشمندان رجالی پیشین، تذکر می‌دهد که روایاتی که در باب نکوهش فضل رسیده، ضعف سندی دارد؛ و به این فرض که از معصوم صادر شده باشد، بر تقیه حمل می‌شود. (حاوی لاقوال، 2: 161)

محمّد بن علی اردبیلی (قرن 11)

مولی محمّد اردبیلی،‌ به چند نکته در زندگی فضل اشاره می‌کند:
- درک محضر امام رضا، امام جواد و امام عسکری (ع)
- 180 تصنیف و تألیف
- سخنان علّامه حلّی
- برشمردن 18 استاد فضل به نقل از رجال کشّی، و اشاره به «حماد بن عیسی» به عنوان استاد دیگر او. (جامع الرواة، 2: 5، ش 38)

علّامه مجلسی (متوفی 1110)

علّامه مجلسی در کتاب رجال مختصر خود، فضل بن شاذان را «ثقه» (یعنی: امامی عادل و ضابط) دانسته است.

ملّا علی کنی (متوفی 1306)

ایشان در مورد فضل می‌نویسد: «شیخ جلیل القدر فضل بن شاذان بن خلیل، از جهت جلالت و فضیلت به درجه ای است که نمی‌توان او را توصیف کرد.» سپس به مطالب نجاشی و کشّی اشاره می‌کند. (توضیح المقال، 294)

شیخ عباس قمی (متوفی 1359)

محدّث قمی در سه کتاب خود، گزارش‌ها و مطالبی از فضل بن شاذان آورده است:
- سفینة البحار 2: 368، ماده «فضل».
- منتهی الآمال 2: 405، باب زندگانی امام جواد (ع).
- تحفة‌الاحباب: 267، حرف فاء.
و این، اهتمام محدّث قمی به فضل را نشان می‌دهد.

میرزا محمّد علی مدرّس تبریزی (متوفی 1373)

ایشان در کتاب «ریحانة الادب» ذیل «ابن شاذان»، شرح حال اجمالی فضل را آورده و درباره او می‌نویسد:
- از مشایخ حدیث و ثقات و معتمدین و محدّثین اواسط قرن سوم.
- فقیه،‌ متکلّم، جلیل القدر.
- جلالت او... حاجتی به اقامه بیّنه و برهان ندارد. (ریحانة الادب، 7: 41)

علی اکبر دهخدا

دهخدا در لغت نامه بزرگ و ارزشمند خود، ذیل ماده «ابن شاذان»، شرح حال بسیار کوتاهی از فضل بن شاذان آورده است، که استاد سیّد جلال الدین محدّث ارموی، به او انتقاد می‌کند که حق فضل بن شاذان بیش از آن است؛ و چرا استاد دهخدا لااقل به مقبره او در نیشابور اشاره نکرده است. (الایضاح، ص 52 مقدمه).

سیّد جلال الدین محدّث اُرمَوی (متوفی 1399)

استاد محقق محدّث ارموی، با تحقیق و نشر کتاب الایضاح فضل بن شاذان و نشر آن در سال 1391 (1350 شمسی) همراه با تعلیقات ارزشمند فراوان، گامی ارزشمند در جهت احیای معدود آثار باقی مانده از ایشان برداشت. علاوه بر آن، با تألیف رساله ای در 104 صفحه به زبان عربی در مورد فضل، گام دیگری در جهت شناساندن این شخصیت بزرگ به جامعه تحقیق و پژوهش برداشت که شاید نخستین «تک نگاری» در این مورد به حساب آید.

شیخ محمّد تقی شوشتری (معاصر)

ایشان در کتاب قاموس الرجال، به تفصیل سخنان دانشمندان رجالی را نقد و بررسی کرده است. وی، توقیع منسوب به امام عسکری (ع) در نکوهش فضل را به چندین دلیل، باطل و ساختگی می‌داند. (قاموس الرجال، 8: 406)

آیت الله خویی (معاصر)

آیت الله خویی نیز به نقل و نقد و بررسی سخنان دانشمندان رجالی پیشین پرداخته و برخی از مطالب منسوب به فضل را که بدان سبب مورد نکوهش قرار گرفته، به دلیل تقیه او می‌داند که ضرورت خدمات دینی او بوده است. ایشان اشاره می‌کند که نام فضل در اسناد 775 حدیث از احادیث کتب اربعه قرار دارد. (معجم رجال الحدیث، 13: 290 تا 301).

آیت الله نمازی شاهرودی (معاصر)

ایشان به حدیث «علل احکام» که فضل، از کلمات حضرت رضا (ع) گرد آورده، اشاره دارد و به سخنان دانشمندان رجالی درباره فضل می‌پردازد. وی به نقل از مولی محمّدتقی مجلسی اول بیان می‌کند که نکوهش‌های امامان معصوم (ع) از شخصیت‌هایی مانند فضل، زراره و... به جهت آن است که اینان در دفاع از تشیّع و ارتباط با امامان (ع) شهرتی یافتند که جان آن‌ها را به خطر می‌انداخت و آن سخنان، تدبیری در جهت حفظ جان و تداوم خدمات آن‌ها بوده است. (مستدرکات علم رجال الحدیث، 6: 207)

آیت الله شیخ موسی زنجانی (معاصر)

گزارش ایشان در کتاب الجامع فی الرجال، در برخی از جهات، کامل‌ترین گزارش درباره جناب فضل است. به چند محور آن اشاره می‌شود:
- فضل بن سنان نیشابوری» را از اصحاب امام رضا (ع) برشمرده‌اند. این نام، به احتمال قوی، تصحیف شده فضل بن شاذان بوده است.
- نام 32 کتاب فضل،‌ به نقل از شیخ طوسی و 48 کتاب او به نقل از نجاشی.
- برشمردن 43 استاد و 14 شاگرد و راوی برای فضل. (الجامع فی الرجال، 2: 563-565).

عبدالله نعمة (معاصر)

وی در کتاب خود، مختصری از شرح حال فضل را آورده و به سخنان ابن ندیم اشاره کرده (فلاسفة الشیعة، 358)، در حالی که چنان که گفتیم آن سخنان مربوط به فضل بن شاذان رازی است، نه فضل بن شاذان نیشابوری.

عمر رضا کحالة (معاصر)

این دانشمند اهل تسنن، در کتاب خود، مختصری از شرح حال فضل را به نقل از منابع دیگر آورده (معجم المؤلفین، 8: 69). او نیز میان فضل بن شاذان رازی و نیشابوری خلط کرده است.
منبع: طالعی، عبدالحسین؛ (1389) فقیه نیشابور: مروری بر زندگی و آثار فضل ابن شاذان، زیر نظر علیرضا مختارپور قهرودی، تهران، همشهری، چاپ نخست.