نویسنده: احمد ضابطی پور
پژوهشگر و مدرس مراکز تربیت معلم


 

2) عدالت اجتماعی

یکی دیگر از بزرگ ترین و مهم ترین وظایف حکومت در برابر مردم و صاحبان اصلی قدرت، تأمین و گسترش عدالت اجتماعی است، که ممکن است چهره های مختلفی داشته باشد.
در قرآن کریم عدالت و تأمین آن یکی از اهداف بزرگ رسالت و وظایف انبیاء (ع) شمرده شده است.(1)
امام علی(ع)، که خود را خلیفه ی به حق رسول خدا(ص) و امام و حاکم بر مردم می داند، در مقام بیان هدف خود از پذیرش بیعت مردم می فرماید:« لولا حضور الحاضر، و قیام الحجّه بوجود النّاصر، و ما اخذالله علی العلماء الاّ یقارّوا علی کظّه ظالم و لا سَغب مظلومٍ لا لقیت حبلها علی غاربها» (امام علی، 1395هـ، خطبه ی 3)؛ اگر اجتماعی جمع حاضر نمی بود و حجت بر من با وجود یاورانی که پیمان بسته اند تمام نمی شد، و اگر نبود که خداوند از دانشمندان پیمان گرفته بر ستم ظالم و سختی و ظلمی که بر مظلوم رفته است ساکت و بی تفاوت نباشند، ریسمان خلافت را بر دوش رباینده ی آن می افکندم.
بر این اساس تأمین عدالت در قالب برخوردا با ظالم و دفاع از مظلوم، اصلی فراموش نشدنی در نظام اسلامی است.
در مقامی دیگر از نهج البلاغه در توضیح جمله ی توهم آمیز اهل خوارج، به وظایف حاکم و والی نظام اسلامی پرداخته، در فرازی از آن می فرماید:«... و یوخذبه للضّعیف من القّوی» (همان، خطبه ی 40).
یکی از وظایف والی نسبت به مردم این است که توسط حکومت از اقویا و ثروتمندان برای ضعیفان و تأمین آنان، حقوقی دریافت شود.
سخن به یادماندنی امام(ع) در روز دوم خلافت خویش که فرمود:
آن چه از بیت المال را که به غارت رفته است به بیت المال بازخواهم گرداند، گرچه در کابین زنان شما (مهر آنان) باشد (همان، خطبه ی 15).
سخن فوق گویای اهتمام امام علی(ع) در ایفای این وظیفه ی الهی است.
در چگونگی برخورد با بیت المال می فرماید:«لو کان المال لی لسوّیت بینهم فکیف انّما المال مال الله» (همان، خطبه ی 126).
امام (ع) بذل و بخشش های بیهوده و بی دلیل از مال خود را اسراف و از بیت المال را خیانت به مردم و خدا می داند که پایانی جز نکبت و ننگ در دنیا و آخرت نخواهد داشت.
طبیعی است که در اندیشه ی علی(ع) تأمین عدالت اجتماعی در تمام ابعاد و چهره های آن یک اصل و یک وظیفه برای خود و کارگزاران حکومت اش باشد و بر همین مبناست که یکی از صاحبنظران- تعبیر منسوب به دانشمند مسیحی، جرج جرداق- می نویسد:« قتل علیُّ فی الحراب لشدّهِ عدله»؛ علی(ع) شهید عدالت شد.
قابل توجه در این راستا، زمینه های علمی و عینیت اجتماعی عدالت است.
بی تردید عدالت اجتماعی به عنوان یک هدف بزرگ و ارزشمند و یک وظیفه ی مهم برای حکمران و مردم باید تعریفی ثابت و مصادیقی بارز داشته باشد.
در این نوشتار، در صدد تبیین مفهوم و حقیقت عدالت نیستم، اما آن چه به اختصار در مورد عدل اجتماعی می توان گفت این است که «هر صاحب حقی به آن چه استحقاق آن را دارد برسد و از حق خود محروم نشود».(2)
امام علی(ع) که می فرمایند:« العدل وضع الشیء موضعه»، به همین بیان و تعریف اشاره دارند؛ چه این که رساندن حق به صاحب حق، قرار دادن شیء در جای خود است.
البته در این میان آن چه مهم است، شناسایی حقوق طبیعی، اجتماعی، فکری و تربیتی انسان ها در جامعه است، تا تأمین آن حقوق به عدالت اجتماعی بینجامد و بی تفاوتی در برابر آن حقوق یا تضییع آن، سبب پیدایش طبقات و کاستی های اجتماعی و نابودی عدالت خواهد بود.
در این نگرش، فراهم آوردن امکانات لازم برای پاسخگویی به حقوق طبیعی، اجتماعی انسان ها از جمله حق مسکن، حق اشتغال، حق امنیت اجتماعی و اقتصادی و قضایی و حقوقی، حق آموزش و تربیت، حق زندگی و برخورداری از امکانات اولیه ی آن، حق برخورداری از امکانات رفاهی، تفریحی، بهداشتی و درمانی و... همگی از حقوق غیرقابل انکار شهروندان است، چنان که در اعلامیه ی جهانی حقوق بشر این همه از ابتدایی ترین حقوق انسان ها شمرده شده است که باید همگان از آنها برخوردار باشند.
بدین سان قابل پذیرش نیست که زمامداری و حکمران در نظام اسلامی در برابر پرخوری جمعی دنیا دار و زراندوزی دیباپوش، سر بر مهر و دوستی نهد و از رنج محرومان و ستم کشیدگان که در اثر فقر، پوست بدنشان بر استخوان آنها چسبیده و یا شکمشان از فرط گرسنگی ورآمده، بی خبر باشد یا بی تفاوت بگذرد (همان، نامه های 3، 5، 45 .53).
چگونه در نظام اسلامی پذیرفته است که تمام امکانات مختلفی تفریحی، رفاهی و حتی نیازهای اولیه ی خدماتی و بهداشتی و درمانی در خدمت ثروتمندان باشد و فقرا به دلیل فقر و عدم توان پرداخت هزینه های درمانی، با درد، دست و پنجه نرم کنند و راه را برای مرگی حزن آور برای خود هموار سازند (همان).
یا ثروتمندان و صاحبان قدرت سیاسی با برخورداری از نفوذ اقتصادی یا اجتماعی خود قانون را تابعی از متغیرهای قدرت و منابع سیاسی خود کرده و با پشتوانه ی قانون خودساخته و بهره گیری از رانت های اطلاعاتی در شبکه ی اجرایی و مدیریت کشور، به کسب ثروت بیشتر و قدرت برتر بپردازند و قانون خودساخته را، همانند تیغی بر شاهرگ مستضعفان و ناتوانان اجتماعی بگذارند (همان، نامه ی 20)، تا از منافع و قدرت خود دفاع کنند!

اندیشه ی همه بودن

در نظام دینی برابر اندیشه ی علی(ع) پذیرفته نیست صاحبان قدرت در حصاری از امنیت فراهم آمده برای خود، از رنجی که بر مرزنشینان می رود بی خبر باشند، یا از برابر آن بی تفاوت بگذرند. امام علی(ع) در سخنی جاودانه نسبت به ستمی که بر یک زن یهودی توسط لشکریان معاویه در شهر انبار رفته، فریاد برمی آورد و می فرماید:
شنیدم که وقتی لشکریان معاویه به شهر انبار می رسند، یکی از لشکریان بر زنی مسلمان و دیگری بر زنی از اهل کتاب حمله آورده و خلخال و زینت آلات وی و لباس های قیمتی اش را به یغما برده اند و دادخواهی و استرجاع آن بانوان، مانع ظلم و جنایت آنان نشده و حتی شخصی به دفاع از آنان برنخاسته است، به حقیقت اگر مرد مسلمان از این غم و فصاحتی که به بار آمده بمیرد، قابل سرزنش نیست (همان، خطبه ی27).

تأمین مسکن

چنین است که تلاش در جهت تأمین مسکن شهروندان، توزیع عادلانه ی ثروت عمومی، تأمین معاش و رفع تبعیض های اجتماعی، رشد و بالندگی اقتصادی، ایجاد امنیت و جلوگیری از سوءاستفاده از رانت های خبری برای افزایش ثروت بادآورده و... از راهکارهای تأمین عدالت اجتماعی و برخورداری همه ی افراد جامعه از حقوق طبیعی و اجتماعی است. مطمئناً وجود نارسایی هایی از این گونه در یک نظام، برخاسته از رفتار، برنامه ریزی و عملکرد مسلمانان است و نه نتیجه ی دین و حکومت دینی و بی شک نسبت داده نارسایی هایی از این دست به دین، ناصواب و ظلمی به دین است.

3) عمران و آبادانی شهرها

امام علی(ع) در فرصت های مختلف از دوران حکومت خود، عمران و آبادانی شهرها را جزء وظایف خود دانسته و کارگزاران خود را به اموری فرمان داده که به عمران بیشتر شهرها بینجامد و از آن چه سبب ویرانی است، منع نموده است.
در نامه ی خود به مالک اشتر یکی از وظایف جدی وی را در مصر، عمران و آبادانی شهرهای مصر دانسته اند:
«هذا ما امر به عبدالله علی امیرالمومنین، مالک بن الحارث الاشتر فی عهده الیه حین ولاّه مصر: جبایه خراجها و جهاد عدّوها و استصلاح اهلها و عماره بلادها».
در ادامه ی همین نامه در باب عماره الارض ابلغ من نظرک فی استجلاب الخراج لانّ ذلک لایدرک الاّ بالعماره و من طلب الخراج بغیر عمارهٍ أخرب البلاد و اهل العباد و لم یستقیم أمره الاّ قلیلاً» (همان، نامه ی 53).
زیبایی این سخن حکیمانه و بلند سیاسی این است که حضرت(ع) بهره گیری از مالیات و خراج بیشتر را متوقف بر عمران و آبادانی شهرها دانسته و تحکیم و زورگویی در اخذ مالیات بدون آبادانی را سبب خرابی شهرها ناپایدار شدن حکومت حکمران می داند و در ادامه می فرماید:
اگر مردم با ذکر دلیل و بهانه از پرداخت خراج- به میزانی که ماموران تو ارزیابی کردند- استنکاف کردند دلیل آنها بپذیر، چون همین امر سبب افزایش و ثروت و عمرانی و آبادانی بیشتر شهرها و طبعاً بازگشت بهتر خراج و مالیات به بیت المال خواهد شد. (همان).
لذا برخلاف تصوری که اکنون در اثر عملکرد و بی تفاوتی مسلمانان در آبادانی و عمران شهرها پدید آمده، در اسلام، عمران و آبادی شهرها از اهمیت ویژه برخوردار است و مسلمانان باید با بهره گیری از تجارب و فنون علمی سایر ملت ها با رعایت اصول معماری و شهرسازی، شهرهای خود را آباد، زیبا و با ساختمان های مستحکم بنا نمایند.
برخی از حدیث شریف «اعمل لدنیاک کانّک تعیش ابداً و اعلم لاخرتک کانّک تموت غداً» (همان)، این نتیجه را گرفته اند که باید نسبت به دنیا بی رغبت و نسبت به امور آخرت جدی و فعال بود. گرچه این برداشت در جای خود ممکن است صحیح باشد، اما روی دیگر این سخن این است که وقتی برای دنیای خود کار و تلاش می کنی چنان کار کن گویا همیشه زنده ای و از نتیجه ی کار و تلاش خود می خواهی برای همیشه بهره ببری و لذا کارت محکم، متقن و استوار باشد و البته به آن دل نبند. اما وقتی در مورد آخرت کار می کنی به گونه ای عمل کن که گویا فردا زنده نخواهی بود و فرصت عمل را از دست مده.
پیامبر اسلام(ص) هنگام چیدن لحد قبر سعدبن معاذبن جبل فرمودند:
رحم الله عبداً اذا عمل شیئاً اتقنه؛ خدای رحمت کند بنده ای را که وقتی کاری انجام می دهد، آن را استوار سازد.
بنابراین آموزه ی دین در مورد دنیا بی تفاوتی و بی مبادلاتی نیست، بلکه با نگرش ابزاری به دنیا معتقد است این ابزار باید خوب به کار گرفته شود و برای نتیجه ی خوب دادن باید محکم و قابل اتکا باشد.

پی نوشت ها :

1- «لَقَد اَرسَلنا رُسُلنا بِالبَیِّناتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُم الکِتابَ وَ المِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالقِسطِ» (حدید، 26).
2. ر.ک. به: علامه شهید مرتضی مطهری، عدل الهی.

منبع: نشریه اندیشه حوزه، شماره 85