ابن السید بطلیوسی
این فیلسوف که معاصر ابن باجه بوده است، پس از آنکه سالهای دراز بعلت اشتباه تذکره نویسان، زبانشناس و نحوی شناخته شده بود بوسیله ی آسین پالاثیوس مورد تحقیق قرار گرفت
نویسنده: هانری کوربن با همکاری سید حسین نصر و عثمان یحیی
مترجم: سید اسد الله مبشری
مترجم: سید اسد الله مبشری
1. این فیلسوف که معاصر ابن باجه بوده است، پس از آنکه سالهای دراز بعلت اشتباه تذکره نویسان، زبانشناس و نحوی شناخته شده بود بوسیله ی آسین پالاثیوس مورد تحقیق قرار گرفت. دوره ی حیاتش با دوره ی بحرانی و تحولات سلسله های کوچک محلی و تهاجم مرابطون مصادف بود. در سال 444 هجری/ 1052 میلادی در بطلیوس استرمادور (2) متولد گردید، لذا به البطلیوسی یعنی اهل بطلیوس ملقب شد. بعلت موقعیت خود، ناچار به والنس (3) و سپس به الباراسین (4) متواری گردید و آنجا در دربار امیر عبدالملک بن زرین 478/ 496 هجری ( 1085- 1102 میلادی) سمت دبیری یافت. آنگاه به تولد (5) رفت و چندین سال در آنجا اقامت گزید و در همان شهر بود که با ابن باجه در مسائل نحوی و کلامی مجادلات قلمی نمود. او اجمال قضیه را در کتاب خود موسوم به کتاب المسائل ذکر کرده است و مانند ابن باجه هنگامی که شهر از طرف مسیحیان تصرف شد (512 هجری 1118 میلادی) از آنجا فرار کرد. در سالهای آخر عمر، به هدایت شاگردان به تنظیم آثار خویش پرداخت و در سال 521 هجری/ 1127 میلادی در گذشت. از یازده کتاب از آثار او که آسین پالاثیوس قید کرده است، فقط از کتاب آخر او کتاب دو اثر که وی را بین فیلسوفان دارای مقام و منزلت کرد سخن می گوییم. روزگاری دراز، جز فیلسوفان یهودی، هیچکس از وجود این کتاب اطلاع نداشت در صورتی که موسی بن طبیون (6) آن را به زبان عبرانی ترجمه کرده بود. او با سخنان تکریم آمیز ترجمه ی آثار ابن سید را افتتاح کرد. می توان گفت معالم و مسائل فلسفی اسپانیای مسلمان در این کتاب به نحوی تحسین آمیز منعکس شده است و این زمان همان عصر است که ابن باجه آثار خویش را تدوین کرد و چندین سال بعد، ابن طفیل و ابن رشد به تدوین آثار خویش پرداختند. در آن وقت عقیده ی باطنیه (مثلا مکتب المریه)، را کنار گذاشته بودند و
می کوشیدند تا دین و فلسفه را رنگ موافقت و آشتی دهند. ابن السید در مقابل این ماجرا وضعی مخصوص گرفت و در کتاب خود، کتاب المسائل، گفت:
دین و فلسفه از نظر فیلسوفان ما، نه از نظر موضوع اختلافی دارد، نه از نظر غایت اصول عقاید مختص به خود، بلکه هر دو، با روشهای متفاوت و تجسس در خصایص متفاوت انسان در جستجوی یک حقیقتند و یک حقیقت را تعلیم می دهند.
2. ابن السید در کتاب الدوائر شرح و تفسیری دقیق از این فلسفه بدست می دهد و آن درست فلسفه ی مربوط به صدور عوالم است. اما بر خلاف فلسفه ی بروز عوالم که عقیده ی اطرافیان ابن سینا است که به این اکتفا نمی کند که از مراتب وجود اقانیم پلوتینوسی بعنوان اصول اولیه تقلید کند. بلکه، سلسله مراتب اقانیم را با دلایل ریاضی طبقه بندی می نماید. بطوری که آسین پالاثیوس اثبات نموده است، این نحوه طبقه بندی، به مجموعه ی دستگاه فلسفی او طنینی نوفیثاغورسی داده است. اعداد، رموز جهان آفرینش و کیهان می باشند. نظم و هنجار دوام اشیاء در عشره نهفته است که حقیقت هر عدد است و حیات و تنوع موجودات با آن توضیح می شود. واحد در همه ی موجودات نفوذ دارد و آن حقیقت وجود و نهایت آن است. به نظر می رسد که در این نظریه، اخوان الصفا قطعاً تأثیر داشته اند. زیرا آن هنگام قرنی بود که آثار اخوان الصفا در اندلس رواج داشت. نیز بنظر می رسد که ابن السید در مورد اشکال هندسی به اسماعیلیه گرایش داشته است. به عقیده ی او سه دایره نمودار سه مرتبه ی فیضان وجود است:
1. عقول عشره یا صور محض بدون ماده، که عقل فعال دهمین آنهاست. 2. عشرة ی نفوس که عبارتند از کرات نهگانه ی آسمانی، بعلاوه روح جهان آفرینش که بلاواسطه از عقل فعال صادر شده است. 3. عشره ی موجودات مادی که عبارتند از ( صورت ماده ی جسمانی، چهار عنصر «اسطقسات» سه طبقه ی طبیعی: حیوان و گیاه و معدن، و بشر). پس، مرتبه ی دهم را در هر یک از دوایر به ترتیب: عقل فعال، و روح جهان آفرینش و بشر اشغال کرده اند.
بیان نظریه ی فیلسوفان در معنای نظمی که موجودات، حسب آن از علت اولی صادر شده اند نظیر دایره ی وهمیه ای است که نقطه ی رجعتش به اصل و مبدأ خود در صورت انسان است.
می کوشیدند تا دین و فلسفه را رنگ موافقت و آشتی دهند. ابن السید در مقابل این ماجرا وضعی مخصوص گرفت و در کتاب خود، کتاب المسائل، گفت:
دین و فلسفه از نظر فیلسوفان ما، نه از نظر موضوع اختلافی دارد، نه از نظر غایت اصول عقاید مختص به خود، بلکه هر دو، با روشهای متفاوت و تجسس در خصایص متفاوت انسان در جستجوی یک حقیقتند و یک حقیقت را تعلیم می دهند.
2. ابن السید در کتاب الدوائر شرح و تفسیری دقیق از این فلسفه بدست می دهد و آن درست فلسفه ی مربوط به صدور عوالم است. اما بر خلاف فلسفه ی بروز عوالم که عقیده ی اطرافیان ابن سینا است که به این اکتفا نمی کند که از مراتب وجود اقانیم پلوتینوسی بعنوان اصول اولیه تقلید کند. بلکه، سلسله مراتب اقانیم را با دلایل ریاضی طبقه بندی می نماید. بطوری که آسین پالاثیوس اثبات نموده است، این نحوه طبقه بندی، به مجموعه ی دستگاه فلسفی او طنینی نوفیثاغورسی داده است. اعداد، رموز جهان آفرینش و کیهان می باشند. نظم و هنجار دوام اشیاء در عشره نهفته است که حقیقت هر عدد است و حیات و تنوع موجودات با آن توضیح می شود. واحد در همه ی موجودات نفوذ دارد و آن حقیقت وجود و نهایت آن است. به نظر می رسد که در این نظریه، اخوان الصفا قطعاً تأثیر داشته اند. زیرا آن هنگام قرنی بود که آثار اخوان الصفا در اندلس رواج داشت. نیز بنظر می رسد که ابن السید در مورد اشکال هندسی به اسماعیلیه گرایش داشته است. به عقیده ی او سه دایره نمودار سه مرتبه ی فیضان وجود است:
1. عقول عشره یا صور محض بدون ماده، که عقل فعال دهمین آنهاست. 2. عشرة ی نفوس که عبارتند از کرات نهگانه ی آسمانی، بعلاوه روح جهان آفرینش که بلاواسطه از عقل فعال صادر شده است. 3. عشره ی موجودات مادی که عبارتند از ( صورت ماده ی جسمانی، چهار عنصر «اسطقسات» سه طبقه ی طبیعی: حیوان و گیاه و معدن، و بشر). پس، مرتبه ی دهم را در هر یک از دوایر به ترتیب: عقل فعال، و روح جهان آفرینش و بشر اشغال کرده اند.
بیان نظریه ی فیلسوفان در معنای نظمی که موجودات، حسب آن از علت اولی صادر شده اند نظیر دایره ی وهمیه ای است که نقطه ی رجعتش به اصل و مبدأ خود در صورت انسان است.
پی نوشت ها :
1. Badajoz شهری است در اسپانیا در وادی یا نا که امروز به نام بداخوس معروف است.
2. Estramadure ناحیه ای در شبه جزیره ی اسپانیا.
3. Valence.
4. Albarracine.
5. Tolede.
6. Moise Ibn Tibbon.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}