نویسندگان: عبدالهادی فقهی زاده (1) و نرجس توکلی محمدی (2)



 

چکیده

وقوع مجاز در روایات، به اقتضای بشری بودن زبان آنها و به مثابه یکی از ابزارهای انتقال معانی گسترده و راه های فهم صحیح متون روایی، امری مسلّم است؛ چنان که غالب علمای اسلامی، در شرح روایات و مباحث فقه الحدیثی بر وقوع آن در برخی موارد صحّه نهاده اند. از این رو، و با توجه به گستره وقوع مجاز در روایات و آسیب های ناشی از کج فهمی و بدفهمی معانی مجازی، می توان دریافت که بررسی مجاز در روایات و راه های فهم معانی مجازی در آنها امری
ضروری است. با این همه، همچنان تنها اثر مستقلّ روایی در این زمینه، کتاب المجازات النبویه سید رضی رحمه الله است که به برخی مجازات روایی منقول از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) اختصاص یافته است. سید رضی رحمه الله در این منبع روایی، به اختصار و بدون تبویب و دسته بندی خاصّی، بر اساس شواهد لغوی، ادبی، قرآنی، روایی، تاریخی، کلامی و با توجه به اسباب صدور دسته ای از روایات نبوی و صدر و ذیل آنها و گاه با تکیه بر ذوق و دانش
پیشین خود، به تبیین معانی مجازی مندرج در آنها پرداخته و در نوع خود اثری ماندگار آفریده است.

کلید واژه ها:

سید رضی رحمه الله، المجازات النبویه، مجازات روایی و فقه الحدیث.

درآمد

«مَجاز» در علوم عربیت، یکی از صنایع ادبی، در علم اصول یکی از مباحث الفاظ و در فقه الحدیث یکی از راه های فهم معنای روایات است که علمای حدیث از دیرباز به آن توجه کرده اند؛ چنان که صاحبان جوامع روایی، با تأیید حمل بعضی از روایات بر معانی مجازی، آن را راهی برای فهم معنای صحیح و رفع تعارض از آنها دانسته اند (3) و در مواضعی از شرح روایات، به وقوع مجاز در آنها و تبیین مفاد صحیح هر کدام توجّه داده اند (4) با این همه، نخستین و تنها مأخذ مستقلّ که به مجازات روایی اختصاص دارد، کتاب المجازات النبویه تألیف سید رضی رحمه الله (م406ق) است که در آن، معنای مجازی بیش از 360 روایت تبیین شده است. او در این اثر به سبب ضیق وقت و عهده داری مسئولیت های اجتماعی، اصل را بر ایجاز و اختصار گذاشته و از همین جهت، به تبویب و تنویع روایات تبیین شده در آن نپرداخته است؛ (5) در عین حال، نظر به جایگاه بلند علمی مؤلف و تأثیر نظری اثر او در نگرش به روایات مجازی پس از وی، بررسی روش سید رضی رحمه الله درمواجهه با مجازات روایی در کتاب المجازات النبویه، در حوزه مطالعات فقه الحدیثی، امری ضروری می نمایاند که پژوهش حاضر پس از بیان مقدمات لازم عهده دار آن است.

مجاز، جایگاه و اقسام آن

«مجاز» از ریشه «ج وز»، بر وزن «مَفعَل» مصدر میمی و در لغت، به معنای عبور کردن است: «جُزتُ الطریق جوازاً و مجازاً»، یعنی راه را طی کردم (6) بر همین اساس، «تجوّز فی کلامه»، به معنای «تکلّم بالمجاز»، سخن گفتن بر سبیل مجاز است. مجاز در تعریف دیگری به معنای طریقه، روش و وسیله به کار رفته است:
«جعل فلان ذلک الامر مجازاً الی حاجته»؛ یعنی آن را وسیله ای برای برآوردن نیاز خود قرارداد. (7) خطیب این عبارت را به مفهوم «جَعَلَه طریقاً الی تصوّر معناه»؛ یعنی آن را راهی به تصوّر معنای آن قرارداد، ذکرکرده (8) که بر بعد ادبی مجاز دلالت می کند.
مجاز در اصطلاح ادیبان و اصولیان، کاربرد لفظ در معنای غیروضعی، همراه با قرینه ی مانعه و علاقه و مناسبت میان معنای حقیقی و غیروضعی است. (9) بنا بر این و با توجه به معنای لغوی این واژه، مجاز روشی است که با به کارگیری آن، معنایی غیر از معنای وضعی لفظ، به ذهن مخاطب انتقال می یابد. از این رو، مجاز در بلاغت، یکی از اقسام علم «بیان» است و «بیان» دانشی است که ذکر «معنا»ی واحد را به طرق گوناگون- که از لحاظ وضوح دلالت متفاوت اند- همراه با دلالت آشکار بر آن معنا و مطابقت با مقتضای حال، میّسر می کند. (10)
موضوع علم بیان، لفظ عربی به لحاظ کیفیت وضوح دلالت است که در سه بخش «تشبیه»، «مجاز» و «کنایه» بررسی می شود. نخستین واضع این علم «ابوعبیده معمر بن مثنی» است که نخستین بار در «مجازالقرآن» به مباحث آن پرداخته است. بنا بر این، می توان تصوّر کرد که ثمره علم بیان، آشنایی با اسرار کلام عرب و شناخت گونه های متنوّع آن در افاده معنای واحد به لحاظ بلاغت است. (11)
افزون بر این، مجاز یکی از موضوعات «مبحث الفاظ» در علم اصول است که در مباحث مربوط به وضع و استعمال الفاظ در «حقیقت» و «مجاز»، به منظور شناخت دلیل شرعی لفظی (12) مورد بحث قرار می گیرد. (13)
در دیدگاه جمهور ادیبان و اصولیان، مجاز عبارت است از:
کاربرد لفظ در معنایی غیر از معنای موضوعٌ له (حقیقی) خود، به جهت علاقه (مناسبت و پیوندی که میان معنای حقیقی و مجازی وجود دارد) بین معنای حقیقی و معنای مجازی، همراه با قرینه ای (14) که مانع از اراده معنای حقیقی است. (15)
بنا بر این، از نظر ادبی،استعمال مجازی فقط در صورتی صحیح است که میان معنای حقیقی و مجازی، «علاقه» ای وجود داشته باشد و علاوه بر آن قرینه ای در میان باشد که از اراده معنای حقیقی باز دارد. مظفر پس از تصریح به وجود اختلاف میان دانشمندان، در این زمینه، دو دیدگاه را به صورت خاصّ مدّ نظر قرار می دهد:
1. صحت استعمال واژه در معنای «مجازی» مشروط بر اجازه واضع و وجود علاقه هایی
است که در علم بیان مورد بحث قرار می گیرند.
2. صحت استعمال واژه در معنای «مجازی»، «طبعی» و تابع استحسان ذوق سلیم است؛ به این معنا که صرفاً وقتی معنای غیر وضعی با معنای وضعی مناسب باشد و ذوق سلیم نیز آن را نیکو
شمارد، استعمال مجازی صحیح است. مظفر سپس، دیدگاه دوم را برمی گزیند و هماهنگی زبان های گوناگون در معانی مجازی را دلیل ترجیح خود اتّخاذ می کند؛ چنان که برای نمونه در همه ی زبان ها، «شیر» مجاز از انسان شجاع است، حتی اگر واضع، اجازه چنین برداشتی را نداده باشد و هیچ کس آن را در معنای «بد بودهان» مجاز قرار نمی دهد؛ حتی اگر واضع اجازه ی آن را صادر کرده باشد. (16)
مجاز به جهت واضع، به سه نوع «لغوی»، «شرعی» و «عرفی» (17) و در اصطلاح علم بیان و دیدگاه جمهور، به دو گونه لغوی و عقلی تقسیم می شود (18) مراد از مجاز لغوی، مجازی است که از خود واژه به دست می آید و در آن جریان دارد؛ مانند کاربرد لفظ «اسد» در معنای شجاع که آن را از معنای موضوعٌ له، به معنای غیروضعی انتقال داده است. (19)
مراد از مجاز عقلی نیز بر خلاف مجاز لغوی گونه ای از مجاز است که در جمله واقع می شود. در این نوع، معنای مجازی از طریق درک عقلی از مفهوم کل جمله و نه الفاظ خاصی از آن به دست می آید. (20) بنا بر این، مجاز عقلی نسبت دادن فعل یا شبه فعل است به فاعلی غیر از آنچه در ظاهر به آن نسبت داده می شود، همرا با علاقه و قرینه ای که مانع از اراده معنای حقیقی شود؛ (21) برای نمونه اِسناد «ذبح» به فرعون در «یُذبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ» (22) مجاز عقلی با علاقه سببیه است؛ زیرا فاعل حقیقی آن، افراد تحت فرمان فرعون اند نه خود او؛ اما چون حکم ذبح را فرعون صادر کرده، عمل به او نسبت داده شده است. بنا بر این، روشن است که مجاز به تنهایی به فعل یا فاعل آن تعلق نمی گیرد، بلکه متعلّق آن معنایی است که از ترکیب این دو حاصل می شود. (23)

سید رضی رحمه الله

ابوالحسن محمد بن حسین موسوی، معروف به «سید رضی» و «شریف رضی» دانشمند و ادیب شیعی، به سال 359ق، در خانواده ای فرهیخته در- بغداد که بزرگ ترین پایگاه علوم اسلامی آن دوران به شمار می رفت- به دنیا آمد. (24)
پدر شریف رضی رحمه الله، ابواحمد حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم مجاب بن امام موسی بن جعفر (علیه السلام) است که نقابت طالبیان بغداد و سرپرستی آنان، نظارت بر دیوان مظالم و امارت حاجّ را بر عهده داشت. مادر سید رضی رحمه الله، فاطمه دختر حسین بن ابی محمد حسین و بنا به نقلی دیگر، دختر ابومحمد حسین بن احمد، معروف به «داعی صغیر» یا «ناصر صغیر» پسر «ناصر کبیر»، نقیب طالبیان است که در هر دو صورت، علوی، زنی دانشمند و دوستدار علم و مورد احترام دانشمندان و فقیهان است؛ چنان که شیخ مفید (م413ق) کتاب احکام النساء را به درخواست وی نگاشته است. (25)
برادر بزرگ سیّد رضی رحمه الله، ابوالقاسم علی بن حسین موسوی، معروف به سیّد مرتضی، الأجلّ المرتضی و ذو المجدین (م436ق) چهار سال پیش از سید رضی رحمه الله به دنیا آمد. سید مرتضی فقه و حدیث را نزد شیخ صدوق (م 381ق) و شیخ مفید (م413ق) آموخت و به سبب نبوغ و تبحّر در دانش های عصر خود، پس از شیخ مفید به جانشینی وی در آمد. سید مرتضی رحمه الله استاد شیخ طوسی(م460ق) نیز بوده است. (26) جلالت شأن و مقام علمی و ادبی سید مرتضی رحمه الله چنان است که او را افضل دوران، بزرگ فقهای عصر خود، متبحّر در کلام، فقه، اصول، شعر، ادب، لغت و حدیث و سَرور علمای امت اسلام پس از اهل بیت (علیهم السّلام) دانسته اند. (27)
روزگار سید رضی رحمه الله مقارن با دوره سوم خلافت عباسیان (334- 427ق) و فرمان روایی آل بویه بر عراق بوده است. این دوره از لحاظ فرهنگی، «عصر زرین» و از نظر تاریخ ادبیات، عصر شاعران سه گانه: ابوالطیب مُتَنَبّی(303- 354ق)، سید رضی رحمه الله و ابوالعلاء مَعَرّی(363- 449ق) است. (28)
سید رضی رحمه الله از کودکی علوم و دانش های زمان خود را از محضر استادان نامدار بغداد فراگرفت و به تبحّر و تخصّص در دانش های عصر خویش نایل شد. او با تأسیس دارالعلم، به پرورش شاگردان پرداخت و آثار علمی ارزنده ای پدید آورد. (29) برجسته ترین آثار وی عبارت اند از: خصائص الائمه (علیهم السّلام)، تلخیص البیان عن (فی) مجازات القرآن، المجازات النبویه، حقائق التأویل فی متشابه التنزیل، نهج البلاغه و دیوان شعر. (30)

المجازات النبویه

سید رضی رحمه الله پس از تألیف کتاب تلخیص البیان عن مجازات القرآن درباره ی زیبایی های پوشیده ی عبارات متشابه و مجازی قرآن، در صدد برمی آید کتابی دیگر درباره ی مجازات روایی پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) بنگارد؛ (31) زیرا سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) در اوج بلاغت و فصاحت قرار دارد و سرشار از استعارات و مجازهای بدیع و اسرار لغوی است که آشکار ساختن آنها منفعتی عظیم به شمار می رود. (32)
بدین ترتیب، وجود متشابهات مجازی در روایات و لزوم روشن شدن معانی آنها از یک سو و معانی والا و بلاغت کلام نبوی از سوی دیگر، سید رضی رحمه الله را بر آن داشته است تا همان گونه که کتابی در تبیین مجازهای قرآن تألیف کرده، اثری دیگر در حوزه مجازات نبوی پدیدآورد و مفاهیم پوشیده آنها را هویدا کند. او این دو کتاب را با تعابیر «دو گوهر نور افشان هدایت گر» و «نخستین آثار در این حوزه» یاد می کند. (33)
سید رضی رحمه الله، با این همه و با وجود تتبع فراوان، گزیده گویی و شرح دقیق و موجز روایات، کار خویش را به دور از کاستی نمی داند و فروتنانه کاستی های آن را بیش از دستاوردهای خود برمی شمارد. (34)
المجازات النبویه، مشتمل بر بیش از 360 روایت منقول از پیامبر اکرم صلی
الله علیه و آله و سلم است که سید رضی رحمه الله به شرح و تبیین معانی آنها پرداخته است. وی ابتدا موضع مورد نظر از روایت را- که دربرگیرنده مجاز است- ذکر کرده و سپس بر اساس شواهد لغوی، آیات و روایات و... وجوه معنایی آن را تبیین می کند. روایات مورد نظر سید رضی رحمه الله در این کتاب گاه، به صورت کامل و گاه تقطیع شده، ذکر شده اند و جز در موارد نادر، به منابع و اسناد آنها اشاره نشده است. المجازات النبویه فاقد ساختار و دسته بندی موضوعی است؛ زیرا روایات در آن، بدون نظم و ترتیب یا موضوع بندی معینی، پی در پی آمده اند. این وضعیت به اهتمام سید رضی رحمه الله به گزیده گویی و ضیق وقت در تدوین کتاب برمی گردد که خود در مقدمه و خاتمه کتاب به آنها اشاره کرده است. (35)

پی نوشت ها :

1) استادیار گروه علوم قرآن و حدیث دانشگاه تهران.
2) کارشناس ارشد علوم قرآن و حدیث.
3) ر.ک : الرعایه فی علم الدرایه، ص124؛ تیسیر مصطلح الحدیث، ص 58؛ کیف نتعامل مع السنه النبویه، ص175- 190.
4) برای نمونه ر.ک : الجامع، ج7، ص121- 122؛ صحیح مسلم، ج7، ص144؛ تأویل مختلف الحدیث، ص 196- 197؛ معانی الاخبار، ص 313-314؛ تصحیح الاعتقادات الامامیه، ص 146- 147؛ کتاب اسرار البلاغه، ص 358؛ الامالی، ج 2، ص2- 6؛ الوافی، ج 1، ص424؛ بحارالأنوار، ج 27، ص90.
5) ر.ک : المجازات النبویه، ص 28، 177- 178، 185، 396.
6) العین، ج 6، ص154؛ لسان العرب، ج 5، ص226.
7) لسان العرب، ج 5، ص329.
8) الایضاح فی علوم البلاغه، ص 154.
9) ر.ک : اسرار البلاغه، ص 395 و 350؛ مختصر المعانی، ص 218؛ جواهر البلاغه، ص 290- 291؛ اصول الفقه، ص54.
10) ر.ک : مفتاح العلوم، ص 162؛ الایضاح، ص 121؛ مختصر المعانی، ص 183؛ جواهر البلاغه، ص 244- 245؛ علوم البلاغه، ص 189. برای آشنایی با دیدگاه های علمای ادب و مقایسه آنها در این باره ر. ک : المعجم المفصل، ص 269- 270.
11) ر.ک : جواهر البلاغه، ص 245- 246؛ علوم البلاغه، ص 190- 192.
12) دلیل شرعی در مقابل دلیل عقلی، یکی از ادله استباط حکم شرعی است که از شارع(کتاب و سنت) صادر شده و در آن دلالتی بر حکم شرعی وجود دارد. دلیل شرعی لفظی، همان کلام شارع است و از «مجاز» ذیل دلیل شرعی لفظی سخن گفته می شود(ر.ک : دروس فی علم الاصول، ص 269- 270 و 403- 406).
13) ر.ک : دروس، ص 268- 272.
14) قرینه دوگونه است: «مانعه(صارفه)» و «معینه». از آن جا که حمل لفظ برغیر معنای موضوع له در مجاز، خلاف اصل محسوب می شود، به قرینه ای نیاز است که خلاف اصل را تجویز کند. منظور از قرینه در مجاز، به کاربردن علامت و نشانه ای است که نشان دهد معنای حقیقی منظور نیست و ذهن شنونده را از آن منصرف کند. این قرینه را اصطلاحاً «قرینه مانعه یا صارفه» گویند؛ یعنی قرینه ای که از حمل لفظ بر معنای موضوع له آن باز می دارد. «قرینه معینه» نیز آن است که برای تعیین معانی حقیقی لفظ مشترک به کار می رود (ر.ک: الدروس، ص 403).
15) ر.ک : اسرار البلاغه، ص 350 و 395؛ مفتاح العلوم، ص 359؛ مختصر المعانی، ص 218؛ جواهر البلاغه، ص 290- 291؛ علوم البلاغه، ص 229، اصول الفقه، ص54؛ مبانی استنباط حقوق اسلامی، ص29؛ برای آشنایی با دیدگاه جمهور علمای ادب ر.ک : المعجم المفصل، ص 637-639.
16) ر.ک : اصول الفقه، ص36.
17) الایضاح، ص154، مختصر المعانی، ص 215- 216.
18) ر.ک : اسرار البلاغه، ص411؛ مفتاح العلوم، ص363- 462؛ مختصر المعانی، ص215.
19) ر.ک : اسرار البلاغه، ص408.
20) ر.ک : همان، ص208.
21) ر.ک : همان، ص385؛ مفتاح العلوم، ص393؛ الاتقان، ج2، ص29؛ علوم البلاغه، ص270.
22) سوره قصص، آیه 4.
23) برای آشنایی با مجاز عقلی و علائق آن ر.ک : اسرار البلاغه، ص366- 416؛ مفتاح العلوم، ص 393- 399؛ الاتقان، ج2، ص29- 30؛ جواهر البلاغه، ص 296- 298؛ علوم البلاغه، ص 270- 276.
24) ر.ک : رجال النجاشی، ص 398؛ رجال ابن داوود، ص 308؛ رجال العلامه الحلی، ص164.
25) ر.ک : سید رضی (دوانی)، ص 15- 27؛ سید رضی (جعفری)، ص27- 34.
26) ر.ک : سید رضی (دوانی)، ص 33- 40؛ سید رضی (جعفری)، ص 35- 38.
27) ر.ک : رجال النجاشی، ص270؛ رجال ابن داوود، ص340؛ رجال العلامه الحلی، ص 94؛ الفهرست، ص 98- 100.
28) ر.ک : سید رضی (دوانی)، ص41؛ سید رضی (جعفری)، ص23- 26.
29) ر.ک : سید رضی (جعفری)، ص52- 53؛ سید رضی (دوانی)، ص161- 164.
30) ر.ک : سید رضی (دوانی)، ص179- 193؛ سید رضی (جعفری)، ص57- 76.
31) ر.ک : المجازات النبویه، ص27.
32) ر.ک : همان جا.
33) ر.ک : همان جا.
34) ر.ک : همان، ص28.
35) ر.ک : همان، ص27- 28 و 396.

منبع: فصلنامه علمی-پژوهشی علوم حدیث 55