نویسنده: سید محمّد صادق حسینی سرشت (1)



 

فرزندان

أبوحمزه ثمالی، دارای هفت فرزند است. شش تن از آنها پسر و یکی دختر است. اسامی آنها بدین قرار است: «نوح»، «منصور»، «حمزه»، «حسین»، «محمد» و«علی». (2) درباره ی سه نفر اوّل آمده که در قیام زید بن علی شرکت جستند و به شهادت رسیدند. (3) سه نفر دیگر از محدّثان و همگی ثقه اند. (4) در ذیل، به بررسی اجمالی این سه نفر پرداخته می شود.

حسین بن ابو حمزه

عدّه ای وی را نوه «ابوحمزه»، یعنی فرزند دختر وی دانسته اند. صاحب الفوائد الرجالیه چنین عقیده ای دارد، ولی مراد وی «حسین بن ابوحمزه لیثی» است که «حسین بن ابوحمزه ثمالی» دایی اوست. (5) و این که بگوییم این دو یک نفر هستند، حرفی نادرست است، ولی مهمّ این است که هر دو توثیق شده اند و در نقل روایت مورد اعتماد قرار می گیرند. (6) کشّی نیز درباره ی مورد وثاقت آنان شهادت می دهد. (7) علامه مجلسی درالوجیزه فی علم الرجال، بحرانی میرداماد، فاضل و جزایری آن دو تن را ثقه می دانند. (8) امّا علامه حلّی در خلاصه الأقوال آن دو را یکی دانسته اند. (9) برخی چون وحید بهبهانی (م1206ق) و میرداماد متذکّر شده اند که وی در الفهرست شیخ به عنوان حسین بن حمزه نام برده شده است، ولی حسین بن
ابوحمزه ذکر نشده است. این عبارت با کلام مرحوم مامقانی متفاوت است. وی می گوید که در سه نسخه ای که از الفهرست شیخ به دست اینجانب رسیده است، حسین بن أبوحمزه ذکر شده است. او دارای کتاب بوده است. علما برای تمایز میان وی و همنامان وی (تمییز مشترکات) آورده اند که «حسین بن ابوحمزه» از صادقین(علیهما السلام)روایت کرده است. وی همچنین از پدرش و عدّه ای دیگر نیز نقل روایت کرده است. (10)

محمّد ابن ابو حمزه

این نام میان محمّد بن ابوحمزه ثمالی- که ثقه است- و محمّد بن ابوحمزه تیملی- که شیخ او را جزو اصحاب امام صادق (علیه السلام) ذکر کرده است، ولی ثقه نیست- (11) مشترک است. بعید به نظر می رسد که ثمالی تصحیفی از تیملی باشد؛ که اگر چنین باشد، یکی هستند. (12) نجاشی و شیخ بر این باورند که وی کتابی در حدیث داشته است. (13) کشّی نیز وی را همراه دو برادرش از افراد فاضل و مورد اعتماد برشمرده است. (14) برقی وی را از اصحاب امام صادق (علیه السلام) و از
جمله مَوالی ذکر کرده است. (15) وی از امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام) و دیگران بالغ بر 288 روایت نقل کرده است. جمعی نیز از او به نقل روایت پرداخته اند. (16)

علی بن ابی حمزه

این نام میان علی بن ابو حمزه ثمالی- که ثقه است- و علی بن أبی حمزه بطائنی- که تضعیف شده- مشترک است. (17) ابن غضایری درباره ی «علی بن أبوحمزه بطائنی» گفته لعنت خدا بر وی باد که از شدیدترین دشمنان امام رضا (علیه السلام) بوده است. علامه حلّی نیز به نقل کلام ابن غضایری در این باره پرداخته است. مرحوم کشّی نیز روایات چندی در ذّم وی آورده است؛ (18) امّا علی بن ابو حمزه ثمالی از ثقات است. کشّی او را در زمره افراد مورد اطمینان در نقل احادیث ائمه اطهار (علیهم السّلام) دانسته است. علامه مجلسی و دیگران او را مورد اطمینان دانسته اند. (19) مرحوم مامقانی شکّ در وثاقت وی را ردّ کرده است. (20) وی فرزندی به نام حسین داشته است. (21)

طبقه

برای تشخیص طبقه ی راوی، پس از شناخت سال ولادت و وفات، باید به شناخت اساتید و شاگردان وی پرداخت؛ یعنی باید بدانیم که وی از چه کسانی به نقل روایات خود پرداخته است و چه کسانی نیز از او به نقل روایت پرداخته اند.

ولادت و وفات

درباره ی سال تولّد و وفات وی اختلاف نظر وجود دارد. درباره ی سال وفات وی چهار قول: 105، 148، 150 و 170 وارد شده است، ولی صحیح ترین قول وفات وی در سال150 است. (22) درباره ی سال تولّد ایشان باید گفت که بنا بر عقیده برخی در زمان امام حسن مجتبی (علیه السلام) بوده است و از ایشان به نقل روایت پرداخته است. مرحوم طبرسی در مجمع البیان، (23) ذیل تفسیر آیه «وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلاَ فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَکَانٍ قَرِیبٍ»، (24) از ابو حمزه، از حسنین علیهما السلام به نقل حدیث پرداخته است. مرحوم مامقانی در نقد و بررسی این روایت چنین آورده
است:
1. لازمه ی چنین کلامی این است که وی در سنّ بلوغ، امام حسن مجتبی(علیه السلام)را درک کرده باشد. از دیگر سو، سال شهادت امام حسن مجتبی (علیه السلام) 49 است؛ لذا، وی حداقل باید در سال 34 متولد شده باشد و اگر سال وفاتش 150 هجری حساب گردد، سنّ او 114 سال می شود و کسی چنین چیزی را نقل نکرده است و اگر سال وفاتش را 105 بدانیم، لازمه اش این است که از امام صادق (علیه السلام) روایت نکرده باشد؛ زیرا امامت ایشان از سال 106 هجری شروع گردیده است.
2. لازمه این قول این است که وی شش تن از ائمه (علیهم السّلام) را درک کرده باشد؛ یعنی از امام حسن مجتبی (علیه السلام) تا امام کاظم علیه السلام. البتّه این امر مُحالی نیست، چرا که جابر بن عبدالله انصاری هفت تن از معصومان (علیهم السّلام) یعنی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) تا امام باقر (علیه السلام) را درک کرده است و یا عبدالله بن شریک شش تن از ائمه (علیهم السّلام)، یعنی از امام علی (علیه السلام) تا امام صادق (علیه السلام) را درک کرده است. همچنین علی بن جعفر نیز شش تن از ائمه (علیهم السّلام)، یعنی از امام کاظم (علیه السلام) تا امام زمان (عج) را درک کرده است. امّا چنین امری درباره ی ابوحمزه ثمالی بعید به نظر می رسد، چون تفاوت سال های آخر امامت امام حسن مجتبی (علیه السلام) تا اوایل امامت امام کاظم (علیه السلام) در حدود 99 سال است. حال اگر ده سال آغازین عمر او را نیز بدان اضافه کنیم تا شرایط درک روایت از امام حسن مجتبی (علیه السلام) را داشته باشد، عمر وی 109سال خواهد شد.
اگر نقل هایی که وفات وی را سال 158 می دانند و معتقدند او مرگ منصور دوانیقی را درک کرده است، بپذیریم، عمر وی حدود 107سال خواهد شد و هیچ ذکر نکرده که عمر وی تا بدین حدّ بوده است و این افراطی بیش نیست؛ زیرا، درک امام رضا (علیه السلام) (25) با امام حسن مجتبی (علیه السلام) قابل جمع نیست، به خصوص این که امام رضا (علیه السلام) در حدیثی تأکید می کند که ابوحمزه به چهار تن از ما ائمه (علیهم السّلام)؛ یعنی، امام سجاد (علیه السلام)،
صادقین (علیه السلام) و امام موسی کاظم (علیه السلام) خدمت کرد. این نظریه پذیرفتنی نیست. از دیگر سو، میان وفات امام سجاد (علیه السلام) و اوایل امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) در حدود 53 سال است و اگر منصفانه عمل کنیم که مدّتی در زمان امام موسی کاظم (علیه السلام) زندگی کرده است، از عمر متعارف او تجاوز می کند. (26)
نکته قابل توجّه در روایت مجمع البیان- که از دید علامه تستری پنهان نمانده، آن است که خبر مذکور درباره ی حسن بن حسن بن علی علیهما السلام؛ یعنی حسن مثنّی، پسر عموی امام سجّاد (علیه السلام) است که معاصر ابوحمزه نیز هست. (27)
ایشان، همچنین متذکّر شده که اگرابوحمزه فوت منصور دوانیقی را درک کرده باشد، لازمه اش این است که وی ده سال از امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) را درک کرده باشد؛ زیرا وی در سال 158 هجری فوت کرده و آنچه در کشف الغمّه آمده، در اصل، خبری از ابن أبی حمزه فرزند اوست. (28) کوتاه سخن، آن که وفات ابوحمزه در سال 150 است و دیگر اقوال خدشه پذیرند.

اساتید

از جمله اساتید وی امام سجاد (علیه السلام)، صادقین (علیهما السلام) و امام کاظم (علیه السلام) بوده اند که ابوحمزه از آنان نقل روایت کرده است. آیه الله خوئی (م 1369ش) در معجم رجال الحدیث در بیان اساتید وی این گونه آورده است:
علی بن حسین (علیه السلام)، أبوجعفر (علیه السلام)، ابا عبدالله الصادق (علیه السلام)، أبی رزّین أسدی، جابر بن عبدالله انصاری، شهر بن حوشب و عبدالله بن حسین. (29)
از دیدگاه اهل سنّت نیز وی از این افراد نقل روایت کرده است:
اصبغ بن نباته، انس بن مالک، زاذان بن ابی عمر کندی، سالم بن ابی الجعد الغطفانی، سعید بن جبیر، عامر الشعبی، عبدالرحمن بن جندب الغزاری، ابی الیقظان عثمان بن عمیر، ابی سعید عقیصا التیمی- که اسمش دیناراست-، عکرمه مولی ابن عباس، علی بن حسین بن ابی طالب، ابی إسحاق عمرو بن عبدالله السبیعی، ابی جعفر محمد بن علی بن حسین بن ابی طالب و نجبه ابی عمّار الخزاعی. (30)
باتوجّه به دوران امامت امام سجاد (علیه السلام) (61-94) وی از تابع تابعین به شمار می آید.

شاگردان

عبارت نجاشی درباره ی أبوحمزه ثُمالی که گفته از وی بسیاری از شیعیان روایت کرده ند، گواه بر سند جامع روایی است که از وی بر جای مانده است. (31)
در منابع روایی اهل سنّت نیز بسیاری از محدّثین ا زوی به نقل روایت پرداخته اند. مزّی شاگردان وی را چنین بر می شمرد: ابوایوب، ابوسعید المکاری، ابن رئاب، ابن محبوب، ابن مُسکان، (32) ابان بن عثمان، ابراهیم بن عمر، اسد بن ابی العلاء، بکر بن سالم، عن ابیه، حسن بن حمزه (33) عن جده، حسن بن راشد، حسن بن محبوب، حکم الحنّاط، حمّاد بن ابی طلحه، بیاع السابری، خالد بن ماد القَلانِسی،
داود الرقی، سیف بن عمیره، شعیب بن عقر قوفی، صفوان جمّال، عاصم بن حمید، عاصم الحّناط، عائذ الاحْمَسی، عبدالله بن سنان، علی بن حکم، علی بن رئاب، عمرو بن خالد، عیسی بن شبیر، مالک بن عطیه الاحمسی، محمّد بن اسماعیل، محمّد بن سلیمان، محمّد بن فضیل، محمّد بن مسلم، مخلّد ابوشکر، هشام بن سالم، یونس و کرّام.
وی پس از آن به ذکر طریقی از خود به ابوحمزه می پردازد. (34) در کتب اهل سنّت نیز چنین وارد شده که اشخاصی چون وکیع بن جرّاح، ابوبکر بن عیاش، سفیان الثوری، عمرو بن ابی مقدام و... از او به نقل روایت پرداخته اند. (35)

پی نوشت ها :

1) دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی- واحد علوم و تحقیقات تهران.
2) الفوائد الرجالیه، ج1، ص260.
3) راویان نور؛ ابوحمزه ثمالی، ص22-23.
4) قال أبوعمرو: سألتُ ابا الحسن حمدویه بن نصیر: علی بن أبی حمزه الثمالی و الحسین بن أبی حمزه و محمد أخویه و أبیه، فقال: کلّهم ثقات فاضلون.
5) الفوائد الرجالیه، ج1، ص261- 262.
6) راویان نور؛ ابوحمزه ثمالی، ص25.
7) رجال الکشّی(اختیار معرفه الرجال)، ص707.
8) راویان نور؛ ابوحمزه ثمالی، ص25.
9) همان.
10) همان، ص25- 26.
11) الفوائد الرجالیه، ج1، ص261- 262.
12) همان، ص262.
13) راویان نور؛ ابوحمزه ثمالی، ص27.
14) همان.
15) همان.
16) همان.
17) الفوائد الرجالیه، ج1، ص261.
18) همان، ص262.
19) راویان نور؛ ابوحمزه ثمالی، ص28.
20) همان؛ نیز ر.ک : تنقیح المقال فی علم الرجال، ج2، ص263.
21) همان، ص30.
22) شیخ طوسی این عدد را صحیح دانسته است. او چنین نگاشته است : «ثابت بن دینار الأزدی الثمالی الکوفی، یکنّی أبا حمزه مات سنه خمسین و مائه» (الرجال، ص174؛ و نیز ر.ک : مستدرکات فی علم الرجال، ج2، ص81).
23) مجمع البیان، ج1، ص462.
24) سوره سبأ، آیه51.
25) این سخن غیر قابل قبول است، زیرا مدّت امامت امام موسی کاظم (علیه السلام) درحدود 35 سال بوده است و مدّت عمر وی عدد غیر قابل قبولی به دست می دهد.
26) تنقیح المقال فی علم الرجال، ج1، ص189- 190.
27) قاموس الرجال، ج2، ص449.
28) همان، ج2، ص449- 450.
29) معجم رجال الحدیث، ج22، ص145- 146.
30) تهذیب الکمال، ج3، ش805.
31) قاموس الرجال، ج2، ص453.
32) شاید مراد از وی «عبدالله بن مُسکان»، از اصحاب اجماع طبقه دوم باشد.
33) شاید مراد، این است که حمزه دارای فرزندی به نام حسن بوده است که از او به نقل حدیث پرداخته است.
34) معجم رجال الحدیث، ج22، ص145- 146.
35) تهذیب الکمال، ج3، ش805.

منبع: فصلنامه علمی-پژوهشی علوم حدیث 55