نویسنده: روح الله رضوانی*



 

چکیده

تحلیل محتوا یکی از مباحث مهم و کاربردی است که پژوهشگران با استفاده از این روش به وارسی داده های خود می پردازند. روش تحلیل محتوا کمّی است و در مباحث علوم اجتماعی کاربرد زیادی دارد. از این طریق می توان به تحلیل گفتمان نوشتار، از قبیل مقالات، کتاب ها، سخنرانی ها، فیلم ها، تصاویر، حرکات، نحو، ادای کلمات، تکرار کلمات پنهان و زیرین و پدیده های مرتبط با موضوع پژوهش را بدست آورده به اهدافی که پژوهش در راستای آن انجام می گیرد، نزدیک شود. این مقاله با رویکرد تحلیلی و اسنادی به بررسی کم و کیف تحلیل محتوا می پردازد.
کلید واژه ها: تحلیل، محتوا، متن و پیام.

مقدمه

تحلیل محتوا روشی است که می توان آن را درباره انواع گوناگون پیام های مندرج در آثار ادبی، مقاله ها، اسناد رسمی، خطابه ها، اعلامیه های سیاسی، گزارش های اجتماعات، برنامه های شنیداری و دیداری و گزارش مصاحبه های نیمه رهنمودی به کار بست. واژه هایی که نویسنده سخنران یا پاسخگو به کار می برد، بسامد آنها، وجه آرایش آنها در جمله، ساختمان خطابه و چگونگی بسط آن، منابع اطلاعاتی هستند که بر مبنای آنها محقق می کوشد به شناختی دست یابد. این شناخت ممکن است درباره خود گوینده باشد. مثلاً ایدئولوژی یک روزنامه، تصورات یک شخص یا منطق یک سازمان یا یک گروه، از راه مطالعه اسناد داخلی، یا درباره وضعیت های اجتماعی که خطابه در آن تولید شده است. مثلاً، شیوه جامعه پذیری در خطبه های نماز جمعه، کتاب درسی، و یا درباره تجربه ای تعارض آمیز همچون، تبلیغات زمان جنگ.
روش های تحلیل محتوا ایجاب می کند که از فنون نسبتاً دقیقی استفاده شود. مثل محاسبه بسامدهای نسبی یا همبستگی هایی که میان واژه ها به کار رفته، تنها به کمک روش های ساخته شده و با ثبات است که محقق می تواند تفسیری عینی و خارج از مدار ارزش ها و تصورات شخصی خود ارائه دهد.
برخلاف زبان شناسی، هدف تحلیل محتوا در علوم اجتماعی فهم کارکرد زبان به عنوان زبان نیست. همچنین منظور از مطالعه دقیق و موشکافانه جنبه های صوری خطابه این نیست که ازآنها معلوماتی درباره موضوعی خارج از خودشان کسب کنیم. از این رو، جنبه های صوری ارتباط کلامی به عنوان شاخص های فعالیت معرفتی گوینده، معانی اجتماعی یا سیاسی گفتار وی یا مصرف اجتماعی، که از ارتباط کلامی به دست می آورد، ملاحظه می شوند.
تحلیل محتوا در تحقیق اجتماعی روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. دلیل آن، امکانی است که برای تحلیل منظم اطلاعات و اظهار نظرهای عمیق تر و پیچیده تر مثل گزارش مصاحبه های نیمه رهنمودی عرضه می کند. روش تحلیل محتوا، یا دست کم برخی گونه های آن، وقتی که موضوع کار آن از موارد ارزشمند تهیه شده باشد. بهتر از هر روش تحقیق دیگری اجازه می دهد تا دقت عمل روش شناختی و ژرفا نگری را، که معمولاً به آسانی بدست نمی آید، به شیوه هماهنگی برآورده سازد.
تحلیل محتوای کمی، زمانی که با یک فرضیه یا سوال روشن روبرو باشد. دارای کارایی بیشتری نسبت به زمانی خواهد بود که محقق بدون فرضیه و سوال به جمع آوری داده ها بپردازد. داشتن فرضیه وسوال به این معناست که طرح تحقیق می تواند فقط روی داده های مربوط متمرکز شود. از آن مهم تر اینکه محقق با یک فرضیه یا سوال روشن می تواند نوع تحلیلی راکه به فرضیه یا سوال می پردازد، در ذهن خودمجسم سازد.

تاریخچه تحلیل محتوا

استفاده از مباحث تحلیل محتوا در متن، به دوران بسی دور بر می گردد. آن گونه که از تاریخ بر می آید، در عصر طلایی تمدن یونان باستان مباحث تحلیل محتوا مورد بهره وری قرار می گرفته است. (1) به نظر می رسد، استفاده تاریخی تحلیل محتوا در بعد علمی آن را می توان به بهره گیری از تحلیل محتوا در شناخت کلمات، لغات و اصطلاحات کتاب های مقدس مثل تورات، انجیل، قرآن نسبت داد. با توجه به عمق معانی در کتاب های مقدس، مفسران به تحلیل محتوای لغات و مفاهیم آن می پرداختند. از سوی دیگر، برای تفکیک عبارتی که به متون مقدس نسبت داده شده بود، به واسطه تحلیل محتوا مورد شناسایی قرار می گرفت. (2) گویا اولین مورد مستند تحلیل کمی متون به قرن هجدهم بر می گردد. فردی سوئدی به نام دورینگ (1955- 1954) ماجرایی را در مورد 90 سرود مذهبی شرح می دهد که بحث درباره خطرناک بودن مضمون این اشعار می باشد و برای رهایی از این ماجرا، به کمک از تحلیل محتوا، مقایسه ای میان متون انجام میگیرد. در آلمان، لویل (1903) طرح طبقه بندی گسترده را برای ساختار درونی محتوا با توجه به کارکرد روزنامه ها انتشار می دهد. (3) باید توجه داشت که در متون ادبی تحلیل محتوا برای شناخت سبک کلمات و مضامینی که به مولف نسبت داده می شده و شناخت دوره ای که نویسنده به آن تعلق داشته، با در نظر گفتن شرایطی که بر جامعه آن روز حاکم بوده انجام می گرفته است. برای مثال، می توان از سبک ملک الشعرای بهار یاد نمود که برای شناخت ورود لغات عربی در کتاب های فارسی در طی قرن چهارم و پنجم از تحلیل محتوا استفاده می کرده است. (4)

تعریف تحلیل محتوا

تحلیل محتوا روش تحقیقی است برای گرفتن نتایج معتبر و قابل تکرار از داده های استخراج شده از متن. (5) تحلیل محتوا «هر فنی است که به کمک آن، ویژگی های خاص
پیام ها را به طور نظام یافته و عینی مورد شناسایی قرار می دهند» (6) ولیزر و وینر تحلیل محتوا را هر رویه نظام مندی که به منظور بررسی محتوای اطلاعات ضبط شده باشد تعریف می کند. کریپندورف آن را به عنوان یک فن پژوهشی برای ربط دادن داده ها به مضمون آن به گونه ای معتبر و تکرار پذیر تعریف می کند. (7) بنابراین، تحلیل محتوا عبارت است از: فنی که به وسیله آن مشخصات خاص پیام به طور روشمند و دقیق جهت استنباط علمی شناسایی می شوند. دقت و عینیت امر متضمن آن است که تحلیل مبتنی بر قواعد مشخصی باشد تا به دانش پژوهان امکان دهد از پژوهش های مختلف به نتایج یکسان مورد نظر دست یابند. (8) کرلنگر بر این باور است که تحلیل محتوا دارای ویژگی های زیرمی باشد:
الف) تحلیل محتوا روشی نظام مند است؛ به این معنا محتوایی که قرار است مورد ارزیابی قرار گیرد، باید براساس قواعد روشن و ثابتی برگزیده شود.
ب) تحلیل محتوا روشی عینی است. بنابراین، ساخته های ذهنی پژوهشگر نباید در آن دخالت داشته باشد.
ج) از آنجایی که تحلیل محتوا کمی است، هدف اصلی تحلیل محتوا بازنمایی دقیق مجموعه ای از پیام می باشد. (9)

مراحل تحلیل محتوا

تحلیل محتوا نوعی بررسی اسناد و مدارک می باشد که ممکن است شخص پژوهشگر یا افراد دیگر به جمع آوری آن پرداخته باشند. ولی تحلیل و وارسی آن توسط شخص محقق انجام می گیرد که کلمات، عبارات، اسامی، بندها، تصاویر، موضوع ها یا هر جلوه ویژه ای که مورد نظر پژوهشگر است در برگه ثبت می گردد. با وجود تنوع اسناد و مدارک، از روش علمی برای تحلیل آن استفاده می شود. فرایند کلی عملیات تحلیل محتوا عبارت است از:
1- موضوع مورد مطالعه از قبل تعیین می گردد که می تواند لغات، جملات، عناوین اصلی مقالات و موارد مشابه آن باشد. به عنوان نمونه، پژوهش برای بدست آوردن بار ارزشی به کار رفته در یک مقاله انجام می گیرد.
2- بیان یک چارچوب که تئوری تحقیق بر آن مبتنی است. با توجه به تئوری موجود، فرضیه ها و متغیرهای مرتبط با مفاهیم مشخص می گردد و با استفاده از روش
مناسب برای متغیرهای مورد نظر و یا اهدافی که بر آن مرتب می باشد، به تحلیل داده ها پرداخته می شود.
3- در نظر گرفتن وسیله ای برای اندازه گیری متغیرها. به عنوان مثال، تهیه فهرستی ازواژگان کلیدی به قصد شمارش آن و بدست آوردن معانی که در آن واژگان قصد گردیده است.
4- تهیه و تنظیم ابزار جمع آوری اطلاعات با توجه به موضوعی که قرار است پژوهش در آن انجام گیرد.
5- جمع آوری اطلاعات مربوط به طرح تحقیق، با در نظر گرفتن زمان مشخص و مکانی که قرار است عملیات در آن انجام گیرد. در ضمن لازم است به جمع آوری متن ها یا واژه هایی پرداخته شود که به طور عموم در مسئله مورد پژوهش کاربرد داشته باشد. پس از انجام مراحل فوق، داده های جمع آوری شده به دسته های مختلف طبقه بندی می گردد.
6- پژوهشگر پس از جمع آوری اطلاعات، به تجزیه و تحلیل آن دسته از داده هایی می پردازد که با فرضیه تحقیق مرتبط می باشد تا بتواند نتایج مورد نظر را بدست آورد. (10)

محورهای مناسب برای تحلیل محتوا

از جمله محورهای مناسب برای تحلیل محتوا عبارتند از: گزارش های بایگانی شده، اسناد و مدارک، نامه ها، خاطرات، مقالات، روزنامه ها، یادداشت های جلسات زنده، فیلم ها، برنامه های همایش رادیو و تلویزیون (11). به عنوان مثال، می توان از طریق تحلیل محتوا، به مقایسه میان قرآن و نهج البلاغه در مورد تعداد کلماتی که لفظ «الله» به کار رفته پرداخت. با تهیه یک جدول با جمع آوری کلمات بکار رفته با لفظ جلاله «الله» در این دو کتاب در دو ستون جداگانه مبادرت ورزید. آنگاه با روش تحلیل محتوا، در عین توجه به تأکیدات به کار رفته با لحن های خاص، همراه کلمه «الله» دراین دو کتاب، به ویژه در کتاب نهج البلاغه می توان به شرایط حاکم بر جامعه ای که حضرت علی (علیه السلام) در آن می زیسته دست یافت؛ زیرا از نقل قول های تاریخ این گونه بر می آید که گروه کثیری از مردم به دلیل کرامتی که از حضرت علی (علیه السلام) مشاهده می نمودند، نسبت به حضرت غلو می نمودند. از این رو، حضرت در سخنان خود واژه «الله» را همراه با تأکید خاص بسیار به کار می گرفت تا جاهلان را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد.

پی نوشت ها :

*دانشجوی دکترای جامعه شناسی دانشگاه تهران. دریافت: 89/5/3 پذیرش: 89/8/13
rlorezvani @ yahoo.com
1- فرامرز رفیع پور، تکنیک های خاص تحقیق در علوم اجتماعی، ص 110.
2- باقرساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ج2، ص 300.
3- کریپندورف باقر، تحلیل محتوا، مبانی روش شناسی، ترجمه هوشنگ نایبی، ص 13-14.
4- باقرساروخانی، روش های تحقیق در علوم اجتماعی، ص 301.
5- رایف دانیل، لیسی استفن، جی. فیکو فریدریک، تحلیل پیام های رسانه ای (کاربرد تحلیل محتوای کمی در تحقیق)، ترجمه مهدخت بروجردی علوی، ص 23.
6- چاوا فرانکفورد، دیوید نچمیاس، روش های پژوهش های در علوم اجتماعی، ترجمه فاضل لارجانی و رضا فاضلی، ص 469.
7- راجردی، ویمر و جوزف آر. دومینیک، تحقیق در رسانه های جمعی، ترجمه دکتر کاووس سید امامی، ص 217.
8- محمود طالقانی، روش تحقیق نظری، ص 95-96.
9- راجردی. ویمر و جوزف آر. دومینک، تحقیق در رسانه های جمعی، ص217- 218.
10- محمود طالقانی، روش تحقیق نظری، ص96، رفیع پور فرامرز، تکنیک های خاص تحقیق در علوم اجتماعی، ص 119-120. جمع نویسندگان، کتاب آگاه، ج1، ص 217- 218.
11- چاوا فرانکفورد، دیوید نچمیاس، روش های پژوهش در علوم اجتماعی، ص 496، ارل ببی، روش تحقیق در علوم اجتماعی، ترجمه رضا فاضل، ج2، ص 644.

منبع: نشریه پژوهش، شماره 3.