شیوه های تربیت جنسی پیش از ازدواج(4)
برای کودکان درباره ی مسائل جنسی، سؤالاتی مطرح است که می خواهد جواب درست همه آنها را پیدا کند. با توجه به مسائلی چون: رشد سنی کودکان، آگاهی از تولدهای پیاپی و اطلاع از رفت و
نویسنده: علی نقی فقیهی
3.پاسخ دادن به پرسش های جنسی کودکان
برای کودکان درباره ی مسائل جنسی، سؤالاتی مطرح است که می خواهد جواب درست همه آنها را پیدا کند. با توجه به مسائلی چون: رشد سنی کودکان، آگاهی از تولدهای پیاپی و اطلاع از رفت و آمدهای مادران به بیمارستان، مشاهده نوزادها و جلب توجه همه به آنان و به مادرانشان در دوره پس از زایمان و میزان شکوفایی حس کنجکاوی کودکان، سؤالاتشان در زمینه مسائل جنسی، متفاوت و متنوع است. نمونه هایی از این سؤالات، عبارت اند از: بچه از کجا آمده است؟ چطور خداوند، این نوزاد را به ما داد؟ چگونه بچه از شکم مادر بیرون می آید؟ چرا بچه با من تفاوت دارد؟ آلت تناسلی دختر و پسر، چرا شبیه هم نیستند؟بعضی از پدران و مادران، از پاسخ دادن به این سؤالات، طفره می روند و پرده پوشی می کنند و با تعابیری چون: این پرسش ها به تو نیامده! بزرگ می شود، خودت می فهمی! بعداً برایت می گویم، بچه ها را ساکت می کنند و بعضی ها هم جواب های نادرست و خلاف واقع می دهند، مثل این که گفته می شود: خدا این بچه را از آسمان برای ما فرستاده یا از بیمارستان خریدیم! کودک، معمولاً می فهمد که این پاسخ ها، جواب درست سؤالات او نیستند و پدر و مادر، دارند او را فریب می دهند. به نظر می رسد که باید در سطح فهم کودکان، سؤالات آنها در مسائل جنسی، پاسخ داده شود و از پرده پوشی و پاسخ های خلاف واقع پرهیز گردد؛ زیرا عوارض فراوانی دارد، از جمله، ممکن است آنها به دوستان و یا منابعی غیر مطمئن روی آورند که چه بسا زمینه ی انحرافات جنسی را در آنان موجب می گردد.
ویلیام آلفسون، معتقد است که اگر والدین، فرزندان خود را تا حد لزوم، از امور جنسی آگاه کنند، کودک، برای به دست آوردن اطلاعات، هیجان خارق العاده ای از خود نشان نمی دهد و زندگی اش را در گرو غریزه ی جنسی قرار نمی دهد. بسیاری از کودکان در سنین پایین، کنجکاوی به خرج می دهند و درباره ی بدن خود و نحوه ی به دنیا آمدن بچه، سؤال می کنند. اگر والدین به این گونه سؤالات، جواب های اصولی بدهند، در نتیجه، هنگامی که کودک به سن بلوغ می رسد، والدین در مورد پرسیدن این گونه سؤالات، گرفتار شرمندگی بیهوده نمی شوند. چنین کودکانی، احتمالاً هنگامی که به سن بلوغ می رسند، در مورد مسائل جدیدی که به زندگی آنها مربوط می شود، صاحب اطلاعات کافی هستند و از هیچ مطلبی تعجب نمی کنند، در حالی که مطالبی که به آنها گفته شده، مثل تشریح رنگ ها برای آدم نابینا بوده است.(1)
نکات قابل توجه در اصول پاسخگویی به پرسش های کودکان عبارت اند از:
الف-در پاسخگویی به پرسش های جنسی کودکان، صراحت و شفافیت، تا حدی باید باشد که ابهام های ذهنی آنها رفع شود.
ب-پاسخ ها نباید به هیچ وجه، تحریک کننده باشند.
ج-در مواردی که یکی از والدین، توانایی پاسخگویی بهتری دارد، کودک به او ارجاع داده شود.
د-حجب و حیا باید رعایت شود و در پاسخگویی، از پرده دری اجتناب گردد.
هـ -از برخورد هیجانی یا نفرت انگیز با کودک، دوری شود. بعضی از والدین، به دلیل حجب و حیا یا موانع فرهنگی، هنگامی که کودکانشان چنین سؤال هایی را از آنها می پرسند، دستپاچه و شرمگین می شوند، می خندند و یا عصبانی می شوند. این برخوردها کنجکاوی کودک را بیشتر تحریک می کند؛ زیرا احساس می کند که وارد منطقه ممنوعه شده و حالا تا آن جا که می تواند باید کنجکاوی به خرج دهد؛ اما اگر برخورد والدین، عادی و معمولی باشد، کودک، تصور می کند که این پرسش او، با
دیگر پرسش هایش تفاوتی ندارد و از کنجکاوی بیش از حد، اجتناب می کند.
و-جواب ها باید به قدر کفایت و قانع کننده باشند و با این که بهتر است در پاسخ دادن به این سؤالات، از بیان اضافی و شرح و تفصیل بی مورد، خودداری کرد، امام باید در نظر داشت که پاسخ باید قانع کننده نیز باشد؛ زیرا اگر کودک، قانع نشود و پاسخ پرسش خود را به دست نیاورد، باز هم این سؤال را در ذهن می پروراند و ناچار است به منابع نامطمئن مراجعه کند تا پاسخ خود را بیابد.
ز-در پاسخ دادن به رشد سنی و سطح فهم کودک، باید توجه شود. کودک، در هر سنی، توانایی محدودی برای درک مفاهیم دارد که با گذران دوران رشد، این توانایی ها هم بیشتر می شوند. لذا والدین باید توجه داشته باشند که پاسخی مناسب، با سن و درک کودک ارائه دهند. مسلماً پاسخی که به یک کودک سه ساله داده می شود، باید با پاسخی که به کودک ده ساله داده می شود، متفاوت باشد.
لازم به توجه است که لزوم آموزش جنسی کودکان و پاسخ دادن درست به آنان، به این معنا نیست که والدین یا دیگر بزرگ سالان، مجاز هستند که هر نوع سخنی را در حضور کودکان بیان کنند؛ بلکه باید سعی کنند تا حد ممکن، از برانگیختن حس کنجکاوی آنها یا ایجاد سؤال در ذهنشان خودداری کنند؛ اما اگر کودکان، خود، سؤالی پرسیدند، باید به سؤالات آنها براساس اصولی که بیان شد، پاسخ داد.
در این زمینه، حکایتی وجود دارد با این مضمون که روزی علی بن جعفر با برادرشان امام کاظم (ع) بودند و ایشان می خواستند مطلبی را در امور زناشویی بیان کنند. آن هنگام پسری هم آنها را همراهی می کرد. اما پیش از بیان سخن، از آن پسر می خواهند که کمی از آنها فاصله بگیرد؛ زیرا سخنی خصوصی دارند. این امر، نشان می دهد که بیان هر سخنی در برابر کودکان، مجاز نیست.(2)
ب-دوره ی نوجوانی
نوجوانی را دوره ی بین کودکی و بزرگ سالی، برزخی میان نیاز و وابستگی به بزرگسالان و بی نیازی و وابستگی به خویشتن، و دوره ی پیدایش ادراک مفاهیم و افکار انتزاعی، تعریف کرده اند. بسیاری از روان شناسان هم به تعریف آن نپرداخته اند؛ بلکه ویژگی های این دوره از رشد را در بعد زمانی و تحولات جسمی و روانی مطرح کرده اند.از آن جا که ورود تخصصی در این بحث، خارج از حوصله این نوشتار است، بحث روش های تربیت جنسی پیش از ازدواج را پی می گیریم.
هر چند موارد سه گانه پیشین، در دوره ی نوجوانی هم تدوام می یابد، اما به تناسب تغییراتی که در این مرحله به وجود می آید، روش های دیگری را هم باید به کار بست. از این رو، در ادامه، به بیان آنچه لازم است که در این دوره، مورد توجه قرار گیرد، می پردازیم.
1.آگاهی دادن نسبت به تغییرات جسمی بلوغ
انسان در آغاز نوجوانی، دارای رشد و جهش خاصی است و با تغییرات جسمی، هورمونی و ظهور ویژگی های جنسی ثانویه، همراه است. این تغییرات، طی یک دوره تقریباً دو ساله رخ می دهد و با بلوغ جنسی، به اوج خود می رسد.(3)در خصوص تربیت جنسی نوجوان، والدین، دو وظیفه کلی و اساسی دارند. یکی این که او را با حقایق صحیح جنسی بیولوژیک، آشنا کنند تا او بداند دستگاه های جنسی چگونه کار می کنند و تأمین بهداشت آنها چگونه امکانپذیر است. دیگر این که یاد بدهند، نوجوان چگونه میل جنسی خود را با توجه به ارزش های اخلاقی و فرهنگی جامعه خود ارضاء کند و در نتیجه، از انحراف و پیدایش اضطراب و عوارض روانی دیگر، در امان باشد.
در این زمان، وظایف والدین نسبت به گذشته، پیچیده تر و سنگین تر می شوند؛ زیرا در گذشته، کودکان به محض پیدا شدن نشانه های رشد و بزرگ شدن جثه و احساس توانمندی بیشتر، وارد مرحله کار و فعالیت اجتماعی می شدند. دخترها هم
در سنین بسیار پایین (گاهی در یازده سالگی و یا پایین تر) ازدواج می کردند و در سیزده-چهارده سالگی، دارای فرزند می شدند. بیشتر پسرها چه بسا پیش از بیست سالگی ازدواج می کردند.
باید توجه داشت که بچه های دیروز، به مرحله دیگری از زندگی رسیده اند و برخورد با آنان با گذشته باید متفاوت باشد. چه بسا والدینی که تصور می کنند فرزندان آنها هنوز کودک اند، و از این رو از مشاهده تغییرات فرزندانشان دچار حیرت و تعجب و گاهی هم گرفتار خشم و عصبانیت می شوند. گویا غافلگیر شده اند و انتظار چنین تغییراتی را ندارند، بویژه این که تغییرات بلوغ، گاهی خیلی سریع و پیش از آن که والدین، آمادگی لازم را برای برخورد صحیح با آنها پیدا کند، رخ می دهد. لذا والدین باید بیش از آن که کودکان آنها وارد این مرحله جدید بشوند، نسبت به ویژگی های آنان اطلاعات لازم و کافی پیدا کنند تا بتوانند فرزندانشان را به شیوه ای صحیح تربیت کنند. لازم است که آنها اطلاعاتی را در مورد سن نوجوان، بلوغ و ویژگی های آن و تغییرات جسمی و روانی این دوره، به فرزندانشان منتقل سازند و به وظیفه خود در این راستا عمل نمایند.
2.آشنا سازی نسبت به طبیعی بودن تحولات نوجوانی
همواره اولین تغییرات در زندگی انسان، با نوعی ترس از ناشناخته ها و ابهام و سرگشتگی همراه است. اولین روزی که قاعدگی در دختری آغاز می شود و اولین دفعه ای که پسر، محتلم می شود، برای دختر و پسر، با ترس و اضطراب همراه است. این ترس و اضطراب، وقتی بیشتر می شود که هیچ آمادگی قبلی ای در مورد آن نداشته باشند و از طبیعی بودن آن، بی اطلاع باشند. بر عکس آن نیز صادق است؛ یعنی این اضطراب و ترس، وقتی به حداقل خود می رسد که کودک و نوجوان را از پیش برای این تغییرات، آماده کرده باشند.اولین قاعدگی برای دختران، چه بسا اضطراب و نگرانی بیشتری نسبت به پسرها در اولین احتلام داشته باشد. قاعدگی، از آن جا که با خونریزی همراه است و در منطقه ی
حساسی رخ می دهد که دختر، ممکن است از بیان آن شرم کند و خونریزی را نشانه نقص یا بیماری در آن قسمت بدن خود بداند، با ترس و وحشت بیشتری همراه است. اگر دختران نوجوان، از طبیعی بودن آن آگاه نباشند و والدین از پیش، آنها را برای این مرحله، آماده نکرده باشند، دچار اضطراب و افسردگی شدیدی می شوند که احیاناً به خودکشی نیز منجر می شود.(4)
بنابراین، مادران موظف اند که پیش از شروع اولین قاعدگی، در جوی دوستانه، برای او توضیح دهند که یکی از نشانه های طبیعی رشد یک دختر، شروع قاعدگی است که او را برای مرحله مهم تری از زندگی (یعنی مادر شدن) آماده می کند. سپس از راه ایجاد غرور نسبت به مادر شدن و برانگیختن حس مادری-که از کودکی، درون دختر بچه ها وجود دارد-، او را بیش از پیش، به طبیعی بودن و اهمیت این تحول بزرگ در زندگی دختران، آگاه کنند.
همچنین پدران باید با پسران خود در مورد احتلام و آماده شدن آنها برای بارور سازی، پدر شدن و تحمل مسئولیت خانه و خانواده آماده کنند و برای آنها توضیح دهند که این، امری طبیعی است که دلیلی برای شرمندگی از آن وجود ندارد. همان گونه که شروع قاعدگی، ممکن است باعث نگرانی دختران شود، نعوظ کنترل نشده و اولین انزال در پسرها نیز ممکن است نگرانی آنان را به دنبال داشته باشد. تحریک آلت جنسی هم مثل تحریک دیگر قسمت های بدن، ممکن است برای کودک لذت بخش باشد معمولاً بعد از بلوغ، شدت بیشتری می یابد.
در این دوران، آلت جنسی مردانه، به سادگی به طور ناگهانی یا در واکنش محرک های مختلفی چون: مناظر، صداها و بوها و کلمات تحریک کننده یا هر عامل دیگری متورم می شود و ممکن است باعث تحریک نوجوان شود. هر چند که نوجوانان، به توانایی خود در نعوظ، به عنوان نشانه مردانگی افتخار می کنند، ولی در عین حال، ممکن است از این که نمی توانند این واکنش را کنترل کنند، دچار
شرمندگی و نگرانی شوند. حتی ممکن است از این که بخواهند در کلاس درس بایستند، احساس نگرانی کنند. آنان در این فکرند که آیا نوجوانان دیگر هم در کنترل خود ناتوان اند؟ نوجوانان در این دوره و زمانه، آگاه ترند و از نسل قبل، کمتر احتمال دارد که نگران قاعدگی یا احتلام شبانه شوند. با وجود این، بسیاری از پسرها و دخترها بخصوص در اولین سال های نوجوانی، آموزش لازم را از والدین، مدرسه یا همسالان خود نمی گیرند و با ترس های بی جا، خود را شکنجه می دهند.
3.تعدیل حالت های روانی
تغییراتی که در سیستم عصبی و هورمونی نوجوان ایجاد می شود و رشدی که در قوای شناختی او رخ می دهد، باعث ایجاد تغییرات در خلق و خو و تمایلات نوجوان است. این تغییرات، گاهی خانواده را به وحشت می اندازد و باعث می شود که با نوجوان خود، رفتاری نامناسب داشته باشند و با دست خود، عوامل گریز او را از خانه و خانواده فراهم سازند.از نقطه نظر روانی، یکی از بارزترین ویژگی های نوجوانان، «استقلال طلبی» آنهاست. نوجوانان، گاهی برای ثابت کردن استقلال طلبی خود، به لجاجت با خانواده ها می پردازند و سعی می کنند قوانین خانه و احیاناً جامعه را زیر پا بگذارند و رفتارهایی انجام دهند که خلاف میل پدر و مادر است. این ویژگی ها وقتی تشدید می شوند که والدین، سعی در مقابله با فرزندان خود داشته باشند. به همین دلیل است که پیامبر (ص) دوره کودکی را-که مقارن با سن نوجوانی است-دوره «وزارت» او می داند.(5) یعنی وقتی کودک به سن نوجوانی می رسد باید اختیاراتی در حد وزیر داشته باشد؛ اما نه بدین معنا که مطلقاً از زیر نظارت والدین خارج شود. رفتار والدین با نوجوان باید همراه با احترام و تقدیر باشد، نه رفتاری که پادشاه با رعیت عادی هود می کند.
همچنین سال های بلوغ، اغلب دوران سرکشی و تمرد و اضطراب نوجوان است. سرکشی نوجوان ها در برابر صاحبان اختیار و در برابر مقررات، مطلب تازه ای نیست و اگر علاقه ای به تربیت و آموزش و رشد فرزندانمان داریم باید آن را تحمل کنیم.
آنا فروید، در مورد دنیای نوجوانی، معتقد است که ناسازگاری نوجوان و رفتار غیر قابل پیش بینی او طبیعی است. اگر با انگیزه هایش می جنگد و آن را قبول می کند، اگر در عین حال هم پدر و مادرش را می پرستد و هم از آنها متنفر است، اگر در برابر دیگران تقلید می کند.
در عین حال، بی وقفه در جستجوی هویت خویش می گردد، اگر بیش از هر زمانی در زندگی، آرمان گرایی می کند و در قالب هنرمندان می رود و سخاوت به خرج می دهد و از خود گذشته می شود و اگر بر عکس، خود محوری و نفس پرستی و حسابگری را انتخاب می کند، کاری طبیعی کرده است.
اگرچه این رفتارهای ضد و نقیض در دوران بلوغ، تقریباً طبیعی است، اما شخصیتی در حال شکل گرفتن است و این شکل گیری، به گذشت زمان نیاز دارد؛ (6) ولی با راهنمایی درست عاطفی می توان به تعدیل این حالت ها پرداخت و زمینه تسهیل سیر طبیعی مطلوب را فراهم ساخت، برای این که والدین و مربیان، متوجه این نابه سامانی های روانی فرزندان و متربیان خود در مرحله آغازین جوانی (نوجوانی) باشند و رابطه عاطفی مناسبی با آنها برقرار سازند و در تعدیل حالت های روانی آنان کوشش نمایند. پیامبر (ص) با اشاره به تحولات روانی در دوران نوجوانی می فرماید:
الشباب شعبة من الجنون.(7)
مرحله آغازین جوانی (نوجوانی) شاخه ای از جنون است.
در خصوص دختران نوجوان که از پسران همسال خود، حدود دو سال، زودتر بالغ می شوند، پرورش فروتنی و لیاقت و سختگیری عمیق نسبت به خود و جنس مخالف، خیلی مهم است. چون در بیشتر دختران نوجوان، نشانه های تنبلی دیده می شود، انرژی و فعالیت مخصوص دوره کلاس های پایین تر نقصان می یابد و تفکر، طنازی و جذابیت و توجه به خود در آنها غییر می کند، بدین جهت، جلب دختران نوجوان به کارهای خانگی و آموختن ملاحت و مهارت و خانه داری، خیلی مهم است.
در تعدیل حالت های روانی دختران، والدین باید مواظب باشند که دختر، چه طور لباس می پوشد، چگونه صحبت می کند، چه طور می نشیند و چگونه با دوستانش رفت و آمد دارد. آیا خیلی ساده، رابطه دوستی برقرار می کند و سپس دوستی خود را قطع می کند و یا خیلی با دقت و احتیاط رفتار می کند، به طوری که درس و مشق را فراموش می کند و خود را می آراید، به این امید که با کسی ملاقات کند. والدین، با کمک به نوجوان خود در برنامه ریزی صحیح و راهنمایی به سوی رفتارهای متعادل، باید او را از رفتارها و موضع گیری های افراطی و تریطی، باز دارند.
همچنین از آن جا که در نوجوانی، اولین نشانه های بلوغ (یعنی قاعدگی)آغاز می گردد، مهم است که همان گونه که دختر را آماده ی رعایت بهداشت خویشتن نمایند و برای او توضیح دهند که همان گونه که به آراستگی خود اهمیت می دهد، به همان صورت، به پاکیزگی جسم و نظم و ترتیب نیز اهمیت بدهد. نیز باید دختر را از خشونت و تندی با نزدیکان، بر حذر داشت. باید به او فهماند که زیبایی واقعی زن، در ملاحت او نهفته است و این ملاحت، حاکی از هماهنگی ویژگی های ظاهری و باطنی اوست. همچنین باید به دختران آموخت که خود را از شایعه پردازی، بلند پردازی و دروغگویی، دور نگه دارند. باید به آنان گوشزد کرد که اگر امروز سعی کنند تا انسان شایسته ای باشند، تمام خوبی های آینده، در انتظار آنهاست.
پینوشتها:
1.ر.ک: روان شناسی بلوغ و تربیت جنسی کودکان و نوجوانان، ص187-188.
2.قرب الأسناد، ص252؛ بحارالأنوار، ج103، ص273، ح23.
3.Child Development, bukatko and daehler,1995.P 161.
4.جوان، انگیزه و رفتار جنسی، ص76.
5.ر.ک:مکارم الأخلاق، ص322؛ وسائل الشیعة، ج15، ص195.
6.روان شناسی بلوغ، ص24.
7.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج4، ص337؛ بحارالأنوار، ج77، ص165.
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}