شیوه های تربیت جنسی پیش از ازدواج(7)
سه-دوری از رفتارهای اغواگرانه
از جمله موارد پیشگیری از تحریکات جنسی نوجوان، دوری از رفتارهای محرک و وسوسه انگیز است. خداوند متعال، زن را از انجام دادن رفتارهای اغواگرانه ای که طرف مقابل را تحت تأثیر قرار می دهد و هیجانات او را بر می انگیزد، نهی فرموده است. مثلاً از آن جا که صدای زن برای مرد، جذاب و تحریک کننده است، خداوند متعال، به زنان دستور داده که هنگام صحبت با مرد نامحرم، از نازک کردن صدای خود و صحبت کردن با ناز بپرهیزند، آن جا که به زنان پیامبر (ص) امر فرموده است:ینساء النبی لستن کآحد من النساء إن اتقیتن فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفاً.(1)
ای زنان پیامبر (ص) اگر خواستید تقوا پیشه باشید، پس از صدای نازک (و همراه با عشوه و ناز) حرف نزنید تا مبادا کسی که در قلبش بیماری هست، به طمع بیفتد (و نظر بدی به شما پیدا کند) و در صحبت هایتان از به کار بردن سخنان ناشایست بپرهیزید و حرف نیک بزنید.
شاید عده ای تصور کنند که این حکم، خاص زنان پیامبر (ص) است و شامل دیگر زنان نمی شود؛ اما علت نهی از آن را به طمع نیفتادن مردان مخاطب بیان شده و منظور، مردان عام هستند و شامل گروه خاصی نمی شود. بنابراین، صحبت کردن زن با لحنی اغواگرانه، هر مردی را که ضعیف یا هوسباز باشد، به طمع می افکند و کمترین نتیجه آن، التذاذ از زن مسلمان نامحرم است که شایسته مقام زن مسلمان نیست. پس هر زنی در صحبت کردن با مردان (بخصوص مردانی که احتمال بی قیدی آنها می رود) باید مواظب طرز صحبت کردن خود باشد و از صحبت های اغوا گرانه بپرهیزد.
زنان، از ظاهر کردن زینت خود برای نامحرمان نیز نهی شده اند. برخی از زنان که خود را به زیورآلات آراسته ساخته اند، در برابر نامحرمان، زیور آلات و آرایش خود را به نمایش می گذارند. در گذشته نیز که زنان، خلخال به پا می کردند، پای خود را طوری به زمین می زدند که صدای آن به گوش دیگران برسد. این کارها، مردان را تحریک می کند و زن را در جایگاهی قرار می دهد که مورد سوء استفاده قرار گیرد. خداوند متعال می فرماید:
و قل للمؤمنات...و لا یبدین زینتهن إلا ما ظهر منها...ولایضربن بأرجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن(2)
ای پیامبر! به زنان مؤمنه بگو: زینت خود را جز آنچه از آن آشکار و پیداست، در برابر مردان نامحرم، ظاهر نکنند... و پاهای خود را به زمین نزنند، طوری که زینتی که مخفی کرده اند، معلوم شود.
چهار-کنترل حس لامسه
یکی از حواسی که در تحریک میل جنسی، تأثیر بسیار مهمی دارد، قوه «لامسه» است. این حس، به حدی شدید و نیرومند است که از نوجوانی به بعد، به صورت تماس مکرر انسان با خودش و با همجنس خودش، می تواند شهوتی باشد و میل جنسی را برانگیخته سازد. از این روست که برای نوجوان بیش از دوره ی کودکی، ابتلا به رفتارهای لمسی و انحراف جنسی وجود دارد. در متون حدیثی نیز از ابزارهای شدیدی جهت کنترل و عدم ابتلای به آن، استفاده شده است. مثلاً در مورد استمنا، پیامبر (ص) می فرماید:ناکح الکف ملعون.(3)
کسی که با دست خویش به لذت جنسی می رسد، مورد لعنت خداوند قرار می گیرد.
به منظور کنترل همه جانبه ی تحریکات جنسی، در متون حدیثی، به انوان تماس هایی که به نوعی، انحراف جنسی اند و یا زمینه ی انحرافات جنسی را فراهم می سازند، توجه داده شده است و برای پیشگیری از تحریکات جنسی، آن کارها را حرام کرده است. در این جا به چند حدیث در این زمینه می پردازیم:
جابربن عبدالله می گوید:
رسول خدا (ص) بوسیدن لب و زیر یک لحاف خوابیدن دو هم جنس، بدون لباس را نهی کرده اند.(4)
بوسه، بین جنس مخالف، از زمانی که کودک به شش سالگی می رسد، ممنوع می شود؛ یعنی یک نوجوان و یا هر مرد نامحرمی، حق ندارد دختر بچه ی شش ساله را ببوسد.(5)زن نیز پسر بچه هفت ساله را نباید ببوسد.(6) امام صادق (ع):
لیس القبلة علی الفم إلا للزوجة و الولد الصغیر.(7)
از بوسه زدن بر لب، جز برای کودک خردسال و یا بین زن و شوهر، باید خودداری کرد.
همچنین بوسه همراه با شهوت، بین همجنسان نیز حرام است. پیامبر (ص) فرمود:
من قبل غلاماً من شهوة، ألجمة الله یوم القیامة بلجامٍ من نار.(8)
کسی که پسر نوجوانی را از روی شهوت ببوسد، خداوند، روز قیامت، لجامی از آتش بر دهان او قرار می دهد.
در حدیثی از امام رضا (ع) نقل شده که فرمودند:
إذا قبل الرجل غلاماً بشهوة لعنته ملائکة السماء، و ملائکة الأرض و ملائکة الرحمة و ملائکة الغضب، و أعد لهم جهنم و ساءت مصیراً.(9)
هنگامی که مردی، نوجوانی را از روی شهوت ببوسد، ملائکه آسمان و زمین و ملائکه رحمت و غضب، او را لعنت می کنند و جهنم را-که بسیار بد جایگاهی است-، برایش آماده می سازند.
علاوه بر آن، اگرچه، بوسه ی بین محارم، جایز است؛ اما برای آن، حدودی وجود دارد. پیامبر (ص) می فرماید:
إذا قبل أحدکم ذات محرم قد حاضت أختة، أو خالته فلیقبل بین عینیها و رأسها و لیکف عن خدها و عن فیها.(10)
اگر یکی از محارمتان را مثل: خواهر، عمه و خاله-که بالغ شده-خواستید ببوسید، پیشانی و سر او را ببوسید و از بوسیدن لب یا صورت او خودداری کنید.
خوابیدن در یک بستر و زیر یک پتو، از آن جا که باعث تماس بسیار نزدیک دو نفر می شود (جز در مورد زن و شوهر) جایز نیست. در روایات، خوابیدن در یک بستر،
از شش سالگی به بالا (چه با همجنس و چه جنس مخالف ) ممنوع است. ما روایات آن را در بخش «تربیت کودک» ذکر کردیم؛ ولی این ممنوعیت و نهی، در زمان بزرگ سالی هم ادامه پیدا می کند. لذا اگر دو همجنس یا پسر و دختری زیر یک بستر بخوابند، در حالی که بدون لباس باشند و اضطراری هم برای بدون لباس بودن آنها نباشد، آنها تعزیر می شوند.
همان طور که پیامبر (ص) می فرماید:
لاینام الرجل مع الرجل فی ثوب واحد [و لا المرأة مع المرأة فی ثوب واحد ] فمن فعل ذلک وجب علیه الأدب و هو التعزیر.(11)
هیچ مردی با مرد دیگری و هیچ زنی با زن دیگری زیر یک پوشش نباید بخوابند و اگر چنین کاری کردند، باید تأدیب و تعزیر شوند.
در حدیث دیگری آمده که رسول اکرم (ص) نهی کردند از این که دو زن با هم تماس داشته باشند، مگر این که لباس پوشیده باشند. این حکم، شامل در آغوش گرفتن به صورت لخت نیز می شود.(12)
دست دادن زن و مرد نامحرم، چه با قصد لذت و چه بدون آن، نهی شده است. دست دادن محارم یا همجنس، اگر با قصد لذت باشد، حرام است؛ ولی بدون قصد لذت، نه تنها نهی نشده، بلکه به آن سفارش هم شده است. فردی از امام صادق (ع) در مورد جواز دست دادن زن و مرد نامحرم سؤال کرد، امام فرمود:
لا إلا من وراء ثوب.(13)
خیر، مگر اینکه از روی لباس باشد.
بنابراین، دست دادن زن و مرد نامحرم، بدون پوششی چون دستکش، جایز نیست.
از دختران محمد بن ابی عمیر نقل شده که گفته اند: به حضور امام صادق (ع) رسیدیم و سؤال کردیم که آیا زن می تواند به عیادت برادر (دینی اش) برود؟ فرمود «بله»، پرسیدیم: می تواند با او مصافحه نماید؟ فرمود: «از روی لباس می تواند».(14)
امام صادق (ع) فرمود:
... أما المرأة یحل له أن یتزوجها فلا یصافحها إلا من وراء الثوب و لا یغمز کفها.(15)
...و اما زنی که ازدواج با او جایز است(غیر محارم)، مرد نامحرم نباید با او دست بدهد، مگر از زیر لباس و نباید دست او را فشار دهد.
پنج-درگیر ساختن فرد، با احساس دیگرش
از جمله شیوه های پیشگیری و کنترل تحریکات جنسی و بازداشتن از رفتارهای جنسی انحرافی نوجوان، آن است که او را احساس و میل دیگرش-که در تعارض با تمایلات انحرافی جنسی اوست-متوجه ساخت تا با تقویت آن احساس، خودش را در برابر محرکات جنسی کنترل نماید. پیامبر (ص) از این روش، در بازداری شخص جوانی، از تمایلش به زنا، کمک گرفت. روزی جوانی، خدمت پیامبر (ص) رسید و در حالی که ایشان در جمع اصحاب خود نشسته بود، به ایشان عرض کرد: ای رسول خدا (ص)! به من اجازه دهید تا زنا کنم. مردم عصبانی شدند و با صدای بلند، به او اعتراض کردند؛ ولی رسول خدا (ص) با ملایمت فرمود: «نزدیک بیا». آن جوان، نزدیک رفت و در برابر پیامبر نشست. پیامبر (ص) با محبت از او پرسید: «آیا دوست داری که با مادر تو چنین کنند؟».گفت: نه فدایت شوم! حضرت فرمود: «مردم هم به همین گونه، راضی نمی شوند». سپس سؤال را درباره خواهر، دختر، خاله و عمه او پرسید و جوان، به همین گونه پاسخ داد. پس از گفتگو بین رسول اکرم و آن جوان، حضرت، دست بر سینه ی او نهاد و فرمود: «خداوندا! قلب او را از گناه، پاک و گناهانش را ببخش و او را از زنا، نگهداری نما!». در اثر این رفتار، از آن پس، ناپسندیدترین کارها نزد آن جوان، زنا بود.(16)
این شیوه برخورد پیامبر(ص) حاوی چند نکته بود:
1.جوان را طرد نکرد؛ بلکه با مهربانی، با او صحبت کرد.
2.او را ملامت و تقبیح نکرد؛ بلکه طوری با او رفتار نمود که به نیاز او آگاهی دارد.
3.با استدلال و منطق، به شیوه ای که برای آن جوان، پسندیده و راضی کننده بود، بحث کرد. ممکن است که نیاز باشد، برای هر جوانی، شیوه ی استدلال را عوض کرد. مهم، اصل مطلب، یعنی استدلال کردن است.
4.جوان را متوجه خداوند ساخت و حس دینی و مذهبی را از طریق دعا کردن، در او بیدار ساخت.
5.یک شیوه ی مهم مقابله با نفس را که دعا و درخواست از خداوند است-به جوان آموخت.
6.جوان را به مرحله ای رساند که خود او از این عمل، بیزار شود، نه این که از ترس سرزنش و تنبیه، از آن خودداری کند.
بنابراین، والدین باید متوجه باشند که این، نکته ای بسیار ظریف و حساس است و باید با نهایت دقت و ظرافت، با نوجوانان برخورد کنند که نه آنها را طرد کنند و نه از خانه و کاشانه، دل سرد و دل زده سازند؛ بلکه سطح شعور و آگاهی آنها را بالا ببرند تا خودشان زشتی و درستی اعمال را بشناسند و از زشتی، متنفر و به زیبایی، متمایل شوند.
شش-پرهیز از زدودن موهای زاید به صورت مستمر
از برخی روایات، استفاده می شود که موی بدن انسان، در تعدیل میل جنسی، مؤثر واقع می شود. آنچه در روایات وارد شده، این است که اگر موی بدن، کوتاه نشود، موجب کم شدن شهوت جنسی می گردد. از این رو برای کم کردن شهوت جنسی، می توان از این راه کار استفاده کرد. در روایت، وارد شده است که روزی مردی نزد پیامبر (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من وضع مالی خوبی ندارم که با زنان ازدواج کنم. به خاطر مجرد بودنم، چه کنم؟ پیامبر (ص) فرمود: «[دو کارانجام بده: یکی این که] موی بدن خود را زیاد کن و [دیگر این که] بر روزه گرفتن، مداومت کن». پس آن شخص رفت و چنین کرد و در نتیجه، شهوتش از بین رفت.(17)امام علی (ع) می فرماید:
ما کثر شعر رجل قط إلا قلت شهوتة.(18)
موی هیچ مردی زیاد نمی شود، مگر این که شهوتش کم شود.
از سوی دیگر، از این روایات استفاده می شود که اگر شخص، موی بدن خود را کوتاه کند، شهوتش زیاد خواهد شد. پس می توان چنین نتیجه گرفت که فردی که بخواهد از ناتوانی جنسی رها شود، می تواند از این راه، بهره گیرد و شهوت جنسی اش را بالا ببرد.
نکته ای که در رابطه با کوتاه نکردن موی زاید بدن باید مورد توجه زیاد باشد، این است که آنچه در روایات، در خصوص کوتاه نکردن موی زاید آمده، نباید انسان را از نظافت آن غافل کند؛ زیرا عدم پاکیزگی، موجب خارش می شود و خارانیدن زهار (اطراف عورت) زمینه ی لذت بردن و در ادامه، خودارضایی را فراهم می کند.
هفت-پرهیز از غذاهای محرک
با توجه به تفاوت غذاها در نوع ویتأمین های موجود در آنها، درجه ی تحریک کنندگی شان نسبت به غریزه ی جنسی، متفاوت است. از این رو باید از بعضی غذاهای تند-که محرک این غریزه اند-، اجتناب کرد. در مورد نقش ادویه ها، غذاهای فوق العاده مقوی و تحریک کننده مثل: خرما، تخم مرغ، انار و... و نیرو و نقش آن در تقویت قوه ی باه (جنسی)، روایاتی وارد شده است که به برخی از آنها اشاره می شود.خرما: پیامبر (ص) می فرماید:
إن فی تمرکم هذا تسع خصال:... یخبل الشیطان و یقوی الظهر و یزید فی المجامعة.(19)
در خرما نه خاصیت است... از میکروب جلوگیری می کند، موجب تقویت ستون فقرات و زیاد شدن توان مجامعت می گردد.
از معصوم (ع) روایت شده است که:
إن أکل اللحم...یزید فی السمع و البصر و أکله بالبیض یزید فی الباه.(20)
خوردن گوشت...موجب تقویت بینایی و شنوایی می گردد و خوردن آن با تخم مرغ، موجب زیاد شدن نیروی جنسی می شود.
راوی می گوید: به خاطر کم داشتن فرزند، به امام ابی الحسن (ع)شکوه و گلایه کردم. حضرت (ع) فرمود:
استغفرالله و کل البیض بالبصل.(21)
استغفار نما و تخم مرغ را با پیاز بخور.
راوی می گوید: از امام صادق (ع) شنیدم که فرمود:
کلوا البصل فإن فیه ثلاث خصال: یطیب النکهة و یشد اللثة و یزید فی الماء و الجماع.(22)
پیاز بخورید؛ زیرا در آن، سه ویژگی است: دهان را خوش بو می کند؛ لثه را محکم می کند و آب بدن و توان نزدیکی کردن را زیاد می نماید.
هشت-کنترل فکر و خیال
همان طور که حواس ظاهر، نقش مهمی در تحریک میل جنسی دارند، حس باطن (یعنی فکر و خیال پردازی) نیز سهم به سزایی در این زمینه دارند. در مقابل آن، «یاد خدا»، نقش مهمی در دور کردن افکار شیطانی و نفسانی در خواب و بیداری از انسان دارد. از این رو، شایسته است که مربیان و والدین، تمهیداتی فراهم کنند تا افراد تحت تربیت خود را از افکار منفی و خیال پردازی خلاص نمایند و آنان را به یاد خدا و قیامت عادت دهند. انسان با ایمان، یاد خدا را در دل خود زنده می نماید و با دور کردن خیالاتی که غریزه ی جنسی را تحریک می کند، زندگی همراه با آرامشی را برای خود فراهم می کند. از این رو، با خواندن قرآن و دعاهای وقت خواب، افکار و خیالات نادرست و مزاحم از خود دور می کند و هنگام خواب، با آرامش می خوابد. امام علی (ع) می فرماید:«هرکس زیاد فکرش در گناه شود، او را به معاصی می کشاند».(23)
از امام صادق (ع) نیز روایت شده که می فرماید: حواریون، نزد حضرت عیسی (ع) جمع شدند و می گفتند: ای معلم خوبی ها! ما را ارشاد نما. پس حضرت فرمود:
إن موسی نبی الله أمرکم أن لا تزنوا و أنا أمرکم أن لا تحدثوا أنفسکم بالزنا فضلاً من أن تزنوا فإن من حدث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فی بیت مزوق فأفسد التزاویق الدخان و إن لم یحترق البیت.(24)
حضرت موسی نبی الله (ع) به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما امر می کنم که با خودتان در مورد زنا حرف نزنید، چه رسد به این که زنا کنید. به درستی که هر کس با خودش در مورد زنا فکر کند و حرف بزند، مثل کسی است که طرحی برای
روشن شدن آتش می ریزد، در نتیجه، دود، تصاویر را از بین می برد، اگرچه خانه، آتش نمی گیرد.
از لحاظ تخیل، همیشه در زمان «حال» زندگی می کند، در حالی که نوجوان می تواند مفهوم «گذشته» و «آینده» را هم درک کند و آنها را به هم ربط دهد. از آن جا که نوجوان، به گذشته و آینده توجه می کند و علاقه اش به زمان حال کم می شود، کار توافق و تطابق نوجوان با واقعیت، خیلی دشوار است. گاهی قدرت تخیل نوجوان، آن قدر زیاد است که نمی تواند تشخیص دهد که چه چیز، واقعیت دارد و چه چیز، زاییده ی تخیل اوست. تخیل، در احساس و انفعال، مؤثر است و میدان آن را توسعه می دهد. حساسیت نوجوان که با تخیل، تحریک و توسعه می یابد، رشد، منش، هوش و اراده ی نوجوان را تحت تأثیر قرار می دهد.
گرایش و میل جنسی نیز تحت تأثیر محسوسات (بویژه دیدنی ها و لمس کردنی ها) قرار می گیرد. از آن جا که ادراکات حواس ظاهری انسان، مواد خام قوه ی خیال را شکل می دهند برای کنترل قوه ی خیال، می باید حواس ظاهر را تحت کنترل در آورد. به عنوان مثال، برای این که کودک، نوجوان و جوان، به خیال پردازی رو نیاورد و فرصت تنهایی در رخت خواب-که زمینه ی ور رفتن با خود است-از او گرفته شود، بهتر است که قبل از این که کاملاً به خواب نیاز پیدا نکرده، به اتاق خواب نرود و در رخت خواب دراز نکشد. از این رو، لازم است که در این جا به حواس ظاهری پرداخته شود.
انسان ها (بخصوص نوجوان و جوان) در مقابل محرک های جنسی، تغییر حالت می دهند. محرک های محیطی ای که موجب تحریک غریزه ی جنسی می شوند، فراوان اند. از جمله: محرک های شنیداری، بصری، لمسی، بویایی، ارتباط قلمی، ارتباط عاطفی، کنایه و اشاره، تزیین و آرایش جنس مخالف، مطالب کتاب ها و روزنامه ها و مجلات، توصیف دلاوری های جنسی توسط دوستان و ده ها عامل ریز و درشت که در تحریک غریزه جنسی، نقش ایفا می کنند.
پینوشتها:
1.سوره احزاب، آیه 32.
2.سوره نور، آیه 31.
3.عوالی اللالی، ج1، ص260؛ بحارالانوار، ج104، ص30؛ مستدرک الوسائل، ج14، ص356.
4.ر.ک: معانی الأخبار، ص300؛ وسائل الشیعة، ج20، ص341.
5.ر.ک: تهذیب الأحکام، ج7، ص461؛ وسائل الشیعة، ج20، ص231.
6.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص437.
7.الکافی، ج2، ص186؛ بحارالانوار، ج10، ص246.
8.الکافی، ج5، ص548؛ وسائل الشیعة، ج20، ص340.
9.الفقه المنسوب إلی الأمام الرضا (ع)، ص278؛ بحارالانوار، ج104، ص41.
10.النوادر، راوندی، ص19؛ بحارالانوار، ج76، ص42.
11.الخصال، ص632؛ تحف العقول، ص122؛ وسائل الشیعة، ج20، ص342.
12.ر.ک: الأمالی، صدوق، ص510؛ مکارم الأخلاق، ص425.
13.الکافی، ج5، ص525؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص469؛ وسائل الشیعة، ج20، ص208.
14.ر.ک: الکافی، ج5، ص526؛ وسائل الشیعة، ج20، ص209.
15.الکافی، ج5، ص525؛ وسائل الشیعة، ج20، ص208.
16.کنترل رابطه ی جنسی، ص29.
17.الکافی، ج5، ص564؛ وسائل الشیعة،ج20، ص241.
18.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص472؛ بحارالانوار، ج104، ص87، ح52.
19.وسائل الشیعة، ج17، ص107.
20.بحارالانوار، ج62، ص280.
21.المحاسن، ج2، ص481؛ بحارالانوار، ج104، ص80.
22.الکافی، ج6، ص374.
23.غررالحکم و دررالکلم، ج2، ص230، ح8561؛ میزان الحکمة، ج10، ص4712.
24.الکافی، ج5، ص542؛ بحارالانوار، ج14، ص331، ح71، باب 21.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}