نویسنده: علی نقی فقیهی



 

یکم.عوامل تأثیرگذار غیر مستقیم

مسائل جنسی انسان ها، مانند بقیه ی مناسبات انسانی، بسیار پیچیده هستند و متغیرهای زیادی در آنها تأثیر گذارند. این متغیرها در بسیاری از موارد، به صورت غیر مستقیم عمل می کنند؛ یعنی شرایطی را فراهم می کنند که در آن شرایط، مسائل جنسی افراد، به گونه ای خاص عمل می کنند یا در آن زمینه ی فراهم شده، ارضای جنسی در سطح مطلوب تری اتفاق می افتد.
برای نمونه، آرامش روانی، خوشتنداری و پاکدامنی، در مجموع، باعث ارضای جنسی مطلوب تر انسان می شوند؛ زیرا ارضای جنسی (مانند بسیاری از نیازهای انسانی) اگر در شرایط مطلوب روانی تحقق پیدا کند، در آن صورت، جذابیت موضوع، بیشتر می شود. لذا در این بخش، ما به این نوع از موارد می پردازیم و متون اسلامی نیز، نشانگر آن هستند که اسلام برای فراهم کردن همه ی عوامل مستقیم و غیر مستقیم، از یک شیوه ی ارتباطی ویژه به نام «ازدواج» استفاده کرده است.
به یقین می توان ادعا کرد که ازدواج، شیوه ای است که تقریباً بیشتر مسائل تأثیرگذار زندگی (به طور عام) و مسائل جنسی (به طور خاص) را پوشش می دهد و فهم ماهیت و اهداف آن می تواند در تربیت جنسی نیز مفید واقع شود. این عوامل، عبارت اند از:

الف-اهداف ازدواج

از جمله آموزش هایی که، به منظور تربیت جنسی در دوره ی جوانی باید انجام گیرد، آموزش هدف های ازدواج سالم است که عبارت اند از:

1.آرامش روان

از جمله اهداف ازدواج سالم از دیدگاه اسلامی، «آرامش روان» است. آرامش روحی، از هدف های ارزشمندی است که انسان، به صورت طبیعی به دنبال آن است و خدای متعال، یکی از عوامل مؤثر در آرامش روان را «ازدواج» و تشکیل خانواده قرار داده است.
در آیات و روایات فراوانی، آرامش، به عنوان هدف والای خلقت مرد و زن مطرح شده است و بر این نکته تأکید شده که مردان و زنان، از آن زمینه های خلقتی که خداوند متعال برای آرامش در آنان ایجاد کرده، نهایت استفاده را بنمایند و این هدف را تحقق بخشند. در این جا به چند آیه و حدیث اشاره می شود.
خداوند می فرماید:
هو الذی خلقکم من نفس واحدة و جعل منها زوجها لیسکن إلیها.(1)
او خدایی است که شما را از یک نفس (جان) آفرید و همسرش را از نوع او قرار داد تا بدان آرام بگیرد.
در جای دیگر می فرماید:
و من ءایاته ی أن خلق لکم من انفسکم أزوجاً لتسکنوا إلیها.(2)
از دیگر نشانه های خداوند، این است که از جنس خودتان، همسرانی برای شما آفرید تا در کنار یکدیگر، آرامش بیابید.
در این آیه، هدف از ازدواج، سکونت و آرامش مطرح شده است. به راستی که وجود همسران-که مایه ی آرامش یکدیگرند-، از مواهب بزرگ الهی محسوب می شود. این آرامش، از این جا ناشی می شود که این دوجنس، مکمل و مایه ی شکوفایی و نشاط و آرامش یکدیگرند، به طوری که هر یک، بدون دیگری آرامش ندارند.
بیمارهایی که به خاطر ترک ازدواج برای انسان پیش می آیند، قابل انکار نیستند. همچنین عدم تعادل روحی و ناآرامی های روانی ای که افراد مجرد، با آن دست به گریبان اند، کم و بیش، بر همه روشن است.
از نظر اجتماعی، افراد مجرد، کمتر احساس مسئولیت می کنند، به همین جهت، خودکشی (انتحار) در میان مجردها، بیشتر دیده می شود و جنایات هولناک، از آنها بیشتر سر می زند. هنگامی که انسان از مرحله تجرد، به مرحله ی زندگی خانوادگی گام می گذارد، شخصیت تازه ای در خود می یابد و احساس مسئولیت بیشتری می کند. این، یکی از مصداق های احساس آرامش در سایه ی ازدواج است.
از امام صادق (ع) روایت شده که فرمود:
و خلق للرجال النساء لیانسوا و یسکنوا إلیهن و یکن موضع شهواتهم و أمهات أولادهم.(3)
خداوند، زنان را خلق کرده تا مردان، با آنان مأنوس باشند و از طریق آنان به آرامش برسند و شهوتشان را ارضا نمایند و زنان، مادران فرزندانشان باشند.
امام رضا (ع) در این باره می فرماید:
و من السنه التزویج باللیل لأن الله جعل اللیل سکناً و النساء إنما هم سکن.(4)
از سنت های ازدواج، این است که در شب واقع شود؛ برای این که خداوند، شب را مایه آرامش قرار داده است و زنان، به درستی که مایه آرامش اند.

2.تقویت ایمان

یکی از اهداف ازدواج سالم و براساس ضوابط دینی، «تقویت ایمان» زوجین است. از قوی ترین غریزه های انسانی و از عمده ترین راه های به انحراف کشیده شدن انسان ها، غریزه جنسی است که ارضای صحیح آن، در چارچوب ضوابط شرعی، نقش به سزایی در پیشگیری از انحرافات و برقراری رابطه عاطفی و معنوی با جنس مخالف دارد و زمینه ی تقویت ایمان را فراهم می سازد. موضوع خطر غریزه ی جنسی از یک سو و تأثیر ارضای صحیح آن بر پرورش ایمان، از سوی دیگر، موضوعی است که در روایات، به آن پرداخته شده است.
در حدیثی آمده که پیامبر (ص) از مردی پرسید: «آیا ازدواج کرده ای؟» گفت: نه. پیامبر (ص) پرسید: «آیا از نظر جسمی، سالم هستی؟» مرد گفت: بله، سپس پیامبر فرمود:
فإنک إذا من إخوان الشیاطین، شرارکم عزابکم و إن أرذل موتاکم عزابکم إن المتزوجین هم المبرؤون من الخناس و الذی نفسی بیده ما للشیطان سلاح إبلغ فی العالمین من الرجال و النساء من ترک النساء.(5)
تو از برادران شیطان هستی. همانا بدترین شما مجردها هستند و بدترین مردگان شما نیز مجردها هستند. به درستی که متأهلان، همان هایی هستند که از خناس در امان اند. قسم به آن که جانم در دست اوست، شیطان در دنیا، سلاحی برای مردان و زنان، برنده تر از ترک ازدواج ندارد!
با توجه به این که پیامبر (ص) ترک ازدواج را «برنده ترین سلاح شیطان» معرفی کرده، روشن می شود که ترک ازدواج و عدم ارضای صحیح غریزه ی جنسی، تا چه اندازه، باعث از بین رفتن ایمان فرد و وارد شدن او به مسیر گمراهی و انحراف است.
از این رو، در روایات، مکرراً بیان شده که ازدواج، باعث حفظ ایمان می شود و فردی که می خواهد ایمانش تکمیل شود، باید ازدواج کند. از جمله، امام صادق (ع) می فرماید: پیامبر (ص) فرمودند:
من تزوج أحرز نصف دینه فلیتق الله فی التصف الآخر.(6)
کسی که ازدواج می کند، نصف دین خود را حفظ کرده. پس جهت نیم دیگر آن، به تقوا روی آورد.
در حدیث دیگری از پیامبر (ص) آمده که فرمود:
من أحب أن یلقی الله طاهراً مطهراً فلیلقه بزوجة.(7)
کسی که دوست دارد در حالی خداوند را ملاقات کند که پاک و مطهر است، باید ازدواج کند.
همچنین می فرماید:
من تزوج امرأة لم یرد بها إلا أن یغض بصره و یحصن فرجه أو یصل رحمه بارک الله له فیها و بارک لها فیه.(8)
کسی که هدف او از ازدواج، چیزی نیست جز حفظ پاکی، طهارت چشم، پاک دامنی و صله ی رحم، خداوند، وجود آن را برای او و نیز وجود او را برای آن زن، مبارک و میمون می سازد.
بنابراین، ازدواج، ایمان را حفظ می کند و اگر با این هدف، ازدواج انجام شود، خداوند، آن پیوند را مبارک و میمون می گرداند.
با توجه به این احادیث، به خوبی متوجه می شویم که چرا پیامبر (ص) می فرماید:
جعل قرة عینی فی الصلاة ولذتی فی نساء.(9)
نماز نور چشم من است و لذت من در زناشویی است.
شاید علت این که «نماز» و «لذت از همسر»، در یک حدیث و در کنار هم مطرح شده اند، آن باشد که نماز فرد متأهل، در تکامل روانی-معنوی وی، تأثیر بیشتری دارد. از این رو، پاداشش چند برابر نماز فرد مجرد است. در حدیثی از امام صادق (ع) آمده که می فرماید:
رکعتان یصلیهما المتزوج أفضل من سبعین رکعة یصلیها غیر متزوج.(10)
دو رکعت نمازی که فرد متأهل به جا می آورد، بهتر است از هفتاد رکعت نماز انسان مجرد.

3.حفظ عفت (پاک دامنی)

عفت، از ماده ی «عفف»، به معنای پاک دامنی و بازداشتن خود از چیزی است. «العفة»، یعنی بازداشتن خود از چیزهای حرام (11) و ضد آن، «تهتک» یه معنای فضیحت و رسوایی است.(12) عفت در اصطلاح، عبارت است از: نگهداری شکم و شرمگاه از حرام ها و شبهه ها و مبالات داشتن از پرده دری و ابا داشتن از ارتکاب حرام ها.(13)
امام علی (ع) اهل عفاف را این گونه توصیف می کند:
العفاف أشرف الأشراف.(14)
عفاف، شریف ترین شرافت هاست.
امام باقر (ع) عفت را بالاترین عبادت برشمرده، می فرماید:
إن أفضل العبادة عفة البطن و الفرج.(15)
به درستی که برترین بندگی، عفت شکم و فرج (شرمگاه) است.
امام صادق (ع) نیز می فرماید:
ما عبدالله بشی ء أفضل من عفة البطن.(16)
خدا به چیزی برتر از عفت شکم، عبادت نشده است.
همچنین پیامبر (ص) می فرماید:
ثلاثة حق علی الله عونهم، المجاهد فی سبیل الله و المکاتب الذی یرید الأداء و الناکح الذی یرید العفاف.(17)
بر خداوند است که به سه گروه کمک کند: مجاهدی که در راه خدا جهاد می کند، مقروضی که برای ادای دینش تلاش می کند و فردی که برای حفظ پاک دامنی، خود، ازدواج می کند.
طبق این حدیث، فردی که هدفش از ازدواج، حفظ پاک دامنی خود است، خداوند، او را یاری می کند و در زندگی، او را سعادتمند می سازد. از این رو، بسیار مطلوب است جوانی که خود را در معرض فساد می بیند، با هدف حفظ عفت،
ازدواج کند. البته لازم است که خداوند را سپاس گزار باشد که او را برای ازدواج یاری کرده و از درگیری با محرمات، حفظ نموده است.
پیامبر (ص) در بیان دیگری، از هدف بودن عفت می فرماید:
تزوج فإن فی التزویج برکة و التعفف مع عفتک.(18)
ازدواج کن که برکت و عفت، در ازدواج است.

4.بقای نسل

از دیگر اهداف ازدواج که در متون حدیثی مطرح شده و باید آن را به جوان آموزش داد، «تداوم و بقای نسل» بشر است. یکی از دلایل آفرینش انسان به صورت مذکر و مؤنث، زمینه سازی و پرورش استعداد جنسی افراد برای تحقق این هدف تربیتی است. در متون حدیثی، از دو جهت به این هدف، پرداخته شده است: یکی از آن جهت که بقای نسل، هدف خلقت زن و مرد است. امام صادق (ع) با اشاره به این جهت می فرماید:
و إن کانت أنثی وجهها نقیاً من الشعر لتبقی لها البهجة و النضارة التی تحرک الرجال لما فیه دوام النسل و بقاؤه.(19)
و اگر صورت دختر را بدون ریش آفرید، به این خاطر است که زیبایی او محفوظ بماند و باعث تمایل مردان به او شود، تا از این طریق، ازدواج حاصل شود و نسل او باقی بماند.
جهت دیگر این که بقای نسل، دستیابی به تکثیر فرزند است. رسول اکرم (ص) با اظهار مباحات از زاد و ولد می فرماید:
تناکحوا تکثروا فإنی أباهی بکم الأمم یوم القیامة و لو بالسقط.(20)
ازدواج کنید و بچه دار شوید که من در برابر امت های دیگر، به شما مباهات می کنم، حتی به فرزندانی که سقط شوند.
نیز فرمود:
المولود فی أمتی أحب إلی مما طلعت علیه الشمس.(21)
فرزندی که در امت من به دنیا می آید، نزد من محبوب تر است از هر آنچه که خورشید بر آن طلوع می کند.
همچنین فرمود:
اطلبوا الولد و التمسوه فإنه قرة العین و ریحانة القلب و إیاکم و العجز و العقر.(22)
فرزند را طلب کنید و به دنبال آن بروید که فرزند، مایه ی روشنی چشم و خشنودی دل است و از ناتوانی و تمایل به بی فرزندی، خودداری کنید.
طبق این روایت، داشتن فرزند، امر مهمی است که نباید نسبت به آن بی توجهی کرد یا از آن خودداری کرد. البته تعداد فرزندان، بسته به شرایط زمانی، ممکن است که متفاوت باشد؛ اما اصل مسئله، امری لازم و ضروری است؛ چرا که بدون آن، نظام طبیعت مختل می شود و این امر، امری نامطلوب است. لذا در روایات فراوانی، علت تحریم زنا، لواط، مساحقه، استمناء و... نزدیکی با حیوانات تباه شدن انسان معرفی شده است. امام صادق (ع)می فرماید:
حرمة الدبر أعظم من حرمة الفرج و أن الله أهلک أمة لحرمة الدبر و لم یهلک أحداً لحرمة الفرج.(23)
گناه لواط، از گناه زنا بزرگ تر است؛ زیرا خداوند امتی را به خاطر لواط هلاک کرد، ولی به خاطر زنا، این کار را نکرد.
همچنین امام صادق (ع) در پاسخ فردی که در مورد علت تحریم لواط و مساحقه پرسیده بود، چنین بیان کرده است:
لما فی إتیان الذکران و الإناث للإناث من انقطاع النسل و فساد التدبیر و خراب الدنیا.(24)
لواط و مساحقه، باعث انقطاع نسل و فساد و بی نظمی و خراب شدن زندگی مردم در دنیاست.
لذا می توان این اعمال را ظلم نامید؛ زیرا ظلم، به معنای عملی است که نابه جا انجام شده و عدل، به معنای قرار دادن امور در جای خودش است.

5.پرورش نسل صالح

یکی دیگر از اهداف ازدواج سالم، «پرورش نسل صالح» است. از جمله اموری که دختر و پسر جوان، پس از ازدواج باید به آن توجه کنند، این است که فرزنددار بشوند و آن را به شیوه ای مطلوب، صالح و شایسته پرورش دهند. امام زین العابدین (ع) با توجه دادن به این اهداف ارزشمند، یاران خود را آموزش می دهد و می فرماید:
قل فی طلب الولد: رب لا تذرنی فرداً و أنت خیر الوارثین، و اجعل لی من لدنک ولیاً یرثنی فی حیاتی و یستغفرلی بعد موتی واجعله خلقاً سویاً و لا تجعل للشیطان فیه شرکاً و لا نصیباً.(25)
هنگامی که از خداوند، فرزند می خواهی، بگو: خداوندا! مرا تنها مگذار و تو همانا بهترین ارث دهندگان هستی. فرزندم را ولی ای از اولیای خود برای من قرار ده که در دنیا به من احسان و نیکی کند و بعد از مرگ، برایم طلب آمرزش نماید. همچنین او را سالم و صالح قرار ده و شیطان را در او شریک مساز.
موفقیت در پرورش فرزند صالح، ذخیره ی آخرت محسوب می شود و سعادت والدین را موجب می گردد. لذا پیامبر (ص) فرمود:
الولد الصالح ریحانة من ریاحین الجنة.(26)
فرزند صالح، گلی از گل های بهشت است.
و گرنه، برای والدین، صرف داشتن فرزند، فضیلت محسوب نمی شود.
این، هشداری است برای والدین که اگر احساس می کنند نمی توانند فرزندان صالحی پرورش دهند، با توکل بر خداوند و درخواست کمک از او، به این امر اقدام کنند؛ وگرنه، باید دست نگه دارند؛ بلکه اول شرایط را آماده سازند و سپس به این امر اقدام نمایند.

پی‌نوشت‌ها:

1.سوره اعراف، آیه 189.
2.سوره روم، آیه21.
3.وسائل الشیعة، ج20، ص350-351؛ بحارالأنوار، ج10، ص181، ح2.
4.الکافی، ج5، ص366؛ تهذیب الاحکام، ج7، ص418؛ وسائل الشیعة، ج17، ص80.
5.پرورش روح، ج1، ص147 (به نقل از: الزواج، عمر رضا کحالة).
6.الکافی، ج 5، ص329؛ وسائل الشیعة، ج20، ص17؛ نورالثقلین، ج3، ص569.
7.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص385؛ وسائل الشیعة، ج20، ص18.
8.العهود المحمدیه، ص330؛ پرورش روح، ج1، ص291.
9.الکافی، ج5، ص321؛ وسائل الشیعة، ج20، ص23؛ سنن النبی (ص )، ص202.
10.ثواب الأعمال، ص40؛ وسائل الشیعة، ج20، ص20.
11.کتاب العین، ج1،ص82.
12.منجد الطلاب،ذیل واژه «عفف».
13.بحارالأنوار، ج1، ص112.
14.میزان الحکمة، ج8، ص3822، ح13127.
15.الکافی، ج2، ص79؛ وسائل الشیعة،ج15، ص249.
16.همان جا.
17.کنز العمال، ج3، ص416.
18.مستدرک الوسائل، ج14، ص162؛ جامع أحادیث الشیعة، ج 20، ص44.
19.التوحید، ص13؛ بحارالأنوار، ج3، ص 62.
20.المحجة البیضاء، ج3، ص53؛ میزان الحکمة، ج5، ص2248، ح7799.
21.کتاب من لا یحضره الفقیه، ج3، ص158؛ الخصال، ص288.
22.مکارم الأخلاق، ص 224.
23.وسائل الشیعة، ج20، ص329.
24.همان، ص331.
25.مکارم الأخلاق، ص224؛ وسائل الشیعة، ج21، ص370.
26.الکافی، ج6، ص3؛ وسائل الشیعة، ج21، ص358؛ مکارم الأخلاق، ص218.

منبع: فقیهی، علی نقی؛ (1387)، تربیت جنسی: مبانی اصول و روش ها از منظر قرآن و حدیث، قم: سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، چاپ دوم 1387.