انواع نابه هنجاری های جنسی(2)
ب-همجنس گرایی (1)
تمایل و رفتار جنسی با همجنس، از نابه هنجاری های جنسی ای است که از دیدگاه اسلام، تمام اقسام آن، انحراف و گناه اند و بر اساس میزان قبح هر یک از اقسام آن، کیفرهای متناسبی، نیز برای آنها در نظر گرفته شده است.همجنس گرایی، ابتدا به دو دسته تقسیم می شود: همجنس گرایی مرد به مرد و همجنس گرایی زن به زن. هر یک از این دو، شامل انواعی از رفتارهای نابه هنجار جنسی می شود که در ادامه، براساس آیات قرآنی و احادیثی که درباره انواع رفتارهای نابه هنجار جنسی همجنس گرایان در متون اسلامی آمده، آنها را مورد بررسی قرار می دهیم:
1.لواط (2)
لواط یا رفتار جنسی مرد به مرد، به چند طریق صورت می گیرد: تمایل به انجام دادن رفتار جنسی به صورت فاعلی، مفعولی و هر دو، در قرآن و احادیث، هر سه نوع آن، از گناهان کبیره دانسته شده و کسی که مرتکب آن می شود، مورد لعن قرار گرفته است. در قرآن، حدود ده بار، در ارتباط با قوم لوط، این نوع رفتارهای جنسی را تقبیح کرده، و آنها را فاحشه و منکر خوانده است. قرآن، این نکته را تذکر می دهد که این رفتارهای غیر طبیعی و نابه هنجار، از سوی هیچ مردی تاکنون (تا زمان قوم لوط) صورت نگرفته است.أتأتون الفحشة ما سبقکم بها من أحد من العلمین.(3)
آیا شما که چنین رفتار نابه هنجار و فاحشه ای را انجام می دهید، می دانید که هیچ یک از آدمیان در این عمل، بر شما سبقت نگرفته اند؟.
و یا با اشاره به غیر طبیعی بودن آن می فرماید:
أئنکم لتأتون الرجال و تقطعون السبیل و تأتوت فی نادیکم المنکر.(4)
آیا شما مردان همجنس گرا شدید و راه طبیعی ازدواج با زنان را رها کرده اید و این عمل زشت و منکر را در اجتماع مردم و پیش چشم عموم، مرتکب می شوید؟!.
و یا می فرماید:
و أئنکم لتأتون الرجال شهوةً من دون النساء بل أنتم قوم تجهلون.(5)
آیا شما برای ارضای شهوت جنسی، زنا را رها می کنید و با مردان، عمل جنسی انجام می دهید؟ حقاً که شما گروهی نادان هستید!.
در متون حدیثی، صدها روایت درباره ی لواط آمده است که به ذکر چند حدیث، بسنده می کنیم: پیامبر (ص) با اشاره به گناه کبیره بودن لواط و برخی گناهان دیگر و
امکان ابتلای مرتکبان این گناه به عذاب الهی می فرماید:
إن أخوف ما أخاف علی أمتی من بعدی عمل قوم لوط فلترتقب أمتی العذاب إذا تکافی... الرجال بالرجال.(6)
بیشتر چیزی که باعث ترس من بر آنهاست، احتمال این است که بعد از من، مبتلا به عمل قوم لوط بشوند. اینان باید منتظر عذاب الهی باشند، اگر در ارضای جنسی، مردان با مردان نزدیکی کنند.
امام صادق (ع) در بیان مصداق کبائر در آیه (إن تجتنبوا کبائر ما تنهون عنه)،(7) از جمله کبائر مصداق آیه را لواط مطرح کرده است:
واللواط من الذین یجتنبون کبائر الإئم.(8)
لواط، از جمله گناهان کبیره است که باید از آن، اجتناب شود.
امام علی (ع) با توجه به شدت گناه کبیره ی لواط، آن را کفر خوانده و فرموده است:
اللواط ما دون الدبر و الدبر هو الکفر.(9)
لواط، ارضای جنسی مرد با مرد بدون نزدیکی با اوست و نزدیکی در مقعد مرد، کفر محسوب می شود.
امام صادق (ع) در شدت گناه کبیره بودن لواط، آن را بدتر از گناه کبیره زنا دانسته و فرموده است:
حرمة الدبر أعظم من حرمة الفرج، إن الله أهلک أمة بحرمة الدبر و لم یهلک أحداً بحرمة الفرج.(10)
ممنوعیت نزدیکی مرد با مرد دیگر، بزرگ تر از ممنوعیت نزدیکی با زن است؛ زیرا خداوند، یک قوم را به دلیل ارتکاب گناه لواط، هلاک کرد؛ ولی هیچ کس را به دلیل ارتکاب گناه زنا، هلاک ننمود.
با توجه به بدتر بودن نابه هنجاری لواط، از نابه هنجاری زنا، باید تعجب کرد که چرا برخی از روان شناسان غربی، همجنس گرایی را به هنجار تلقی کرده اند، ولی زنا را نابه هنجار دانسته اند؟! این، نشانه آن است که به دلایل غیر عملی و ضد اخلاقی، چنین نظری را ابراز داشته اند. کسی که مبتلا به این رفتار نابه هنجار شده، اختلال در هویت جنسی پیدا کرده است و بر طبق برخی از احادیث، هویت جنسی زنان را به خود می گیرد و در نقش جنسی وی، تغییر ایجاد می شود. رسول اکرم با اشاره به این امر می فرماید:
من ألح فی وطن الرجال لم یمت حتی یدعوا الرجال إلی نفسه.(11)
کسی که خیلی علاقه مند به وطی مردان است، خواه ناخواه، متمایل به آن می شود که مردان نیز با او وطی کنند و به این منظور، مردان را به سوی خود می کشاند.
در احادیث، علاوه بر نابه هنجاری عمل لواط، حتی دوست داشتن این که کسی این کار را انجام می دهد، حرام دانسته شده است. لذا پیامبر (ص) می فرماید:
من أحب عمل قوم لوط شراً کان أو خیراً فهو کمن عمله.(12)
کسی که لواط را چه به انگیزه ی بد و چه به انگیزه ی خوب، دوست داشته باشد، همانند آن کسی که آن را مرتکب شده، گناه کار است.
در قرآن، افرادی که خود را به این نابه هنجاری جنسی عادت داده اند و به هیچ وجه، از آن دست بردار نیستند، «مستان جنسی» خوانده شده اند که جز عذاب و نابودی آنها، راه دیگری نیست. خداوند، در بیان دلیل نزول عذاب بر قوم لوط به پیامبر (ص) می فرماید:
لعمرک إنهم لفی سکرتهم یعمهون*فأخدتهم الصیحة مشرقین*فجعلنا عالیها سافلها و أمطرنا علیهم حجارة من سجل*إن فی ذلک لأیت للمتوسمین.(13)
به جان تو سوگند که آنان در مستی (جنسی) خود سرگردان بودند! پس به هنگام طلوع آفتاب، فریاد مرگبار، آنان را فرو گرفت و آن شهر را زیر و زبر کردیم و بر آنان سنگ هایی از سنگ ِگل باراندیم. به یقین، در این کیفر برای هوشیاران، عبرت هاست.
عادت به لواط، براساس مستی جنسی ای که پدید می آورد، نگرش فرد را تغییر می دهد و باعث می شود که این رفتار نابه هنجار و زشت، در نگاه او به هنجار و خوب جلوه کند و آن را حلال و جایز برشمارد. در احادیث فراوانی، ضمن این که افراد، از ارتکاب این عمل و به هنجار دانستن آن بر حذر داشته اند، مطرح شده: آنان که بر این نابه هنجاری اصرار می ورزند و آن را حلال تلقی می کنند، از عذاب حتمی (همانند آن عذابی که بر قوم لوط، فرود آمده است)، در امان نیستند.
امام صادق (ع) در تفسیر آیه: و أمطرنا علیها حجارة من سجیل...(14)فرمود:
من مات مصراً علی اللواط لم یمت حتی یرمیه الله بحجر من تلک الحجارة تکون نکون فیه منیته و لا یراه أحد.(15)
کسی که تا به هنگام مرگ، بر انجام دادن عمل لواط، اصرار داشته باشد، نمی میرد مگر آن که سنگی همانند سنگی که بر قوم لوط فرود آمد، بر او فرود می آید و به این وسیله می میرد؛ ولی هیچ کس آن سنگ را نمی بیند.
نیز آن حضرت در تفسیر آیه فوق فرمود:
ما من عبد یخرج من الدنیا یستحل عمل قوم لواط إلا رماه الله بحجر من تلک الحجارة یکون منیته فیها و لکن الخلق ال یرونه.(16)
هیچ فردی که عمل قوم لوط را حلال بداند، از دنیا نمی رود مگر آن که خداوند، مرگش را در همان نوع سنگ عذاب وارد شده بر قوم لوط، قرار می دهد؛ ولی مردم، آن را نمی بینند.
همچنین پیامبر (ص) می فرماید:
لا تقوم الساعة حتی یرضخ الله رؤوس أقوام بکواکب من السماء یرمیهم بها، باستحلالهم عمل قوم لوط.(17)
قیامت، بر پا نخواهد شد مگر آن که آنهایی که کار قوم لوط را حلال دانسته اند، به واسطه ی سنگ ریزه های آسمانی ای که به سر آنها زده می شود، بمیرند.
همان طور که از آیات قرآن و احادیث به دست می آید، سابقه انحراف همجنس گرایی، از قوم لوط آغاز شده است. همجنس گرایی، پس از آنها نیز کم و بیش در برخی جوامع، مشاهده شده است که همیشه مورد نهی و مذمت تمام ادیان و اندیشمندان واقع شده است. روان شناسان هم تا سال 1973م، این عمل را یک عمل طبیعی نمی دانستند و آن را انحرافی آشکار، در طبیعت بشری معرفی می کرده اند و برای آن، علل متفاوتی بیان می نمودند. در این سال بود که همجنس گرایی، به عنوان یک طبقه تشخیصی، از سوی انجمن روان پزشکی آمریکا، کنار گذاشته شد و در سال 1980م، از راهنمایی تشخیصی و آماری اختلالات روانی حذف شد.(18)
از دیدگاه فروید، هجنس گرایی (چه به طور مطلق، چه به طور نسبی)، نشانه توقف در سیر تحول کارکردهای جنسی است.(19)
آدلر، معتقد است که ماهیت اصیل انحراف جنسی (از جمله همجنس طلبی) در قطع رابطه ی عاطفی نسبت به جنس مخالف، نمایان است. این، در حالتی است که شخص منحرف، در نتیجه تأثیرات نامطلوب زمان کودکی و بزرگ سالی، خود را قادر و حائز صلاحیت برقراری این گونه روابط، احساس نمی کند، به همین دلیل، در مقابل نقش طبیعی جنسی خود (نقشی که او را به نسبت آمادگی هایی که برای زندگی به دست آورده، با بیم ابطال شخصیت، به وحشت می اندازد)، ایستادگی می کند و این اصل فکری، غالباً به صورت ناآگاه، در افراد باقی می ماند، اما موضوعی که در عمل،
آشکارا شروع به خودنمایی می کند، کم ارزش شماری یا رد زدن است و این، وسیله ای است که به نظر، عامل جبرانی در احساس حقارت به شمار می آید.(20)
اریک فروم، این گرایش را نوعی انحراف از طبیعت بشری می داند و معتقد است کسانی که به انحرافات همجنسی گرایی گرفتارند، در رسیدن به این وصل دو قطبی (قطب مذکر و مؤنث) شکست می خورند. به ناچار باید به برای همیشه، رنج جدایی را تحمل کنند، درست مانند آن دسته از افراد معمولی ای که از مهر ورزیدن عاجزند.(21)
همجنس گرایی، تمایل و رفتاری غیر طبیعی است که در طول تاریخ، برای اکثریت بشر، نابه هنجار تلقی می شده است. آمارهایی که از شیوع همجنس گرایی در دنیا داده اند، حکایت از آن دارد که درصد بسیارکمی از مردم، به آن مبتلایند و آنها کسانی هستند که غالباً به دلیل علل و عوامل محیطی، وقفه ی رشد-روانی جنسی، عوامل زیستی و... از طبیعت اولیه خود، بیگانه شده اند.
کاپلان (ترجمه پورافکاری، 1379) معتقد است که اولین مطالعه ی اساسی در مورد میزان بروز همجنس گرایی، از سوی «آلفرد کینسی»، (22) در سال 1948م، به عمل آمد. او به این نتیجه رسید که ده درصد مردها همجنس گرا هستند. در زن ها این رقم پنج درصد بود. وی همچنین دریافت که 37 درصد مردم، زمانی در عمر خود، تجربه ای همجنس گرایانه داشته اند (از جمله، فعالیت های همجنس گرایی دوران نوجوانی). از سال 1948م، به بعد، زمینه یابی بی شمار در این ارقام، به طور نزولی، تجدید نظر کرده اند. یک زمینه یابی در امریکا، در سال 1988م، از سوی اداره آمار آن کشور به عمل آمد که میزان شیوع همجنس گرایی در مردان را دو تا سه درصد گزارش داد. در سال 1989م، طبق مطالعات دانشگاه شیکاگو، این نتیجه به دست آمد که یک درصد هر دو جنس، منحصراً همجنس گرا هستند.
در سال 1993م، بنیاد «آن گات مچر» به این نتیجه رسید که یک درصد مردها در یک سال قبل از مطالعه، منحصراً فعالیت همجنس گرایی داشته اند. در این مطالعه، دو درصد مردها تجربه همجنس گرایی را در طول عمر خود گزارش کرده اند.
چون زمینه یابی های جسمی، قابل اعتماد نیستند. داده های دقیق در این مورد، قابل وصول نیست. با این حال، رسانه های دولتی نظیر «مراکز کنترل و پیشگیری بیماری ها» امروزه برای ارائه آمار در زمینه رفتار همجنس گرایی، از ارقام «کینسی» استفاده نمی کنند. جدول زیر، تخمین های رفتار همجنس گرایی را در سطح دنیا نشان می دهد.(23)
یافته ها |
نمونه |
کشور |
98%ناهمجنس گرا. |
5514 نفر دانشجوی سال اول زیر 25 سال |
کانادا |
5/3% مردها و 3% زن ها تجربه همجنس گرایی را در گذشته گزارش کرده اند. |
6155 نفر بین 18 تا 26 سال |
نروژ |
تجربه با همجنس در طول عمر: 1/4 درصد در مردها و 6/2 درصد در زن ها. |
20055 فرد بالغ |
فرانسه |
کمتر از 1% مردها منحصراً همجنس گرا بودند. |
3178نفر بین 18 تا 59 سال |
دانمارک |
1/6 درصد مردها در گذشته تجربه با همجنس را گزارش کرده اند. |
18876 نفر بین 16 تا 59 سال |
بریتانیا |
بعضی از همجنس گراها (بخصوص مردها)، وقوف به تخیلات رمانتیک مربوط به همجنس را در وجود خود، قبل از بلوغ گزارش می کنند. طبق داده های کینزی، حدود نیمی از پسرها در دوره ی پیش از بلوغ، تجربه های تناسلی با یک فرد همجنس داشته اند. با این حال، این تجربه جنبه ی تفتیشی دارد(بخصوص اگر با یک همتا باشد، نه فرد بالغ) و نوعاً فاقد جزء عاطفی واقعی است.
بیشتر همجنس گراهای مرد، شروع کشش رمانتیک و شهوانی نسبت به همجنس خود را در اوان نوجوانی، به خاطر می آورند. در مورد زن ها نیز شروع تخیلات رمانتیک نسبت به همجنس، ممکن است به مرحله ی قبل از نوجوانی مربوط باشد. با این حال، شناخت ترجیح آشکار جنس خودی، نوعاً در اواسط یا پایان نوجوانی یا حتی جوانی طول می کشد. زن های همجنس گرا در مقایسه با مردهای همجنس گرا، ظاهراً در اوایل گرایش خود، روابط بیشتری با جنس مقابل داشته اند.
یک مطالعه، نشان می دهد که 56 درصد زن های همجنس گرا، پیش از نخستین تجربه ی ژنیتال با همجنس، سابقه ی نزدیکی با یک مرد را داشته اند، در مقابل با نوزده درصد مردها که نخستین تجربه آنها نزدیکی با یک زن بوده است. حدود چهل درصد زن های همجنس گرا در یک سال قبل از زمینه یابی، رابطه ی جنسی با مرد داشته اند.
همان طور که از آمارهای فوق پیداست، عدم شیوع همجنس گرایی، نابه هنجاری و غیر طبیعی بودن آن را تأیید می کند، وگرنه همانند ازدواج زن و مرد، شیوع فراگیر داشت؛ اما این که برخی از روان شناسان امریکایی، جدیداً همجنس گرایی را نابه هنجار تلقی نمی کنند و آن را از لیست قبلی نابه هنجاری ها حذف کرده اند، باید در انحطاط اخلاقی و موج ضد معنویت-که دامنگیر امریکا شده و تعدادی از مسئولان سیاسی را نیز مبتلا به همجنس گرایی کرده-، جستجو کرد. آنها باید بدانند که این عوامل، نمی تواند نابه هنجار و غیر طبیعی را به هنجار و طبیعی کند.
پینوشتها:
1.Homosexuality
2.Perderasty
3.سوره اعراف، آیه 80.
4.سوره عنکبوت، آیه 29.
5.سوره نمل، آیه 55.
6.مسند الشامیین، ج1، ص105.
7.سوره نساء، آیه 31.
8.بحارالأنوار، ج47، ص217، ح4.
9.الکافی، ج5، ص544؛ ح3؛ وسائل الشیعة، ج20، ص339.
10.الکافی، ج5، ص543؛ وسائل الشیعة، ج20، ص329.
11.الکافی، ج5، ص546، ح5؛ وسائل الشیعة، ج20، ص330.
12.کنزالعمال، ج5، ص341، ح13136.
13.سوره حجر، آیه 72-75.
14.سوره هود، آیه 82.
15.الکافی، ج5، ص548، ح9؛ وسائل الشیعة، ج20، ص331.
16.مستدرک الوسائل، ج14، ص343؛ بحارالأنوار، ج12، ص160.
17.الفردوس، ج5، ص88، ح7547.
18.خلاصه روان پزشکی علوم رفتاری، ج2، ص336.
19.پنج گفتار در بیان روانکاوی، ص111.
20.روان شناسی فردی، ص192.
21.هنر عشق ورزیدن، ص48.
22.Alfred C.Kinsey
23.داده ها از وال استریت ژورنال (31 مارس 1993) و نیویورک تایمز (15 آوریل 1993)از مطالعات پژوهشی در مورد رفتار همجنس گرا، گرفته شده است.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}