پیشگیری و درمان نابه هنجاری های جنسی(1)
مقدمه
با توجه به شیوع نابه هنجاری ها و عوامل گسترده ای که انحرافات جنسی را روز به روز فراگیرتر می سازند، راه کارهای مناسب برای پیشگیری و درمان این کجروی ها چیست؟ و از نفوذ داده های مخرب عوامل نابه هنجاری ها (بویژه اینترنت و ماهواره که از زمینه های بروز تشدید این گونه انحرافات و کجروی هایند)، چگونه می توان جلوگیری کرد.مسلم است که «پیشگیری»، از«درمان»، آسان تر است. کسی که غرق در انحرافات جنسی شده، مشکل می توان او را به راه راست برگرداند و از وی رفتارهای به هنجار انتظار داشت. از حضرت سلیمان (ع) نقل شده که می فرماید:
إن الغالب لهواه أشد من الذی یفتح المدینة وحده.(1)
غلبه کردن کسی که در هواهای نفسانی اش غرق شده، مشکل تر است از کسی که بخواهد به تنهایی، شهری را فقتح کند.
به همین دلیل مشکل بودن مقابله با تمایلات نفسانی است که پیامبر (ص) می فرماید:
أشجع الناس من غلب هواه.(2)
شجاع ترین مردم، کسی است که بتواند بر هواهای نفسانی خویش غلبه کند.
اصولاً شخصیت آدمی به این است که توانمندی پیدا کند تا نگذارد تمایلات، به نابه هنجاری ها(بویژه نابه هنجاری های جنسی)تبدیل شود. امام علی (ع) می فرماید:
ردع الشهوة و الغضب جهاد النبلاء.(3)
کوشش افراد نجیب و با شخصیت، این است که خود را از تمایلات شهوی و غضبی، باز دارند.
نیز می فرماید:
مجاهدة النفس شیمة النبلاء.(4)
روش افراد با شخصیت، این است که با تمایلات نفسانی نابه جا، مبارزه کنند.
در جوامع مختلف، همواره نیروهای کنترل کننده ی فراوانی وجود دارند که سعی در کنترل افراد منحرف و خطاکار می کنند. حال باید دید که از دیدگاه اسلامی، چه راه هایی برای پیشگیری از وقوع نابه هنجاری های جنسی ارائه شده و چگونه افراد منحرف، کنترل می شوند تا انحرافات جنسی، به افراد دیگر منتقل نشود و انحرافی به وقوع نپیوندد.
اجرای شیوه های تربیت جنسی در دوره های رشد آدمی و کنترل عوامل انحراف، از مؤثرترین روش های پیشگیری از انحرافات جنسی است که چون پیش از این، در بخش دوم و فصل قبلی بدانها پرداخته شد، در این جا صرفاًً اشاره ای به آنها می کنیم و سپس برخی از شیوه های کاربردی ای را که در متون حدیثی به آنها پرداخته شده، می آوریم:
الف-اجرای شیوه های تربیت جنسی
از پیامدهای مهم اجرای صحیح شیوه های تربیت جنسی-که در بخش دوم کتاب مطرح گردید-این است که افراد، به نابه هنجاری های جنسی، کمتر مبتلا می شوند. از این رو، مهم ترین شیوه پیشگیری از رفتارهای نابه هنجار جنسی، «تربیت صحیحجنسی» در دوره های مختلف کودکی، نوجوانی و جوانی است. بنابراین، با تأمین نیازهای عاطفی و روانی، زمینه سازی های تربیتی مطلوب و رشد هویت جنسی در دوره کودکی، آموزش مسائل جنسی، رشد فضایل اخلاقی، آموزش راه های کنترل تحریکات جنسی و پرورش هویت مطلوب جنسی در دوره نوجوانی و آموزش شیوه های کنترل جنسی پیش از ازدواج، آماده سازی های همه جانبه برای ازدواج، ارتقای شناختی و نگرشی-عاطفی و آموزش های جنسی مناسب در دوره جوانی، مهم ترین پیشگیری از رفتارهای نابه هنجاری جنسی، صورت می پذیرد.
ب-غلبه بر عوامل انحراف
در فصل پیش، به عوامل نابه هنجاری های جنسی اشاره شد. از شیوه های مهم پیشگیری، فراهم سازی شرایط و زمینه های عدم تحقق آن عوامل و یا جلوگیری از اثرگذار بودن آنهاست. بنابراین، در صورتی که خانواده ها نقش های منفی را کنار بگذارند، افراد از دورن ساخته شوند و گرایش های مذهبی و معنوی-اخلاقی آنها تقویت شوند تا بتوانند تحت تأثیر عوامل محیطی و اجتماعی قرار نگیرند، از نابه هنجاری ها می توان پیشگیری کرد.ج-نظارت اجتماعی
مجموع وسایل و شیوه هایی که با استفاده از آنها، یک گروه یا یک واحد، اعضای خود را به پذیرش رفتارها، هنجارها و حتی آداب و رسومی منطبق با آنچه گروه مطلوب تلقی می کند، سوق می دهد، «نظارت اجتماعی» می گویند.(5) در تعریفی دیگر، نظارت اجتماعی، به فراگیری ای اطلاق می شود که از طریق آن، با رفتارهای منحرف مقابله می شود و ثبات اجتماعی خود را حفظ می کند.(6)بنابراین، نظارت اجتماعی، به عنوان فرآیند کنترل جمعی کسانی است که هنجارها و آداب و رسوم مطلوب را رعایت نمی کنند و این جریان، تا آن جا ادامه می یابد که منحرفان را از عمل خود باز دارد و جامعه، به ثبات مورد نظر خود برسد.
در یک نگاه کلی، نظارت اجتماعی را می توان به نظارت بیرونی و درونی تقسیم کرد: نظارت بیرونی، نظارتی است که خارج از وجود فرد، بر وی تحمیل می شود؛ ولی نظارت درونی، نظارتی است که از درون فرد سرچشمه می گیرد و او را به رعایت هنجارهای مطلوب، فرا می خواند.
نظارت بیرونی، خود به انواع فراوانی تقسیم می شود؛ به عبارت دیگر، با روش های فراوانی می توان به نظارت بیرونی پرداخت که در این مجال، تنها به دو روش کلی اشاره می شود.
1.نظارت رسمی و غیر رسمی
نظارت رسمی، نظارتی است که به صورت رسمی و طبق روش ها، قوانین و مقررات تعریف شده صورت می گیرد و غالباً از سوی افراد، نهادها و سازمان هایی انجام می پذیرد که وظیفه شان نظارت اجتماعی است، مانند: نیروی انتظامی و قوه قضاییه که در برخورد با منحرفان و مجرمان، طبق قواعد تعریف شده ای، به نظارت اقدام می کنند.نظارت غیر رسمی، نظارتی است که در قالب قوانین و مقررات تعریف شده نباشد و معمولاً همه افراد جامعه، در آن مشارکت می کنند.(7) این نوع نظارت، بیشتر در گروه های نخستین، مانند: خانواده، گروه همسالان و... وجود دارد. روابط عاطفی و دوستانه در این گروه ها، موجب تأثیر بیشتر نظارت می گردند.
2.نظارت اجباری و اقناعی
در نظارت اجباری، افراد، به پذیرش شیوه های زندگی و روش های رفتاری از طریق به کارگیری تنبیه ها و مجازات، مجبور می شوند؛ ولی در نظارت اقناعی، افراداز راه های تبلیغ، به کارگیری تشویق، اعطای اعتبار و مقام و استفاده از ارزش های اخلاقی، به پذیرش هنجارهای مطلوب، ترغیب می شوند.
نظارت اجتماعی و اینترنت
اکنون با وجود جنبه های مثبت شبکه های جهانی، سوء استفاده از این شبکه های رایانه ای از سوی افراد منحرف، امنیت ملی کشورها را با خطر جدی، روبه رو ساخته است. از این رو، به کارگیری فیلترها و فایروال های مختلف، به منظور پیشگیری از داده های مخرب و مضر و گزینش اطلاعات سالم در این شبکه ها، رو به افزایش است. علاوه بر بهره گیری از امکانات فنی، روش های «کنترلی دولتی» است. در این روش، سیاست کلی حاکم بر کشور، اجازه دسترسی به پایگاه های مخرب و ضد اخلاقی را نمی دهد و دولت با فیلترهایی مخصوص، شبکه های جهانی را از دروازه اتصال به کشور کنترل می کند.(8)روش دیگر، «کنترل سازمانی» است که معمولاً سازمان و تشکیلاتی که مسئولیت سرویس دهی به مشتریان اینترنت را بر عهده می گیرد، خود، موظف به کنترل شبکه و نظارت بر استفاده صحیح از آن می شود تا با الزامات قانونی و اخلاقی، انجام دادن این وظیفه را تضمین کند.(9) روش دیگر، «نظارت اجتماعی» و روش غیر رسمی نظام است. در این روش، ناظران اجتماعی-که همه ی اعضای جامعه را در بر می گیرند-، با رفتارهای منحرف مقابله می کنند و به حفظ ثبات اجتماعی می پردازند.
روش دیگر، «نظارت و کنترل فردی» است. در این نوع کنترل، تمام ضمانت های اجرایی، درون فردی است و شخص با بهره گیری از وجدان فردی، مبانی اخلاقی و تعهد دینی، مراقبت های لازم را در مورد شبکه های فسادانگیز، به عمل می آورد. اکنون جای این سؤال باقی است که روش اخیر، تا چه اندازه در جامعه فعلی ما قابل اجراست و نیز وظیفه دولت و ملت در ایجاد خودفرمانی عقلانی و درونی افراد
جامعه چیست و چه راه هایی دارد؟
برخی از کارشناسان، معتقدند که در شرایط فعلی، برای کاستن یا از بین بردن ابعاد منفی اینترنت، استفاده از فیلترهای اطلاعاتی از قبیل: دیوار آتشین و پروکسی، نقش عمده ای در کنترل اطلاعات مخرب دارد.(10)
از سوی دیگر، تقویت شبکه های داخلی و راه اندازی شبکه های ویژه جوانان و نوجوانان، با انبوهی از اطلاعات مفید، سرگرم کننده و جذاب، می تواند نقش به سزایی در کاهش آلودگی های فرهنگی و اطلاعاتی اینترنت بازی کند. قرار دادن اطلاعات مفید اینترنت بر روی شبکه های داخلی، علاوه بر ارائه خدمات و اطلاع رسانی سالم، پس از چندی، بایگانی غنی و پرباری را از انواع اطلاعات فراهم آمده از سراسر جهان، در اختیار کاربران قرار می دهد که با افزایش اطلاعات داخلی و روز آمد کردن آن به عنوان زیربنای اطلاعاتی کشور، قابل طرح است. سرعت بالا و هزینه کم در استفاده از شبکه های داخلی، دو عامل مهم در توجه کاربران به این شبکه هاست.
به هر حال، عدم حضور مقتدرانه فرهنگی در عصر ارتباطات (بویژه در عرصه پهناور اینترنت)، به معنای پذیرفتن شکست در بخش وسیعی از صحنه تهاجم فرهنگی است. گریز از حضور در شبکه های جهانی اطلاع رسانی و نادیده گرفتن تحولات عصر ارتباطات، ما را در موضعی منفعلانه و شکست پذیری قرار خواهند داد. به همین منظور، استفاده از این رسانه، به عنوان یک وسیله تدافعی و در گامی فراتر، به عنوان ابزاری تهاجمی، می تواند ما را در تحقق بخشیدن به ایده های جهان شمول اسلامی و ملی، یاری دهد.
علاوه بر راه کارهای یاد شده، ایجاد یک «نظام قانونمند اینترنتی» در جامعه، ضروری است که می تواند به عنوان پادزهر، آسیب های اینترنت سرکش و افسارگسیخته را مهار کند. اگر این نظام، با یک نظام حقوقی و دادرسی جامع همراه
شود، مواردی تخلف و سوء استفاده از این رسانه را به راحتی، قابل تشخیص و پیگیری قضایی قرار خواهد داد.(11)
با نگاهی دوباره به مقوله نظارت اجتماعی، به عنوان تنها راه کار کنترل انحرافات اجتماعی (بویژه از ورود انحرافات جوانان دیگر کشورها از طریق اینترنت و رسانه های مدرن در عصر ارتباطات)، می توان به انتخاب بهترین نوع نظارت پرداخت. به نظر می رسد از انواع نظارت بیرونی، نظارت غیر رسمی، عاطفی و اقناعی، مؤثرتر از دیگر انواع نظارت ها هستند. در این میان، نظارت خانواده، به دلیل ویژگی های خاص آن، موجب می گردد از میزان کارایی بالایی نسبت به دیگر نظارت های اجتماعی، برخوردار باشد. این ویژگی ها عبارت ند از:
1.مجری نظارت در خانواده، مخاطب خود را به خوبی می شناسد و مطابق ویژگی های شخصیتش، او را از انحرافات، باز می دارد.
2.نظارت هایی که از طرف خانواده اعمال می گردد، معمولاً حالت عاطفی دارد و از روش ها و ابزارهای غیر رسمی-که طیف وسیعی را در بر می گیرد-استفاده می گردد.
3.معمولاً اعضای خانواده، تا زمان اصلاح فرد خطاکار و منحرف و تغییر رفتار وی و هماهنگی و همسویی وی با دیگر اعضای خانواده، به اقدامات اصلاحی خویش ادامه می دهند.
بنابراین، خانواده، به عنوان مهم ترین عامل تربیت در جهت دهی فرزندان به سوی نظارت درونی، نقش عمده و مهمی را ایفا می کند و می تواند با تربیت فرزندان بر پایه دست مایه های فطری و الهی، آنان را از درون، بر اعمال و رفتار خود ناظر نماید و این، امکان پذیر نیست، مگر این که والدین، خود نیز از این دست مایه های درونی، بهره مند شده باشند. عموم مردم به عنوان ناظر غیر رسمی، می توانند نقش بارزتر و مؤثرتری بر جلوگیری از ورود انحرافات اجتماعی داشته باشند. هر اندازه که
اعضای جامعه، التزام عملی بیشتری به هنجارها و ارزش های جامعه داشته باشند، به همان میزان، هنگام وقوع انحراف، واکنش جامعه، شدیدتر خواهد بود. به همین دلیل باید افراد جامعه، خود، از نیروی کنترل درونی برخوردار باشند تا بتوانند نسبت به هنجارها التزام عملی داشته باشند.
بنابراین، «نظارت درونی»، به عنوان بهترین، مؤثرترین و اصولی ترین شیوه نظارت در این دوران، رخ می نماید؛ ولی هزاره سوم که میدان ظهور نتایج و پیامدهای انقلاب ارتباطات است، دارای ویژگی چالش آفرین «ساخت زدای» برای همه ی حوزه های فعالیت بشری است.(12) این ویژگی انکارناپذیر، ساختارهای مفهومی پذیرفته شده ما را در جنبه های گوناگون متزلزل می کند و مجالی برای ظهور آنها نمی گذارد؛ به همین جهت، فرایند نظارت اجتماعی متزلزل در نوع بیرونی، ناکارآمدی خود را آشکار کرده است.
در این دو ساختار متقابل، ساختار «دور-نزدیک»، یک تقابل مکانی است. در این نوع تقابل، همیشه سعی بر این بوده که فرد، خود را از محیط های نامطلوب دور کند تا به انحراف دچار نشود و نیز فرد منحرف را از محیط، دور نگه دارند تا نه فرد منحرف، ذهنی برای بزهکاری داشته باشد و نه دیگران را بتواند به سوی نابه هنجاری ها سوق دهد. وسایل منحرف کننده نیز باید از دسترس افراد، دور نگه داشته شوند تا زمینه انحراف ایجاد نشود؛ اما این تقابل در عصر ارتباطات، به تدریج، ساخت زادیی می شوند و با شکستن این ساختار، دیگر تقابلی بین دور و نزدیک وجود نخواهد داشت زیرا رسانه های ارتباطی مدرن (مثل: ماهواره و اینترنت)، این فاصله مکانی را از بین می برند و زمان و مکان را به سرعت در می نوردند و بدین وسیله، افراد، وارد محیط های انحراف می گردند.
سرعت پیشرفت تکنولوژی ارتباطی به گونه ای است که امکان مهار و کنترل کردن آن، با دور نگه داشتن از محیط و یا محدود کردن آن، به هیچ وجه امکان پذیر نیست و
در مواردی، تنها به صورت مقطعی و موضعی از این نوع کنترل بهره گرفت.
ساختار «ممنوع-مجاز» نیز در معرض ساخت زدایی واقع شده است. این ساختار، ناظران اجتماعی را قادر می سازد که با مجازات و ترساندن، افراد را از امور ممنوعه و نابه هنجاری های اجتماعی باز دارند؛ اما اکنون در جامعه ی پست مدرن-که بسیاری از امور ممنوع، مجاز و یا دست کم، اجتناب ناپذیر شمرده می شود-، کدام ناظر اجتماعی می تواند از ساختار «ممنوع-مجاز» بهره کافی ببرد؟!
اگر اندکی واقع بین باشیم، در این دوران که زندان ها با روش نظارتی «دور-نزدیک» از مجرمان پر شده است و موج فزاینده انحرافاتی از قبیل: شراب خواری، اعتیاد، انحرافات جنسی، سوء استفاده های اقتصادی و مواردی از این دست-که خاکریز ارزش های دینی و انقلابی را در هم شکسته اند- و برخوردهای ناشیانه و غیر کارشناسانه با پدیده ماهواره و اینترنت، موجب حریص شدن جوانان به این دو رسانه شده است و همچنین روش های به کار گرفته شده در احیای «امر به معروف و نهی از منکر»، به عنوان یک اصل حیاتی و مهم اسلامی در نظارت اجتماعی، ناکارآمدی خود را در دهه های اخیر نشان داده شده است، در می یابیم که زمان استفاده از تقابل «دور-نزدیک» و «ممنوع-مجاز» به سر آمده و برای پیشگیری از انحرافات و نیز درمان بیماری مهلک کنونی، باید چاره ای دیگر اندیشید. نظارت اجتماعی اگر بخواهد با این دو ساختار، به عملیات مقابله اجتماع با انحراف کمک کند، بدون تردید در این عصر، دوام نخواهد آورد و اصرار بر استفاده از این روش ها، ثبات جامعه را در آینده ای نه چندان دور، به چالش می کشد.
اما آیا در نظارت اجتماعی، ظرفیتی برای حضور مقتدرانه، مؤثر و متناسب با عصر حاضر وجود دارد؟ برای جواب به این سؤال، در قسمت بعد به نظارت مبتنی بر تربیت دینی می پردازیم.
پینوشتها:
1.شرح نهج البلاغة، أبن أبی الحدید، ج20، ص233؛ میزان الحکمة، ج14،ص6708، ح21496.
2.معانی الأخبار، ص195؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج4، ص395.
3.غرر الحکم و دررالکلم، ج4، ص89؛ عیون الحکم و المواعظ، ص270.
4.غرر الحکم و دررالکلم، ج6، ص124؛ میزان الحکمة، ج2، ص850.
5.Kjellgern, Cecilia. Sexual abuse of children young people who sexuallyofend.
http://www.sos. se/Fulltext/123/2001-12-19/summary. htm
6.فرهنگ علوم اجتماعی، ج2، ص348.
7.فرهنگ جامعه شناسی، ص350.
8.«نظارت اجتماعی»، سعید امیر کاوه، فصل نامه معرفت، ش21.
9.مبانی جامعه شناسی، ترابی، ص122.
10.مقدمه ای بر جامعه شناسی، ص232.
11.فرهنگ علوم اجتماعی، ص348.
12.«نظارت اجتماعی»، سعید امیر کاوه، فصل نامه معرفت، ش21.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}