نویسنده : سید حمید هاشمی



 

مقدمه:

اسلام هراسى (Islamophbia) مفهومى است که به پیش داورى و هراس و تبعیض غیرمنطقى علیه اسلام و مسلمانان اشاره دارد که پس از 11 سپتامبر استفاده فراوانى از آن شده است.(1) Phobia به معناى ترس نامعقول از چیزى است. به عبارت دیگر اسلام هراسى در خود این مفهوم را به همراه دارد که اسلام فاقد ارزش مشترک با دیگر فرهنگ هاست، در مقایسه با فرهنگ غرب در موقعیتى فرودست قرار دارد و بیشتر یک ایدئولوژى است تا یک دین باشد. در اثبات ضرورت پرداختن به این بحث همین کافى است که رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبه هاى مهم روز عید فطر سال جارى ترویج اسلام هراسى و همچنین ایران هراسى را دو راهکار استکبار و در رأس آن امریکا براى جلوگیرى از اتحاد و انسجام دنیاى اسلامى ارزیابى کردند و فرمودند: »دولت امریکا در دوره رئیس جمهور قبلى، تلاش هاى زیادى برضد دنیاى اسلام و همچنین برضد ایران انجام داد و دولت فعلى امریکا هم با وجود سخنان و پیام هاى به ظاهر دوستانه، همان سیاست اسلام هراسى و ایران هراسى را دنبال مى کند«. در این نوشتار تلاش مى شود تا ضمن معرفى برداشت هاى مختلف از اسلام هراسى و ابعاد گوناگون آن، به تحلیل پدیده ى اسلام هراسى و راه کارهاى پیش روى کشورهاى مسلمان براى مبارزه با این پدیده پرداخته شود.

گفتار اول: ویژگى هاى اسلام هراسى

چگونگى تعامل تمدن غرب با اسلام در اشکال مختلفى ظهور یافته است که مى توان آن را شامل موارد زیر دانست:
- پذیرش چند فرهنگى، ادغام همه ى فرهنگ ها و هویت ها در کنار امکان شناسایى اعضا که بیشتر در کشور انگلیس مشاهده مى شود.
- تحلیل فرهنگى که شامل هضم اعضا و غیرقابل تشخیص شدن آنهاست مانند امریکا و فرانسه.
- عدم ادغام و پذیرفته شدن به عنوان عنصر مستقل.
- نه اذغام و نه پذیرش که منجر به انزوا مى شود.
با این حال پس از 11 سپتامبر با گسترش موج اسلام هراسى، غرب تلاش مى کند نوعى نگاه منفى به اسلام در سراسر جهان غرب حاکم شده و این طریق نوعى برخورد سلبى نسبت به گسترش اسلام شکل بگیرد که در ادامه به ویژگى هاى آن اشاره مى شود.
- مجریان اصلى اسلام هراسى: اسلام هراسى در ذات خود نشانه ى برداشت هاى نادرست از اسلام در تمدن غرب است که مى توان اصلى ترین عامل آن را رسانه ها دانست. کلیشه هایى مانند عرب - دینى اسلام، اسلام - بنیادگرایى - تروریسم، تروریسم اسلامى، بمب هاى اسلامى و... که زاییده ى اقدامات شبهه انگیز رسانه هاى غربى است نقل قابل توجهى در این برداشت ها داشته است. رسانه هاى جهانى که از سوى ابرقدرت هاى جهانى رهبرى مى شوند تصویرى نه چندان شایسته و حتى دور از واقعیت از اسلام ارایه مى دهند. تصویر چریک هاى مسلمان که در پى اقدام به بمب گذارى هستند، تصاویر روحانیونى که رهبران جریان هاى تروریستى هستند، مردان خشنى که به زبان عربى تکلم مى کنند و به انواع تجهیزات جنگى و نظامى مجهزند و همگى این ها در پى مبارزات عظیم و کاملاً سازماندهى شده علیه غرب و امریکا هستند. یا به تعبیر »ادوارد سعید«: »رسانه ها و کارشناسان امریکایى و غربى تعیین مى کنند که ما نسبت به بقیه جهان (دیگران) چه اندیشه اى داشته باشیم. این که به جاى بحث آکادمیک در مورد اسلام، ما تنها روزنامه نگارانى را مشاهده مى کنیم که خبرى را دست چین کرده و آن را مجدداً گزافه پردازى نموده و در رسانه خود منتشر مى کنند. وى اسلام رسانه ها را کنشى یک جانبه مى داند که نشان مى دهد آنچه اعراب و مسلمانان انجام مى دهند در بالاترین سطح عیوب ذاتى قرار دارد و آنها مردم را ابزار رسانه، از اسلام مى ترسانند. در بسیارى از موارد نه تنها اسلام با بى دقتى آشکار ترسیم شده است بلکه تبیین هاى قوم گرایانه ى بى در و پیکر، نفرت هاى فرهنگى و حتى نژادى و دشمنى هاى ژرف و در همان حال متناقض و دلخواه نیز در این اطلاع رسانى ها مشاهده مى شود«.(2)
در واقع اسلام هراسى نوعى از »مدیریت برداشت هاست«(3) که بیشتر توسط رسانه ها صورت مى گیرد. به قول »نیل پستمن«: »ما واقعیت را آن گونه که هست نمى بینیم بلکه آن گونه که مى بینیم که زبان هایمان هستند و زبان هاى ما رسانه هاى ما هستند و رسانه هاى ما استعاره هاى ما«.(4) این برداشت ها که با اهداف گوناگون از جمله جلوگیرى از رشد تمایل به اسلام در غرب (که از آن تعبیر به »سونامى اسلامى« مى شود) و تخریب درونى مسلمانان هدایت مى شود را مى توان شامل موارد زیر دانست:
- تمدن اسلامى، مجموعه اى ایستا و بدون واکنش در مقابل تغییرات است.
- تمدن اسلامى نسبت به تمدن غرب فرودست محسوب مى شود که ابتدایى، جنسیت گرا و غیرعقلانى است.
- تمدن اسلامى فاقد ارزش هاى مشترک با دیگر فرهنگ هاست و نسبت به فرهنگ هاى دیگر داراى تأثیر و تأثر نیست و »دیگرى« محسوب مى شود.
- تمدن اسلامى خشن، ستیزه جو، تهدیدکننده، حامى تروریسم و عامل اصلى درگیرى تمدن هاست.
- مبارزه با اسلام امرى عادى در جامعه است و اسلام هراسى بهانه اى براى طرد مسلمانان از جامعه محسوب مى شود و به نوعى ایدئولوژى سیاسى است که براى اهداف سیاسى و نظامى از آن استفاده مى شود.(5)
البته بازیگران دیگرى نیز در هدایت افکار عمومى علیه مسلمانان داراى نقش هستند شامل گروه هاى مسیحى، لاییک ها مهاجر از کشورهاى اسلامى، ایدئولوژى هاى انحرافى مانند مارکسیسم و بهائیت، گروه هاى نژادپرست و گروه هاى »وندالیسم«.(6)
- اسلام هراسى به عنوان یک گفتمان: اسلام هراسى در واقع یک گفتمان است که با قدرت رابطه دارد و خودش تولید قدرت مى کند. لذا در اسلام هراسى فهم غرب از اسلام ملاک عمل است نه آنچه که اسلام در واقع مى باشد. در این گفتمان تقابل هاى دوگانه را شاهد هستیم. تقابل هایى مانند تمدن در مقابل عقب ماندگى، امنیت در مقابل ناامنى و تروریسم، عقلانیت در مقابل افراطى گرى که در تمام تقابل ها تمدن غرب مظهر خوبى ها و اسلام مظهر بدى هاست.
- اسلام هراسى یک سازه ى اجتماعى تعمدى: اسلام هراسى را نمى توان یک سوء برداشت ناشى از انحراف طبیعى و سهوى اذهان عمومى دانست بلکه اسلام هراسى یک سازه ى اجتماعى نهادهاى قدرت براى بهره بردارى راهبردى و سیاسى است.
- اسلام هراسى یک موج تاریخى: اسلام هراسى پدیده ى تازه اى در غرب نیست و ریشه ى آن را مى توان در جنگ هاى صلیبى پیدا کرد. ولى امواج آن را در سال هاى اخیر مى توان در چندین موج مشاهده کرد.
1. موج اول آن که همزمان با انقلاب اسلامى بود به نوعى به بیدارى اسلامى در سطح جهان دامن زد و توانست در سطح معاملات بین المللى ایفاى نقش نماید. با فروپاشى بلوک شرق و شوروى سابق در آغاز دهه ى 90 میلادى و خلأ بیگانه هراسى، راهبرد اسلام هراسى به صورت جدى تر مورد توجه قدرت هاى پیروز قرار گرفت. در این رابطه و در سال 1992 تئورى برخورد تمدن ها از سوى ساموئل هانتینگتون مطرح گردید. هانتینگتون در تئورى برخورد، تصریح کرد که خطوط گسل بین تمدن ها مرزهاى درگیرى آینده است و تمدن اسلامى بزرگ ترین تهدید براى تمدن غرب محسوب خواهد شد. در واقع مراکز تصمیم ساز با این تئورى پردازى در صدد القاى این مفهوم بودند که مرزهاى جهان اسلام خونین است.
2. موج دوم آن را مى توان پس از حمله به برج هاى دوقلو در امریکا دانست که به نوعى مشروعیت بخشى به استفاده از توان نظامى علیه تمدن اسلامى منجر شد. رسانه هاى تحت کنترل نظام سلطه سعى کردند بنیان روابط جهان اسلام و غرب را دگرگون سازند، از این رو با شدت گسترده اى این عبارت که خطوط گسل تمدنى بین اسلام و غرب فعال شده است را القا مى کردند.
3. در موج سوم که در وضعیت معاصر شاهد آن هستیم در پى ناکامى هاى امریکا در عراق، توجه به اصول گرایى در ایران و جنگ 33 روزه بروز کرد. موج سوم اسلام هراسى هتاکانه تر، گسترده تر و پیچیده تر طراحى و اجرا مى شود و از تاکتیک هایى همچون القا و توهم سازى، تمسخر، تحقیر و تحریف علیه مقدسات اسلامى و آموزه هاى دینى مسلمانان بهره گرفته مى شود.
- اسلام هراسى یک بیمارى روانى گروهى: از منظر روان شناختى مى توان اسلام هراسى را به عنوان نوعى بیمارى روانى گروهى و اجتماعى نیز تحلیل کرد.(7) فرد در نوعى از بیمارى روانى کمبودها و کاستى هاى خود را در دیگران جستجو مى کند و به خاطر آن به آنها حمله مى کند. در بحث اسلام هراسى این وضعیت از یک فرد خارج شده و به بیمارى گروهى تبدیل شده است. به عبارت دیگر تمدن غرب با سابقه ى طولانى در جنگ، تفتیش عقاید، جنگ هاى صلیبى و کشتار و توحش، اینک پس از 11 سپتامبر خشونت تاریخى خود را در دیگران مى بیند و انعکاس آن را در جاى دیگر غیر از خود جستجو مى کند. در این بیمارى روانى نوعى از ترس نیز وجود دارد. در سال 2008، 65 درصد مخارج تسلیحاتى توسط اروپا و امریکا صورت گرفته در حالى که تنها 17 درصد مردم جهان را شامل مى شوند. (امریکا به تنهایى 41/5 درصد کل هزینه هاى نظامى را داشته است) (8) مى توان گفت فقط کسانى که مى ترسند این قدر براى تسلیحات هزینه مى کنند.
- اقلیت هراسى مساوى است با اکثریت هراسى: ناامن شدن زندگى مردم از نتایج اولیه ى اسلام هراسى است؛ بدین معنا که وقتى نسبت به اقلیت مسلمانان در یک کشور احساس ترس همگانى پدید مى آید در واقع زندگى اکثریت جامعه دچار ناامنى مى شود و نه فقط اقلیت مسلمانان. لذا مى توان گفت اولین نتیجه ى سیاست و راهبرد اسلام هراسى متوجه خود جوامع غربى مى شود.

گفتار دوم: نحوه ى مقابله ى جهان اسلام با اسلام هراسى

از مجموع آنچه گفته شد مى توان فهمید اسلام هراسى یک پدیده ى فرهنگى، سیاسى، تاریخى و روانى است که براى مقابله با آن باید از جنبه هاى مختلف به آن توجه کرد. در این راستا راه کارهاى زیر مى تواند مورد توجه کشورهاى مسلمان و نهادهاى بین المللى قرار بگیرد.
1. تلاش کشورهاى مسلمان براى تصویب طرحى براى مبارزه با اسلام هراسى از طریق سازمان کنفرانس اسلامى و در نهایت در سازمان ملل که نمونه ى آن را در مورد یهودى ستیزى شاهد هستیم. فعالت جدید سازمان کنفرانس اسلامى در تهیه ى گزارش هاى نوبه اى مصادیق ناشکیبایى دینى در همین راستا ارزیابى مى شود که لازم است براى تبدیل آن به میثاق و کنوانسیون بین المللى و طرح آن به عنوان جنایت علیه بشریت تلاش بیشترى صورت بگیرد.
2. تلاش براى ایجاد گفتمان واقعى و نشان دادن تصویر واقعى اسلام به جهان که عمده ترین وسیله ى آن رسانه ها هستند. در این راستا تلاش کشورهاى مسلمان براى به کارگیرى فناورى هاى بومى رسانه اى و گسترش آن در سطح جهان از اهمیت زیادى برخوردار است. نمونه ى این تلاش را جمهورى اسلامى ایران در امریکاى لاتین دنبال مى کند که تا رسیدن به هدف نهایى فاصله ى زیادى دارد. همچنین در همین راستا تلاش براى دستیابى به فناورى هاى تولید و پرتاب ماهواره براى جلوگیرى از باج خواهى و ایجاد محدودیت کشورهاى غربى در پخش برنامه هاى اسلامى از اهمیت زیادى برخوردار است. در همین زمینه طراحى آرایش رسانه اى میان کشورهاى اسلامى و تولید فیلم هاى اسلامى مشترک براى همسو کردن برنامه ها و سیاست ها نیز مى تواند نتایج مثبتى را به همراه داشته باشد.
3. لازم است جهان اسلام همکارى و تعامل بیشترى را با سازمان هاى همفکر اسلامى در کشورهاى غربى داشته باشند و با پشتیبانى هاى مختلف از آنها، ظرفیت و توان آنها را براى تأثیرگذارى برافکار عمومى دنیا و نشان دادن چهره ى واقعى اسلامى افزایش دهند.
4. به نظربرخى کارشناسان، طى سال هاى آینده اینترنت به جاى تلویزیون و روزنامه مهم ترین رسانه ى جهان در اطلاع رسانى و مدیریت افکار خواهد بود. به همین منظور ضرورى است کشورهاى اسلامى تلاش بیشترى براى حضور قوى در این عرصه نیز داشته باشند و تلاش نمایند تا با استفاده از فناورى هاى بومى و تربیت کادرهاى متخصص، قدرت نفوذ و تأثیرگذارى خود را افزایش دهند.

پی نوشت ها :

1. ((گزارش اسلام هراسى در اروپا پس از یازده سپتامبر«، مرکز اروپایى نظارت بر نژادپرستى و بیگانه پرستى، مى 2002.
(EUMC - European Center on Combating Racism and Xenophobia)
2. ادوارد سعید: اسلام رسانه ها، ترجمه اکبر افسرى، تهران، نشر توس، 1379، ص 51.
3.Image Management
4.Publc Discourse in the Age of :sing Ourselves to Death ,Neil Postman .4 ."Amu 1984" Published in.Show Busimess
5.the Resistible Rise of" ,(2007) Scott Poynting Victoria Nasom .5 .86 - 61 :(Journal of Socilogy 43(1 ,"Islamophobia
6. وندالیسم بیشتر به تخریب هاى اجتماعى و یا حرکتى اطلاق مى شود که در آن فرد یا گروهى از افراد به خرابکارى بپردازند. موارد متعددى را در دنیاى غرب در توهین به اماکن مسلمانان مانند قبرستان ها و مساجد شاهد هستیم.
7. این دیدگاه را مى توان در نظرات دکتر آرتور بوهلر مشاهده کرد. نگاه کنید به: آرتر بوهلر، »همایش اسلام هراسى پس از 11 سپتامبر«. 14 و 15 مهرماه 1388.

منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 270