نویسنده : مهسا ماه پیشانیان



 

استفاده تاکتیکى از قومیت هاى ایرانى

مفاهیم استبداد، تروریسم، حقوق بشر، آزادى، دموکراسى، صلح و تجارت آزاد، جوانان، زنان، دانشجویان، کارگران، قومیت ها، اقلیت هاى مذهبى، جامعه هنرى، فرهیختگان و حتى همجنس بازان در فهرست برنامه هاى تئوریسین هاى جنگ نرم قرار گرفته اند. در مورد ارتباط دولت آمریکا با گروه هاى قوم گرا و جدایى طلب ایران باید به این نکته توجه داشت که این کشور به طور تاکتیکى تلاش نموده تا به طور فرصت طلبانه از مسائل قومى ایران تحت مفاهیمى؛ همچون حقوق بشر و آزادى بهره بردارى نماید. بنابراین، در کنار تعمیق و گسترش تحریم ها علیه ایران و با تلاش براى محدود کردن روابط کشورها و سازمان هاى بین المللى با ایران و تلاش براى مشروعیت بخشى، گسترش و توانمندسازى سازمان هاى غیردولتى ایرانى مخالف نظام جمهورى اسلامى ایران، فعال سازى و حمایت از شبکه هاى رسانه اى ضد ایرانى و راه اندازى جنگ عقیدتى و ایدئولوژیک در منطقه، کوشیده است تا به مداخله گسترده در امور داخلى ایران با استفاده از مساله اقوام ایرانى دامن بزند که براى رسیدن به این هدف علاوه بر بیانیه هاى سیاسى، دولت آمریکا مصوباتى در خصوص اختصاص بودجه به منظور مداخله در امور داخلى ایران به تصویب رسانده، که در این راستا مى توان به تصویب بودجه یک و نیم میلیون دلارى در سال 2004 میلادى براى حمایت از برخى سازمان هاى غیردولتى و برخى اشخاص در داخل ایران و هزینه کردن آن از طریق بنیاد اعانه ملى براى دموکراسى، تصویب و اختصاص بودجه 3 میلیون دلارى در سال 2005 و اعلام رسمى آن از سوى وزارت خارجه آمریکا با هدف اعلام شده کمک به سازمان هاى غیردولتى ایرانى در زمینه هاى مطبوعاتى و حقوق بشرو همچنین تصویب بودجه 75 میلیون دلارى در سال 2006 میلادى که در بودجه هاى دولت آمریکا به صورت رسمى و علنى براى فعالیت ضدایرانى اختصاص داده شده، اشاره نمود. (عبداله خانى، 1385)
تقویت برنامه هاى رادیوفردا، ازجمله سرویس هاى سخن پراکنى بین المللى ایالات متحده که با هزینه کنگره امریکا و تحت نظر شوراى سخن پراکنى بین المللى آمریکا اداره مى شود، تقویت برنامه هاى بخش فارسى صداى آمریکا و راه اندازى سایت اینترنتى وزارت امورخارجه آمریکا به فارسى و تحت عنوان "پل ارتباطى ایران آمریکا" از جمله مواردى است که در چارچوب برنامه هاى بخش رسانه اى این بودجه انجام شده است.(همان)در کنار مصوبات و بیانیه هاى رسمى و به دنبال برخى تغییرات در وزارت خارجه آمریکا، دولت این کشور در اکتبر 2006 اقدام به راه اندازى دفتر امور ایران در دوبى نمود، که وظیفه این دفتر، مدیریت هزینه کرد بودجه 75 میلیون دلارى آمریکا اعلام شده است.(بى.بى.سى: 2006). به طورکلى در سناریوى تهدید نرم علیه ایران، ایالات متحده آمریکا به دو شیوه از گسترش قومیت گرایى در ایران حمایت مى کند:
1. ناامن سازى ایران و حمایت از شورش هاى محلى داخلى؛
2. حمایت مالى از تجزیه طلبان قومى خارج از کشور.

ایجاد اتحاد در اپوزیسیون خارج نشین

این پروژه، یکى از اصلى ترین اهداف خود را ایجاد اتحاد میان گروه هاى ضدانقلاب خارجه نشین قرار داده است. آنان از لابى ها، نهادها و سیاسیون با نفوذ متمایل به خود نهایت استفاده را به عمل مى آورند تا بتوانند گروه هاى ورشکسته، ضعیف و سست بنیان خارجه نشین را به یکدیگر متصل کرده و یک اتحاد هرچند مصنوعى ایجاد نمایند. براى این منظور آنان طرح هاى مختلفى، مانند طرح تشکیل کنگره ملى، پارلمان و یا دولت در تبعید را مطرح کرده اند.(شهودى، 1385)
بر این اساس عباس میلانى و لرى دایموند، وجود اپوزیسیون متحد را یک ضرورت مى دانسته و معتقداند که این اپوزیسیون مى تواند متشکل از گروه هاى مختلف سیاسى جدید و قدیم باشد. آنان بر روى مهاجران ایرانى نیز انگشت گذاشته و پیشنهاد مى کنند که باید از آنان به عنوان پیاده نظام استفاده شود.(همان)

مهندسى انقلاب رنگى در قالب افزایش قدرت مردمى

انقلاب هاى مخملى یا رنگى، پروژه اى از تحولات سیاسى هستند که از مدیریت رسانه اى و افکار عمومى و هم زمان مهندسى اجتماعى آغاز شده و به یک مهندسى جدید سیاسى و تغییرات شبه دموکراتیک در نظام هاى سیاسى منجر مى گردند، که وجه تمایز این انقلاب ها عبارت است از مقاومت غیر خشونت آمیز براى اعتراض نسبت به سیاست هاى دولت و حمایت از آزادى، دموکراسى و استقلال ملى. (ماه پیشانیان، 1388)
ایالات متحده آمریکا تلاش دارد تا با بحران سازى اجتماعى و آفند تبلیغاتى افزایش قدرت مردمى، به مهندسى انقلاب رنگى در ایران بپردازد. علاوه براین، آمریکا تلاش مى کند تا نقش چندگانه اى را در تسهیل یک انقلاب رنگى در ایران ایفا نماید. براین اساس تلاش دارد تا با تأمین مالى و کمک به سازماندهى رقباى داخلى ایران، رهبرى جایگزین را براى کسب قدرت ایجاد کند. در این رابطه، ریموند تَنتِر از "کمیته سیاسى ایران" بیان مى دارد: »دانشجویان و دیگر گروه ها، به حمایت پنهانى از تظاهراتشان نیاز دارند. آن ها به دستگاه هاى فاکس نیاز دارند. آن ها نیاز به دسترسى اینترنت، مبالغى براى انتشار مطالب و مبالغى براى مخفى ماندن از چشم مأموران دارند." (جفرى دونووان، 2003). وراى این موضوع، رسانه هاى مورد حمایت ایالات متحده نیز مى کوشند تا کاستى ها و مشکلات ایران را برجسته کرده و منتقدان را به چهره هاى شاخص ترى تبدیل سازند. ایالات متحده پیش از این نیز از تلویزیون ماهواره اى فارسى زبان (صداى آمریکا به زبان فارسى) و رادیو فارسى زبان (رادیو فردا) که اخبار فیلترنشده را براى ایرانیان پخش مى کنند، حمایت مى کرده است (در سال هاى اخیر، این رسانه ها بخش اعظمى از کمک هاى مالى آشکار ایالات متحده براى ترویج دموکراسى در ایران را به خود اختصاص داده بودند). در عین حال، ایالات متحده مى کوشد تا با فشار سیاسى و اقتصادى، مشروعیت نظام ایران را زیر سؤال برده و بدین ترتیب مردم را آماده پذیرش یک رهبر رقیب سازند. در همین راستا، کنگره و دولت بوش تا حدودى گام هایى را براى حمایت از تغییر نظام در ایران با تشویق دموکراسى در کشورمان برداشته اند. بر مبناى "قانون حمایت از آزادى در ایران" در سال 2006 (و تمدیدهاى بعدى آن)، ایالات متحده، خود را مجاز به ارائه کمک هاى مالى و سیاسى به سازمان هاى فعال در راستاى ترویج دموکراسى در ایران دانست و ده ها میلیون دلار را نیز در این جهت هزینه کرد. این قانون عنوان مى دارد که تقویت و ترویج رسانه هاى ضدرژیم و حمایت از جامعه مدنى و سازمان هاى حقوق بشرى، از جمله حوزه هاى دریافت کننده کمک هاى مالى خواهند بود. مطبوعات نیز گزارش داده اند که مجموعه اى از برنامه هاى پنهانى با هدف ترویج تغییر نظام یا تقویت مقامات ضدرژیم طراحى شده است. تشویق مردم به کسب قدرت براى تغییر رژیم ایران، همکارى با اپوزیسیون داخلى براى افزایش فشار بر دولت ایران، تهدید ایران به ایجاد بى ثباتى یا حتى سرنگونى آن به وسیله جنگ رسانه اى، برنامه ریزى براى جاسوسى هاى گسترده همراه با گسترش منابع مالى، زیرسؤال بردن مشروعیت نظام از سوى روشنفکران، همکارى با گروه هاى قومى ناراضى در ایران (کردها، بلوچ ها، عرب ها و غیره)، تبدیل گروه هاى مخالف ایران درخارج به شورشیان تمام عیار با ارائه کمک هاى نظامى به آنها (در این راستا، ایالات متحده با گروه هایى؛ نظیر "شوراى ملى مقاومت ایران" در عراق و شاخه نظامى آن؛ یعنى مجاهدین خلق، همکارى کرده و به هزاران عضو آن که در زمان رژیم صدام حسین مسلح بوده و حملات چریکى و تروریستى علیه نظام ایران اسلامى انجام مى دادند، کمک مى نماید) از جمله مهمترین راهکارهاى ایالات متحده آمریکا در این زمینه است.

جنگ رسانه اى ایالات متحده آمریکا علیه جمهورى اسلامى ایران

بنیادى ترین تعریف از جنگ رسانه اى استفاده از رسانه ها براى تضعیف کشور هدف و بهره گیرى از توان و ظرفیت رسانه ها؛ اعم از مطبوعات، خبرگزارى ها، رادیو، تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات، به منظور دفاع از منافع ملى است. جنگ رسانه اى یکى از برجسته ترین جنبه هاى جنگ نرم و جنگ هاى جدید بین المللى است. اگرچه جنگ رسانه اى عمدتاً به هنگام جنگ هاى نظامى کاربرد بیشترى پیدا مى کند، اما این مفهوم نیست که در سایر مواقع، جنگ رسانه اى در جریان نبوده و یا مورد استفاده قرار نمى گیرد. جنگ رسانه اى تنها جنگى است که حتى در شرایط صلح نیز بین کشورها به صورت غیررسمى ادامه داشته و هر کشورى از حداکثر توان خود براى پیشبرد اهداف سیاسى خویش با استفاده از رسانه ها، بهره گیرى مى کند. جنگ رسانه اى ظاهراً میان رادیو و تلویزیون ها، مفسران مطبوعاتى، خبرنگاران خبرگزارى ها، شبکه هاى خبرى و سایت هاى اینترنتى جریان دارد، اما واقعیت آن است که در پشت این جدال ژورنالیستى، چیزى به نام سیاست رسانه اى یک کشور نهفته است، که مستقیماً توسط بودجه هاى رسمى مصوب پارلمان ها یا بودجه هاى سرّى سازمان هاى اطلاعاتى و امنیتى و سرویس هاى جاسوسى تغذیه مى شود. (ضیایى پرور، 1385)
سربازان جنگ رسانه اى، متخصصان تبلیغات، استراتژیست هاى تبلیغات بین المللى و کارگزاران رسانه ها هستند. ایالات متحده آمریکا تلاش گسترده اى را در این راستا ضد کشورمان، به خصوص پس از انتخابات انجام داده است. در راستاى جنگ رسانه اى امریکا مى توان به "مرکز کمک بین المللى رسانه اى" موسوم به سیما Center For International (CIMA) Media Assistsnce ) اشاره نمود، که این مرکز از جمله سازمان هاى غیرانتفاعى آمریکایى است که هدف آن به ظاهر ترویج دموکراسى در جهان از طریق حمایت از رسانه هاى هم سو است. این مرکز در زمینه ایجاد شبکه هاى رسانه اى و هدایت پژوهش هایى که در این مورد انجام مى شود و همچنین برگزارى نشست هایى با موضوع ضرورت نقش رسانه هاى آزاد و مستقل در برقرارى دموکراسى و براندازى نرم در جهان فعالیت مى کند. منابع مالى این مرکز از سوى دولت آمریکا و براساس قانون مصوب سال 1983 تامین مى شود. به موجب این قانون - که در زمان ریاست جمهورى رونالد ریگان در کنگره آمریکا تصویب شد - این کشور سالانه بودجه اى را براى ترویج دموکراسى در جهان اختصاص مى دهد. در این میان وضعیت رسانه هاى ایران از جمله موضوعاتى است که مورد توجه آنهاست.
نقش بستن اخبار منفى از ایران بر روى صفحات رسانه هاى آمریکایى از دیگر وجوه جنگ رسانه اى این کشور است؛ به گونه اى که عمده گزارش هاى خبرنگاران مطبوعات غربى از ایران، یا مربوط به بحران هاى سیاسى، اجتماعات، زد و خوردها و تضاد حاکمیت با مردم و یا مربوط به حوادثى؛ مانند نقض حقوق بشر، تلاش براى دستیابى به سلاح هاى هسته اى و کشتار جمعى و نقض آزادى هاى سیاسى و مدنى در ایران است. این رسانه ها همچنین با انتشار اخبار سرى و محرمانه یا اخبار هدایت شده از سوى دستگاه هاى سیاست خارجى و اطلاعاتى کشور متبوع خود، به ایجاد فضا و جوسازى علیه ایران مى پردازند.
علاوه براین، ایالات متحده درصدد است تا صندوقى را با سرمایه بیست میلیون دلار در خزانه دارى آمریکا - با عنوان صندوق آموزش الکترونیک، تبادل و رسانه ایران - ایجاد نموده و مسئولیت آن را به وزیر امور خارجه آمریکا واگذار نماید. هدف این صندوق توسعه تکنولوژى ها، از جمله سایت هاى اینترنتى است که به مردم ایران کمک مى کند تا:
الف) بتوانند اطلاعات را بگیرند و بفرستند؛
ب) ازطریق اینترنت و دیگر رسانه هاى الکترونیک آزادى بیان داشته باشند؛
ج) با آمریکایى ها آموزش هایى ازطریق اینترنت و دیگر راه هاى ارتباطاتى داشته باشند؛
د) با تلاش ها جهت بستن، سانسور کردن و کنترل اینترنت و هم چنین اختلال یا کنترل شبکه هاى تلفن همراه و پیام کوتاه مقابله کنند.
و لذا این پول مى تواند توسط ایالات متحده، دانشگاه ها، سازمان هاى غیردولتى و شرکت هاى خارجى صرف امور ذیل گردد:
الف) تولید نسخه هاى فارسى شبکه هاى اجتماعى اینترنتى موجود؛
ب) تولید فناورى به خصوص برنامه هاى مبتنى بر اینترنت، براى مبارزه با بستن، سانسور کردن و کنترل اینترنت و هم چنین اختلال یا کنترل شبکه هاى تلفن همراه و پیام کوتاه؛
ج) ایجاد برنامه هاى آموزش راه دور در دانشگاه هاى آمریکا؛
د) تشویق تبادلات آموزشى، تخصصى، دینى و فرهنگى بین اتباع ایران و آمریکا.
از این رو منابع این صندوق مى تواند به سازمان توسعه بین الملل ایالات متحده، هیئت مدیره گروه سخن پراکنى و هر سازمان فدرال تا حدى که درمورد اهداف این صندوق مشغول است، انتقال یابد.

شبکه هاى اجتماعى سربازان جدید جنگ نرم ایالات متحده آمریکا

فضاى سایبر اصلى ترین عرصه کارزارهاى تشکل ها و گروه ها در صحنه تحولات سیاسى اجتماعى ایران است. بخش عمده اى از رخدادهاى اعتراضى ایران طى ماه هاى بعد از انتخابات ریاست جمهورى دهم،در فضاى سایبر، ساماندهى و هماهنگ مى شود. فیس بوک، توییتر، فرند فیدز، بالاترین، بازنگار، دیگ، دلیشز، گروه هاى ایمیلى، وبلاگ ها، چت روم ها و فروم ها از جمله سایت هایى هستند که قابلیت شبکه سازى وسیعى در اینترنت ایجاد کرده اند . در برخى مواقع این شبکه ها اقدامات خود را به فضاى واقعى جامعه نیز تسرى داده و به عنوان مثال، هماهنگى و سازماندهى بسیارى از تجمع هاى سیاسى و اعتراضى در همین شبکه ها صورت گرفته است. وزارت امور خارجه آمریکا در کنار شبکه هایى؛ چون فیس بوک، از توییتر براى القاى تقلب در انتخابات ایران و ایجاد فضاى شایعه، التهاب و آشوب، حداکثر استفاده را کرد. مجله آمریکایى "فارین پالسى" با اشاره به تحولات اخیر در ایران، در گزارش خود به طرح این موضوع پرداخت، که چگونه وزارت امور خارجه آمریکا باید به توان مند کردن و تقویت شبکه هاى اجتماعى اینترنتى در مبارزه اى جهانى به بسط اهداف آمریکا بپردازد.
بنیامین نتانیاهو نخست وزیر راست گراى اسراییل هفتم دسامبر در جلسه کمیته روابط خارجى و امور دفاعى پارلمان اسراییل (کنست) استفاده از اینترنت و شبکه هاى ارتباطى، همچون توییتر براى مقابله با حکومت ایران را بسیار مهم دانست.
در رابطه با نقش شبکه هاى اجتماعى در حوادث پس از اتخابات ایران تحلیل هاى بسیار زیادى ارائه شده است. براى مثال پایگاه اینترنتى مؤسسه تحقیقاتى "هریتیج" گزارشى به قلم جیمز.جى.کارافانو، پژوهشگر ارشد مطالعات امنیت ملى مؤسسه تحقیقاتى هریتیج آمریکا، منتشر کرد، که به نقش شبکه هاى اجتماعى و اینترنتى در حوادث پس از انتخابات ایران اختصاص دارد. در این پژوهش که با عنوان "آشوب آفرینى توییتر" آغاز مى شود، ادعا شده است: مردم به ابزارهاى شبکه هاى اجتماعى روى آوردند و از خدمات رسانى گسترده این ابزارها بهره بردند. مردم از این فناورى هاى "وب 2" حداقل در چهار زمینه استفاده کردند: خبرنگارى خیابانى، بسیج کردن ایرانى هاى مقیم خارج، سازماندهى فعالان سیاسى و راه اندازى جنگ اطلاعاتى. در این گزارش آمده است: شبکه هاى اجتماعى مى توانند فعالیت هاى اعتراض آمیز را سازماندهى کرده و در اطلاع رسانى روند رویدادها نقش آفرینى کنند. ایمیل، فیس بوک، توییتر، ماى اسپیس، ویکى پدیا و یوتیوب در مجموع web2 نامیده مى شوند.(34)
"مرکز دیپلماسى عمومى در دانشگاه کالیفرنیاى جنوبىUSC Center on Public " Diplomacy نیز در گزارشى بر نقش وب سایت هایى؛ مانند توییتر در ناآرامى هاى پس از انتخابات ایران پرداخته و تاکید مى کند: "98 درصد از لینک هاى توییتر، درباره انتخابات و ناآرامى هاى پس از آن بود.
علاوه براین، درست دو هفته پس از گذشت انتخابات ایران، نظرسنجى مرکز تحقیقاتى پیو Pew نشان داد که 98 درصد از لینک هاى توییتر، درباره انتخابات ایران و ناآرامى هاى متعاقب آن بود و 63 درصد از لینک هاى ارسال شده به وبلاگ ها و دیگر منابع رسانه اى جدید به طور ویژه بر انتخابات ایران متمرکز شده بودند. علاوه بر توییتر، فیس بوک نیز براى حمایت از معترضین به سرعت زبان فارسى را به قابلیت هاى خود افزود.
سازمان "وبى اواردزWebby Awards " ، استفاده از خدمات توییتر توسط معترضان ایرانى را به عنوان یکى از لحظات تاریخى سال 2009 اینترنت معرفى کرد. این سازمان، 10 لحظه تاریخى اینترنتى در دهه اخیر را اعلام کرده که یکى از آنها استفاده معترضان ایرانى از توییتر است. وبى اواردز، جوایزى هستند که از سال 1996 هر ساله توسط "فرهنگستان بین المللى هنرها و علوم دیجیتال" اعطاء مى شود. این جوایز را "اسکار اینترنتى" نیز نامیده اند. چهاردهمین جایزه وبى اواردز در ماه آوریل 2010 در 100 مقوله اهدا مى شود. لحظات تاریخى سال هاى دهه اخیر که از سوى این سازمان معرفى شده اند، عبارتند از: گسترش فهرست شبکه ارتباطى کریگ به بیرون از شهر سان فرانسیسکو (2000)، آغاز به کار بخش تبلیغاتى گوگل (گوگل ادواردز) (2000)؛ آغاز به کار دانشنامه ویکى پدیا (2001)، تعطیل شدن تارنماى نپستر، سایت دریافت رایگان موسیقى (2001)؛ گوگل آى پى او، آزادسازى سهام گوگل براى عموم (2004)، انقلاب ویدئویى برخط (2006)، دسترسى غیر دانشجویان به فیس بوک و آغاز به کار توییتر (2006)؛ به بازار آمدن تلفن هاى چندرسانه اى همراه آى فون (2007)، مبارزات انتخاباتى ایالات متحده (2008) و اعتراضات انتخاباتى ایران (2009).
بنا بر اعلام سازمان وبى اواردز، این 10 لحظه اینترنتى نشان مى دهند که اینترنت، باعث دور زدن نظام هاى قدیمى شده و قدرت بیشترى به توده مردم داده است. دیوید - میچل دیویس، مدیر وبى اواردز مى گوید: "اینترنت، قصه اصلى دهه ماست؛ زیرا محرکى براى تغییر مى باشد؛ نه تنها تغییر در زندگى روزمره، بلکه در همه چیز از تجارت گرفته تا ارتباطات، سیاست و فرهنگ پاپ".
استفاده از تکنیک نشت اطلاعات، به خصوص اطلاعات محرمانه و سرى ایران در فضاى سایبر یکى دیگر از روش هاى مقابله معاندان نظام با سیاست هاى رسمى کشورمان مى باشد. در ماه آبان 88 نشت اطلاعات محرمانه نظامى ایران بر روى سایت هاى اینترنتى آمریکایى و تلاش براى جذب جاسوسان فارسى زبان از سوى رژیم صهیونیستى از جمله اقدامات انجام شده در این راستا بوده است. در این ماه اعلام شد که برخى اطلاعات سرى مربوط به موشک هاى ایران، از جمله موشک حوت برروى اینترنت قرار گرفته است. همچنین اعلام شد که سرویس اطلاعاتى شین بت اسرائیل آگهى غیرمعمولى را در روزنامه ها چاپ کرده و در جست وجوى فارسى زبان ها است تا آنها را به عنوان جاسوس آموزش دهد.

پشتیبانى از کودتاى نظامى علیه تهران

اقداماتى که ایالات متحده آمریکا تلاش دارد تا براى جنگ نرم با جمهورى اسلامى ایران انجام دهد را مى توان بر روى یک طیف مشاهده کرد؛ به گونه اى که اگر این سیاست ها به دستاوردهاى نسبتاً محدودى منجر شوند، آنگاه ایالات متحده آمریکا مى تواند آن ها را براى دستیابى به نتایج بهترى بسط دهد. در این رابطه مى توان به ادعاى اسکات کارپنتر، معاون سابق وزیر خارجه ایالات متحده و از طرفداران ترویج دموکراسى اشاره نمود. وى معتقد است: اگر ایالات متحده نقش خود را به خوبى ایفا کند، مى تواند رژیم ایران را ضعیف نموده و قدرت مردم آن را براى تغییر آرام در این کشور به نحو چشم گیرى افزایش دهد." (اسکات کارپنتر، 2007)
برهمین اساس ایالات متحده آمریکا براى موفقیت جنگ نرم با جمهورى اسلامى، شکلى از کودتاى نظامى، تضعیف ارتش ایران و حتى مداخله نظامى را در نظر دارد. بنابراین، ایالات متحده براى کمک به توسعه و افزایش توانایى گروه هاى مخالف رژیم ایران، از جمله مجاهدین خلق در نظر دارد، سلاح، پول، آموزش و راهنمایى هاى سازمانى را در اختیارشان قرار دهد. رسانه ها و نهادهاى تبلیغى آمریکا هم مى کوشند نارضایتى این گروه ها را برجسته کرده و رهبران آن ها را به چهره هایى معروف تبدیل سازند. علاوه براین، ایالات متحده همچنین مى کوشد تا با شناسایى پایگاهى در یکى از کشورهاى همسایه ایران، در کسب حمایت آن کشور براى گروه و توسعه زیرساخت ها براى انجام عملیات ها در ایران به این گروه ها کمک کند. دراین رابطه، آژانس اطلاعات مرکزى (سیا) وظیفه ارسال تجهیزات و آموزش این گروه ها را همچون دهه هاى گذشته بر عهده دارد.

نتیجه گیرى

در مجموع به نظر مى رسد، به رغم تنوع و تکثرى که در تئوریزه کردن راهبردهاى کلان واشنگتن در قبال جمهورى اسلامى در عرصه آکادمیک و محافل سیاسى - رسانه اى وجود دارد، رویکرد جنگ نرم در قالب ناتوى فرهنگى ،جنگ رسانه اى ، قدرت نرم وشبکه سازى از اهمیت خاصى برخوردار است.
جنگ نرم به عنوان یک فرآیند هدایت شده (پروژه) به شدت متأثر از محیط داخلى و محیط بین المللى است. در محیط داخلى، زمینه هاى تهدیدات نرم بسیار گسترده و پیچیده هستند. به نحوى که از سوءرفتار یک پلیس در برخورد با مردم تا سوءمدیریت در بخش هاى اجرایى و فساد ادارى و ... مى تواند عاملى براى ایجاد زمینه هاى جنگ نرم و نارضایتى عمومى باشند. به همین دلیل، در عرصه داخلى تمام دستگاه هاى دولتى در جلوگیرى از شکل گیرى زمینه هاى جنگ نرم مسئولیت دارند.
اساساً بدون بالا بردن ظرفیت مسئولیت پذیرى تمام دستگاه هاى دولتى نمى توان با تهدیدات نرم و جنگ نرم مقابله کرد. در عرصه بین المللى نیز با توجه به نقش اساسى عامل خارجى در جنگ نرم، باید با طراحى سیاست خارجى عقلانى و تهاجمى، از دخالت سایر کشورها در امور داخلى و تعرض به حاکمیت کشور جلوگیرى شود.
از آنجایى که براى مقابله با تهدیدات نرم داشتن استراتژى، بیش از داشتن قدرت مؤثر است، لذا شایسته است استراتژى مقابله اى با پروژه جنگ نرم در دو حوزه داخلى و بین المللى تدوین و نقش هر یک از نهادهاى دولتى در آن مشخص و تبیین شود. در این راستا تقویت توانمندى هاى کنترلى سازمان هاى امنیتى ضرورى است. در راستاى تقویت توانمندى هاى امنیتى نیز جهت جلوگیرى از افزایش بى رویه هزینه هاى امنیتى و تأثیر منفى آن بر بودجه سایر بخش ها، باید نسبت به هماهنگى کامل نهادهاى امنیتى کشور جهت بهره ورى کامل از ظرفیت هاى امنیتى موجود اقدامات لازم در دستور کار قرار گیرد.
* پیشبرد طرح هاى توسعه اى در مناطق محروم و مرزى در ابعاد مختلف جهت از بین بردن ظرفیت هاى واگرایى و زمینه هاى اعتراض اجتماعى؛ مانند فقر، ناامنى، تورم، بیکارى، ترافیک و ...؛
*پرهیز از تهدیدانگارى بیش از حد در فعالیت نهادهاى غیر دولتى و گسترش آزادى هاى مدنى در چارچوب قانون اساسى همراه با هوشیارى لازم جهت اجتناب از تهدیدات احتمالى این نهادها در حوزه هاى امنیت سیاسى و اجتماعى؛
* تلاش براى عملیاتى کردن حداکثر ظرفیت هاى معطل مانده قانون اساسى در حوزه مردم سالارى دینى؛
* تقویت زیرساخت هاى فرهنگى آموزشى جهت تقویت حس میهن دوستى؛
* تقویت کنترل و نظارت عام بر نهادهاى غیر دولتى با قانون گذارى مناسب در این حوزه؛
* نظارت و کنترل بر سازمان هاى مردم نهاد و موضوع فعالیت آنان و به ویژه درآمدها و کمک هاى مالى به آنان؛
* همسان کردن ظرفیت هاى سازمان هاى امنیتى کشور با ماهیت تهدیدات نرم؛
* افزایش کارآمدى نظام ادارى و اجرایى کشور؛
* عدم اعمال محدودیت براى عضویت در نهادهاى دولتى و سیاسى براى نخبگان جهت جلوگیرى از جذب آنان در جبهه مخالفان.

1. اصغر افتخارى (گردآورى و ترجمه)، مراحل بنیادین اندیشه در مطالعات امنیت ملى، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردى، 1383، صص 402369.
2. ثبات سیاسى رسانه اى، به نقل از: جمعى از نویسندگان در: رسانه ها و ثبات سیاسى، انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردى، 1380
3. ناامنى جهانى ، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردى، 1380.
4. رویکردهاى پوزیتویستى در مطالعات امنیتى، تهران، پژوهشکده مطالعات راهبردى، گفت وگوى علمى، شماره: 15 - 7 - 4 - 4 -1381.
5. امانوئل کاستلز، عصر اطلاعات؛ قدرت و هویت، ترجمه حسن چاوشیان، جلد دوم، تهران: انتشارات طرح نو، 1380.
6. الوانى ، مهدى ؛ سید نقوى ، میر على، سرمایه اجتماعى ، مفاهیم و نظریه ها ، فصلنامه مدیریت، شماره 34_ 33 . بهار و تابستان 1381.
7. الیاسى، محمدحسین افکار عمومى آمریکا و عملیات روانى دستگاه حکومتى و تبلیغاتى آن کشور براى مجاب سازى؛ فصلنامه عملیات روانى، سال اول، شماره 2 تهران: 1382.
8. پل راجرز، زوال کنترل: امنیت جهانى در قرن بیست و یکم، ترجمه امیر محمد حاجى یوسفى و مژگان جبلى، مطالعات راهبردى، آبان 1384.
9. دلاور پور اقدم، مصطفى.آسیب شناسى فرقه وهابیت، دوهفته نامه پگاه حوزه، شماره 273، بهمن 1388.
10. جان کنت کالبرایت، آناتومى قدرت، ترجمه مجبوبه مهاجر، تهران: نشر سروش، 1371، ص 25.
11. جوزوف ناى، قدرت نرم ، ترجمه محمود عسگرى، تهران: نشریه راهبرد دفاعى، 1383، ص 149.
12. حسین فروغى نیا، جهانى شدن، بحران مشروعیت و تاثیر آن بر مدیریت امنیت ملى در کشورهاى در حال توسعه، اطلاعات سیاسى اقتصادى، شماره 27، ص 131.
13. سلطانى فر، محمد و شهناز هاشمى، پوشش خبرى، انتشارات سیماى شرق، تهران:1382.
14. شیرازى، محمد، جنگ روانى وتبلیغات مفاهیم و کارکردها، انتشارات نمایندگى ولى فقیه درسپاه، تهران: 1376).
15. عبداله خانى، على(1385). رویکردها و طرح هاى آمریکایى درباره ایران، تهران: مؤسسة فرهنگى مطالعات و تحقیقات بین المللى ابرار معاصر تهران.
16. فوکویاما، فرانسیس،پایان نظم-سرمایه اجتماعى و حفظ آن، ترجمه غلامعباس توسلى، انتشارات جامعه ایرانیان، تهران، 1379.
17. کلمن، جیمز، بنیادهاى نظریه اجتماعى، ترجمه منوچهرصبورى، نشرنى، تهران، 1377.
18. گیدنز، آنتونى، پیامدهاى مدرنیست، محسن نراقى، نشر مرکز، 1377.
19. نظام بهرامى کمیل، نظریه رسانه ها جامعه شناسى ارتباطات، تهران: کویر، 1388.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 282