شخصیت و هویت در فضاى مجازى
قرن بیست و یکم با مجازى سازى ارتباطات شروع شد و ابر رسانه ها - بیش از آن چه که مخاطب انتظار و ظرفیت دارد - اطلاعات زیادى به او ارائه مى کنند. از این رو، بین جهانى شدن و
نویسنده : زهرا صادقی
جهان مجازى و سلامت روان
قرن بیست و یکم با مجازى سازى ارتباطات شروع شد و ابر رسانه ها - بیش از آن چه که مخاطب انتظار و ظرفیت دارد - اطلاعات زیادى به او ارائه مى کنند. از این رو، بین جهانى شدن و فضاى مجازى، ارتباطى دو سویه برقرار است؛ چرا که از یک سو مى توان جهانى شدن را عامل پدیدآیى فضاى مجازى دانسته و فروپاشىِ مرزهاى انسانى را به آن نسبت داد و از سوى دیگر، گسترده بودن ارتباطات مجازى و ماهیت بى مکانى و بى زمانى و فراگیر بودن آن و نیز بارِش فکرىِ نابه هنگام آن را عامل شکستن مرزهاى سنتى، قبیله اى و یکپارچه سازى ارزش هاى انسانى دانست. به این ترتیب، جهان، رفته رفته از وضعیت دیالوگ (گفت وگو) خارج شده و به سوى مونولوگ (تک صدایى) پیش رفته است؛ چرا که یکى، همه را مجاب مى کند تا گفتمان او را بپذیرند (عبدالملکى، 1387: 2).در یک فضاى ارتباطىِ واقعى، که به طور معمول حضور یک یا چند نفر بارز است، طرفین با مخاطب قراردادن همدیگر، اطلاعاتى هرچند اندک معاوضه مى کنند و به حریم همدیگر نیز آسیب نمى زنند، اما در فضاى مجازى، هم چون اینترنت، پیامک، چت و... طرفین ماجرا، کم ترین اطلاعات درست را نیز از همدیگر دریغ مى کنند؛ زیرا در پشت پرده این ماجرا، افرادى قراردارند که شاید هیچ شناختى از همدیگر ندارند و گاه آدرس هاى اشتباه به یکدیگر مى دهند، تا نشانى از خود برجاى نگذارند و لذا همه این مسائل، سلامت و روان افراد را با چالش جدى، مواجه کرده است.
روان شناسى شخصیت و هویت در دنیاى مجازى
فضاى مجازى یکى از ابزارهایى است که سبب مى شود تا افراد از راه هاى گوناگون ابراز وجود بکنند؛ چرا که وقتى افراد در فضاى مجازى قرار مى گیرند، خواه ناخواه به دنبال این هستند که چگونه جنبه هاى رفتارى خود را مدیریت کنند، از این روست که هویت آدمى، که یکى از جنبه هاى پیچیده آدمى است، تحت تأثیر قرار مى گیرد (سولر، 2:2000).بنابراین، اگر فرد در تماس دائم با فضاى مجازى قرار گیرد، تا آنجا پیش مى رود که الگوهاى برگرفته از فضاى مجازى را مثبت تلقى کرده و سعى در به کار بستن آنها در برخوردها و رفتارهاى خویش مى شود.
البته ما در محیطهاى متفاوت اینترنتى، شاهد ترکیب هاى متفاوتى از ویژگى هاى منحصر به فرد در دنیاى مجازى هستیم، که منجر به کیفیت روان شناختى متمایز از این محیطها مى شود، که البته این کیفیت ها نیز چگونگى درک افراد از خود و دیگران را تعیین مى کند و مى توان این ویژگى ها را به عنوان مؤلفه هاى بنیادین مدلى مفهومى براى روان شناسى فضاى مجازى در نظر گرفت، که از مهم ترین این ویژگى ها مى توان به (کاهش حواس، ادراک هاى دگرگون شده، هویت انعطاف پذیر، فضاى نامحدود، انعطاف پذیرى زمانى، تکثر اجتماعى، قابلیت ثبت و نگهدارى، اختلال رسانه، حضور در فضاى رسانه، کاراکتر و تحریک حسى، تغییر در محیط، تعامل با محیط و تعامل با دیگرى) اشاره کرد (سولر، 2-18:1998).
با توجه به این ویژگى هاست که کاربر، حالت هاى متنوع و متفاوت ذهنى؛ از قبیل تخیلات، خیال پردازى ها، خیال پرورى ها، توهمات، حالات هیپنوتیستیک و سطوح گوناگونى از هوشیارى را در فضاى مجازى تجربه مى کند و تحت چنین شرایطى است که فضاى سایبر؛ همانند دنیاى »رویا« مى شود؛ دنیایى که وقتى ما به خواب فرو مى رویم، پدیدار مى شود.
در فضاى مجازى - با توجه به ارتباط قوى اى که بین کاربران وجود دارد - این امکان را به افراد مى دهد تا اقدام به ایجاد دنیایى بکنند که افراد بتوانند در جایگاه افراد دیگر هویت یابى شوند. به این صورت که افراد داده ها و آمار شخصیتى خود را - که این هم دچار تغییر مى شود - از طریق وبلاگ و سایت هاى مجازى دیگر در اختیار کاربران قرار مى دهند، که این عمل به نوعى سبب از خودبیگانگى و از دست دادن هویت فرد مى شود و این فرد دیگر نمى تواند شخصیت پایدارى را در دنیاى واقعى براى خود تعریف نماید؛ چرا که شخص درگیر یک سرى اوهام و تخیلات مجازى مى شود، که این امر نیز از شخصى به شخص دیگر متفاوت است.
جنبه هاى روانى - اجتماعى فضاى مجازى
همه محیطهایى که کاربران از آن استفاده مى کنند، شبیه یکدیگر نیستند، اما از برخى خصوصیات کلىِ مشابه برخوردارند. در واقع این فرض براى همه فضاهاى مجازى وجود دارد، که شیوه هاى عملکرد جامعه را دگرگون خواهند ساخت. این تغییرات که در سطوح چندگانه اى رخ مى دهند، روى روش هاى تولید، روش هاى یادگیرى و حتى شیوه هاى معاشرتى افراد نیز تأثیر مى گذارند.در این فضاى مجازىِ دو سویه، مفاهیم هویت انسانى و هستى، گیج کننده و ناواضح هستند. شخصیت هاى محیطهاى چندکاربر، واقعى نیستند، بلکه فقط مجازى مى باشند. آنها هیچ گاه بدون تغییر باقى نمى مانند. شخصیت هاى این محیط ثابت نیستند، آنها همواره در گونه اى فرایند باز تعریف قرار دارند، به طورى که مى توان گفت بسیارى از کارکترهاى مجازى در دنیاى واقعى نیستند و فقط مربوط به فضاى مجازى هستند، که قابل تصور است. این ویژگى سبب شکل گیرى رواج اوهام و تخیلات سوء در زندگى افراد مى شود. یکى از نتایج روانى و اجتماعى فضاى مجازى این است که کاربران از مهارت هاى دنیاى واقعى دور مى شوند و در گمنامى زندگى واقعى سردرگم مى شوند و دچار نوعى هویت هاى چندگانه مى شوند که هریک براى اهداف و مقاصد خود از این هویت هاى چندگانه استفاده مى کنند، بدین صورت که فرد به عنوان ماهیتى بدون جسم مى تواند به هر صورتى که مى خواهد ظاهر شود.
مطالعات و تحقیقات روان شناختى روى تأثیرات اجتماعى اینترنت بسیار موضعى هستند. اگر ما میزان گسترش اینترنت و اهمیت اقتصادى و فرهنگى را که در جوامع پیشرفته یافته است، در نظر بگیریم این موضوع کاملاً قابل درک است. متأسفانه نتایج تحقیقات، اغلب با یکدیگر تفاوت دارند که هم براى محققان و هم براى عامه مردم - که مى خواهند بدانند اینترنت براى آنها (خوب) است یا (بد) و از چه جهت - سردرگم کننده است.
حال بحثى که مطرح مى شود، بحث سلیقه اى بودن استفاده است، که کاربران از فضاى مجازى و اینترنت استفاده مى کنند، که در این زمینه لازم است براى کاربران نحوه استفاده مفید از اینترنت و فضاى مجازى براى کاربران، فرهنگ سازى شود؛ چرا که برخورد اولیه و نحوه استفاده ابتدایى براى کاربران به نوعى سبب درونى شدن الگوهاى مجازى مى شود.
بازدارى زدایى در اینترنت
یکى از کارکردهاى اینترنت، بازدارى زدایى است. دو اصطلاح بازدارى و بازدارى زدایى، در نظریه روان تحلیل گرى فروید مطرح شده است. در این دیدگاه به مهار تکانه هاى غریزى »بُن« توسط »فرامن« بازدارى گفته مى شود. بُن مرکب از غریزه ها، گرایش ها و خواسته هاى شخص است. اصرار بُن بر ارضاى بدون قید و شرط این غریزه ها و گرایش هاست. بُن افزون بر این که انسان را براى رفع نیازهاى اساسى برمى انگیزد، داراى جنبه هاى منفى و خواسته هاى نامقبول نیز هست.فرامن، نقطه مقابل بُن و تابع ارزش هاى اخلاقى است. فرامن مى کوشد ارضاى نیازها و گرایش هاى بُن را محدود ساخته و از خواسته هاى غیراخلاقى بازدارى کند (سعیدى، 43:1384)
در حالت عادى و به ویژه در موقعیت هایى که فرد در حضور دیگران است، بُن تحت مراقبت فرامن قرار مى گیرد؛ یعنى از بروز تکانه هاى غریزى بازدارى مى شود، ولى در مواقع خاص، این مراقبت کم رنگ تر شده و بازدارى زدایى صورت مى گیرد. یکى از موقعیت هایى که زمینه بازدارى زدایى را فراهم مى کند، اینترنت است. در اینترنت، افراد اعمالى را انجام مى دهند و چیزهایى مى گویند که به طور عادى و در دیدارهاى رو در رو آنها را انجام نمى دهند. پژوهش گران این وضعیت را ناشى از اینترنت مى دانند.
در اثر بازدارى زدایى، چه بسا افراد به جست وجوى مطالب و تصویرهاى هرزه نگارى بپردازند و به جاهایى که احتمال این گونه مطالب را مى دهند، سربزنند؛ جاهایى که هرگز در جهان واقعى و حضور دیگران بازدید نخواهند کرد.
علل بازدارى زدایى در اینترنت چیست؟ در اینترنت چه چیزى هست که فرد را از قید و بندهاى روانى و اخلاقى آزاد مى کند و سبب مى شود تا قفل نیازها و احساسات درونى شکسته شود؟
یافته ها نشان مى دهد: »گمنامى« و »نامرئى بودن«، دو عامل اصلى بازدارى زدایى در اینترنت است. در بسیارى از محیطهاى اینترنتى، افراد دیگر نمى توانند شما را ببینند. نامرئى بودن، این جرئت را به افراد مى دهد که به جاهایى بروند و کارهایى بکنند که در خارج از اینترنت نمى کردند. نامرئى بودن با گمنامى هم پوشى دارد. در ارتباطهاى متنى، دیگران نمى توانند شما را ببینند، یا صداى شما را بشنوند و شما نیز نمى توانید صداى آنها را بشنوید و آنها را ببینید. افراد در این گونه ارتباطها، نگران این نخواهند بود که از سوى کسى تهدید شوند؛ زیرا هر کارى که انجام دهند، گمنام خواهند ماند.
فضاى مجازى و عرصه تهدید
گسترش روزافزون فناورى جدید ارتباطات در سال هاى اخیر، تمام جنبه هاى فرهنگ و حیات اجتماعى را با چالش روبه رو کرده است. در این میان، تحولات اجتماعى و گروه هاى انسانى نیز از این امر مستثنى نشده و گروه هاى مجازى با مرزهاى مختلف، جایگزین گروه هاى داراى مرزهاى سخت شدند و به همین دلیل امکان مبادله هرچه بیشتر اطلاعات و پیام ها، منجر به کاهش و دیوارهاى حذف فاصله میان گروه هاى مختلف شده است. با نفوذ فزاینده اینترنت، هم چنین امکان اشتراک در تجارب گروه هاى مختلف ایجاد شده و از منظر سخت افزار ارتباطى، تعداد سایت ها و فناورى هاى وابسته به آنها نیز گسترش یافته و این مسأله ردپاى خود را در تمام حوزه هاى زندگى بشر برجا گذاشته است. هر فرد یا جماعتى مى تواند بخشى از این فضا را در اختیار گرفته و به نشر آرا و عقاید خود بپردازد، اما این امکان همان گونه که مزایاى فوق العاده اى دارد، معایب زیادى نیز دارد و مى تواند همچون دیگر وسایل ارتباطى نوین، خود چالشى براى جوامع و حاکمیت ها باشد.همان گونه که این فضا اجازه مى دهد تا خبر از حالت سنتى خارج شده و در یک روزنامه الکترونیک فقط صدا و تصویر نباشد و چند رسانه اى باشد، به همان اندازه هم مى توان در خبر دست برد و آن را از اعتبار ساقط کرد، اما هنوز هم عنصر باورپذیرى را با خود حمل مى کند. پیام ها و شوخى هاى فریبنده، اخبار یا هشدارهایى دروغین و اشتباهى هستند، که سعى دارند مخاطبان خود را بنا به دلایل مختلف مثلاً صرف وقت گذرانى، شوخى و سرگرمى و تفریح یا حتى امتیاز گرفتن ها یا ترور شخصیت ها و مشهور شدن و بر سر زبان ها افتادن یا شیادى فریب دهند، به طورى که مخاطبان در فضا و شرایطى قرار گیرند تا چیزى را که در اصل غیرواقعى و دروغین است، حقیقى و واقعى تصور کنند و آن را بپذیرند.
استفاده از سایت هاى اینترنت وبلاگ و فضاهاى مجازى، که به خصوص در بحبوحه ناآرامى ها یا تنش هاى اجتماعى - سیاسى در کشورها به صورت قارچ گونه گسترش مى یابند، همواره مدنظر دشمن و در چارچوب جنگ روانى و سایبرى قرار داشته و دارند و در چارچوب آن سعى مى شود تا افکار عمومى را به رسانه ها و منابع بومى بى اعتماد کرده، به شایعات، اخبار جهت دار و منفى دامن زده شود.
اختلال هاى روانى کاربرد فضاى مجازى
استفاده نادرست از فضاى مجازى سبب بروز یک سرى مخاطرات و آسیب هاى روانى مى گردد که در زیر به مهم ترین آنها اشاره مى شود:1. وسواس هاى فکرى - عملى
از ویژگى هاى برجسته وسواس، عدم توانایى مهار رفتارها یا اندیشه هاى خاص است. براى مثال، فردى که وسواسِ شست وشو دارد، نمى تواند میل به شست وشو را کنترل کند و گاهى تا ساعت ها مشغول شستن دست ها مى شود. یا فردى که وسواس فکرى دارد، ساعت ها در رختخواب مشغول به هم بافتن آسمان و ریسمان است. اگر از فرد وسواسى بخواهیم عمل یا فکر وسواسى اش را کنار بگذارد، دچار اضطراب شدیدى خواهد شد.این اختلال را مى توان در بررسى کردن هاى پى درپى پست الکترونیک (وسواس عملى) یا دل نگرانى از ONLINE نشدن یک دوست (وسواس فکرى) مشاهده کرد.
2. افسردگى و انزوا
کاربران، بیشتر ترجیح مى دهند در محیطى آرام و خلوت، از اینترنت استفاده کنند تا هم بهتر بتوانند از اطلاعات آن بهره ببرند و هم با تمرکز و سرعت بیشتر، از اتصال هاى طولانى مدت جلوگیرى کرده، هزینه هاى حاصل از آن را کاهش دهند، اما این نوع خلوت و انزوا در طولانى مدت، برخى مشکلات روانى، مانند گوشه گیرى و در نهایت افسردگى را در پى دارد. کیسلر و همکارانش معتقدند: »بسیارى از روان شناسان این نگرانى را داشته اند که آسانى ارتباطهاى اینترنتى، چه بسا افراد را وا مى دارد تا زمان بیشترى را به تنهایى بگذرانند؛ به صورت آن لاین با غریبه ها صحبت کنند، ارتباط سطحى برقرار سازند و این کارها را به قیمت از دست دادن گفت وگوهاى رو در رو و ارتباطهاى فامیلى و دوستانه انجام دهند«. بنابر برخى پژوهش هاى پیمایشى، ارتباطهاى اجتماعى از طریق اینترنت، ضعیف تر از ارتباطهاى واقعى است و در دراز مدت، به انزواى اجتماعى فرد مى انجامد (صادقى، 22:1387)3. بحران هویت و اخلال در شکل گیرى شخصیت
عناصر سه گانه هویت؛ یعنى شخص، فرهنگ و جامعه، هریک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مى کنند. هویت شخصى، ویژگى بى همتاى فردى را تشکیل مى دهد. هویت اجتماعى در پیوند با گروه ها و اجتماعات مختلف قرار گرفته و شکل گیرى آن، متأثر از ایشان است. و در نهایت، هویت فرهنگى، برگرفته از باورهایى است که در عمق وجود فرد، به واسطه تعامل او با محیط پیرامون و آموزه هاى آن، از بدو تولد تا کهن سالى جاى گرفته است.از آن جا که فضاى سایبرى، صحنه اى فرهنگى و اجتماعى است، که فرد خود را در موقعیت هاى متنوع، نقش ها و سبک هاى زندگى قرار مى دهد، خود زمینه اى است براى آسیب پذیرى شخصیت کاربر که در نتیجه، موجب چند شخصیتى شدن کاربر خواهد شد. در فضاى سایبر بیش از آن که هویت ظاهرى فرد مطرح گردد، درون مایه هاى افراد بروز مى کند. هرکس درصدد بیان اندیشه ها و علاقه مندى هاى خویش است. از این روست که ساختار و چینش پایگاه هاى شخصى (Web Loge) به گفته میلر (Miler) نشان از شخصیت آن کاربر است. مطرح نشدن هویت شخصى و مشخصات فردى در اینترنت موجب تقویت شخصیت هاى چندگانه و رشد و استحکام آن مى گردد.
جوانان در این محیط از آسیب پذیرى بیشترى برخوردارند و به ویژه در دورانى که هویت آنان شکل مى گیرد، این خطر پررنگ تر مى شود. دکتر محمد عطاران معتقد است: با امکانات و گزینه هاى فراوانى که رسانه هاى عمومى، از جمله اینترنت در اختیار جوانان مى گذارند، آنان دائماً با محرک هاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مى شوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را مى آفریند، به خصوص براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرک هاى فراوانى مواجه است.
هم چنین از طریق رسانه هاى جمعى، افراد، خط مفروض میان فضاى عمومى و خصوصى را تجدید سازمان مى کنند و این امکانى است که جوانان فعالانه از آن استفاده مى کنند. جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکل گیرى هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزش ها و درونى کردن آنها مى باشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرت انگیز و گوناگونِ اطلاعات مواجه مى شود و ناچار است که در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریقِ جست وجو پیدا کند و بدین سان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویت یابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند.
از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگى هاى شخصیتى؛ مانند سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مى رود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاق هاى چت مشغول گفت وگو با یکدیگر هستند با مشخصاتى غیرواقعى ظاهر شده و از زبانِ شخصیتى دروغین که از خود ساخته اند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کرده اند، صحبت مى کنند و با این حال، همین شخصیت هاى ناشناس چه تأثیرات مختلفى بریکدیگر دارند.
4. انحرافات اخلاقى (جنسى)
از جمله آثار مخاطب فضاى سایبر، به وجود آمدن انحرافات جنسى و اختلالات جنسى است. اینترنت به دلیل رویکرد آزاداندیشى در روابط جنسى از سوى گردانندگان اصلى آن (غرب و به ویژه امریکا) و نگرش تجارى نسبت به مسائل جنسى، موجب پدید آمدن پدیده شومى به نام هرزه نگارى (Pornograghy) و هنر پلید شهوانى (Erotice Art) و رواج سرسام آور آن گردیده و این پدیده مرزهاى اخلاقى را درهم مى شکند و تهدیدى براى فرهنگ ها، به خصوص فرهنگ هاى دینى؛ همچون فرهنگ اسلامى است.اصولاً، پورنوگرافى (هرزه نگارى) به عنوان نمایش تصویرى و یا کلامى رفتارهاى جنسى است، که با هدف ارضاى خواسته هاى جنسى دیگران تعریف مى شود. این گونه مطالب و تصاویر که در پى تحریک جنسى دیگران عرضه مى گردد، معمولاً به ارضاى غیرطبیعى جنسى مراجعه کنندگانِ آن مى انجامد.
نکته دیگر این که، رجوع به اینترنت براى دسترسى به مطالب مستهجن (Obscenity)، صرفاً به افراد نابهنجار خلاصه نمى شود و حجم قابل توجهى از مراجعان را افراد طبیعى تشکیل مى دهند. در این عرصه بیشترین خطر متوجه کودکان و نوجوانان است. لاسر پس از پژوهشى که در این باره انجام داده با اشاره به پى آمدهاى منفى هرزه نگارى بر بهداشت روانى مى گوید: »این امکان وجود دارد که کودکان به واسطه دیدن مطالب و تصویرهاى مستهجن، رفتارهاى جنسى از خود بروز دهند. در مورد بزرگسالان نیز هرزه نگارى اینترنتى مى تواند به بروز رفتارهاى جنسى نامعقول و یا گاهى اعتیاد جنسى بینجامد«. اصولاً اینترنت به جوى دامن زده، که در سایه ویژگى هاى خاص خود به تدریج به شکل گیرى ناهنجارى هاى جنسى در کاربران خود مى انجامد.
5. آزارگرى
آزارگرى را شاید بتوان رفتار ضداجتماعى در دنیاى سایبر نام نهاد. آیا تا به حال واژه SPAM - هرزنامه - که مثل مور و ملخ از دیوار صندوق هاى پست الکترونیکى بالا مى رود، برخورد کرده اید؟ SPAMها را امروزه اغلب اهالى دهکده جهانى به عنوان یک مزاحم مى شناسند. حال اگر فردى مثل یک هرزنامه، مزاحم خلوت شما در دنیاى سایبر شود، در واقع به آزارگرى سایبرنتیک پرداخته است.نتیجه گیرى
استفاده از فضاهاى مجازى اینترنت، ماهواره و... در دنیاى امروزى افزایش یافته و این امر سبب نزدیکى هرچه بیشتر ارتباطات و تعاملات مى شود. جداى از تأثیرات مثبتى که فضاى مجازى دارد، استفاده نابهنجار و نادرست از آن سبب بروز یک سرى چالش هایى مى شود که در درجه اول اعتیاد اینترنتى را به همراه دارد، که این امر از نظر روان شناسى سبب ایجاد اختلال هایى در اخلاق و شخصیت هویتى فرد مى شوند. اگر این امر به طور مستمر ادامه پیدا کند، فرد با واقعیت هایى که در آن رشد کرده بیگانه مى شود و هنجارها و الگوهایى را که زمانى مى توانست با آنها ارتباط برقرار کند، بى ارزش و کم اهمیت مى شوند و در مقابل عناصر و ارزش هایى را جایگزین آن مى سازد که در بطن فضاى مجازى قابل تعریف هستند. نتیجه این امر، دوگانگى در هویت و شخصیت فرد مى شود که سلامت روانى او را به مخاطره مى اندازد.از طرف دیگر، با توجه به سرعتى که در ارتباطات مجازى وجود دارد، فرد وابسته به فضاى مجازى در دنیاى غیرواقعى، از آن جا که براى دست یابى به هر چیزى با زدن دکمه هایى مى توانست به حداکثر چیزهایى که مى خواهد برسد، اگر در دنیاى واقعى نتواند با این سرعت به خواسته هاى خود برسد، به فردى کم اراده با قابلیت تحمل ضعیف تبدیل مى شود که در مدت زمان مستمر گوشه گیر و منزوى مى شود و براى این که دوباره به حالت طبیعى دنیاى واقعى برگردد، نیاز به گذشته زمان است که در این مدت نیاز است تا فرد با قابلیت هاى صحیح استفاده از فضاى مجازى و جنبه هاى روانى آن آشنا شود، که در این ارتباط نیاز است تا در سطح جامعه نسبت به استفاده صحیح از فضاى مجازى و اثرات مثبت و منفى که این پدیده دارد، فرهنگ سازى شود که این امر یکى از وظایف مراکز فرهنگى کشور است، که نقش دولت در این امر مى تواند بسیار مؤثر باشد.
منبع ماهنامه پگاه حوزه شماره 288
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}