رویکردی قرآنی به حل مشکلات سازشی کودکان
«قرآن» کلام خدا و کتاب راهنمای انسان است. رهنمودهای تربیتی قرآن تعالیمی بر مبنای فطرت انسان بشمار می آید. از این رو آنچه که برای انسان سودمند است، خدا در قرآن به آن سفارش می کند و
نویسنده: هوشمند ابراهیمی (1)
فرایند بومی سازی مدل روان شناختی کیدز اسکیلز در فرهنگ دینی
«قرآن» کلام خدا و کتاب راهنمای انسان است. رهنمودهای تربیتی قرآن تعالیمی بر مبنای فطرت انسان بشمار می آید. از این رو آنچه که برای انسان سودمند است، خدا در قرآن به آن سفارش می کند و آنچه که زیان آور است، خدا انسان را از آن باز می دارد (مکارم شیرازی و همکاران، 1377). از این رو، برای تربیت مطلوب انسان ها، می توان از رهنمودهای تربیتی قرآن بهره گرفت. بهره گیری از این رهنمودها در قالب یک مدل روان شناختی و تطبیق این مدل با فرهنگ دینی، که بر فرایند آن بومی سازی (Localization) گفته می شود، کارآمدی مدل مورد نظر را در فرهنگ دینی ارتقاء می بخشد.کیدز اسکیلز (Kids' Skills) یک مدل روان شناختی است که با رویکرد روان شناسی مثبت در مؤسسه درمان کوتاه مدت فنلاند (Finland Brief Therapy Institute) برای کار تربیتی و روان شناختی با کودکان طراحی شده است. این مدل، به کودکان کمک می کند تا از طریق یادگیری مهارت بر مشکلات شان غلبه نمایند (فورمن، 2004). تکالیف برنامه ریزی شده (systematic tasks) کیدز اسکیلز با تکلیف «تبدیل مشکل کودک به مهارت» آغاز می شود و با تکلیف «آموزش کودک به کودک» پایان می پذیرد. در این فرایند که با هدایت و نظارت مربی پیگیری می شود، کودک با مربی خود برای یادگیری مهارت توافق می نماید و پس از اکتشاف فواید یادگیری مهارت، انتخاب الگو و برگزیدن پشتیبان، از مربی برای مهارت مورد توافق سرمشق رفتاری می گیرد. «نشان دادن و تمرین مهارت» در موقعیت های مختلف با نظارت مربی و افراد پشتیبان، تسلط کودک را بر مهارتی که فراگرفته است افزایش می دهد و او را آماده می سازد تا با همفکری مربی خود، برنامه ریزی نماید و مهارتی را که آموخته است، به یک یا چند کودک دیگر بیآموزد (ابراهیمی و زنگنه مدار، 1384).
کیدز اسکیلز بر این فلسفه مبتنی است که مشکلات کودکان از توسعه نیافتگی مهارت های آنها سرچشمه می گیرد. به بیان دیگر، مشکل کودک نشان دهنده ی فقدان یک - یا چند - مهارت است که کودک باید آن را فرا بگیرد. از این رو، اولین گام در حل مشکل یک کودک، تبدیل این مشکل به مهارت و توافق با کودک برای یادگیری این مهارت است (فورمن، 1382). بیشترین مشکلات کودکان که با بهره گیری از مدل کیدز اسکیلز می توان برای آنها راه حل پیدا کرد، مشکلات سازشی (adjustment problems) کودکان است. مشکلات سازشی به مشکلاتی گفته می شود که یک کودک در فرایند رشد خود، در سازگاری با خویشتن، دیگران و محیط پیرامون با آنها مواجه می شود (پاشا شریفی و حسینی، 1370). مدل روان شناختی کیدز اسکیلز، در آموزش مهارت به کودکان برای حل مشکلات سازشی شان به لحاظ تأکید بر توانایی کودک، تقویت شادکامی، امید به آینده، تلاش و همکاری برای موفقیت، و نیز ترغیب کودک به احساس مسئولیت نسبت به کودکان دیگر، قابلیت انطباق با تعالیم قرآن را دارا می باشد.
تجربه های تربیتی نگارنده در آموزش مهارت به کودکان در اتاق مهارت نشان می دهد که در فرایند انطباق کیدز اسکیلز با تعالیم قرآن، پس از تشخیص مهارت مورد نیاز کودک، لازم است که راه حل یابی مشکل سازشی کودک در فضای رهنمودهای تربیتی قرآن صورت گیرد. به عبارت دیگر، راهکارهای سازگاری مطلوب کودک با دنیای پیرامون در آن موقعیت خاص، از تعالیم تربیتی قرآن برگرفته شود و پس از آن، عملیاتی کردن این راهکارها در قالب تکالیف برنامه ریزی شده کیدز اسکیلز تحقق پیدا کند. فرایند مذکور را می توان با طرح یک نمونه از مشکلات سازشی کودکان و پیگیری تکالیف برنامه ریزی شده کیدز اسکیلز، از تکلیف «تبدیل مشکل کودک به مهارت» تا تکلیف «آموزش مهارت آموخته شده به همسالان»، تشریح کرد.
کودکی را در نظر بگیرید که رفتار قابل قبولی در مدرسه دارد اما در خانه به خواسته های متعارف والدین توجه نشان نمی دهد. مشکل این کودک را می توان «ناسازگاری با والدین» نامید. این مشکل سازشی، بنا بر فلسفه کیدز اسکیلز، به خاطر ناتوانی کودک در سازگاری با والدین نیست بلکه به خاطر فقدان مهارت های برقراری ارتباط مؤثر با والدین و به طور خاص، مهارت «احترام به والدین» است. از این رو می توان گفت که این کودک، به زبان کیدز اسکیلز، برای غلبه بر مشکل «ناسازگاری با والدین» نیاز به یادگیری مهارت «احترام به والدین» دارد. این فرآیند یادگیری، با توافق میان مربی و کودک بر روی مهارت «احترام به والدین» آغاز می شود و سپس فواید یادگیری این مهارت توسط کودک در همفکری با مربی، مورد کندو کاو قرار می گیرد تا انگیزه او برای یادگیری مهارت احترام والدین بیشتر شود: خشنودی خدا، آرامش و محبوبیت در خانه، پیشرفت در مدرسه، و رضایت پدر و مادر. آنگاه نوبت به انتخاب الگو می رسد، موجود قدرتمندی که کودک از میان قهرمانان قصه های قرآن بر می گزیند تا از او برای رفتار خویش الهام بگیرد. یوسف علیه السلام که پدر و مادر را بر تخت حکومت خود می نشاند، نمونه ای متعالی از این الگو برای کودک محسوب می شود.
کودک پس از انتخاب «پشتیبان» از میان اشخاص مهم زندگی خود یعنی اعضای خانواده، معلمان و مربیان، خویشاوندان و نیز دوستان و همسالان، برای مرحله اساسی سرمشق گرفتن از مربی آماده می شود. در این مرحله، کودک برای پیگیری تکلیف «تمرین و نشان دادن مهارت» نیاز به سرمشق رفتاری دارد. از این رو، مربی برای ترسیم روابط مطلوب کودک با والدین با بهره گیری از تعالیم تربیتی قرآن، ساختار روابط حاکی از احترام میان فرزند و پدر و مادر را برای کودک مشخص می سازد:
- به پدر و مادر خود نیکی کنید. (2)
- با پدر و مادر خود با مهربانی و ادب صحبت کنید. (3)
سپس با همراهی والدین کودک و افراد پشتیبان، یک محیط حمایتی و به دور از سرزنش برای کودک فراهم می سازد و از طریق سرمسق دادن رفتاری، کودک ناسازگار را هدایت می کند تا با تمرین و نشان دادن این رفتار در موقعیت های نظارت شده، روابط مطلوب مبتنی بر تعالیم تربیتی قرآن را به عنوان مهارت «احترام به والدین» فرابگیرد. در این مرحله، کودک از سرمشق های رفتاری مربی می آموزد که چطور به پدر و مادر خود نیکی کند و چگونه با آنها سخن بگوید. مربی و افراد پشتیبان نیز با نظارت و حمایت از کودک، وی را در رفتارهای سازگاری که با پدر و مادر در پیش گرفته است، تقویت می کنند.
وقتی که کودک احترام به والدین را در موقعیت های شبیه به واقعیت تمرین کرد و در عمل نیز این مهارت را در ارتباط با پدر و مادر در رفتارهای خود نشان داد، مربی با مشارکت والدین کودک، از طریق ترتیب دادن یک گردهمایی سرگرم کننده، شاد و آموزنده، مهارت فراگرفته کودک را علنی می سازد. در این «جشن موفقیت»که در خانه یا مدرسه و با حضور اعضای خانواده، افراد پشتیبان، دوستان و همسالان صمیمی کودک و نیز معلم مورد علاقه او برگزار می شود، کودک با همراهی مربی، از آموخته های قرآنی خود در ارتباط با احترام به والدین سخن می گوید و فرایند یادگیری مهارت را تکلیف به تکلیف شرح می دهد. پس از آن، قبل از تحقق تکلیف پایانی یعنی آموزش کودک به کودک، به منظور مقابله با فراموشی کودک در احترام به والدین، مربی و کودک با یکدیگر همفکری می کنند و یکی از پیام های قرآنی کتب درسی را به عنوان یادآور کودک برای مقابله با فراموشی انتخاب می کنند: خدایا به پدر و مادرم لطف و مهربانی کن، همانطور که آنها مرا در کودکی پرورش دادند. (4) این پیام با خطوط و رنگ های دلنشین بر روی برگه هایی نوشته می شود تا کودک آن را در محل های مختلفی از خانه که دوست دارد، قرار دهد. در آخرین تکلیف نیز مربی از کودک می خواهد که به مانند یک دوست خوب، با الهام گرفتن از پیام قرآنی یکدیگر را به کارهای خوب سفارش کنید، (5) راهنمای خوب برای دوستانش باشد. مربی در این ارتباط، کودک را ترغیب می نماید تا به همراه او برنامه ریزی کند و با احساس مسئولیت، آموخته های خود از مهارتی را که بر مبنای تعالیم قرآن و به روش کیدز اسکیلز فراگرفته است، در راستای تحقق تکلیف «آموزش کودک به کودک»، به کودکان دیگر انتقال دهد.
بدین ترتیب، در فرایند بومی سازی الگوی روان شناختی کیدز اسکیلز در فرهنگ دینی یعنی انطباق آن با تعالیم قرآن، رهنمودهای تربیتی قرآن چارچوب روابط کودکان و دنیای پیرامون آنها را مشخص می سازد و تکالیف برنامه ریزی شده کیدز اسکیلز، این رهنمودهای تربیتی را به تکالیف عملی برای حل مشکلات سازشی کودکان تبدیل می نماید.
1. قرآن کریم.
2. ابراهیمی، هوشمند و زنگنه مدار، محبوبه (1384). آموزش مهارت به کودکان در خانه، توصیه های تربیتی به والدین، شیراز، انتشارات زر.
3. پاشا شریفی، حسن و حسینی، سید مهدی (1370). اصول و روش های راهنمایی و مشاوره، تهران، انتشارات رشد.
4. فورمن، بن (1382). کیدز اسکیلز: آموزش مهارت به کودکان، ترجمه هوشمند ابراهیمی، شیراز، انتشارات نوید.
5. مکارم شیرازی، ناصر و همکاران (1377). تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
6. Furman، B. (2004). Kids' Skills، playful and practical solution-finding with children. Luke's Innovative Resources: Australia.
پی نوشت ها :
1. مربی کیدز اسکیلز (اتاق مهارت کودکان - واحد فرهنگی شاهچراغ).
2. نساء (4)، آیه 36.
3. اسراء (17)، آیه 23.
4. اسراء (17)، آیه 24.
5. سوره لقمان (31)، آیه 17.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}