نویسنده: عبدالحسین خسروپناه



 

آداب، رسوم و احکام شیطان پرستی

1. شیطان پرستان قدیم، زمان اجرای مراسم را هنگام کسوف و خسوف می دانستند و به اعتقاد آنها، شیطان و خدای تاریکی از انسان ها در این وضعیت، عصبانی هستند و منتظر هدیه و قربانی اند. و اگر هدیه یا قربانی انجام نشود خدای تاریکی، تمام انسان ها را قتل عام می کند. قبایل امریکای جنوبی، قربانی انسان را در اتاق تزیین شده و تاریک انجام می دهند. قربانی را توسط آب مقدس غسل داده شده و بر روی محراب خوابانده وبی هوش می کنند و می کشند و خونش را می نوشند و جنازه را با آتش می سوزانند.
2. نماز سیاه همانند مراسم عشای ربانی مسیحیت انجام می شود؛ اما تمام کارها را برعکس انجام می دهند؛ صلیب وارونه آویخته، روی محراب به جای پارچه سپید، پارچه سیاه انداخته، شمع سیاه سوزانده، کشیش و حاضران، برهنه، مراسم را انجام می دهند و نام خدا و مسیح را کفرآمیز می برند و سرودها وارونه خوانده می شود. البته بعدها، اعمال جنسی هم به این مراسم اضافه می شود.
3. مراسم عضوگیری، کشیش یا همسر او، پنج بوسه مقدس! به اعضای بدن داوطلب، (یعنی به زانو، آلت تناسلی، سینه ها و لبان) زده و شخص جدید در وسط پنتاگرام (یعنی ستاره پنج پر وارونه که علامت شیطان پرستی است) زانو می زند در حالی که کاملاً عریان است. این اعمال در کلیسای شیطانی آمریکا، چین و در آلمانبه صورت فجیع تری انجام می شود.
4. گروه های شیطان پرست برای جذب افراد از موسیقی استفاده می کنند؛ موسیقی متال که از دهه های 1980 به بعد سیر قهقرایی داشته، حکم دارویی دارد که اجازه می دهد به روش غیرخشونت آمیز، خشم، تنش و میل به تهاجم ارضا شود؛ و هر آنچه را که انسان در دل دارد، بر زبان جاری کند. موسیقی متال، عصیانی بر ضدّ تمدن است. متال، یک جنبش فکری، و تحوّلی درونی برای انسان ها است که بعد از جنگ جهانی دوم پایه گذاری شد. متال، راهی برای اعلام اعتراض است، اعتراض به این که چرا من به دنیایی که تعلق ندارم فرا خوانده می شوم. چرا دو راه در جلوی من هست، خوب یا بد، جهنمی و یا بهشتی. متال، راهی برای شناخت درون خود، راهی برای رها شدن از همه چیز است. برخی از سبک های متال عبارتند از: thrash,punk,black,death؛ این سبک ها بر ملودی ها و ریتم شدید و سخت تأکید می کند و همراه با فریاد و پرتاب آب دهان و پرخاشگرانه و پرتکاپو انجام می گیرد. موسیقی متال در دوره اول، یعنی: در اواخر 1970 میلادی، ضد فاشیسم و تبعیض نژادی بود، و در دوره دوم، یعنی: از سال 1983 تا 1988 میلادی، دوران موسیقی متال مدرن را طی کرد و اشعاری در تخریب ماشینیسم خستگی از کار و زندگی با به کارگیری ساز گیتار ارایه گردید.
مدل های گوناگونی از موسیقی متال در میان شیطان پرستان مدرن رواج دارد که برای نمونه به پاره ای از آنها اشاره می شود: متال آشغال (به همراه خشونت، تندی، غضب و مرگ)؛ متال جشن و پارتی (تمایل به مسایل جنسی و اجتماعی)؛ متال سیاه (تمایل به شیطان، زنای با محارم، تجاوز، شکنجه و قربانی کردن انسان ها).
موسیقی speed metal که در دهه 80 طرفدار داشته و هوادارانش، رفتارهای خشونت آمیز از خود نشان می دادند، موسیقی Goth metal که در آن به طرح و نقد مسایل دینی و مذهبی می پردازد. موسیقی death metal، بیشتر به جنبه های مرگ، درد و رنج و اشعار حزن انگیز توجه داشته و با صدای بلند و خشن خوانده می شود. موسیقی بلک متال، که نئو وایکینگ های نروژی برای نابود کردن مسیحیت در نروژ ساختند، ولی بعد در تمام دنیا رواج یافت. این ها، انسان های بسیاری را کشتند و کلیساهای زیادی را آتش زدند تا خدای تاریکی برگردد. چکمه های بلند، لباس جین، ژاکت های چرمی سیاه به همراه نیتاگرامی که از گردن بندی از جنس استخوان جمجمه ساخته شده، علامت این طیف می باشد. وجه مشترک گروه های بلک متال، نفرت نسبت به مسیحیت است.
آن ها می گویند: «بلک متال، هنر من و سلاح در دستان من است؛ تا زمانی که همه بشریت کشته نشوند آرام نخواهم گرفت. بلک متال، امپراتور ترس های بشر خواهد بود. من یک جانی ام با افکار شیطانی، من یک جانی ام که به روح تو تجاوز می کند، آیا باید کشتن را آغاز کنم؛ آیا باید سوزاندن زمین را آغاز کنیم؟ آیا باید بسوزانیم؟» اسموث (smooth)، گیتاریست بزرگ متال می گوید: «ما همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح اعلام خواهیم کرد.» هرلین منسون می گوید: «خواننده شیطان پرست، ضد مسیح (دجال) است و دارای فلسفه ای منفی باف است.» برخی او را شیطان می نامند یا فرستاده شیطان و عده ای در کنسرت های او خودکشی می کنند. کتاب «فراتر از نفرت»، اشعار گروهی از متال را گزارش می دهد که می گویند: «در درون خویش، در این خیابان های کثیف قدم می زنم، با نفرتی که در ذهن دارم و با احساس حقارتی که از دنیا دارم. هرگز از قوانین شما پیروی نخواهم کرد. در درون وجودم، احساس ناهماهنگی دارم. من تنها از درون وجودم، پیروی خواهم کرد، راهم را تغییر نخواهم داد.» موسیقی مدرن و با سبک های راک و متال، یکی از سریع ترین، راه های نابودکردن جامعه می باشد و حتی از مواد مخدر هم خطرناک تر است. محتوی موسیقی متال دربردارنده مطالب کفرآمیز زیادی است؛ از جمله (معاذالله) اینکه می گویند: «عیسی، بچه حرام زاده مریم است. من عیسای فریب دهنده را انکار می کنم و از او متنفرم. ای خدا، ما مرگ تو را می خواهیم و بر روی برگزیده ات تف می کنیم و کنار دست راست شیطان می نشینیم». پیام اصلی کتاب شیطان پرستان تعریف زندگی به شهوت و لذت بردن جنسی و معرفی شیطان به عنوان خدا است.
هارد راک (Hard Rock) نیز از انواع موسیقی شیطان پرستان است. آنها در اشعارشان، زندگی خود را به شیطان می سپارند و شیطان را به عنوان خدای خود می پرستند و باعث خودکشی افرادی می شوند که در کنسرت آنها شرکت می کنند.
5. شیطان پرستی، نزدیکی بسیار زیادی با جادوگری (witchcraft) دارد و از این طریق، جوانان بسیاری را به دنبال خود کشانده است.
6. در جمع شیطان پرستان اصولاً تجاوز جنسی یک ارزش و شرط برای ورود و استمرار حضور در گروه به حساب می آید. این تجاوز که عمدتاً با قتل، تجاوز به همجنسان و کودکان نیز همراه است عنصر اصلی ایراد خسارت و انتقام گیری از فرد متجاوز جنسی است. تصور شیوع یافتن این ضد فرهنگ مخرب نیز می تواند مرزهای امنیت اخلاقی را در جامعه در نوردد. تجاوز جنسی از ضد ارزش های تبلیغی این دست گروه ها است که دائماً با ساخت هماهنگ، تنظیم آلبوم های موسیقی، ترویج فکری و از طریق فیلم های مبتذل دنبال می شود. در حقیقت شیطان گرایان مدعی اند «تجاوز» تنوع در کسب لذت جنسی است.
7. قتل، یک عمل شیطانی بزرگ به حساب آمده و شیطان پرستی که تعداد و کیفیت قتل هایش بیشتر باشد به درگاه شیطان نزدیک تر خواهد شد. ناگفته پیداست که این مؤلف نیز تأثیرات سوء امنیتی را به همراه خواهد داشت. افزایش تعداد قتل در جوامع مختلف یکی از معیارهای بین المللی و تعیین کننده در خصوص وضعیت امنیتی هر کشور به شمار می آید، حال اگر این جرم کلان با یک اندیشه سازماندهی شده و تقدس زا همراه شود و حاشیه هایی چون تجاوز جنسی را نیز با خود همراه سازد، ناگفته پیداست که می تواند تأثیرات گسترده ای را در خدشه دار نمودن مقوله مهم امنیت به همراه داشته باشد.
8. احکام شیطان پرستی به شرح ذیل است:
1. هرگز نظراتت را قبل از آن که از تو بپرسند بازگو نکن.
2. هرگز مشکلاتت را قبل از آن که مطمئن شوی دیگران می خواهند آن را بشنوند بازگو نکن.
3. وقتی مهمان کسی هستی، به او احترام بگزار و در غیر این صورت هرگز آن جا نرو.
4. اگر مهمانت مزاحم تو است، با او بدون شفقت و با بی رحمی رفتار کن.
5. هرگز قبل از آن که علامتی از طرف مقابلت ندیده ای به او پیشنهاد نزدیکی جنسی نده.
6. هرگز چیزی را که متعلق به تو نیست، برندار، مگر آن که داشتن آن برای شخص دیگری سخت است و از تو می خواهد آن را بگیری.
7. اگر از جادو به طور موفقیت آمیزی برای کسب خواسته هایت استفاده کرده ای، به قدرت آن، اعتراف کن. اگر پس از به دست آوردن خواسته هایت قدرت جادو را نفی کنی، تمام آنچه به دست آوردی را از دست خواهی داد.
8. هرگز از چیزی که نمی خواهی در معرض آن باشی شکایت نکن.
9. کودکان را آزار نده.
10. حیوانات-غیرانسان-را آزار نده. مگر آن که مورد حمله قرار گرفته ای یا برای شکارشان می روی.
11. وقتی در سرزمین آزاد قدم برمی داری، کسی را آزار نده، اگر کسی تو را مورد آزار قرار داد، از او بخواه که ادامه ندهد. اگر ادامه داد، نابودش کن.

اصول و عقاید شیطان پرستان لاوی

شیطان پرستی لاوی، به اصول و عقاید و احکام ویژه ای باور دارند. اصول این فرقه عبارتند از: 1. انسان گرایی؛ 2. تأکید بر لذت بردن و رواج فساد اخلاقی؛ 3. ضدیت با ادیان و تخریب و تمسخر آنها؛ 4. القا مفاهیم شیطانی از طریق موسیقی؛ 5. سکولاریسم.
عقاید و احکام شان عبارت است از: 1. تأکید بر وجود یا نماد شیطان؛ 2. تاکید بر بی همتایی مطلق یک فرد و حق رهایی انسان از هویتی که جامعه بر او تحمیل کرده؛ 3. تاکید بر کلیسای شیطانی در مقابل کلیسای مسیحی؛ 4. شیطان، همه گناهان را لذت فیزیکی می داند؛ 5. خدایی جز انسان وجود ندارد؛ 6. انسان حق دارد با قانون خودش زندگی کند؛ 7. عشقت را به هر مقدار و هر طور که دوست داری انتخاب کن و در هر زمان یا مکانی، مزاحمان را نابود کن؛ 8. پلیدی و پاکی جدایی ناپذیرند؛ 9. اگر خدا، شیطان را خلق کرده و به او آگاهی داشته پس خدا، شیطان است. اگر خدا، انسان را خلق کرده و به نقص او آگاهی داشته، پس خدا ناقص است؛ (1) 10. انسان موجودی خودخواه و خودبین و منفعت جو است؛ 11. ما ویران می کنیم تا چیزی نو بسازیم؛ 12. انسان حق دارد هرچه دوست دارد بخورد و بنوشد؛ 13. شیطان بهترین دوست است، 14. شیطان، انسان را حیوانی دیگر می داند و انتقام را توصیه می کند؛ 15. شیطان پرست حق ندارد با مسلمانان و متدینان همراه شده و به مسجد برود و نماز بخواند. 16. نفی خدا، اصالت ماده، ضدیت با مذهب، عدم اعتقاد به وجود شیطان و پرستش او و استفاده از لذات، 17. شیطان پرستان، دو دیدگاه نسبت به مرگ دارند. کسانی که خودآگاهانه، مرگ و ماندن در جهنم را ترجیح می دهند؛ این دسته، هرگونه گناهی را تجویز می کنند؛ و کسانی که منکر مرگ اند و پرستش چیزی که دیده نمی شود را انکار می کنند، این ها وجود خدا را منکر شده و اومانیسم و انسان خدایی را می پذیرند و خدایی به جز انسان را قبول ندارند. شیطان پرستان لاوی به رأی دوم گرایش دارد؛ 18. انجیل شیطانی: شیطان پرستان مدرن برای مراسم خود از انجیل شیطانی استفاده می کنند. این انجیل چهار بخش دارد: 1. کتاب شیطان (احکام نه گانه شیطان)؛ 2. کتاب لوسیفر؛ 3. کتاب بلیل؛ 4. کتاب لویاتان.

اصول شیطان پرستی پروتستانی

آموزه ها، اصول و عقاید شیطان پرستی پروتستانی عبارتند از:
1. شیطان می گوید: دست و دلبازی کردن به جای خساست؛
2. شیطان می گوید: زندگی حیاتی به جای نقشه خیالی و موهوم روحانی؛
3. شیطان می گوید: دانش معصوم به جای فریب دادن ریاکارانه خود؛
4. شیطان می گوید: محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند به جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان؛
5. شیطان می گوید: انتقام و خون خواهی کردن به جای برگرداندن صورت [اشاره به تعالیم مسیحیت و می گوید هرگاه برادری به تو سیلی زد، آن طرف صورتت را جلو بیاور تا ضربه ای به طرف دیگر بزند]؛
6. شیطان می گوید: مسئولیت پذیری در مقابل مسئولیت پذیران به جای نگران بودن خون آشام های غیرمادی؛
7. شیطان می گوید: انسان، مانند دیگر حیوانات و گاهی بهتر و گاهی بدتر از آن ها است؛ به دلیل آن که انسان معتقد به خدای روحانی و پیشرفت های روشنفکرانه، او را پست ترین حیوانات ساخته است؛
8. شیطان، تمام آن چیزهایی را که گناه شناخته شده، ارائه داده است؛ چون که تمام آن ها به یک لذت و خشنودی فیزیکی، روانی یا احساسی منجر می شوند؛
9. شیطان بهترین دوست کلیساست؛ چرا که در میان تمام این سال ها وجود شیطان دلیل ماندگاری کلیساهاست.

علامت ها و نمادهای شیطان پرستی

شیطان پرستی علاوه بر اعتقادات پیش گفته، دارای سمبل ها و نشانه هایی ذیل است:
1- «پنج ضلعی وارونه»:(2) نشانه ستاره صبح، نامی که به شیطان تعلق دارد. این علامت در مراسم های مخفیانه(کابالا) و جادوگری برای احضار روح شیطانی استفاده می شود. این علامت را شیطان پرستان با دو ضلع در بالا و ملحدان با یک ضلع در بالا استفاده می کنند.
2- «دیو یا بافومِت»: (3) علامت شیطان پرستی، خدای شیطانی و سمبل، شیطان ممکن است این علامت به شکل جواهرات دیده شود. این نقش در قرون وسطی و جنگ های صلیبی آشکار بوده است. عده ای بر این باورند که بافِومت برعکس کلمه tem.o.h.p.ab، مخفف جمله ذیل است. «پدر معبد صلح همه بشر است» و دسته ای آن را برگرفته از کلمه عربی ابوفهمه یعنی پدر فهم و آگاهی دانسته اند و چون شیطان از همه چیز خبر دارد و به همین دلیل بافومت خوانده شده است.
3- عدد «666»: یک سمبل و شماره تلفن شیطان است که توسط گروه های هوی متال، وارد ایران شده، اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور و هیولا در میان شیطان پرستان تلقی می شود؛ بر اساس مکاشفات یوحنا: 18: 13 «... پس هر کس حکمت دارد، عدد وحش را بشمارد؛ زیرا که عدد انسان است و عددش 666 است»
4- «آنخ»: (4)سمبل باروری و شهوات در انسان ها در مصر قدیم و نُماد زن در فمنیست ها؛
5- «صلیب شکسته یا چرخ خورشید»:(5) این علامت مذهبی باستانی است که سال ها قبل از قدرت گرفتن هیتلر به کار می رفت. این علامت در کتیبه های بودایی و مقبره های سلتی و یونانی استفاده می شده است. در آیین پرستش خورشید، این علامت به نظر می رسد، نشانه مسیر حرکت خورشید در آسمان باشد.
6- «چشمی که به همه جا می نگرد»: (6) آنها معتقدند: این چشم لوسیفر (شیطان) است و کسی که قدرت کنترل آن را دارد، بر تمامی دارایی ها حکومت می کند. این علامت در پیش گویی ها به کار می رود. جادوها، نفرین ها، کنترل های روحی و تمامی انحرافات تحت این علامت کار می کنند. گفتنی است این نماد بر روی دلار ایالات متحده امریکا به کار رفته و اساس نظم نوین جهانی به شمار می آید.
7- «صلیب وارونه»:(7) نشانه استهزاء و رد کردن مسیح می باشد. اکثر شیطان پرستان، گردن بند این نماد را به گردن خود می آویزند. این علامت را می توان همراه خواننده های راک و روی آلبوم های آن ها مشاهده کرد.
8- «سر بُز»: (8) بزمندس Mendes (همان ba 'al بعل خدای باروری مصر باستان) یا فومت، خدای جادو scapegoat (بز طلیعه یا قربانی). این یکی از راه های شیطان پرستان برای مسخره کردن مسیح است؛ زیرا اینان معتقدند که مسیح مانند بره ای برای گناهان بشر کشته شد.
9- «هرج و مرج»:(9) این علامت به معنای از بین بردن تمام قوانین می باشد. به عبارت دیگر «هر چه تخریب کننده است تو انجام بده» یعنی همان قانون شیطان پرستی. این علامت، توسط پانک ها، هوی متال ها و راک ها به کار می رود.
10- «ضد عدالت»: (10) تبر رو به بالا علامت عدالت روم قدیم بوده است که علامت واژگون شدن آن نشانه ضدّ عدالت یا شورش و طغیان می باشد. فمنیست ها از دوتبر رو به بالا به معنی مادر سالاری باستانی استفاده می نمایند.
فرقه شیطان پرستی به وسیله این گونه سمبل ها و نمادها، ترویج و تبلیغ می شوند؛ مظاهری چون: «خفاش، مار، عقرب، عنکبوت، شغال، کلاغ، بز وحشی، جمجمه و استخوان، شمشیر خون آلود، صلیب و هلال وارونه، ستاره پنج بر و شش پر، نیزه سه سر، صورتک های شیطانی غول و جن و روح های وحشتناک و بعضاً مهربان، جارو و عصا و سایر ابزار سحر و جادو، مدل های مو و لباس خاص، رنگ هایی چون سیاه، قرمز و آبی روشن، ادبیات و شعرهای نفرت انگیز و زننده، اعدادی چون 6 و 666، اشکالی مثل مثلث و دایره های ناقص و انواع موسیقی های شیطانی.» البته باید توجه داشت که این سمبل ها، همه جا نماد شیطان نبوده و در ترکیب با مضموم و ادبیات و موسیقی نفرت برانگیز شیطانی، این معنا را می رساند و نباید با بی توجهی از کنار این نمادها گذشت. همانگونه که در دین اسلام بیان شده است، تشبه به کافران، حرام است، استفاده از این نمادها، مصداق بارز تشبه به کافر می باشد. متأسفانه برخی از تولیدکنندگان محصولات فرهنگی در کشور نیز به توسعه این نمادها کمک شایانی می کنند و در نشریات و روی لباس ها و انواع لوازم التحریر و ماسک ها و عروسک ها و تابلوهای تبلیغاتی و ... (حتی در کشور خودمان) این سمبل ها و تفکرات خطرناک و ضد خدا رواج می دهند. بر ماست که بصیر باشیم و از غرق شدن خود و جامعه در این منجلاب تباهی جلوگیری نموده و پایگاهی صهیونیسم بین الملل در کشور را منهدم کنند. لازم به ذکر است که گروهی از شیطان پرستان، محدوده جغرافیایی «تحت سلطه» خود را در ایسلند و اروپا، نماد پنج ضلعی می دانند.

دجال در فرقه شیطان پرستی

دجال، ستم کاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد کرد. این واقعیت، در هر سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام مطرح شده است. یکی از نشانه های حتمی ظهور حضرت ولی عصر(عج)، خروج شخصی به نام «دجال» است. وی، شخصی طاغوتی و نیرنگ باز است که به فریب تعدادی زیادی از مردم می پردازد.«دجال» از واژه «دَجَلَ» گرفته شده و در لغت، به معنای، حق پوشی، نیرنگ بازی، دروغ پردازی و تغییر حقایق است و فعل آن را به معنای «آب طلا و آب نقره دادن» گفته اند. این لغت، در زبان های فرانسه و انگلیسی «آنتی کریست» نامیده می شود که به معنای دشمن و ضد مسیح است. (11) عده ای درباره نام و نسب او بر این باورند که، نام دجال، صائد بن صید یا ابن صیاد است و برخی، سخن دیگری گفته اند. دجال در اوضاع قحطی و تورم اقتصادی و خشک سالی قیام می کند و پیروان او را انبوهی از عناصر پست و فرومایه و آلوده به گناه و رذایل اخلاقی، همچون زنان ولگرد و نسل تبه کار آنان و نژادپرستان یهود و ... تشکیل می دهند. دجال کسی است که رذایل اخلاقی را گسترش می دهد. وی، افسون گر ذهن انسان ها است. آن معلون ادعای الوهیت می کند. در سحر و جادو بسیار ماهر است. بسیار بزرگ و تنومند است و پیروان او از ظالمین و منافقین و از شریرترین خلق خدا در زمین هستند. او در زمین راه می رود و فساد را رواج می دهد. ظهور دجال، زمانی است که بسیاری از مردم در غفلت از دین الهی به سر می برند. او در دوران جاهلیت و دوران ظلم و ستم ظهور می کند. زمانی که شراب خواری و رباخواری و زنا، امری عادی می شود. صفات گوناگونی و عجیبی در روایات برای او ذکر شده است. حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرماید: «پیامبر(صلی الله علیه و آله) برای من نقل فرمود: پیش از قیامت، چند امر حتمی واقع می شود: خروج سفیانی؛ دجال، دود؛ دابه الارض؛ خروج قائم؛ طلوع خورشید از مغرب؛ نزول عیسی؛ فرو رفتن گروه سفیانی در مشرق جزیره العرب؛ بیرون آمدن آتشی از قعر یمن، که مردم را به محشر براند.»(12) امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره ویژگی های فردی او می فرمود: «او چشم راست ندارد و چشم دیگرش در پیشانی اوست و مانند ستاره صبح می درخشد. چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است. وی در یک قحطی سختی می آید و بر الاغ سفیدی سوار است.»(13) کتاب صحیح مسلم، دجال را در کلام رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چنین توصیف کرده است: «او مردی چاق، سرخ رو و با موی سر مجعد و اعور است. چشمش همچون دانه انگوری است که بر روی آب قرار گرفته باشد.»(14) امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره اعتقادات او می فرماید: «او با صدای بلند فریاد می زند که میان مغرب و مشرق صدایش را جن و انس و شیاطین می شنوند. و می گوید: ای دوستان من! به سوی من آیید، من کسی هستم که آفریده است؛ پس استوار و مقرر ساخته و هدایت کرده است. من پروردگار برتر شما هستم.»(15) امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) درباره خروج او می فرماید: «او از شهری که آن را اصفهان می گویند و قریه ای که، معروف به «یهودیه» است، بیرون می آید.»(16) رسول خدا (صلی الله علیه و آله ) درباره مرگ و کیفیت از بین رفتن او می فرماید: «دجال در امت من بیرون می شود، در چهل روز، پس خداوند عیسی بن مریم را مأمور می کند که، او را از بین ببرد.»(17) و امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در یک خطبه طولانی فرمود: «مهدی و یارانش از مکه به بیت المقدس می آیند و در آن مکان میان آن حضرت و دجال جنگ واقع می شود. دجال و ارتش او مفتضحانه شکست می خورند، به طوری که، از اول تا آخر، آنان به هلاکت می رسند و دنیا آباد می شود و حضرت مهدی عدالت و قسط را در جهان به پا می دارد. طبق روایتی از آن حضرت، دجال را در کناسه کوفه به دار می آویزند.»(18) بعضی از علما چون شیخ صدوق(ره) با استناد به پاره ای از روایات؛ از جمله روایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) معتقدند که، غرض و هدف الهی بر این امر تعلق گرفته است که، دجال زنده باشد و کسی نتواند او را بکشد تا دجال آینده باشد. (19) محدث قمی (ره) می گوید: در روایت ابوامامه آمده است که، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر مؤمنی که دجال را ببیند، آب دهان خود را بر روی او بیاندازد و سوره مبارکه حمد را بخواند تا سحر آن ملعون دفع شود و بر او اثر نکند. چون او ظاهر شود، عالم را پر از فتنه و آشوب کند و میان او و لشکر حضرت قائم جنگ واقع شود. سرانجام آن ملعون به دست مبارک حضرت حجت یا عیسی بن مریم (علیه السلام) کشته شود.»(20)
البته عقیده شیعه بر این است که، امام مهدی (عج)، دجال را می کشد؛ نه عیسی (علیه السلام). با توجه به برخی از روایات و در نظر گرفتن ریشه لغوی دجال، عده ای از بزرگان استفاده کرده اند که دجال منحصر در فرد معینی نیست؛ بلکه لقبی کلی برای افراد پر تزویر و حیله گر است که برای کشیدن توده های مردم به دنبال خود، از هر وسیله ای استفاده می کنند. چنان که پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «هر پیامبری پس از قوم نوح، قوم خود را از فتنه دجال برحذر داشت و من نیز شما را برحذر می دارم.»(21) دجال، مطابق روایات با ظاهری شیطانی (به صورت دیو یا اژدها) از میان دریاها بیرون می آید، بر اسرائیل (فلسطین) مسلط می شود. و در اورشلیم، ادعای خدایی خواهد کرد. او شیطان را می پرستد و جواهرات گران قیمت، نثارش می کند. حکومت دجال هفت سال به طول می انجامد، نیمه دوم این هفت سال «دوران بدبختی های بزرگ»، نام گرفته است. و نفرت و فلاکت جهان را پر می کند جنگی بزرگ صورت می گیرد که یک چهارم مردم جهان نابود می شوند و سپس مسیح ظهور می کند. این ها اخبار و روایات و پیش گویی های واقعی یا غیرواقعی از فرجام دنیاست.
دجال در فرقه شیطان پرستی، همان «ضد مسیح» است که نماد او 666 است. این عدد، نزد شیطان پرستان مقدس است و برای معرفی خود از این عدد استفاده می کنند. این عدد، نماد شیطان است. بنا به عقیده این فرقه، ضد مسیح (دجال) برای مخالفت با مسیح آماده می شود. نام دجال نیز افراد و جوامع دینی پیوسته مطرح بوده است و برخی از کتاب ها و فیلم ها نام «دجال» را برخود دارند. «دجال»، لقب دغل بازی است که نزد یهودیان «آرمیلوس» و نزد مسلمانان «صائد بن صید» نامیده می شود. از گذشته های دور برخی از شخصیت های دینی و سیاسی در جوامع مسیحی، «دجال» معرفی شده اند، به ویژه، پاپ ها و پادشاهان اروپا هنگامی که با یکدیگر اختلاف پیدا می کردند، این عنوان را به یک دیگر نسبت می دادند. لوتر پس از آن که در برابر کلیسای کاتولیک قیام کرد و مورد تکفیر پاپ قرار گرفت، دستگاه پاپ را دجال نامید. نمونه ای از شخصیت هایی که عنوان «دجال» یا «وحشی نشان دار 666»، آتش افروز و دغل بازی را پیدا کرده اند، عبارتند از: ناپلئون و هیتلر به خاطر جنگ افروزی، میخائیل گورباچف، به خاطر نشان ماه گرفتگی ای که بر پیشانی دارد، رونالد ویلسون ریگان، رئیس جمهور امریکا و طراح «جنگ ستارگان» که نام های 6 حرفی او Ronald wilson Reagan نشان دهنده رمز 666 است، صدام به سبب گردن کشی و عدم توجه به خواست جامعه جهانی هنگام اشغال کویت، هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق امریکا که یک صهیونیست فریبکار است. و نیز پاپ ژان پل دوم، مخصوصاً به خاطر زخمی شدن در اثر سوء قصد و رفع خطر مرگ از او، دجال عرفی شد. همچنین برخی از توانایی های جدید بشر، مانند شکستن هسته اتم، تسخیر فضا، اختراع ماهواره و طراحی شبکه های جهانی کامپیوتر، نشانه یک تحول جهانی و ظهور دجال به شمار رفته است.

مراسم شیطان پرستان

این فرقه در ایران به شعبه های گوناگونی تقسیم می شود. تعداد افراد این گروه ها از تعداد اندکی نفر شروع می شود. مراسم آن ها بدین گونه است که در اتاق هایی تاریک و پوشیده شده از پرده های بنفش (رنگ نسبتاً مقدس چون حالت مالیخولیایی به وجود می آورد) که روشنایی آن با نور شمع تأمین می شود، دور هم جمع شده و بعد از شنیدن موسیقی های balckdess یا metal به کشیدن مواد مخدر مثل گراس و خوردن قرص های اکستازی و ال اس دی مشغول می شوند و زمانی که در حالت خلسه فرو می روند به انجام کارهایی مثل خودزنی، خون خواری، ناخن کشی و خون بازی می پردازند.
خودزنی: با استفاده از وسایل تیز مانند: چاقو، تیغ و کاتِر به ایجاد جراحت در بدن خود مخصوصاً انگشتان می پردازند.
خون خواری: خون را به صورت مالیده و آن را می خورند.
ناخن کشی: در این حالت یک یا چند ناخن داوطلب را می کنند و از خون آن می خورند.
خون بازی: دو نفر مشخص می شوند، ابتد خون بدن خود را از طریق سرنگ بیرون کشیده و پس از سرد شدن آن را به به بدن طرف مقابل و یا خود شخص تزریق می کنند.
مراسم قربانی: ابتدا فرد را بر روی ستاره پنتاگرام خوابانیده و 666 ضربه چاقو به او می زنند تا کشته شود. آنان اکثراً زنان و نوزادان را می کشند؛ زیرا از نظر آن ها کودکان معصومند و زنان از نژاد پست هستند. (22) قربانی کردن در شیطان پرستی جدید مفهومی ندارد، اما به علت این که هنوز پیرو شیطان پرستی قدیمی و قرون وسطایی هستند این کار در شبی تاریک انجام می شود. قربانی توسط آب مقدس غسل داده شده و بر روی محراب خوابانده می شود. البته اصولاً قربانی ها قبل از مراسم، بی هوش می شوند. در کامل ترین مراسم قربانی کردن برای شیطان، قربانی پس از کشته شدن و نوشیدن خون وی، توسط آتش سوزانده می شود. در این مراسم خواندن اوراد مخصوصی به زبانی کاملاً بی معنی انجام می گیرد. (23)
یکی دیگر از مراسم شیطان پرستی، مراسم معروف نماز سیاه یا نماز جماعت سیاه است که شاید معروف ترین مراسم آن ها باشد. این مراسم در کلیسای شیطان پرستی انجام می شود و دقیقاً شبیه مراسم عشای ربانی مسیحیت است با این تفاوت که تمام کارها بر عکس انجام می شود. اعمال و مراسم شیطان پرستی بسیار زیاد است. مهم ترین آن ها اعمالی است که همیشه انجام داده و در آن ها به انجام امور جنسی می پردازند. همچنین از شیطان برای پیش برد اهداف حاضرین کمک می خواهند و اگر کسی مشکلی داشته باشد برای حل آن، دعا می کنند. (24)

موسیقی، ابزار تبلیغاتی شیطان پرستی

استفاده از موسیقی بلک متال یکی از مهم ترین ابزار شیطان پرستی در جهت تبلیغ عقاید شیطانی و در راستای تضعیف بنیان های ارزشی و دینی به شمار می آید. روند رو به گسترش پدیده های نوظهور با کارکرد ضد دینی و فرهنگی، باعث بروز و ظهور گروه های مختلف موسیقی بلک متال در ایران شده است. «فرانسیس فوکویاما» بر این باور است: «رواج موسیقی راک در تهران نشانه ای از پیروزی لیبرال دموکراسی در جهان است.» مشاور اسبق امنیت ملی کاخ سفید در کتاب «شکست بزرگ» می گوید: «ما نه روی قدرت سیاسی و نه روی قدرت نظامی و اقتصادی تکیه کردم، ما از طریق فرهنگ و استفاده مؤثر از رسانه توانستیم به این هدف برسیم. رسانه هایی که به صورت هدفمند و متمرکز برای نفوذ به درون کشورها به راه انداخته شدند.» برخی از گروه های موسیقی مدرن عبارتند از: اکسی، خاکستر، اکسپلود، اوهام، پژواک، میرا، امرتاد، زرتشت، مرداب (متال سیاه)، فولاد ضد زنگ (راک)، دیو (رپ)، ناخن سنگی (متال)، پاتریوم (متال)، نفرین، اباثور، ابابیل (متال) و .. البته بلک متال و دِث متال در شمال اروپا و اسکاندیناوی و بلک متال در نروژ و دث متال در سوئد وجود دارد. اولین کاست موسیقی متال به نام «پنهان» در سال 82 در ایران منتشر گردید و به عنوان اثر برگزیده از سوی جشنواره موسیقی اعلام شد. شبکه های ماهواره ای بیگانه و ضد انقلاب هم از این گروه ها حمایت کرده و جهت بسط این فضا در کشور مسابقه اینترنتی برگزار می نمایند. هم چنین برخی در صدد ترجمه و نشر اشعارگروه های مختلف موسیقی راک و متال و توجیه و ترویج این موسیقی برآمدند. این دسته از کتاب های اشعار موسیقی مدرن با مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال های 1380 تا 1384 شمسی منتشر و پخش گردید. برخی از انتشارات هم به نشر و توزیع کتب مربوط به این گروه ها پرداخته و حتی در نمایشگاه های کتاب به توزیع آن ها اقدام نموده اند که در مواردی با استقبال زیادی هم روبه رو شده است. این امر می تواند بستر مناسبی را برای هماهنگی بین گروه ها و ترویج این تفکر و فرهنگ فراهم نماید. این همان سیاستی است که غرب برای نفوذ در ایدئولوژی های دیگر و صدور این رفتار به کشورهای دیگر اتخاذ کرده و در دستور کار خود داده است.
بنابراین گروه های شیطان پرست راه های مختلف و متعددی را جهت جذب افراد به کار می گیرند و اغلب از راه علایق عمومی وارد می شوند. موسیقی همواره نقش اساسی در جذب جوانان و نوجوانان داشته است. مشکل زمانی بروز می کند که اشعار و ترانه های مورد علاقه آن ها به بی راهه و کج راهه منحرف می شود. (25)گروه های موسیقی در این عصر از خطوط حرکتی متفاوتی پیروی می کنند. این گروه ها از موسیقی در جهت ترویج عقاید و باورهای خود بهره می برند. شیطان پرست ها موظفند همیشه خشم و نفرت خود را نسبت به مسیح و سایر مقدسات اعلام کنند و معمولاً این مضامین را در متن اشعار موسیقی هایی که خاص این گروه ها می باشد اعلام می کنند. این مضامین معمولاً در آثار موسیقی بلک متال یا زیرمجموعه هایش همچون گروه های Dimmu,burzum,gorgorooth,slayer دیده می شود.
متن این ترانه ها به وضوح به مسائلی چون زنای با محارم، تجاوز، شکنجه و قربانی کردن انسان ها و پوچی اختصاص دارد. در این نوع آهنگ ها، این پیام های شیطانی، بییندگان و شنوندگان کنسرت ها و نوارها طرح ریزی شده است. این پیام های شیطانی، هم در متن شعر و هم به صورت پنهانی در پشت آهنگ کار گذاشته شده و قابل درک است. منظور از پشت آهنگ این است که همان نوار وقتی از انتها به ابتدا و با دور کند پخش شود، مطلبی یا عبارتی دیگر با مضمون کاملاً شیطانی به گوش می رسد، این چرخش چپ به راست نوار کاست همه مسائل را روشن می کند (در تورات و انجیل نیز آمده است که چپ، پایگاه شیطان است). به عنوان مثال در چرخش عادی نوار کاست چنین خوانده می شود: «... بوی عطر تو، چه دل پذیر است...» ولی دقیقاً پشت همین قسمت خوانده می شود: «... شیطان خداوند ماست...» که این مساله از درک شنونده عادی کاملاً مخفی است.
چهره های شاخص موسیقی شیطان پرستی عبارتند از: 1- برایان وارنر با نام مستعار مِرلین مَنسون که برگرفته از دو چهره معروف آمریکایی با نام مرلین مونر، ستاره سینمای هالیوود و چالز منسون قاتل معروف شیطان پرست آمریکایی است. آهنگ های خشن موسیقی متال و ضد کلیسایی منسون، علاوه بر درآمد زیاد کنسرت های وی، باعث جنایت ها و رفتارهای ناهنجاری شد که از جمله می توان به حمله و تیراندازی دو دانش آموز با اسلحه گرم به دانش آموزان و معلمان دبیرستان کلمباین اشاره کرد. منسون در «سرود مرگ» می گوید: «ما روی گلوله هستیم و ما مستقیم به سوی خدا نشانه رفته ایم... ما سرود مرگ می خوانیم چون ما هیچ آینده ای نداریم... ما شمعی را روی زمین روشن کردیم و آن را تبدیل به جهنم کردیم.» 2- اورانیموس و وِرگ دو نفر از شخصیت های موسیقی متال و دوستان گروه Burzum و مؤسس گروه مِیهِم (Mayhem)بودند. (26) این گروه نه تنها موسیقی های ضد دینی بلک متال را ترویج می کرد؛ بلکه برای ایجاد ترس و وحشت به آتش زدن کلیسا نیز می پرداخت. اُهلین، خواننده گروه، رگ های دستش را برید و تیری به سرش شلیک کرد. اورونیموس، گیتاریست گروه، مغز سر وی را پخت و خورد و هِل هَمِر، نوازنده دارمزِ گروه، استخوان های او را گردنبند کرد. اختلافات ورگ و اورانیموس باعث شد که ورگ با چاقو، اورانیموس را به قتل برساند.
شایان ذکر است که گروه های تجاری امریکایی از ترویج خرافه های شیطانی و جادویی و ترویج موسیقی های مبتذل و لباس ها و نمادهای گران قیمت جریان های شیطان پرست بهره اقتصادی فراوانی می برند و منشأ ترویج آن ها می شوند. ساختن فیلم های اسطوره ای باستانی شمال اروپا همچون ارباب حلقه ها نوشته تالکین نیز به منظور تحقق این هدف شوم است. واژه بورزوم به معنای تاریک تر در فیلم «ارباب حلقه ها» نام یکی از گروه های بلک متال به عنوان مهم ترین موسیقی ضد دینی است. فیلم «جن گیر» ساخته ویلیام پیتر فردکین در سال 1973 که در چهل و ششمین مراسم اسکار موفق به دریافت دو جایزه بهترین فیلم نامه و صدا شد و با آغازصدای اذان جن گیر رویکرد ضد مسلمانی خود را نشان داد و نیز فیلم «طالع نحس» ساخته ریچار دانر در سال 1976 نمونه دیگری از فیلم های خرافه گرایی و شیطان پرستی است.

پی‌نوشت‌ها:

1. پاسخ این شبهات در بحث فلسفه شیطان خواهد آمد.
2. inverted pentagram.
3. Baphomet
4. ankh
5. swastika or sun wheel
6. all seeing eye
7. upside down cross
8. goat head
9. anarchy
10. anti justice
11. علی دوانی، مهدی موعود، ص 972.
12. شیخ حر عاملی، همان، ترجمه احمد جنتی، ج7، ص 405.
13. همان، ص 965.
14. صحیح بخاری، ج9، باب 1094، ح 1947.
15. علی دوانی، همان، ص 965.
16. همان.
17. صحیح مسلم، ج18، ص 65.
18. شیخ حر عاملی، همان، ص 239.
19. شیخ صدوق، اکمال الدین و تمام النعمه، ص 529.
20. شیخ عباس قمی، منتهی الامال، ج2، ص 336.
21. صحیح ترمذی، (باب ماجاء فی الدجال)، ص 42.
22. الهام شمس، مقاله شیطان پرستی، 1383.
23. سایت دیوانه خانه، 2006.
24. www.prophet of darkness.com و Jespsr Aagaard peterson.contermporary Religious satanism
25. شیوا، هنرهای زیستن، شماره 4، 1384.
26. بورزوم، گروه موسیقی بلک متال نروژی است که توسط ورگ ویکرنس در سال 1989 میلادی تشکیل گردید. این گروه توسط ابث، دوست ورک تشکیل شده و سپس از هم پاشید. این گروه تنها چند کلیپ و دموی غیررسمی ضبط کرد و سپس به گروه بورزوم تغییر یافت و با گروه بزرگ میهم به رقابت پرداخت که بعدها باعث شد ورگ، خواننده گروه بورزوم، رهبر گروه میهم را به قتل برساند. ورگ به جرم آتش زدن سه کلیسا و قتل رهبر میهم به بیست و یک سال زندان محکوم گردید.

منبع:خسروپناه، عبدالحسین؛ (1390)، جریان شناسی ضد فرهنگ ها، قم: تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ پنجم/1390.

/ج