نویسنده:دکتر پوریا جورقانیان*




 

رفتار اعضای خانواده بافردی که ترک اعتیاد داشته‌، چگونه باید باشد؟

زمانی که فرد معتاد با تصمیم خودش یا حتی به اصرار خانواده تصمیم به ترک می‌گیرد به نوعی وارد مرحله‌ای ازدرمان می‌شود. آنچه در این مرحله مهم است این است که رویکرد خانواده باید نسبت به وی با رویکرد زمان مصرفش متفاوت باشد. ما خانواده را یک سیستم در نظر می‌‌گیریم که افراد آن زنجیره‌وار به هم متصل هستند و رفتارهایشان روی یکدیگر کاملا موثر و تاثیرگذار است. ما فرد معتاد را هم یکی از اجزای این سیستم درنظر می‌گیریم و برای آنکه بخواهیم این جزء را درمان کنیم یا رفتارش را تغییر بدهیم، باید رفتارها و ارتباطات سایر اجزا را هم نسبت به آن تغییر دهیم زیرا در سال‌های زمان مصرف مواد و زمان تخریب، خانواده به تدریج با رفتارهای اعتیادگونه فرد تطبیق پیدا کرده است. یعنی وقتی فرد در گذشته مواد مصرف می‌کرده است تنبیه ها، تشویق‌ها و فشارهای خیلی زیاد برای ترک از سوی افراد خانواده، باعث شده خانواده از نظم خودش خارج شود. حال برای آنکه این جزء بخواهد رفتارهایش را درست کند و به بدنه سالم خانواده بازگردد به همان نسبت افراد خانواده هم باید تغییراتی در رفتارهای خود ایجاد کنند تا آمادگی پذیرش فرد در حال ترک را داشته باشند.
یکی از راه‌های ترک اعتیاد، درمان‌های پرهیز‌مدار است که فرد با قطع هرگونه ماده مخدر یا محرک دچار علائم ترک می‌شود و طی 3 هفته با استفاده از داروهای مجاز مانند داروی بوپرونورفین (زیرزبانی) که در کلینیک‌های ترک اعتیاد تجویز می‌شوند یا داروهای مجاز بدون مورفین که پزشک برای وی نسخه می‌کند، یا حتی بدون مصرف هیچ‌گونه دارویی یک دوره حدودا یک ماهه‌ علائم محرومیت از مواد را تجربه می‌کند. این علائم با توجه به نوع مواد مخدر متفاوت است اما مهم‌ترین اصلی که وجود دارد این است که خانواده باید بداند فرد طی دوره درمان فوق‌العاده تحریک‌پذیر است و به حمایت عاطفی بسیار زیادی احتیاج دارد. یعنی فرد در شرایطی قرار دارد که امکان برگشت به گذشته و تجدید خاطرات آن قوی‌تر از توانایی فرد در تصمیم‌گیری برای آینده است.
به همین دلیل ما به خانواده‌ها توصیه می‌کنیم که تمام تلاششان را انجام دهند تا فرد علائم محرومیت‌اش را راحت‌تر تحمل و درنهایت ترک کند.

خانواده در کنار درمانگر اعتیاد

یکی از اقداماتی که خانواده‌ها باید انجام دهند ارجاع فرد نزد پزشک و مشورت کردن با مشاور، درمانگر یا گروه‌های خودیاری است. از همه مهم‌تر اینکه تا حد امکان از درمان‌های سرخود و غیرعلمی بپرهیزند و هیچ دارویی را بدون نظر پزشک برای فرد در حال ترک تجویز نکنند. خانواده‌ها بعد از گذشت این مدت برای اطمینان خودشان و فرد در حال ترک از اینکه آیا مواد مخدر کاملا از بدنش پاک شده است یا نه باید به پزشک مشاور مراجعه کنند تا از وی تست گرفته شود. در این زمان پیشنهادهایی مانند شرکت در جلسات مشاوره، شرکت در گروه‌های خودیاری، شرکت در جلسات گروه‌درمانی یا استفاده از دارویی به نام نالتروکسان که دارویی ضدمورفین است و گیرنده‌های مورفینی موجود در بدن فرد را کاملا مسدود می‌کند و به افرادی که ترک کرده‌اند داده می‌شود می‌تواند در حفظ پاکی بسیار موثر باشد. مسلما از این زمان به بعد خانواده‌ها باید رویکرد جدیدی در مقابل فرد ترک?کرده داشته باشند. اولین اولویت ما برای خانواده‌ها یادگیری شرایط و رفتارهای جدید است. خانواده باید بداند این امکان وجود دارد که فرد بدون آنکه خودش بخواهد دچار یادآوری دوران مصرف شود. این یادآوری در واقع یک واکنش فیزیولوژیک در بدن فرد است. مثال خیلی ساده آن هم این است که وقتی فردی در طولانی‌‌مدت به یک عامل یا ماده‌ای عادت می‌کند، بعد از مدتی که از آن عامل جدا می‌شود دچار علائم و شواهد مربوط به محرومیت و ترک آن ماده یا عامل می‌شود.
به این شکل که سیستمی در بدن وی بر اثر تماس با عوامل یادآوری کننده مصرف، وسوسه و میل به مصرف ماده را بالا می‌برد. درواقع می‌توان گفت در صددرصد افرادی که ترک پرهیز‌مدار دارند وسوسه، یادآوری و میل به مصرف هم از نظر جسمی و هم از نظر روانی رخ می‌دهد. بنابراین خانواده باید این واقعیت را بپذیرد و با روی باز از فرد بخواهد که احساسش را طی این یادآوری‌ها برایشان تعریف کند تا فرد، خانواده و مشاور متوجه عواملی که این یادآوری‌ها را ایجاد کرده است، باشند و در حذف آنها بکوشند. خانواده‌ها باید بدانند که نمی‌توانند منکر وجود چنین وسوسه‌هایی شوند اما قطعا می‌توانند به فرد در حال ترک کمک‌ کنند تا از این وسوسه‌ها به سلامت عبور کند.

کمک به فرد در حال ترک برای حذف عوامل وسوسه‌انگیز

یکی از دلایلی که در بسیاری اوقات ایجاد وسوسه می‌کند برخورد یا روبه‌روشدن با عوامل مصرف مانند محیط‌های مصرف گذشته، افرادی که با هم مواد مصرف‌ می‌کرده‌اند و ابزارآلات مصرف است. خانواده‌ها باید ضمن پذیرش این مساله در حذف چنین عواملی بکوشند و از پزشک درمانگر اعتیاد بخواهند تا راه‌های برخورد فرد در حال ترک را در چنین مواقعی به آنها آموزش بدهد. در ضمن فراموش نکنید اعتیاد یک بیماری مزمن است پس امکان دارد علائم عود، لغزش و علائم ابتدایی لغزش که وسوسه است تا مدت‌ها وجود داشته باشد اما روز به روز با بالا رفتن مدت پاکی و یاد گرفتن تمریناتی که چگونه باید با این لغزش‌ها مبارزه کرد، وسوسه‌ها کمرنگ و کمرنگ‌تر می‌شود و فرد در برابر آنها قوی‌تر شده و بهتر واکنش نشان می‌دهد.

خانواده‌ها توقع زیادی نداشته باشند

بسیاری از خانواده‌ها انتظار دارند که فرد بعد از دوره سم‌زدایی به‌سرعت دقیقا به عملکرد سال‌های قبلی که هیچ موادی مصرف نمی‌کرد، برسد یا بعد از دوره یک ماهه سم‌زدایی دقیقا عملکرد یک فرد سالم را داشته باشد. خانواده‌ها باید بدانند رسیدن به سلامت کامل به این سادگی‌ها نیست زیرا وضعیت جسمی و فیزیولوژیک فرد به علت مدت زمان مصرف و سپس قطع مصرف دچار تغییراتی می‌شود در نتیجه فرد نباید تحت فشار کاری و استرس‌های خانوادگی باشد. شادی زیاد، ناراحتی بیش از اندازه، فشارهای خانوادگی یا کاری زیاد برای جبران خسارت گذشته در دوران پس از ترک می‌تواند برای فرد معتادی که حالا ترک کرده است، خطرناک باشد. برای روشن‌تر شدن موضوع یک مثال برایتان می‌زنم. فردی بعد از ترکش بارها و بارها دچار لغزش می‌شد. وقتی با خانمش صحبت کردیم متوجه شدیم که فرد بعد از دوران ترک دچار وسوسه می‌شود. به همین دلیل بسیار ناراحت و عصبانی شده و این را برابر با مصرف مواد می‌داند و حالا احساس شرم و گناه می‌کند. همین احساس گناه مشکل فرد را بدتر می‌کرد اما اگر وی و خانواده‌اش بدانند که ایجاد وسوسه و میل به مصرف فرآیندی طبیعی است و امکان دارد اتفاق بیفتد اولا منتظرش خواهند بود و ثانیا یاد خواهند گرفت و تمرین خواهند کرد که در برابر وسوسه‌‌ها چگونه با فرد برخورد مناسبی داشته باشند. توصیه‌ای که ما به این زوج داشتیم این بود که هرگاه فرد دچار وسوسه مصرف مواد شد آن را با همسرش در میان بگذارد و در مورد آن با هم صحبت کنند و بررسی کنند که چه عاملی باعث ایجاد این وسوسه شده است تا وی بتواند جهت فکری همسرش را تغییر دهد و هر دو در حذف آن عامل بکوشند. این کار باعث آرامش فرد ترک‌کننده و خانواده وی خواهد شد.

پی‌نوشت‌ها:

* پژوهشگر و پزشک درمانگر اعتیاد

منبع مقاله: هفته نامه سلامت