نویسنده: شهاب سبزی



 
در گذشته یک عنوان ماجراجویی با نام Art of Murder. FBI Confidential از سوی استدیوی لهستانی )(CI ( City Interactive منتشر شد که نتوانست موفقیتی کسب کند.
چند هفته پیش استدیوی CI با انتشار بازی (HFP) Art of Murder . Hunt for Puppeteer سعی کرد تا یک ادامه قابل قبول برای نسخه اول عرضه کند، اما باید گفت نسخه جدید با این که از لحاظ گرافیک و گیم پلی از نسخه قبلی بهتر کار شده اما تفاوت زیادی بین آن ها دیده نمی شود. در بازی نخست دیدیم نیکول بونت ( Nicole Bonnt ) ( یک مامور FBI)، والدینش را در یک حادثه تروریستی از دست داده و بر خلاف میل باطنی علاوه بر کار روی پروژه قتل پدر و مادرش، یک پروژه دیگر که مربوط به قتل های زنجیره ای است، به او سپرده می شود. در HFP باز هم نیکول بونت بازگشته تا با یک قاتل دیوانه دیگر دست و پنجه نرم کند. داستان بازی با وقوع یک قتل در پاریس آغاز می شود؛ جایی که قاتل قربانی اش را (یک دختر جوان)، به شکلی فجیع کشته، او را به شکل عروسک های خیمه شب بازی در آورده و لباس هایی که در قرن هجدهم مورد استفاده قرار می گرفتند را به او پوشانده است. نیکول متوجه می شود انجام این جنایات به دلایلی خاص صورت می گیرد و قاتل به نحوی سعی در فهماندن خواسته های خود به جامعه را دارد. ایده داستانی بازی کاملاً تکراری است و می توان آن را تقلیدی از نسخه نخست به شمار آورد؛ اما این بار به شکلی دیگر ! مطمئناً CI می توانست با تغییر حال و هوای بازی و انتقال آن به یک فضای داستانی دیگر جذابیت بازی را تا حد زیادی بالا ببرد.
در این بازی سرنخ های متعدد، قهرمان ما را به اقصی نقاط دنیا می کشاند. بازی از کشور فرانسه آغاز می شود و بعد به اسپانیا، کوبا و چند جای دیگر نیز کشیده خواهد شد.خوشبختانه داستان بازی بیشترین هماهنگی را با گیم پلی آن دارد و از روندی متعادل بهره مند است. داستان به گونه ای است که همواره سعی در ایجاد سوال در ذهن بازیباز را دارد و با واگذار کردن سرنخ های متعدد، او را به حال معماها و ادامه بازی ترغیب می کند اما جریان داستان از پیش مشخص است.
بازی از دید سوم شخص روایت می شود. نقطه ضعف مهم بازی کمبود زوایای دوربین و لوکیشن های متفاوت در محیط است که این امر دسترسی آسان به تمام نقاط یک محیط را با مشکل مواجه می کند. البته به لطف کنترل نرم و روان شخصیت بازی، این مشکل بازیباز را زیاد آزار نمی دهد. در اکثر صحنه های بازی علاوه بر نیکول، شخصیت های دیگری را نیز مشاهده می کنیم که در روند بازی تأثیر گذارند. CI به خوبی روی هر یک از شخصیت ها کار کرده و هر کدام دارای خصوصیاتی متفاوت نسبت به بقیه هستند. صحبت با این افراد علاوه بر این که بازی را تا حد زیادی از یک نواختی خارج کرده، به حل بسیاری از معماها نیز کمک می کند. اما صحبت با این افراد گاهی به داراز کشیده و خسته کننده می شود؛ البته گوش دادن به این دیالوگ ها به هیچ وجه اجباری نیست و می توان از آن ها صرف نظر کرد. سیستم Inventory بازی خوب و منطقی کار شده و بازیباز را اذیت نمی کند؛ در کل تمام بازی های CI از سیستم فهرست آیتم های بی نقص بهره می برند. خوشبختانه اکثر معماها، منطقی و نسبتاً مشکل هستند که حل کردن شان لذت زیادی به دنبال دارد اما خیلی جدید و متفاوت نسبت به بازی های مشابه نیستند. نیکول علاوه بر آیتم هایی که در محیط ها پیدا می کند، دارای یک دوربین عکاسی و دفترچه اسناد نیز هست که هر کدام به نوبه خود قسمتی از گیم پلی بازی را به خود اختصاص می دهند. در محیط هایی که قاتل در آن ها مرتکب جرم شده، باید با بیشترین دقت ممکن از سرنخ هایی که به جا گذاشته عکس بگیرند و در حل معماها از آن استفاده کنید. هم چنین کلیه شواهد و مدارکی که در بازی پیدا می کنید، در دفترچه نیکول یادداشت می شوند تا در مواقع لزوم مورد استفاده قرار گیرند. علاوه بر این ها در برخی از مراحل یک تلفن همراه نیز در اختیار خواهید داشت که گاهی باید از آن استفاده کنید.
از لحاظ گرافیکی بازی یک عنوان خوب محسوب می شود. طراحی مدل های سه بعدی شخصیت ها و محیط اطراف زیبا و تماشایی هستند. هم چنین کلیه مراحل از لحاظ گرافیکی زیبا طراحی شده اند و هر کدام با دیگری تفاوت های بسیاری دارند.
در این بین وجود میان پرده های سینمایی، نمایش موفق بازی را بیشتر به چشم می آورد. با این حال ضعفی که در بازی های قبلی CI وجود داشت به این بازی هم منتقل شده و حرکات لب شخصیت ها با صدای شان همخوانی ندارد. البته صدا گذاری شخصیت ها نیز چندان خوب کار نشده و CI در این مورد کم کاری کرده و از صدا پیشگان بازی های قبلی اش در این بازی استفاده کرده است.
Hunt for Puppeteer یک ادامه نسبتاً موفق بر نسخه قبلی است که اکثر مؤلفه هایش در سطح خوب و قابل قبولی قرار دارند و با وجود برخی ضعف ها توانسته قواعد بازی های ماجراجویی را رعایت کند و می تواند با گیم پلی ده ساعته خود شما را سرگرم کند.

مزایا

گرافیک زیبا، شخصیت پردازی خوب، کنترل نرم و روان شخصیت بازی.

معایب

ایده داستانی تکراری، مشکلاتی درگیم پلی، صداگذاری نسبتاً ضعیف
15- گرافیک
مدل های سه بعدی شخصیت ها زیباست. حضور در لوکیشن های مختلف و متفاوت، میان پرده های زیبا، بازی عاری از هرگونه باگ گرافیکی است.
14- موزیک و صدا
دیالوگ های بلند و گاه خسته کننده، موسیقی بازی خوب و قابل قبول است.
16- گیم پلی
کمبود زوایای دوربین، کنترل نرم و روان شخصیت بازی، معماهای سخت و جذاب، فهرست دارایی های خوب و دسترسی آسان به تمام آیتم ها
15- جذابیت
ایده داستانی تکراری، وجود برخی از مولفه های کلاسیک این سبک، عدم نوآوری، زمان به پایان رساندن بازی خوب و قابل قبول است.
منبع: بازی رایانه شماره 31