نویسنده: فاطمه محمدی




 

چهره ماندگار

در طول زمان، همواره انسان های بزرگی بوده اند که با گفتار و رفتارشان، در عرصه اجتماع خوش درخشیدند و با اقداماتی که انجام دادند، نامشان را تا ابد جاودانه ساختند. از شمار این شخصیت ها، میرزا تقی خان امیرکبیر است که از برجستگان و مردان نامدار عصر خویش بود و تأثیر به سزایی در شکل گیری اندیشه های ترقی خواهانه در کشورمان داشت. امیر، آشپززاده ای بود که با هوش و درایت خود، مراحل پیشرفت را به تدریج از صحن آشپزخانه قائم مقامی تا مصدر صدارت شاهی گذراند و همچون چهره ای اسطوره ای، در تاریخ سیاسی ایران ماندگار شد. امیرکبیر در حکومت سه سال و چندماهه خود، فرصت نکرد برنامه های بی شمار و اصلاحات خود را به اجرا درآورد، ولی در همین مدت کوتاه نیز، توانست خدمات فراوانی در زمینه ها و ابعاد گوناگون ارایه کند.

دوران کودکی

میرزا تقی خان امیر کبیر، فرزند کربلایی محمدقربان، آشپزباشی مخصوص قائم مقام فراهانی، وزیر محمدشاه قاجار بود. وی حدود سال های 1214 ـ 1210 ق، چشم به جهان گشود و از همان دوران کودکی، در خاندان قائم مقام به سر می برد و هم بازی کودکان خردسال میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی، صدر اعظم زیرک و شایسته دوره قاجار شد. از آن جا که امیر، هوش و درایت بالایی داشت و در دانش آموزی، علاقه وافری از خود نشان داد، قائم مقام هم در تعلیم و تربیت او بسیار کوشید.

خوی و منش امیرکبیر

امیرکبیر در جوانی، پهلوان و کشتی گیر بود. سیمایی گشاده داشت و در هوشْ نابغه بود. پشتکار، درستی، راست کرداری، فسادناپذیری، دلاوری و جسارت، از ویژگی های او به شمار می آمد. امیر، رفتاری متین و سنگین داشت. او را مناعت طبع می شناختند که از مظاهر غرور نفسانی اش بود. به خواری تن در نمی داد، حق شناس بود، سخن کوتاه می گفت و کوتاه می نوشت. ساده می نوشت. خداترس بود و در تمام مدت عمر، به ویژه در دوران صدارت خویش، کمتر مرتکب خطا و خلاف گردید و به همین دلیل، گفتار و رفتارش سرمشق همه مردم دور و نزدیک بود.

مُصلحِ روشن ضمیر

امیرکبیر، هیچ گاه با روحانیان و عالمان به مخالفت نپرداخت و حتی در امور قضا و بسیاری از امور دیگر، از آن ها مشاورت و مدد می جست. سیاست امیر در مورد سایر ملل دیگر نیز، بر پایه مدارای مذهبی یا حق آزادی پرستش و تساوی حقوق اجتماعی بود. در زمان صدارت و قدرت وی، پیروان سایر ادیان الهی، به راحتی می توانستند به مناسک و اعمال مذهبی خودشان بپردازند. وی چنان به ملاطفت با پیروان دیگر ادیان برخورد می کرد که تمام آنها، خود را همچون مسلمانان در خانه خویش می دیدند و این روش برخورد و روشن اندیشی او را، به عنوان مصلحی روشن ضمیر در تاریخ دو قرن اخیر به مردم شناسانده است.

رونق اقتصادی

امیرکبیر در زمان صدارت خود، به اقتصاد کشور سر و سامان داد؛ زیرا به خوبی می دانست یکی از دام های بسیار خطرناک استعمارگران برای ملت ها، ورشکستگی اقتصادی و کشیدن آنها به زنجیر وام ها یا کمک های به ظاهر خیرخواهانه است. امیر برای تعدیل دخل و خرج، هیئتی را بر گماشت که صورت درستی از وضع بودجه مملکت تنظیم نمایند. از حقوق تمام کسانی که از خزانه دولت مواجب یا مقرری داشتند، از شخص شاه گرفته تا نوکران، به تناسب کاست. امور مالیاتی را به تناسب شغل و میزان درآمد هر کس تعیین کرد و حتی این قانون، شامل درباریان نیز گردید. امیر در اجرای سیاست استقلال و خودکفایی ایران، به ترویج صناعت و کشاورزی توجه خاصی داشت. از دیگر کارهای او، این بود که سپردن امتیاز استخراج معادن را به دست اجنبی ممنوع کرد. همچنین امتیاز شیلات شمال را از دست روس ها بیرون ساخت و به طور مستقیم زیر نظر دولت قرار داد.

توجه به بهداشت جامعه

سر و سامان دادن به وضعیت بهداشت و درمان مردم، از اقدامات مهم امیرکبیر به شمار می آید. از آنجا که در آن زمان بیماری آبله، در میان مردم شیوع پیدا کرده بود، در اولین قدم، آبله کوبی در سرتاسر ایران اجباری شد. در این مورد، اولیای کودکانی که در این امر قصور می ورزیدند، بازخواست و جریمه می شدند. از دیگر کارهای سودمند آن زمان، تأسیس بیمارستان دولتی در تهران بود. در نخستین سال شروع به کار بیمارستان، تعداد 2238 نفر در آن معالجه گردیدند. پزشکانی که گواهی پزشکی داشتند، به شهرهای دیگر اعزام می شدند و حقوق آنها را دولت می پرداخت. همچنین برای آشنایی مردم با بیماری های واگیر مثل وبا و آبله، مقاله هایی منتشر گردید.

امیرکبیر و امور فرهنگی

از آنجا که امیرکبیر، چه در دوران صدارت و چه پیش از آن، توجه خاصی به امور فرهنگی و دست یافتن ملت ایران به علوم و فنون جدید داشت، اقدامات شایسته ای اجرا نمود که به پیشرفت علم و بالا بردن سطح فرهنگ مردم ایران انجامید. چاپ روزنامه «وقایع اتفاقیه» که به طور هفتگی و به چاپ سنگی در دو یا سه ورق انشتار می یافت، در راستای خدمت به فرهنگ و دانش این مرز و بوم بود. امیر کبیر اقداماتی را نیز در راه ترجمه و چاپ کتاب انجام داد. وی در ابتدا در دستگاه دولت، هیئتی از مترجمان را گرد آورد. در دوره وی، کتاب های زیادی از اروپا به ایران رسید. برای مثال در سال 1265ق، تعداد 293 جلد کتاب و 323 قطعه نقشه جغرافی، یکجا از فرانسه آمد که برای آن زمان رقم بالایی بود.

دارالفنون، اولین دانشگاه

از اقدامات فرهنگی امیر کبیر، ساخت مدرسه «دارالفنون» بود. سنگ بنای دارالفنون، در اوایل سال 1266 ق، در زمین واقع در شمال ارگ سلطنتی در تهران ساخته شد و ساخت آن، یک سال طول کشید. دارالفنون، اولین دانشکاه در ایران بود که برای تعلیم علوم و صنایع، حکمت و هندسه، معدن شناسی و آداب جنگ بنا گردید. پس از ساخت مدرسه، امیر کبیر دستور داد استادان و متخصص و معلمان با تجربه از داخل و خارج برای تدریس آورده شوند. امیر با تأسیس این مرکز، می خواست ایران را با علم روز آشنا سازد. وی علم را متعلق به غرب ندانسته، دستاوردهای علمی را، متعلق به بشریت می دانست. او از این راه می خواست از فرستادن دانشجو به غرب خودداری کند و کشور را از این نظر، به خودکفایی برساند.

اقدامات امیر در بخش کشاورزی

در بخش کشاورزی، ایمنی اجتماعی و حفظ حقوق کشاورزان، دو عامل اصلی پیشرفت کشاورزی است. در دوره وزارت امیرکبیر، ایران در زمینه کشاورزی به چشم اندازهای تازه ای رسید. امیر کبیر، مالیات های زمین را تثبیت کرد، قیمت ها را در برخی موارد کاهش داد، زمین های بایر را به زمین کشاورزی تبدیل کرد و با اجرای طرح های آبیاری و ساخت چند سدّ کوچک و بزرگ، به کشاورزی رونق بخشید. احداث پل شوشتر و رواج کشت نیشکر، از دیگر کارهای دولت امیرکبیر است.

ایجاد ارتش منظم

عده ای، بنیان گذار ارتش نوین را در ایران، رضاخان پهلوی می دانند، ولی در واقع، امیر کبیر بنیان گذار ارتش ملی نوین در ایران است. پیش از امیر، ارتش به صورت غیرسازمانی و موقّت بود که درمواقع اضطراری، از قبایل و ایلات گردآوری می شد. امیرکبیر سیاست مداری روشن بین بود که وجود ارتش، لشکر و سپاه قوی را در عرصه نظامی ضروری می دانست و دراین مسیر، با تعلیم و تربیت لشکریان و یاد دادن فنون نظامی جدید و ایجاد ساز و برگ و لباس یکسان و گزینش نام ها و درجات نظامی و حقوق و مزایا، قشون منظمی را پایه نهاد و با تمرینات لازم، آنها را آماده دفاع از میهن خود نمود؛ زیرا معتقد بود ارتش، روح کشور است و اگر مملکتی بخواهد نیرومند شود، باید ارتش نیرومندی داشته باشد.

آگاه از مسایل کشور

یکی ازسازمان های مهم و جالب در حکومت امیرکبیر، که در واقع بازوی او برای کشف فساد و تجاوز مأموران حکومتی به مردم بود و کمک مؤثری در استقرار عدالت اجتماعی و امنیت مدنی داشت، دستگاه خبررسانی و خُفیه نویسی وی بود. وی با کمک این سازمان، از نهادهای حکومتی خود خبر داشت و از مسایل جاری در گوشه و کنار کشور آگاه بود، به طوری که مردم، وی را عالم بر اسرار مملکت می شناختند. امیر حتی در سفارت انگلیس و دیگر سفارت خانه ها، خُفیه نگارانی داشت که وی را از اوضاع و رفت و آمد به سفارت خانه ها آگاه می ساختند.

امور مالی

مهم ترین اقدام امیرکبیر، سامان بخشیدن به امور مالی کشور بود؛ زیرا در نتیجه بی کفایتی مسئولان پیشین، خزانه کشور در ورشکستگی محض به سر می برد. او برای این کار، سیاست هایی اصولی به کار گرفت. برای مثال، امیر افزون بر کاهش حقوق کارکنان حکومت، ناظرانی را برای بررسی وصول مالیات به شهرها فرستاد. ازدیگر اقدامات امیرکبیر برای افزایش درآمد دولت، کوتاه کردن دست تبعه های روسی بر ماهی گیران دریای خزر و سپردن آنان به شهروندان ایرانی بود.

پرده آخر

چهارشنبه 25 محرم الحرام 1268ق، میرزا تقی خان امیرکبیر از تمامی شغل ها و سمت هایش عزل شد. فردای عزل از مناصب درباری، به اجبار به همراه خانواده اش، به سمت فین کاشان حرکت نمود. روز گار تبعید امیر به چهل روز رسیده بود که در روز جمعه 17 ربیع الاول همان سال، یکی از مأموران ارش شاه، با در دست داشتن حکم قتل امیرکبیر، به باغ فین رسید و حکم را بر امیر ارائه کرد و فرصت هیچ گونه کاری به او نداد و با بریدن رگ دست ها، به زندگی امیر پایان داد. بدین ترتیب، تومار زندگی مردی بزرگ درهم پیچیده شد. جنازه امیر به وسیله مردم کاشان در بقعه امامزاده حبیب بن موسی علیه السلام در پشت مشهد کاشان در مقبره حاج سید محمدتقی به امانت سپرده شد. روحش شاد و پس از مدتی، به همت همسرش عزة الدوله خواهر ناصرالدین شاه قاجار، به کربلا منتقل و به خاک سپرده شد و یادش هماره گرامی باد.
منبع:ماه نامه گلبرگ، مرکز پژوهش های اسلامی صدا و سیما، شماره 58