نویسنده: سید علی حسینی قورتانی
منبع:راسخون



 

چکیده :

در این نوشتار بر آنیم که از فرصت عمر و زندگی به عنوان یکی از الگوهای مهم پیشرفت بشری و رفتاری انسان نکاتی بیان کنیم. اصولاً یکی از راهکارهای اولیه‌ی بهتر زندگی کردن بشری استفاده‌ی بهینه از فرصت و وقت می‌باشد. زیرا ما انسان‌ها در زندگی فردی و یا اجتماعی خود، از فرصت‌های زندگی کمال بهره و استفاده را نمی‌بریم. به طور کلی گذشت زمان و از دست رفتن فرصت‌ها بسیار سخت است، ولی سختی آن، زمانی بیشتر می‌شود که همراه ضرر و زیانی باشد. آن که می‌گذرد غصه‌ی گذشتن را می‌خورد، ولی آن که در مسیر خود زیانی را تجربه نموده و چوب غفلت خویش را خورده است بر دو مطلب حسرت دارد : اول : زمانِ از دست رفته؛ و دوم : زیان به جا مانده. در این نوشتار سعی شده است که از نگاه قرآن و روایات نسبت به اهمیت استفاده‌ی از فرصت‌ها، آفت فرصت نشناسی، بهره‌مندی از فرصت در زندگی بزرگان و دانشمندان و ... مطالبی بیان شود. در ضمن برخی از تأکیدات اسلام برای مدیریت بهتر و استفاده‌ی صحیح‌تر از فرصت‌ها همانند استفاده‌ی از فرصت جوانی، استفاده‌ی بهینه از اوقات فراغت، تعطیلات، استفاده‌ی از فرصت تبلیغ و ... بیان می‌گردد.
کلیدواژه: فرصت، وقت، اهمیت فرصت، جوانی، استفاده‌ی فرصت، بهترین فرصت.

مقدمه :

یکی از شاخصه‌های مهم و اصلی زندگی عالی و ایده آل، به بهتر مدیریت نمودن زمان و فرصت‌ها بر می‌گردد. به طور اساسی کسانی که در زندگی خود حرفی برای گفتن دارند و توانسته‌اند به موفقیت‌های قابل توجهی دست یابند، از فرصت‌های خود به نحو مطلوب استفاده نموده‌اند. بدین علت است که به گفته بسیاری از بزرگان، در نزد اصحاب حقیقت، فوت زمان و فرصت ، از فوت شدن روح و جان سخت‌تر است؛ چرا که فوت روح، سبب جدایی از خلق است و فوت فرصت ، جدایی از حق می‌باشد. (1) لذا ارزش هر نعمتی آن گاه بر انسان آشکار می‌شود که از دست برود. غنیمت شمردن فرصت ، به خصوص فرصت عمر، سفارش حضرت حق، و وصیت انبیا و امامان و اولیاء الهی است، در این فرصت است که می‌توان سیئات را تبدیل به حسنات کرد، و زیبایی را به جای زشتی نشاند و نور را جانشین ظلمت نمود. اگر فرصت از دست برود و کارِ مثبتی انجام نگیرد و پیک مرگ از جانب خدا برسد و چراغ عمر به لحظه‌ی خاموشی وصل شود، جایی برای توبه باقی نیست و پشیمانی سودی نخواهد داشت. به عنوان نمونه می‌توان گفت زمانی که طلحه در جنگ جمل در اثر تیر مروان بن حکم به زمین افتاد و جان می‌داد، چنین می‌گفت : بزرگی از بزرگان قریش را به بدبختی خود ندیدم. این پشیمانی سخت وقتی برای طلحه آمد که دیگر سودی نداشت و فرصت عمر از دست رفته بود و چراغ عمر در حال خاموشی بود، او نخستین مردی بود که با امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) بیعت کرده بود، چون علی (علیه‌السلام) با خواسته‌ی نامشروعش موافقت نکرد، و تحریکات معاویه در او کارگر افتاد، پیمان با آن حضرت را شکست و دنیا و آخرت خود را تاریک کرد. (2) همچنین زنِ حضرت نوح و لوط (علیهما السلام) دو پیامبر بزرگ الهی بر مخالفت با شوهران خود اصرار زیادی ورزیدند و این مخالفت را آنقدر ادامه دادند که دیگر راه بازگشتی نداشتند و هر دو با محکوم بودن به عذاب الهی از دنیا رفتند. (3) همچنین می‌توان به همسر فرعون آسیه اشاره نمود که فرصت را غنیمت دانست و خواسته‌ی حق را بر خواسته‌ی شوهرش فرعون مقدم نمود و به این خاطر به خوشنودی خدا و نعمت بهشت رسید. (4) و نیز حضرت خدیجه (سلام الله علیها) یار با وفای پیامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرصت را غنیمت شمرده در راه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فداکاری کرد و به سعادت دنیا و آخرت رسید، اقوامش به خاطر ازدواج او با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رفت و آ مدشان را با او قطع کردند، ولی وی رابطه‌اش را با خدا محکم‌تر نمود و از این رهگذر به فوز عظیم رسید. همچنین می‌توان به حر بن یزید ریاحی اشاره نمود که در اندک زمانی فرصت را غنیمت دانست و منفعت ابدی نصیب خود کرد. در پایان رهبر معظم انقلاب حضرت آیه الله خامنه‌ای نیز بارها توصیه‌ی بسیاری به استفاده‌ی فرصت می‌نمودند به حدی که در بیاناتی فرمودند: شما فرزندان عزیز من و جوانان برومند این کشور، فرصت بسیار مغتنم و مهمّی را در یکی از فصول برجسته‌ی عمر خودتان به دست آورده‌اید تا بتوانید در کسوت نظامی و با آیین مردانگی اسلامی، در خدمت اسلام و ایران و این ملت بزرگ باشید و در حراست از مرزها و انجام وظایف قانونی، خود را آماده کنید. امتیاز دوره‌ی شما چه آن‌هایی که دوره را به پایان بردند، چه آن‌هایی که سردوشی گرفته و نظامی گری را آغاز کرده‌اند این است که در سال نام‌گذاری شده‌ی به نام امام بزرگوار اتّفاق افتاده است؛ این برای شما فراموش‌نشدنی است. ((5)

آفت انسان عدم فرصت شناسی :

یکی از آفت‌های بزرگی که بسیاری از جوانان امروزی کشور ما با آن مواجه و روبرو هستند، همان غنیمت ندانستن فرصت است و بزرگ‌ترین آفت آن عدم توجه به بهترین و مهم‌ترین موقعیت‌های پیش آمده‌ی از عمر ما می‌باشد. آنانی که در اقتصاد و یا تحصیل و یا حتی در عبادت و راز و نیاز الهی موفق بوده‌اند، بدین جهت بوده است که از فرصت خویش کمال بهره و استفاده را نموده‌اند. حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در شرح و تفسیر دعای سحر می‌فرمایند : عارف و صوفی را «ابن‌الوقت» می‌نامند، یعنی فرزند «وقت» خویش است و مقصود این است زمانی که برای وی حالی پیش می‌آید آن را غنیمت می‌شمرد و از آن بهره می‌برد و فرصت را از دست نمی‌دهد. (6) حال اگر این موضوع را در کل زندگی خویش سرایت دهیم، در حقیقت بهترین زندگی را برای خود رقم زده‌ایم. بنابراین فرصت شناسی مسئله بسیار مهمی است که آئین پاک حق بر آن اصرار دارد، تا جائی که پیروزی در گرو فرصت شناسی است، حزم و احتیاط امری لازم و واجب است، اهل ایمان باید دقت داشته باشند که دشمن با ترفندهای خود در صدد عصبانی کردن آنان، و به هم ریختن آرامش و فشار آوردن بر اعصابشان هستند تا آنان را بدون توجه به شرایط زمان و آماده بودن فرصت به میدان جنگ نظامی یا تبلیغاتی بکشند و بر آنان ضربه غیر قابل جبران وارد آورند، لذا قرآن مجید اهل ایمان را از تصمیم عجولانه بر ضد دشمن بر حذر می‌دارد، و بدون اغتنام فرصت به آنان اجازه درگیری با دشمن را نمی‌دهد. چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (کانَ الْإِنْسانُ عَجُولاً) (7) انسان همواره عجول است. قرآن پیش از به دست آمدن فرصت از مؤمنان می‌خواهد بر اعصاب و احساساتشان در برابر اعمال دشمنان و تبلیغاتشان مسلط باشند و در زمان آماده نبودن شرایط یا نبود فرصت لازم جهت رویاروئی با دشمن، عفو و گذشت پیشه خود سازند و پس از آماده شدن شرایط و به دست آمدن فرصت به جنگ نظامی یا فرهنگی اقدام کنند.
گذشت زمان و از دست رفتن فرصت‌ها بسیار سخت است، ولی سختی آن، زمانی بیشتر می‌شود که همراه ضرر و زیانی باشد. آن که می‌گذرد غصه گذشتن را می‌خورد، ولی آن که در مسیر خود زیانی را تجربه نموده و چوب غفلت خویش را خورده است بر دو مطلب حسرت دارد: اول: زمانِ از دست رفته؛ زیرا زمانی که از انسان رفته است دیگر باز نمی‌گردد و انسان حسرت و ندامت گذشته را می‌خورد. دوم: زیان به جا مانده، زیرا انسان با استفاده ننمودن از موقعیت‌های عمر خویش آینده‌ی خود را نیست و نابود می‌سازد. بنابراین در محاسبات دنیایی نیز اگر دو یا چند ضرر در کار باشد، ذهن آدمی اولویت را به آن ضرری می‌دهد که عظیم‌تر و جبرانش سخت‌تر باشد؛ پس چگونه است که از جبران خسارت بزرگ که در انتظار بدکاران است و عقوبت آن را پایانی نیست کوتاهی می‌شود؟ آن که به توفیق توبه نائل می‌آید باید بر این امر دقّت داشته باشد که علاوه بر درخواست بخشش، تسریع در بخشش را نیز طلب نماید. چنان که در باب ادعیه‌ی دهه‌ی آخر ماه مبارک رمضان که بساط میهمانی ویژه پروردگار متعال در حال برچیده شدن است، امام صادق علیه‌السلام چنین دعا می‌نماید : (انْ کُنْتَ رَضیتَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ، فَاْزدَدْ عَنّی رِضاً، وَانْ لَمْ تَکُنْ رَضیتَ عَّنی، فَمِنَ الْأنَ فَارْضَ عَنّی) (8) اگر در این ماه از من راضی گشته‌ای، رضایت خویش را بر من افزونی بخش، و اگر از من راضی نگردیده‌ای، از هم‌اکنون از من راضی شو.

اهمیت فرصت از نگاه قرآن :

تعابیری همانند (سابِقُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُمْ) (9) به پیش تازید برای رسیدن به مغفرت پروردگارتان و یا (وَ سارِعُوا إِلی مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّکُم) (10) و شتاب کنید برای رسیدن به آمرزش پروردگارتان. نشان دهنده‌ی اهمیت به فرصت و وقت انسانی حتی در مورد تعبد و بندگی خدای تبارک و تعالی می‌باشد. بنابراین نباید فرصت و وقت را از دست داد، ولی شتاب‌زدگی و عجله در جایی که هنوز موعد انجام نرسیده و یا نیازمند تکمیل و بررسی، صحیح نمی‌باشد. یا این که در سوره‌ی مبارکه‌ی مزّمّل در آیه‌ی آخر از این سوره‌ی مبارکه دو مرتبه به عنوان تأکید بر مطلب می‌فرماید که هر چه می‌توانید از فرصت خود استفاده نمایید و قرآن بخوانید چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید : (فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآن) (11) پس آنچه میسّر است و فرصت دارید قرآن بخوانید، همچنین در مورد تأکید کار و تلاش و کوشش و استفاده نمودن از وقت خدای تبارک و تعالی می‌فرماید : (فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَب) (12) پس هر وقت (از کاری) فراغت یافتی (برای کار جدید) خود را به تعب انداز. توضیح این که برخی از مفسرین در بیان این آیه‌ی شریفه می‌فرمایند : به این که انسان باید بعد از فارغ شدن از هر کار و مسئولیّتی، آماده پذیرش مسئولیّت دیگر و تلاش و کوشش دیگری باشد. (13) همچنین خدای تبارک و تعالی در سوره‌ی مبارکه‌ی یوسف آیه‌ی 19 می‌فرماید: یوسف از قعر چاه متوجه شد که سر و صدایی از فراز چاه می‌آید و به دنبال آن، دلو و طناب را دید که به سرعت پایین می‌آید، فرصت را غنیمت شمرد و از این عطیه الهی بهره گرفت و بی‌درنگ به آن چسبید مأمور آب احساس کرد دلوش بیش از اندازه سنگین شده، هنگامی که آن را با قوت بالا کشید، ناگهان چشمش به کودک خردسال ماه پیکری افتاد «فریاد زد : مژده باد، این کودکی است» کم کم گروهی از کاروانیان از این امر آگاه شدند ولی برای این که دیگران باخبر نشوند و خودشان بتوانند این کودک زیبا را به عنوان یک غلام در مصر بفروشند، «این امر را به عنوان یک سرمایه‌ی نفیس از دیگران مخفی داشتند» گفتند : این متاعی است که صاحبان این چاه در اختیار ما گذاشته‌اند تا برای آنان در مصر بفروشیم و در پایان آیه می‌خوانیم : و خداوند به آنچه آن‌ها انجام می‌دادند آگاه بود. (14)

اهمیت وقت از نگاه روایات :

یکی از عمده حسرت هائی که معمولاً انسان در زندگی خود می‌خورد و هیچ گاه از این حسرت غافل نمی‌شود، حسرت فرصت‌های از دست رفته‌ی عمر خود می‌باشد. برای همین منظور است که در روایت‌های متعددی از کلام خدای تبارک و تعالی به این نکته نیز توجه شده است. حضرت علی (علیه‌السلام) در بیانی فرمودند: (ای بندگان خدا! هم اکنون [به هوش باشید و] اعمال صالح انجام دهید، در حالی که زبان‌ها آزاد، بدن‌ها سالم، اعضا و جوارح نرم و آماده، میدان عمل وسیع و فرصت باقی است. پیش از آنکه این فرصت را از دست برود و مرگ فرا رسد [از آن بهره گیرید]؛ نزول مرگ را حق بشمرید و در انتظار آن [در آینده دور دست] نباشید) (15) همچنین از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده است که به اباذر غفاری توصیه می‌فرمودند :(یَا أبَاذَرّ! اِغتَنِم خَمسًا قَبلَ خَمسٍ: شَبَابِکَ قَبلَ هِرَمِکَ، وَ صِحَّتِکَ قَبلَ سُقمِکَ، وَ غِنَاکَ قَبلَ فَقرِکَ، وَ فِراغِکَ قَبلَ شُغُلِکَ، وَ حَیَاتِکَ قَبلَ مَوتِک) (16)‌ای اباذر! پنج چیز را پیش از پنج چیز غنیمت شمار: جوانیت را پیش از پیریت، و تندرستیت را پیش از بیماریت، و بینیازیت را پیش از نیازمندیت، و آسوده خاطریت را پیش از خاطر مشغولیت، و زندگیت را پیش از مرگت. چنان که در روایتی حضرت علی (علیه‌السلام) فرموده‌اند: دنیا منزل گذران و آخرت مقرّ جاودان است. فرصت را مغتنم شمارید و از گذرگاه خویش، برای قرارگاه خود، چیزی بگیرید و ذخیره‌ای بیندوزید. (17) به تعبیر آن حضرت در حقیقت این دنیا ابزاری است برای رسیدن به منزل گاه ابدی و آخرتی و شرط اساسی رسیدن به بهترین منزل گاه آخرت، همان غنیمت شمردن فرصت‌ها و عمر انسانی است. همچنین پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در بیانی نورانی فرمودند: (اِنَّ لِرَبِّکُم فِی اَیَّامِ دَهرِکُم نَفَحَات اَلا فَتَعَرَّضُوا لَهَا) (18) در ایّام زندگی شما، لحظاتی فرا می‌رسد که در معرض نسیم حیات‌بخش الهی قرار می‌گیرید، و فرصت مناسبی بدست می‌آورید، بکوشید که از آن فرصت‌ها استفاده کنید، و خویشتن را در مسیر فیض الهی قرار دهید.
همچنین در برخی از روایات وارده از ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) در این باره استفاده ننمودن از وقت و فرصت، نوعی کودنی تلقی گردیده است چنان که حضرت امام جواد (علیه‌السلام) در بیانی فرمودند: از علامت‌های کودنی آن است که قبل از تفکر و امکانِ عمل شتاب کند، و یا بعد از اینکه فرصت کار برایش پیش می‌آید آهسته حرکت نماید. (19) همچنین امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) از فرزند عزیزشان امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) سؤال کردند :‌ای فرزند عقل چیست، فرمود: هر چه را که قلب نگه دارد، پرسیدند حزم کدام است، گفت: آنکه منتظر فرصت باشی و هر چه برای تو امکان بدست آوردن آن هست شتاب به خرج دهی بهره گیری علماء و دانشمندان از فرصت‌هاست. باز نیز امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) فرمودند: ترس ناامیدی است. فرصت غنیمت است حکمت گمشده مؤمن است او را بجوئید گرچه در اختیار مشرک باشد خواهید بود شایسته‌تر به آن و اهل حکمت هستید. (20) همچنین امام صادق (علیه‌السلام) در بیانی دیگر فرمودند: هر کس که فرصت را به امید فردائی بهتر از دست دهد زمانه فرصت را از او برباید، چرا که فرصت ربودن رسم روزگار است، و از دست دادن آن؛ راه و روش ایّام می‌باشد (21)

بهره‌مندی از فرصت در زندگی بزرگان و دانشمندان :

بهره‌مندی از فرصت در زندگی بزرگان و دانشمندان بسیار مهم بوده است به حدی که از لحظه لحظه‌ی عمر خویش کمال بهره را می‌بردند و از فرصت‌های عمر خود به هیچ وجهی کوتاه نمی‌آمدند. به طور نمونه می‌توان از ابن سینا یاد نمود که روزها کار حکومتی داشت و شب‌ها تحقیق می‌کرد. با اینکه بوعلی سینا عمرش کم بود چهل کتاب و صد و بیست رساله نوشته است. دانشمندی کتابی نوشته است به نام «پنج دقیقه‌های قبل از غذا». دلیلش این بود که وقتی می‌خواست غذا بخورد، تا آوردن غذا دقایقی طول می‌کشید، او از این فرصت استفاده کرده و به مطالعه پرداخته ونک‌های جذّاب کتاب‌های مفید را استخراج می‌نمود و مجموعه‌ای تحت عنوان پنج دقیقه‌هایی قبل از غذا منتشر کرد. (22) باز می‌توان از شخصیتی نام برد که در حقیقت وی برده و نوکر بوده است و این برده به دستور مولا و اربابش برای تجارت و بازرگانی به شهر‌های مختلفی اعزام می‌شد و او هم وضعیت‌های مختلف شهرهائی که در آن مسافرت می‌نمود را یادداشت می‌کرد و با این کار یک کتاب مفصلی در مورد جغرافیا و تاریخ شهر‌های گوناگون نوشت که نام این کتاب را معجم البلدان گذاشته است. چنان که در این مورد در مقدمه‌ی این کتاب آورده‌اند به این که یاقوت تا حدی به نحو و لغات آشنا شد و مولای وی عسکر که در بغداد سکونت داشت به یاقوت نیازمند گشت و او را برای کارهای بازرگانی به این سوی و آن سوی می‌فرستاد که از آن جمله باری به کیش و بار دیگر به عمان و بگفته برخی به شام سفر کرد. (23) در احوالات بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی نقل می‌کنند که وقتی که امام را به ترکیه تبعید کردند، با هواپیمای مسافربری نبردند چون می‌ترسیدند امام مسافران را به شورش وادارد، لذا با هواپیمای باری بردند. ایشان از فرصت استفاده کرده و باب سخن را با خلبان باز می‌کند. وقتی به ترکیه رسیدند، امام را در اتاقی محبوس کردند حتّی اجازه نمی‌دادند ایشان پرده اتاق را کنار بزند و از نور آفتاب استفاده کند و نگهبانی را برای ایشان گماشتند. امام عزیز از این فرصت هم استفاده کرد و باب گفتگو را با نگهبان ترک زبان باز کرده و مرتّب از کلمات ترکی می‌پرسید. عجب این که امام در همان اتاق تاریک در طول یک سال دو جلد تحریرالوسیله را نوشتند. (24) استاد بزرگوار جناب آقای قرائتی این داستان را بارها نقل نموده است که من شنیدم از آیت الله مشکینی (ره) که می‌گفت: شیخ انصاری آمد غذا بخورد، سر سفره دید وقتش تلف می‌شود. هنوز غذا نیامده، بلند شد کنار سفره دو رکعت نماز خواند. خانمش گفت: نماز نخواندی؟ گفت: نماز خواندم، من دیدم تا غذا بیاید، یک چند دقیقه عمر من تلف می‌شود. گفتم که حالا که وقت دارم دو رکعت نماز بخوانم. (25) همچنین شیخ طوسی عمر خود را گذاشت تا حوزه بغداد و کتابخانه بزرگ آن را بنا کرد. وقتی حوزه را تخریب و کتاب‌ها را آتش زدند تنها بود؛ باز از فرصت استفاده کرد و به نجف آمد و حوزه تشکیل داد. باز نیز نقل می‌کنند که ابوریحان بیرونی آنی از اشتغالات علمی غفلت نمی‌کرد و فقط سالی دو روز تعطیلی داشت. در حال جان دادن از عیادت کنندگان مسئله علمی می‌پرسید و می‌گفت: این مسئله را بدانم و بمیرم بهتر است یا ندانم؟ محمد زکریای رازی از کثرت مطالعه کور شد، باز کار را رها نکرد؛ با چشم دیگران می‌خواند و به دست‌های دیگران می‌نوشت. (26)

چند راهکار اجرائی برای بهره‌مندی از فرصت :

به طور یقین عمر، سرمایه‌ای است که با بهره‌مندی صحیح از آن، می‌توان به هر جائی که می‌خواهد می‌رسد. بدین جهت بسیار در متون دینی ما تأکید گردیده است که از فرصت‌های عمر خود به بهترین وجه استفاده نمایید. با توجه به مباحث مطرح شده این که استفاده‌ی دقیق و ظریف از عمر و فرصت‌های انسان می‌تواند در بهتر سامان دادن زندگی انسانی بسیار تأثیر گذار باشد. نقل شده است که حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهماالسلام) توانستند از فرصت مناسب نوسازی و بازسازی کعبه بهترین و بیشترین بهره را برای دعا و نیایش ببرند. در این بخش برخی از راهکارهائی که در بهتر سامان بخشیدن از فرصت می‌تواند مؤثر باشد، مورد بررسی قرار می‌دهیم.

1 – استفاده‌ی از فرصت جوانی :

به طور قطع و یقین فرصت‌های عمر انسانی هیچ گاه باز نمی‌ایستد؛ و نه تنها باز نمی‌ایستد بلکه گاه باعث ضرر بیش از حد و همه جانبه ی انسان خواهد شد. بنابراین بهترین فرصت برای استفاده‌ی از عمر، همان فرصت جوانی است زیرا زمانی که عمر او به سوی میان سالی و کهن‌سالی می‌گذرد، دچار بسیاری از بیماری‌ها و افسردگی‌های روحی و جسمی خواهد شد و لذا آن طوری که در جوانی می‌توانست از آن بهره ببرد، به طور قطع و یقین نمی‌تواند از آن بهره ببرد. در روایت نقل شده است که شنیدم ابو عبد اللَّه صادق (ع) می‌گفت: از خطبه‌های رسول خدا که در حفظ مانده این است: «ای مردم! برای شما نشانه‌هائی نصب شده است، از نشانه‌ها رهیاب شوید. برای این راه، پایانی مقرر است، تا پایان به راه مقرر ادامه دهید. بدانید که مؤمن از گذشته و آینده خود در بیم است: از کردار گذشته خود در بیم است که نمی‌داند خداوند در باره آن چه تصمیمی خواهد گرفت؛ و از کردار آینده خود در بیم است که نمی‌داند داوری خدا در باره بد و خوب آن چه خواهد بود. پس چه بهتر که مؤمن از تاب و توان بدن به سود جان کامیاب شود و از دنیای خود به نفع آخرت بهره گیرد. در جوانی قبل از پیری و در زندگی قبل از مرگ زاد سفر را تهیه بیند. سوگند به آن خدائی که جان محمد در دست او است، با رسیدن مرگ، فرصت معذرت‌خواهی از دست می‌رود. بعد از مرگ، تنها دو راه در پیش دارید: یا راه بهشت و یا راه دوزخ».( 27) بعضی خیال می‌کنند که توبه برای انسان‌هائی است که عمری از آن‌ها گذشته باشد و به اصطلاح پیر شده باشند. می‌گویند زمانی که پیر شدیم، آن موقع توبه می‌کنیم. قرآن بسیار از ناله کسانی نقل می‌کند که فرصت را از دست داده‌اند. مثلاً عده‌ای می‌گویند: (قالُوا یا حَسْرَتَنا عَلی ما فَرَّطْنا فیها) (28) یعنی : وای و حسرت بر ما که عمرمان هدر شد. پس مواظب جوانی و دقیقه‌های عمر خود باشید. باز نیز از عده‌ای نقل می‌کند که در روز قیامت تازه چشم‌هایشان باز می‌شود و می‌گویند: (فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدیدٌ) (29) یعنی: چشم شما امروز باز می‌شود و تیز می‌شود ولی دیگر فایده ندارد چون فرصت‌ها از دست رفته است. بنابراین به جاست که جوانان ما برای پیشرفت علمی خود از لحظه لحظه‌ی عمر خود، از فرصت‌های خود کمال استفاده را ببرند و فرصت‌های عمر خود را به هیچ وجهی از بین نبرند. توجه به این نکته نیز ضروری به نظر می‌رسد که در زمان‌های قدیم که جنگ‌های قبیله‌ای و حتی کشوری همانند دفاع مقدس جمهوری اسلامی ایران بود، یکی از وظیفه‌های مهم جوانان این بوده است که اصول رزم و جنگیدن را به نحو احسن بداند ولی در این زمانی که جبهه‌های ما فرهنگی و علمی شده است، دفاع آن با تلاش و کوشش در درس و بحث و استفاده‌ی علمی آن می‌باشد.

2 – استفاده‌ی بهینه از اوقات فراغت :

بسیاری از اوقات فراغت ما، به بطالت و بیهوده می‌گذرد به همین خاطر ما می‌توانیم استفاده‌ی دقیقی از عمر و ساعت‌های فراغت خود داشته باشیم. گاهی اتفاق می‌افتد که ساعت‌های فراغت زندگی، درون ساعت‌های بسیار مفید واقع شده است که می‌توان از آن‌ها بهره‌های حیاتی بسیاری از آن‌ها گرفت. به طور نمونه می‌توان یاد کرد که از آداب کار و وظایف کارگر، این است که صبح زود دنبال کار برود؛ زیرا در ابتدای روز از نشاط بهتر و فراغت بیشتری برخوردار است و موفقیت او نیز چشم‌گیرتر خواهد بود. پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرمود: (اللّهمَّ بَارِک لأُمَّتِی فِی به کورها) (30) یعنی: خدایا! صبح گاهان را که امت من در پی کسب روزی‌اند، آکنده از برکت فرما. همچنین امام صادق (علیه‌السلام) نیز در بیانی می‌فرماید: آن‌گاه که نماز صبح را گزاردید، صبح زود به دنبال کسب روزی بروید. (31) که این خود اهمیت استفاده‌ی اوقات فراغت و زمان‌های پِرت ما را شامل می‌شود.
با توجه به این بیانات باید عرض کنیم که در ایام تابستان که جوانان فراغت بال بسیاری دارند و ضمناً بسیاری از جوانان برای اوقات فراغت خویش برنامه ریزی جدی می‌کنند، می‌توان بهتر برای جوان‌ها برنامه ریزی نمود و همچنین آن‌ها را نسبت به نماز و یاد خداوند تبارک و تعالی و شرکت در برنامه‌های فرهنگی مسجد، بهتر فعال نمود.

3 – استفاده‌ی از تعطیلات :

یکی از نمود‌های اساسی در استفاده‌ی از فرصت، استفاده‌ی از ایام تعطیلات آن هم به شایسته می‌باشد؛ و قابل توجه این که بزرگان دین عمدتاً ایام تعطیلی خود را به بطالت نمی‌گذراندند و به طور معمول برای خود برنامه ریزی درسی می‌نمودند. مقام معظم رهبری در جمع جوانان اردوهای راهیان نور (که از بعد از زمان جنگ دید و بازدید این گونه از سرزمین مرسوم شده است) بارها این تذکر را می‌دادند که در دوران جنگ و دفاع مقدّس، برای آن مجموعه‌هایی که مشغول طرّاحی جنگ بودند، و با طراحی‌های سازمان یافته شب و روز، تعطیل و غیر تعطیل، اوّلِ هفته و آخرِ هفته معنا نداشت؛ مرتّب مشغول کار بودند. امروز نیز باید برای ایجاد اشتغال به همان نحو تلاش شود؛ و نیز تأکید داشتند به این که جوان ما باید بتواند از نیرویش، برای اداره‌ی زندگی خود و پیشرفت هر چه بیشتر کشور به معنای حقیقی کلمه استفاده کند؛ کشور هم این ظرفیت را دارد. خوشبختانه مسئولان تا آنجایی که من دیده‌ام و می‌شناسم به این امر معتقد و علاقه‌مندند و باید همّت کنند. (32) نکته‌ای که در این باره حائز اهمیت است این است که رمز توفیق بزرگی که نصیب و بهره‌ی دانشمندان و عالمان بزرگوار ما شده و آثار و برکات بزرگ و خوبی از خودشان به ارث گذارده‌اند، معرفت و شناخت آن‌ها نسبت به ارزش و غنیمت دانستن وقت و فرصت و تلاش آن‌ها برای این جهت بوده است که چیزی از عمر و زندگی خویش را که فردای قیامت می‌باید حساب سخت و دشواری درباره‌ی مصرف کردن آن پس بدهند، بیهوده و پست از کف ندهند؛ و از فرصت‌ها و اوقات تعطیل و فراغت استفاده‌ی کافی و وافی می‌نمودند. به درستی که دست آوردهای پر شکوهی از خود بر جای گذارده‌اند که ما خود را در برابر آن‌ها کوچک و حقیر می‌یابیم، به طور مثال این که چگونه و به چه جهت برای علامه‌ی بزرگوار حلی (رضوان اللَّه تعالی علیه) فرصت و وقت آن برایش فراهم آمد که هزار کتاب تألیف کند، که هر کدام یک از کتب ایشان دریائی از معارف اهل‌البیت (علیهم السلام) است در صورتی که امور مرجعیت و زعامت و سرپرستی مؤمنان و شیعیان را نیز بر عهده داشت؟ اگر با آفات و مرض‌های علم به مدد اراده محکم خود مبارزه نمی‌کرد، به یک دهم آنچه به آن رسیده است، ابداً نمی‌توانست برسد! مثلاً نقل نموده‌اند که هنگامی که به یک مجلس عروسی در شهری یا دهی دور دست دعوت شد، و روزهای تعطیل آخر هفته پنجشنبه و یا جمعه را به این کار اختصاص داده بود، در مراجعت از این سفر کتاب «تبصرة المتعلمین» را که خلاصه‌ای موجز از فقه اسلامی ماست و در همین گردش نوشته بود با خود همراه آورد که در آن ده هزار فرع فقهی آمده و هنوز هم در موضوع خود در اوج کتاب‌های نظیرش قرار دارد، و از این گذشته که برخی از بزرگان از فقهای مسلمان بر آن شرح و تعلیق نوشته‌اند و تا این اواخر از مهم‌ترین مواد درسی در حوزه‌های علمیه به شمار می‌رفت. (33)

4 – استفاده از فرصت عبادت :

بزرگان دین از هر فرصتی نیز برای بندگی و عبادت نمودن نیز غافل نمی‌شدند زیرا رمز موفقیت خویش را در این دنیا همان ارتباط با خدای تبارک و تعالی و راز و نیاز می‌دانستند چنان که به طور مکرر نقل شده است که ائمه‌ی اطهار (علیهم السلام) از هر فرصتی برای عبادت و بندگی الهی استفاده‌ی شایان و قابل توجه می‌نمودند. زیرا آنان فقط به عبادت و بندگی خدای تبارک و تعالی دل خوش داشته‌اند. چنان که شاعر در بیانی می‌فرماید:
به غفلت بدادم ز دست آب پاک
چه چاره کنون جز تیمّم به خاک
مگر عمر ضایع به افسوس و حیف
که فرصت عزیز است و الوقت ضیف (34)
بنابراین کسانی که توانسته‌اند خدمت امام عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) برسند، از عمر خویش برای ارتباط روز افزون با آن عزیز دل‌ها خود را مهیا می‌نمودند و از هر زمانی برای عبادت و پرستش خدای تبارک و تعالی غافل نمی‌شدند.

5 - استفاده‌ی از فرصت‌ها برای هدایت :

پیامبران الهی و انبیاء بزرگ دین و امامان و اولیاء الهی از هر فرصتی برای هدایت و دست گیری دیگران استفاده می‌نمودند و به طور کلی خود را هادی دیگران می‌دانستند؛ و البته در این راه زحمت‌های طاقت فرسایی را متحمل می‌شدند و گاه با مخالفت هائی از اطراف خویش مواجه می‌شدند ولی آن‌ها از هر فرصتی برای هدایت دیگران استفاده می‌کردند. چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِین) (35) یعنی: پس خداوند پیامبران را بشارت آور و بیم دهنده برانگیخت. به طور نمونه در داستان موسی (علیه‌السلام) می‌خوانیم: هنگامی که برای گرفتن پیام الهی به کوه طور آمده بود، و در غیاب او سامری گمراه از فرصت استفاده کرد و گوساله معروف خود را ساخت و بنی اسرائیل را به پرستش آن وادار نمود، و خداوند این خبر را در همان کوه طور به اطلاع موسی (علیه‌السلام) رسانید، موسی (علیه‌السلام) خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خویش باز گشت و الواحی که در آن احکام بنی اسرائیل بود. به کناری افکند، و موهای سر یا ریش برادر و جانشین خود را گرفت و کشید و بر او فریاد زد: که چرا در مقابل این انحراف بزرگ خاموش نشستی؟ چرا از من پیروی نکردی؟ و فرمان مرا به بوته فراموشی افکندی و در اینجا هارون به دفاع از خود پرداخت و ترس از تفرقه را به عنوان عذر خود ذکر نمود؛ این خشم و عصبانیت شدید تکانی به بنی اسرائیل داد، و بسیار زود متوجه اشتباه بزرگ خود، یعنی انحراف از توحید به شرک شدند به یقین این گونه عصبانیت‌ها و غضب‌ها که در برابر انحراف و گمراهی مردم ظهور و بروز پیدا می‌کند، مثبت و سازنده است و جنبه الهی دارد. همچنین تمام خشم و غضب‌های انبیای الهی در برابر اقوام گمراه به یقین اگر موسی علیه‌السلام با خونسردی با این مسئله برخورد می‌کرد،‌ای بسا خون سردی او را دلیل بر امضای گوساله پرستی می‌گرفتند و مبارزه با آن بعداً مشکل می‌شد ولی این خشم و غضب کار خود را کرد، و تکان سختی به آنان داد. (36) بنابراین با توجه به نمونه هائی که بیان داشتیم نتیجه می‌گیریم که یکی از وظائفی نیز که عالم دین دارد، این است که از هر فرصتی برای تبلیغ و ترویج احکام شریعت اسلامی در امر هدایت و رشد دیگران داشته باشد.

6 –استفاده از فرصت در امر تربیت :

اساس بعثت انبیاء الهی همان تربیت می‌باشد چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه) (37) یعنی: او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آن‌ها بخواند، و آن‌ها را پاکیزه کند، و کتاب و حکمت بیاموزد؛ و آنان از هر فرصتی برای این امر استفاده می‌نمودند. مطلبی که از این آیه‌ی شریفه استفاده می‌شود این است که تزکیه زودتر از تعلیم ذکر شده است و معنای آن این است که هدف اصلی و اولیه‌ی انبیاء همان تربیت است و در زیر چتر تربیت، به آن‌ها تعلیم و بیان حکمت را آموزش می‌دادند. آنان از هر فرصتی برای امر تربیت مردم استفاده می‌کردند و از این امر هیچ گاه کوتاه نمی‌آمدند. با توجه به این مطالب می‌توان چنین نتیجه گیری نمود که علماء عامل و دانشمندان و حتی مربیان فرهنگی باید از هر فرصتی برای تربیت بهتر دینی دیگران استفاده نمایند که در این صورت می‌توانند چهره‌های درخشانی برای نسل‌های آینده‌ی جامعه‌ی اسلامی تربیت نمایند.
بنابراین تربیت نقش بسیار حساسی برای رشد انسان در عرصه‌ی اجتماع می‌تواند ایفاء نماید. لذاست که خانواده هائی که در این زمینه جوانان خود را رشد تربیتی نمی‌دهند و آن‌ها را رها نموده‌اند، چه در این جهان و چه در جهان آخرت، به شدت محزون و ناراحت هستند.

7 – استفاده‌ی از فرصت تبلیغ :

یکی از اموری که در استفاده نمودن فرصت می‌توان بیان نمود، این است که باید از فرصت‌های تبلیغ و ترویج استفاده‌ی بهینه کرد. زیرا بهترین زمان برای آموزش غیر حضوری، همان زمان تبلیغ و امر ترویج دین می‌باشد. به طور قطع کسانی در امر تبلیغ و ترویج دین فعال می‌باشند، از هر فرصتی استفاده می‌کردند. خدای تبارک و تعالی استفاده‌ی از فرصت تبلیغ را در جریان حضرت یوسف (علیه‌السلام) بیان کرده است. آن زمانی که یوسف زندان رفت. دید افرادی منحرف هستند. فکر کرد که چگونه این‌ها را هدایت کند، دو تا از این زندانی‌ها خواب دیدند، به یوسف گفتند: خواب ما را تعبیر کن. گفت: برایتان تعبیر می‌کنم اما بگویید ببینم این بت‌ها چیست که می‌پرستید. یعنی آنجا استفاده کرد برای تبلیغ. بنابراین به جاست که یک مبلغ برای امر ترویج و تبلیغ دین نیز از هر فرصتی برای تبلیغ در روستاها و شهرهائی که می‌رود، استفاده‌ی بهینه نماید.
لازم به تذکر است که بسیاری از بزرگان دین در زمان‌های قدیم، نسبت به تبلیغ در روستاها و شهر‌های مختلف برای تزریق نمودن مبانی دینی بسیار فعال بوده‌اند و بسا جا دارد که سازمان‌های تبلیغاتی برای فعال نمودن طلاب جوان نسبت به بیان احکام دینی در روستاها و شهر‌های مختلف فعال باشند.

استفاده‌ی از فرصت در امر اقتصاد :

همچنین نسبت به برنامه‌های اقتصادی نیز با برنامه ریزی جدی می‌توان فرصت‌های مناسب‌تری به دست آورد. معمولاً روان شناس‌های خانواده می‌گویند، خانم خانواده برای بهتر برنامه ریزی نمودن اقتصاد خانواده جدی‌ترند و بهتر برنامه ریزی می‌نمایند. زیرا زنان فکر اقتصادی بهتری دارند. بدین جهت بارها و بارها مقام معظم رهبری به عنوان تذکر می‌فرمودند که از این فرصت خوبی که برای ایران اسلامی پدیدار شده و اینک که شکر خدا که این فرصت و وقت تازه و فضای پرنشاطی در کشور ما ایران پدید آمده، جای آن است که از لحظه به لحظه‌ی آن و ثانیه به ثانیه‌ی آن وقت مسئولان و نخبگان و امینان ملت ما، به خدمت کردن و تلاش مخلصانه و مدبرانه سپری شود و عزم جدی و همّت همگان، به سوی بسط عدالت و قسط و ارتقاء معرفت و شناخت و معنویت و گشایش امر اقتصاد و فرهنگ و معیشت عمومی، معطوف گردد و فقر و فساد و تبعیض که محصول حاکمیت جهل و ظلم و خودکامگی طواغیت در روزگاری بس طولانی است، از صفحه‌ی زندگی ملت ایران به طور کامل و برای همیشه زدوده شود. (38) باید توجه داشت که در این عرصه و زمانی که غالباً دشمنان قسم خورده‌ی کشور جمهوری اسلامی ایران با هر گونه دشمنی‌های گوناگون، برای از بین بردن اقتصاد کشور جمهوری اسلامی ایران دارند، ما نیز با سعی و تلاش و کوشش خود برای خنثی نمودن دشمنی‌های آنان قدم مثبتی را بر داریم.
البته در این راه نباید به کار و تلاش خود مغرور شویم بلکه باید بدانیم او خداست که این قدرت بازو و فکر را داده است تا این که در صحنه‌ی زندگی برنده باشیم که اگر به فکر و اندیشه و قدرت بازوی خود مغرور شدیم، این همان صفتی است که قارون را فریفت چنان که خدای تبارک و تعالی در باره «قارون» نیز می‌فرماید: دانش اقتصاد او، به جای آن که وی را قدرشناس نعمت خدا کند او را واداشت تا بگوید: (إنَّمَا أَُوتِیتُهُ عَلَی عِلمٍ عِندِی) (39)، بلکه این مسئله به صورت شرک رقیقی در درون بسیاری از افراد بشر وجود دارد و آن‌ها را وامی‌دارد تا بگویند بر اثر کوشش خود عالم شدم و این کمال را یافتم.

8 – استفاده‌ی از فرصت برای اردوها و زیارتگاه‌ها :

یکی دیگر از فرصت‌های بسیار غنی که در این باره باید مورد بهره‌ی ما واقع شود، و از این فرصت به بهترین وجهی استفاده نمود، همان بهره گیری از اردو‌های تفریحی و زیارتی می‌باشد. خصوصاً مبلغ دینی در این زمان می‌تواند به بهترین نوعی از این گونه ایام استفاده نماید و احکام دین و تذکرات اخلاقی و دینی را در پاره‌ای از مواقع گوشزد نماید. گاهی اتفاق می‌افتد که طلاب جوان با کاروانی برای زیارات اماکن معتبره (اعم از مشهد الرضا و یا عتبات عالیات و یا کاروان حج) راهی می‌شوند که در این صورت می‌شود یک دوره اعتقادات و یا مسائل شرعی را به آنان آموزش داد چنان که حج می‌تواند حلقه اتّصال علما و اندیشمندان جهان اسلام باشد. اگر تدبیری اندیشیده شود که کنفرانس‌ها و محافل بزرگ علمی گوناگونی پس از کنگره‌ی بزرگ حج که حجّاج مسلمان فرصت بسیار مغتنم و کافی دارند، تشکیل شود، و علما و بزرگان و دانشمندان مسلمان کشورهای گوناگون در آن شرکت گسترده داشته باشند، و به طرح دیدگاه‌های علمی و معنوی خویش بپردازند، بدون هیچ تردیدی موجب ترقّی و رشد و تعالی فکری و فرهنگی و اقتصادی مسلمانان خواهد شد. زیرا که یکی از مکان‌های مقدسی که فرصت زیادی برای کاربردهای اندیشه‌های دینی نمود پیدا می‌کند، در اجتماعات گوناگون مسلمین می‌باشد. البته لازم به تذکر است که وهابیت به عنوان یک فرقه‌ی انحرافی مسلمین ممکن است طراحی هائی برای رکود این کار در بین مسلمانان کشورهای مختلف انجام بدهند. نیز چه مانعی دارد، مسلمین در آن اجتماع بزرگ، پایه‌ی یک بازار مشترک اسلامی را بگذارند و زمینه‌های مبادلاتی و تجاری و کالائی را در میان خودشان به گونه‌ای مهیا سازند که نه منفعت‌هایشان به جیب دشمنانشان بریزد و نه اقتصادشان وابسته به اجانب و بیگانگان غربی بوده باشد، که این حب جاه و مقام و دنیاپرستی نیست، بلکه عین عبادت و اطاعت از خداست بنابراین در فاصله‌ی عمره‌ی مفرده و حجه الاسلام، فرصت و وقت بسیار مغتنم و مناسبی است برای حجاج کشورهای اسلامی که شاهد و گویای منافع گوناگون خویش در ابعاد مختلف اخلاقی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی باشند. (40) بنابراین گرد آمدن حج‌گزاران در میقات‌ها و مواقفی که در آن جا بر اثر خوف و فزع الهی خواب و قرار ندارند، و همچنین عاری بودن آنان از پوشاک و مظاهر زندگی دنیوی و پیراسته شدن آن‌ها از زیورها و گنجینه‌های دنیوی و فرار آن‌ها از غیر خدا به سوی خدا و تفرد مردم از جمع و نیز دیدن آیت‌های روشنی که در دیار خود بوده‌اند و پوشیدن جامه‌ای شبیه کفن که همان لباس احرام است و تذلل و فروتنی آنان برای خدا به گونه‌ای که پیاده و بلکه با پای برهنه حج می‌کنند این‌ها همه علت عمده‌ی بهره بردن از وقت و فرصت خوب حج می‌باشد.

نتیجه گیری :

با توجه به مباحث مطرح شده‌ی در این فصل این نتیجه را می‌گیریم که اسلام به عنوان یک دین کامل و جامع و با برنامه‌های نمونه‌ای که دارد، توجه شایانی به بهره گیری بیش از حد فرصت و وقت داده است. بدین جهت اگر انسان بهره‌ی وافی و کافی از فرصت و وقت ذخیره‌ی خویش نبرد، دچار خسران و ضرر بزرگی شده است. بنابراین در محاسبات دنیایی نیز اگر دو یا چند ضرر در کار باشد، ذهن آدمی اولویت را به آن ضرری می‌دهد که عظیم‌تر و جبرانش سخت‌تر باشد؛ پس چگونه است که از جبران خسارت بزرگ که در انتظار بدکاران است و عقوبت آن را پایانی نیست کوتاهی می‌شود؟ آن که به توفیق توبه نائل می‌آید باید بر این امر دقّت داشته باشد که علاوه بر درخواست بخشش، تسریع در بخشش را نیز طلب نماید. چنان که در باب ادعیه دهه آخر ماه مبارک رمضان که بساط میهمانی ویژه حضرت پروردگار در حال برچیده شدن است، امام صادق علیه‌السلام چنین دعا می‌نماید: (انْ کُنْتَ رَضیتَ عَنّی فی هذَا الشَّهْرِ، فَاْزدَدْ عَنّی رِضاً، وَانْ لَمْ تَکُنْ رَضیتَ عَّنی، فَمِنَ الْأنَ فَارْضَ عَنّی) (41) یعنی: اگر در این ماه از من راضی گشته‌ای، رضایت خویش را بر من افزونی بخش، و اگر از من راضی نگردیده‌ای، از هم‌اکنون از من راضی شو. اندیشه‌ی استفاده‌ی از فرصت در نگاه بزرگان دین نیز نمود جدی داشته است تا جائی که در احوالات بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی نقل می‌کنند که وقتی که امام را به ترکیه تبعید کردند، با هواپیمای مسافربری نبردند چون می‌ترسیدند امام مسافران را به شورش وادارد، لذا با هواپیمای باری بردند. ایشان از فرصت استفاده کرده و باب سخن را با خلبان باز می‌کند. وقتی به ترکیه رسیدند، امام را در اتاقی محبوس کردند حتّی اجازه نمی‌دادند ایشان پرده اتاق را کنار بزند و از نور آفتاب استفاده کند و نگهبانی را برای ایشان گماشتند. امام عزیز از این فرصت هم استفاده کرد و باب گفتگو را با نگهبان ترک زبان باز کرده و مرتّب از کلمات ترکی می‌پرسید. عجب این که امام در همان اتاق تاریک در طول یک سال دو جلد تحریرالوسیله را نوشتند. (42) در پایان یاد آور می‌شویم که یکی از الگو‌های اساسی استفاده‌ی از فرصت، همان دستور جامعی است که برای آن انبیاء سلف طاقت‌های جان فرسایی متحمل شده‌اند یعنی همان تربیت انسان‌های پاک و پاک سرشت. چرا که اساس بعثت انبیاء الهی همان تربیت می‌باشد چنان که خدای تبارک و تعالی می‌فرماید: (هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الْأُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُوا عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَه) (43) یعنی: او کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت تا آیاتش را بر آن‌ها بخواند، و آن‌ها را پاکیزه کند، و کتاب و حکمت بیاموزد؛ و آنان از هر فرصتی برای این امر استفاده می‌نمودند. مطلبی که از این آیه‌ی شریفه استفاده می‌شود این است که تزکیه زودتر از تعلیم ذکر شده است و معنای آن این است که هدف اصلی و اولیه‌ی انبیاء همان تربیت است و در زیر چتر تربیت، به آن‌ها تعلیم و بیان حکمت را آموزش می‌دادند. آنان از هر فرصتی برای امر تربیت مردم استفاده می‌کردند و از این امر هیچ گاه کوتاه نمی‌آمدند.

پی‌نوشت‌ها:

1 - سفینة البحار: 7، 65
2 - توبه آغوش رحمت،224
3 - توبه آغوش رحمت،224
4 - (توبه آغوش رحمت،224)
5 - بیانات سال1378،28، بیانات در مراسم اعطای سردوشی در دانشگاه دریایی امام خمینی
6 - شرح دعاء السحر، 173
7 - اسراء، 11
8 - بحار الأنوار: 95، 156، باب 7
9 - حدید،21
10 - آل عمران، 133
11 - مزمل، 20
12 - انشراح،7
13 - تفسیر نور، ج10،525
14 - برگزیده تفسیر نمونه، ج2، ص: 409
15 - نهج‌البلاغه، خطبه 196
16 - الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص: 567
17 - روایات تربیتی، ج1، 4
18 - محجه البیضاء، ص 15
19 - بحارالانوار، ج2،261
20 - بحارالانوار، ج17،33
21 - تحف العقول، 360
22 - خاطرات حجت الاسلام قرائتی (ج2)، ص: 92
23 - معجم‌البلدان، ج1، ص:7
24 - خاطرات حجت الاسلام قرائتی (ج2)، ص: 92
25 - برنامه درس‌هایی از قرآن سال 89، استفاده‌ازفرصت‌عید
26 - مجموعه فیش‌های تبلیغی، وقت
27 - الحیاة با ترجمه احمد آرام، ج1، ص: 567
28 - انعام، 31
29 - ق، 22
30 - من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 425
31 - کافی، ج 5، ص 78
32 - بیانات سال1381، 4، بیانات در جمع ده‌ها هزار نفر از راهیان نور
33 - تفسیر هدایت، ج18، ص: 447
34 - نزهه النواظر، ص 17
35 - بقره،213
36 - اخلاق در قرآن، ج3، ص: 400
37 - جمعه،2
38 - مکتوبات سال1380، 36، حکم تنفیذ دومین دوره‌ی ریاست جمهوری جناب آقای خاتمی
39 - سوره قصص، آیه 88
40 - تفسیر نمونه، ج 14، ص 75- 82
41 - بحار الأنوار: 95، 156، باب 7
42 - خاطرات حجت الاسلام قرائتی (ج2)، ص: 92
43 - جمعه،2

منابع:
1 - قرآن کریم
2 – صحیفه سجادیه
3 - فیض الاسلام اصفهانی، علی نقی، نهج‌البلاغه، تهران، فیض الاسلام، چاپ یکم. 1366.
4 - قرائتی، محسن، تفسیر نور، مرکز فرهنگی درس هائی از قرآن، چ 11، تهران،1383 ش
5 - حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعه، قم، موسسه آل البیت (ع)، چاپ دوم. 1405 ه. ق.
6 - مجلسی، محمدباقر؛ بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1403
7 - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، اول، تهران، دار الکتب الاسلامیه،1374 ش
8 - فیض کاشانی، محسن، محجه البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح: علی اکبر غفاری، چاپ دوم، 1361.
9 - خمینی، روح الله؛ تحریر الوسیله، تهران، تنظیم و نشر آثار اسلامی، چاپ یکم. 1376.
10 - انصاریان، حسین، تفسیر حکیم، دار العرفان، قم، بی تا، بی جا
11 - راغب اصفهانی، حسین محمد؛ مفردات راغب، بیروت، الدارالشامیه، چاپ یکم. 1412 ه. ق.
12 - رضائی اصفهانی، دکتر محمد علی، تفسیر قرآن مهر، قم، المهدی، بی جا، بی تا
13 - قرائتی، محسن، خاطرات، تهران، مرکز فرهنگی درس هائی از قرآن، ششم،1389 ش
14 - انصاریان، حسین، توبه آغوش رحمت، قم، انتشارات دار العرفان، اول، 1382 ش
15 - مترجمان، تفسیر هدایت، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، اول،1377 ش
16 - مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، اسکندری، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمه‌الله، چاپ دوم، 1377.
17 - قمی، شیخ عباس، سفینه البحار، تحقیق: مجمع البحوث الاسلامیه، خراسانی، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی قدس رضوی، 1416 ه. ق.
18 - ابن شعبه، حسن بن علی، تحف العقول، ترجمه احمد جنتی عطایی، تهران، انتشارات علمیه اسلامی، 1363
19 - حکیمی، محمدرضا، محمد و علی، ترجمه الحیاه، ترجمه: احمد آرام، ویراستار: محمدرضا حکیمی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی قم، 1363.
20 - جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، اسراء، قم، چ 1، 1378
21 - کلینی، محمد بن یعقوب (م 328 ق)، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، دارالاضواء، بیروت، بی جا، ‌1405.
22 - خمینی، روح الله، صحیفه نور، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ یکم، 1374.
23 - مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، انتشارات صدرا، چ مکرر، 1377 ش
20 - صدوق، ابی جعفر محمد بن الحسین ابن‌بابویه قمی، من لایحضره الفقیه، تهران، مکتبة الصدوق، بی جا،1302 ه..ق.