نویسنده: دوپویی ترور نویت
ترجمه: پیروز ایزدی


 

پیامدها

پیامدهایی که این جنگ در هر کشور متفاوت بود. تنها برنده در جنگ جهانی دوم ایالات متحده بود که خسارت ناچیزی به سرزمینش وارد شد. تأسیسات صنعتی آمریکا به میزان زیادی برای پشتیبانی از تلاش های جنگی گسترش یافتند. هنگامی که شلیک گلوله ها پایان یافت، کشورهای صنعتی دیگر خود را عمدتاً ویران یافتند و برای کالای صنعتی و نیز سرمایه جهت بازسازی به ایالات متحده وابسته گردیدند. امریکا برای مدت 5 سال، این موضع برتر خود را حفظ کرد.
مرزهای سیاسی به صورتی بنیادی در مرکز و شرق اروپا از نو ترسیم شد. آلمان پروتس شرقی را به روسیه، سیلزی را به لهستان و آلزاس - لورن را به فرانسه داد. بقیه خاک آلمان تقسیم شد. لهستان در ازای گرفتن بخش هایی از خاک آلمان، بخشی از قسمت های شرقی خود را به روسیه داد. بیش از 12 میلیون آلمانی در واکنش نسبت به این تغییرات مرزی فرار کردند. بیش از 10 میلیون نفر دیگر به دلیل زد و خوردها و تغییر مرزها پناهنده شدند. بسیاری از کشورهای دیگر اروپای شرقی قطعاتی از اراضی خود را با یکدیگر مبادله کردند. جنگ جهانی دوم باعث شد، از تسلط اروپا بر مستعمراتش کاسته شود و اکثر این مستعمرات طی بیست سال بعدی مستقل شدند. روسیه از دریافت کمک پس از جنگ ایالات متحده امتناع کرد و مانع از آن شد که کشورهای اروپای شرقی که تحت کنترل آن قرار داشتند، هیچ نوع کمکی را بپذیرند، امری که روند بازسازی در این کشورها را آهسته کرد. تا دهه ی 1980، روسیه و متحدین اروپای شرقی اش به میزان زیادی در زمینه توسعه اقتصادی از کشورهای غربی عقب مانده بودند.
در آسیا، ژاپن کلیه ی مستعمرات خود و نیز برخی از جزایر شمالی اش را از دست داد. یک مستعمره سابق آن، یعنی کره تقسیم شد که منجر به یک جنگ داخلی شدید و پرهزینه گردید. ژاپن کمک های اقتصادی آمریکا را پذیرفت و به زودی به یک ابرقدرت اقتصادی تبدیل شد. چین به دست کمونیست ها افتاد، حادثه ای که سرانجام باعث خاتمه یافتن 40 سال انقلاب و جنگ داخلی شد. ناسیونالیست ها که در جنگ داخلی چین شکست خورده و در جزیره ی تایوان استقرار یافته بودند، با کمک امریکا، صاحب اقتصادی قدرتمند شدند. این امر نشانه میراث دیگر جنگ جهانی دوم است. پس از جنگ، بسیاری از کشورها تحت سلطه دولت های کمونیست درآمدند. پس از 30 سال تلاش برای عملی ساختن ایده ی سوسیالیسم، در اواخر دهه 1980، جنگ سرد بین سوسیالیسم و سرمایه داری به پایان رسید.

نوآوری ها

جنگ جهانی دوم، به خاطر شماری از نوآوری های نظامی قابل توجه است، برخی از آنها از این قرارند:
موشک های هوا به هوا-
موشک های آلمانی R4M هدایت شونده نبودند، اما باعث وارد آمدن خسارات زیادی به آرایشات به هم فشرده بمب افکن های سنگین گردیدند.
پشتیبانی زمینی با استفاده از هواپیما -آلمانی ها نخستین کسانی بودند که تکنیک های استفاده از هواپیما، برای پشتیبانی از عملیات زمینی را تکمیل کردند. ابتدا، بمب افکن های شیرجه رو به نام استوکا (1) و سپس هواپیماهای ضد تانک بسیار مسلح به میدان فرستاده شدند. نیروهای متفقین از تعداد زیادی جنگنده بمب افکن های بسیار مسلح استفاده می کردند و از ارتباطات رادیویی زمین به هوا، برای ایجاد ارتباط با نیروهای رزمی زمینی، استفاده مؤثر به عمل آوردند.
(APC) ها و (MBT) ها- در جنگ جهانی اول تنها از خودروهای زرهی ابتدایی استفاده شد. در آغاز جنگ جهانی دوم، اکثر تانک ها، تنها مجهز به مسلسل و یا توپ سبک بودند. تا سال 1942 تانک اصلی نبرد (MBT) با توپ دارای کالیبر زیاد، دیگر رواج عام داشت. به زودی معلوم شد که این (MBT) ها، نمی توانند بدون اسکورت پیاده نظامی که سوار بر نفربرهای زرهی (APCS) می باشند، مدت زمان زیادی در میدان نبرد دوام بیاورند.
رزم ورای دامنه دید (BVR)- رزم BVR، طی جنگ جهانی دوم به منصه ی ظهور رسید. رادار و سونار، این امکان را به وجود آوردند که از سلاح ها، به طور مؤثر، علیه اهداف غیرقابل رؤیت استفاده شود.
فرماندهی، کنترل، ارتباطات و اطلاعات (C3 I)- مفهوم C3 I، طی جنگ جهانی دوم به وجود آمد. گسترش رادیوها و سازمانی که می توانست از آنها بهترین استفاده را به عمل آورد، جنگ سریع و دامنه دار را امکان پذیر ساخت.
جنگ ناوهای هواپیمابر- تکنیک های اساسی جنگ ناوهای هواپیمابر در خلال جنگ جهانی دوم تکمیل شد و هنوز مورد استفاده قرار می گیرد.
موشک های هدایت شونده- موشک های آلمانی 1-7، نمونه ی نخستین موشک های کروز بود. در واقع، روسیه هنوز از چندین مدل پیشرفته همان موشک های آلمانی (Buzz-bomb) که در ارتفاع کم پرواز می کند، استفاده می نماید. موشک بالستیک 4-7، منبعی برای قسمت اعظم تحقق و توسعه در دوران پس از جنگ دوم جهانی در مورد موشک ها فراهم آورد. آلمانی ها همچنین در استفاده از موشک های هدایت شونده، هوا به زمین پیشگام بودند و از آنها برای غرق کردن و کشتی جنگی ایتالیایی استفاده کردند.
هواپیماهای جت- طی دهه ی 1930، آلمان، بریتانیا و ایالات متحده در مورد جت کار می کردند. اما این آلمان بود که برای اولین بار آنها را وارد عملیات کرد. مشکلات اداری و سیاسی مانع از استفاده سریع تر و گسترده تر از آنها شد.
جنگ مکانیزه- نظریه پردازان بریتانیای در جریان دهه های 1920 و 1930 در ایجاد این مفهوم پیشگام بودند، اما آلمانی ها این ایده را برای استفاده در میدان نبرد تکمیل کردند. پس از جنگ جهانی دوم، روسیه سازمان و دکترین جنگ مکانیزه خود را مورد تجدید نظر قرار داد تا بسیاری از عقاید آلمانی ها را در این زمینه جذب کند. تا به امروز، قسمت اعظم دکترین و تاکتیک های مکانیزه را می توان به آن چیزی نسبت داد که آلمانی ها بین سال های 1935 تا 1945 به وجود آوردند.
سلاح های هسته ای- بمب اتم را می توان مهم ترین محصول جنگ جهانی دوم به شمار آورد که از آن علیه ژاپن استفاده شد، گرچه این امر واقعاً برای پیروزی متفقین لازم نبود. در مدت کمتر از چهار سال تنها کشورهای متّفق دارای منابع و اراده لازم برای بهره برداری این پروژه عظیم تحقیق و توسعه بودند. در صورتی که جنگ با سلاح های متعارف روندی پیدا می کرد که به زیان متفقین بود، سلاح های هسته ای می توانست آنها را از شکست نجات دهد.
توپخانه خودکششی- توپخانه زرهی و خودکششی که اول بار به صورت ابتدایی طی آخرین سال جنگ جهانی اول دیده شده بود، برای لشکرهای جدید زرهی که در جریان جنگ جهانی دوم به مرحله بلوغ رسیدند، به سومین سلاح مهم تبدیل شد.
بمباران استراتژیک- این مفهوم در جریان دهه های 1920 و 1930 به وجود آمد. اما هرگز جامه ی عمل به خود نپوشید. مطالعات گسترده پس از جنگ نشان می دهد که اکثر بمباران های استراتژیک متفقین، تأثیر اندکی بر نتیجه جنگ داشتند. تأثیراتی که از این بمباران ها ناشی شد، بیشتر تصادفی بود تا از روی طرح و برنامه. این امر، عمدتاً به دلیل تحلیل غلط هدف های اقتصادی بود. مهم ترین هدف در خاک آلمان نیروگاه های برق بود، دومین هدف مهم شبکه حمل و نقل بود که در اواخر جنگ مورد حمله قرار گرفت. خسارات وارد شده در فلج ساختن تلاش های جنگی آلمان مؤثر بود. با این وجود، شش ماه پیش از پایان جنگ، تولید تسلیحاتی آلمان به حداکثر میزان خود رسیده بود. تجریبات جنگ، چندان باعث پیشرفت تکنولوژی بمب افکن های سنگین و دوربرد نشد.
جنگ جهانی دوم همچنین نمایانگر پیشرفت های زیاد در مرگ آوری و دامنه جنگ بود.
نسل کشی (ژنوسید)- بسیاری از جنگ های پیشین، به جهت تلاش برای نابودسازی گروه های قومی یا مذهبی قابل توجه بودند، اما این جنبه به ویژه در جنگ جهانی دوم به زشت ترین صورت جلوه گر شد. آلمانی ها مبارزه سیستماتیکی را علیه یهودیان،‌ کولی ها، اسلاوها و دیگر گروه های اقلیت به راه انداختند. بیش از 12 میلیون نفر به علت این برنامه نابودسازی، جان باختند.
بسیج صنعتی- به مدت 200 سال پیش از جنگ جهانی دوم، جنگ های عمده شاهد بسیج بیشتر و بیشتر اقتصادهای ملّی، برای حمایت از تلاش های نظامی بوده اند؛ در جنگ جهانی دوم، بسیاری از کشورها بیش از نیمی از ظرفیت تولیدی خود را به حمایت مستقیم از جنگ اختصاص دادند. این امر، یکی از دلایلی بود که جنگ تا این حد ویرانگر شد و به طول انجامید.
جنگ جهانی- در جنگ جهانی دوم شدت و همه گیری زد و خوردها بی سابقه بود. حتی مناطقی که در آنها زدو خوردی صورت نگرفت، در بسیج اقتصادی شرکت داشتند. هیچ منطقه ای از کره ی زمین وجود نداشت که از تلاش های جنگی تأثیر نپذیرفته باشد.

پی نوشت ها :

1- stuka

منبع: ترور نویت، دوپویی؛ (1381) تاریخ جنگ ها، پیروز ایزدی، تهران: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دانشکده فرماندهی و ستاد معاونت پژوهش، 1381.