هبه «بخشش»
«هبه» آن است که انسان چیزی را که ملک خود اوست به رایگان ملک دیگری کند و به او ببخشد. در هبه صیغه خاصی لازم نیست، و اگر هبه کننده مال خود را به قصد هبه به کسی بدهد و او هم به همین قصد بپذیرد صحیح است.
نویسنده: علی محمد حیدری نراقی
«هبه» آن است که انسان چیزی را که ملک خود اوست به رایگان ملک دیگری کند و به او ببخشد.
در هبه صیغه خاصی لازم نیست، و اگر هبه کننده مال خود را به قصد هبه به کسی بدهد و او هم به همین قصد بپذیرد صحیح است.
در هبه کننده چند شرط معتبر است:
1 و 2- بالغ و عاقل باشد؛
3 و 4- سفیه نباشد؛ یعنی از کسانی نباشد که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کنند و نیز توسط حاکم شرع از تصرف در اموالش منع نشده باشد؛
5- از روی قصد و اختیار هبه کند، پس اگر هبه کننده از روی اکراه و اجبار هبه کند، صحیح نیست.
کسی که به او هبه می شود اگر صغیر یا دیوانه باشد، قبول خود او کافی نیست، بلکه باید ولیّ او هبه را از طرف او بپذیرد.
در هبه علاوه بر پذیرفتن، قبض و اقباض شرط است، یعنی اگر چیزی را کسی به دیگری ببخشد و او هم قبول کند، لیکن تحویل او داده نشده باشد، هبه صحیح نیست.
اگر هبه کننده یا کسی که به او هبه شده، قبل از تحویل دادن و تحویل گرفتن بمیرند، هبه باطل می شود و ملک به مالک اول آن برگردانده می شود.
هبه از عقود جایز است، یعنی هبه کننده یا هبه گیرنده می تواند هبه را فسخ نموده و از هبه منصرف شود، مگر در پنج مورد که هبه لازم می شود و دیگر حق برگشت برای هبه کننده نیست:
1- در مقابل هبه ای که کرده، چیزی هبه شده باشد که «هبه معوّضه» می گویند؛
2- به اقارب و خویشان هبه شده باشد؛
3- هبه به قصد قربت داده شده باشد، مثل صدقاتی که انسان قربهً الی الله می دهد؛
4- مال هبه شده به حال اول خود باقی نباشد یا به وسیله معامله ای، انتقال داده شده باشد؛
5- یکی از دو طرف هبه بمیرند که هبه لازم می شود
اگر کسی از دیگری طلب داشته باشد می تواند گذشت کند و قبول بدهکار شرط نیست و این را ابراء می گویند؛ یعنی بریّ نمودن ذمّه دیگری و در اینجا موقعی که ببخشد، بعداً نمی تواند از بخشش خود برگردد و قبض و اقباض در آن شرط نیست.
جهیزیه ای که پدر یا مادر به دختر خود می دهند، اگر به فرزند خود صلح نموده و یا بخشیده باشند، در صورت بخشش اگر تحویل داده اند، بعداً ملک دختر است و دیگرحق برگشت ندارند. یکی از ثمرات این بحث در اینجا ظاهر می شود که اگر دختر از دنیا برود، جهیزیه از باب ارث به کلیه وارث زن می رسد و پدر یا مادر دختر حق ندارند به عنوان اینکه چون جهیزیه را ما به دختر داده ایم به خودمان برگردانده شود، بلکه ملک دختر شده، و هر کس از دختر ارث می برد، از جهیزیه نیز سهم دارد. نتیجتاً بین ورّاث تقسیم می گردد که شوهر هم یکی از وراث محسوب می شود.
الحمدلله رب العالمین.
در هبه صیغه خاصی لازم نیست، و اگر هبه کننده مال خود را به قصد هبه به کسی بدهد و او هم به همین قصد بپذیرد صحیح است.
در هبه کننده چند شرط معتبر است:
1 و 2- بالغ و عاقل باشد؛
3 و 4- سفیه نباشد؛ یعنی از کسانی نباشد که مال خود را در کارهای بیهوده مصرف می کنند و نیز توسط حاکم شرع از تصرف در اموالش منع نشده باشد؛
5- از روی قصد و اختیار هبه کند، پس اگر هبه کننده از روی اکراه و اجبار هبه کند، صحیح نیست.
کسی که به او هبه می شود اگر صغیر یا دیوانه باشد، قبول خود او کافی نیست، بلکه باید ولیّ او هبه را از طرف او بپذیرد.
در هبه علاوه بر پذیرفتن، قبض و اقباض شرط است، یعنی اگر چیزی را کسی به دیگری ببخشد و او هم قبول کند، لیکن تحویل او داده نشده باشد، هبه صحیح نیست.
اگر هبه کننده یا کسی که به او هبه شده، قبل از تحویل دادن و تحویل گرفتن بمیرند، هبه باطل می شود و ملک به مالک اول آن برگردانده می شود.
هبه از عقود جایز است، یعنی هبه کننده یا هبه گیرنده می تواند هبه را فسخ نموده و از هبه منصرف شود، مگر در پنج مورد که هبه لازم می شود و دیگر حق برگشت برای هبه کننده نیست:
1- در مقابل هبه ای که کرده، چیزی هبه شده باشد که «هبه معوّضه» می گویند؛
2- به اقارب و خویشان هبه شده باشد؛
3- هبه به قصد قربت داده شده باشد، مثل صدقاتی که انسان قربهً الی الله می دهد؛
4- مال هبه شده به حال اول خود باقی نباشد یا به وسیله معامله ای، انتقال داده شده باشد؛
5- یکی از دو طرف هبه بمیرند که هبه لازم می شود
اگر کسی از دیگری طلب داشته باشد می تواند گذشت کند و قبول بدهکار شرط نیست و این را ابراء می گویند؛ یعنی بریّ نمودن ذمّه دیگری و در اینجا موقعی که ببخشد، بعداً نمی تواند از بخشش خود برگردد و قبض و اقباض در آن شرط نیست.
جهیزیه ای که پدر یا مادر به دختر خود می دهند، اگر به فرزند خود صلح نموده و یا بخشیده باشند، در صورت بخشش اگر تحویل داده اند، بعداً ملک دختر است و دیگرحق برگشت ندارند. یکی از ثمرات این بحث در اینجا ظاهر می شود که اگر دختر از دنیا برود، جهیزیه از باب ارث به کلیه وارث زن می رسد و پدر یا مادر دختر حق ندارند به عنوان اینکه چون جهیزیه را ما به دختر داده ایم به خودمان برگردانده شود، بلکه ملک دختر شده، و هر کس از دختر ارث می برد، از جهیزیه نیز سهم دارد. نتیجتاً بین ورّاث تقسیم می گردد که شوهر هم یکی از وراث محسوب می شود.
الحمدلله رب العالمین.
پینوشتها:
1. البته فروعی بر «خیار عیب» مترتب است که علاقه مندان برای آگاهی بیشتر، می توانند به کتابهای مفصل فقهی مراجعه کنند.
منبع:حیدری نراقی، علی محمد؛ (1382) آیین تجارت از دیدگاه اسلام: (آداب کسب و تجارت)، قم: مهدی نراقی، چاپ ششم
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}