نویسنده: رامین رامین نژاد



 
حضرت ابراهیم (علیه السلام) از پیامبران بزرگ و صاحب شریعت است. نام آن حضرت در قرآن 63 بار، (1) در زبور داوود 2 بار، (2) در انجیل متی 1 بار (3) و در انجیل لوقا 12 بار آمده (4) و در انجیل برنابا و تورات نیز به دفعات از او یاد شده است.(5) حضرت ابراهیم (علیه السلام) در جوانی در شهر «اور» که یکی از مهمترین شهرهای تمدن کَلدانی بود، زندگی می کرد. باستان شناسان بقایای این شهر کهن را در نزدیکی کوفه شناسایی و آواربرداری کرده اند. بر اساس روایت های اسلامی، ائمه اطهار (علیهم السلام) ــ که نسب ایشان به حضرت ابراهیم خلیل (علیه السلام) می رسد ــ موطن خود و حضرت ابراهیم (علیه السلام) را «کوثی رَبّا» (منطقه ای در نزدیکی کوفه) معرفی کرده اند؛ (6) چنان که امام علی (علیه السلام) می فرماید: «اگر کسی از نسب ما سؤال کند، پس ما نَبَط هستیم از کوثی».(7) مردم شهر اور از پرستش خداوند واحد رویگردان شده و ماه و خورشید و بت های دست ساز را پرستش می کردند.(8) خداوند حضرت ابراهیم (علیه السلام) را بر ایشان مبعوث فرمود، اما آن ها نصایح آن حضرت را نپذیرفتند و بر شرک خود، اصرار ورزیدند. پس ابراهیم (علیه السلام) در روز عید که مردم از شهر خارج شده بودند، به بتکده رفت و بت ها را شکست. بت پرستان که به شهر باز آمدند و آن صحنه را دیدند، به ابراهیم ظنین شدند و او را دستگیر کردند. نمرود ــ حاکم جبّار اور ــ ابراهیم (علیه السلام) را به جرم شکستن بت ها به مرگ در آتش محکوم کرد. پس آتش مهیبی افروختند و آن پیغمبر خدا را در آن افکندند، اما خداوند او را محفوظ داشت و آتش بر ابراهیم (علیه السلام) سرد و سلامت شد.(9) پس از آن واقعه، ابراهیم (علیه السلام) از شهر اور مهاجرت کرد و به همراه خانواده اش، در امتداد رود دجله به سمت شمال رفت و در حَرّان اقامت گزید.(10) حضرت تارُخ - پدر حضرت ابراهیم (علیه السلام)- در همین شهر وفات یافت.(11)
این شهر که نامش در تورات با تلفظ «حاران» آمده، امروزه به صورت روستای کوچکی در حومه ی اورفَه در جنوب ترکیه باقی است. اگرچه محل دقیق مزار حضرت تارخ (علیه السلام) در این روستا مشخص نیست، اما خانه ای گلی در آن جا وجود دارد که مردم بومی آن را خانه ی پدر حضرت ابراهیم (علیه السلام) می دانند. حضرت ابراهیم (علیه السلام) پس از چند سال اقامت در حران، به فرمان خداوند به سمت جنوب روانه شد و تا ناحیه ی مصر پیش رفت و سرانجام در قسمتی از سرزمین کنعان که امروزه الخلیل نامیده می شود، ساکن گشت.(12) این شهر در کتاب مقدس «حِبرون» نامیده شده است.(13)
در همین شهر در حالی که ابراهیم (علیه السلام) به سنین کهولت رسیده بود، خداوند دو فرزند به نام های اسماعیل (علیه السلام) و اسحاق (علیه السلام) به او عطا فرمود. حضرت ساره (علیه السلام) ــ همسر حضرت ابراهیم (علیه السلام) و مادر حضرت اسحاق (علیه السلام) ــ در سن 127 سالگی در الخلیل درگذشت و ابراهیم (علیه السلام) در ماتمش عزاداری کرد و او را در زمین کشتزاری که در حِبرون از «عِفْرون پسر صُوعِر حِتّی» به قیمت 400 سکه نقره خریده بود، مدفون ساخت.(14) حضرت ابراهیم (علیه السلام) 10 سال در سرزمین کنعان زندگی کرد (15) و به هدایت و ارشاد مردم آن دیار مشغول بود تا آن که به سن 175 سالگی (16) درگذشت و پسرانش ــ اسماعیل و اسحاق (علیه السلام) ــ او را در همان کشتزار دفن کردند.(17) حضرت سلیمان نبی (علیه السلام) به فرمان خداوند، قلعه ای مستحکم در اطراف مزار آن حضرت بنا نهاد.(18) در زمان امپراتور روم - بوسنی نیلوس- (527 - 585 م) بر فراز آرامگاه ابراهیم (علیه السلام) و خانواده اش کلیسایی بنا نهاده شد، اما ظاهراً به دست ایرانیان یا مسلمانان ویران گردید. در زمان مهدی عباسی (69- 85 ق) سقف حرم و گنبدهای آن بنا گردید. در سال 567 ق / 1172م که شهر به دست مسیحیان صلیبی افتاده بود، در مکان حرم شریف ابراهیمی کلیسای بزرگی ساخته شد. سپس صلاح الدّین اَیوبی پس از پیروزی در جنگ حِطّین (582 ق / 1187 م) الخلیل را گشود و کلیسا را به مسجد تبدیل کرد. در دوره ی حکومت مَمالیک به خصوص بِیْبَرْس بُنْدُقْداری (659- 678 ق) بسیاری از قسمت های مسجد تجدید بنا شد. سلطان دیگری از مَمالیک به نام محمد بن قَلاوون (693-741 ق) حرم ابراهیمی را گسترش داد (19) و خرابی های آن را تعمیر کرد و سنگ تعمیری با تاریخ سال 723 ق بر آن به یادگار گذاشت.
جغرافی دانان مسلمان، گزارش های متنوعی درباره ی مشاهدات خود از مسجد ابراهیم گزارش کرده اند. از جمله مَقدِسی در اَحسن التَّقاسیم آورده است: «مسجد ابراهیم در آغاز دژی بوده است مستحکم».(20) همین جغرافی دان می نویسد: «در میان حِبرون، گنبدی اسلامی از سنگ بر گور ابراهیم [علیه السلام] است و گور اسحاق [علیه السلام] در جلو - سرپوشیده و گور یعقوب [علیه السلام] در پشت آن ... و در کنار گور هر پیامبر، [گور] همسر اوست».(21) اِبن حُوْقَل نیز به این مکان چنین اشاره کرده است: «در جنوب بیتْ لَحم شهر کوچکی چون روستاست که به مسجد ابراهیم (علیه السلام) معروف است و در آن قبور ابراهیم، اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) و همسرانشان وجود دارد.». ناصرخسرو نیز در سال 415 ش / 438 ق حرم الخلیل را چنین توصیف نموده است: «مَشهدِ [الخلیل] چهار دیواری است از سنگ تراشیده ساخته و بالای آن هشتاد اَرش در پنهای چهل اَرش [و] ارتفاع دیوار بیست اَرش [و] سر دیوار دو اَرش ثِخانت (ضخامت) دارد ... و در این مشهد، زمین و دیوار را به فرش های مغربی آراسته [اند] چنان که از دیبا نیکوتر بود ... چون از مَقصوره بیرون روند ... دو خانه است، هر دو مقابل قبله. آن چه بر دست راست است، اندر آن قبر ابراهیم خلیل صلوات الله علیه - است و آن خانه ای بزرگ است و در اندرون آن خانه ای دیگر است که گرد او برنتوان گشت. چهار دریچه دارد که زائران ... از هر دریچه قبر را می بینند. و خانه را زمین و دیوار ...، فرش های دیبا گرفته است و گوری از سنگ برآورده [اند] به مقدار سه گز و قندیل ها و چراغدان ها [ی] نقره گین بسیار آویخته و آن خانه دیگر که بر دست چپ قبله است، اندر آن گور ساره است که زن ابراهیم (علیه السلام) بود و میان هر دو خانه، رهگذری [است] ... چون دهلیزی و آن جا نیز قنادیل و مَسرجه های بسیار آویخته [است].(22) به جز سیّاحان مسلمان، گردشگران و جهانگردان سایر ادیان نیز این حرم شریف را از نزدیک دیده و در سفرنامه هایشان از آن یاد کرده اند. بنیامین تودولایی -گردشگر یهودی اسپانیایی الاصل - که در سال 567 ق / 1172م به الخلیل سفری داشته، حرم ابراهیمی را چنین توصیف کرده است: «... اگر یک یهود به آن جا بیاید، انعامی به نگهبانان می دهد و به این نحو از یک در آهنی ... با یک شمع روشن در دست به زیرزمینی هدایت می شود. پس از آن که از دو غار (راهرو) که هیچ چیز در آن نیست، گذشت، به غار سوم می رسد. در این غار، قبرهای ابراهیم، سارا (ساره)، اسحاق، رِبِکا (رَفَقَه، همسر یعقوب)، یعقوب و لِیح (لایِقَه، همسر اسحاق) را می بیند که هر یک در مقابل دیگری قرار گرفته است. این قبرها بسته اند (سرپوشیده اند) ولی روی هر یک نامی نوشته شده است که نشان می دهد قبر متعلق به چه کسی است. روی قبر ابراهیم نوشته شده است: این قبر پدرمان ابراهیم است، روحش قرین آرامش، و بر روی قبرهای دیگر به همین نحو نوشته شده و روی همه ی آن ها یک شمع همیشه روشن است.
در داخل غار، انبوهی از استخوان های اجساد ریخته شده و متعلق به اشخاصی است که پس از مرگ به این غار آورده شده اند».(23) این یادداشت ها گویای آن است که بنیامین تودولایی توانسته است وارد سرداب حرم مطهر حضرت ابراهیم (علیه السلام) شود. در گذشته، رسم بر آن بود که معماران مسلمان برای حفظ حرمتِ حریم قبور انبیا (علیهم السلام) و امامان (علیهم السلام) و صُلَحا، ابتدا بر روی مزار ایشان ساختمانی کم ارتفاع و مسقّف با دیوارهایی ضخیم بنا می کردند که سرداب (زیرزمین) نامیده می شد و سپس عمارت اصلی را بر روی دیوار سرداب بالا می بردند.
در آثار البلاد و اخبار العباد آمده است که «مردی به زیارت مرقد منور خلیل الرحمن علیه سلام الله المَنّان آمد و برای متولی آن مزار هدیه ای آورد و درخواست نمود وی را به مرقد مُعطَّر حضرت خلیل مِن رَبِّهِ الجَلیل راه دهد. متولی گفت: اگر باشی تا زمان انقطاع زائران، چنان کنم. وی تا آن وقت توقف کرد. پس متولی سنگی را که مفروش بود، برکند و با خود چراغی گرفت و به آن سوراخ هفتاد درجه (پله) فرود آمده تا به جایی فراخ رسید و به آن جا دکانی (سکویی) بود، بر آن ابوالانبیاء (حضرت ابراهیم خلیل) مُتمَکِّن و در برِ آن حضرت جامه ی سبز بود و [جریان] هوا، موهای سفید و محاسن آن موقرّ درگاه کبریا را می جنبانید و در پهلوی آن حضرت، حضرت اسحاق و یعقوب (علیهما السلام) بودند. بعد از آن [دیواری بود]، گفتند که ساره (علیه السلام) پشت آن دیوار بود. قصد کرد که به آن طرف دیوار نگاه کند، ناگاه آواز آمد که نگاه دار خود را از بی ادبی به حرم. پس برگشت به آن موضعی که آمده بود».(24)
ابن بَطوطه در سفرنامه اش به سال 726 ق حرم ابراهیم را این گونه توصیف کرده است: «... در داخل مسجد غاری است مکرّم و مقدّس که قبور ابراهیم و اسحاق و یعقوب (علیهم السلام) در آن است و رو به روی آن، سه قبر دیگر که قبور زوجات آن پیغمبران است. در طرف راست منبر، وصل به دیوار جنوبی جایگاهی است که توسط پلکان مرمری محکمی به راهرو باریکی متصل می شود و انتهای این راهرو، محوطه ای است که با سنگ های مرمر مفروش گشته و مثال قبور سه گانه در این محل است که می گویند آن ها را در محاذات خود قبرها بنا کرده اند. از این جا سابقاً راهی به غار مقدس بود که اکنون مسدود است و من بارها به این جایگاه فرود آمدم...».(25) علی بن جعفر رازی نیز در کتاب خود مسفر القلوب عن صحه قبر ابراهیم و اسحق و یعقوب نقل کرده که «رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چون در شب معراج به بیت المقدس رسیدم، جبرئیل مرا بر سر خاک ابراهیم [علیه السلام] آورد و گفت: دو رکعت نماز بگزار که گور پدرت ابراهیم همین جاست...».
هنوز هم روضه ی مزار حضرت ابراهیم (علیه السلام) - چنان که ناصر خسرو شرح داده - دارای چند دریچه است و مسلمانان از یک دریچه ی مُشبّک و یهودیان و مسیحیان نیز به طور مشترک از یک دریچه ی دیگر، آن مکان مقدس را زیارت می کنند. بر روی مضجع شریف آن حضرت، پارچه ای سبزرنگ و مفتول دوزی شده مزیّن به نقوش اسلامی و آیات قرآنی قرار دارد. محدوده ی داخلی حرم، حیطه بندی شده است. پیروان ادیان مختلف فقط از قسمت های تعیین شده که با تابلوهای راهنما مشخص اند، تردد می کنند. این تابلوهای راهنما به زبان عربی، انگلیسی و عِبری (زبان مقدس یهودیان) در داخل و خارج حرم و حتی در توقفگاه های خودرو که در مجاورت حرم قرار دارد، دیده می شوند. ساختمان حرم ابراهیمی از سنگ ساخته شده است و به قلعه ای نفوذناپذیر شباهت دارد و به عنوان «سورِ سلیمانی» نیز شناخته می شود. دو راه ورودی در دو طرف حرم تعبیه شده است که برای رسیدن به آن ها باید از پله های زیادی بالا رفت. دو مناره ی سنگی زیبا نیز در دو گوشه ی عمارت ساخته شده است. مسلمانان و مسیحیان و یهودیان، قبرستان هایی جداگانه برای دفن درگذشتگان خود، در مجاورت مسجد ابراهیمی ایجاد کرده اند و مراسم مذهبی خود را مطابق آیین خویش، انجام می دهند.
حرم ابراهیمی، موقوفات متنوع و فراوانی در الخلیل و شهرها و روستاهای مجاور دارد که شامل اراضی کشاورزی و زراعی، املاک تجاری و چاه ها و قنات های آب است.

پی نوشت ها :

1. نحل120؛ انعام /75؛ مریم /41؛ شعرا /69؛ انبیاء/60، 69، 71؛ آل عمران/33.
2. زبور داوود، 6/105؛ 42/9.
3. انجیل متی، 32/22.
4. انجیل لوقا 73/1؛ 8/3؛ 28/13؛ 22/17؛ 23، 24، 25، 29، 30؛ 9/19؛ 37/20.
5. انجیل برنابا، 11/78؛ 5/80 و ...؛ تورات، سفر تکوین، 1/20، 2، 9، 18، 4/21؛ 27، 34.
6. کلینی، کافی، 370/8.
7. تاج العروس، 164/1؛ 229/5.
8. انبیاء/52.
9. همان / 68، 69.
10. سفرتکوین، 31/11.
11. همان، 32/11.
12. سفر تکوین، 13/12.
13. همان، 18/13.
14. همان، 15/23- 20.
15. مجلسی، بحارالانوار، 118/12.
16. سفر تکوین، 7/25.
17. همان، 10/25.
18. مجیرالدین حنبلی، الانس الجلیل، 55.
19. هارون و هومن، سرزمین مقدس از نگاه مسافران تاریخ، 585 - 586.
20. مقدسی، احسن التقاسیم، 241/1.
21. همان.
22. سفرنامه ناصرخسرو، 153.
23. سفرنامه بنیامین تودولایی، ترجمه ی مهوش ناطق، 79-80.
24. زکریا بن محمد قزوینی، آثار البلاد و اخبار العباد، 187- 188.
25. رحله ابن بطوطه، 92-93.

منبع: رامین نژاد؛ رامین، (1387)، مزار پیامبران، مشهد: بنیاد پژوهش های اسلامی، چاپ اول.