مزار حضرت هارون (علیه السلام)
حضرت هارون (علیه السلام) یکی از پیامبران الهی است. نام آن حضرت در قرآن کریم 20 بار (1)، در زبور داوود 8 بار (2)، در انجیل لوقا 1 بار (3)، در کتاب نحمیای نبی (علیه السلام) 2 بار (4)، در کتاب عُزَیر نبی (علیه السلام)
نویسنده: رامین رامین نژاد
حضرت هارون (علیه السلام) یکی از پیامبران الهی است. نام آن حضرت در قرآن کریم 20 بار (1)، در زبور داوود 8 بار (2)، در انجیل لوقا 1 بار (3)، در کتاب نحمیای نبی (علیه السلام) 2 بار (4)، در کتاب عُزَیر نبی (علیه السلام) 1 بار (5) و در تورات به دفعات آمده است.(6) خداوند نسل انبیای بنی اسرائیل را در صُلب هارون (علیه السلام) قرار داد.(7) او برادر بزرگ تر حضرت موسی (علیه السلام) است (8)، ولی تابع شریعت و آیین موسی (علیه السلام) به شمار می رود.(9) هنگامی که خداوند موسی (علیه السلام) را برای انذار فرعون و نجات بنی اسرائیل برانگیخت، موسی (علیه السلام) عرض کرد: «خدایا... برای من وزیری از خاندانم قرار ده، هارون برادرم را، بازویم را به او قَوی دار و او را در رسالتم شریک ساز تا بسیار تسبیح و ذکر تو گوییم، همانا تو به کار ما آگاهی...» (10) و خداوند متعال دعای موسی (علیه السلام) را اجابت فرمود. هارون (علیه السلام) تا آخر عمر خویش، یار و پشتیبان برادرش بود و آن هنگام که موسی (علیه السلام) عازم کوه طور گردید ــ مطابق فرمان خداوند ــ هارون (علیه السلام) را به عنوان وصی و جانشین خود به مردم معرفی کرد. پیامبر گرامی اسلام در حدیث مشهور «منزلت» بارها خطاب به امام علی (علیه السلام) فرمودند: «یا عَلی انتَ مِنِّ بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن موسی اِلّا اَنَّهُ لا نَبِیَّ بَعدی» (یا علی، نسبت تو به من، همانند نسبت هارون است به موسی، مگر آن که بعد از من پیامبری نیست) و منظور آن حضرت (صلی الله علیه و آله) اشاره به وصایت و جانشینی امام علی (علیه السلام) بود، همان گونه که هارون (علیه السلام) وصی و جانشین موسی (علیه السلام) گردید.
حضرت هارون (علیه السلام) به همراه حضرت موسی (علیه السلام) و قوم بنی اسرائیل به صحرای سینا مهاجرت کرد و بیش از 40 سال با قوم خویش در آن صحرا به سر برد. پس روزی حضرت موسی (علیه السلام)، هارون (علیه السلام) و پسر او ــ اِلعازار ــ را با خود به قله کوه هور برد و مطابق فرمان خداوند، لباس هارون را درآورد و بر تن اِلعازار پوشانید و هارون (علیه السلام) را امر کرد که به اتاق کوچکی که در آن جا بود، داخل شود و بر روی تخت دراز کشد و چون هارون (علیه السلام) چنین کرد، ملک الموت او را قبض روح فرمود. آن گاه خداوند آن سریر را بالا برد و موسی (علیه السلام) و العازار به میان قوم خود بازگشتند و خبر وفات هارون را به ایشان رساندند، اما برخی از بنی اسرائیل، آن ها را انکار و به قتل هارون (علیه السلام) متهم کردند. پس خداوند، آن سریر را از آسمان بر آن جماعت ظاهر ساخت و بنی اسرائیل دانستند که هارون (علیه السلام) از دنیا رفته است و برای او 30 روز ماتم گرفتند.(11) حضرت هارون (علیه السلام) پس از برادرش موسی (علیه السلام) به نبوت رسید و سه سال پیش از او (12) به سن 133 سالگی از دنیا رفت.(13) تورات می گوید: «هارون ــ برادر موسی ــ نیز قبل از وی (قبل از موسی) در نواحی بین یهودیه و خلیج عقبه درگذشته بود».(14)
هنگامی که هارون (علیه السلام) وفات یافت، موسی (علیه السلام) برای او آمرزش طلبید و گفت: «رَبِّ اِنَّ اَخی هارونَ ماتِ فَغْفِرْ لَهُ» (15) (خدایا، برادرم هارون درگذشت؛ پس او را بیامرز). ابن عساکر در کتابش ــ تاریخ دمشق ــ به نقل از امام حسن (علیه السلام) نقل کرده است که «اگر بنی اسرائیل مدفن موسی و هارون [علیه السلام] را می دانستند، آن دو را پرستش می کردند».(3) مزار منسوب به حضرت هارون نبی (علیه السلام) بر قلّه ی کوه هور در غرب اردن واقع شده است. این کوه با ارتفاع 1350 متر به نام «کوه پترا» و «جبل هارون» نیز شهرت دارد و تنها راه رسیدن به آن، گذر از میان شهر کهن و باستانی پِتراست که عمارت های شگفت انگیزش در دو طرف درّه به چشم می خورد و در انتهای آن، کوه هور و حرم مطهر حضرت هارون (علیه السلام) دیده می شود.
برای آسان تر شدن صعود از کوه، صخره ها را به شکل تپه تراشیده اند. حرم مطهر حضرت هارون (علیه السلام) بر قله این کوه واقع شده است و با گنبدی سفید، جلب توجه می کند. ساختمان حرم، پلانی مستطیل شکل دارد و ابعاد آن 8×10 متر است که شامل مسجد و اتاق آرامگاه است. قبر منسوب به حضرت هارون (علیه السلام) در مجاورت دیوار جنوبی حرم واقع شده و با چند قطعه سنگ مرمرین و صیقلی، مستحکم گردیده است. بر روی این سنگ ها نقوش اسلیمی ساده ای دیده می شود و کتیبه ای عربی در 8 سطر، متعلق به قرن هشتم هجری بر آن نقش بسته که انتساب مقبره به حضرت هارون (علیه السلام) را تأیید می کند.
کتیبه سنگی دوم بر بالای درب ورودی نصب شده و چهار سطر کتابت دارد و نشانگر آن است که مقام حضرت هارون (علیه السلام) در سال 739 ق به فرمان محمد بن قَلاوُن ــ سلطان مَملوکی مصر ــ مرمّت شده و پیش از آن نیز در زمان سلطنت پدرش ــ سیف الدین قَلاوُن (حکومت: 678ــ 689 ق) تجدید بنا گردیده است. در کاوش های یک گروه باستان شناس غربی، سال 1377 ش/ 1998 م در اطراف حرم حضرت هارون (علیه السلام)، بقایای ویران شده بناهای متعلق به عصر بیزانسی (قرن 3 تا 7 م) کشف شد.
مقبره دیگری منسوب به هارون نبی در روستای «کاترین السیَّاحیّه» در اردن ــ در حاشیه ساحلی خلیج عقبه ــ بر روی تپه ی کوچکی قرار دارد این بقعه شامل یک اتاق گلی و ساده است که در وسط آن مقبره و صندوقی به ارتفاع 1 متر قرار دارد.
حضرت هارون (علیه السلام) به همراه حضرت موسی (علیه السلام) و قوم بنی اسرائیل به صحرای سینا مهاجرت کرد و بیش از 40 سال با قوم خویش در آن صحرا به سر برد. پس روزی حضرت موسی (علیه السلام)، هارون (علیه السلام) و پسر او ــ اِلعازار ــ را با خود به قله کوه هور برد و مطابق فرمان خداوند، لباس هارون را درآورد و بر تن اِلعازار پوشانید و هارون (علیه السلام) را امر کرد که به اتاق کوچکی که در آن جا بود، داخل شود و بر روی تخت دراز کشد و چون هارون (علیه السلام) چنین کرد، ملک الموت او را قبض روح فرمود. آن گاه خداوند آن سریر را بالا برد و موسی (علیه السلام) و العازار به میان قوم خود بازگشتند و خبر وفات هارون را به ایشان رساندند، اما برخی از بنی اسرائیل، آن ها را انکار و به قتل هارون (علیه السلام) متهم کردند. پس خداوند، آن سریر را از آسمان بر آن جماعت ظاهر ساخت و بنی اسرائیل دانستند که هارون (علیه السلام) از دنیا رفته است و برای او 30 روز ماتم گرفتند.(11) حضرت هارون (علیه السلام) پس از برادرش موسی (علیه السلام) به نبوت رسید و سه سال پیش از او (12) به سن 133 سالگی از دنیا رفت.(13) تورات می گوید: «هارون ــ برادر موسی ــ نیز قبل از وی (قبل از موسی) در نواحی بین یهودیه و خلیج عقبه درگذشته بود».(14)
هنگامی که هارون (علیه السلام) وفات یافت، موسی (علیه السلام) برای او آمرزش طلبید و گفت: «رَبِّ اِنَّ اَخی هارونَ ماتِ فَغْفِرْ لَهُ» (15) (خدایا، برادرم هارون درگذشت؛ پس او را بیامرز). ابن عساکر در کتابش ــ تاریخ دمشق ــ به نقل از امام حسن (علیه السلام) نقل کرده است که «اگر بنی اسرائیل مدفن موسی و هارون [علیه السلام] را می دانستند، آن دو را پرستش می کردند».(3) مزار منسوب به حضرت هارون نبی (علیه السلام) بر قلّه ی کوه هور در غرب اردن واقع شده است. این کوه با ارتفاع 1350 متر به نام «کوه پترا» و «جبل هارون» نیز شهرت دارد و تنها راه رسیدن به آن، گذر از میان شهر کهن و باستانی پِتراست که عمارت های شگفت انگیزش در دو طرف درّه به چشم می خورد و در انتهای آن، کوه هور و حرم مطهر حضرت هارون (علیه السلام) دیده می شود.
برای آسان تر شدن صعود از کوه، صخره ها را به شکل تپه تراشیده اند. حرم مطهر حضرت هارون (علیه السلام) بر قله این کوه واقع شده است و با گنبدی سفید، جلب توجه می کند. ساختمان حرم، پلانی مستطیل شکل دارد و ابعاد آن 8×10 متر است که شامل مسجد و اتاق آرامگاه است. قبر منسوب به حضرت هارون (علیه السلام) در مجاورت دیوار جنوبی حرم واقع شده و با چند قطعه سنگ مرمرین و صیقلی، مستحکم گردیده است. بر روی این سنگ ها نقوش اسلیمی ساده ای دیده می شود و کتیبه ای عربی در 8 سطر، متعلق به قرن هشتم هجری بر آن نقش بسته که انتساب مقبره به حضرت هارون (علیه السلام) را تأیید می کند.
کتیبه سنگی دوم بر بالای درب ورودی نصب شده و چهار سطر کتابت دارد و نشانگر آن است که مقام حضرت هارون (علیه السلام) در سال 739 ق به فرمان محمد بن قَلاوُن ــ سلطان مَملوکی مصر ــ مرمّت شده و پیش از آن نیز در زمان سلطنت پدرش ــ سیف الدین قَلاوُن (حکومت: 678ــ 689 ق) تجدید بنا گردیده است. در کاوش های یک گروه باستان شناس غربی، سال 1377 ش/ 1998 م در اطراف حرم حضرت هارون (علیه السلام)، بقایای ویران شده بناهای متعلق به عصر بیزانسی (قرن 3 تا 7 م) کشف شد.
مقبره دیگری منسوب به هارون نبی در روستای «کاترین السیَّاحیّه» در اردن ــ در حاشیه ساحلی خلیج عقبه ــ بر روی تپه ی کوچکی قرار دارد این بقعه شامل یک اتاق گلی و ساده است که در وسط آن مقبره و صندوقی به ارتفاع 1 متر قرار دارد.
پی نوشت ها :
1ــ صافات/120؛ طه/30، 92؛ مریم /28.
2ــ زبور داوود، 20/77؛ 6/99؛ 10/115، 12؛ 26/105؛ 16/106؛ 13/32؛ 19/135.
3ــ انجیل لوقا، 5/1.
4ــ کتاب نحمیاه، 38/10؛ 47/12.
5 ــ کتاب عزرا، 5/7.
6ــ تورات، سفر خروج، 12/8، 17، 25؛ 8/9؛ 16/10؛ 10/11؛ 1/12.
7ــ مجلسی، بحارالانوار، 70/23.
8 ــ همان، 11/13، 27.
9ــ همان، 249/25، 259.
10ــ طه/23ــ 36.
11ــ مجلسی، بحارالانوار، 368/13؛ سفر اعداد، 23/20ــ 29.
12ــ ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، 398/25.
13ــ مجلسی، بحارالانوار، 11/13، 370.
14ــ تورات، سفر اعداد، 28/20ــ 29؛ 38/33.
15ــ مجلسی، بحارالانوار، 345/13؛ 315/43؛ 300/44.
16ــ ابن منظور، مختصر تاریخ دمشق، 398/25.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}