نویسنده: والتر تراورز
مترجم: کامبیز گوتن



 

اشاره:

والتر تراورز Walter Travers (1635- ؟ 1548) یکی از پیشوایان مذهبی پیوریتن Puritan در عصر الیزابت انگلستان و دوستِ جانشینِ کالوین در ژنو، یعنی تئودوره بتزا Theodore Beza، بود. در خلال دهه ی 1580 او کتابی به زبان لاتین در خصوص انضباط کلیسایی برای پرزبیترهای انگلیسی نوشت و امید داشت که این نظام سرانجام جایگزین بنیاد شکل یافته ی انگلیکن شده و در آن کشور مشروعیت پیدا نموده و قانونی شود. به سال 1644 این کتاب تحت عنوان راهنمای اداره کلیسا در انگلستان ترجمه و چاپ گردید.
***
انضباط کلیسای مسیح که برای همه ی روزگاران ضروری است توسط مسیح بیان شده و در کتب مقدّسه آمده است؛ بنابراین انضباط درست و مشروع را باید از آن اتخاذ کرده، و فقط از آن، و آن را که بر مبنای دیگری قرار دارد باید غیرمشروع و جعلی خواند.
تمام کلیساها با وجود ویژگی های خود دارای حقی واحداند و نظم و قاعده ای واحد که برای همه ی آنهاست: بنابراین هیچ یک مجاز نسبت به کلیساهای دیگر اعمال قدرت کند: یا حقی را به خود اختصاص دهد که از آن دیگران نباشد.
خادمان مسئول امور عامه در هر کلیسای بخصوص باید از طریق گزینش مشروع کلیسایی به مقام خود منصوب شوند، آن گونه که شرحش خواهد آمد.
همه ی اینها، با وجود تنوعی که دارند، از اهمیت و اعتبار برابری برخورداراند.
به هیچ کس شرعاً مسئولیت امور عامه ی کلیسا را نمی توان داد مگر آن که از عهده آن کار برآید؛ و کسی شایسته آن مقام نمی شود، مگر این که پرهیزگار و با خدا باشد؛ یعنی این که ایمان داشته و خطاکار نباشد و در دیانتش ثابت قدم بوده و از پس چند امتحان ساده برآید.
کسی که به این کار گمارده می شود نخست باید انتخاب شود، سپس صلاحیتش برای بجا آوردن آیین نیایش در آن کلیسا تأیید گردد؛ وظایف متقابل او و کلیسا برایش روشن باشد.
مسئولان امور مذهبی کلیسا با خادمان بلند پایه [کشیشها] آنهایی هستند که نخست خادم کلام الهی باشند. در امتحان نمودن آنان باید بخصوص توجه داشت که از عهده تعلیم دادن برآمده، مردان آزموده ای بوده، و نه این که سواد هیچ نداشته و یا به تازگی ایمان آورده باشند.
این خادمان کلام، در مقام نخست، پاستورها هستند که مجری و مأمور کلام الهی و شعیره یا ساکرامنت ها هستند، سپس، معلمین، که به تعالیم درست توجه می ورزند.
علاوه بر آنها، ارشدها هستند که بر زندگی و رفتار هر شخص نظارت می کنند؛ و شمّاسان که به تهیدستان می رسند.
از این گذشته، در هر کلیسای مخصوص، باید یک پرزبیتری Presbytery وجود داشته باشد که تبادل نظر ارشدان و خادمین کلام صورت پذیرد و تصمیم اتخاذ شود.
با مشورت همگانی ارشدان، که خادمان کلام [کشیش های کلیسا] هم حضور دارند، تمام تصمیماتی که به کلیسای آنان مربوط می شود اتخاذ می گردد، نخست، تصمیماتی که به تمامی پیکره مربوط می شود باید در شورای همگانی، که به اسم خداوند در آن جمع شده اند گرفته شوند، تا کارها درست و با نظم پیش رفته و به تهذیب همه منجر شود سپس آن تصمیماتی که به اشخاص بخصوصی ارتباط می یابد. ابتدا، در رابطه با تمامی اعضاء کلیسا، تا نیکان از مزایایی که دارند برخوردار شوند؛ و این که شریران بر اساس مقررات کلیسایی، بر حسب ماهیت تقصیرشان، چه در خلوت چه در ملاء عام، تنبیه و ملامت شوند؛ یا با محروم کردنشان از شرکت در مراسم عشاء ربانی، یا با طرد کردنشان از کلیسا برای همیشه. این نوع تصمیمات بیشتر در حوزه ی اختیارات خادمان مسئول امور عامه در کلیسا است.
در شوراهای ارشدیت بجاست که پاستورها ریاست جلسه را به عهده داشته باشند؛ یا اگر در کلیسا واحدی چند پاستور انجام وظیفه نمایند بهتر است هر یک به نوبت جلسات را بگردانند.
ولی در امور مهم تر کلیسا، مثل طرد نمودن یک شخص یا انتخاب و برکناری خادمان کلیسا، نباید هیچ تصمیمی بدون آگاهی و موافقت کلیسا اتخاذ گردد.
کلیساهای مخصوص باید کمک متقابل به هم کنند؛ و در نیل به هدف، از مشورت با یکدیگر غفلت نورزند.
هدف از این مشورت و نظرخواهی این است که کارها را طوری تنظیم نمایند که در مورد تعالیم و انضباط، آن گونه که امر الهی است، عمل نمایند.
بنابراین اموری که در این مقوله جای می گیرد باید با نظرخواهی متقابل درباره اش تصمیم بگیرند، تصمیماتی که برای همه کلیساهایی که با هم نظرخواهی می کنند قابل اجراست. بدین ترتیب، با این که هیچ کلیسای مخصوصی برای بقیه تکلیف معین نکرده و اعمال قدرت نمی کند مع هذا آنچه را که با هم تصمیم گرفته اند باید به اجرا بگذارند.
در این جلسات و گردهمایی ها کسانی که از میان ارشدان اصلی هر کلیسا انتخاب شده اند شرکت می کنند و مصوبات این جلسات برای همه ی کلیساهای مربوطه قابل اجرا است.
***
واعظ باید بخش هایی از کتاب آسمانی کانونیک canonical Scripture یا قانونی را انتخاب کرده و آنها را توضیح داده و تفسیر نماید و از رجوع به اپوکریف ها Apocrypha یا کتاب های مشکوک دینی خودداری کند. او نباید مطالب حاشیه ای در کتاب آسمانی را که به عنوان توضیح بر آن افزوده شده موضوع سخن قرار دهد، بلکه مطالبی را که در خود کتاب آسمانی، بخصوص انجیل، قید شده است. ورزیدگی واعظ در نحوه ی ارائه موضوع جهت بنای معنوی کلیسا اهمیت زیاد دارد.
واعظ باید دو کار را انجام دهد: نخست این که صحبتش صحیح و سالم باشد؛ یعنی در ارتباط با تعالیم مذهبی جنبه تقدس آن حفظ شده، منطقی بوده، و جهت بنای معنوی کلیسا کامل و مفید باشد؛ نه شیطانی، الحادی، تحریک آمیز، فاسد، افسانه آمیز، عجیب، یا ستیزه جویانه؛ همچنین در ارتباط با نحوه بیان، باید موقعیت و مکان را در نظر داشت و کلمات را طوری انتخاب نماید که واضح باشند و از لحاظ ظرافت مناسب موضوع، و نه استعاری، بیگانه، پیچیده و دور از ذهن. علاوه بر این، توضیحات و تفسیرها، بسط و کاربرد، و تمامی مقوله مورد بحث، به زبانی باشد که همه آن را بفهمند؛ باید تمامی اثبات ها و براهین با کمک گرفتن از استدلال ها، شواهد و نمونه های موجود در کتاب های آسمانی صورت گرفته، از حدود و ثغور و مفاهیم طبیعی که تعیین گردیده تجاوز نکنند.
دومین کاری که واعظ باید بکند کسب وقاری است که حرمت برانگیزد؛ نخست در سبک بیان، گزینش جمله ها، نحوه ی گفتار که جنبه ی معنوی را حفظ کرده، خالص، شایسته و ساده باشد و با فهم مردم جور درآید، و نه آنگونه که شعور آدمی می آموزد، یعنی تفنن گرایانه، با طمطراق جویانه که در آن شوکت و فخر - فروشی باشد، یا آن چنان سهل - انگارانه و دون که در شأن خادمان کلام الهی نیست. دوم این که باید به صورت و تنظیم نوسانات آن توجه کرده و از یکنواختی صدا پرهیز نمود؛ به علاوه حرکات بدن را هم باید با صوت، هماهنگ ساخت؛ یعنی بدن را قائم نگهداشته، سر را زیاد تکان نداد، و به این طرف و آن طرف دائم نچرخید. سرانجام در حرکت دادن دست ها باید وقار و توازن را حفظ کرد و مانند بازیگران و شمشیربازان زیاد تکانشان نداده و نجنبانید.
***
بچه ها در مدارس، ضمن دروس دیگر، باید جزوه های سوال و جواب دینی catechism را آموخته، آنها را فهمیده و حفظ نمایند؛ وقتی که این چنین تعلیم گرفتند باید خادم کلام الهی [کشیش] آنها را امتحان کرده و سپس اجازه دهد که در مراسم شام ربانی شرکت جویند.
***
ارشدها باید خانه ی هر شخصی را که عضو کلیساست بشناسند و خادم کلام الهی را از وضع هر کس با خبر کنند. شمّاسان باید به تهیدستان رسیده و رفع حاجت از آنان بکنند؛ این کار البته آسان نبوده و برای همیشه میسّر نیست.
***
در شورای ارشدان باید به آرای اکثریت تسلیم شد. در آن فقط امور مربوط به کلیسا باید رسیدگی شود. در درجه اول باید به آن اموری پرداخت که به هدایت عادی شورای همگانی مربوط می گردد، چیزهایی که که در رده ی دعاخوانی، آیین الهی، وعظ، مناجات، شعیره ها، ازدواج ها و مراسم تدفین است. سپس اموری که به سهو و خطا و اعمال ویژه هر کس ارتباط می یابد. بعد از همه اینها به آنچه مصلحت آمیز بود پرداخت و آن را در دفتری ثبت نمود.
***
در شورای ارشدان از کسی نباید گلایه و شکایت کرد، و موضوع چنانچه شورا آن را مقتضی بداند باید بی این که نام افراد برده شود مطرح شود.
در لغزش های کوچک و خصوصی باید طبق دستور مسیح، در انجیل متی باب هجدهم، عمل نمود.
جرایم بزرگ تر و عمومی باید توسط شورای ارشدان رسیدگی شود. از این گذشته باید جرایم عمومی را به چند دسته تقسیم کرد؛ نخست، جرایمی که در ملاعام صورت گرفته و تمامی کلیسا از آن آگاه است. دوم، جرایمی که در مکان عمومی انجام شده و کسان قلیلی از آن اطلاع دارند. سوم، جرایمی که از روی لجاجت و به قصد اهانت انجام پذیرفته اند. چهارم، جرایمی که شنیع اند و کیفرهای سخت مدنی برایش تعین شده است.
آنانی که از کلیسا طرد می شوند، اگر صاحب مقام یا مسئولیتی در کلیسا باشند، باید این مسئولیت نیز از آنها سلب شود. آنانی را هم که به علت جهل و یا مرض غیر قابل درمان برای عهده داری مقام روحانیت مناسب نباشند باید بر کنار کرد؛ همچنین روحانیانی را هم که به علت علیل شدن نتوانند از عهده آن مسئولیت برآیند، ولی به جای کسی که به سبب کبرسن و یا بیماری توان از دست داده باید بی این که سرزنشش کرد کس دیگری گمارده شود؛ علاوه بر آن حرکت مقام او را باید نگه داشت و مخارج تأمین معیشت او را با نظم و ترتیب شایسته متقبّل شد.
وقتی مسئله ی از دین برگشتگی کسی پیش می آید و در شورای ارشدان مطرح می شود، باید فوراً دو یا سه روحانی از کلیساهای همسایه را که صالح و آزموده و بر کنار از هر نوع سوء ظنی باشند فرا خواند و با مشورت آنان آن کس را باید موقتاً از حضور در مراسم مذهبی بازداشت تا بعد به وضع او رسیدگی کامل شود.
خیره سر را بعد از این که شورای ارشدان به او اخطار داد، چنانچه لغزشش زیاد بزرگ نباشد، باید موقتاً از شرکت در مراسم عشاء ربانی محروم ساخت؛ و اگر به سماجت خود ادامه داد باید به فکر طرد او از جامعه مومنان افتاد. در سه مراسم فصح متوالی باید در ملاعام موضوع او مطرح گردد. در فصح یکم اسم خاطی نباید برده شود، در فصح دوم اعلام شده و در یکی از روزهای هفته اسمش برده و در ضمن فرصتی هم برای امساک و دعا به او داده شود، در فصح سوم به او اخطار شود که حکم طرد برایش صادر خواهد شد که در فصح بعدی قابل اجرا خواهد بود، مگر آن که دلایل کافی در جهت خلاف آن به دست آید، بنابراین در چهارمین فصح باید حکم طرد او اعلام شود تا شاید در روز جزا روحش مورد مغفرت خدا قرار گیرد.
کسی که مرتکب لغزش های عظیم شده و با آبروی کلیسا بازی کرده به طوری که دادگاه برایش تنبیه شدیدی تعیین نموده، هر چند قول دهد که توبه نماید، مع هذا به سبب آن بازخواست و برای این که برائت از جرم صورت بگیرد، لازم است مدتی از شرکت در مراسم عشاء ربانی محرومش نمود؛ این محرومیت چند بار و چند مدت خواهد بود موضوعی است که شورای ارشدان باید درباره اش تصمیم بگیرد؛ بعد از آن است که اگر شخص توبه کرده باشد می توان برادرانه او را پذیرفت، ولی نه تا زمانی که علناً در مقابل کلیسا اظهار ندامت نکرده، کلیسایی که می توانسته با تصمیم خودش او را طرد و تکفیر کرده باشد.

پی نوشت ها :

*- Daniel Neal: The History of the Puritans;(London: T. Tegg and Son; 1837) vol. lll pp.491-2,494,496-8.

منبع: لوفان باومر، فرانکلین؛ (1913)، جریان های اصلی اندیشه غربی، کامبیز گوتن، تهران: حکمت، چاپ سوم.