نویسنده: ایگناتیوس لویولا
مترجم: کامبیز گوتن



 

اشاره:

جامعه ی عیسی The Society of Jesus، که به سال 1540 مورد تأیید رسمی پاپ قرار گرفته بود، قلب و روح رفرماسیون کاتولیک (یا ضدّ) پروتستان بود. تقریباً از همان آغاز کار، پیشوایان یسوعی به اهمیت تعلیم و تربیت جهت مبارزه با عقاید پروتستان و اشاعه دادن ایمان کاتولیک در سراسر جهان پی برده بودند. به موجب بخش چهارم از کتاب تشکیلات جامعه ی عیسی، نوشته ی بنیانگذار و نخستین سپهسالار جامعه ی عیسی، سن ایگناتیوس لویولا St.lgnatirs Loyola ( 1556- 1491)، مقرراتی کلی برای آموزشگاه ها و دانشگاه های یسوعی وضع شده بود تا بر اساس آن افراد عادی ( «غیر طلبه ها») و همچنین کشیش ها و میسیونرهای آینده تربیت گردند. نظامنامه ی درسی معروف یسوعی ها Ratio Studiorum که به سال 1599 توسط سپهسالار آکواویوا Aquaviva ابلاغ شده بود به عنوان راهنمای آموزش رسمی یسوعی تا سال 1773 که این جامعه منحل اعلام شد اعتبارش را حفظ نمود. در زمان صدور آن تقریباً بیش از 300 آموزشگاه یسوعی بوجود آمده و فعالیت می کرد.
***

تشکیلات جامعه ی عیسی، بخش 4

از آنجایی که هدف مستقیم جامعه ی عیسی کمک کردن به روح های اعضایش و همسایه می باشد تا به آن منظور نهایی که به خاطرش آفریده شده اند نایل آیند، و از آنجایی که علاوه بر برقرار ساختن یک سرمشق اخلاقی خوب، تعلیم و شیوه های ارائه آن جهت نیل به این منظور ضروری است، لذا، پس از استوار کردن شالوده ای درست برای ترک آرزوهای نفسانی و به خاطر پیشرفت لازم در تقوا و فضیلت برای آنانی که در دوره آزمایشی پذیرفته شده اند، آموزش ادبیات و نحوه استفاده از کتاب ها بررسی می شوند تا به شناخت بهتر خداوند و خدمت به او که آفریدگار و پروردگار ماست نایل آیند...
در جهت این هدف است که جامعه عیسی آموزشگاه ها و حتی دانشگاه هایی را تأسیس نموده تا دانشجویان در این دوره آزمایشی و مقدماتی که هنوز به عنوان اعضا قبول نشده اند تعالیم لازم را ببینند و از لحاظ معنوی و مقدماتی که هنوز به عنوان اعضا قبول نشده اند تعالیم لازم را ببینند و از لحاظ معنوی تقویت شوند. نخست به اموری که به آموزشگاه مربوط می شود می پردازیم و سپس به اموری که به دانشگاه ها ارتباط می یابد؛ بادا که حکمت الهی یاری مان دهد که به جلال خداوند خدمت کرده و از ستایش او غافل نمانیم.
***
علاوه بر ساکرامنت های [شعیره های ] اعتراف به گناه و آیین عشاء ربانی (که هر هشت روز یک بار آن را بجا خواهند آورد) و علاوه بر مراسم نیایش دسته جمعی روزانه، آنها روزی یک ساعت به قرائت دعای باکرده مقدس خواهند پرداخت، و دوبار در روز وجدان خویش را امتحان نموده و همراه با دعاهای دیگر که به هر یک از روزهای هفته اختصاص دارد آن ساعت ذکر شده را پر می کنند. آنها این کار را باید زیر نظر سرپرستان خود انجام دهند و مطیع آنان باشند، چندان که گویی مطیع مسیح اند...
از آنجایی که هدف از تعالیمی که در این جامعه آموزش داده می شود این است که به یاری بخشایش الهی آنچه برای روح های آنان و روح های همسایگانشان مفید است تعمیم داده شود، بنابراین، همین امر، میزان و معیار کلی و شخصی خواهد بود. بر اساس همین معیار باید تصمیم گرفته شود که مواد درسی چه باید باشند و تا کجا باید پیش رفت و کجا متوقف شد. این مواد درسی به طور کلی عبارتند از: ادبیات زبان های مختلف، منطق، فلسفه ی طبیعی و اخلاقی، متافیزیک، الهیات اسکولاستیک، و نیز الهیات «مثبت» (شرح B) هر دو با هم، و انجیل مقدس که این هدف را برآورده خواهد ساخت، و آنانی که در آموزشگاه ها تحصیل می کنند این رشته ها را دنبال خواهند نمود.
(شرح B) اگر در آموزشگاه وقت کافی جهت خواندن اندرزها، احکام، فرایض مقدس، و سایر کتاب های اخلاقی نباشد، دانشجویان پس از ترک آموزشگاه ها باید هر یک در خلوت، آنها را مطالعه کرده و زیر نظر سرپرستان به اتمام رسانند، به خصوص اگر پایه محکمی در فلسفه اسکولاستیک به دست آورده باشند...
آنها در هر رشته ای می باید تعالیمی را که مطمئن تر و پذیرفته شده تر باشد (شرح E) دنبال کنند، و نیز نویسندگانی را که آن را تعلیم می دهند؛ مسئولیت این کار به عهده ی مدیر آموزشگاه است (که از خط مشی تمامی جامعه ی عیسی برای تجلیل بیشتر مقام الهی پیروی می کند).
(شرح E) از کتاب های ادبی هیچ یک از بخش هایی که مخالف تقواست خوانده نشود. جامعه بقیه را باید به عنوان «غنایم مصریان» مورد استفاده قرار دهد. آثار مسیحیان، هر چند خوب باشند، چنانچه نویسنده بد باشد خوانده نشود، تا کسی احتمالاً گرایش به نویسنده پیدا نکند...
به پیشرفت طلبه های ما در ادبیات و اخلاقیات و همچنین دانشجویان غیر طلبه که در آموزشگاه های ما تحصیل می کنند باید توجه لازم کرد؛ تأسیس مدارس عمومل لااقل جهت تدریس علوم انسانی در هر جا که مناسب باشد کاری درست است. در خصوص علوم عالی باید احتیاجات محل را در نظر گرفت و همیشه مواظب بود که خداوند از ما راضی باشد...
***
از آنجایی که هدف جامعه ی عیسی و تلاش های آن کمک، به همسایگان است تا خدا را بشناسد و او را دوست بدارند و روحشان رستگاری یابد، و چون در اجرای این هدف رشته الهیات بهترین وسیله است، دانشگاه های جامعه روی این بخش آموزشی بیش از همه تکیه می کند، و با کمک استادان مجرب عمیقاً آنچه را که به تعالیم اسکولاستیک و کتب مقدس و حتی الهیات مثبت ربط می یابد مورد تحقیق قرار می دهد (ولی آن قسمت های شریعت را که موجب بروز اختلاف نظر می گردد مسکوت می گذارد).
و چون درس الهیات و کاربرد آن ( بخصوص در روزگار ما) لازمه اش شناخت ادبیات به زبان های لاتین، یونانی و عبری است استادان متبحّر در این موضوعات، و به تعداد کافی، استخدام خواهند شد. خوب است استادان زبان های دیگر، مثل زبان کلدانی، عربی و هندی، چنانچه برای هدف ذکر کرده لازم و مفید به نظر رسند نیز استخدام شوند...
به طور کلی (همان گونه که در اشاره به آموزشگاه ها گفته شد)، آن کتاب هایی باید مورد مطالعه قرار گیرند که دارای آموزه های قوی و سالم باشند. کتاب هایی که آموزه ها و یا نویسندگانشان مشکوک هستند نباید مورد استفاده واقع شوند. در هر دانشگاهی فهرستی از این کتاب ها را باید تهیه نمود. در الهیات، تورات و انجیل را باید درس داد و همچنین تعالیم اسکولاستیک سن توماس St. Thomas را، و در آن بخش الهیات که «مثبت» نام گرفته نویسنده هایی را باید انتخاب کرد که به نظر می رسند ما را در هدفمان یاری دهند...
در خصوص کتاب هایی کلاسیک لاتین و یونانی دانشگاه ها و همچنین آموزشگاه ها، باید، تا جاییکه امکان دارد، از خواندن آنها برای جوانان، که می تواند برای اخلاقیات پسندیده، مضر باشند، خودداری نمود ( شرح D)، مگر آن که واژه های قبیحه و موضوعات ناشایسته از آنها حذف گردیده باشد.
(شرح D) اگر بعضی از آنها را نتوان پاک و منزه ساخت، مثل نوشته های ترانس Terence، پس آنها را اصلاً نباید خواند؛ و الا روح ها را آلوده خواهد ساخت. در منطق و فلسفه طبیعی، فلسفه اخلاقی، و متافیزیک از تعالیم ارسطو پیروی باید نمود.

راسیو اشتودیورم Ratio Studiorum مربوط به سال 1599 مقررات برای استاد و معلم کتاب مقدس

1- توجه ویژه به معنی لفظی - او باید آگاه باشد که وظایفش ایجاب می کند که نوشته های مقدّس را با زهد و پارسایی، از روی آگاهی کامل، و جدی، به موجب معنی لفظی واقعی توضیح دهد، تا ایمان واقعی به خدا تقویت یافته و اخلاقیات سالمی برقرار گردد.
2- نسخه ی مجاز کتاب مقدس Vulagate. - یکی از وظایف او، بخصوص، این است که از نسخه ای که کلیسا آن را مجاز دانسته دفاع کند...
4- نوشته عبری و یونانی. - او نمونه هایی را از زبان عبری و یونانی خواهد آورد، چنانچه مقتضی باشد، ولی خیلی کوتاه؛ اما این کار را فقط در صورتی خواهد کرد که بشود برخی از تفاوت ها را در نسخه ی مجاز لاتین Vulagate با هم سازش داد، یا وقتی اصطلاحات زبان های دیگر به فهم مطلب کمک کند...
6- پیروی از تفسیرهای پاپ ها و شوراها. اگر مصوبات شرعی پاپها یا شوراها، بخصوص شوراهای عمومی، به معنای لفظی یک آیه اشارت دارد، او باید آن را پذیرفته و از آن دفاع کند؛ او نباید معانی لفظی دیگری را بیافزاید، مگر آن که ناگزیر بدان شود. اگر آنها، بر پایه عرف، معنی خاصی را به نیّت تقویت اصول ایمان اقامه کرده باشند، او باید این را به عنوان معنای مسلم، چه لفظی باشد یا که عرفانی، تعلیم دهد.
7- پیروی از جا پای اولیاء.- او باید با احترام جا پای پدران مقدس را دنبال نماید؛ اگر آنان را در مورد هر تفسیر و تعبیر لفظی یا استعاری موافق دید، به خصوص وقتی کلماتشان روشن باشد، و اگر به نکته ای در کتاب آسمانی یا عقیده ی دینی شدیداً مؤمن بودند، او باید راه خلاف پیش نگیرد، ولی اگر چنین توافقی را در میانشان نیافت در آن صورت باید عقیده ای را برگزیند که کلیسا طی سالیان دراز بدان گرایش داشته....

مقرّرات برای استاد الهیّات اسکولاستیک

1- وظیفه - او باید بداند که وظیفه اش این است که استدلال بجا و درست در هر جدلی را به ایمان راستین و زهد پیوند داده به طوری که اولی بخصوص در خدمت دومی باشد.
2- پیروی از سن توماس.- همه ی اعضای انجمن ما می باید در الهیات اسکولاستیک از تعالیم سن توماس پیروی کنند، و او را معلم ویژه ی خود بدانند؛ آنها باید تمام همّ خود را به کار برند تا شاگردانشان تا حد ممکن به او احترام نهند. ولی، آنها باید تشخیص دهند که نباید شاگردانشان را آن چنان وابسته او سازند که هرگز از حیطه ی نظریات او فراتر نروند، چه، آنانی هم که خود را مرید سن توماس می دانند گاهی در کار او اشکال می بینند. پس درست نیست که اعضای انجمن ما بیشتر از تومیست ها Thomists خود را وابسته سن توماس ببینند....
5- توجه به ایمان و عبودیت.- در تعلیم دادن، او می باید نخست به تقویت ایمان و افزایش عبودیت توجه ورزد. از همین رو موضوعاتی را که با تعابیر کلیسا سازگاری ندارد و با سنت های آن جور در نمی آید، و یا بنیان عبودیت واقعی را تضعیف می کند، نباید تدریس کند، و از مواردی که سن توماس بدانها اشاره مستقیم نکرده صرفنظر نماید.

مقررات برای استاد فلسفه

1- هدف. - از آنجایی که فنون و علوم طبیعی ذهن را برای الهیات آماده کرده و به معرفت کامل کمک نموده و کارساز است، معلم که می کوشد در همه ی چیزها جلال و حرمت خداوند را حفظ کند باید در تدریس خود علوم طبیعی و هنرها را چنان مورد استفاده قرار دهد که شاگردانش برای الهیات آمادگی یافته و در آنان شور و شوق شناخت پروردگارشان انگیخته شود.
2- ارسطو را تا چه حدّی دنبال باید کرد - در مورد موضوعات مهم، بهتر است از ارسطو جدا نشد، مگر نکته ای پیش بیاد که با تعالیم پذیرفته شده در دانشسرها در تضاد باشد؛ از این گذشته اگر با ایمان راستین در تعارض بوده و یا استدلال های این و یا آن فیلسوف بر خلاف ایمان باشد او باید سعی بلیغ به کار برد که آنها را به موجب حکم شورای لاته - دن Lateran Council نفی کرده و مردود شناسد.
3- نویسندگان مخالف مسیحیت.- او آثار مفسران ارسطویی را که با دین مسیحیت سازش ندارند بی این که دقت نموده و مطالب را دستچین کرده باشد قرائت نمی کند و مواظب خواهد بود که شاگردانش تحت تأثیر آنان قرار نگیرند.
4- اِبن رُشد Averroes. - به همین دلیل به بیراهه رفتن های ابن رُشد وقعی نمی گذارد ( قضاوتی که در مورد افراد دیگری مانند او هم صادق است)، و اگر احیاناً از او جمله ای یافت که قابل ذکر باشد، بی این که تجلیلی از او بکند چنین نشان دهد که آن را از منبع دیگری به دست آورده است...
5- و برای این که سال دوم درسی، کلاً به علوم طبیعی Physics اختصاص داده شود، در پایان سال اول باید بحث کاملی درباره ی علم اقامه شده و در این بحث مقدمات فیزیک و علوم طبیعی، مثل تقسیم بندی علوم، خواص اشیاء فرضیه ها، عملکردها، تحولات جنبی، و همچنین روش های گوناگون مطالعه علوم طبیعی و ریاضیات که ارسطو در کتاب دو اَنیما De anima ذکر شده است...
10- در سال دوم چه موادی باید تدریس یا حذف شود. - در سال دوم، کتاب های هشت گانه فیزیک (علوم طبیعی)، کتاب های دکوئلو De Coelo و کتاب اول دُجِنراسیونه De generatione را توضیح خواهد داد. در کتابهای هشت گانه فیزیک مطالب کتاب های 6 و 7 به اختصار بیان شده، و همچنین مطلب کتاب اول از قسمتی که به نظریات مردم باستان ربط می یابد. در کتاب هشتم، او نباید هیچ نوع جرّ و بحثی را درباره ی شمار موجودات غیر جسمانی یا درباره ی آزادی یا درباره ی بیکرانگی حرکت دهنده ی نخستین قبول کند، بلکه این مطالب در متافیزیک به بحث گذاشته شده، و آن هم به موجب نظریه ای که ارسطو در این خصوص دارد...

پی نوشت ها :

*- St. Ignatius and the Ratio Studiorum, edited by Edward A. Fitzpatrick. Copyright, 1933. M c Graw - Hill Book Co., Inc.,pp.49,51,64,68-70,81,100,106-7,155-6,160-1, 167-8,170.

منبع: لوفان باومر، فرانکلین؛ (1913)، جریان های اصلی اندیشه غربی، کامبیز گوتن، تهران: حکمت، چاپ سوم.