عشق و ایثار
منبع: راسخون
...ای غنچهها بشکفید که هزاران گلسرخ ایران زمین پرپر شدند.
...ای شکوفهها هویدا شوید که خون هزاران مروارید غلتان وطن عزیزمان را گلگون کرد.
ای بنفشهها شکوفا شوید که هزاران بلبل غزل خوان مورد اصابت گلوله های بعثیان مزدور و دشمنان خالق و مخلوق قرار گرفتند، و خون پاکشان کشور عزیزمان ایران را دوباره استقلال بخشید. و یکبار دیگر:
«از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سروِقدشان سرو خمیده
در سایهی گل بلبل از این غُصه خزیده
گل نیز چون من در غمشان جامه دریده»
.....ای اشک بریز. آنقدر بریز که سرچشمهات خشک گردد، تا شاید درد نهفته در دلهای مادران داغدار وطن مان را چاره ای کرده باشی.
...ای اشک بریز. آنقدر بریز که گرد غم را از قلبهای رنگِ اندوه گرفته مان بزُدایی. زیرا که هنوز از لاله های کفن شده، بوی خون میآید...بوی عشق...بوی ایثار.
...ای چرخ براستی که چقدر سنگدل و بی رحمی! به سنگدلی ضحاک. و به بیرحمی دژخیم!...
روانت شاد شاعرِ دلسوخته ی وطن استاد عارف قزوینی:
«چه کج رفتاریای چرخ
چه بدکرداریای چرخ
سرکین داریای چرخ
نه دین داری نه آئین داریای چرخ...»
....ای هفتاد و دو تن شهید راه حسین ( ع)، سری، از آرمگاه خویش بدر آرید و ببینید که چه سان جوانان، نوجوانان و حتی پیرمردان خطهی زرخیز ایران زمین، خط شما را دنبال و تا سرحد مقصود تعقیب مینمایند، و تا نیل به پیروزی کامل بر متجاوزین مزدور بی گانه رحم نمیکنند.
....ای تاریخ، شاهد این همه ایثارگری و جانبازیهای این عشاق جان بر کف باش، و به نسلهای آیندهی این مرز و بوم نشان بده که پدران و برادرانشان چگونه مردانه ایستادند و تا آخرین قطرهی خون خویش از ایران و از این دین و آئینشان و از اسلام عزیز، این هدیه گرانمایه ی پیغمبر بزرگوار (ص) دفاع نمودند...
«از دست عدو نالهی من از سرِ درد است
اندیشه هر آن کس کند از مرگ نه مرد است
جانبازی عشاق نه چون بازی نَرد است
مردی اگرت هست کنون وقت نبرد است....»
روانشان شاد و اجرشان نزد حضرت حق مأجور باد.
/ج
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}