نویسندگان: سالی براون، هلن هورن، کارولین ارلام، فیل ریس
مترجم: سعید خاکسار



 

مشاور راهنمای مؤثر بودن برای کلاس

از میان تمام جنبه‌های کاری یک آموزگار مدرسه ی راهنمایی، این می‌تواند بیش‌ترین ارزش را دارا باشد. شما می‌توانید هردانش آموز را به عنوان یک فرد مستقل بشناسید، و آن‌ها ممکن است با شما در سطحی بسیار انسانی‌تر از آموزگاران دروس خود رابطه برقرار کنند. مدارس، ‌در میزان تأکیدی که بر نقش معنوی مشاور راهنمای کلاس می‌گذارند، با هم تفاوت دارند؛ اما در اغلب موارد از شما انتظار خواهد رفت که به خوبی با کلاس خود آشنا شوید و پیشرفت آن‌ها را در هر سطحی دنبال کنید.
1- با دانش آموزان خود به عنوان افراد مستقل آشنا شوید. هر چه سریع‌تر نام آن‌ها را یاد بگیرید. هر روز با بعضی از دانش آموزان در مورد برخی از مسایل زندگی خود در مدرسه یا خانه صحبت کنید. سعی نکنید همیشه با قابل دسترس‌ترین دانش آموزان کلاس صحبت کنید. بکوشید تا تمام کلاس را در فعالیت‌ها در گیر سازید.
2- از شرح دانش آموزان کلاس خود مجموعه ای را به وجود آورید. این کار را خود دانش آموزان می‌توانند انجام بدهند؛ که می‌تواند برای مثال، شامل سرگرمی‌ها، خوراکی‌های مورد علاقه، محبوب‌ترین موسیقی، موفقیت‌های ورزشی و غیره باشد. سعی کنید راهی بیابید تا پی ببرید نسبت به چه چیزی حساسیت دارند.
3- برای آن‌ها نه تنها یک آموزگار بلکه یک حامی باشید. دانش آموزان کلاس را متوجه کنید که همواره پشتیبان آن‌ها هستید. این بدان معنا است که شما نیز به نوبه خود از آن‌ها انتظار دارید هنگامی که به کمک نیاز دارند به شمار مراجعه کنند. این آمادگی را داشته باشد که اگر آن‌ها لازم بدانند بعضی از مسایل شخصی یا خانوادگی خود را که احتمال دارد در زندگی آن‌ها تأثیر گذار باشد برای یک نفر بیان کنند، شما همان فرد مورد نظر آن‌ها باشید.
4- رفتار اجتماعی نیکو را تحسین کنید. هر چند، چنین رفتاری هر آموزگار و دانش آموزی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، اما اغلب مواقع این مشاور راهنما است که بر اطوارها و رفتارهای کلی نظارت دارد. در آنها «روحیه یتیمی»ایجاد کنید واین احساس را در آنهاالقا نمایید که «ما دارای بهترین کلاس هستیم».
5- قابل دسترس باشید. زمانی را برای صحبت کردن با کلاس در نظر بگیرید. مدام مشغول امور اداری یا آماده شدن برای کلاس بعدی نباشید.
6- برای آن‌ها میانجی گری کنید! وقتی دانش آموزان کلاس شما با همکارانتان مشکل پیدا می‌کنند،‌ پیشنهاد شما برای کمک به آن‌ها «نا همواری‌ها را هموار می‌کند».اغلب مواقع شما قادر خواهید بود مشکلاتی را که بعضی از دانش آموزان با آن‌ها مواجه هستند و همکارانتان نسبت به آن‌ها آگاهی ندارند برای آن‌ها بیان کنید.
7- در اوقات خلوت کلاس برای دانش آموزان تکالیف مختصری که موجب همکاری دانش آموزان در ترکیب‌های متفاوت می‌شود، در نظر بگیرد. این عمل از تقسیم شدن کلاس به گروه‌هایی که همیشه باهم کار می‌کنند، جلوگیری می‌نماید.
8- در صورت امکان در کلاس‌های خود ایجاد غرور کنید. تهیه (و یا تشویق دانش آموزان به تهیه) پوستر و گیاهان گلدانی می‌تواند در کلاس غرور خاصی ایجاد کند.
9- به جزییات توجه داشته باشید. بعضی از دانش آ موزان خوششان می‌آید که شما تاریخ تولد آن‌ها را بدانید و یا به کمک‌های آن‌ها به مدرسه و یا کار درخشان یا موفقیت‌های ورزشی آن‌ها اشاره کنید.
10- تفاوت میان افراد را شناسایی کنید. شما می‌توانید با دانش‌‌ آموزان رفتار برابری داشته باشید بدون این که برخوردتان با آن‌ها یکسان باشد. سعی کنید هر دانش آموزی از زمان و توجه یکسانی برخوردار شود، اما به دانش آموزان آرام، صرف بی آزار بودنشان، کم اعتنایی نکنید.

جلب دانش آموزان به حرف زدن با شما

وقتی دانش آموزان با شما صحبت می‌کنند، شش دانگ حواس آن‌ها متوجه شما است. هر چه آن‌ها را بیشتر به صحبت کردن وادارید، چیزهای بیشتری یاد می‌گیرند.
1- با ذکر نام هر دانش آموز از او بخواهید سؤالاتی مطرح کند. به آن‌ها فرصت دهید تا پیرامون سؤالات خود توضیحات بیشتری بدهند، تا علاقه ی همه کلاس نسبت به پاسخ‌ها برانگیخته شود.
2- از سؤالاتی که دانش آموزان مطرح می‌کنند نهایت استفاده را ببرید. از کلاس بپرسید آیا کسی این تمایل یا توانایی را دارد که جواب سؤال دانش آموز دیگر را بدهد. تا جایی که می‌توانید داوطلبان را تشویق به پاسخ دادن بکنید.
3- پاسخ‌های نادرست دانش آموزان را «تحقیر» نکنید. با ملایمت اعلام کنید که پاسخ‌ها هنوز کامل نیستند و نظر سایرین را جویا شوید.
4- سؤالات خود را به شیوه ای جذاب مطرح کنید. طوری وانمود کنید که گویی خودتان هم هنوز پاسخ را نمی‌دانید. با پرسیدن سؤالات راهنما که در رساندن آن‌ها به جواب صحیح کمک می‌کند، پاسخ‌ها را از دهان خود دانش آموزان بیرون بکشید.
5- دانش آموزان را تشویق کنید از خود سؤالاتی مطرح کنند. کمک کنید تا دانش آموزان سؤالاتی را که کلاس باید مطرح کند از خودشان بسازند. اگر سؤالات برخاسته از کلاس باشند، دانش آموزان بیشتری علاقه‌مند به پاسخ آن‌ها خواهند بود.
6- همیشه به عنوان یک شاهد کارشناس در دسترس باشید. برای آن‌ها فرصت‌های یک به یک ایجاد کنید تا هر دانش آموزی بتواند نزد شما بیاید و از شما هر سؤالی را بپرسد و یا هرچه را می‌خواهد به شما بگوید. از آنچه از شما می‌پرسند به شما می‌گویند به عنوان دستور کاری برای بحث‌ها یا فعالیت‌های جلسات بعدی استفاده کنید.
7- خود را فردی قلمداد کنید که قادر به یافتن کسی است که پاسخ درست را می‌داند. برای آن‌ها روشن کنید که آن‌ها می‌توانند هر سؤالی را از شما بپرسند (یا هر چیزی را به شما بگویند)، ولی از شما انتظار نداشته باشند تمام پاسخ‌ها را بدانید، اما می‌توانید کسی را پیدا کنید که بداند.
8- به دانش آموزان اجازه دهید به بعضی از قسمت‌های دنیای شما وارد شوند. هر از گاهی در مورد چیزهای قابل ذکر زندگی خود با کلاس صحبت کنید تا دانش آموزان متوجه شوند که شما هم مثل همه دارای احساست و عواطف هستید. اما در مورد داستان‌های شخصی خود احتیاط کنید؛ چرا که کسالت آور شدن بسیار آسان است.
9- سؤالات مسخره را قبول کنید. وقتی دانش آموزان سؤالات مسخره ای مطرح می‌کنند یا مطالب مسخره ای می‌گویند، آن‌ها را سؤالات یا نظراتی کاملاً معقول و منطقی تلقی کنید، و سایر دانش آموزان را ترغیب به ارائه سؤالات یا نظرات خود در آن زمینه بکنید.
10- همه را درگیر کنید. دانش آموزانی را که سؤالی نمی‌پرسند یا نظری نمی‌دهند شناسایی کنید و بکوشید مثلاً با دادن مسؤولیت رهبری یک گروه بحث به آن‌ها، آن‌ها را در بحث پیرامون موضوعی که از یک سؤال قبلاً پرسیده شده برخاسته است، درگیر سازید.

کمک به دانش آموزان فاقد اعتماد به نفس

داشتن اعتماد به نفس برای هر کسی (ازجمله برای خود ما) مهم است. با طبیعتی که انسان دارد همیشه (گاهی به دلایل پیچیده) تعدادی دانش آموز وجود دارند که خودشان را دست کم می‌گیرند. تصور نکنید که شما می‌توانید به تنهایی تمام مشکلات دنیا را رفع کنید! شما خودتان به اندازه کافی مشکل دارید. شاید بهتر باشد حواس خود را متوجه تدریس و جان سالم به در بردن از مراحل اولیه بکنید! البته در زیر توصیه‌هایی برای کنار آمدن با دانش آموزانی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند، آمده است.
1- موفقیت‌های آن‌ها را بزرگ جلوه دهید. به خود خاطر نشان کنید که خود باوری معمولاً از طریق موفقیت به وجود می‌آید. سعی کنید به دانش آموزانی که مشکل اعتماد به نفس دارند، حتماً تکالیفی داده شود که به راحتی از انجام آن‌ها برآیند. اگر قبل از ورود به یک مرحله جدید، یک مسأله را به چند تکلیف مهار شدنی‌تر تبدیل کنید، کار آسان‌تر خواهد شد.
2- وقتی از خود بازخورد نشان می‌دهید، متوجه حساسیت‌ها باشید. در موقع نشان دادن بازخورد از خود، نهایت دقت را نسبت به دانش آموزانی که ممکن است به خاطر مشکل اعتماد به نفس خود حساس باشند، نشان دهید. از به‌کارگیری «زبان قاطعانه ی» منفی شامل عباراتی چون «قانع کننده نیست یا اشتباه است» بپرهیزید.
3- کمک کنید دانش آموزان توانایی‌های خود را شناسایی کنند. با ذکر کارهایی که میدانید توانایی انجامشان را دارند، و در صورت امکان ارائه شواهدی که آن‌ها را نسبت به موفقیت‌هایشان متقاعد می‌سازد، به دانش آموزانی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند کمک کنید.
4- به دانش آموزان کمک کنید نقاط ضعف خود را بپذیرند. دانش آموزان را تشویق کنید نقاط ضعف خود را، توانایی‌های هنوز توسعه نیافته خود تلقی کنند. به آن‌ها یاری دهید باور کنند که اگر هنوز از عهده ی کاری بر نمی‌آیند بدان معنا نیست که هرگز از عهده ی آن برنخواهند آمد.
5- نشان دهید که نقاط ضعف واقعاً فرصت‌هایی برای رشد هستند. به دانش آموزان القا کنید که نقاط ضعف خود را بیشتر به عنوان فرصت تلقی کنند تا تهدید. به آن‌ها نشان دهید که واقف بودن به یک ضعف، خود یک توانایی و دلیلی برای اعتماد به نفس مثبت است.
6- القا کنید که کمبود اعتماد به نفس بخشی از زندگی طبیعی هر انسانی است. به دانش آموزان خاطر نشان سازید که اکثر مردم از یک دوران اعتماد به نفس پایین به عنوان بخشی کاملاً طبیعی و نرمال از رشد و تکامل، عبور می‌کنند. در صورت امکان، از احساسات و طرز برخورد خودتان در هنگام عبور از این دوره برای آن‌ها مثال بیاورید.
7- به دانش آموزان کمک کنید کشف کنند چه چیزی در آن‌ها احساس خوبی ایجاد می‌کند. با دانش آموزان یک تمرین گروهی انجام دهید و از آن‌ها بپرسید چه چیزهایی در آن‌ها احساس خوبی به وجود می‌آورد. ممکن است برخی از دانش آموزان عوامل مثبتی را در مرود خودشان کشف کنند که قبلاً راجع به آن‌ها فکر نکرده باشند.
8- به دانش آموزان کمک کنید احساسات خود را با دیگران در میان بگذارند. دانش آموزان را تشویق کنید دیگران را از احساسات خود (یاد دست کم برخی از آن‌ها) مطلع کنند. این کار را باید با ظرافت و تدبیر انجام داد. مثلاً در کنار کلاس یک «طناب شستشو دهنده احساسات» آویزان کنید تا دانش آموزان بتوانند با آویزان کردن یک ورقه کاغذ از آن، بگویند که امروز چه احساسی دارند و چرا.
9- تکالیفی طراحی کنید که دانش آموزان بتوانند در آن‌ها موفق بشوند. ذخیره ای از تکالیف کوتاه مفید و پیش پا افتاده، جهت ارائه به دانش آموزانی که احتیاج به تقویت اعتماد به نفس دارند، در دسترس داشته باشید. تکالیفی که میدانید از پس آن‌ها بر می‌آیند، و سایرین نیز متوجه تأثیر و سودمندی آن‌ها می‌شوند.
10- احساسات خود را فراموش نکنید. اعتماد به نفس خود، و عوامل و شرایط مؤثر در آن را زیر نظر بگیرید. ما هرگز از آموختن این افکار و عواطف خودمان چگونه عمل می‌کنند دست بر نمی‌داریم.

کنار آمدن با دانش آموزان حساس

انسان موجودی احساسی است. زمانی که ما به یک آموزگار تبدیل می‌شویم تا حدودی در کنترل کردن احساسات خود تجربه کسب کرده‌ایم. البته، دانش آموزان همچنان به رویارویی با احساساتی که کما بیش برای آن‌ها تازگی دارد ادامه می‌دهند. آنچه در زیر می‌آید برخی راه‌هایی است که می‌توانیم توسط آن‌ها به دانش آموزانی که از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند کمک کنیم.
1- احساس را بپذیرید. سعی نکنید دانش آموز را وادار کنید که «زود حواس خودش را جمع کند!» ممکن است گاهی اوقات به قدری افکار دانش آموزان درگیر مسایل بیرون از کلاس باشد که نتوانند چیزی بیاموزند. نسبت به این موضوع حساس باشید و کمتر به آن‌ها فشار وارد سازید، و یا سعی کنید به آن‌ها کمک کنید.
2- ببینید احساسی بودن آن‌ها از کجا سرچشمه می‌گیرد. با ملایمت و دقت اطلاعاتی راجع به منشأ احساسات قوی آن‌ها جمع آوری کنید. غالباً، اولین توضیحاتی که درباره علت آن داده می‌شود فاصله زیادی از علت اصلی دارد. گاهی اوقات خمیازه کشیدن و عدم تمرکز می‌تواند نشانه ای باشد از آشفتگی و فشار درونی آن‌ها، نه کسالت از آنچه به آن‌ها درس می‌دهید.
3- به دانش آموزان کمک کنید احساسات خود را بیان کنند. دانش آموزان را تشویق کنید توضیح دهند چه احساسی دارند و چرا. بدون این که از همان ابتدا از خود واکنش قضاوتی نشان دهید، از آن‌ها سؤالاتی بپرسید که در فاش کردن احساساتشان به آن‌ها کمک کند.
4- در دانش آموزانی که تحت تأثیر عواطف خود قرار گرفته‌اند احساس بیزاری ایجاد نکنید. سعی کنید از منزوی شدن دانش آموزی که در حال تجربه یک احساس قوی است، جلوگیری کنید. آن‌ها را یاری دهید متوجه شوند که احساسات یک بخش کاملاً طبیعی از زندگی است و داشتن عواطف مایه هیچ گونه ضعف یا سرافکندگی نمی‌شود.
5- به دانش آموزان کمک کنید منشأ احساسات خود را شناسایی کنند. وقتی احساس مورد نظر عصبانیت باشد، به دانش آموزان کمک کنید دلایل اصلی چنین احساسی را ریشه یابی کنند. در اغلب مواقع، ‌وقتی این دلایل برای فرد دیگری بیان شوند، ‌این احساس به طرز چشمگیری تسلی می‌یابد.
6- به دانش موزان کمک کنید این را درک کنند که احساسات عادی هستند. در شرایط «عادی»، صراحتاً راجع به طبیعت انسان در داشتن عواطف و احساسات صحبت کنید. برای دانش آموزان شرح دهید که چه قدر اولین تجربه قوی عاطفی و احساسی می‌تواند از حد فهم آن‌ها خارج باشد، لیکن تجربه بعدی به آن‌ها کمک می‌کند برای خود استراتژی‌های مفیدی دست و پا کنند.
7- این کار را به تنهایی انجام ندهید. انتظار نداشته باشید به تنهایی از پس تمام موقعیت‌های احساسی برآیید. ببینید کدام یک از همکاران شما در کنار آمدن با چنین موقعیت‌هایی تجربه دارند و در صورت امکان، از آن‌ها کمک بگیرید.
8- اگر لازم باشد از کارشناس کمک بگیرید. مواظب آن دسته از مشکلات عاطفی باشید که نیازمند به کارشناس هستند. وقتی دنبال چنین کارشناسی می‌گردید مراقب باشید احساس بدنامی ایجاد نشود. در اکثر مواقع، این یک فرد باهوش و حساس است که موقتاً خود را در بند احساسات بیش از حد گرفتار می‌کند.
9- احساس ضعف را کاهش دهید. هر کاری از دستتان برمی‌آید انجام دهید تا احساس «متفاوت» بودن یک دانش آموز بیش از حد عاطفی را کاهش دهید. غالباً احساس بیزاری کردن رنج‌آورترین قسمت از یک رویداد عاطفی است.
10- نشان دهید که شما نیز انسان هستید. اگر مفید باشد، احساسات، عواطف و راه‌هایی کنار آمدن با تغییرات حالتی خود را با آن‌ها در میان بگذارید. از قوه تشخیص خود استفاده کنید تا تصمیم بگیرد کدام بخش از تجربیات خودتان می‌توان برای استفاده دانش آموزان مفید واقع شود.
منبع: براون، سالی و همکاران، ( 1387)، مهارتهای مهم تعلیم و تعلم، سعید خاکسار، تهران، نشر موزون، چاپ دوم.