برخی نامه های امام مهدی علیه السلام
اسحق بن یعقوب می گوید: در مورد برخی از مسائل که برای من به صورت مشکل باقی مانده بود از جناب محمد بن عثمان عمری، رحمه الله علیه، خواهش کردم که نامه و عریضه ام را تقدیم پیشگاه مقدسه حضرت بقیةالله امام زمان(ع)
نویسنده: آیت الله محمد خادمی شیرازی
1- توثیق محمد بن عثمان عمری (توقیع مبارک حضرت ولی عصر(روحی له الفداء) در تأیید محمّد بن عثمان عمری)
عن اسحق بن یعقوب، قال سألت محمد بن عثمان العمری رحمه الله ان یوصل لی کتاباً قد سألت فیه عن مسائل اشکلت علی فوقع التوقیع بخط مولانا صاحب الدار: «و اما محمد بن عثمان العمری رضی الله عنه و عن ابیه من قبل، فانه ثقتی و کتابه کتابی».(1)اسحق بن یعقوب می گوید: در مورد برخی از مسائل که برای من به صورت مشکل باقی مانده بود از جناب محمد بن عثمان عمری، رحمه الله علیه، خواهش کردم که نامه و عریضه ام را تقدیم پیشگاه مقدسه حضرت بقیةالله امام زمان(ع) بنماید. سپس فرمانی به خط مولای عزیزمان حضرت صاحب الزمان(ع) به دست من رسید و طی آن فرموده بودند: «محمد بن عثمان - که خداوند از او و پدرش راضی باد - مورد اعتماد من و نامه او نامه من است.» (یعنی هرچه او جواب دهد، جواب من است.)
2- تکذیب مدعی امامت (توقیع مبارک اما زمان(ع) در ارتباط با «شلمغانی» مطرود)
عن ابی الحسن محمد بن احمد بن داود القمی، قال وجدت بخط احمد بن ابراهیم النوبختی املاء ابی القاسم الحسین بن روح، رضی الله عنه، علی ظهر کتاب فیه جوابات و مسائل انفذت من قم یسأل عنها، هل هی جوابات الفقیه علیه السلام او جوابات محمد بن علی الشلمغانی لانه حکی عنه انه قال هذه المسائل انا اجبت عنها فکتب الیهم علی ظهر کتابهم:محمد بن داوود قمی می گوید: نامه ای به خط احمد بن ابراهیم و املای حسین بن روح، رضوان الله علیه، دیدم که در آن پاره ای از مسایل واصله از قم و جواب آنها نوشته شده بود. به طوری که گفته می شد شخصی به نام محمد بن شلمغانی ادعا می نمود که مسایل مزبور را وی پاسخ گفته است. در مورد اینکه جواب مسائل یاد شده از ناحیه مقدّسه ی امام عصر، عجل الله تعالی فرجه الشریف، می باشد و یا از طرف شلمغانی، استعلام نمودند و در نتیجه این توقیع در تکذیب و ردّ گفتار شلمغانی، لعنة الله علیه، صادر شد:
بسم الله الرحمن الرحیم
قد وقفنا علی هذه الرقعة و ما تضمنته فجمیعه جوابنا و لا مدخل للمخذول الضال المضل المعروف بالعزاقری لعنه الله فی حرف منه و قد کانت اشیاء خرجت الیکم علی یدی احمد بن هلال و غیره من نظرائه و کان من ارتدادهم عن الاسلام مثل ما کان من هذا علیهم لعنةالله و غضبه، فاستثبت قدیماً فی ذلک.
فخرج الجواب الا من استثبت فانه لاضرر فی خروج ما خرج علی ایدیهم و ان ذلک صحیح.
و روی قدیماً عن بعض العلماء علیهم السلام و الصلوة انه سئل عن مثل هذا بعینه فی بعض من غضب الله علیه و قال علیه السلام:
العلم علمنا و لا شیء علیکم من کفر من کفر فما صح لکم مما خرج علی یده بروایة غیر من الثقات رحمهم الله، فاحمدوا الله و اقبلوه و ما شککتم فیه اولم یخرج الیکم فی ذلک الا علی یده فردوه الینا لنصححه او نبطله، و الله تقدست اسماؤه و جل ثناؤه ولی توفیقکم و حسیبنا فی امورنا کلها و نعم الوکیل.(2)
به نام خداوند بخشاینده مهربان
این نامه و آنچه در آن بیان شده است به نظر ما رسید. تمام پاسخهایی که طیّ نامه مزبور داده شده از ماست و آن گمراه مخذول (محمّد بن علی شلمغانی) معروف به عزاقری، لعنة الله علیه، کوچکترین دخالتی در آن نداشته است. در گذشته نیز مشابه و مانند ادّعای این شخص، ادّعایی توسّط احمد بن هلال و امثال او شده که خود نمودار ارتداد این افراد از اسلام است. لعنت و غضب خداوند بر همه آنها باد. می خواستم این حقیقت قبلاً بر من روشن شود. حقیقت علم نزد ماست و اگر کسی کافر شود، کفر او به شما ضرری نخواهد داشت. در مورد مطالبی که به وسیله افراد موثّق غیر از او (شلمغانی و امثال او) به شما می رسد خدای را سپاسگزار باشید و از آن شخص امین قبول نمایید و اگر در مواردی نسبت به اعتبار آنچه نقل می شود و یا اینکه به وسیله افراد غیر موثّق به دست شما می رسد شکّ دارید، برای ما بفرستید تا مطالب آن را برای شما تصحیح یا باطل کنیم. خداوند بزرگ ولیّ شما و کفایت کننده همه امور ما و بهترین وکیل است.
-در خصوص عبارت «فاستثبتت قدیماً فی ذلک» (می خواستم این حقیقت قبلاً بر من روشن شود) علامه مجلسی(ره) فرموده اند که ممکن است باقیمانده سؤال قبلی باشد و یا اینکه سؤال دیگری باشد که اول آن افتاده است. پاسخ واصل از پیشگاه مقدّس امام عصر، ارواحنا له الفداء، بدین صورت شرف صدور یافت.
«هر کس تحقیق کند (واقع ما را درک کند) دیگر این قبیل مطالب ضرری به او نخواهد داشت.»
و از برخی ائمه معصومین، سلام الله علیهم اجمعین، نیز نظیر این ماجرا در مورد افرادی که مورد غضب الهی واقع شده اند، عیناً نقل شده است.
پی نوشت ها :
1-کلمة الامام المهدی(ع)، ص 536.
2-بحارالانوار، ج 53، ص 150.
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}