پرونده ذخایر شاه در خارج در حوزه‌های وسیع و گوناگونی گسترده بود از جمله نقدینه‌های سپرده، کشتی‌های نفتکش، ملک و زمین که از بزرگترین رقم دارایی‌های او وپدرش بود. در همین رابطه است که وقتی او می‌گوید «من همه دارایی‌های شخصی‌ام را بخشیده‌ام یا دست کم 90% آن را» تا حدی حقیقت را می‌گوید. در سال 1961 (1340ه.ش) که بنیاد پهلوی تاسیس یافت شاه مبلغی معادل 135 ملیون دلار از دارایی‌های خود در داخل ایران را در اختیار این بنیاد گذاشت که شامل سود کشتی‌های نفتکش، هتل‌ها، عوارض یک پل و تاسیس چند پرورشگاه یتیمان می‌شد. سود سالیانه شاه از پرونده‌های دارایی‌های داخل کشور مشخص نیست. بودجه‌ای که دولت سالیانه برای مخارج دربار (شامل1500کارمند و کارگر) در اختیار شاه می‌گذارد معادل 15 میلیون دلار است. سبک زندگی او اکنون که پا به سن گذاشته است اگر چه دیگر آنچنان پر عیش و نوش و زرق و برق نیست اما به هر صورت بسیار راحت تر و لوکس تر از همه عمر پدرش است. اهمیت پول را برای شاه می‌توان از دقت و وسواسی که او برای ثروت خصوصی خود دارد سنجید. مثالی برای این سنجش قابل توجه است: با وجود اینکه محمدرضا پهلوی تمام عمر عاشق بازی پوکر بوده است اخیرا پس از اینکه در یک شب حدود 700000پوند باخت این بازی را کنار گذاشت و اکنون فقط به بازی بریج اکتفا می‌کند. میلیاردری که بازی مورد علاقه‌اش را کنار می‌گذارد نشان می‌دهد که قمار باز درون او تحت کنترل مرد محتاط درون اوست.(1)

شاه یکی از متمول ترین مردان جهان است. تمام کارشناسان مالی در این خصوص متفق القولند. خواه این کارشناسان ایرانی باشند یا خارجی. شاه مبالغ زیاد خرجٍ دادن تحفه می کند و در بخشش ید طولایی دارد. معهذا قسمت عمده ثروت شاه از انظار پنهان است مثلا زمین هایی که متعلق به اوست. بقیه ثروت شاه در بانک های سوییس است. از بعضی محافل محرمانه بانک ثروت شاه به یک میلیارد دلار تخمین زده می شود. بدیهی است نمی توان رقم واقعی را ارائه کرد زیرا پیچیدگی انواع ثروت تخمین ارقام حقیقی را غیر ممکن می سازد. شاه شخصا اموال خود را نظارت می کند و با کمک شخص واردی که نامش بهبهانیان است و کفیل وزارت دربار می باشد کارهای مالی و خصوصی خود را اداره می نماید. ولی او شخص فوق العاده سخت و محتاطی می باشد. می گویند پس از اینکه هتل هیلتون به کار افتاد او غالبا از آنجا عبور می کند تا ببیند پنجره اطاق ها روشن هستند یا نه. یعنی تمام اطاق ها اشغال است یا نه. یا بداند سرمایه گذاری که شده خوب جریان دارد یا نه. ممکن است این موضوع نا صحیح باشد اما امر محقق آن است که اسراری دارایی پهلوی یا پهلوی ها را احاطه کرده است
شاه اسما در 1958 بنیاد پهلوی را تاسیس کرد و مثلا رسما آنچه داشت به این بنیاد منتقل کرد به استثنای اراضی اولین انتقالی که علنی شد به ارزش 133میلیون دلار بود.جزئیات سهام آن به قرار ذیل است: سهامLa Persian Gulf Shipping Co، بانک توسعه و تعاونی های روستایی، سهام انتشارات سلطنتی، شرکت بیمه ملی،کارخانه قهستان، کارخانجات سیمان فارس و خوزستان، چندین باب هتل رستوران و نایت کلوب منجمله کلبه و هتل دربند که در آن محل جنجال بین ثریا و شاه پیش آمد که عشرتکده بود، بانک عمران نیز یکی از انتقالات به بنیاد پهلوی بود که رئیس آن شریف امامی بود. این بانک هیچ گاه اطلاعات مالی را علنی نمی کرد در صورت ظاهر کاملا مستقل عمل می کرد ولی می گویند شاه آن را تحت نظارت خود داشت و مالک حقیقی آن است.(2)

روزنامه نیویورک تایمز در شماره مورخ 10 ژانویه 1979 خود با استناد به گفته منابع بانکی جهان ادعا کرد که « فقط اوراق بهادار متعلق به شاه بیش از یک میلیارد دلار قیمت دارد و نیز مبلغی بین 2تا4 میلیارد دلار تنها در طول دو سال آخرحکومت شاه از سوی خانواده سلطنتی ایران به امریکا منتقل شده است..» طبق شایعات موجود مهمترین بخش از ثروت شاه را بنیاد پهلوی تشکیل می داد که این بنیاد کلا در تیول او قرار داشت وگزارشی نیز که در پاییز سال 1978 (1357) از سوی مخالفین رژیم انتشار یافت نشان می داد که بنیاد پهلوی و خانواده شاه جزء سهامداران عمده اکثر موسسات و شرکت های موجود در ایران بودند.(3)
منابع :
1 - مصاحبه با شاه ، مارگارت لاینگ ، اردشیر روشنگر، نشر البرز ، تهران ، 1371 ص 6 و 7
2 - صعود محمدرضا شاه به قدرت یا شکوفایی دیکتاتوری ، دکتر شمس الدین امیر علائی، کتابفروشی دهخدا،1361
3 - سقوط شاه، فریدون هویدا ، ترجمه ح.ا.مهران ، انتشارات اطلاعات ، تهران ، چاپ اول ، 1365، ص 146

منبع مقاله :آرشیو موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی