نویسنده:کسری کریمی طار




 
DRIVER
SAN FRANCISCO
اگر از بازیبازهای قدیمی بخواهید، بازی های مورد علاقه خود را نام ببرند مطمئناً در فهرست آن ها نام اثر تحسین شده است.استدیو Reflection یعنی Driver به چشم می خورد.Driver نه تنها به عنوان یکی از بزرگ ترین عناوین صنعت بازی شناخته می شود؛ بلکه از محبوبیت فوق العاده ای در کشورمان برخوردار است و به جرات می توان آن را در بین 5 بازی مورد علاقه بازیبازهای ایرانی قرار داد.پیش از این سری GTA به سلطان بازی های گردش آزاد تبدیل شود (از عرضه GTA3 به بعد)این Driver بود که بهترین سری گردش آزاد شناخته می شود.متاسفانه پس از اثر فاجعه باری چون Driver 3 این سری رو به زوال رفت و تا به امروز هیچ یک از آثار این مجموعه نتوانسته حتی به دو قسمت اول نزدیک شود.یکی از ویژگی های بارز سازندگان این سری تسلیم نشدن آن هاست و استدیو Reflections بار دیگر عزم خود را جزم کرده تا با Driver:san Francisco به روزهای اوج بازگردد.هرچند تقریبا ناممکن است که مجموعه Driver بتواند موفقیت دو قسمت اول را تکرار کند؛ اما سازندگان همه سعی خود را کرده اند تا SF همان چیزی باشد که قرار بود در Driver 3 تجربه کنیم.
پس از قسمت سوم این اولین بار است که بار دیگر شاهد حضور شخصیت اصلی سری جان تانر (Jhon Tanner)هستیم.البته تانر تنها نیست زیرا دشمن همیشگی وی یعنی چارلز جریکو (Chrlses Jericho)هم به SF برگشته تا این دو بار دیگر در مقابل هم قرار بگیرند.داستان بازی چندین ماه پس از D3 به وقوع می پیوندد.اگر به یاد داشته باشید در پایان قسمت سوم تاتر و جریکو هر دو مجروح به بیمارستان منتقل می شوند و البته در پایان یکی از آن ها جان خود را از دست می دهد.(البته مشخص نمی شد کدام یک).جان تانر (که لقب Wheeman را یدک می کشید)درحال حاضر در کما به سر می برد ؛ اما خودش متوجه این موضوع نشده و فکر می کند از حادثه استامبول جان سالم به در برده است.در همین حال جریکو موفق می شود که از دست پلیس سان فرانسیسکو بگریزد تا بار دیگر با دشمن قدیمی اش رو برو شود.در اصل همه بازی در رویاهای تانر به وقوع می پیوندند.سازندگان تا به امروز اطلاعات کمی در مورد بازی ارایه کرده اند؛ اما از همان نمایش های اولیه کاملا مشخص است که تمرکز بازی بار دیگر بر رویارویی تانر با جریکو خواهد بود.
با توجه به این که بخش پیاده و مبارزه با اسلحه بزرگترین مشکل سه قسمت اخیر بوده، Reflections این بخش را کاملا از بازی حذف کرده است.طبق گفته مارتین ادموندسون (Martin Edmondson)کارگردان بازی (خالق سری Driver و طراح اصلی دو قسمت اول)هدف اصلی وی و تیمش این است که همان تجربه قسمت اول بار دیگر در اختیار بازیبازها قرار گیرد و آن ها بار دیگر با رانندگی های سریع و تعقیب و گریزهای هالیوودی روبرو شوند (موضوعی که از همان ابتدا به عنوان نقطه قوت سری Driver شناخته می شد).هر چند بخش پیاده دیگر در بازی وجود ندارد اما سازندگان عنصر جدیدی به نام Shift را به گیم پلی وارد کرده اند که در عین جدید بودن در بازی های رایانه ای بسیار عجیب است.همان طور که در ابتدای مقاله اشاره شد تانر در کما به سر می برد، اما فکر می کند هیچ مشکلی ندارد و پس از بیدار شدن از کما (تنها فکر وی به این شکل است)یک قابلیت ماورالطبیعه به دست آورده است.این قابلیت به تانر این اجازه را می دهد که در هر زمان به ماشین دیگری وارد شده و جای راننده را بگیرد.البته قیافه وظاهر راننده ماشین های دیگر همان است و تانر تنها به درون آن ها نفوذ می کند، همانند یک روح!البته بازیباز همیشه تانر را تانر می بیند و فرقی نمی کند که وارد کدام ماشین شوید با این حال دیگر NPC های چنین واکنشی نشان نمی دهند.مثلا اگر تانر وارد یک جسم راننده شود هیچ وقت کمک راننده متوجه تغییر به وجود آمده نخواهد شد.این ایده در ابتدا بسیار مسخره و توهین آمیز به نظر می رسد؛ اما در عمل تا حد زیادی جالب است.طبق گفته بیشترین منتقدین و بازیبازهایی که SF را تست کرده اند؛ ایده شیفت بسیار جذاب است و کاملا با سیستم گیم پلی بازی هم خوانی دارد.البته با این قابلیت ممکن است دیگر شاهد تعقیب و گریزهای زیبای این سری نباشیم؛ اما سازندگان گفته اند، سرپرایزهای زیادی در انتظار ماست.شیفت قابلیت بسیار وسیعی است و در طول SF استفاده متفاوتی می توان از آن کرد.در ابتدا باید گفت شیفت خود به سه بخش مختلف تقسیم می شود که با پیشروی در بازی هر کدام از این سه بخش آزاد می شوند.هنگامی که قصد عوض کردن ماشین خود را دارید می توانید با زدن دکمه X به وسیله نقلیه دیگری منتقل شوید.در این حالت روح شما بیرون از ماشین می آید و می توانید وسایل نقلیه ای که در خیابان هستند را ببینید و ماشین خود را انتخاب کنید.هنگامی که دکمه X را می زنید، بازی همچنان در حال پیشروی است و تنها زمان کمی کندتر می گذرد تا سریع تر ماشین خود را انتخاب و وقت کمتری تلف کنید.دومین قابلیت Rapid shift نام دارد.در این حالت تنها با فشردن دکمه مربع می توانید وارد نزدیک ترین ماشین موجود شوید و خوشبختانه در این حالت هیچ گونه اتلاف وقتی وجود ندارد.اما حالت سوم، پیش از توضیح این حالت بهتر است به این موضوع اشاره کنیم که سازندگان در زمان معرفی بازی اعلام کردند ایده شیفت کاملا برگرفته از Google Earth است.با وجود GE شما می توانید در هر زمان و حالتی همه نقاط جهان را ببینید..بدون این که پولی بپردازید.با یک بار زدن دکمه R3 وسعت دید شما از یک خیابان به یک بلاک می رسد؛ با فشردن دوباره آن، دید شما به بالای آسمان خراش ها می رسد و اکنون اگر این دکمه بفشارید، می توانید همه شهر را به راحتی هر چه تمام تر مشاهده کنید که در نوع خود بسیار جالب و عجیب است.

تاثیرهای شیفت:

پس از خوندن چند سطر بالا ممکن است ناامید شوید زیرا تا این جا شیفت نه تنها باعث بازگشت Driver به ریشه های خود نشده؛ بلکه باعث راحت و در عین حال مسخره شده سیستم گیم پلی نیز شده است.خوشبختانه سازندگان کاملا به این موضوع توجه و سعی کرده اند این قابلیت به هیچ وجه باعث راحتی نشود.طبق گفته های ادمونسون بازی از همان ابتدا با ایده شیفت ساخته شده و این قابلیت از ابتدا در طراحی مراحل نقش داشته است.به همین خاطر میزان سختی بازی کاملا استاندارد است و این گونه نیست که پس از مدتی از گیم پلی خسته شوید (البته امیدواریم این صحبت ها واقعیت داشته باشد).از سوی دیگر شیفت یک قابلیت همیشگی نیست و برای شارژ آن باید کارهایی انجام دهید.برای شارژ کردن شیفت بازیباز باید حرکت های جالب و زیبای رانندگی انجام دهد.حرکت هایی مانند پریدن از موانع، استفاده از ترمز دستی ماشین برای پیچیدن های سریع تر، حرکت های ناگهانی، عبور از زیر کامیون های باربری به سبک NFS:Most Wanted و ...همگی جز مواردی هستند که باعث شارژ شیفت می شوند.در واقع شارژ شدن شیفت شباهت زیادی به شارژ شدن درجه Boost در سری Burnout دارد.شیفت گاهی باعث تغییرناگهانی گیم پلی بازی می شود که ممکن است برای بسیاری جالب باشد.ادمونسون در E3 یکی از همین تغییرهای ناگهانی را نمایش داد.در یکی از صحنه ها دو پلیس به دنبال یک ماشین کلاسیک افتاده بودند و پس از تعقیب و گریز بسیار نتوانستند به مظنون مورد نظر برسند.در این جا ادموندسون با نشان دادن کل شهر وارد یک دستگاه کامیون شد که اتفاقا دو بلاک با ماشین مورد نظر فاصله داشت و در حالی که مظنون نزدیک می شد؛ ادموندسون تمامی مسیر را با کامیون خود بست و این گونه ماشین تحت تعقیب به طعمه افتاد!طبق گفته های دیگر سازندگان چنین مواردی در طول بازی به وفور یافت می شود که باعث جذاب تر شدن SF شده است.دیگر تاثیر شیفت در روند داستانی است.شما به عنوان یک بازیباز متوجه می شوید که تانر در کما است اماشخصیت اصلی خود فکر می کند که تنها یک قابلیت فوق العاده به دست آورده است.همان طور که گفته شد تانر و جریکو هر دو در بازی هستند و البته همکار قدیمی تانر، توبیاس جونز هم در بازی حضور دارد.SF صحنه های سینمایی مختلفی خواهد داشت و برای اولین بار استدیو Reflections از تکنولوژی Motion Capture برای ضبط حرکات بدن و صورت و شخصیت های استفاده کرده است که خبر بسیار خوبی به نظر می رسد.

رویارویی دوباره دو دشمن قدیمی

نسخه اول Driver در سال 1999 عرضه شد و بسیاری از بازیبازها در آن سال ها، توجهی به داستان نکرده بودند؛ پس بهتر است نگاهی به جدال تانر و جریکو در طول این چند سال بکنیم.Driver داستان پلیسی به نام تانر بود که قصد داشت به صورت مخفیانه وارد باندهای خلافکار شود تا در نهایت یک هدف بزرگ را دستگیر کند.
این پلیس از مهارت های رانندگی بالایی بهره می برد و در چند دروه مسابقه های رانندگی مقام اول را کسب کرده بود.داستان شماره اول بسیار جالب بود و حس یک اثر اکشن را کاملا در بازیبازها زنده می کرد.بازی در کل دارای 4 شهر میامی، سان فرانسیسکو، نیویورک و لس آنجلس بود (البته با تمام کردن بازی قسمتی از شهر نیوکاسل نیز باز می شد).تانر پس از انجام ماموریت های بسیار درمی یابد که کستالدی (Castaldi)یکی از بزرگترین خلافکارهای آمریکا است.تانر نهایت تلاش خود را می کند تا وارد باند وی شود و پس از مدتی می فهمد هدف کستالدی یک مامور رده بالای FBI به نام بیل مدداکس (Bill Maddox)است.اما در پایان بازی تانر متوجه می شود کستالدی قصد ترور رئیس جمهور را دارد و شنا باید مانع این کار شوید.یکی از نکات جالب قسمت اول این ابود که شما هیچ وقت به صورت تانر را نمی دید و همه صحنه های سینمایی (Cutscene)از یک نمای بسته به نمایش درمی آمدند.پس از موفقیت عظیم قسمت اول، Refletions در سال 2000 یعنی یک سال بعد Driver:The Wheelman is Back(البته این بازی در اروپا با نام Driver2:Back on the streets شناخته می شد)را عرضه کرد.در این قسمت تانر به همراه همکارش توبیاس جونز (Tobias Jones)قصد دارد شیکاگو را از یک جنگ خیابانی که علت شروع آن اختلاف دو گروه بزگر گانگستری است، نجات دهد.در یک سمت سالامون کین (Solomin caine)و در سمت دیگر گانگستر برزیلی آلاوارو واسکووز سنگال (Alvaro Vasquez sengal)حضور داشتند.دشمن اصلی بازی در این قسمت آدمکش معروف کین، چالز جریکو بود که همیشه یک شاتگان دولول حمله می کرد.
این بازی در چهار شهر شیکاگو، هاوانا، لاس وگاس و ریودوژانیرو دنبال می شد.از جمله پیشرفت های بارز قسمت دوم کیفیت صحنه های سینمایی بود که هیچ کدام از بازی های PS1 به آن نزدیک هم نمی شدند و در این جا می توانستید صورت همه شخصیت ها را ببنید.در D2 برای اولین بار در یک بازی 3 بعدی می توانستید از وسیله نقلیه خارج شده و سوار یک وسیله نقلیه دیگر شوید.D2 با نقدهای متفاوتی روبرو شد.به طور مثال Game spot به بازی 8 و OPM به بازی نمره کامل 10 داد.هر دو آن ها معتقد بودند که بازی پیشرفته فوق العاده ای نسبت به قسمت اول داشته است.این در حالی است کهIGNو psx Extreme به ترتیب نمره های 5 و 5.2 را به بازی دادند و هر دو معتقد بودند D2 یکی از ناامید کننده ترنی بازی های سال است.دقیقا یک سال بعد بود که اثر جنجالی Rockstar یعنی GTA3 عرضه شد.این بازی موفقیت عظیمی در پی داشت و به یک استاندارد ثابت برای بازی های گردش آزاد تبدیل شد.استانداردی که پیش از این در اختیار Driver بود.یک سال بعد هم بازی Mafia عرضه شد که نکات جدیدی را به این سبک اضافه کرد.این درحالی بود که مراحل ساخت قسمت سوم به سختی پیش می رفت.عدم آشنایی با نسل جدید و ساخت اثر دیگری به نام Stuntman و در نهایت طراحی چندین شهر برای قسمت سوم از جمله علت های این تاخیر بود.این درحالی بود که وسایلی چون موتور و قایق به بازی اضافه شده بود و بخش تیراندازی هم در بازی وجود داشت.
در سال 2002 راکستار GTA:Vice City را عرضه کرد که به موفقیت بی نظیری دست یافت و رکوردهای زیادی را شکست و امتیازهای فوق العاده ای گرفت.در حالی که راکستار آماده بود قسمت بعدی GTA یعنی San Andreas را در پایان سال 2004 عرضه کند؛ همه فکر و ذکر تیم سازنده سری Driver، عرضه Driver3 در تابستان 2004 بود.انتظارها از D3 بسیار بالا بود.در نهایت این بازی نه تنها نتوانست انتظارها را برآورده کند بلکه به طرز وحشتناکی ناامیدکننده بود.D3 بازی متوسطی بود اما عرضه GTA و بالارفتن انتظارها باعث شد نمرات بازی بسیار پایین بیاید و همه به عنوان ناامیدکننده ترین بازی سال از آن نام ببرند.
داستان D3 مدتی پس از رخدادهای قسمت دوم روی می داد.تانر و جونز بار دیگر به عنوان شخصیت های اصلی بازی ایفای نقش می کردند.در اینجا تانر وظیفه داشت وارد گروه خلافکاری به نام South Beach شود که تخصص آن ها دزدی ماشین های مختلف بود.این تشکیلات توسط زن بی رحمی به نام کالیتا (Calita)اداره می شد.در این بین دو مامور پلیس بین الملل هم به دنبال از بین بردن این باند بودند و به تانر اخطار دادند که خودش را از این قضیه کنار بکشد.در هر صورت شخصیت اصلی بازی حرف آن ها را گوش نمی کند و کار خود را به عنوان یک نفوذی ادامه می دهد.در ادامه وی متوجه می شود جریکو سردسته اصلی این باند است.وی که پیش از این به ریئس سابق خود سالامون کین خیانت کرده بود حالا به عنوان سردسته این گروه فعالیت می کرد.
در پایان بازی تانر و جریکو با هم درگیر و در نهایت هر دو روانه بیمارستان می شوند و در نهایت مشخص نمی شود که چه بلایی بر سر آن ها آمده است.D3 از مشکلاتی فراوانی رنج می برد هرچند گرافیک بازی یک سر و گردن از GTA بالاتر بود؛ اما تقریبا در دیگر زمینه ها پر از مشکل بود.
بازی پیش از اندازه سخت و به پایان رساندن آن بسیار مشکل بود.فرار کردن از دست پلیس های بازی ناممکن بود و سرعت آن ها گاهی به دو برابر شما می رسید و تقریبا هیچ فرقی نمی کند چه ماشینی را انتخاب می کنید.بخش مبارزه با اسلحه واقعا خسته کننده و ضعیف کار شده بود و در واقع بیشترین انتقاد به D3 در مورد همین بخش بود.
بازی دارای سه شهر میامی، نیس (واقع در فرانسه)و استامبول بود و هر سه به زیبایی هر چه تمام تر طراحی شده بودند.طبق گفته سازندگان آن ها چند صد عکس برای طراحی شهرها تهیه کرده بودند.
پس از نقدهای بسیار ضعیف و فروش نسبتا خوب، تیم سازنده سعی کردند با دقت بیشتری کار خود را ادامه دهند.قسمت بعدی با نام parallel در سال 2006 به بازار عرضه شد.
PL از هر جهت از قسمت پیشین بهتر بود؛ اما باز هم به یک اثر عالی تبدیل نشد و می تواناز آن به عنوان یک اثر نسبتا خوب نام برد.
داستان بازی دیگر ربطی به تانر نداشت و این بار درباره شخصیتی به نام The Kid (TK)بود.PL اولین بازی از سری بود که تنها در یک شهر (نیویورک)به وقوع می پیوست.البته بازی دو مقطع زمانی منحصر به فرد داشت.PL در سال 1976 آغاز می شد؛ اما در میانه به سال 2006 نقل مکان می کرد.
پس از PL تیم سازنده تنها به یک عنوان با نام Driver 76 را برای PSP عرضه کردند که التبه آن هم با بازخوردهای خوبی روبرو نشد و san Francisco اولین نسخه اصلی بازی پس از PL است.
منبع:بازی رایانه شماره39