نویسنده:کیانوش کنی




 
Sidney k.Meier
در صنعت بازی های رایانه ای و ویدئویی تعداد بازیسازانی که توانسته باشند به تمامی افتخارات و جوایز مهم دست یابند به تعداد انگشتان سدت هم نمی رسد و سیدنی میر، باریساز افسانه ای امریکایی که به پدر بازی های رایانه ای معروف است، یکی از این افراد است.وی با خلق بازی های زیبایی که دنیای بازی های رایانه ای را متحول کردند، اغلب به عنوان مهم ترین و بهترین بازیساز بازی های رایانه ای در بین PC بازان شناخته می شود.سید میر با نام کامل سیدنی کی میر(Sidney k.Meier)در تاریخ 24 فوریه سال 1954 میلادی در شهر میشیگان از ایالت دیترویت آمریکا متولد شد.وی از دوران کودکی و نوجوانی علاقه زیادی به ریاضیات داشت و کمتر وقت خود راهمانند سایر هم سن و سال هایش به بازیگوشی می گذراند.پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه، سید تحصیلات خود را در رشته علوم کامپیوتر و برنامه نویسی ادامه داد و در همین دوران بود که وی برای اولین بار از یک کامپیوتر استفاده کرد.به گفته خود او اولین کامپیوتری را که وی با آن کار کرده، یک دستگاه کامپیوتر مین فریم (Mainframe)کامپیوتر اصلی و بزرگی که چندین کاربر به صورت هم زمان می توانند از آن استفاده کنند)IBM60 بوده که برای یادگیری برنامه نویسی (FORTRAN)با آن کار می کرده و این موضوع به اوایل دهه 70 میلادی در دانشگاه برمی گردد.
آن سال ها دوره کامپیوترهای مین فریم بود که اولین بازی های کامپیوتری نیز روی همین کامپیوترهای مین فریم در اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 میلادی خلق شدند.سید میر خود نیز از همان دوران علاقه خود را با نوشتن بازی های ساده ای برای این کامپیوترها نشان داد.به گفته خودش او یک بازی ساز ساده فضایی شبیه استار ترک (star Trek)و یک بازی تیک تک تو (Tic-Tac-Toe، نوعی دوز بازی که در آن دو نفر در 9خانه فواصل بین دو خط عمودی و افقی متقاطع، علامت های X و O می گذارند و هر یک تلاش می کنند سه علامت یکسان کنار هم به صورت افقی، عمودی یا مورب به دست آورند)برای کامپیوترهای مین فریم در دوران دانشگاه نوشته بود.
پس از فارغ التحصیلی در رشته علوم کامپیوتر،سید میر به عنوان برنامه نویس کامپیورهای کوچک در شرکت جنرال اینسترومنت (General Instrument)که یک تولید کننده بزرگ قطعات الکترونیکی بود استخدام شد.استخدام در این شرکت و ملاقات با بیل استیلی(Bill stenley)،آینده کاری و سرنوشت سید میر را رقم زد.بیل استیلی به عنوان مشاوره مدیریتی در شرکت جنرال اینسترمنت کار می کرد و یک شغل فرعی نیز در ارتش آمریکا به عنوان خلبان ذخیره هواپیماهای جنگنده داشت.در اوایل سال 1982 میلادی یک روز این دو به طور اتفاقی در درون شرکت جنرال اینسترومنت به هم برخورد کرده و با هم به گپ و گفتگو پرداختند.در آن زمان هم سید و هم بیل هر دو به تازگی یک کامپیوتر خانگی آتاری 800(Atari 800)خریداری کرده بودند.بیل استینلی آتاری 800 خود را به جهت بازی کردن بازی استار ریدرز(Star Raiders)خریداری کرده بود چرا که به عنوان یک خلبان به این گونه بازی ها علاقه داشت.از طرف دیگر سید میر نیز یک برنامه نویس جوان و مشتاق بود که در همان مدت کوتاهی که از خرید کامپیوتر خانگی اش گذشته بود، چندین بازی که عمدتا به زبان بیسیک (BASIC)بودند، برای آن نوشته بود.البته اولین بازی شبیه استار ریدرز بود که وی به زبان اسمبلی (Assembly)آن را نوشته بود.نکته جالب این که او این بازی را بر روی نوار کاست ذخیره کرده بود و با بردن آن به فروشگاه لوازم کامپیوتری محله شان که بهگفته خود سیدمیر در آن روزهانرم افزار زیادی برای فروختن نداشت، توانسته بود حتی بین 5 تا 10 نسخه از آن را فروش نیز برساند.
در گفتگویی بین بیل استیلی و سید میر رد و بدل شد، بیل استیلی از تجربیات و خاطره های خود در ارتش و نیروی هوایی گفت و سید میر نیز از علاقه خود به ساختن یک بازی شبیه سازی پرواز(Flight simulator)سخن راند.بیل استیلی که به تجارت و فروش و کسب درآمد علاقه داشت، پس از شنیدن علاقه سید میر به ساخت بازی پیشنهاد به راه انداختن تجارتی بر همین اساس را به وی داد.بدین ترتیب این دو در صحبت هایشان به طور کاملا تصادفی به نقطه ای رسیدند که مورد علاقه هر دو بود و باعث شد تا ملاقات های دیگری نیز پس از آن باهم داشته باشند.آن دو در یکی از ملاقات های بعدی خود بدون هدف در شهر لاس وگاس مشغول پرسه زدن بودند که به دستگاه آرکیدی که یک بازی به سبک نبرد هوایی (Flight combat)با نام Red Baron داشت برخورد کردند.این بازی یک بازی هواپیمایی جنگ جهانی اول بود.ابتدا بیل استیلی مشغول بازی کردن شد و پس از منهدم کردن دو هواپیما باخته و هواپیمای خودش نیز منهدم شد.پس از وی نیز سید میر نیز این بازی را بازی کرد و توانست تعداد بسیار بیشتری هواپیما را منهدم کند.بیل استیلی که از این موضوع تعجب کرده بود به شوخی گفت که وی یک خلبان کار کشته نیروی هوایی است و سیدمیر نمی تواند هواپیماهای بیشتری از وی منهدم کند.
سید میر در این خصوص می گفت که در این بازی هوش مصنوعی خلبان های دشمن بسیار ساده بوده و در نتیجه حرکات آن ها قابل پیش بینی است.با این توضیح او ادعا کرد که می تواند بازی ای بسازد که از این حیث کاملا برتر باشد.بیل استیلی از این موضوع استقبال کرد و بدین ترتیب بود که پس از حدود 2 هفته ملاقات، این دو تصیم جدی تری گرفتند تا با هم شرکتی را تاسیس کنند که به ساخت بازی های رایانه ای بپردازند.
کمی بعد از آن یعنی در سال 1982 میلادی شرکت مایکروپروز سافتور(Microprose software)توسط سید میر و بیل استیلی تاسیس شد و قرار بر این شد که سید میر کار ساخت بازی ها را به عهده بگیرد و بیل استیلی نیز کارهای اجرایی و بازاریابی را انجام دهد.این ترکیب یکی از بهترین ترکیب های تشکیل شده در صنعت بازی بود چرا که سید میر اصولا شخصیتی ساکت و آرام و درون گرا داشت اما از توان بالایی در ساخت بازی های رایانه ای برخوردار بود.در حالی که بیل استیلی در نزد دوستان خود به بیل وحشی (wild Bill)معروف بود، یک فرد خوش مشرب و خوش معاشرت بود که می توانست به خوبی از پس کارهای بازاریابی برآید و به سبب تخصصی که داشت کارهای مدیریتی را نیز به خوبی انجام می داد.هیچ کدام از این دو نمی توانستند به تنهای شرکت مایکروپروز را به موفقیت برسانند اما با هم یک تیم کامل را تشکیل می دادند.بدین شکل بود که یک ملاقات ساده و تصادفی سرنوشت یکی از بزرگ ترین بازیسازان صنعت بازی را رقم زد.بدین ترتیب شرکت مایکروپروز تاسیس شده و فعالیت اش را در زمینه ساخت بازی های رایانه ای برای کامپیترهای خانگی آغاز کرد.سید میر سال ها بعد در جریان مصاحبه ای در مورد این که چرا آن ها از ابتدا در شرکت مایکروپروز تصمیم گرفتند برای پلت فرم کامپیوتر بازی بسازند و کنسول ها را نادیده گرفتند گفته بود که وضعیت کنسول ها در آن سال ها به شدت نوسان داشت.زمانی آتاری 2600 حکمرانی می کرد و وضعیت بازار کنسول بسیار خوب بود و بعد تنها به فاصله کوتاهی بازار کنسول ها به شدت افت می کرد (اشاره به وضعیت اسف باری که اوایل دهه 80 میلادی و قبل از آمدن کنسول NES برای بازار کنسول های بازی پیش آمد و این صنعت را تا حد متلاشی شدن کامل پیش برد).
در نقطه مقابل در آن سال ها بازار بازی های کامپیوترهای خانگی به صورت مداوم و استوار هر ساله با رشد نسبتا خوبی مواجه بود و گسترده تر می شد.به گفته سید همین موضوع و تمرکز آن ها بر روی بازی های کامپیوترهای خانگی کمک کرد تا شرکت مایکروپروز نیز منعکس کننده همین وضعیت کلی باشد و هر ساله با رشد نسبتا خوبی گسترش یابد تا خود را به عنوان یکی از شرکت های بزرگ و پیشرو در صنعت بازی های رایانه ای مطرح کند.
در چند ماه اول پس از تاسیس شرکت مایکروپروز،سید میر و بیل استیلی شغل قبلی شان را حفظ کردند و تنها پس از کار روزانه شان در شرکت جنرال سافت اینسترومنت، به فعالیت در مایکروپروز می پرداختند.سید میر خود در مورد آن روزها می گوید:«نکته جالب در مورد آن روزها این است که ما فکر می کردیم از قافله عقبیم و صنعت بازی های رایانه ای به نقطه اوج خود رسیده و ما دیر دست به کارشده ایم. این موضوع که در موردش صحبت می کنم برای سال 1982 است!در حالی که در واقع آن زمان زمانی بود که هنوز دونفر می توانستد در یک زمین به تنهایی محصولی را تولید کنند و خودشان نیز آن را بر روی دیسک های بیشتر تکثیر کرده، به همراه یک راهنمای 4 صفحه ای فتوکپی شده درون پلاستیک قرار داده و آن را به فروش برسانند.واقعا تجربیات گرانبهایی از آن سال ها به دست آورده ام.من فکر می کنم دلیلی که باعث شده هنوز بتوانم به طور مرتب بازی بسازم این واقعیت است که من از ابتدا در این صنعت حضور داشتم و هیچ وقت مجبور نبودم که برای عقب بودن خود تلاش مضاعف کنم تا به دیگران برسم.من از نقطه شروع آنجا بودم و تکامل تدریجی صنعت را دیده ام و در نتیجه هم برگذشته و تاریخ این صنعت واقفم و هم می توانم درک خوبی از دورنما و آینده ی این صنعت داشته باشم.»
سید میر و بیل استیلی با سرعت بسیار کم شرکت خود را گسترش می دادند.به طور متوسط در چند سال اول کار آن ها سالیانه 3 نفر را به جمع خود اضافه می کردند.علاوه بر این در سال اول افراد به تنها به صورت پاره وقت استخدام کرده بودند چراکه به گفته خودشان هنوز از آینده و موفقیت خود اطمینان نداشتند.در آن زمان کامپیوترهای خانگی مختلفی در بازار بودند و آن ها برای این که بتوانند از پتانسیل فروش بیشتری برخوردار باشند باید بازی های خود را سازگار با هر کدام از آن ها می کردند.معمولا در یکی دو سال اول بازی اصلی را سید میر برای کامپیوترهای آتاری می ساخت و افراد دیگر وظیفه سازگار کردن آن را با کامپیوترهای دیگر نظیر Sinclair,Apple, commodore, ...بر عهده داشتند.اولین بازی ای که پس از تاسیس مایکروپروز توسط سید میر خلق شد، یک بازی ساید اسکرولر(side-scroller)با نام Chopper Rescue برای کامپیوتر خانگی آتاری 800 بود که در آن شما یک هلی کوپتر داشتید و باید یک سری انسان را نجات می دادید و دشمنان نیز به طور مداوم به سوی شما شلیک می کردند.بعد از این بازی و به فواصل زمانی کوتاه، یکی دو بازی دیگر نیز توسط سید میر خلق شدند که معمولا همه این بازی ها نادیده گرفته می شوند و به اشتباه اولین بازی وی در مایکروپروز spitfire Ace معرفی می کنند.
Spitfire Ace
اولین بازی موفق و مشهوری که توسط سید میر در شرکت مایکروپروز طراحی و برنامه نویسی شد و اغلب به اشتباه به عنوان اولین بازی وی در این شرکت نیز شناخته می شود، بازی spitfire Ace بود که در همان سال 1982 میلادی ساخته شد.
در این بازی که به سبک نبرد هوایی ساخته شده بود، شما در نقش خلبانی در دورانجنگ جهانی دوم قرار می گرفتید و با استفاده از جنگنده Supermarine spitfire(جنگنده بریتانیا در جنگ جهانی دوم که با حداکثر سرعت 580 کیلومتر بر ساعت یکی از سریع ترین جنگنده های آن دوران بود)خود باید از لندن دفاع می کردید.این بازی 15 سناریوی مختلف داشت که نبردهای هوایی بر فراز فرانسه و جزیره مالت از جمله آن ها بودند.نسخه مخصوص کامپیوترهای آتاری (آتاری 400 و آتاری 800)توسط سید میر ساخته شد و کار پورت کردن آن برای کمودور 64 توسط دیل گری (Dale Gray)و رن ورفسکی (Ron Verovsky)انجام شد.دو سال بعد این بازی برای سیستم عامل داس (Dos)نیز پورت شد که وظیفه پورت آن را نیز آر دانلد اوالت (R.Donald Awalt) بر عهده داشت.این بازی به عنوان اولین بازی منتشر شده توسط مایکروپروز که توانسته بود به موفقیت نسبی خوبی دست پیدا کند ، باعث شد تا سید میر و بیل استیلی به ادامه این راه امیدوارتر شوند.در فاصه سال های 82 تا 84 میلادی سید میر چندین بازی نسبتا موفق دیگر و به همین سبک نظیر Hellcat و Solo Flight را نیز ساخت.

NATO Division Commoder

سید میر نیز همانند اکثر بازیسازان نسل اولی (بازیسازان اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 میلادی)این صنعت، دوران کودکی خود را با بازی هایی که برد گیمز (Bord Games)نام داشتند گذرانده بود.بازیسازان آمریکایی آن نسل همگی با بازی های Avalon Hill وSpI(دو شرکت مشهوری که در آمریکا برد گیمز به فروش می رساندند)بزرگ شده بودند و بسیاری از این بازی ها بعدا به ایده هایی برای ساخت بازی توسط آن ها تبدیل شده بودند.سید میر نیز در آن دوران تصمیم گرفت برخی از این بازی ها را برای کامپیوترهای خانگی بسازد و این گونه بود که بازی NATO Division Commoder در سال 1984 میلادی توسط وی خلق شد.این بازی اگرچه می توانست نظر مساعد اغلب منتقدان و کارشناسان صنعت بازی را جلب کند اما به گفته خود میر درس هایی که وی از ساخت این بازی گرفت بیشتر جنبه منفی داشتند تا مثبت و میر سعی کرد در بازی های آینده خود آن ها را تکرار نکند.در این بازی به جای آن که بازیباز در صدد تنظیم کردن استراتژی ای برای جلوگیری از تسخیر اروپا توسط نیروهای پیمان ورشو (warsaw pact)ارتشی متشکل از نیروهای کشورهای بلوک شرق یعنی اتحاد جماهیر شوروی، آلبانی، بلغارستان، چکسلواکی، آلمان شرقی، مجارستان، رومانی و لهستان که در سال 1955 میلادی در جواب پیوستن آلمان غربی به نیروهای NATO تشکیل شد و در سال 1991 میلادی یعنی 7 سال پس از ساخت این بازی با متلاشی شدن اتحاد جماهیر شوروی، منحل شده و اکثر اعضای آن بعدا به عضویت ناتو درآمدند)باشد، باید کنجار برود تا طریق بازی کردن آن را یاد بگیرد!یکی از مهم ترین درس هایی که سید میر از ساخت این بازی گرفت این بود که پیچیدگی هیچ وقت جایگزین مناسبی برای عمیق بودن بازی نیست.به همین دلیل بازی های آتی وی یا بسیار ساده تر و سرگرم کننده تر بودند یا همانند آن چیزی که در بازی تمدن ها (civilization)دیده می شود، پیچیدگی بازی با استفاده از زیر سیستم های ساده تر، قابل هضم می شد.

Red storm Rising

در دهه 80 میلادی و قبل از آن که تام کلنسی(Tom clancy)به یک متخصص سلاح های جنگی، تحلیل گر سیاسی و غول رسانه ای مشهور تبدیل شود، تنها یک داستان نویس بود که البته توانایی بالایی در بازگو کردن مسائل و حساسیت های ویژه و محرمانه جنگ های مدرن به سبکی که برای خواننده های معمولی خوشایند باشند، داشت.وی یک بازیباز حرفه ای نبود اما بازی ها را دوست داشت و به همین دلیل هم از تبدیل شدن داستان هایش به بازی استقبال می کرد.یکی از بهترین گزینه ها در میان رمان های او که حاوی جنگ های فراوانی بود و به خوبی می توانست به بازی تبدیل شود، رمان رد استورم رایزینگ (Red storm Rising)بود.به همین دلیل مایکروپروز با امضای توافق نامه ای، اجازه ساخت بازی ای بر اساس این رمان را از وی گرفت.به علت این که در سال 1985 میلادی شرکتTSR یک برد گیم بر اساس این رمان و در خصوص درگیری زمینی بین نیروهای پیمان ورشو و ناتو در اروپا ساخته و عرضه کرده بود، سید میر تصمیم گرفت دوباره به سراغ شبیه سازی دریایی رود و این بار یک بازی شبیه سازی مدرن که دریایی بر اساس رمان تام کلنسی و به همان نام بسازد.این بازی که در سال 1987 میلادی ساخته و عرضه شد، از نظر گوناگونی ماموریت ها و مراحل، یکی از متنوع ترین بازی های ساخته شده توسط سید میر است که در آن به شما ماموریت هایی نظیر مخفیانه گشتن به دنبال موشک های بالیستیک بین قاره ای(ICBM یا Intercontinental Ballistic Missle که به موشک های بالیستیک مافوق صوتی گفته می شود که حداقل بردی معادل 3 هزار و 500 مایل دریایی یا در حدود 6 هزار و 500 کیلومتر داشته باشند)در زیر یخ های قطب شمال، جلوگیری از فرود آمدن کوماندوهای دشمن در ایسلند، آرام حرکت کردن در نزدیکی سواحل دشمن و هدف گیری مقر زمینی دشمن با موشک های تامهاک (Tomahawk Missles، موشک های هدایت شونده آمریکایی)و تخریب آن یا حتی مبارزه با چاقو باهانتر-کیلرها (Hunter killers، نیروهای شکاری و انهدامی دریایی که ماموریت یافتن و انهدام زیردریایی را دارند)داده می شود.بعد از بازی موفق سایلنت سرویس، سید میر یک بار دیگر با بازی رد استورم رایزینگ توانایی های خود را در ساخت این سبک بازی ها نشان داد.تا سال ها بعد از ساخت این بازی، هیچ شبیه سازی زیر دریایی دیگری نتوانست حس درگیر شدن و واقع گرایی بالای رد استورم رایزینگ را داشته باشد، هرچند که به علت پیشرفت تکنولوژی از جلوه های بصری بهتری برخوردار بودند.از نکات جالب توجه دیگر این بازی این است که هر بار که بر روی یک پلت فرم پورت شده است، از توانایی های ویژه آن پلت فرم نهایت استفاده را برده است.به عنوان مثال نسخه آمیگای این بازی از چنان کیفیت صدایی برخوردار است که اگر با هدفون آن را بازی کنید، یاد می گیرید که زیر دریایی های دشمن را از روی صدای نویزی که بر اثر چرخش ملخ آن ها یاد می شود، شناسایی کیند.در قسمت دوم این مقاله که در شماره بعدی مجله بازی رایانه چاپ خواهد شد، در مورد خلق بازی های مشهور دیگر سید میر به خصوص شاهکار وی، تمدن ها، و هم چنین افول مایکروپروز و تاسیس شرکت جدید این بازیساز مشهور خواهیم نوشت.
منبع:بازی رایانه شماره39