نویسنده:کسری کریمی طار




 

قصر در اکولا در غالبی جدید

Castlevania: Lords of shadow

مزایا

روایت داستانی جذاب، سیستم مبارزه های خوب صداگذاری عالی (به جز شخصیت اصلی)در کنار آهنگ های حماسی، کلکسیونی از تکنیک ها و افکت های گرافیکی و طراحی دیداری فوق العاده، ارزش تکرار بالا، فنون زیاد برای خریداری، مبارزه های بی نظیر با باس ها

معایب

دشمنان آن بسیار سخت، معماهای ابتدایی، اندک مشکلات دوربین، خیلی به سری CV وفادار نبوده است.
اصولا تقلید در همه کارها وجود دارد مهم نیست شغل و تفکر شما چگونه باشد؛ مهم این است که اگر شما یک کار را به بهترین شکل ممکن انجام دهید، دیگران هم سعی می کنند جای پای شما بگذارند و کارتان را تکرار کنند.یکی از همین تقلیدها که اتفاقا چند سالی است که در صنعت بازی زیاد به چشم می خورد Reboot کردن است.ریبوت هر چند معنا دیگری دارد؛ اما در اصل این موضوع را به شما گوشزد می کند که تمامی خاطره های خوب خود را فراموش کنید؛ زیرا اثر جدید هیج ربطی به خاطره های شما ندارد!در حالی که هالیوود روز به روز در حال دوباره سازی آثار قدیمی است.سازنده های صنعت بازی هم در حال Reboot تمامی آثار خود هستند.با این حال Castlevania: LOrds of shadow نشان داد بعضی ریبوت ها در عین تفاوت شان با نسخه های اصلی می توانند به اثری مثال زدنی در خورد توجه تبدیل شوند، به گونه ای که بتوان به آن ها لقب یک بازی موفق را داد.
(LOrds of shadow(LOS)جدیدترین عنوان از سری معروف Castlevania است که هر چند مشکلاتی دارد؛ اما این ایرادها باعث نمی شود این بازی در مجموع به یک اثر عالی تبدیل نشود.همانند دیگر بازی های سری CV این بار هم داستان بازی درباره نبرد یکی از اعضای خانواده بلمونت(Belmont)با شیاطین است.این وظیفه خطیر این بار به عهده گابریل بلمونت که البته مشخص نیست چند صدمین عضو خانواده بلمونت است که به جنگ شیاطین می رود!هر چند بسیاری از دشمنان و المان های بازی برگرفته از افسانه های اروپایی است؛ اماLOS از لحاظ داستانی چندان به عناوین پیشین خود وفادار نیست (این موضوع با توجه به ریبوت شدن سری خیلی هم عجیب نیست).در شماره های پیشین همیشه دشمن اصلی بازی در اکولا بود و شما با انواع و اقسام دشمنان از جمله زامبی ها، اسکلت ها و خو آشام ها می جنگیدید.تا این جای کار LOS فرقی با آثار گذشته ندارد؛ اما با پیشروی داستان متوجه می شوید مبارزه گابریل به خاطر موضوع دیگری است و ریشه های کلی داستانی با تفکرات پیشین تان تفاوت های بسیاری دارد.گابریل یکی از مبارزان بزرگ فرقه برادران روشنایی است که هدف آن ها مبارزه با موجودات شیطانی است.نیروهای شیطانی به همه جا نفوذ کرده اند و در حال تار و مارنسل بشر هستند.گابریل یکی از افرادی است که در این جنگ آسیب دیده و زن وی مری، توسط جانوران جهنمی به قتل رسیده است.گابریل متوجه می شود که ماسکی وجود دارد که زندگی را به مردگان بر می گرداند و هر کدام از اجزای این ماسک در دستان یکی از اربابان سایه است.اربابان سایه عامل اصلی بدبختی نسل بشر هستند و حال گابریل قصد دارد با از بین بردن آن ها نه تنها آرامش را به دنیا باز گرداند، بلکه مری را که در برزخ گرفتار شده،نجات دهد.داستان بازی یکی از نقاط مثبت LOS به حساب می آید.داستان در LOS به خوبی روایت می شود و وجود صحنه های سینمایی (Custscene)زیاد در طول بازی نه تنها باعث خستگی بازیبازها نمی شود، بلکه هیجان را در آن ها به اوج می رساند.روایت گر اصلی بازی، زوبک استاد گابریل است که پیش از شروع هر مرحله شرح حال گابریل و رخدادهای پیرامون وی را روایت می کند.در عین حال کیفیت بالای دیالوگ ها و صداگذاری قوی باعث جذاب تر شدن بخش داستانی شده است.به سبک فیلم های هالیوودی بازی دارای صحنه های CIiFF Hangerجالبی است که به صورت ناگهانی بعضی گره های داستانی را باز می کند.یکی از تفاوت های بارز در نحوه روایت داستان، در ایجاد حس ماجراجویی در بازیباز خود را نشان می دهد.LOS یک اثر H& M است؛ اما نوع روایت آن به بازی های ماجراجویی شباهت دارد و از این لحاظ می توان گفت بخش داستانی بازی از بیشتر آثار H & S، بالاتر قرار می گیرد.
در تریلرها و نمایش های قبلی LOs گیم پلی بازی بسیار شبیه به God of war بود؛ اما بازی ای که امروز می بینیم؛ تفاوت های بارزی با این سری دارد (هر چند باید اعتراف کرد بسیاری از چند ضرب های بازی از روی حرکات کریتوس برگرفته شده است)اسلحه اصلی گابریل یک صلیب بزرگ با زنجیر است که با نام Combat Cross شناخته می شود.بسیاری فکر می کنند که این وسیله برگرفته از شمشیرهای کریتوس است؛ در حالی که Combat Cross در تمامی بازی های سری CV حضور داشته است (البته این اسلحه در بازی های پیشین Vampire killer نامیده می شد).در نگاه اول فرم مبارزه های بازی بسیار شبیه به عناوین H& S روز است؛ اما اگر با دقت بیشتری به گیم پی نگاه کنیم متوجه تفاوت های بارز آن به ویژه در بخش مبارزه ها می شویم.در بیشتر آثار امروزی خود دو دکمه برای مبارزه ها تعیین می شود که یکی برای حمله های سبک (Light Attack)و دیگری برای حمله های سنگین (Heavy Attack)به کار می رود.در LOS هم دو دکمه X , Y برای حمله ها استفاده می شود؛ با این تفاوت که هیچ گونه دسته بندی برای حملات سنگین و سبک وجود ندارد و میزان قدرت هر دو حمله در یک سطح است.بازیباز با از بین بردن هر دشمن مقدار مشخصی XP دریافت می کند و به وسیله همین XP ها می تواند چند ضرب های بیشتری را آزاد کند.با پیشروی بیشتر در بازی، چند ضرب های قوی آزادمی شوند که بازیباز برا یحمله های قوی تر باید این چند ضرب ها را اجرا کند.البته اگر فکر می کنید LOs از آن دسته بازی هاست که اجازه می دهد، چند ضرب های طولانی مدت اجرا کنید، سخت در اشتباهید.بازی به طرز عجیبی چالش برانگیز است و به شما اجازه اجرای چند ضرب های 5 یا 6 حرکت بیشتر را نخواهد داد.البته مبارزه ها در فرم کلی لذت بخش است، اما با پیشروی بیشتر، سخت تر و سخت تر می شود.این سختی طاقت فرسا باعث می شود بازیباز گاهی از مبارزه ها خسته شود (هرچند سختی همیشه یکی از نکات بارز سری CV است؛ اما در اینجا سازندگان کمی زیاده روی کرده اند).برخلاف سری Ninja Gaiden که سازندگان آن توانسته اند بازی ای بسازند که در عین جذاب بودن مبارزه هایش، بازیباز را به چالش بکشد.اما سازندگان LOs نتوانسته اند چنین تعادلی در بازی برقرار کنند.دشمنان بازی یا آن قدر ضعیف هستند که مبارزه با آن ها هیچ لذتی ندارد یا آن قدر قوی که شما را با چالش های فراوان رو برو کنند.حتی دشمنان کوچک هم دردسرهای زیادی برای شما ایجاد می کنند که البته می توان با زدن دکمه RB کار آن ها را با یک Finisher تمام کرد.
این موضوع درمورد دشمنان بزرگ تر صدق نمی کند و بازیباز تمام مدت باید از سمتی به سمت دیگر جا خالی دهد تا در زمان مناسب به آن ها ضربه بزند.
Combat cross تنها اسلحه بازی نیست و چندین اسلحه دیگر در بازی وجود دارد که به عنوان اسلحه دوم از آن ها استفاده می شود(در کل 4 اسلحه ثانوی در بازی وجود دارد).این سلاح ها با پیشروی در طول بازی آزاد خواهند شد و خوشبختانه طراحی دشمنان بازی به گونه ای است که همه ی آن ها تا آخر بازی موثر و قابل استفاده هستند.به طور مثال آب مقدس بهترین راه برای مقابله با خون آشام ها است در حالی که برای گرگینه ها، خنجر قوی ترین سلاح به حساب می آید.فنون و ضربه های بازی بسیار عظیم و گسترده است و تنهابه Combat Cross و سلاح های ثانویه محدود نمی شود.در بازی دو نوع جادو مختلف به نام های Light Magic و Shodow Magic وجود دارد که با وجود آن ها کار بازیباز بسیار راحت تر از پیش می شود.با از بین بردن هر دشمن مقداری اُرب (Orb)زرد آزاد می شود که این ارب ها هر دو جادو را پر می کنند با آزاد کردن LM با زدن هر ضربه میزان جان بازیباز بیشتر می شود و SM هم میزان قدرت ضربه ها را بیشتر می کند.با زدن هر کدام از این جادوها، فنون بیشتری در اختیار بازیباز قرار می گیرد که در حالت معمولی در دسترس نیستند.البته وسایل قدرتمند دیگری در طول بازی آزاد می شوند که قصد فاش کردن آن ها را نداریم!در نهایت می توان گفت سیستم مبارزه ها خوب کار شده و تنها نقطه ضعف آن وجود دشمنان سرسخت است.
نبود معماهای جالب و چالش انگیز یکی دیگر از نقاط ضعف بازی است.هرچند معماهای سلطان این سبک یعنی GOW هم چندان سخت نیستند؛ ولی به گونه ای طراحی شده اند که جذابیت بازی را افزایش می دهند.اما در LOs تقریبا هیچ معمای سختی دیده نمی شود.البته در بازی یک سری معماهای جالب طراحی شده، اما طراحی آن ها به گونه ای است که بازیباز با چند بار دستکاری و به صورت کاملا شانسی می تواند آن ها را حل کند و متافانه همین بخش ضربه بزرگی را به گیم پلی بازی زده است.
آخرین ایراد بخش گیم پلی مربوط به دوربین بازی است.دوربین LOS در هر مکان متفاوت است و بازی از یک دوربین ثابت بهره نمی برد که متاسفانه تنظیم نادرست آن در بعضی از صحنه ها دردسر ساز می شود.به طور مثال در بعضی مبارزه ها دشمنان خارج از کادر قرار می گیرند و در این حالت ضربه زدن دقیق و دیدن آن ها بسیار سخت و حتی گاهی ناممکن می شود.
خوشبختانه LOS از آن دسته بازی هایی نیست که پس از چند سال منتظر گذاشتن طرفداران، تنها 4-5 ساعت گیم پلی داشته باشند؛ بلکه برای به پایان رساندن آن به 16 تا 20 ساعت نیاز دارید که برای یک بازی در این نسل مثال زدنی است.در انتها باید گفت LOS می توانست به یک اثر بی نظیر تبدیل شود؛ اما وجود یک سری مشکلات مانع از این امر شدند اما با این حال LOS می توانست به یک اثر بی نظیر تبدیل شود؛ اما وجود یک سری مشکلات مانع از این امر شدند اما با این حال LOS را می توان یکی از بهترین آثار H& S چند سال اخیر دانست.
از اولین روزهای نمایش LOS، صحبت های زیادی مبنی بر گرافیک بازی می شد که خوشبختانه همگی آن ها به واقعیت پیوسته و LOS کلکسیونی از افکت های تکنیکی و هنری است.در بخش تکنیکی مدل سازی بسیار زیبا کار شده (هرچند به هیچ وجه در حد مدل کریتوس در Gow 3 نیست)و بافت ها و طراحی های محیط بی نظیر و گاهی به قدری چشم نواز هستند که ترجیح می دهید، مدتی مشغول تماشای محیط شوید.نورپردازی بازی بی نظیر کار شده و در کنار آن افکت ذرات بازی به معنای واقعی منحصر به فرد است.البته اندکی مشکلات سایه زنی وجود دارد که کمتر به چشم می خورد در کنار بخش تکنیکی، بازی از طراحی هنری فوق العاده ای بهره می برد.ساختمان و کلیساهای بلند به سبک قرون وسطی و بازتاب نور خورشید از آن ها، بازی را فوق العاده زیبا کرده است.در LOS می توان انواع و اقصام محیط ها را یافت.از جنگل های سرسبز تا کوهستان های یخ زده همگی در بازی یافت می شوند.به جرات می توان گفت گرافیک بازی در مجموع فوق العاده است و حتی گاهی از Gow 3 هم جلو می زند.همچنین LOS از لحاظ گرافیکی از تمامی آثار X360 تا به امروز بالاتراست.با این وجود یک مشکل عمده باعث می شود که LOS نمره کامل را در بخش گرافکی دریافت نکند و آن هم چیزی نیست جز افت سرعت فریم و Hitching(همان فریز شدن بازی)، سرعت فریم بازی بر روی 25 قفل شده و حتی به عدد 30 هم که استاندارد این نسل است نیز نمی رسد.با این وجود در بسیاری مکان ها سرعت فریم تا 18 پایان می آید و همین موضوع تا حدی دردسرساز می شود.البته این مشکلات در نسخه PS3 کمتر به چشم می خورد.در صورتی که بازیباز ها بازی را روی هارد نصب نکنند، با مشکلات شدید فریز شدن رو به رو می شوند که در هنگام از بین بردن دشمنان رخ می دهد.از همین رو به همه دارندگان X360 توصیه می شود حتما بازی را روی هارد خود ذخیره کنند.
در کنار بخش گرافیک باید به صداگذاری و آهنگ سازی عالی بازی اشاره کرد که برای طرفداران این سری بسیار خوش آیند است.همان طور که اشاره شد، روایت بازی بر عهده زوبک است که هنر پیشه بزرگ و پا به سن گذاشته سینما، پتریک استوارت صد پیشگی وی را به عهده دارد.او به خوبی احساسات شخصیتش را در بازی منتقل کرده و در حین حال بازیباز را کاملا با جو بازی آشنا می کند.صدای همه شخصیت ها بسیار خوب کار شده و تنها صدای گابریل فوق العاده نیست.البته نمی توان گفت صداگذاری این شخصیت بد است (زیرا صداگذاری او هم توسط یکی از بازیگران نسبتا نامدار سینما یعنی رابرت کارلایل انجام شده)اما برای جنگجویی همچون گابریل بیش از حد ملایم و فاقد جذابیت است و شما را به یاد جنتلمن های انگلیسی می اندازد تا جنگجوی جوان و رنج کشیده!آهنگ های بازی توسط اسکار آراخو اجرا و تنظیم شده اند که کاملا با جو بازی همخوانی دارند و هیجان مبارزه ها را بسیار بالا می برند (به ویژه در بخش مبارزه باباس ها)تنها مشکل این است که در بعضی مراحل آهنگی شنیده نمی شود و همین مساله باعث می شود تا حدی از ارزش های بخش صدا و موسیقی کاسته شود.

از پینبال تا کلیسا

سری CV همیشه دارای بخش های ماجراجویی قوی و معماهای چالش برانگیز بوده (البته در حالت 2 بعدی)و این سنت تقریبا در LOS هم حفظ شده است؛ البته با این تفاوت که این دو بخش تا حد زیادی راحت شده اند.خوشبختانه در LOs راه های زیادی برای پشروی در مراحل متنوع بازی وجود دارد.در بسیاری از مواقع 2 راهی های مختلفی بر سر راه بازیباز قرار می گیرد که با رفتن به هر کدام از دو راه امکان به پایان رساندن مرحله وجود دارد.در خیلی از مراحل راه هایی وجود دارند که بازیباز نمی تواند از آن ها عبور کند.این موضوع بدین خاطر است که با پیشروی در طول مراحل قدرت های مختلفی به Combat Cross اضافه می شود که هر کدام از آن ها راه های مختلفی را آزاد می کنند.
اگر بازیباز قصد دارد همه ی مراحل را طی کند باید پس از پایان بازی آن مرحله را دوباره انجام دهد که همین موضوع ارزش تکرار بازی را افزایش می دهد.بخش پلتفرمر بازی ترکیب مناسبی از GoW و Prince of persia است و هر چند انیمیشن های بازی همانند رقیبش Enslaved بی نظیر نیست؛ اما یکی از نکات مثبت بازی به حساب می آید.

بزرگ و بزرگ تر

مبارزه با باس ها (Boss)همیشه یکی از ارکان اصلی سری CV بوده که می توان نگارش پیشرفته آن را در LOs دید.مبارزه با باس ها در این اثر به حد کمال خویش رسیده و بی شک یکی از بزرگترین نقاط مثبت بازی است.باس های بسیاری در بازی وجود دارند و مبارزه با آن ها د رعین جذاب بودن بسیار ترسناک است.این موضوع در فصل های ابتدایی بازی به خوبی ملموس است و گابریل با باس هایی روبرو می شود که اندازه شان صدها برابر او است.مبارزه با باس های بزگ تاثیر بسزایی از اثر تحسین شده Shadow of Colossus گرفته است(البته در این بین سازندگان نیم نگاهی نیز به GOW داشته اند).علاوه بر باس های اصلی، مینی باس های نیز در بازی یافت می شوند که می توان در هر مرحله انتظار آن ها را داشت.غول ها، گرگینه های بزرگ و عنکبوت های سمی از جمله این دشمنان هستند.گابریل پس از غلبه بر این دشمنان می تواند بر پشت آن ها سوار شود.این بخش ها بسیار لذت بخش و تنها بخش موجود در بازی است که بازیباز احساس قدرت می کند.LOS جزو معدود بازی هایی است که مبارزه با باس های آن واقعا بی نظیر کار شده و در این بخش نمره کامل را به خود اختصاص می دهد.
منبع:بازی رایانه شماره39