نویسنده: علی اکبری




 

صدق نیت و خلوص در عمل تنها چاره ساز ماست

بسم الله الرحمن الرحیم
یا الله، یا محمد، یا علی، یا فاطمه زهرا
یا حسن، یا حسین، یا علی، یا محمد، یا جعفر
یا موسی، یا علی، یا محمد، یاعلی، یا حسن، یا مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف
و تو ای ولی زمان یا روح الله!
و شما ای پیروان صادق، شهیدان!
خدایا! چگونه وصیت نامه بنویسم در حالی که سرا پا گناه و معصیتم و سراپا تقصیر و نافرمانی ام، گرچه از رحمت و بخشش تو ناامید نیستم، ولی ترسم از این است که نیامرزیده از دنیا بروم، رفتنم خالص نباشد و پذیرفته درگاهت نشوم.
یا رب ! العفو خدایا نمیرم در حالی که از ما راضی نباشی. ای وای که سیه روی خواهم بود! خدایا! چقدر دوست داشتنی و پرستیدنی هستی! هیات که نفهمیدم! یا ابا عبدالله! شفاعت
آه! چقدر لذت بخش است انسان آماده باشد برای دیدار ربش! ولی چه کنم که تهی دستم. خدایا! تو قبولم کن.
سلام بر روح خدا، نجات دهنده ما از عصر حاضر. عصر ظلم و ستم، عصر کفر و الحاد، عصر مظلومیت اسلام و پیروان واقعی اش.
عزیزانم! اگر شکرگزار خدا باشیم که نعمت اسلام و امام را به ما عنایت فرموده، باز کم است. آگاه باشیم که سرباز راستین و صادق این نعمت شویم. خطر وسوسه های درونی و دنیا فریبی را شناخته و بر حذر باشیم که صدق نیت و خلوص در عمل، تنها چاره ساز ماست.
ای عاشقان اباعبدالله! بایستی شهادت را در آغوش گرفت، گونه ها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند.
بایستی محتوای فرامین امام را درک و عمل نماییم، تا بلکه قدری از تکلیف خود را در شکرگزاری به جا آورده باشیم.
وصیت به مادرم، خواهران و برادران و اهل فامیل، بدانید اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست. همیشه به یاد خدا باشید و فرامین خدا را عمل کنید. پشتیبان و از ته قلب، مقلد امام باشید. اهمیت زیاد به دعاها و مجالس یاد اباعبدالله و شهدا بدهید که راه سعادت و توشه آخرت است. همواره تربیت حسینی و زینبی بیابید و رسالت آنها را رسالت خود بدانید و فرزندان خود را نیز همان گونه تربیت دهید که سربازانی با ایمان و عاشق شهادت و علمدارانی صالح، وارث حضرت ابوالفضل علیه السلام برای اسلام به بار آیند. از همه کسانی که از من رنجیده اند و حقی بر گردن من دارند، طلب بخشش دارم و امیدوارم خداوند مرا با گناهان بسیار بیامرزد.
خدایا! مرا پاکیزه بپذیر.
چند جمله ای با خانواده شهدا، مفقودین، اسرا و رزمندگان.
خداوند عزوجل می فرماید: «من مسئول بازماندگان او هستم. هر که آنها را خشنود سازد، مرا خشنود ساخته و هر که آنها را به خشم آرد، مرا غضبناک نموده است.»
به فرمایش امام: « شما چشم و چراغ این ملتید.»
خوش دارم که وقتی شهید شدم، جسدم را پیدا نکنند تا دیگر یک وجب از خاک این دنیا را اشغال نکنم.
خدایا! به بدن تکه تکه حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، خدایا! به سر از قفا بریده آن حضرت، به گلوی تیر خورده علی اصغر علیه السلام و به مظلومیت شهدای کربلا، به دست های از بدن جدا شده حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام، به وجود مطهر پیر کربلا حضرت حبیب بن مظاهر، خدایا به بدن های پاره شهدای انقلاب اسلامی، به جسدهایی که هنوز در بیابان های کربلای خون رنگ اسلامی در برابر تابش آفتاب مانده. خدایا! به داغ دل مادران شهدا، ما را از امام حسین علیه السلام جدا نفرما.
خدایا! من مضطرب و درمانده و بیچاره، خواهش دارم و آن اینکه ترتیبی بده که بدن ما نیز همچون شهدای کربلا، پاره پاره و تکه تکه گردد. زیرا من بدبخت فردا به امام حسین (ع) به عنوان شیعه چه جواب دهم اگر بدن من سالم بماند و تنها در اثر تیری از دنیا بروم؟ چگونه سرم را از خجالت بالا خواهم آورد و خواهم گفت که رهرو راه حسین (ع) بودم؟
شهادت، نتیجه جهاد در راه خدا و کشته شدن در راه اوست. همه می دانیم که شهید در پیشگاه خداوند، چه منزلتی دارد. الگوهای ما ائمه اطهار (ع) می باشند که همه یا شهید شدند یا مسموم؛ که باز شهیدند و این است که در پیشگاه خدا پذیرفته است. زنده ماندن اصل نیست، به تکلیف عمل کردن اصل است و حال چه فرقی دارد که زنده بمانیم یا شهید شویم؟ ما این شهدا را برای پیروزی اسلام تقدیم می کنیم. در این میان، مردم اگر به صورت شهادت نباشد، معنی ندارد. پیام شهدا، پیرو اما بودن، در خط او حرکت کردن، ادامه دادن راه آنها و کوچک نشمردن خون شهدا و به راحتی از کنار آنها نگذشتن است.
مهدی باکری
منبع: اکبری، علی؛ (1390) وصیت یاران، تهران: یازهرا(س)، چاپ اول.