رسانه و جنبشهای نوپدید دینی
آنچه در این مقاله می آید، اشاره ای به نقش رسانه ها در قبال جنبش های نوپدید دینی است. فضای مجازی، بیشترین نقش را در تبلیغ جنبش ها و فرقه های نوظهور داشته و دارد. از این رو، در این نوشتار، ضمن تبیین اجمالی این جنبش
نویسنده: حمید نگارش
چکیده:
آنچه در این مقاله می آید، اشاره ای به نقش رسانه ها در قبال جنبش های نوپدید دینی است. فضای مجازی، بیشترین نقش را در تبلیغ جنبش ها و فرقه های نوظهور داشته و دارد. از این رو، در این نوشتار، ضمن تبیین اجمالی این جنبش ها که بیشتر با نام فرقه از آنها یاد شده است، می کوشیم به بررسی راهبردهای رسانه ای در مورد آنها بپردازیم. جهان امروز با واقعیتی عینی روبه روست که حضوری چشم گیر دارد و در عین محسوس و ملموس بودن، تعریف مشترکی ندارد که مورد نظر همگان باشد. در این رهگذر، برخی این واقعیت یا جهانی شدن را پدیده ای استعماری دانسته اند که اردوگاه استعماری، به منظور سیطره بر منابع و نیروی انسانی کشورهای جهان، آن را به کار گرفته است.مقدمه
در سده بیست و یکم، جهان به دلیل رشد روزافزون فن آوری و تکنولوژی، شاهد شکل گیری عرصه های جدید در سیاست، فرهنگ و اقتصاد است. در این شکل گیری جدید، ابزارهای نوین اطلاع رسانی، نقش کلیدی ایفا می کنند؛ به گونه ای که شهروندان امروز دهکده جهانی، در اوج پیشرفت های مادی و تکنولوژی، به راحتی در تسخیر شبکه ها و ابزارهای نوین رسانه ای قرار گرفته اند و می توان اعتراف کرد که انسان امروز از یک منظر، همدم و همراهی نزدیک تر از این ابزارها ندارد. این ابزارهای بی مانند عصر حاضر که در هر کوی و برزن یافت می شوند، تأثیر زیادی در بی هویتی فرقه های نوظهور شاهدیم. این نمود آن قدر گسترده است که می توان فرقه های نوظهور و جنش های نوپدید دینی را فرقه های مجازی نامید؛ چرا که فضاهای مجازی و ابزارهای نوین رسانه ای نقش مهمی در ترویج این فرقه ها داشته اند. از سوی دیگر، امروز بر همگان آشکار شده است که اسلام و نظام اسلامی، به دلیل ماهیت ظلم ستیزی و بهره مندی از معنویت اصیل آسمانی، از آغازین روزهای ظهورش تا به امروز، همواره هدف کینه توزی دشمنان قرار داشته و دارد. آنچه در این میان در خور توجه است، آن است که شیوه مقابله دشمنان اسلام، با گذشته تفاوت چشم گیری یافته؛ چرا که در گذشته، ادوات نظامی در خط اول دشمن بود و رسانه ها و ابزار فن آوری، آنها را پشتیبانی می کردند، در حالی که امروز رسانه ها و ابزار جدید رسانه ای به خط مقدم درآمده و جنگ نرم را در قالب های جدید آغاز کرده اند. ظهور صدها فرقه و جنبش، در همین راستا معنا می یابد. مدیریت پشت صحنه این ابزارهای نوین اطلاع رسانی، نمونه های فراوانی از فرقه سازی در جهان اسلام را در کارنامه خود ثبت کرده است. برای مثال، ایجاد فرقه انحرافی وهابیت در عربستان، بابیت و بهابیت در ایران، و طالبانیسم در افغانستان و پاکستان، همگی از تجربه های اثرگذار این مدیریت شیطانی است. بدین سان، فرقه سازی از مهم ترین روش های اسلام ستیزی و معنویت ستیزی است که امپراتوران قدرت از طریق ابزارهای نوین اطلاع رسانی، آن را اجرا می کنند. تنها یکی از فرقه های نوظهور به نام اشو، در فضای مجازی، حدود چهار میلیون صفحه را به خود اختصاص داده است. این حجم گسترده، نشان دهنده آن است که این ابزار نوین در جهان امروز بهترین وسیله برای اثرگذاری بر توده های مردم است.با این رویکرد، می کوشیم در این نوشتار ضمن نگاهی اجمالی به شکل گیری فرقه های رایج در ایران، راهکارهای رسانه ای برای رفع این ترفند شیطانی را بیابیم.
مفهوم شناسی
جهانی شدن (1)
جهان امروز با واقعیتی عینی روبه روست که حضوری چشم گیر دارد و در عین محسوس و ملموس بودن، تعریف مشترکی ندارد که مورد نظر همگان باشد. در این رهگذر، برخی این واقعیت یا جهانی شدن را پدیده ای استعماری دانسته اند که اردوگاه استعماری، به منظور سیطره بر منابع و نیروی انسانی کشورهای جهان، آن را به کار گرفته است. برخی دیگر، آن را محصول حوادثی چون گسترش تکنولوژی ارتباطات می دانند. باری، جهانی شدن، فرآیندی اجتماعی است که مدتی است آغاز شده و به سوی جامعه جهانی واحد در حرکت است. سرژ لاتوش(2)، نویسنده غربی که نگاهی منتقدانه به جهانی شدن دارد، معتقد است.جهانی شدن، یک برنامه طراحی شده و هدفمند می باشد که در جهت تحقق اهداف غرب پایه ریزی گردیده است. در این نگرش، جهانی شدن، همان غربی سازی جهان [است] که تئوریسین های غربی می خواهند برای همه جهان فکر کنند و تصمیم بگیرند و مصوبات خود را به اجرا بگذارند. در واقع، جهانی شدن، یک سیاست جهت تداوم سلطه است و دنیا به جهت سرعت ارتباطات، به صورت یک دهکده کوچک در آمده است که یک کدخدا بیشتر ندارد و آن امریکاست؛ یک فرهنگ دارد که آن فرهنگ غرب است و...
(نگارش : 190)
جنگ نرم
واژه «جنگ نرم » (3) در برابر «جنگ سخت» (4) به کار رفته است که گاه به جای واژه «جنگ»، از واژه های «تهدید» یا «قدرت» استفاده می شود. جنگ نرم، شیوه ای جدید از اعمال قدرت است و در آن یک کشور کاری می کند که کشورهای دیگر همان چیزی را بخواهند که او می خواهد. این تعریف، برگرفته از نظریات جوزف نای است؛ نخستین کسی که بحث قدرت نرم را مطرح کرد. وی سال 1990، در شماره 80 مجله سیاست خارجی، در کشور امریکا مقاله ای درباره ی قدرت نرم نوشت و دیدگاه های خود را در آنجا بیان کرد. این نویسنده غربی معتقد است که مبنای قدرت سخت و جنگ های نظامی، اجبار و مبنای قدرت نرم، اقناع است. از دیدگاه او، مهم ترین یا شاید تنها عامل جنگ نرم، رسانه است. سیاست مداران غربی، به ویژه امریکا، در جدیدترین بررسی ها، رویکرد جدی به جنگ نرم را برای مقابله با نظام اسلامی در نظر داشته و با ایده تهاجم نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران، به صراحت مخالفت کرده اند. آنها بر نبرد نرم با محورهایی همچون ساماندهی نافرمانی مدنی تأکید دارند. (نک: صالحی امیری، 1385 : 60) آنچه مسلّم است، از بین بردن هویت دینی، از مهم ترین اهداف رسانه ها در جنگ نرم است.جنگ رسانه ای
بنیادی ترین تعریف از جنگ رسانه ای، استفاده از رسانه ها برای تضعیف کشور هدف و بهره گیری از توان و ظرفیت رسانه ها ( اعم از مطبوعات، خبرگزاری ها، رادیو و تلویزیون، اینترنت و اصول تبلیغات) به منظور دفاع از منابع ملی است. این جنگ، یکی از برجسته ترین جنبه های جنگ نرم به شمار می رود که حتی در شرایط صلح نیز بین کشورها ادامه دارد و منابع مالی آن از بودجه های سری سازمان های اطلاعاتی و امنیتی و سرویس های جاسوسی تأمین می شود. ( صالحی امیری، 1385: 60).جنبش های نو پدید دینی
در چند دهه اخیر، ملت ها شاهد شکل گیری گروه ها و جنبش هایی بوده اند که در نوع خود تازگی دارد. این گروه ها که به جنبش های نو پدید دینی یا فرقه های نوظهور معروفند، توانسته اند در مدت کوتاهی، از راه گسترش فضاهای مجازی، به راحتی و بدون هیچ کنترلی وارد کشورها شوند و به فرهنگ ملت ها و هویت آنها ضربه بزنند. آغاز دوران مدرنیته در غرب و رشد تفکرات اومانیستی، حاکمیت عقلانیت ابزاری، سنت گریزی، تعبدستیزی و مانند اینها، زمینه های ایجاد یک خلأ معنوی را به وجود آورده و توانسته است جویندگان معنویت را به سوی این جنبش ها بکشاند. از سویی دیگر، از دهه 1960، یکی از بحث های اندیشمندان در جوامع غربی، موضوع جنبش های نو پدید دینی بود. آنها به دنبال یافتن تفاوت های میان این جنبش ها با ادیان گذشته بودند. پرسش هایی که مسیحیت بی پاسخ گذاشته بود، تصویری ناتوان از ادیان سنتی را در اذهان مردم به وجود آورد و سبب گرایش بیشتر مردم به این جنبش ها شد.این جنبش ها با بهره برداری از بعضی ویژگی های ادیان گذشته و در کنار آن، اعمال نظر رهبران خود در آنها، تفکر التقاطی را ترویج داده اند. در پی درهم شکستن و فرو ریختن بسیاری از ایدئولوژی های غربی که آبشخور اندیشه های فلسفی قرن 18 و 19 در اروپا بودند و با برچیده شدن بساط اندیشه های فلسفی به دست پست مدرنیسم، بیشتر متفکران معتقد شدند که دیگر مکاتب فلسفی نمی توانند گره از کار غربیان بگشایند و تشنگی معنوی را فرو نشانند. از این رو، در ربع قرن گذشته، جنبش هایی شکل گرفت که بر خلاف مدرنیسم که مخالف تنوع طلبی و تکثرگرایی بود، این جریان های در دوران پست مدرنیسم با اقبال به تکثرگرایی، به رسمیت شناخته شدند.
پیشینه جنبش های نوظهور
قدمت بسیاری از این فرقه ها و جنبش ها به بعد از جنگ جهانی دوم برمی گردد. شکل گیری و پیدایش آنها به قدری سریع بود که کارشناسان دینی و فرهنگی را به تعجب وا داشت و توجه آنان را به مدیریت پشت صحنه فرقه ها جلب کرد. ایران نیز مانند بسیاری از کشورهای دنیا از این پدیده بی بهره نماند و جوانان و نوجوانان کشورمان در معرض چالش های جدید وارداتی قرار گرفتند.فرقه سازی
فرقه سازی، ترفندی است که بیگانگان از آن برای در هم شکستن صفوف واحد دین داران استفاده می کنند تا بتوانند با ایجاد اختلاف، به اهداف شوم خود برسند. ظهور بحران ها و مشکلات زندگی صنعتی، سبب شد بار دیگر دل های پریشان به دنبال رفع نیازهای معنوی خود باشند. مدیریت صهیونیستی برای سوء استفاده از این نیازهای روحی در جهت مقاصد خود، فرقه ها و جنبش های نوپدید را به صحنه آورد تا ضمن ترویج معنویت سکولاری، توده های مردم را هم سو با منافع خود هدایت کند.عرفان
عرفان در اصطلاح، به شناخت ویژه ای اطلاق می شود که از راه حس و تجربه یا عقل و نقل به دست نمی آید، بلکه از راه شهود و دریافت باطنی حاصل می شود. البته به هر علم حضوری و شهود درونی نیز عرفان گفته نمی شود، بلکه عرفان به طور خلاصه، شناخت خدای متعال، صفات و افعال اوست؛ شناختی که نه از راه فکر و استدلال، بلکه از راه ادراک قلبی صورت می گیرد. بنابراین، عارف کسی است که خدا را با قلب و روح خود درک کرده باشد. ( مصباح یزدی، 1388: 33) امروز، عرفان، این گوهر گران بها، ابزار سودجویی عده ای شده است که می کوشند از این راه به منافع شخصی یا گروهی خود برسند.پست مدرنیسم
اصطلاح «پست مدرن» در مورد عصر حاضر به کار می رود و آرمان های جریان مدرن را به نقد و چالش می کشد، نسبیت و کثرت گرایی را مجاز می شمارد و به تمایزها و تفاوت ها احترام می گذارد. برخلاف مدرنیسم که فرهنگ و عقلانیت غرب مدرن را تنها راهکار سعادت تلقی می کرد، پست مدرنیسم بر اساس باور پلورالیستی خود، برای همه تفکرها و جریان های منطقه ای و مانند آن، حق حیات و اعتبار قائل است. (عبدالرسول بیات، 1381: 21)معنویت؛ نیاز فطری بشر
بشر در طول تاریخ حیات خود، همواره جویای معرفت و کسب معنویت بوده و عطش فطری او نیز وی را در این جست و جوگری یاری رسانده است. انسان به نیازهای روحی و معنوی خود پی برده و نیک دریافته بود که تنها راه سعادتمندی، همانا در پرتو کسب معنویت است. انبیای الهی نیز مبعوث شدند تا در این راه به او کمک کنند و در قالب آموزه های دینی و آسمانی، حرکتش را جهت دار و هدفمند سازند.از سوی دیگر، این روند تکاملی و آسمانی در طول تاریخ، دست خوش چالش ها و تهدیدها شد و زورمداران، ظالمان و قدرت هایی که روند پیشرفت این حرکت قدسی انسانی را با منافع خود در تضاد می دیدند، به مقابله با آن برخاستند. آنها با ابزارها و ترفندهای گوناگون، همچون تحریف آموزه های دینی، چالش های بزرگی در مسیر تعالی انسان ایجاد کردند. این تحریف ها آرام آرام مسیر پیشرفت انسانی را ناهموار ساخت؛ تا جایی که شماری از انسان های کم اطلاع یا ناآگاه را از جاده اصلی منحرف کرد. این تهاجم ضد ارزشی، از دوره رنسانس به بعد و در قالب اصلاحات، شدت بیشتری یافت و در دهه های اخیر با هدایت اربابان زر و زور به اوج خود رسیده است. غربیان در این چند دهه، استمرار سلطه گری خود بر جوامع را در این دیدند که با القای معنویت کاذب، نگاه انسان را از آسمان برگردانند و با عرضه و ترویج الگوهای منحرف، انسانیت انسان را در معرض تهدیدهای جدی قرار دهند. از این رو، به فرقه سازی روی آورده اند و به این وسیله، ضربات مهلکی بر پیکر معنویت راستین وارد آوردند و انسان را به سمت بی هویتی و بی دینی کشاندند. فرقه ها و جنبش های نوپدیدی که امروزه در سرتاسر جهان و با استفاده از ابزارهای نوین رسانه ای گسترش یافته اند، با ادعای نجات بشر از سرخوردگی تکنولوژی به میان آمده اند، اما در واقع، برای سرگرم کردن بشر و دور نگه داشتن او از معنویت اصیل و آموزه های الهی، به ویژه اسلام شکل گرفته اند. به هر حال، نیازهای فطری و قدسی بشر از این راه تأمین می شود.
نگاهی اجمالی به جنبش های نو پدید دینی
با آغاز اصلاحات در غرب، دنیا شاهد ظهور جنبش ها و فرقه های جدیدی بود که می کوشیدند اذهان توده های مردم را جذب خود کنند. برخی از این جنبش ها با دعوت به معنویت، دادن وعده های فریبنده چون: ملاقات با خدا، مکاشفه عرفانی، کسب آرامش فکری، درک بی واسطه خدا در درون، ورود به عوالم معنوی و مانند آن یا با برگزاری کلاس ها و دوره های آموزشی و به روش های گوناگون دیگر، هوادارانی برای خود گرد آوردند. برخی نیز با شکستن هنجارهای اجتماعی، دعوت به چارچوب شکنی اخلاقی و کسب لذت های جنسی نامشروع و استفاده از انواع مواد مخدر و نیز با استفاده از سحر و جادوگری، پیروانی جذب کردند. این جنبش ها در یک نگاه کلی، به دو قسم شرقی و غربی تقسیم می شوند؛ فرقه ها و جنبش های شرقی، خاستگاه شرقی دارند و فرقه ها و جنبش های غربی، خاستگاه غربی. از فرقه های شرقی، اشو، دالایی لاما، سای بابا و رام الله و از فرقه های غربی، اکنکار، سرخ پوستی، شیطان پرستی و جریان پائولو کوئیلو، مهم ترین فرقه های رایج و فعال در کشور ما هستند. به اعتقاد بعضی از کارشناسان، امریکا نهایت بهره را از اینترنت می برد. طرح خاورمیانه بزرگ نیز که مدت هاست امریکا در پی اجرای آن است، از طریق اینترنت تبلیغ می شود. ( صالحی امیری، 1385: 53) همچنین بزرگ ترین مؤسسات رسانه ای که در توزیع شبکه جهانی اینترنت دست دارند، امریکایی هستند. برای مثال « آ. او. ال» (5) که بزرگ ترین شبکه و سیستم توزیع کننده اشتراک خطوط شبکه اینترنت در جهان شناخته می شود و به عنوان شبکه جهانی آنلاین مؤسسه یهودی تایمز وارنرز فعالیت می کند، امریکایی است.جنبش ها و ابزارهای رسانه ای
امروز ابزارهای رسانه ای از بهترین راه های تبلیغی جنبش های نو پدید دینی، شناخته شده اند. رادیوها، تلویزیون ها، خبرگزاری ها، روزنامه ها، مجله های خبری، ماهواره ها، اینترنت و فضاهای مجاری، هر یک به نوعی در ترویج تفکرات باطل و انحرافی فرقه ها در سطح جهان نقش دارند. در این میان، اینترنت به دلیل نداشتن محدودیت و دسترسی عمومی و جهانی به آن، اثرگذار بوده است؛ به طوری که همه جنبش های نو پدید دینی، در سطح بسیار بالا در اینترنت به یارگیری و اثرگذاری مشغول بوده و هستند. از آنجا که این ابزار نوین رسانه ای با صدور فرقه های مجازی، در منحرف کردن اذهان، به ویژه در جنبه اعتقادی، تأثیر زیادی داشته است، به اختصار، اطلاعاتی درباره ی آن می دهیم.اینترنت
گسترش شبکه های اینترنتی، در افزایش مبادله های سیاسی، فرهنگی، اعتقادی و... به نفع غرب، نقش بسیاری داشته و دارد. سودآوری های کلان خدمات دهنده های اینترنتی در سال های اخیر، شبکه های اینترنتی غرب را به سرمایه گذاری های سنگین در این عرصه واداشت. از این رو، در سال های 1990 تا 1996 میلادی، تعداد شرکت های چند ملیتی الکترونیکی، از چهارده به هفده و تعداد شرکت های چند ملیتی مخابراتی از دو به پنج افزایش یافت؛ در حالی که تعداد شرکت های تجاری از هفت به چهار، و فلزات از شش به سه، و شیمیایی از هفده به شانزده کاهش یافت. بر پایه گزارش های سازمان ملل متحد، تکنولوژی های اینترنتی با دامن زدن به مصرف گرایی غربی، نیازهای جدیدی پدید می آورند که امکان تأمین آن در جهان سوم وجود ندارد و به نارضایتی اجتماعی و بی ثباتی سیاسی می انجامد. از سوی دیگر، فن آوری اینترنت یکی از ابزارهای مهم امریکا برای تغییر حکومت و فرهنگ در کشورها به شمار می رود. جاسوسی اینترنتی، تشکیل اجتماعات مجازی، ایجاد نافرمانی مدنی، افکارسازی از طریق اینترنت، اپوزیسیون اینترنتی، نفوذ و خراب کاری های اینترنتی و صدور عرفان های کاذب و جنبش های نو پدید دینی، برخی از تکنیک هایی هستند که در این زمینه به کار گرفته شده اند. یک محیط چت روم می تواند تمام امکانات لازم را برای یک جاسوس اینترنت و مانند آن داشته باشد. یک متخصص جنگ روانی می تواند با استفاده از تالارهای گفت و گو یا وب سایت های شبکه شده، موضوعی را در یک گروه خاص مطرح سازد و از بازتاب های آن بهره برداری کند. میل گروپ ها که تعدادشان در ایران به بیش از صد میل گروپ و تعداد مشترکان آنها به بیش از دو میلیون می رسد، می تواند برای انتشار یک شایعه یا یک خبر تحریف شده به کار روند، بدون آنکه این خبر از دروازه های کنترلی حاکمیت عبور کند.به اعتقاد بعضی از کارشناسان، امریکا نهایت بهره را از اینترنت می برد. طرح خاورمیانه بزرگ نیز که مدت هاست امریکا در پی اجرای آن است، از طریق اینترنت تبلیغ می شود. ( صالحی امیری، 1385: 53) همچنین بزرگ ترین مؤسسات رسانه ای که در توزیع شبکه جهانی اینترنت دست دارند، امریکایی هستند. برای مثال « آ. او. ال» (5) که بزرگ ترین شبکه و سیستم توزیع کننده اشتراک خطوط شبکه اینترنت در جهان شناخته می شود و به عنوان شبکه جهانی آنلاین مؤسسه یهودی تایمز وارنرز فعالیت می کند، امریکایی است. بودجه این ابررسانه ی جهان در سال 2000 میلادی، 160 میلیارد دلار بود که سود خالص این مجموعه در سال 2003 میلادی به 39/9 میلیارد دلار رسید. وظیفه این شبکه بزرگ که دو یهودی به نام های جودی کاهن (6) و مگ سیس فیلد (7) آن را هدایت می کنند، فرستادن پیام های آشکار و نهان مؤسسه، از طریق شبکه جهانی اینترنت، برای بخش عظیمی از مشترکان شبکه جهانی اینترنت در امریکا و برخی دیگر از بزرگ ترین کشورهای جهان است.(8)
جالب است بدانیم که امروزه سران سیاسی امریکا، با صراحت، به استفاده از این ابزار نوین جهانی برای از بین بردن نظام اسلامی ایران اعتراف کرده اند. ریچارد. ان. هاس. رئیس شورای روابط خارجی، در کتاب خود با عنوان فرصت امریکا برای تغییر مسیر تاریخ در این باره می نویسد:
اگر در پی جنگ با ایران باشیم، باید بدانیم که این کشور تقریباً [به] اندازه آلاسکاست و هفتاد میلیون جمعیت دارد و هر گونه اقدام اشغال گرانه در این مورد، برای ایالات متحده پرهزینه و بی ثمر خواهد بود. دست یابی به تغییر رفتار حکومت، نیازمند استفاده از استراتژیک اینترنت است.( صالحی امیری، 1385: 61)
صدور معنویت سکولاری از طریق عرفان های کاذب، یکی از راه های بهره گیری غربیان از این ابزار پیچیده است. به اجمال می توان آسیب های اینترنتی که در بعد سیاسی و فرهنگی درباره ایران وجود دارد، در موارد ذیل برشمرد:
1. بی اعتبار سازی مرزها:
کاربران می توانند با انبوه کاربران اینترنتی دیگر، بر اساس دو طرفه بودن ارتباط ها، ارتباط برقرار کنند و مرزهای دولت، مانعی برای ارتباطات ایجاد نمی کند!2. شایعه سازی:
بسیاری از سایت های خبری و غیر خبری، با انتشار شایعات و خبرهای ساختگی، می کوشند بر افکار عمومی تأثیر منفی بگذارند. در این راستا، وبلاگ ها جایگاه ویژه ای دارند. وبلاگ ها، فضاهای رایگان یا ارزان اینترنتی هستند که یادداشت های شخصی یا پاره نوشته های نویسندگان را در دیدرس میلیون ها رهگذر آشنا یا ناآشنا قرار می دهند. این فضای جهانی، در فاصله کوتاه روزآمد می شود و گستره عظیمی از موضوعات را پوشش می دهد. این محیط رایگان به راحتی می تواند با دامن زدن به شایعه ای در کشور، زمینه های براندازی را به وجود آورد. آنچه مسلم است، طرح نابودی اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی، در دستور کار سازمان های جاسوسی همچون سیا قرار گرفته است و آنها در سال های اخیر، نوع جدیدی از جنگ نرم را که صدور معنویت سکولار است، در کنار روش های گذشته به خدمت گرفته اند.3. انتقال مستقیم اندیشه ها و دیدگاه های جریان های معاند و ضد دین به داخل کشور:
اگر تا دیروز برای انتقال افکار و دیدگاه های مخالفان اسلام و نظام اسلامی به داخل، فقط نشریات مکتوب وجود داشت، امروزه از طریق اینترنت، امکان انتقال مستقیم اندیشه های ضد دین به داخل کشور وجود دارد. از جمله این اندیشه های ضد دینی، عرفان ها و فرقه های نوظهور کاذب است که بسیاری از جوانان را جذب کرده است.4. اختلال در روند کنترل جریان اطلاع رسانی سیاسی:
نشریات الکترونیکی بدون کسب اجازه از نظام، منتشر می شوند و می روند اطلاع رسانی رسمی و سیاسی را مختل کنند.5. ابراز عقاید سیاسی و ضد دین:
کاربران هر گونه عقایدشان را ابراز می کنند و در این مورد نظارت های دولتی در عمل، محدود شده و بی اثر شده است.آنچه مسلم است، طرح نابودی اسلام و نظام مقدس جمهوری اسلامی، در دستور کار سازمان های جاسوسی همچون سیا قرار گرفته است و آنها در سال های اخیر، نوع جدیدی از جنگ نرم را که صدور معنویت سکولار است، در کنار روش های گذشته به خدمت گرفته اند.
یارگیری جنبش ها و فرقه ها از طریق فضای مجازی
امروز فرقه های نوظهور در حد توان، می کوشند با جدیدترین ترفندها، اعضای جدید برای خود دست و پا کنند. فضاهای مجازی، یکی از راه های تبلیغ این فرقه هاست. ممکن است فردی در یک تماس کامپیوتری، شما را به یک فرقه دعوت کند. در این میان، نقش دوستان منحرف بسیار چشم گیر است. آنها به ویژه در کمین افرادی هستند که دچار مشکلات روحی یا خانوادگی شده اند و شرایط ورود آنان را به فضاهای مجازی و سپس فرقه ها و جنبش ها فراهم می کنند.امروز پیروان فرقه ها از طریق فضاهای مجازی، جلسات مربوط به فرقه ها را شناسایی می کنند و در آنها حضور می یابند. بسیاری از پیروان فرقه های شیطان پرستی که در تهران و کلان شهرهای کشور دستگیر شدند، در اعترافات خود به این نکته اشاره داشتند که این جلسات را از طریق اینترنت و فضاهای مجازی شناسایی کرده اند.
در کنار اینترنت، شبکه های ماهواره ای هم در این امر الحادی و ضد دی-ن نقش فعالی دارند. به گفته برخی از مسئولان، در حال حاضر در کشور، امکان دریافت بیش از 3000 شبکه ماهواره ای وجود دارد که از میان آنها نزدیک به 300 شبکه ماهواره ای، ادیان و مذاهب ساختگی را تبلیغ می کنند و متأسفانه درصد استفاده از این ابزار رسانه ای در کشور بسیار گسترش پیدا کرده است.
پست مدرنیسم و استقرار سلطه رسانه
پست مدرنیسم شرایط جدیدی در زندگی انسان رقم زد و با روی گردانی از مدرنیته یا به عبارت دقیق تر، با نگاهی دیگر به مدرنیته، کوشید به ظاهر، بحران های آن دوران را کم رنگ کند.در وضعیت جدید، ذهنیت گرایی، تخیل، اسطوره سازی، بی محتوایی، پوچ گرایی و بی هویتی، در قالب های گوناگون، به ویژه قالب های هنری ترویج شد. بر همین اساس، رسانه ها که با ذهن بشر سروکار داشتند و بهترین عرصه اثرگذاری بودند، زمینه اقبال به سوی وضعیت جدید را فراهم کردند. بدین سان، تعامل و پیوند پست مدرنیسم و رسانه ها، روند حاکمیت رسانه ها را در شرایط جدید رقم زد و فیلم هایی ساخته شد که با تکیه بر نماهای دیدنی، چشم اندازها و جلوه های ویژه، می کوشیدند ضمن کنار زدن واقعیت ها، به خلق دنیای ذهنی بپردازند؛ به گونه ای که فهم انسان را از کلیت زندگی تغییر دهند. این تغییرات تا آنجا پیش می رود که هویت جدیدی برای مخاطبان ایجاد می کند. امروز مدیریت صهیونیستی رسانه ها، از این طریق توانسته است به عمق اعتقادات و باورهای دینی مردم راه یابد و آنان را به سوی اهداف شوم خود بکشاند. نمایش بسیاری از نمادهای مربوط به فرقه ها و عرفان های در فیلم ها، سریال ها و گوشه ای از این هویت سازی رسانه ها در دوران پست مدرن است؛ هویتی برگرفته از معنویت سکولاریستی و مبتنی بر عرفان های کاذب که می کوشد بشر را از معنویت الهی دور کند.
در هیاهوی صحنه پردازی ها و جلوه های ویژه که از رسانه های غربی عصر جدید پدید آورده اند، مجالی برای خودشناسی و خودسازی و معنویت اصیل یافت نمی شود و جایی برای خداشناسی و خداگرایی وجود ندارد. در این عصر، بشر به جای بازگشت به دین اصیل، دست به دامن جنبش های به ظاهر دینی شده است. و با چاشنی های جذاب همچون مسائل جنسی، مواد مخدر و موسیقی های هیجان انگیز، وارد معنویتی می شود که او را سرگرم می کند.
شبکه های ماهواره ای و سایت های فراوانی نیز با هماهنگی و به صورت حساب شده، مبلّغ تفکرات فرقه های انحرافی شده اند. فیلم هایی همچون بودایی کوچک، آخرین امپراتوری و فیلم هایی که در باره تبت و دالایی لامای چهاردهم، یعنی تنزین گیاتسو ساخته شده، در همین راستاست. از سوی دیگر، در فضای تخیل گرایی و اسطوره سازی دوران پست مدرنیته، شاهد رشد سریع خرافات، به ویژه جادوگری هستیم که نمود آن در فیلم های هالیوودی کاملاً مشهود است. این خرافات می تواند بشر سرگردان و حیرت زده عصر جدید را تا اندازه ای سرگرم سازد، ولی هرگز نمی تواند برای همیشه نیازهای او را تأمین کند. در این میان، نقش رسانه در ساختن اسطوره های خیالی بسیار مؤثر بوده و هست.
ساخت اسطوره هایی مانند هری پاتر که نسخه های فیلمش در سطح وسیعی از جهان تکثیر شد، با اهداف شوم ضد دینی ارتباط مستقیم دارد. در چند سال اخیر، ساخت فیلم هایی با موضوع های خرافاتی، پیش گویی و جادوگری به شدت رو به افزایش است. بدین سان، تقارن دینای پست مدرن با خرافات کاملاً محسوس و ملموس است. این روند، می تواند بشر نیازمند به معنویت اصیل را به پرتگاه سقوط بکشاند.
راهبردها و سیاست های رسانه ای
آنچه مسلم است، رسانه ها یکی از ابزارهای قدرتمندی هستند که به راحتی می توانند تأثیرات بسیار گسترده ای در میان توده های مردم ایجاد کنند. اربابان رسانه ها خوب دریافته اند که از این ظرفیت، باید حداکثر بهره را در راستای منافع خود ببرند. فیلم های تایتانیک با موضوع ترویج خیانت و روابط نامشروع جنسی، ارباب حلقه ها با موضوع ترویج جادوگری و حتی فیلم هایی که مروّج شیطان پرستی هستند، بر اساس همین تفکرات در سطح وسیعی در جهان عرضه می شوند. سیاست گذاران فرهنگی نظام جمهوری اسلامی ایران، به ویژه مسئولان صدا و سیما نیز باید از این ظرفیت ها در جهت فرهنگ سازی و خنثی سازی نقشه های دشمنان حداکثر استفاده را ببرند.در ادامه، به راهبردها و راهکارهایی اشاره می شود که به اعتقاد نویسنده، می تواند اثرگذار باشد:
1. ارتقای کیفی برنامه های معرفتی، اخلاقی، علمی و کلامی در جهت بالا بردن آگاهی مردم درباره آسیب های جنبش ها و فرقه های نوپدید رایج در ایران.
2. استفاده از پژوهش های مرتبط با بحث فرقه ها و جنبش های نوپدید دینی، از طریق آسان سازی ارتباط برنامه سازان با نویسندگان و مراکز پژوهشی.
3. اقدام شبکه های دارای مخاطب خاص در صدا و سیما ( شبکه 4 و شبکه قرآن و معارف) به تبیین آسیب های فرهنگی، به ویژه آسیب های ناشی از فرقه ها و جنبش های نوظهور.
4. استفاده از همه زمینه ها و آخرین ظرفیت های اطلاع رسانی، برای آگاهی مردم از آسیب های جنبش های نو پدید دینی.
5. حضور متخصصان و کارشناسان دینی در کنار برنامه سازان و نظارت مستقیم آنها بر برنامه ها با محوریت آسیب شناسی فرقه های نوظهور.
6. گنجاندن پیام های غیر مستقیم در برنامه های فرهنگی با موضوع هشدار درباره فرقه ها و پرهیز از پیام های مستقیم.
7. ایده پردازی برای برنامه های رسانه ها به ویژه سیما در جهت فرهنگ سازی با موضوع فرجام گرایش به فرقه های نوظهور ( برای مثال می توان فیلمی از زندگی دو دوست دانشگاهی، بعد از فارغ التحصیلی ساخت که یکی با روحیه دینی و اسلامی می کوشد از همه ظرفیت های هستی در جهت رستگاری خود استفاده کند و دیگری به دلیل فاصله گرفتن از معنویت اصیل و دینی و گرایش به یکی از فرقه های انحرافی، دچار بی هویتی شده است. روند فیلم باید پیشرفت نفر اول و فرجام ناگوار نفر دوم را نشان دهد. همچنین می توان زندگی فردی از یک خانواده دینی را به تصویر کشید که به دلیل ارتباط با دوست ناباب، از خانواده فاصله می گیرد و با یکی از جنبش های منحرف ارتباط برقرار می کند. وی با جدایی از خانواده، به مواد مخدر روی می آورد و سرانجام خودکشی می کند).
8. استفاده از ظرفیت های اسلامی در امر فرهنگ سازی، همچون عبادت محسوب شدن کارها.
9. بررسی میدانی و نیازشناسی، برای عرضه بهتر برنامه های فرهنگی و پرهیز از کارهای تکراری.
10. تصویرسازی امیدبخش درباره آینده در برنامه های تولیدی رسانه و دوری از ناامیدی در پرتوی آموزه های اسلامی.
11. الگوسازی از زندگی بزرگان و علمای اسلامی برای فرهنگ سازی دینی.
12. نقش آفرینی رسانه ها به ویژه صدا و سیما، در مقام چشم پی گیر و ناظر درباره آسیب های فرقه های نوظهور و بیان آنها.
13. تبیین تفاوت نگرش اسلامی با نگرش الحادی درباره معنویت.
14. روشنگری در زمینه معنویت سکولار فرقه ها و جنبش های نوپدید.
15. روشنگری درباره فلسفه شکل گیری فرقه ها و جنبش های نوپدید.
16. روشنگری و هشدار درباره یارگیری فرقه ها از طریق فضای مجازی و سایت ها.
17. اطلاع رسانی و آگاه سازی رسانه ها، به ویژه صدا و سیما، درباره جریان سازی ضد اسلامی فرقه ها.
18. روشنگری رسانه ها به ویژه صدا و سیما، درباره تبلیغات گسترده شبکه های ماهواره ای در خصوص جنبش های نوپدید.
19. بررسی آسیب ها و پی آمدهای ورود به فرقه های انحرافی از طریق رسانه، به ویژه صدا و سیما.
20. به تصویر کشیدن فرجام تلخ کسانی که به فرقه های انحرافی پیوسته اند.
21. روشنگری درباره مدعیان دروغین و شخصیت های عرفانی فرقه های نوظهور.
22. هشداردهی رسانه ها به ویژه صدا و سیما، درباره رشد وبلاگ ها و چت روم ها، با موضوع فرقه های انحرافی.
23. برگزاری میزگردهای علمی با حضور کارشناسان فرهنگی در رسانه ها به ویژه صدا و سیما با موضوع فرقه های انحرافی.
24. برگزاری میز گردهای علمی با حضور کارشناسان فرهنگی درباره تأثیر کتاب های وارداتی در شکل گیری فرقه های نوظهور.
25. تبیین شاخص های عرفان اسلامی و عرفان های سکولار در رسانه ها به ویژه صدا و سیما.
26. به تصویر کشیدن زندگی عرفانی اسلامی بر اساس شاخص های عرفان اسلامی.
امید آنکه با تکیه بر آموزه های اسلام ناب محمدی (ص) بتوانیم این توصیه امام خمینی (رحمه الله) را در مورد رسانه ها، به ویژه صدا و سیما اجرا کنیم؛ ایشان می فرمود: ما باید جدیت کنیم همان طور که رأی دادیم به جمهوری اسلامی و اسم جمهوری اسلامی الان در ایران است، محتوایش را اسلامی کنیم، لغویات و لهویات و نمی دانم صورت های کذا نباشد. اصلاح باید بشود اینها. ما می خواهیم رادیو و تلویزیونمان در خدمت اسلام باشد.
نمایش پی نوشت ها:
1. globalization
2. ser galatouche
3. so ft war
4. Hard war.
5. AOL- timewarner
6. Jodi kahn
7. Meg sies- feld.
8.راهبرد فرهنگ، فصل نامه علمی - پژوهشی، ش 4، مقاله رسانه، پیام کاویانی، ص 51.
1. صالحی امیری، سید رضا، 1385، رسانه فرهنگ و مدیریت، قم: نشر پژوهشگده تحقیقات استراتژیک.
2. رنجبران، داوود، 1388، جنگ نرم، تهران: نشر سات.
3. مصباح یزدی، محمد تقی، 1387، در جستجوی عرفان اسلامی، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی - پژوهشی امام خمینی (رحمه الله).
4. بیات، عبدالرسول، 1381، فرهنگ واژه ها، قم: مؤسسه اندیشه و فرهنگ دینی.
منبع مقاله: فصلنامه تخصصی بازتاب اندیشه شماره 4 پیاپی 119
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}