نویسنده: حسین نجاتی




 
شکوفایی استعدادها و رشد و پیشرفت آدمی آنگونه که وراثت معین کرده است، بدون تغذیه اصولی و کافی، امکان پذیر نیست. غذا در دوره ی پیش از تولد و پس از آن، برای رشد و فعالیت کودک از اهمیت بالایی برخوردار بوده و هیچگونه شکی وجود ندارد که در بهداشت و سلامت تن و روان تأثیر ریشه ای دارد.
تغذیه مناسب، باعث می شود که انرژی لازم برای بدن تأمین شود و سلولهای از بین رفته ترمیم شوند و افزایش مقاومت بدن در مقابل بیماری ها را موجب شده و در عملکرد طبیعی غدد تأثیر دارد. کم غذایی و سوء تغذیه، موجب بروز اختلالاتی در رشد شده و مقاومت بدن به صورت چشم گیری در مقابل بیماری های گوناگون کاهش می یابد. کمبود مواد پروتئینی، نه تنها رشد طبیعی کودک را دچار اشکال می کند بلکه اختلال های متعددی در وی به وجود می آورد. کمبود مواد پروتئینی ممکن است سبب ورم عضلانی، ورم پوستی، کندی رشد استخوان و ماهیچه ها، اختلال های گوارشی، بی حسی و بهت زدگی و کم خونی شود. همین طور کم غذایی و بدغذایی در دگرگونیهای رفتار تأثیر دارد و در شرایط کم غذایی شدید، بدن کودک دستخوش دگرگونی های رفتاری شده و تزلزل کار دستگاههای بدنی را موجب می شود. بررسی های روان شناسان نشان می دهد که اگر کودکان در دوران رشد مخصوصاً در دوران کودکی برای مدتی طولانی به بدنشان مواد غذایی کافی نرسد، دچار پیامدهای جبران ناپذیری می شوند که بعدها جبران آنها بسیار دشوار و سخت است.
احتیاجات تغذیه ای کودک، با روند رشد افزایش می یابد. طبق توصیه RDA احتیاجات تغذیه ای کودکان در سنین مختلف عبارت است از:

گروه سنی

انرژی بر حسب کیلو کالری برای هر کیلو گرم از وزن بدن

پروتئین بر حسب گرم برای هر کیلو گرم از وزن بدن

اطفال:

 

 

از تولد تا 6 ماهگی

115

2/2

6 ماهگی تا یکسالگی

105

2

1تا3 سالگی

85

8/1

4تا6 سالگی

100

5/1

7تا10 سالگی

85

2/1

مردان:

------

------

11تا14 سالگی

60

1

15 تا18 سالگی

42

8/0

زنان:

------

------

11تا14 سالگی

48

1

15تا18 سالگی

38

8/0


بایستی توجه داشت که تغذیه کودک، براساس انتخاب غذا توسط خود وی باشد. بعد از یک سالگی، میزان رشد کودک و اشتهای او به کندی پیش می رود. در این سن، بایستی تمام مواد مغذی مورد نیاز در مقادیر کافی از غذاها که ارزش تغذیه ای بالایی دارند، تأمین شود. افزایش وزن طبیعی، رشد دندانها، سلامتی کودک با استفاده از تعذیه متعادل و با اجتناب از مصرف غذاهای بدون کالری حاصل می شود.
تحقیقات متعدد انجام گرفته توسط دانشمندان، ثابت کرده است که کمبود مواد غذایی، پروتئینها و ویتامینها، در نخستین سالهای زندگی و حتی بعد از آن، رشد دایره مغز آدمی را محدود می کند و در نتیجه، رشد روانی (1)و مغزی او محدود می شود و موجب اختلال مغزی و کارکردهای روانی می شود. پیوند تغذیه با روح و روان انسان، از مراحل اولیه زندگی شکل می گیرد و نوزاد نسبت به هر نوع غذا و در مقابل هر یک از اعمال آن، یک سلسله عکس العمل هائی از قبیل، دل زدگی، بی نیازی، درماندگی، پذیرش و یا وازدگی نشان می دهد.
تغذیه در واقع یک امر ابتدایی عبور مواد خوراکی از لوله گوارش نیست بلکه براثر تحریک دستگاههای عصبی توسط غذا، کودک در حقیقت یک عکس العمل روانی عمومی انجام می دهد. در مرحله طفولیت، اگر طفل هم از محبت خانواده و هم از غذا به مقدار مناسب و کافی برخوردار شود، زمینه و موقعیت مناسبی به دست می آورد که در زندگی نسبت به غذا و مصرف آن نظری روشن و منطقی داشته باشد و اگر مسئله معکوس باشد، طفل جسماً و روحاً دچار نارسایی می شود و در شخصیت او تغییراتی ظاهر می شود که در دوران رشد، وی را مجبور می کند که برای جبران کمبودهای قبلی، با روشی احیاناً غلط تغذیه کند.
به عنوان مثال، جوانان بالغی که احساس می کنند در خانواده یا در کنار دوستان خود مورد توجه قرار نمی گیرند، بعضی اوقات چاره ای جز این نمی بینند که خودبینی و خود اندیشی خود را با متوسل شدن به مثلاً «پرخوری»(2)ارضاء و اقناع کنند. و یا کسانی که به علت «درماندگی و ناتوانی»(3)از زندگی سرخورده اند، راحتی های مربوط به درماندگی خود را احتمال دارد، با پرخوری جبران کنند تا بدینوسیله بر روی احساسات منفی و وازده ی خود سرپوش بگذارند. در مقابل اشخاص پرخور، افراد کم خوراک نیز بسیار دیده می شوند که ممکن است نیازمند محبت و توجه باشند و چون نیازهای اساسی فوق برآورده نمی شود، از اجتماع کناره گیری می کنند و به خاطر همین کناره گیری، دچار حزن و اندوه و افسردگی می شوند.
به هر حال باید توجه داشت که بیشتر ناراحتی های روانی و اجتماعی، نتیجه نگرانی های مداوم و اختلالات عصبی متوالی می باشد و امکان سوء تغذیه مستمر در هر یک از حالات نامبرده موجود است.
غذا با رساندن عوامل مغذی لازم و ضروری جهت انجام وظایف طبیعی بدن، نیازهای فیزیولوژیکی انسان را برآورده می کند. بنابراین بایستی در انتخاب غذا، بیشترین دقت را اعمال کرد تا عوارض کمبود یک یا چند عامل مغذی در بدن ظاهر نشده و انسان دچار بیماری نشود.
عوامل مغذی را می توان به شش دسته تقسیم بندی کرد که هر کدام از شش دسته برای انسان ضروری می باشد و بایستی همراه غذا وارد بدن شود:
1)چربی: اسیدلینولئیک
2)کربوهیدرات: گلوکز
3)پروتئین: اسیدهای آمینه(ایزولوسین، لیزین، فنیل آلانین، تره اونین، لوسین، تریپتوفان، والین، متیونین)و منبع ازت
4)عناصر معدنی: فسفر، سدیم، پتاسیم، کلر، گوگرد، کلسیم، آهن، مس، روی، کبالت، منگنز، منیزیم، سلنیوم، ید، مولیبدنیوم، فلوروکرم
5)ویتامین ها: ویتامین های A,D,E,K,C، تیامین، نیکوتین آمید، ریبوفلاوین، پیریدوکسین، بیوتین، کوبالامین، اسیدنپتوتنیک، اسید فولیک
6)آب
مقدار احتیاجات روزانه به کالری در سنین، شرایط و مراحل مختلف فیزیولوژیک تا سن 14 سالگی

گروه سنی و یا شرایط فیزیولوژیک

کیلو کالری

کودکان:

------

از تولد تا 6 ماهگی

کیلوگرم وزن بدن × 117

6ماهگی تا 1 سالگی

کیلوگرم وزن بدن ×108

1تا 3 سالگی

1300

4تا 6 سالگی

1800

7 تا 10 سالگی

2400

پسران:

------

11تا 14 سالگی

2800

دختران:

------

11تا 14 سالگی

2400

پی‌نوشت‌ها:

1-Psychologic
2--Hyperphagia
3-Frustration

منبع: نجاتی، حسین، (1388)، روانشناسی کودک، تهران، نشر بیکران، چاپ دهم.