نویسنده: بهزاد ضیائی



 

استدیوی Team 17 بیشتر به خاطر سری بازی های محبوب Worms شناخته می شود، اما آن ها یک شاهکار دیگر نیز در پرونده ی خود دارند، یک بازی پلتفرمر بی نظیر به نام Superfrog. با وجود این که این روزها گرافیک بازی های کامپیوتری دست کمی از فیلم های سینمایی ندارد،روی داستان بازی ها به اندازه ی شاهکارهای سینمایی کار می شود و بازی ها در قالب چندین DVD منتشر می شود، یک بازی پلتفرمر 2 بعدی با حجم کمتر از 10 مگابایت و داستانی که به سختی می توان آن را داستان نامید، می تواند ساعت ها و ساعت ها سرگرم کننده باشد.
SUPERFROG در سال 1993 توسط استدیوی Team 17 روی 4 عدد فلاپی دیسک و برای کامپیوترهای Amiga منتشر شد. همه دیسک سوم بازی به دموی (Intro) باز که توسط Eric W.schwartz طراحی شده بود، اختصاص یافته بود و 3 دیسک دیگر قورباغه محبوب داستان را در مراحل مختلف نشان می دادند. داستان بازی بسیار ساده و کلیشه ای بود. روزی روزگاری در Magic Kingdom، یک شاهزاده به همراه عروس زیبای خوش و خرم زندگی می کردند. اما همان طور که می دانیم، همیشه یک جادوگر حسود وجود دارد که چشم دیدن این خوشبختی را نداشته باشد داستان SUPERFROG هم از این قاعده مستثنی نیست. جادوگر حسود داستان، شاهزاده ی جوان را تبدیل به یک قورباغه کرده و عروس او را به قلعه ی خود می برد. در حالی که قورباغه داشت به زندگی خود عادت می کرد، آب رودخانه به یک بطری مرموز محتوی ماده ای به نام Lucozade را با خود می آورد و قورباغه پس از نوشیدن از بطری مرموز، از Frog به SUPERFROG تبدیل شده و برای گرفتن انتقام از جادوگر و بازگرداندن عروس خود، عازم سفری پرخطر می شود. به همین سادگی!
اما بدون شک superfrog داستان یا حتی گرافیک آن (که در زمان خود بسیار چشم نواز بود) نیست؛ بلکه گیم پلی و طراحی عالی مراحل است که superfrog را تا این حد جذاب کرده است. گیم پلی بازی متفاوت چندانی با گیم پلی استاندارد بازی پلتفرمر 2 بعدی ندارد. هدف اصلی در بازی رسیدن به در خروجی و ورودی به مرحله ی بعد است و البته در این بین کسب امتیاز لازم برای ورود به مرحله ی بعدی ضروری است.
در گوشه و کنار هر مرحله تعداد زیادی سکه ی طلایی رنگ یافت می شود که این سکه ها حکم پاسپورت را دارند! با جمع آوری تعداد کافی از این سکه ها، در خروجی هر مرحله باز می شود و superfrog را یک قدم دیگر به هدف خود نزدیک تر می کند. علاه بر این سکه ها، آیتم های دیگری نیز در محیط بازی وجود دارند که از آن جمله می توان به بطری های محتوی Lucozade (که انرژی از دست رفته ی superfrog را باز می گردانند)، Destructospud ها (که یک نوع سلاح برای از بین بردن دشمنانی که در هوا حرکت می کنند به حساب می آید)، Frog Wing ها (که به superfrog اجازه می دهند برای مدت کوتاهی پرواز کند)، میوه ها و .. اشاره کرد.
جمع آوری این آیتم ها در طول بازی علاوه بر قابلیت های مختلفی که به superfrog می دهند،مقداری نیز به شما می دهد. به کمک این امتیازها می توانید در پایان هر مرحله با استفاده از یک Slot Machine شانس خود را برای برنده شدن "کد مراحل" امتحان کنید. با استفاده از این کدها می توانید بازی را از مرحله ی دلخواه خود آغاز کنید.
مانند هر بازی پلتفرمر دیگری، خطرها و دشمنان زیادی بر سر راه superfrog قرار دارند و مکانیسم کلی گیم پلی بر مبنای عبور از این تله ها و دشمنان است. به طور کلی تصمیم گیری سریع و درست مهم ترین فاکتور برای عبور از تله هاست. پریدن (Jumping) یکی از مهم ترین عناصری است که تقریبا در همه دنیای بازی نقش کلیدی را ایفا می کند.
دشمنان بازی در مجموع به دو دسته عوامل محیطی (تله ها) و دشمنان جاندار تقسیم می شوند.هر کدام از دنیاهای بازی دشمنان مخصوص به خود را دارند و البته بعضی از دشمنان در همه ی دنیاها مشترک هستند. Spike ها (میخ های تیزی که برخورد با آن ها مساوی است با مرگ) تقریبا در همه ی دنیاهای بازی وجود دارند. Ball n Chain دشمن محیطی دیگری است که به جز دنیای اول، در بقیه ی دنیاها سد راه superfrog می شود و برخورد با آن مقداری از انرژی superfrog را کاهش می دهد. همچنین عوامل محیطی یگر مانند اشیای مختلفی که تیراندازی می کنند، گلوله های توپ، توده های یخ و ... نیز در بازی وجود دارند.
دشمنان جاندار خود به دو دسته تقسیم می شوند. دسته ی اول دشمنانی هستند که superfrog می تواند آن ها را از بین ببرد. زنبور، حلزون، لاک پشت، خفاش، عنکبوت، مارمولک، و ... از جمله دشمنان هستند. اما دشمنان سرسخت دیگری نیز در بازی وجود دارند که superfrog نمی تواند آن ها را شکست دهد و مجبور است از دست شان فرار کند. جوجه تیغی، لاک پشت خاردار، روح،شوالیه، ماهی، پنگوئن و آدم برفی و .. جزو این دسته حساب می شوند. دشمنان بازی بسیار متنوع هستند و بسته به تم هر دنیا، در دنیاهای مختلف گنجانده شده اند. به عنوان مثال پنگوئن و آدم برفی مربوط به دنیای برفی و روح و شوالیه مربوط به قلعه می شوند.
در منوی ابتدایی بازی، پنج دنیای کاملا متفاوت از یکدیگر نمایش داده می شود که superfrog برای رسیدن به جادوگر و نجات عروسش، ابتدا باید از آن ها عبور کند. هر کدام از این دنیا ها خود شامل 4 مرحله هستند.
دنیای اول The Enchanted Forest خطر چندانی وجود نداشته و در مجموع این دنیا بیشتر برای معرفی المان های مختلف گیم پلی به بازیباز طراحی شده است. در پایان این مرحله، superfrog کلید طلایی قلعه را پیدا کرده و به امید یافتن عروسش، راهی قلعه می شود.
دنیای دوم The spooky castle نام دارد و نسبت به دنیای اول به مراتب دشوارتر است. در Spooky castle با انواع و اقسام خطرها و همچنین تله های ترکیبی زیادی مواجه می شوید. هم چنین تونل های مخفی زیادی در این مرحله وجود دارند که در صورت پیدا کردن آن ها، مقدار زیادی سکه و امتیاز کسب می کنید. عبور از این دنیا نیازمند تفکر و تصمیم گیری بسیار سریع است. در پایان دنیا، superfrog توسط Colin the Troo دستگیر شده و به سیرک فرستاده می شود.
Fun Land سومین دنیای بازی است که نسبت به Spooky Castle کمی آسان تر است. در Fun land تله ها و دشمنان کمتری گنجانده شده و مراحل نسبت به مراحل دنیای قبلی کوتاه تر هستند. ضمن اینکه در این دنیا مکانیسم گیم پلی تغییر کرده و ویژگی های جدیدی مانند آب و برف معرفی می شوند. در پایان این دنیا ، superfrog یک ماشین زمان پیدا می کند ولی از بخت بد، از اهرام مصر سر در می آورد!
دنیای چهارم که The Ancient pyramid نام دارد، بدون شک دشوارترین دنیای بازی است. تله ها و دشمنان بسیاری در این دنیا وجود دارند و باعث می شوند که مقدار زیادی از انرِژی خود را در حساس ترین مقطع سفر از دست بدهید! در پایان این دنیا، superfrog موفق می شود ماشین زمان را تعمیر کرده و به زمان خود باز گردد. اما سفر برگشت آن طور ه انتظار دارید پیش نمی رود!
دنیای پنجم بازی The Ice Caverns نام دارد که باز هم المان های جدیدی از گیم پلی را معرفی می کند.
مهمترین تغییر این دنیا سرد بودن زمین است که کنترل superfrog را بسیار دشوار می کند. ترکیب زمین نیز با تله ها و دشمنان خطرناک موجود در این دنیا، باعث شده اند عبور از این دنیا کمی وقت گیر و اعصاب خرد کن باشد. پس از پایان این دنیا، اتفاق های جالبی رخ می دهد. پس از یک انیمیشن کوتاه، superfrog خود را در فضا می بیند!
این دنیای جدید project F نام دارد و در واقع یک spin-off از بازی دیگرTeam 17 یعنی project X به حساب می آید. در این دنیا مکانیسم گیم پلی به کلی تغییر کرده و superfrog لباس فضانوردی و معلق در فضا، با دشمنان عجیب و غریبی مبارزه می کند. پس از عبور از این دنیای عجیب و غریب، وارد دنیای عجیب و غریب تری می شوید! ایستگاه فضایی! این دنیا از نظر ساختار شباهت زیادی به دنیای دوم یعنی Spooky castle دارد و از المان های مشابه گیم پلی استفاده می کند. این دنیا که آخرین دنیای بازی محسوب می شود، چندان دشوار نبوده و با کمی دقت به پایان می رسد.
اکنون نوبت به لحظه ای می رسد که همه منتظرش بودیم... مبارزه با جادوگر!
بدون شک بزرگ ترین نقطه ضعف بازی مبارزه با جادوگر یا همان باس آخر بازی است. مشکل اصلی این قسمت سادگی بیش از حد آن است. هیچ استراتژی خاصی برای مبارزه با جادوگر وجود نداشته و در طول مبارزه، محیط بازی هیچ تغییری نمی کند. طراحی یک مرحله ی تعقیب و گریز یا دست کم مبارزه در یک فضای کمی بارتر می توانست پایان بازی را بسیار جذاب تر سازد. با این حال، تجربه ی کلی گیم پلی آن قدر خوب است که تنها مشکل بزرگ بازی چندان آزاردهنده نباشد.
از نظر گرافیکی، superfrog یکی از بهترین بازی های زمان خود بود. توجه زیاد به جزییات کوچک محیط و همچنین رنگ بندی بسیار زیبا در کنار طراحی محیط های بسیار متنوع از مشخصه های بارز گرافیکی بازی در زمان خود بودند. البته انیمیشن های superfrog در مقایسه با بازی های مطرح همان زمان مانند Aladdin یا princ of persia در سطح چندان بالایی قرار نداشت، اما محتوای بازی به نوعی توجیهی برای این موضوع بود. به هر حال کسی از یک قورباغه انتظار حرکت های نرم ندارد!! superfrog از آن دسته بازی های کلاسیک است که در عین سادگی، به شدت جذاب و اعتیادآور است.
با وجود اینکه پس از نهایتا دوبار انجام بازی به صورت کامل، تقریبا هیچ نکته ی جدیدی در بازی وجود نخواهد داشت، مخاطب هیچ گاه از انجام چندین و چند باره ی آن خسته نمی شود. این که چه فرمولی باعث شده یک بازی پلتفرمر ساده چندین و چند برابر یک پروژه ی چند میلیون دلاری روز جذابیت داشته باشد، مشخص نیست؛ اما این فرمول هر چه باشد، این روزها بسیار کم از آن استفاده می شود.
منبع: بازی رایانه (ش38)