نویسنده: معمصومه مرادپور



 

-مقدمه

انقلاب اسلامی ایران که در بهمن 1357 به پیروزی رسید از جمله پدیده ها و رخداد های استثنایی و کم نظیر تاریخ ایران است که نه تنها مختص یک شهر یا منطقه ای خاص نبود بلکه تمام مناطق و شهرهای ایران به سهم خود در این واقعه حضور داشتند؛ از آنجایی که دامنه تأثیرات فراگیر و شگرفش، مرزهای جغرافیایی ایران را درنوردیده و به دورترین نقاط جهان رسیده است، شایسته است که بارها و بارها از زوایا و ابعاد گوناگونی بررسی شود و ضروری است که تمامی آنچه به وقوع پیوسته است، حتی اگر در دورافتاده ترین روستاها باشد در تاریخ ثبت و ضبط گردد. روزشمار حاضر به همین انگیزه نگاشته شده است.
فصل تابستان و اولین ماه آن در حالی آغاز شد که با ایام ماه مبارک رجب و شعبان همراه بود و از آنجایی که همه مسئله در این ماه ها، جشن و اعیاد شعبانیه برپا می شد، امام خمینی(ره) در 13 تیر (مصادف با 28 رجب) در پیامی به ملت ایران نوشت:
«... مع الأسف رژیم منحط برای مسلمین ایران عیدی نگذاشته است. دست شاه تا مرفق به خون ملت ایران فرو رفته و در حال حاضر ملت عزیز در عزای عزیزان خود نشسته، چگونه ممکن است کسی نظر دهد که جشن بگیرند و شادمانی کنند؟ شادمانی بر روی اجساد به خون خفته فرزندان اسلام؟!... ما روزی را عید می گیریم که بنیان ظلم و ظالم را منهدم کنیم و دست دودمان ستمکار پهلوی را از کشور قطع نماییم، و آن روز ان شاءالله تعالی نزدیک است و روز عید اسلامی است و عید ولی عصر (عج)»
پس از ارسال این پیام به ملت ایران، برگزاری مراسم عید در شهرهای کشور تحریم شد و تمهیدات ساواک نه تنها در برگزاری این مراسم مؤثر واقع نشد بلکه مردم با تشکیل اجتماعات متعدد اقدام به برپایی مراسم عزاداری نیز کردند که در نتیجه به شهادت و یا دستگیری عده ای از آنها منجر گردید.
با شروع مرداد، امام در پنجمین روز این ماه پیامی خطاب به ملت ایران نوشت و از همبستگی و وحدت کلمه مردم در سوم و پانزدهم شعبان- که به رژیم منحط ثابت کردند با اراده ملت نمی تواند مقابله کند- تشکر کرد. ایشان همچنین یک روز پس از به خاک و خون کشیدن تظاهرات مردم اصفهان در پیامی که در پانزدهم مرداد (مصادف با اول رمضان 1398) خطاب به اهالی اصفهان نوشت، ضمن عرض تسلیت به مردم این شهر اعلام کرد که «امروز شعار «مرگ بر شاه» ملی شده و تا برچیده شدن دستگاه ظلم و انقراض دودمان جنایتکار پهلوی ادامه دارد.»
از دیگر رویدادی که در واپسین روزهای این ماه رخ داد، فاجعه به آتش کشیدن سینما رکس آبادان و سوختن 377 انسان در تالار نمایش بود که داغی بر دل خانواده های شهرهای ایران بالاخص آبادان گذاشت و کام ایران را برای چندمین بار متوالی تلخ کرد و بی شک
یادآوری اش پس از گذشت چند دهه، همچنان روح آدمی را تیره و غم زده می کند. در پی این فاجعه دردناک،رژیم شاه تلاش کرد تا انقلابیون و مبارزان مسلمان را از عاملان این فاجعه نشان دهد اما روحانیون تراز اول، گروه های سیاسی و حتی گروه های مسلح با انتشار اعلامیه هایی، رژیم پهلوی را عامل این جنایت معرفی کردند واعلام نمودند کسانی که برای آزادی مردم مبارزه می کنند، هرگز مردم را به کام آتش نمی کشند. امام نیز در پیامی که به همین مناسبت خطاب به مردم آبادان نوشت، اعلام کرد جز شاه و بستگانش، کسی از این جنایت نفعی ندارد و
«این مصیبت دلخراش برای شاه، شاهکار بزرگی است تا به تبلیغات وسیع در داخل و خارج دست زند و به بوق ها و مطبوعات دست نشانده داخل و نفع طلب خارج دستور دهد که هر چه بیشتر برای اغفال مردم این جنایت منتشر و به ملت محروم و مظلوم ایران نسبت دهند تا در خارج، ملت حق طلب ایران را مردمی که به هیچ ضابطه انسانی و اسلامی معتقد نیستند، معرفی نمایند.»
با آغاز ماه شهریور، مجالس بزرگداشت کشته شدگان سینما رکس آبادان در جای جای کشور برگزار شد و تقریباً همه سخنرانانی که این فاجعه را به دولت جمشید آموزگار و به طور کلی نظام شاهنشاهی نسبت دادند بلافاصله دستگیر شدند. موج اعتراضات در ایران و خارج از کشور به اتحادیه های بین المللی کشیده شد و در پی مخالفت های داخلی و خارجی، در اوایل همین ماه، جمشید آموزگار استعفا داد و سناتور شریف امامی جایگزین او گردید. هر چند شریف امامی اقداماتی از قبیل شعار آشتی ملی، آزادی تعدادی از زندانیان سیاسی، کم شدن فشار و سخت گیری نسبت به سیاسیون و انعکاس اخبار و گزارش ها از تظاهرات و دید گاه های برخی از مخالفان و... را از سر اجبار انجام داد و در نهایت توانست نظر برخی از مجامع سیاسی داخلی را به خود جلب کند اما مردم و روحانیون گوش به فرمان امام، نسبت به این تحولات بدبین بودند و امام خمینی نیز در پیامی که در 6 شهریور (مصادف با 23 رمضان) برای ملت ایران فرستاد، این تغییرات صورت گرفته را از عوام فریبی و فریبکاری های جدید شاه دانست و از مردم ایران خواست تا این نهضت شریف را تا برچیده شدن رژیم ظالمانه ادامه دهند و به وعده های پوچ دولت غیر قانونی توجه نکنند.
روز 13شهریور نماز عید فطر و پس از آن تظاهرات با شکوهی در تهران و سایر شهرهای ایران بر پا شد. مردم با گل و گلاب از نظامیان مستقر در خیابان ها استقبال کردند. از آنجایی که ارتش از سازمان هایی بود که شاه برای سرکوب حرکت انقلابی مردم شدیداً به آن دل بسته بود، رژیم ایران ادامه این اقدامات مردم را تزلزل هر چه بیشتر پایه های سلطنت دانست و برای رفع این مشکل، برپایی حکومت نظامی تنها راه چاره بود که در واپسین ساعات روز شانزدهم در تهران و یازده شهر دیگر حکومت نظامی اعلام کرد و صبح روز هفدهم در پی تجمع جمعی از اهالی تهران در میدان ژاله (میدان شهدا) به روی این مردم بی دفاع رگبار مسلسل بست و شمار زیادی را شهید و مجروح کرد و باری دیگر طعم تلخ این حکومت را به مردم حاضر در میدان چشاند. کشتار 17 شهریور اگر چه کشور را به مدت سه هفته با آرامش نسبی رو به رو کرد، اما نه تنها توقفی در روند انقلاب ایجاد نشد بلکه نفرت عمومی از حکومت شاهنشاهی
بیشتر گردید.
امام خمینی در پیامی که به همین مناسبت در 18 شهریور خطاب به ملت ایران فرستاد، نوشت: «چهره ایران امروز گلگون است و دلاوری و نشاط در تمام اماکن به چشم می خورد. آری این چنین است راه امیرمؤمنان علی و سرور شهیدان امام حسین، ای کاش خمینی در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع برای خدای تعالی کشته شود.»
در هر حال انقلاب را مردم ایران با اعتقاد به رهبری روحانیت متعهد و دلسوز که به عشق اسلام به خیابان ها می ریختند و جان می دادند، به پیروزی رساندند و به تبع این مردم شجاع، غیور و با ایمان نیروی اصلی و واقعی انقلاب محسوب می گردند.
و اما یادآوری چند نکته:
1- با اینکه مطالب مندرج در روز شمار، برگرفته از گزارش های محرمانه ساواک و شهربانی است، لیکن متن تنظیمی به قلم این نویسنده است و در مواردی که لازم بود عین گزارش آورده شود، متن آن در گیومه قرار گرفته است.
2- درگزارش های محرمانه ساواک و شهربانی تلاش شده است روی واقعیت ها و حقایق در رویدادها و جریان ها پرده بکشند، اهداف و آرمان های مردمی را به گونه ای تعدیل کنند، شعارهای ضد شاهی را حتی المقدور درز بگیرند، شمار شرکت کنندگان را در راهپیمایی ها، گرد همایی و تظاهرات به مراتب کمتر از آن حدی که بوده است وانمود کنند، گویا اگر واقعیت ها را می نوشتند، از دید مسئولان مافوق، موافق یا هوادار انقلاب شناخته می شدند!
3- گزارشگران مقید و مأمور بودند در مورد برخورد خشونت آمیز و تجاوزکارانه پلیس با مردم و کشت و کشتاری که به راه می انداختند نیز گزارشی واقعی ارائه ندهند و آمار و ارقام کشته ها و زخمی ها را تا سرحد امکان کمتر از آن حدی که به وقوع پیوسته بود بنمایانند. از این رو، نباید این گزارش ها را مطابق با واقع پنداشت و بی کم و کاست دانست. با وجود این از گزارش های مذکور می توان سرنخی برای پیگیری حوادث و جریان هایی که در آن دوره اتفاق افتاده است به دست آورد و از آن بهره برد.
4- گزارش های ساواک و شهربانی پیرامون حوادث تابستان سال 1357 چند برابر مطالب روز شماری است که در فصلنامه آورده شده است. بنابراین، به علت تراکم مطالب و مقالات در این شماره و محدودیت فصلنامه برای درج همه آن گزارش ها، ناگزیر به تلخیص شدیم. از این بابت از خوانندگان عزیز پوزش می خواهیم و امیدواریم متن کامل این گزارش ها را در آینده نزدیک به صورت کتاب در اختیار آنها قرار دهیم.

مناسبت ها

*پنجشنبه 1357/4/1 - 22ژوئن 1978-16 رجب 1398
-حجت الاسلام محمد غفاری که در اوایل این سال دستگیر شده بود، از زندان آزاد شد.
-در ساعت 10، شیشه های یکی از شعب بانک صادرات بابل از سوی افراد ناشناسی شکسته شد.
-در ساعت 10/20، مراسمی در بهشهر با سخنرانی آقای شیخ کامل خیرخواه در مسجد جامع برگزار شد.
-عصر امروز مراسم بزرگداشتی به مناسبت درگذشت دکتر علی شریعتی در مسجد اعظم تجریش برگزار شد.
*جمعه 1357/4/2-23ژوئن1978-17رجب1398
-مراسمی با شرکت جمعیتی حدود هزار نفر و سخنرانی آقای شیخ کامل خیرخواه در مسجد نصیریان بهشهر برگزار شد.
* شنبه 1357/4/3-24ژوئن1978-18رجب1398
-در پی اعتصاب غذای زندانیان سیاسی اصفهان، چهار نفر از آنها به علت شدت ضعف در
بهداری زندان بستری شدند.
-دانشجویان دانشگاه عالی کاشان از شرکت در جلسه امتحان خودداری کردند و ضمن اجتماع در مقابل مدرسه، خواستار آ‍زادی سه تن از دانشجویان شدند.
-زندانیان سیاسی زندان شهربانی سنندج دست به اعتصاب غذا زدند (شمار این زندانیان در گزارشی 8 نفر اعلام شد).
-در ساعت 20/15، مراسمی در شهر ری با سخنرانی آقای عبدالرضا حجازی در مسجد الحسین برگزار شد.
* یکشنبه 1357/4/4-25ژوئن1978-19رجب1398
-اعتصاب غذای زندانیان سیاسی اصفهان همچنان ادامه داشت و دو نفر از آنها به علت شدت ضعف در بهداری زندان بستری شدند.
-از ساعت 20/30 الی 21/30، مراسمی در تبریز با شرکت جمعی حدود 400 نفر و سخنرانی آقای سعیدی در مسجد شعبان برگزار شد.
-دوشنبه1357/4/5 - 26 ژوئن 1978-20رجب1398
-حوزه علمیه قم با انتشار اعلامیه ای، فضای بازسیاسی کشور را- که دولتمردان به وجود آن تأکید می کردند- با ذکر نمونه هایی از استبداد و اختناق به باد استهزاء گرفته شد.
-از ساعت20/45 الی 21/20 ، مراسمی در تبریز با سخنرانی میرزا عباس سعیدی در مسجد شعبان برگزار شد.
* چهارشنبه 1357/4/7 -28ژوئن1978-22رجب1398
-«شاخه پیشرو برای اتحاد نهضت ملی ایران» با انتشار اعلامیه ای، به ترفند رژیم شاه اشاره
کرد که برای انحراف ذهنیت جامعه از مبارزه گرفته است.
* پنجشنبه1357/4/8-29ژوئن1978-23رجب1398
-اعلامیه ای با امضای جمعی از علمای حوزه علمیه قم درباره فجایع و جنایات رژیم شاه منتشر شد.
-در ساعت20، در پی تظاهراتی که در اصفهان از سوی حدود 150 نفر در خیابان صارمیه برپا شد، چندین نفر دستگیر شدند.
-در ساعت 23، مراسمی در شیراز با سخنرانی آقای سید عبدالحسین دستغیب در یکی از مساجد برگزار شد. در پایان حدود 2 هزار نفر ضمن خروج از مسجد و برپایی تظاهرات، شعارهایی علیه رژیم سردادند و 3 نفر به دست مأموران دستگیر شدند.
* جمعه 1357/4/9-30ژوئن1978-24رجب 1398
-حدود 40 نفر از مادران زندانیان سیاسی اصفهان در اعتراض نسبت به برخورد با فرزندانشان در داخل زندان، در منزل آیت الله سید حسین خادمی تحصن کردند و دست به اعتصاب غذا زدند.
-به مناسبت شهادت امام هفتم شیعیان، مراسمی درمسجد معتضدی کرمانشاه برگزار شد و در پایان ضمن برپایی تظاهرات، شیشه های تعدادی از بانک های این شهر شکسته شد و حدود 12 نفر به دست مأموران دستگیر شدند.
* شنبه 1357/4/10-1ژوئیه1978-25رجب 1398
-زندانیان سیاسی اصفهان پس از چند روز اعتصاب، امروز دست از اعتصاب غذا کشیدند و با بستگان خود ملاقات کردند.
-از ساعت10/30 الی12، مراسمی در همدان با سخنرانی آقای شیخ محسن محققی در مسجد صاحب الزمان برگزار شد.
* یکشنبه 1357/4/11-2ژوئیه1978-26رجب1398
-مراسمی در شیراز با شرکت جمعیتی حدود 6 هزار نفر و سخنرانی آقای سید عبدالحسین دستغیب در انتقاد از برنامه های جشن هنر شیراز، در مسجد جامع برگزار شد.
-ساواک شیراز در تلگرافی به تهران، شمار زندانیان سیاسی خود را 44 دانشجو و 76 نفر از طبقات مختلف مردم اعلام کرد.
* سه شنبه 1357/4/13-4ژوئیه1978-28رجب1398
-امام در پیامی خطاب به مردم ایران درباره برپایی جشن های مرسوم سوم و پانزدهم شعبان گفت: «ما روزی را عید می گیریم که بنیان ظلم و ظالم را منهدم کنیم و دست دودمان ستمکار پهلوی را از ایران قطع نماییم و آن روز ان شاءالله تعالی نزدیک است و روز عید اسلامی است و عید ولی عصر (عجل الله فرجه).»
-منزل آیت الله سید عبدالحسین دستغیب به منظور قطع ارتباط با مردم توسط مأموران شیراز محاصره شد.
-عصر امروز تظاهراتی با شرکت حدود 500 نفر از بازاریان در میدان بهارستان تهران برپاشد. در پایان، جمعیت تظاهرکننده با دخالت مأمورانمتفرق و حدود 10 نفر مجروح شدند.
منبع: نشریه 15 خرداد، شماره 16.