نویسنده: ژولیت پیگوت
مترجم: باجلان فرّخی



 

دوره فوجیوارا

یکی از مشهورترین معابدی که توسط شوتوکو دایشی بنا شد معبدی بود که در نارا بنا نهاد و هم در این منطقه بود که نخستین پایتخت بنا شد. فاصله سال های 710 تا 784 به دوره نارا و فاصله سال های 784 تا 1192 در تاریخ ژاپن به دوره فوجیوارا(1) مشهور است. ده سال بعد از به قدرت رسیدن دودمان فوجیوارا پایتخت از نارا به کیوتو منتقل شد و این دودمان در همه زمینه ها قدرت یافتند. آنان با دودمان امپراتوری ازدواج کردند و محدوده قدرت آنان به نام آن ها نامیده شد.
می گویند وقتی نخستین بار نینیگی و همراهان او به کیوشو رسیدند در میان آنان مردی بود که آما- تسوکویانه (2) نام داشت. آماتسو ازدواج کرد و فرزندان او به هنگام به مقام کاهنی دست یافتند. یکی از اعقاب آما- تسو که فوجیوا را نام داشت در سده هفتم وزیر اعظم شد و این دودمان بدین سان به قدرت سیاسی و مذهبی دست یافتند و گفتنی است که پیش از گسترش آئین بودا دین بومی مردمان ژاپن آئین شینتو بود. فوجیوارا به معنی مزرعه لوبیای ژاپنی (گلیسین) است. نشان و نماد این دودمان نیز گل لوبیای ژاپنی و نمونه دیگری از کاربرد گل برای نشان خانوادگی است.
دودمان فوجیوارا سه قرن بر دربار و سرزمین ژاپن تسلط داشتند و دوره قدرت آنان دوره آرامش و پیشرفت بود. ادبیات و هنرهای بصری مورد حمایت این دودمان قرار گرفت. هنر خطاطی کاتاگانا (3) و هیراگانا (4) از گونه های خطوط مصوت و منقوش چینی در دوره فوجیوارا ابداع شد.
پرداختن به سیاست و زندگانی درباری و دیوانی موجبات سستی و نزول این دودمان را فراهم ساخت. با پرداختن افراد این دودمان به کارهای دیوانی دودمان های بزرگ دیگر به جنگاوری و آموختن فنون جنگی روی آوردند و با گذشت زمان جنگاوران به تحقیر دیوانیان پرداختن. دودمان تایرا (5) و میناموتو (6) در این میان از دیگران برتر و در جنگاوری مهارت یافتند.

نزاع دودمان های تایرا و میناموتو

شرح جزئیات دشمنی و جنگ های دودمان های تایرا و میناموتو را با اساطیر پیوندی نیست اما نزودل دودمان فوجیوارا و قدرت یافتن دودمان های مذکور خاستگاه اسطوره ها، روایات، افسانه ها و موضوع بسیاری از نمایشنامه های ژاپنی است.
دشمنی و درگیری این دودمان ها نزدیک به سی سال به طول انجامید و گاه این نبردها را با جنگ رز ها [ یعنی نزاع دودمان های یورک (7) و لنکستر (8) در تاریخ بریتانیا ] مقایسه کرده اند. در تاریخ ژاپن فاصله 1156-1185 به دوره جنگ گمپئی (9) مشهور و گمپئی ترکیبی از نمادهای مصوت نام این دودمان است. اختلاف این دو دودمان غالباً به ادعاهای آنان در مورد قلمرو قدرت خویش و برخورداری از امتیازات خاص مربوط می شد و گفتنی است که هر دو جانب مخاصمه به امپراتور وفادار بودند. در تاریخ ژاپن نیز همه دودمان های قدرتمند به امپراتوری وفادار بوده و از تغییر نظام سیاسی سخنی نیست.
اطلاعات ما از نبردهای تایرا و میناموتو غالباً از روایت حماسی هئیگه مونوگاتاری (10) است. در این روایت از این دو دودمان با نام گنجی (11) و هئیگه (12) یاد می شود که به منظور اجتناب از اشتباه نام دودمانی آنان یعنی میناموتو و تایرا را به کار می بریم.

یوشی – ئیِه

یوشی – ئیه (13) کهن ترین پهلوان میناموتو طی مراسمی در معبد هاچیمان خدای جنگ به مقام قهرمانی دست یافت و از آن پس حمایت از دودمان میناموتو به او و خدای جنگ واگذار شد. نمادها چیمان ( امپراتور ئوجین) و یاماموتو داته کبوتر است و در بسیاری از روایات در نبردهای دودمان میناموتو و نبردهای سده یازده پدیدار شدن کبوتر در صحنه جنگ نماد نیک انجامی و پیروزی است. می گویند یوشی – ئیه همانند یاماموتو داته پهلوان پیشین به نبرد قبایل آینو رفت و در یکی از این نبردها سربازان او گرفتار تشنگی و گرما شدند. یوشی – ئیه پس از نیایش به درگاه هاچیمان کمان بر کشید و خرسنگی دوردست را با تیر سوراخ کرد، از جای تیر چشمه ای جاری شد، چشمه ای که هنوز هم آب آن تشنگان را به خویش می خواند. در افسانه های ژاپنی بسیاری از این گونه از افسانه ها و معجزات را به قهرمانان و قدیسان نسبت می دهند و در بخش های بعدی نیز با چنین معجزاتی آشنا می شویم.

کیوموری

کیوموری (14) مشهورترین جنگجو، رئیس دودمان تایرا و قهرمان هئیگه مونوتاگاری در بهار 1185 و چهار سال پیش از نبرد دانورا مرد. او را افسانه های بسیاری است: می گویند مردی زنباره بود و یوشیتومو (15) معشوقه رقیب او میناموتو در ماجرایی برای نجات فرزند خردسال خویش یوشیتسونه به ناچار خود را به او تسلیم کرد و کیوموری جان یوشیتسونه و دو برادر دیگر او را که یکی از آنان یوریتومو (16) نام داشت به مادر آنان بخشید. سال ها گذشت و یوریتومو سرانجام در نبرد دریایی دانورا (17) دودمان تایرا را شکست داد. امپراتور ژاپن دختر کیوموری را به زنی گرفت و از این زن پسری زاده شد که به هنگام نوزادی و در مقام امپراتور [ در نبرد دانورا] درگذشت.
در افسانه ای خاستگاه رنگ سرخ پرچم تایرا به خدابانوی دریا بنتن نسبت داده شده است. می گویند کیوموری جوان در دریا و آن سوی جزیره میاجیما (18) زورقی را با بادبان سرخ دید که سرنشینان آن بنتن و دو خواهر او در هیأت پریان دریایی بر او نمایان شدند. بنتن کیوموری را فرمان داد برای دستیابی به مقامی والا معبد خدابانوی دریا را در میاجیما مرمت و وسیع تر کند و کیوموری جاه طلب چنان کرد. کیوموری پس از رسیدن به ریاست با یاد این ماجرا پرچم تایرا را همرنگ بادبان قرمز زورقی کرد که آن را در جوانی و آن سوی میاجیما دیده بود.

تامه تومو و یوشیتسونه

تامه تومو (19) از دودمان میناموتو عموی یوشیتسونه و هر دو از قهرمان و یوشیستونه از عموی خود بزرگ تر و مشهورتر است. در روایتی تامه تومو در چهارده سالگی و به هنگام درگیری جنگجویان و دیوانیان فوجیوارا به پایتخت گریخت، در شمار جنگجویان درآمد و کماندار و کمانگیری مشهور شد. در 1157 با پدر خود جنگید و پس از مرگ پدر تبعید شد. آخرین فتح نمایان او غرق کردن یک کشتی تایرا با یک تیر و پس از آن بود که همانند یک قهرمان خودکشی کرد. از کارهای پهلوانی او افسانه ها می گویند. روایت کرده اند که به جزایر لوکهو (20) رفت و در آن جا دودمان شاهی لوکهو را پدید آورد و نخستین شاه لوکهو شد.
ماجراهای پهلوانی یوشیتسونه بسیار و نام او و حامی او بنکئی سرفصل بسیاری از افسانه ها و برخی از این ماجراها به نمایش نامه های ژاپنی نو راه یافته است. ماجراهای این دو قهرمان به سده دوازدهم میلادی باز می گردد و هر دو قهرمان در نبرد با دودمان تایرا پیروز می شوند. روایت های افسانه ای مربوط به یوشیتسونه و عموی او به زمان های پیش و بعد از زندگانی آنان نیز راه می یابد. در روایتی یوشیتسونه بعد از کشته شدن به دست برادر حسود خود خویش به یه زو (21) ( هوکائیدوی کنونی ) رفت و در روایتی چنگیزخان همان یوشیتسونه مرده است.

نبرد دانورا

آخرین نبرد دودمان تایرا و میناموتو در تنگه شیمونوسکی به نبرد دانورا شهرت یافته است. در این نبرد یوشیتسونه از پهلوانان معروف و برادر او یوریتومو فاتح جنگ بود. در این نبرد قهرمانان تایر ایستادگی و شهامت بسیاری از خود نشان دادند و پس از شکست یافتن بسیاری از آنان خودکشی را بر تسلط دشمن ترجیح دادند. مادر انتوکو امپراتور خردسال دختر کیوموری نیز پس از شکست تایراها همراه فرزند خود را از عرشه کشتی به دریا پرتاب کرد و به خدایان و خدابانوی دریا پناه برد. شمشیر مقدس در این ماجرا گم شد و گزارش مالکوم کندی (22) در کتاب « تاریخ مختصر ژاپن» گویای آن است که بقیه نمادها و نشان های امپراتور بعدها یافته شد.
در بخشی از دریای ژاپن خرچنگ های کوچکی را می توان دید که آن ها را هئیکه ( تایرا) می نامند. صدف یا پوشش این خرچنگ را برجستگی و فرورفتگی هایی است که آن را چون چهره انسانی افسرده می نماید و بسیاری از ژاپنیان بر این باورند که ارواج تایراهای مغروق در صدف این خرچنگ ها آشیان کرده اند.
یوریتومو برادر بزرگ تر یوشیتسونه با عنوان شوگون مقر فرماندهی خود را در کاماکورا (23) دایر کرد و این شهر به مرکز اصلی قدرت مبدل شد. در دوره شوگونی آشیکاگا (24) مقر فرماندهی به کیوتو منتقل شد و تا زمان انتقال پایتخت به یه دو در 1590 مقر فرماندهی در کیوتو باقی ماند. در 1868 پایتخت به کیوتو و منطقه ای که در آن زمان توکیو نامیده می شد منتقل شد اما مقر دربار سال ها در کیوتو باقی ماند. در این دوره امپراتوران فرمانروایان اصلی اما فقط از نام امپراتور برخوردارند و اداره یه دو از سده شانزدهم به عهده شوگون (25) بود.
با قدرت یافتن برخی از دودمان ها طایفه هوجو (26) به قدرت بیش تری دست یافت. هوجو توکیمازا (27) و پسرش یوشیتوکی (28) پدر زن و برادر زن یوریتومو بعد از مرگ او به قدرت رسیدند و افراد قدرتمند این دودمان تا 1333 شوگون ( اگر چه خود را به این نام نمی نامیدند ) بودند.
در 1281 قوبیلای قاآن چندین کشتی جنگی برای تسخیر این سرزمین به ژاپن گسیل داشت. ماجرای این لشکر کشی بی شباهت به تهاجم ناوگان اسپانیا [ به بریتانیا و شکست یافتن این ناوگان] نیست. معدودی از مغولانی که به ساحل راه یافتند بی درنگ معدوم و ناوگان آن ها در توفانی، که ژاپنی ها آن را فرستاده خدایان می دانستند، نابود شدند.
در این دوره ژاپن توسط امپراتور، شوگون ها‌، دایمیوها (29)، ارباب های فئودال و سامورای و زیردستان آنان اداره می شد و مردمان دیگر در امور سیاسی و نظامی سهمی نداشتند.
دوره قرون وسطی در ژاپن با دوره های صلح و جنگ سپری شد. دوره شوگونی آشیکاگا (1338-1573) ناآرامی های داخلی با تحول و دیگرگونی فرهنگی و تجمل گرایی همراه بود. بسیاری از نمایشنامه های گونه نو (30) در این دوره نوشته شد و هنر گل آرایی و مراسم چای نوشی به پیشرفت های بزرگی دست یافت و عمارت های زر و سیم ( کینکاکوجی (31) و جینکاکوجی (32)) در این دوره در کیوتو بنا شد.

تویوتومی هایده یوشی

یکی دیگر از دوره های تلاش دودمان های قدرتمند برای دستیابی به قدرت و تیول بیش تر، طی سال های 1573-1603 سپری شد. ئودانوبوناگا (33) ( 1534-1582) آخرین شوگون ایستکاگا ( بازمانده دودمان میناموتو ) و دیگر فرمانفرمایان منطقه کیوتو در این زورآزمایی شکست یافتند. نوبوناگا توسط یکی از فرماندهان خود به قتل رسید و با کشته شدن او و با گذشت زمان هایده یوشی (34) به قدرت رسید. هایده یوشی جنگجویی بزرگ و میهن دوست بود که او را ناپلئون ژاپن نامیده اند. از خانواده ای فرودست و در جوانی گماشته و خادم نوبوناگا بود و تنها فرد ژاپنی است که پیش از قرن بیستم به مقام بالا دست یافت. هایده یوشی پس از مرگ اربابش سامورای شد و یازده روز بعد از قتل نوباناگا قاتل او را کشت. پس از این هایده یوشی به کارهای بزرگی دست یازید و شورشهای جزایر جنوب را فرو نشانید و سندای (35) را در هونشوی شمالی به اطاعت واداشت.
امپراتور او را به سمت فرمانده کل قوا و نایب السلطنه برگزید و در کمتر از ده سال بعد از مرگ نوبونا ژاپن کشوری متحد و دارای سازمان مالیاتی جدید گردید و نظام مالیاتی کهن منسوخ شد.
هایده یوشی به مخالفت با مسیحیان و بودائیان قدرت طلب پرداخت و آنان را از دستیابی قدرت سیاسی محروم کرد و در برخوردهایی که به وجود آمد بیست مسیحی ژاپنی و شش کشیش فرقه فرانسیسی در 1597 در کیوشو مصلوب و شهید شدند.
هایده یوشی به طراحی تسخیر چین روی آورد اما کره از شرکت در این ماجرا دوری جست. هایده یوشی ناوگانی بزرگ را مأمور تسخیر چین کرد و پیش از عقب نشینی سپاه ژاپن از این لشکرکشی بی نتیجه مرد. پیش از مرگ از فرماندهان خویش و از آن شمار ایاسو توکوگاوا (36) خواست از پسر پنج ساله او هایده یوری (37) حمایت کنند. با آن که هایده یوشی بنیانگذار ژاپن نو است اما بسیاری از طرح های آخرین روزهای او با شکست مواجه شد.
نوبوناگا خواستار آن بود که دودمان فرمانروایی پدید آورد و از او دو پسر به جای ماند. هایده یوشی پیرو وفادار نوبوناگا سودای ارباب مرده را نادیده گرفت و همین ماجرا به گونه ای غم انگیز از جانب ایاسو در مورد هایده یوری تکرار شد.
بعد از مرگ هایده یوشی شوگون توکوگاوا (38) نیز مرد و ایاسوتوکوگاوا فرمانده مقتدر که تبارش به یوریتومو میناموتو فاتح نبرد دنورا و نخستین شوگون می رسید قدرت را به دست گرفت. ایاسو بعد از فرونشاندن شورش های 1603 به مقام شوگونی دست یافت و تا 1867 دودمان او در یه دو قدرت را در دست داشتند. نشان خانوادگی این دودمان گل ختمی ژاپنی بود که نوک سه گلبرگ آن به جانب داخل برمی گشت و دایره ای را شکل می داد.

پی نوشت ها :

1. Fujiwara
2. Am- tsu-koyane
3. Katagana
4. Hiragana
5. Taira
6. Minamoto
7. York
8. Lankester
9. Gempei
10. Heike Momogatari
11. Genji
12. Heike
13. Yoshi-Iye
14. Kiyomori
15. Yoshitomo
16. Yoritomo
17. Dannoura
18. Miajima
19. Tametomo
20. Loochoo
21. Yezo
22. Malcolm Kennedy
23. Kamakura
24. Ashikaga
25. Shogun
26. Hojo
27. Hojo Tokimasa
28. Yoshitoki
29. Daimio
30. Noh
31. Kinkakuji
32. Ginkakuji
33. Oda Nogunaga
34. Hideyoshi
35. Sendai
36. Ieyasu Tokugawa
37. Hideyori
38. Tokugawa

منبع مقاله: پیگوت، ژولیت؛ (1373) شناخت اساطیر ژاپن، ترجمه باجلان فرخّی، تهران: اساطیر، چاپ دوم