نویسنده: دکتر حسین عبداللهی




 
مقام معظم رهبری در سال گذشته در میان جمعی از کارافرینان به لزوم انتخاب اقتصاد مقاومتی در جهت مقابله با تحریم ها اشاره کرده و فرمودند :
یکی از کارهای مهم همین تحریم اقتصادی است. می گویند ما طرفمان ملت ایران نیست دورغ می گویند، اصلا طرف،ملت ایران است . تحریم برای این است که ملت ایران به ستوه بیاید، بگوید اقا ما بخاطر دولت جمهوری اسلامی داریم زیر فشار تحریم قرار می گیریم ،رابطه ملت با نظام جمهوری اسلامی قطع بشود. هدف اصلا این است. البته ملت ما را نمی شناسند، مثل همه موارد دیگر محاسباتشان غلط اندر غلط است. از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه ازاد کرده. می خواهند مجازات کنند به خاطر این گناه ، که چرا خودت را از زیر بار سلطه ، این ملت آزاد کرده ایی. این ملت راه را پیدا کرده.اصلا محاسباتشان اشتباه است،نمی فهمند چه کارباید بکنند و چپه کار دارند می کنند. خب، اما فشار می اورند ، فشار اقتصادی از راه تحریم ها. ما باید یک اقتصاد مقاومتی واقعی در کشور به وجود بیاوریم . امروز کار آفرینی معنایش این است.
عدم اهتمام جدی به این رهنمود سبب شد تا معظم له چندی پیش در جمع کارگزاران نظام یادآور شدند:
ماچند سال پیش « اقتصاد مقاومتی» را مطرح کردیم. همه کسانی که ناظر مسایل گوناگون بودند،می توانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادی بر کشور است.معلوم بود و طراحی ها نشان میداد که اینها می خواهندبر روی اقتصاد کشور متمرکز شوند. اقتصاد کشور ما برای انها نقطه مهمی است هدف دشمن این بود که بر روی اقتصاد متمرکز شود، به رشد ملی لطمه بزند، به اشتغال لطمه بزند، طبعا رفاه ملی دچار اختلال و خطر شود، مردم دچار مشکل شوند، دل زده بشوند، از نظام اسلامی جدا بشوند، هدف فشار اقتصادی دشمن این است ، و این محسوس بود، این را انسان می توانست مشاهده بکند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین هرچه بیشتر این شیوه اقتصادی در جمع مسئولین شرکت های دانش بنیان به تعریف اقتصاد مقاومتی پرداخته و با تاکید بر اینکه اقتصاد مقاومتی جواب می دهد فرمودند:
یعنی اقتصادی که همراه باشد با مقاومت در مقابله با کارشکنی دشمن ،خباثت دشمن، دشمنانی که ما داریم. به نظر من یکی از بخش های مهمی که می تواند این اقتصاد مقاومتی را پایدار کند ، همین کار شماست، همین شرکت های دانش بنیان است، این یکی از بهترین مظاهر و یکی از موثرترین مولفه های اقتصاد مقاومتی است،این را باید دنبال کرد.

چرایی اقتصاد مقاومتی؟

مقام معظم رهبری در بیان ضرورت و علل انتخاب اقتصاد مقاومتی به لزوم نگاه واقع بینانه در برابر شرایط حاکم بر کشور اشاره نموده و موارد زیر را به عنوان واقعیت های تلخی که سبب اتخاذ این اقتصاد گردیده، برشمردند:
1. یکی از واقعیت های موجود کشور وجود فشار ها و تهدید هاست، از واقعیت های موجود کشور وجود فشار ها و تهدید هاست. کشور با زور ازمایی چند قدرت و دولت مستکبر رو به رو است .طرف مقابل ما جامعه جهانی نیست، دولت ها نیستند، ملت ها نیستند، چند دولتند،منتها دستگاه رسانه ای قوی دارند.این چیزها که ما باید اقرار کنیم که امریکایی ها و غربی ها انصافا در این قضیه قوی هستند، قدرت رسانه ای است ،قدرت تبلیغات به معنای پروپاگاندا است، همان که خودشان می گویند...ما این را قبول داریم که در مقابل ما فشار هست، توانایی های اقتصادی ،توانایی های سیاسی، امنیتی و امثال اینها و بخصوص رسانه ایی پشت سر این حرکت وجود دارد، این یک واقعیت است .
2. دشمنان ما با توان تبلیغاتی و رسانه ایی بالا ی خود خودشان را بنام (جامعه جهانی ))معرفی می کنند،: آن چیزی که ما اقرار می کنیم که اینها در آن قوی هستند ، قدرت تبلیغات و قدرت رسانه ای و وانمود کردن مطالبی است که می خواهند وانمود شود. امروز اینها با توان تبلیغاتی و رسانه ای بالای خود بشدت دارند این را تبلیغ می کنند و می گویند، و این واقعیت دارد که چند دولتند،منتها با همین نیروی رسانه ای، خودشان را بنام ((جامعه جهانی)) معرفی می کنند،و دورغ می گویند، جامعه جهانی نیست. این یک واقعیت است.
3. بسیاری از کشورهای مقابل ما سیاهی لشکرند،ما با زور آزمایی چند دولت و چند قدرت استکباری مواجه ایم.اینها یک سیاهی لشکر هم پشت سرشان دارند،که آنها هم با ما مخالفند، اما آنها موجودیتی از خودشان ندارند،توانی ندارند.اگر دست حمایت قدرتی مثل امریکا از روی سرشان برداشته شود، صفرند،در معادلات جهانی و بین المللی به حساب نمی آیند، لیکن حالا به عنوان سیاهی لشکر، پشت سر امریکا و پشت سر رژیم صهیونیستی و شبکه صهیونیسم دنیا دارندحرکت می کنند.این یک واقعیت است، این در مقابل ماست، این از اول انقلاب شکل گرفته، کم هم نشده و افزایش هم پیدا کرده.
4. دورغ بودن اینکه این فشارها به خاطر مثلا مسئله هسته ایی یا مسئله حقوق بشر است:، واقعیت دیگری که در گنار این واقعیت باید دیده شود این است که وانمود می شود این زورآزمایی به خاطر مثلا مسئله هسته ای یا مسئله حقوق بشر است و این دورغ است. دورغ بودن این ادعاء یکی از واقعیت هاست...اینها می گویند مقابله ما با جمهوری اسلامی برای حقوق بشر است،دورغ است، این هم که می گویند مقابله با جمهوری اسلامی برای سلاح هسته ایی است، دورغ است، این را ما اول با حدس بیان می کردیم، بعد در مذاکرات ومبادلات بین المللی برای ما روشن شد که آنها میدانند جمهوری اسلامی دنبال سلاح هسته ای نیست، این را باور کردندو قبول دارند، و واقعیت هم همین است، در عین حال مسئله سلاح هسته ای را مطرح می کنند. پس ادعای اینکه این فشارها ، این تحریم ها، این محاصره ها، این دشمنی ها و خصومت ها به خاطر مسئله سلاح هسته ای و مسئله توان هسته ای است، یک دورغ است، این دورغ بودن هم یک واقعیت است.
5. مخالفت ها به خاطر اصل انقلاب و اصل تشکیل نظام اسلامی است، واقعیت این است که مخالفت آنها به خاطر اصل انقلاب و اصل تشکیل نظام اسلامی است.این ها در این منطقه با خیال راحت داشتند حکومت میکردند.کشوری مثل ایران با این منابع سرشار، با این امکانات فراوان، توی مشت آنها بوده است، هرکاری می خواستند، می کردند، هر تصمیمی می خواستند می گرفتند، از امکانات این کشور در پیشبر مقاصد خودشان همه استفاده ها را می کردند،ولی الان از آن محروم شده اند. فقط این هم نیست، این حرکت موجب شده است که این داعیه و این انگیزه در دنیای اسلام بیدار شود، که امروز نشانه هایش را در شمال افریقا و در خاورمیانه و در همه کشور ها و ملتها داریم مشاهده می کنیم، اینها از این ناراحتند.نقطه کانونی،جمهوری اسلامی است، میخواهند به جمهوری اسلامی ضربه وارد کنند و این را عبرتی قرار بدهند برای دیگران، انگیزه واقعی این است. این هم یک واقعیت است.
6. جدید نبودن چالش هایی که امروز برای جمهوری اسلامی وجود دارد، یک واقعیت دیگر این است که این چالش هایی که امروز برای جمهوری اسلامی وجود دارد، جدید نیست. این هم تحلیل نیست. این واقعیت است،این را همه می بینند، مشاهده می کنند. یک روزی بود که کشتی های نفتی و غیر نفتی مارا در خلیج فارس می زدند، یک روزی بود که همه مراکز صنعتی موجود ما زیر چتر بمباران دشمن بود، این ها چیز هایی است که به چشم خودمان دیدیم، ما این روزها را گذراندیم، این برای ما جدید نیست امروز جرات نمی کنند به جمهوری اسلامی نزدیک شوند-که حالا عرض خواهم کرد- این هم بخش دیگری ازواقعیت هاست. یک روزی این جرات را داشتند،می آمدند، ضربه می زدند، حمله می کردند.جنگ صدام با ما که جنگ یک دولت با ما نبود،جنگ بین المللی علیه ما بود.بنابراین،این چالش هایی که وجود دارد-تهدید می کنند، میگویند، می شمرند، بزرگنمایی می کنند- برای جمهوری اسلامی جدید نیست.این هم یک واقعیت.
7. عبور نظام جمهوری اسلامی از همه گردنه های سخت،: یک واقعیت دیگر این است که نظام جمهوری اسلامی از همه این دشواری ها و گردنه های سخت عبور کرده . مگر عبور نکردیم؟ مگر توانستند به جمهوری اسلامی ضربه وارد کنند؟مگر توانستند به آرمانها و اصول جمهوری اسلامی خدشه ایی وارد کنند؟ نتوانستند. این هم یک واقعیت است. این واقعیت ها باید دائما جلوی چشم ما باشد.
8. پیشرفت در شرایط تهدید: ، یک واقعیت دیگر این است که ما در همین شرایط تهدید پیشرفت کردیم.در طول این سالهای متمادی،ما در همه حوزه ها جلو رفتیم،در حوزه دانشهای پیچیده پیشرفت کردیم، در حوزه فناوری های مورد نیاز کشور پیشرفت کردیم،در زمینه دارو،حمل و نقل،مسکن،آب،راه،کشور پیشرفت های برجسته ای کرده،که امروز بخشی از آمارها را آقای رئیس جمهورگفتند و شما شنیدید. با وجود همه این فشارها ، کشور در طول این سالها مرتب جلو رفته است.در حوزه بعضی از دانشهای مهم و انحصاری و منحصر به فرد –کشور رتبه پیدا کرده.خب، اینها الگو سازی در دنیای اسلام است، این یک واقعیتی است.ما متوقف نماندیم ، ما دائم پیش رفتیم. نظام جمهوری اسلامی با همه این تهدید هایی که وجود داشته است ، از قبیل تحریم و غیر تحریم وتهدید و کارهای گوناگون و پیچیده امنیتی و سیاسی و غیره- این پیشرفت ها را داشته است . این هم یک واقعیت است، این هم تحلیل نیست ، این هم محسوساتی است که جلوی چشم همه ماست. شما مسئولین محترم هم بهتر از احاد مردم این ها را میدانید.
9. قوی تر شدن کشور در مواجهه با چالش ها و تهدید ها، یک واقعیت دیگر این است که کشور با مواجهه با چالش ها و تهدید ها ، در مقایسه با سالهای قبل از انقلاب ، به مراتب قوی تر شده. امروز ما با مواجهه با تهدیدها، از روز اول خیلی قوی تریم، همه اعتماد به نفسمان بیشتر است ، هم توکلمان به خدا الحمدلله کم نیست، هم توانایی های علمی و موجود ومحسوس و ملموس ما بیشتر از گذشته است. قدرتها با همه توانشان دارند تلاش میکنند، اعتراف میکنند که نمی توانند پیش بروند، نتوانستند کار خودشان را پیش ببرند.
10. ضعیف تر شدن جبهه مقابل ما در طول سالهای اخیر،:یک واقعیت دیگر است که جبهه مقابل ما در طول این سالها ضعیف تر شده است.یعنی اگرما دو نماد اصلی این جبهه را امریکا و رژیم صهیونیستی بدانیم ، و غرب را دنبال سر اینها بدانیم ، واضح است که اینها ضعیف تر شده اند. امروز رژیم صهیونیستی بمراتب ضعیف تر از بیست سال قبل و سی سال قبل است. بعد از حوادث شمال افریقا و مسئله مصر ، رژیم صهیونیستی بشدت تضعیف شده است، هم از درون دچار مشکل است، هم از بیرون مشکلاتی بی نهایتی دارد. امریکای امروز هم امریکای زمان ریگان نیست، اینها بمراتب عقب رفتند. در عراق وضعشان انجوری شد، در افغانستان روز به روز وضعشان بدتر شده است، در سیاست های خاورمیانه ایی شان شکست خوردند،در جنگ سی و سه روزه ، عاملشان که رژیم صهیونیستی است ، شکست خورد، در جنگ بیست و دو روزه ، عاملشان که رژیم صهیونیستی است، نتوانست در مقابل یک میلیون و اندی انسان بی دفاع کاری از پیش ببرد.اینها واقعیت های خیلی مهمی است. بنابراین اینها ضعیف شده اند. اینها نسبت به بیست سال قبل و سی سال قبل بمراتب ضعیف ترند.این هم یک واقعیت دیگر است.
11. بحران در رژیم های مخالف نظام جمهوری اسلامی،:یکواقعیت دیگر این است که رژیم های مخالف نظام جمهوری اسلامی درگیر بحرانند، همین چند دولت غربی ، خودشان و اطرافیانشان دچار بحرانند. با این بحران اقتصادی که دراروپا وجود دارد ،اتحاد اروپا جدا در تهدید است ، یورو جدا مورد تهدید است. امریکا هم به نحو دیگری، کسری بودجه فراوان، قرض فراوان،فشار مردم،حرکت ضد وال استریت،حرکت-به قول خودشان-نود ونه درصدی. اینها حوادث مهمی است. البته وضع اروپا از امریکا بدتر است، چند دولتشان سقوط کردند. الان در چندین کشور اروپایی بی ثباتی وجوددارد.
12. سقوط و تغییر رژیم های وابسته به غرب،: واقعیت دیگر همین تحولات شمال افریقا وتحولات مجموعه این منطقه است. در بعضی جاها این تحولات به تغییر نظام ها و رژیم ها منتهی شده، بعضی هم نشده، اما در خطرند.که من از اینها عبور میکنم.
13. یک واقعیت دیگر، توان افزایش یافته در درون جمهوری اسلامی است،: ما کشور قدرت مندی هستیم. ما کشور دارا و توانایی هستیم. از لحاظ منابع، در رتبه های بالای جهانی هستیم.در بعضی از منابع، رتبه اولیم. در ترکیب نفت و گاز، ما در دنیا اولیم ،ازهمه کشورهایی که دارای نفت هستند، مجموعه نفت و گاز ما بیشتر است. از لحاظ منابع و معادن اساسی ، کشور غنای بالا و فراوانی دارد. از لحاظ نیروی انسانی، ما هفتاد و پنج میلیون نفر جمعیت داریم، این جمعیت عامل خیلی مهمی است.
14. انعطاف در مقابل جبهه دشمن ، یک واقعیت دیگر این است :، در هر برهه ای که ما در مقابل جبهه دشمن انعطاف نشان دادیم و با توجیه هایی عقب نشینی کردیم – مثل مثلا یکوقت گفتیم بگذارید سوء ظن دشمن را از خودمان زائل کنیم- دشمن مواضع گستاخانه تری علیه ما گرفته، در آن روزی که ادبیات مسئولین ما الوده شد به حرفها و تعبیرات تملق آمیز نسبت به غرب و فرهنگ غرب، در آن روز اینها ما را محور شرارت معرفی کردند، چه کسی؟ آن کسی که خودش مجسمه شرارت بود...عقب نشینی ها آنها را گستاخ تر کرد،طلبکار تر کرد. یک روزی بود که مسئولین ما قانع بودند که اجازه بدهند ما 25 سانتریفیوژ در کشور داشته باشیم، آنها گفتند نمی شود، اینها قانع شدند که 5 سانتریفیوژ داشته باشیم ، بازهم گفتند نمی شود، مسئولین ما قانع شدند 3تا سانتریفیوژ داشته باشیم ، باز هم گفتند نمی شود، امروز گزارش را شنیدید، یازده هزار سانتریفیوژ داریم ، اگرما آن عقب نشینی ها را ، آن انعطاف ها را ادامه می دادیم امروز از پیشرفت هسته ای که هیچ خبری نبود ، به این نشاط علمی هم که در چند سال اخیر در کشور وجود پیدا کرده- این حرکت علمی، این جوان ها، این ابتکارات، اختراعات، پیشرفتهای گوناگون در بخش های مختلف- قطعا لطمه می خورد ، چون اولا نسبت به هریک از آنها ممکن بود یک بهانه ایی بیاورند، ثانیا حرکت هسته ای و صنعت هسته ای، نماد پیشرفت یک کشور است. این هم یکواقعیت دیگری است.
15. اگر مدبرانه مقاومت کنیم، امکان تکرار استفاده از این حربه وجود نخواهد داشت،: یک واقعیت دیگر هم این است، که اگر کشور در مقابل فشارهای دشمن –از جمله در مقابل همین تحریم ها و از این چیزها- مقاومت مدبرانه بکند، نه فقط این حربه کند خواهد شد بلکه در آینده هم امکان تکرار چنین چیزهایی دیگر وجود نخواهد داشت،چون این یک گذرگاه است، کشور از این برهه عبور خواهد کرد...خب، پیداست که زور و فشار و رودربایستی نمی تواند خیلی ادامه پیدا کند-یک مدتی است – شاهدش هم این است که مجبور شدندبیست تا کشور را از همین تحریم های نفتی و امثال این ها استثناء کنند، دیگرانی هم که استثنا نشدندخودشان مایل نیستند و بیش از آنچه که ما بخواهیم یا همان اندازه که ما می خواهیم، آنها دنبال راه حل میگردند. بنابراین بایستی مقاومت کرد. خب اینها واقعیت های ملموس است. اینهایی که عرض کردم ، هیچ کدامش تحلیل نبود، ذهنی نبود، چیزهایی است که مشاهده می کنیم.
16. دچار تنبلی هستیم، البته در کنار این واقعیت ها، این واقعیت هم هست که ما هنوز آن حالت لازم متناسب اسلامی را در میدان کار و اینها در خودمان به وجود نیاوردیم، یک قدری دچار تنبلی هستیم، این جزء میراث های دوران استبداد و تسلط دیکتاتوری بر کشور است. وقتی در یک کشوری دیکتاتوری بود، مردم تنبل میشوند. این میراث دوران استبداد است که در ما وجود دارد. باید تنبلی را کنار بگذاریم. آن خطر پذیری لازم در همه بخش های جامعه نیست.با توکل به خدای متعال، و با تدبیر و درایت لازم ، باید خطر پذیری وجود داشته باشد، این را باید همه داشته باشیم.

آرامانگرایی واقع بینانه

در کنار چالش ها و تهدیداتی که در نگاه واقع بینانه مشاهده می شوند، آرمانهایی نیزوجود دارند که باید هر دو این ها را با هم دید. آرمایهایی که از رهبر معظم انقلاب اسلامی واقعیت دارند و برخی از آنها به تعبیرایشان عبارانند از:
بسیاری از آرمانهای جامعه ما و مطالبه آنها جزو واقعیت های جامعه است. مردم مایلند عزت ملی داشته باشند، مردم مایلند زندگی ایمان مدار و دین مدار داشته باشند، مردم مایلند در امور اداره کشور و مدیریت کشورسهیم باشند- یعنی مردم سالاری-مردم مایلند پیشرفت داشته باشند، استقلال سیاسی و اقتصادی داشته باشند، این ها خواسته عمومی مردم است. این خواسته ها، واقعیت های جامعه است، این واقعیت ها دقیقا در جهت آرمان خواهی است، این ها که مسائل تحلیلی و ذهنی نیست، اینها که موهومات نیست، اینها که ذهنیات نیست، ایها واقعیاتی است که در جامعه وجود دارد.یک جامعه زنده و مومن دنبال این چیزهاست، می خواهد عزت ملی داشته باشد،می خواهد استقلال داشته باشد، این ها خواسته هایی است که مردمدارند، اینها درجهت آرمانهاست، و این خواستن، جزو واقعیت های قطعی جامعه است بنابراین واقعیات میتواند در خدمت و معطوف به آرمانها باشد.بله، ذکر آرمانها بدون توجه به واقعیت ها و بدون ملاحظه سازوکارهای معقول ومنطقی رسیدن به آرمانها، خیال پردازی است، آرمانها در حد شعار باقی خواهد ماند، لیکن وقتی که مسئولان کشور آرمانها را بصورت منطقی و متین دنبال کردند، مردم همراهی کردند، اینجا آنجایی است که واقعیت های جامعه با آرمانها هماهنگ میشود.خب، این یک امر سیاسی و یک پایه اساسی برای حرکت کشور است .
رهبر معظم انقلاب اسلامی با تاکید بر اینکه ما باید مسائل کشور را با این دید نگاه کنیم که آرمانهای جلوی چشم ما باشدو واقعیت های تشویق کننده جلوی چشم ما باشد، می فرمایند: دیدن همین واقعیت ها در کنار آرمانهای ملت ایران سبب شده است تا ما در وضعیت بدر و خیبر قرار بگیریم. وضعیت بدر و خیبر یعنی تهدید هست ، چالش هست اما بن بست نیست. در بدر امکانات کم بود، اما غلبه حاصل شد. امکانات طرف مقابل، چندین برابر، شاید در بعضی بخش ها، غیرمقایسه باامکانات جبهه اسلام بود.در خیبر سختی وجود داشت، رفتند مدتها آنجا ماندند، مقاومت دشمن شدید بود، اما غلبه پیدا کردند.چالش هست، اما در قبال چالش، توان وقدرت و استعداد وهم ظرفیت هم وجود دارد.این، معنای وضعیت بدر و خیبر است.اگر این ظرفیت را به میدان آوردیم، اگر نقاط ضعف را کم کردیم، پیشرفت خواهیم کرد.

الزامات اقتصاد رقابتی

اقتصاد رقابتی اما الزاماتی دارد که از نگاه رهبر معظم انقلاب برخی از این الزامات عبارتند از:
1. مردمی کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است، این سیاست های اصل 44 که اعلام شد، می تواند یک تحول به وجود بیاورد، و این کار باید انجام بگیرد. البته کارهایی انجام گرفته و تلاش های بیشتری باید بشود.بخش خصوصی را باید توانمند کرد، همه فعالیت اقتصادی تشویق بشوند، هم سیستم بانکی کشور، دستگاههای دولتی کشور و دستگاههایی که می توانند کمک کنند- مثل قوه مقننه و قوه قضائیه- کمک کنند که مردم وارد میدان اقتصاد شوند.
2. کاهش وابستگی به نفت یک دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتی است، این وابستگی، میراث شوم صد ساله ماست. ما اگر بتوانیم از همین فرصت که امروز وجود دارد، استفاده کنیم و تلاش کنیم نفت را با فعالیت های اقتصادی درآمد زای دیگری جایگزین کنیم، بزرگترین حرکت مهم را در زمینه اقتصاد انجام داده ایم. امروز صنایع دانش بنیان از جمله کارهایی است که میتواند این خلا را تا میزان زیادی پر کند. ظرفیتهای گوناگونی در کشور وجود دارد که می تواند این خلا را پر کند. همت را بر این بگماریم، برویم به سمت این که هر چه ممکن است ، وابستگی خودمان را کم کنیم.
3. مسئله مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است، یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههای دولتی، هم دستگاههای غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانواده ها باید به این مسئله توجه کنند، که این واقعا جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظه تعادل در مصرف، بلا شک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است، انسان می تواند ادعا کند که این اجر جهاد فی سبیل الله را دارد.
4. یک بعد دیگر این مسئله تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم، این را همه دستگاههای دولتی توجه داشته باشند- دستگاههای حاکمیتی، مربوط به قوای سه گانه- سعی کنند هیچ تولید غیر ایرانی را مصرف نکنند، همت را بر این بگمارند. آحادمردم هم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهایی با مارکهای معروف خارجی- که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمای کردن، در زمینه های مختلف دنبال مارکهای خارجی می دوند- ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
5. استفاده حداکثری از زمان و منابع و امکانات، از زمان باید حداکثر استفاده بشود. طرحهایی که سالهای متمادی طول میکشید، امروز خوشبختانه با فاصله کمتری انسان می بیند که فلان کارخانه در ظرف دوسال ، در ظرف هیجده ماه به بهره برداری رسید. باید این را در کشور تقویت کرد.
6. حرکت بر اساس برنامه، یکی از کارهای اساسی است ، تصمیم های خلق الساعه و تغییر مقررات، جزو ضربه هایی است که به ((اقتصاد مقاومتی)) وارد میشود و به مقاومت ملت ضربه میزند. این را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم باید توجه داشته باشند، نگذارند سیاست های اقتصادی کشور در هر زمانی دچار تذبذب و تغییرهای بی مورد شود.
یک مسئله هم مسئله وحدت و همبستگی است، در کشو ما خوشبختانه ملت متحدند، این خیلی دستاورد مهمی است، از این باید صیانت کرد، نگذاریم از بین برود. این اختلافاتی که گاهی بین مسئولین بروز می کند- که به سطح رسانه ها هم کشیده می شود، بی خود و بی مورد، بی فایده- به اتحاد ملی ضربه می زند. یک عده می شوند طرفدار این، یک عده هم می شوند طرفدار آن، مخالفت کردن، متهم کردن یکدیگر، یک عده ایی قوه مجریه را متهم کنند، یک عده ای از آن طرف قوه مقننه را متهم کنند، یک عده ای قوه قضائیه را متهم کنند، تقصیر ها را گردن هم بیندازند، این جزو کارهای بسیار مضراست و دوستان محترم ما، مسئولان عزیز کشور بدانند که این در بین مردم هم هیچ گونه آبرو و وجهه ای ایجاد نمی کند که ما مشکلات را هی به گردن این و آن بیندازیم. نه، یک مشکلاتی وجود دارد، باید حل کرد و می توانیم هم حل کنیم، ما از حل مشکلاتمان ناتوان نیستیم. همان طور که عرض کردم، اینها واقعیت های کشور است که دارد به ما نشان می دهد.
منبع: www.basij.um.ac.ir