نویسنده: محمدرضا اکبری




 
یکی از ویژگی های عالم ذر، فراموشی ماجراهای آن است. این فراموشی عادی نیست بلکه اراده خداوند بر آن تعلق گرفته است؛ البته اگر چه انسان ها آن را فراموش کرده اند اما خداوند آن را با وحی به یاد آنها آورده است همان گونه که امت اسلامی با آیه (172)سوره اعراف به پیمانی که بسته اند آگاه می گردند. نکات دیگری درباره از یاد بردن نشأت ذر وجود دارد که در ضمن نقل روایات به آنها اشاره می کنیم.
ابن مسکان گوید: از امام صادق (علیه السلام)درباره این سخن خدا که فرمود:
«و اذ اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا: بلی شهدنا» پرسیدم آیا این مورد رویت بود؟ حضرت فرمود: بله و معرفت آن باقی ماند و موقف آن را فراموش کردند و خداوند آن را به یاد آنها خواهند آورد و اگر این چنین نبود کسی نمی دانست که آفریننده و روزی دهنده او کیست.(1)
زراره می گوید: به امام باقر (علیه السلام)عرض کردم وقتی خداوند ذریه آدم را از پشت او بر خود عرضه کرد او را دیدند؟ فرمود: آری ای زراره (با چشم دل دیدند)در حالی که به صورت ریزی در محضر او بودند و برای ربوبیت خود و نبوت محمد (صلی الله علیه و آله)از آنها پیمان گرفت. آن گاه رزق آنها را ضمانت کرد و رؤیت خود را از یادشان برد و معرفتش را در دل های آنها تثبیت کرد.(2)
این نکته نیز مطرح است که آیا فراموشی در چه زمانی صورت گرفت آیا در همان عالم ذر، ماجراهای آن را فراموش کردند یا پس از آن که به گل یا صلب آدم بازگشتند و یا هنگامی که در آستانه ورود به نشأت فعلی دنیا بودند؟
از ظاهر روایاتی که نقل شد استفاده می شود که این فراموشی پس از اتمام وقایع عالم میثاق، صورت گرفت اما روایاتی هم داریم که به هنگام خروج از رحم مادر، این فراموشی صورت می گیرد.(3)

فلسفه فراموشی ماجراهای عالم ذر

به راستی چرا خداوند ماجراهای عالم ذر را از یاد انسان برد در حالی که یاد آنها در خاطره انسان می توانست مددکار او در طریق هدایت و بندگی باشد.
پاسخ این سوال در روایات مطرح نشده است و تنها به اصل فراموشی اشاره گردیده و حتی اصل آن هم در مباحث علمی محققان به دیار فراموشی سپرده شده است به گونه ای که برخی اشکال کرده اند که چرا فراموش شده و نباید فراموش می شد و حتی برخی این فراموشی را دلیل بر رد همه ماجراهای آن عالم تلقی کرده اند.
حال با توجه به عدم ذکر فلسفه فراموشی در منابع دینی احتمال هایی را ذکر می کنیم که هر یک از آنها به طور مستقل و یا مجموعه آنها می توانند فلسفه فراموشی ماجراهای آن عالم باشند.
1-اکثر انسان ها در آزمون های عالم ذر نتیجه منفی به بار آوردند و اگر این نتایج در خاطره آنها باشد می تواند به عنوان یک سابقه منفی هدایت آنها را در دنیا ضعیف کند.
2-آنچه در عالم ذر واقع شد شهود عینی حقایقی چون ربوبیت، نبوت و ولایت بود و اگر این شهود همواره در خاطره ها می ماند می توانست از ارزش هدایت انسان و تلاش او در راه خدا در این مقطع از دنیا بکاهد چرا که با وجود آن خاطره که چون معجزه ای بزرگ و آشکار و بلکه فراتر از یک معجزه بود هدایت او چندان کار مهمی نبود.
3-خداوند وقایع آن عالم را به بستر فراموشی برد تا در مقطع بعدی دنیا که زندگی فعلی انسان باشد به او خبر دهد بار دیگر او را در پذیرش خبر خود مورد آزمایش قرار داده و معلوم گردد چه کسی به صدق گفتار خداوند پایبند است و سخن او را که خود هیچ اطلاعی از مفاد آن به یاد ندارد با تکیه بر ایمانی که به درستی و صدق سخنان او دارد می پذیرد.

پی نوشت ها :

32-تفسیرقمی، ج1،ص248؛ بحارالانوار، ج5،ص237.
33-بحارالانوار، ج5،ص255.
34-بحارالانوار،ج57،ص365 و ج64،ص65؛کافی،ج6،ص16.

منبع: اکبری، محمد رضا، (1388)، عالم ذر: آغاز شگفت انگیز زندگی انسان، قم، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ سوم.